بانک مقالات رشته مدیریت

در اين پژوهش به بررسي و تحليل رابطه بين دو متغير مهم هوش عاطفي و سبك رهبري پرداخته شده است. جامعه آماري اين تحقيق، مديران بازرگاني شركتهاي توليدي صنايع غذايي و خودروسازي شهر مشهد به تعداد 266 نفر بود كه با توجه به آن، حجم نمونه برابر با 73 نفر تعيين شد. داده‌هاي مربوط به هوش عاطفي به‌وسيله پرسشنامه هوش عاطفي «ويزينگر» و داده‌هاي مربوط به سبك رهبري (تحول بخش- مبادله‌اي) به‌وسيله پرسشنامه سبك رهبري «وارنر بورك» جمع‌آوري گرديد. براي روايي پرسشنامه‌ها از روايي محتوايي و براي پايايي آنها از روش تنصيف استفاده شد كه نتايج آن براي پرسشنامه هوش عاطفي برابر 83/0 و براي پرسشنامه سبك رهبري برابر 79/0 محاسبه شد. نتايج نشان مي‌دهد كه يك رابطه مثبت و معنادار بين هوش عاطفي و سبك رهبري تحول بخش وجود دارد. همچنين بين هوش عاطفي و سبك رهبري مبادله‌اي يك رابطه منفي و معنادار مشاهده شد. در بررسي رابطه بين سن و جنسيت، مطالعه نشان داد که شدت و ضعف رابطه بين هوش عاطفي و سبک رهبري تحول بخش با متغير سن داراي رابطه مستقيم و معنادار است.  آزمون متغير جنسيت در تعيين ميزان رابطه بين هوش عاطفي و سبک رهبري تحول بخش نشان مي‌دهد که اين رابطه براي مردان از زنان بيشتر است.

 نسخه قابل چاپ

رمز موفقيت سازمانهاي برتر ارایه كننده خدمات را مي‌توان در مشتري مداري و توجه به كيفيت خدمات آنان جستجو كرد. به‌دليل اهميت كيفيت در صنايع خدماتي و آثار برجسته آن بر رضايتمندي مشتريان، همواره اين سوال مطرح مي‌شود كه چگونه مي‌توان كيفيت خدمات را ارزيابي كرد؟. هدف از اين مقاله، تعيين مولفه‌هاي موثر بر کيفيت خدمات بانکي، ارزيابي اهميت مولفه‌هاي موثر بر کيفيت خدمات از ديدگاه مشتريان و ارایه‌دهندگان خدمات بانك، تحليل ميزان تطابق ميان ديدگاه مشتريان و ارایه‌دهندگان خدمات در خصوص كيفيت خدمات بانكي و در نهايت فراهم كردن امكان ارتقاي عملکرد بانکها در كشور مي‌باشد. به اين منظور مطالعه‌اي در بانك رفاه به اجرا در آمد. جهت تعيين مولفه‌هاي موثر بر كيفيت خدمات از ادبيات معتبر علمي، نقطه نظرهاي خبرگان و دست اندركاران آكادميك و بانكي بهره گرفته شد. براي ارزيابي اهميت مولفه‌ها، نقطه نظرهاي نمونه‌اي معتبر و كافي از مشتريان و كاركنان بانك اخذ شد و مورد بررسي و تحليل آماري قرار گرفت. نتايج تحليلهاي آماري وجود تفاوتي معنا‌دار ميان ديدگاه مشتريان و كاركنان بانك در خصوص اهميت نسبي مولفه‌هاي كيفيت را به اثبات رسانده است. از طرفي ديگر نيز، نتايج تحليلها بيانگر وجود تفاوتي معنادار ميان اولويتبندي اقدامات اصلاحي مشتريان و كاركنان بانك جهت بهبود كيفيت خدمات مي‌باشد. در ادامه مقاله، جهت تعيين و ارزيابي كمي موقعيت كيفي خدمات بانكي در بانك رفاه، از چهار مدل سرو كوآل عادي و وزني، سروپرف و سروايمپرف بهره گرفته شد.
نتايج محاسبه‌هاي كمي رياضي و تحليلهاي آماري مرتبط با آن بيانگر آن است كه:
1- در هر چهار مدل، هم مشتريان و هم کارمندان کيفيت خدمات بانكي را بالاتر از حد متوسط (در حد خوب) ارزيابي كرده‌اند.
2- در هر چهار مدل، بر خلاف تصور متعارف و معمول، کارکنان نسبت به مشتريان نمره‌هاي کمتري را به كيفيت خدمات بانكي خود اختصاص  داده‌اند.
3- نتايج ارزيابيهاي كيفيت به‌وسيله مدلهاي چهارگانه بيانگر وجود ثباتي معنادار در نتايج مي‌باشد. با توجه به عمومي بودن روشها و مدلهاي استفاده شده در اين مقاله، نه تنها مي‌توان از آنها جهت ارزيابي كيفيت خدمات در ساير بانكها، بلكه جهت ارزيابي كيفيت در ساير صنايع خدماتي نيز بخوبي بهره گرفت. از آنجايي‌كه هدف غايي ارزيابي كيفيت خدمات بانكي، ارتقاي سطح كيفي آن است، ضروري است تا تبييني جامع از نقاط قوت و ضعف بعمل آمده تا بتوان بر آن اساس برنامه‌هاي اصلاح و بهبود كيفيت خدمات را طرحريزي كرد و با موفقيت، اثربخشي و كارايي بهينه به اجرا در آورد.

 نسخه قابل چاپ

بر اساس تحقيقات انجام گرفته، مديراني که مسووليت اداره مسير شغلي افراد را برعهده دارند، نيازمند مهارتهايي مي‌باشند تا در محيطهاي متغير و سازمانهاي کنوني قادر باشند، بسترهاي لازم را جهت رشد و توسعه نيروي انساني فراهم کنند. به همين منظور تحقيقي صورت گرفته كه در آن تاثير مهارتهاي خود آگاهي، شناخت ارتباط بين فردي و شناخت محيطي بر مديريت مسير شغلي بررسي شده است.
براساس نتايج تحقيق، مهارت شناخت محيطي به عنوان مهمترين مهارت و مهارتهاي خودآگاهي و شناخت روابط بين فردي بترتيب در رتبه‌هاي بعدي قرار گرفته است.

 نسخه قابل چاپ

يكي از مهمترين نهادهاي قانونگذاري در بسياري از كشورها مجلس است. پس از انتخاب نمايندگان مجلس به‌وسيله مردم، يكي از مسايل مهم، تخصيص نمايندگان به كميسيونهاي تخصصي است. در اين مقاله از برنامه‌ريزي چند هدفه (MODM) براي اين منظور استفاده شده است. اهدافي كه در اين مدل در نظر گرفته شده‌اند عبارتند از: ميزان علاقه، نوع تخصص و سابقه عضويت. شايان ذكر است كه وزن اهداف با روش AHP محاسبه شده‌اند. متغيرهاي تصميم مدل از نوع صفر و يك مي‌باشند.

 نسخه قابل چاپ

هدف از اين تحقيق طراحي و تبيين الگوي توسعه‌ تكنولوژي صنعت خودرو در ايران با تاكيد بر استراتژي صادرات مي‌باشد كه به بررسي عوامل موثر بر فرايند توسعه تكنولوژي و صادرات در صنعت خودرو با تدوين مدل مناسب منجر مي‌شود. صاحبنظران در مقوله توسعه صادرات ديدگاههاي مختلفي  ارايه داده‌اند و هر يك از محققان سعي كرده‌‌اند تا به بررسي مقوله توسعه صادرات بپردازند.
روش انجام تحقيق، توصيفي‌ـ‌ ميداني يا پيمايشي مي‌باشد. در اين روش وضعيت صنعت خودروسازي در ايران بررسي شده و سپس با كشور كره مقايسه تطبيقي آن صورت گرفته است. جامعه آماري مورد بررسي با استفاده از جمع‌آوري نظرات خبرگان و مديران با سابقه صنعت خودروسازي كشور مي‌باشد كه اطلاعات مورد نياز جهت تجزيه و تحليل از طريق پرسشنامه (در قالب 112 سوال) و مصاحبه جمع‌آوري شده است. مهمترين آزمون آماري استفاده شده، آزمون همبستگي اسپيرمن است كه در كنار اين آزمون از روشهاي ويلكاكسون و فريدمن نيز استفاده شد. براساس آزمون همبستگي اسپيرمن بين توسعه منابع انساني، توسعه فرهنگ سازماني، توسعه ساختار سازماني و توسعه ساختار مديريتي از يك سو و توسعه تكنولوژي از سوي ديگر ارتباط معناداري وجود دارد (توسعه منابع انساني، 852/0؛ فرهنگ سازماني، 879/0؛ ساختار سازماني، 722/0؛ توسعه ساختار مديريتي، 861/0.
يكي ديگر از نتايج به‌دست آمده در اين تحقيق مقايسه وضعيت توسعه تكنولوژي در كشورهاي ايران و كره مي‌باشد كه با استفاده از تكنيك SWOT مقايسه شده است. لازم به ذكر است براي مقايسه تطبيقي وضع كره و ايران از آزمونهاي ويلكاكسون و فريدمن استفاده شده است كه حاكي از معنادار بودن اختلاف بين ايران و كره از نظر توسعه تكنولوژي است. در پايان نيز پيشنهاداتي جهت توسعه تكنولوژي ارايه شده است.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله سعي شده با استفاده ازتئوري تصميم‌گيري چند شاخصه مدل تصميم‌گيري ‌تاپ‌ سيس‌، فناوري توليد مناسب براي فراورده‌اي معين انتخاب گردد. براي ارزيابي و تاييد صحت نتايج از مدل تصميم‌ گيري ‌الكتر بهره گرفته شده است.
مدل ارايه شده براي فناوري توليد مناسب در صنعت پارافين به ‌كار رفته و نتايج آن با نظر كارشناسان خبره اين صنعت مقايسه گرديده است.

 نسخه قابل چاپ

با توجه به مباني نظري مديريت استراتژيک و نيز مديريت استراتژيک بازاريابي، سه مجموعه نگرش را در رابطه با مزيت رقابتي مي‌توان تبيين كرد. نگرش اول منابع و قابليتهاي سازماني، نگرش دوم منابع و قابليتهاي محيطي و نگرش سوم منابع و ارتباطات بين سازماني وسنرژي حاصل از آن را به‌عنوان منبع مزيت رقابتي بيان مي‌کنند. هر کدام از اين نظريات، از زاويه‌اي به موضوع مزيت رقابتي نگريسته‌اند و تفاوت اصلي آنها ناشي از نگاهشان به قلمرو رقابت است، به نحوي که نظريه مزيت رقابتي بر مبناي  ويژگيهاي سازمان صنعتي ( نظريه محيطي) با تاکيد بر اهميت عوامل ساختاري صنعت و موقعيت سازمان در بازار، مرزهاي صنعت را مبناي تحليل و قلمرو رقابت تلقي مي‌کند. در مقابل، نظريه مزيت رقابتي برمبناي منابع و قابليتهاي سازماني، مبناي تحليل را سازمان و قلمرو رقابت را مرزهاي سازماني در نظر مي‌گيرد. در کنار اين دو ديدگاه نگرش مزيت رقابتي برمبناي منابع و ارتباطات بين سازماني، مرزهاي بين سازماني را به‌عنوان واحد تحليل و قلمرو رقابت درنظر مي‌گيرد.
از يک سوي، جهاني‌شدن بازارها و گسترش دامنه رقابت ازعرصه‌هاي ملي به سطح جهاني و از سوي ديگر، عدم وجود چارچوب نظري جامع در رابطه با مزيت رقابتي، ضرورت تلفيق نگرشهاي موجود و ارائه يک مدل جامع را با تاکيد بر تحليل رقابت در سطح جهاني بيش از پيش آشکار مي‌کند که در اين راستا، تحقيق حاضر با درک خلا تئوريک موجود و با استفاده از مباني نظري موجود، درصدد ارائه يک مدل عمومي جامع در رابطه با مزيت رقابتي است. مدل مفهومي تحقيق حاضر، مشتمل بر قابليتهاي محيطي، قابليتهاي سازماني، قابليتهاي ارتباطي وشبکه‌اي، و هوشمندي رقابتي است و صنعت خودرو به‌عنوان جامعه آماري براي جمع‌آوري اطلاعات ميداني و تست مدل انتخاب شده است.

 نسخه قابل چاپ

هدف اين مقاله مقايسه بين مديريت اسلامي و مديريت رايج و معمول است. به منظور نيل به اين هدف دو سوال پژوهشي مطرح مي‌شود:

سوال اوّل: تفاوت پيش فرضها، پيش نيازها و زمينه‌هاي اساسي مديريت اسلامي و مديريت رايج و معمول چيست؟

سوال دوّم: تفاوت مديريت اسلامي و مديريت رايج و معمول چيست؟

نوع اين تحقيق بنيادي – كتابخانه‌اي و روش آن نظري- تحليلي است. ابتدا به منظور پاسخ به سوال پژوهشي تفاوت معرفي انسان از ديدگاه اسلام و ديگر مكاتب به اختصار بيان مي‌شود؛ سپس سازمان از ديدگاه مديريت رايج و مديريت اسلامي معرفي خواهد شد.

به منظور پاسخ به سوال پژوهشي دوّم و مقايسه مديريت اسلامي و مديريت رايج و معمول، موارد زير مطالعه مي‌شوند:

الف) مقايسه مفاهيم مديريت و رهبري رايج و معمول با مفاهيم مديريت اسلامي؛

ب) مقايسه اهداف مديريت رايج و معمول با اهداف مديريت اسلامي؛

پ) مقايسه ماهيت مديريت رايج و معمول با ماهيت مديريت اسلامي؛

ت) مقايسه اصول مديريت رايج و معمول با اصول مديريت اسلامي؛

ث) مقايسه ويژگيهاي مديران معمول و مديران اسلامي؛

ج) مقايسه اجمالي مديريت اسلامي و مديريت رايج و معمول.

 نسخه قابل چاپ

بررسي در ادبيات موضوع ارزيابي جذابيت بازارهاي بين‌المللي ارایه شده به‌ وسيله صاحبنظران و همچنين تجارب عملي انجام شده در ايران نشانگر آن است كه به طور كلي دو رويكرد مختلف براي انتخاب بازارهاي خارجي پيشنهاد شده است: رويكرد گسترش و رويكرد قاعده‌مند. بنگاههايي كه از رويكرد گسترش استفاده مي‌كنند، بتدريج و از طريق بازارهايي كه از لحاظ فرهنگي و جغرافيايي مشابه بازار محلي است، وارد بازار بين‌المللي مي‌شوند. اما در رويكرد قاعده‌مند، روش منظمي براي انتخاب بازار جهاني به كار گرفته مي‌شود و از يك مجموعه از معيارها براي تعيين بازارهاي مناسب استفاده مي‌شود.
اهميت و نياز به ارزيابي و انتخاب نظام‌مند بازارهاي هدف به ‌وسيله بسياري از محققان مورد توجه قرار گرفته و مدلهايي براي ارزيابي و انتخاب بازارهاي خارجي پيشنهاد شده است. اما مدلهاي ارایه شده منطبق با واقعيت و فرايند تصميم‌گيري صادركنندگان نبوده است و از جامع‌بودن لازم برخوردار نمي‌باشند؛ بعلاوه، گامهاي موثري در جهت هوشمندسازي مدلهاي ارایه شده نيز برداشته نشده است. بر اين اساس، در اين مقاله پس از ارایه يك مدل مفهومي جامع منطبق با فرايند تصميم‌گيري صادركنندگان كه شامل جذابيت تقاضا، جذابيت دسترسي، جذابيت تطبيق و جذابيت رقابت مي‌باشد، جذابيت بازارهاي بين‌المللي ارزيابي مي‌شود. در خاتمه نيز يك مدل هوشمند فازي بر اساس مدل مفهومي تاييد شده ارایه خواهد شد كه امكان پيش‌بيني و تصميم‌سازي براي صادركنندگان را فراهم مي‌آورد.

 نسخه قابل چاپ

ISI با ايجاد اطلاعات استنادي در پايگاه علمي داده‌ها، تعداد زيادي از مقالات نشريات علمي دنيا را گردآوري كرده است. در اين پايگاه با محاسبه استناد ساليانه مقالات هر نويسنده يا گروه تحقيقاتي، عامل تاثير(IF) تعيين مي‌شود. از ديدگاه منتقدان اين موضوع با نقدهاي متعددي روبه‌رو است: به عنوان مثال استناد به مجله نمي‌تواند نشانگر كيفيت مقالات آن باشد؛ زيرا تاثير استنادي به طور اساسي مقياس سنجش كاربرد علمي است تا شاخص سنجش كيفيت علمي؛ بنابراين انتخاب مراجع به وسيله نويسنده با جهتگيري خاص به كيفيت علمي مقاله مربوط نيست. شايان ذكر است عامل تاثير، تفاوت در ميزان استناد مقالات را پنهان مي‌سازد؛ چاپ مقالات طولاني با مراجع فراوان را در ارجحيت قرار مي‌دهد، البته داده‌هاي علمي منتشر شده در كتابها از اين شمول خارج مي‌شوند؛ مجلات انگليسي زبان نسبت به مجلات غير انگليسي زبان در اولويت قرار مي‌گيرند؛ دانشمندان و محققان با زمينه‌هاي تحقيقاتي محدود نسبت به دانشمنداني كه مقالات مروري تهيه مي‌كنند، در اولويت بعدي قرار مي‌گيرند و سرانجام در زمينه‌هاي علوم انساني نسبت به علوم ديگر ـ بااستفاده كمتر يا نادر از مراجع ـ اختلاف و محدوديت ايجاد مي‌كند.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله با توجه به ضرورت بحث ارزيابي عملکرد و دستيابي به تعالي عملکرد سازماني، سعي شده با ترکيب دو رويکرد کيفي و کمي در ارزيابي، مدلهاي برگرفته از مديريت کيفيت جامع تحت عنوان مدلهاي تعالي سازماني و مدلهاي رياضي تحليل پوششي داده ها، مدلي براي تعالي سازمان ارائه گردد که ضمن دارا بودن مزاياي هر دو روش، معايب آنها را به حداقل ممکن برساند. در اين پژوهش با بررسي مدلهاي تعالي سازماني معيارهاي مناسب جهت ارزيابي عملکرد و تعالي سازماني شناسايي مي شوند و سپس همين معيارها و عناصر در رويکرد تحليل پوششي داده ها که بيشتر با استفاده از ورودي و خروجيهاي ملموس (نهاده ها و ستاده ها) به ارزيابي سازمانها مي پردازد، مورد استفاده قرار مي گيرد.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله، نتايج بررسي عوامل كليدي موثر بر كاربرد فناوري اطلاعات در سازمانهاي دولتي ايران با روش دلفي ارايه شده است. به اين منظور ابتدا درباره فناوري اطلاعات توضيحي داده مي‌شود و سپس با ارايه شواهدي از شكست و ناكامي در كاربرد اين فناوري در سطح ايران و جهان، مسأله پژوهش تعريف خواهد شد. مرور پژوهشها و مطالعات پيشين در زمينه عوامل موفقيت و شكست كاربرد اين فناوري در بخش دولتي و جمعبندي آنها، بخش بعدي مقاله را تشكيل مي‌دهد. در ادامه، روش پژوهش بويژه روش دلفي تبيين و در پايان نيز يافته‌هاي اين پژوهش، توصيف و تحليل مي‌شوند. براساس يافته‌هاي اين پژوهش، اعضاي پانل دلفي در مجموع 37 عامل را در موفقيت و شكست كاربرد فناوري اطلاعات در سازمانهاي دولتي ايران كليدي تشخيص داده‌اند. لازم به ذكر است كه به 20 عامل از اين عوامل در پژوهشها و مطالعات پيشين در بخش دولتي اشاره شده است و 17 عامل ديگر را اعضاي پانل ارايه كرده‌اند. اين عوامل به شش دسته تقسيم شده‌اند. در پايان نيز محدوديتها و پيشنهادها ارايه مي‌شوند.

 نسخه قابل چاپ

بررسي ادبيات "مديريت تغيير" پيش نيازهايي را براي تغيير موفقيت آميز پيشنهاد مي کند، ولي نحوه دستيابي به آنها را ارائه نمي دهد. در صورتي که اين گونه پيش نيازها در برنامه تغيير گنجانده نشوند، فراگرد تغيير با "مقاومت" مواجه شده، به شکست مي انجامد. برخي از صاحبنظران استدلال مي کنند که در مقاومت مزايايي نهفته است، ولي عدم وجود مدلها و تئوريهاي مديريت تغيير، مانع استفاده از مقاومت مي شود. يکي از تئوريهايي که مقاومت را عنصري لازم و مثبت مي داند و استدلال مي کند که مديران بايد مقاومت را تشخيص داده آن را براي آزمودن و آماده سازي راهبردها و گزينه هاي تغيير مورد استفاده قرار دهند تا اجراي موفقيت آميز و تمام عيار فرا گرد تغيير را فراهم آورند "تئوري محدوديتها" است.
هدف اين مقاله شرح مختصر تئوري محدوديتها و نحوه به کارگيري آن در مديريت تغيير است. همچنين نحوه شناسايي انواع گوناگون مقاومت در برابر تغيير و چگونگي کنترل آنها در چارچوب اين تئوري توضيح داده مي شود و در نهايت مدل بهره گيري از تغيير رفتار با استفاده از ابزار فراگرد تفکر اين تئوري طراحي مي شود.

 نسخه قابل چاپ