بانک مقالات رشته مدیریت

هدف اين پژوهش بررسي تاثير سواد اطلاعاتي اينترنت بر رشد مهارت هاي حل مساله دانشجويان بود. در اين پژوهش روش تحقيق از نوع شبه تجربي بود. جامعه آماري تحقيق 230 نفر از دانشجويان کارشناسي رشته علوم تجربي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل در سال تحصيلي 89-88 بودند. روش نمونه گيري از نوع تصادفي ساده و تعداد افراد نمونه نيز 50 نفر بودند که 22 نفر در گروه آزمايش و 28 نفر در گروه کنترل قرار داشتند. در اين پژوهش جهت جمع آوري داده ها از پرسشنامه استاندارد مهارت هاي حل مساله هپنر (1988) استفاده شد. جهت تجزيه و تحليل داده هاي به دست آمده از نرم افزارSPSS 16  و آزمون تي گروه هاي مستقل استفاده شد. نتايج اين تحقيق نشان داد که بين گروه آزمايش و کنترل از نظر مولفه هاي حل مساله (اعتماد به نفس در حل مساله، استقبال ا اجتناب از فعاليت هاي حل مساله، کنترل رفتار و هيجانات خود حين حل مساله و حل مساله به طور کلي) تفاوت معني داري وجود دارد و گروه آزمايش عملکرد بهتري از نظر مولفه هاي حل مساله نشان دادند. از نتايج اين تحقيق مي توان براي بهبود مهارت هاي حل مساله دانشجويان استفاده نمود.

 نسخه قابل چاپ

هدف پژوهش حاضر مطالعه و مقايسه سلامت سازماني مدارس شهرستان هاي استان تهران در سال تحصيلي 87-86 بود. پژوهش به شيوه توصيفي (پيمايشي) انجام شد. جامعه آماري پژوهش کليه معلمان شاغل به تدريس در مدارس شهرستان هاي استان تهران به تعداد 31000 نفر بودند. حجم نمونه 704 نفر برآورد گرديد. شيوه نمونه گيري خوشه اي و تصادفي طبقه اي بود. براي گردآوري داده ها از پرسشنامه سلامت سازماني OHI هوي و همکاران (1998) استفاده شد. داده هاي گردآوري شده با استفاده از آزمون هاي ناپارامتريک نظير آزمون نسبت (دو جمله اي)، آزمون U مان – ويتني، آزمون کروسکال – واليس و آزمون رتبه اي فريدمن مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد که: 1- سلامت سازماني مدارس از نظر معلمان در حد مناسب است. 2- مدارس متوسطه نسبت به ساير مدارس از سلامت سازماني پايين تري برخوردار هستند. 3- مدارس غيرانتفاعي نسبت به مدارس دولتي از سلامت سازماني بالاتري برخوردار هستند. 4- مدارس دخترانه نسبت به مدارس پسرانه از سلامت سازماني بالاتري برخوردار هستند. 5- بين شهرستان هاي استان از لحاظ سلامت سازماني مدارس تفاوت معنادار وجود دارد. 6- بين مدرک تحصيلي معلمان و ارزيابي آنان از سلامت سازماني مدارس رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. 7- معلمان زن مدارس را سالم تر از مردان ارزيابي نموده اند. 8- معلمان رسمي و غيررسمي (حق التدريس و پيماني) سلامت سازماني مدارس را يکسان ارزيابي نموده اند. 9- سابقه تدريس معلمان تاثيري در ارزيابي آنان از سلامت سازماني مدارس نداشته است.

 نسخه قابل چاپ

نظر به اهميت نقش کارآفريني در رابطه با خلاقيت در سازمان ها، اين پژوهش با هدف بررسي رابطه کارآفريني سازماني با خلاقيت در سازمان فني و حرفه اي شهرستان گچساران انجام شد. در اين پژوهش که از نوع همبستگي بود در نيم سال تحصيلي 1389-1388 انجام گرفت. آزمون هاي کارآفرين سازماني (پرسشنامه 121 سوالي دکتر هومن) و خلاقيت (پرسشنامه 28 سوالي رندسپيت) بر روي کليه کارکنان رسمي، قرار دادي و حق اتدريس سازمان فوق با مدرک تحصيلي (ديپلم، فوق ديپلم، ليسانس و فوق ليسانس) که به روش سرشماري ( (N:96انتخاب شده بودند؛ انجام و به کمک روش هاي آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار، درصد فراواني) و هم چنين روش هاي آمار استنباطي (ضريب همبستگي پيرسون، رگرسيون چند متغييره و ضريب همبستگي ماتريس، تحليل شد. نتايج نشان داد که بين کارآفريني سازماني با خلاقيت در سطح ( (P:0.05همبستگي مثبت معنادار وجود دارد و هم چنين بين ابعاد کارآفريني سازماني با خلاقيت در سطح ( (P:0.05و ( (P:0.05همبستگي مثبت معنادار وجود دارد که اين نتايج با نتايج يافته هاي قبلي هماهنگ و هم سو است.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش با هدف تعيين اثربخشي آموزش مهارت هاي ارتباطي بر استرس شغلي کارشناسان شهرداري شيراز انجام شد. روش پژوهش حاضر، روش نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون- پس آزمون همراه با دوگروه کنترل و آزمايش است. جامعه آماري اين پژوهش، کارشناسان شهرداري شيراز بودند که از بين آنها به طور تصادفي و به روش خوشه اي ک مرحله اي، 46 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه (22 نفر گروه آزمايش و 24 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. دو گروه از نظر مشخصات دموگرافيک (جنسيت، تحصيلات، سن، وضعيت تاهل، سابقه کار) همتاسازي شدند. سپس در هر دوگروه پيش آزمون اجرا گرديد و پس از مداخله آموزشي که شامل برگزاري کارگاه آموزشي مهارت هاي ارتباطي در گروه آزمايش بود، پس آزمون و به فاصله يک ماه بعد نيز آزمون پيگيري برگزار گرديد. براي اجراي آزمون ها، از پرسشنامه استرس شغلي HSE با روايي و پايايي مناسب استفاده شد. نتايج به دست آمده حاکي از کاهش معنادار استرس شغلي گروه آزمايش نسبت به گروه کنترل پس ازمداخله آزمايشي درسطح p<0.05 بود در زير مقياس هاي استرس شغلي فقط در دو بعد «حمايت همکار» و «ارتباط» در سطح p<0.05 کاهش معنادار مشاهده شد، در ساير زيرمقياس ها (تقاضا، کنترل، حمايت مسوول، نقش و تغييرات) تفاوت معناداري بين دو گروه مشاهده نشد.

 نسخه قابل چاپ

هدف اصلي اين پژوهش، بررسي رابطه ويژگي هاي شخصيتي مديران و معلمان مدارس شهرستان خوانسار با تعهد سازماني آنان بود. فرضيات تحقيق با در نظر گرفتن پنج ويژگي شخصيتي (روان رنجورخويي، برون گرايي، هم سازي، تجربه پذيري و وظيفه شناسي) و سه بعد تعهد سازماني (عاطفي، مستمر و هنجاري) مورد بررسي قرار گرفتند. در اين پژوهش از روش توصيفي و از نوع همبستگي استفاده شد. جامعه آماري پژوهش شامل کليه مديران و معلمان مدارس شهر خوانسار بالغ بر 266 نفر در سال تحصيلي 89 - 88 بود که با استفاده از شيوه سرشماري، کليه مديران (30 نفر) و با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي متناسب با حجم (140 نفر) از معلمان به عنوان نمونه انتخاب گرديدند. براي جمع آوري داده هاي پژوهش از پرسشنامه پنج عاملي شخصيت مک کرا و کاستا با ضريب اعتبار 0.79 و پرسشنامه تعهد سازماني آلن و مير با ضريب اعتبار 0.75 استفاده گرديد. به منظور تجزيه و تحليل داده هاي اين پژوهش، از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصيفي و آمار استنباطي استفاده شد. يافته هاي تحقيق آشکار ساختند که بين ابعاد پنج گانه شخصيت مديران و معلمان با تعهد سازماني آنان رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. هم چنين نتايج تحليل رگرسيون به روش مرحله اي نشان داد که از ميان ابعاد پنج گانه شخصيت، ابعاد (روان رنجورخويي، برون گرايي، هم سازي و وظيفه شناسي) از توان پيش بيني بعد عاطفي تعهد سازماني، ابعاد (روان رنجورخويي و وظيفه شناسي) از توان پيش بيني بعد مستمر تعهد سازماني و بعد (وظيفه شناسي) از توان پيش بيني بعد هنجاري تعهد سازماني برخوردار مي باشند.

 نسخه قابل چاپ

هدف اصلي اين تحقيق بررسي سطح كيفيت زندگي فرزندان شاهد و ايثارگر و مقايسه آن با دانش آموزان عادي جامعه و هم چنين شناخت رابطه و تاثير متغيرهايي چون استرس، سرمايه اجتماعي، عزت نفس و کانون کنترل در كيفيت زندگي فرزندان شاهد و ايثارگر بود. بر اساس روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي تعداد 296 دانش آموز انتخاب شد كه از ميان اين تعداد 248 دانش آموز عادي و 46 دانش آموز شاهد و ايثارگر از بين دبيرستان هاي شيراز، كازرون و مرودشت بودند. از روش هاي آلفاي کرانباخ براي پايايي و تحليل ماده و نظر متخصصان براي محاسبه روايي پرسشنامه هاي پژوهش استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد که ميزان كيفيت زندگي دانش آموزان خانواده هاي شهدا و ايثارگر در حد متوسط قراردارد؛ عني حدود 62.2 درصد اين افراد از كيفيت زندگي متوسطي برخوردار هستند و تنها 15.6 درصد از كيفيت زندگي پاييني برخوردارهستند. آزمون تي براي گروه هاي مستقل نشان داد بين كيفيت زندگي دانش آموزان خانواده هاي شهدا و ايثارگر و دانش آموزان عادي تفاوت معني داري وجود ندارد. ضريب همبستگي پيرسون نشان داد بين متغيرهاي كيفيت زندگي، عزت نفس، كانون كنترل و سرمايه اجتماعي همبستگي مثبت و معني دار؛ و بين متغيرهاي كيفيت زندگي و استرس رابطه منفي و معني دار وجود دارد. همگي اين روابط در سطح p<.05 و کمتر معني دار بودند. رگرسيون چند متغيره نشان داد که از ميان متغيرهاي عزت نفس، كانون كنترل، سرمايه اجتماعي و استرس، كانون كنترل با بتاي (.36) سهم بيشتري در مقدار كيفيت زندگي دانش آموزان خانواده هاي شاهد و ايثارگر دارد. يعني در سطح اطمينان 95 درصد؛ هر مقدار كانون كنترل دروني تر باشد افراد كيفيت زندگي بالاتري دارند.

 نسخه قابل چاپ

هدف از انجام مقاله حاضر، بررسي رابطه فرهنگ سازماني با مولفه هاي مديريت بر اساس ارزش هاي سازماني و ارايه مدلي براي پيش بيني مديريت بر اساس ارزش ها در سازمان آموزش و پرورش آباده بوده است. در فرضيه هاي پژوهش رابطه ابعاد فرهنگ سازماني شامل: ريسك پذيري، نوآوري، انگيزش، ارتباطات، کار گروهي و کنترل با مديريت بر اساس ارزش ها مورد توجه قرار گرفته است. تحقيق حاضر از نوع توصيفي– همبستگي است و در آن براي جمع آوري اطلاعات از دو پرسشنامه محقق ساخته (پرسشنامه فرهنگ سازماني و مديريت بر اساس ارزش ها) استفاده شده است. جامعه آماري پژوهش را کليه معلمان (600 نفر) و کارکنان اداري (55 نفر) سازمان آموزش و پرورش آباده در سال تحصيلي 89-1388 تشکيل مي دهند که با روش نمونه گيري تصادفي متناسب با حجم از جامعه معلمان تعداد 234 نفر انتخاب و هم چنين همه 50 نفر کارکنان آموزش و پرورش انتخاب گرديدند. براي تعيين روايي، از نظرات متخصصان مديريت و سنجش همساني دروني و براي پايايي پرسشنامه ها از طريق ضريب آلفاي کرونباخ استفاده گرديد که براي پرسشنامه فرهنگ سازماني و مديريت بر اساس ارزش ها به ترتيب 0.96 و 0.94 محاسبه گرديد. هم چنين براي آزمون فرضيه ها، روش هاي آمار استنباطي (آزمون همبستگي، رگرسيون چند متغيره و تحليل مسير) به کار رفته است. نتايج اين پژوهش حاکي از آن است که در سازمان مورد مطالعه بين همه مولفه هاي فرهنگ سازماني با مديريت بر اساس ارزش ها رابطه معناداري وجود دارد.

 نسخه قابل چاپ

هدف اين پژوهش بررسي تاثير عملكرد مديران بر سلامت سازماني بوده است. نوع تحقيق به لحاظ هدف كاربردي و لحاظ روش زمينه يابي بوده است. جامعه آماري شامل كليه كاركنان و مديران خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران (77 نفر) است كه بر اساس جدول مورگان تعداد 66 نفر به عنوان نمونه مشخص و با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي اين تعداد از بين جامعه آماري انتخاب شدند. ابزار تحقيق شامل پرسشنامه محقق ساخته سنجش عملكرد مديران و شكل اصلاح شده ابزار سلامت سازماني (OHI) هوي و فيلدمن (1996) بوده است. روايي اين ابزارها پس از انجام مطالعات اوليه و تهيه چهارچوب نظري تحقيق با استفاده از نظرات متخصصان و اساتيد راهنما و مشاور به دست آمد و براي محاسبه پايايي آنها روي نمونه 30 نفري از جامعه آماري اجرا و ضريب آلفاي كرونباخ محاسبه شد كه براي پرسشنامه اول 0.948 و پرسشنامه دوم 0.96 به دست آمد. پس از جمع آوري داده ها با استفاده از روش هاي آمار توصيفي چون شاخص هاي مركزي و پراكندگي و آمار استنباطي چون آزمون كالموگروف- اسميرنوف (k-s) براي اطمينان از نرمال بودن توزيع داده ها، همبستگي پيرسون، رگرسيون و آزمون t تك گروهي براي تحليل استنباطي داده ها در ارتباط با فرضيه هاي تحقيق مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج نشان داد كه: ارتباط معني داري بين «هر يك از مولفه هاي عملكرد مديران» و «سلامت سازماني» وجود دارد. عملكرد مديران در زمينه وظايف ارتباطي و تصميم گيري بالاتر از متوسط مي باشد. اما در زمينه وظايف اطلاعاتي در حد متوسط است.

 نسخه قابل چاپ

هدف از اين پژوهش، طراحي و ارزيابي مدل علي خلاقيت و نوآوري مديران آموزشي مدارس ابتدايي، راهنمايي و متوسطه شهر تهران بوده است. جامعه آماري اين پژوهش، کليه مديران مدارس دوره ابتدايي، راهنمايي و متوسطه مناطق نوزده گانه شهر تهران بوده است که در سال تحصيلي 89-88 داراي سمت مديريت بوده اند. براي انتخاب گروه نمونه، از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي با رعايت نسبت ها استفاده شد که در مجموع از بين 1291 مدير، تعداد 308 (147 مدير مرد و 161 مدير زن)، انتخاب شدند. پژوهش از نوع توصيفي و طرح همبستگي و بويژه روش مدل يابي معادلات ساختاري است. ابزار اندازه گيري، پرسشنامه هاي خلاقيت تورنس (1959)، پرسشنامه نوآوري سازماني اميد و همکاران (2002)، پرسشنامه فرهنگ سازماني دنيسون (2000)، پرسشنامه جو سازماني بنجامين و بارتلت (1974)، پرسشنامه يادگيري سازماني نيف (2001) و پرسشنامه مديريت دانش راولف و بيجرس (1999) مي باشد. تمامي اين پرسشنامه ها غير از پرسشنامه خلاقيت تورنس (1959)، در اين زمينه ترجمه و در جامعه آماري از راه تحليل عاملي اکتشافي و تاييدي، هنجاريابي و نرم شدند. براي تجزيه و تحليل داده ها از شاخص هاي آمار توصيفي و آمار استنباطي با روش هاي ميانيگن وزني، آزمون فريدمن، مدل يابي معادلات ساختاري و بويژه تحليل مسير تاييدي، تي مستقل و تحليل واريانس يک راهه استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد که الف) وضعيت خلاقيت و نوآوري در مديران مدارس شهر تهران در حد متوسط است. ب) وضعيت متغيرهاي فرهنگ سازماني، جو سازماني،يادگيري سازماني و مديريت دانش به عنوان متغيرهاي اثر گذار بر خلاقيت و نوآوري در مديران مدارس شهر تهران در حد متوسط است. ج) فرهنگ سازماني، مديريت دانش، يادگيري سازماني و جو سازماني به ترتيب بيش ترين تا کم ترين تاثير را در نوآوري و خلاقيت مديران دارند. د) متغيرهاي فرهنگ سازماني، جو سازماني، يادگيري سازماني و مديريت دانش داراي رابطه و اثر مستقيم، مثبت و معنادار با متغير خلاقيت در مديران مدارس شهر تهران هستند. و) متغيرهاي خلاقيت، فرهنگ سازماني، جو سازماني، يادگيري سازماني و مديريت دانش داراي رابطه و اثر مستقيم، مثبت و معنادار با متغير نوآوري در مديران مدارس شهر تهران هستند. ر) مدل علي خلاقيت و نوآوري مديران مدارس شهر تهران برازش دارد. بنابراين، مي توان گفت براي افزايش خلاقيت و نوآوري در مدارس بايد به تقويت متغيرهاي فرهنگ سازماني، جو سازماني، يادگيري سازماني و مديريت دانش پرداخت.

 نسخه قابل چاپ

هدف اين پژوهش بررسي مقايسه اي نارسايي هاي آموزش و تربيت شهروندي در برنامه درسي دوره راهنمايي تحصيلي از ديدگاه کارشناسان و معلمان شهر قزوين است. اين پژوهش از نظر مقصد و هدف، از نوع پژوهش هاي کاربردي و از نظر شيوه اجرا، روش پژوهش زمينه اي را بكار برده است. جامعه و نمونه آماري پژوهش شامل دو گروه آزمودني با جزييات زير مي باشد: كارشناسان برنامه ريزي و آموزش مقطع راهنمايي آموزش و پرورش شهر قزوين و اساتيدي كه در سطح دانشگاههاي قزوين دروس تحليل محتوا، ارزيابي كتاب ها و برنامه ريزي درسي را تدريس مي كنند كه مجموع اين دو گروه با عنوان كارشناس 30 نفر بوده است.
معلمان مقطع راهنمايي تحصيلي شهرستان قزوين (اعم از زن يا مرد) كه تعداد آن ها در مدارس مقطع راهنمايي بر اساس آمار ارايه شده، 2727 نفر بوده و با بهره گيري از فرمول نمونه گيري تعداد 241 نفر از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس از معلمان دوره راهنمايي تحصيلي به روش تصادفي طبقه اي، حجم نمونه مورد نظر انتخاب شد. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه محقق ساخته اي حاوي 80 سوال بود كه پس از احراز روايي و پايايي مورد قبول، به وسيله پژوهشگر تهيه و بين اعضاي گروه نمونه توزيع گرديد، داده هاي گردآوري شده با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي (خي دو) و به كمك نرم افزار  SPSS(ويرايش 17) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتيجه كلي پژوهش نشان داد که: بين ديدگاه معلمان و كارشناسان، به لحاظ نارسايي ابعاد تربيت شهروندي (اجتماعي، فردي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي) در برنامه درسي دوره راهنمايي تحصيلي، تفاوت معنادار آماري وجود دارد. اگر چه بر اساس نتايج بدست آمده، هر دو گروه آزمودني بر اين باور بودند كه برنامه درسي فعلي دوره راهنمايي تحصيلي پيرامون آموزش ابعاد تربيت شهروندي داراي كمبودها و نارسايي هايي است و از اين رو آسيب پذير است، اما از ديدگاه كارشناسان، اين نارسايي بسيار بيش تر بوده است.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش با هدف بررسي مولفه هاي فرهنگ شهروندي در حيطه ارزش ها و هنجارها به روش توصيفي – پيمايشي انجام شده است. جامعه آماري پژوهش مشتمل بر کليه اعضاي هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي منطقه 4 و دانشگاههاي دولتي يزد، اصفهان، تهران، مشهد و شيراز در رشته هاي علوم تربيتي، جامعه شناسي و روان شناسي بالغ بر 283 نفر بوده است . از بين جامعه آماري با استفاده از روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي، متناسب با حجم نمونه، در نرم افزار اکسل تعداد 103 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوري داده ها، پرسشنامه محقق ساخته تدوين مولفه هاي فرهنگ شهروندي در دو حيطه ارزش ها و هنجارها با مقياس 5 درجه اي ليکرت بوده است. براي تعيين روايي ابزار پژوهش از روايي صوري، محتوايي و سازه (تحليل عامل) استفاده شد. اعتبار ابزار اندازه گيري با استفاده از ضريب آلفاي کرونباخ معادل 0.92 برآورد گرديد که حاکي از اعتبار بالاي ابزار اندازه گيري است. تجزيه و تحليل داده ها در دو سطح آمار توصيفي شامل (ميانگين، انحراف معيار و واريانس) و آمار استنباطي شامل تحليل عاملي، آزمون T تک متغيره و آزمون خي دو برآورد شد. نتايج بدست آمده از پژوهش نشان داد که بعد ارزش ها داراي 17 زير مولفه است که از اين ميان، «ترجيح مصالح جمعي بر مصالح فردي» با بار عاملي 0.77 بيش ترين ضريب و مولفه «حفظ محيط زيست» با بار عاملي 0.4 کم ترين مقدار را به خود اختصاص داده است. در بعد هنجارها بيش ترين بار عاملي مربوط به مولفه هاي «قدرت حل تعارض در مواجهه با ديگران» و «توانايي اظهار نظر در ميان جمع» با بار عاملي 0.72 و کم ترين بار عاملي مربوط به مولفه «مسووليت پذيري» با بار عاملي 0.31 بوده است. در ابعاد جمعيت شناختي بين نظرات پاسخگويان تفاوتي مشاهده نگرديد.

 نسخه قابل چاپ

هدف از اين پژوهش، ارزيابي و سنجش اثربخشي دوره هاي آموزش ضمن خدمت در زمينه افزايش دانش، مهارت و نگرش مديران، هيئت علمي و کارکنان واحدهاي دانشگاهي منطقه يك بود. جامعه آماري شامل مديران، اعضاي هيات علمي تمام وقت و کارکنان رسمي واحدهاي دانشگاه آزاد اسلامي منطقه يك شامل 4843 نفر مي باشد. روش پژوهش از نوع توصيفي - پيمايشي است. ابزار اصلي گرد آوري داده ها، منابع کتابخانه اي و پرسشنامه مي باشد. روش نمونه گيري از نوع خوشه اي چند مرحله اي است که تعداد 215 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده هاي بدست آمده از پرسشنامه ها با استفاده از روش هاي آماري توصيفي و استنباطي با کمک نرم افزار spss مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج بدست آمده از تحليل هاي انجام شده، نشان داد که آموزش هاي ضمن خدمت هر سه گروه در مقوله دانش با ميانگين 22.95 و امتياز 44 و در مقوله مهارت با ميانگين 46.8375 و امتياز 87 در مقوله نگرش ها و رفتار شغلي با ميانگين 67.94 و امتياز 150 داراي اثربحشي همسان بوده است. تحليل واريانس يك طرفه نشان داد که بين ميانگين نمره هاي هر سه گروه در دستيابي به مقوله اثربخشي تفاوتي معني دار وجود ندارد. عامل هاي دانش، مهارت و نگرش در مقوله اثربخشي تاثير يكسان دارندف اما با توجه به تفاوت بين ميانگين گروهها، آزمون دانکن نشان مي دهد كه در مقوله مهارت و رفتار، بين ميانگين سطوح کاركنان و مديران تفاوت وجود دارد، ولي در مقوله دانش بين ميانگين سطوح گوناگون تفاوتي مشاهده نشد. در مقوله دانش، مهارت و رفتار تفاوتي معني دار بين رشته هاي تحصيلي وجود ندارد، ولي در مقوله مهارت بين ميانگين رشته هاي كشاورزي و پ‍زشكي تفاوت وجود دارد. از نظر سابقه خدمت اختلافي معني دار وجود ندارد. در مقوله مهارت بين زنان و مردان تفاوتي معني دار وجود دارد، ولي در مقوله دانش و رفتار تفاوتي معني دار بين زنان و مردان وجود ندارد.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش بمنظور تبيين ابعاد و مولفه هاي ارزيابي عملکرد در آموزش عالي و ارايه الگويي مناسب در دانشگاه آزاد اسلامي انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصيفي به شيوه پيمايشي مي باشد. بدين ترتيب پس از مطالعه مدل هاي استاندارد بين المللي تعالي سازماني، شاخص هاي مشترک ارزيابي اين مدل ها به روش دلفي استخراج گرديد. عوامل ارزيابي در قالب 6 شاخص ورودي و 4 شاخص خروجي با 64 مولفه و در قالب پرسشنامه اي در طيف ليکرت، پس از تعيين روايي و پايايي بر روي 38 واحد دانشگاهي منطقه يک دانشگاه آزاد اسلامي اجرا گرديد، سپس داده ها بر اساس روش هاي تحليل پوششي داده ها مورد تحليل قرارگرفتند؛ نتايج نشان داد که برخي از واحدهاي دانشگاه آزاد منطقه يک کارا و برخي ديگر ناکارا هستند؛ همچنين، براي تعيين اولويت بندي واحدهاي کارا نيز از روش اندرسون و پيترسون استفاده شد و در نهايت، با روش ساخت واحد مجازي و مجموعه مرجع، نقاط بهبود پذير واحدهاي ناکارا شناسايي و پيشنهادهاي لازم جهت کارايي آن ها ارايه شد.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش با توجه به نظريه شغلي – شخصيتي جان هالند و استفاده از پرسشنامه سياهه شغلي وي، در ميان 850 نفر از دانش آموزان پايه اول مقطع متوسطه شهر سيرجان با هدف بررسي ويژگي هاي شخصيتي و شغلي و رابطه ميان شخصيت افراد با مشاغل موجود کشور، با در نظر گرفتن عامل هاي موثر در انتخاب رشته تحصيلي و شغلي آنان انجام گرديد، روش پژوهش توصيفي، از نوع پيمايشي و کاربردي است و داده هاي اوليه از راه پرسشنامه و مصاحبه بدست آمد، با بررسي پرسشنامه ها و نظرات افراد، تغييراتي در پرسشنامه-ي جان هالند اعمال شد که منجر به ايجاد پرسشنامه اي هوشمندانه تر گرديد. جان هالند، پاسخ هاي کاربر را فقط با بله و خير مي سنجيد که در بسياري از موردها افراد نمي توانستند نظر خود را نسبت به يک شغل، فقط به صورت بله و خير مطرح کنند. با تغيير جواب ها به صورت کاملا، تا حدي، کمي و اصلا پاسخ به پرسشنامه راحت تر شد. نتايج بدست آمده از اين پژوهش به پياده سازي نرم افزاري منجر شد و مشخص كرد كه هر يک از کاربراني که پرسشنامه را پر مي کنند، داراي چه درصدي از 6 تيپ شخصيتي طبقه بندي هالند هستند.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش بمنظور بررسي اثربخشي آموزش مهارت هاي مثبت انديشي به شيوه گروهي بر انگيزه پيشرفت، عزت نفس و شادکامي دانش آموزان پسر پايه اول دبيرستان هاي دولتي شهر جيرفت در سال تحصيلي (87-86) انجام گرديد. نمونه اوليه اين پژوهش 120نفر از دانش آموزان بودند كه به روش تصادفي خوشه اي از ميان تمامي دانش آموزان پسر پايه اول دبيرستان شهر جيرفت انتخاب شدند. ابتدا پرسشنامه انگيزه پيشرفت هرمنس، مقياس شادكامي آكسفورد و عزت نفس روزنبرگ به عنوان پيش آزمون اجرا شد سپس جهت بررسي فرضيه هاي پژوهش، 28 نفر از افرادي را كه در آزمون هاي انگيزه پيشرفت هرمنس و شادكامي آكسفورد نمره هاي پاييني كسب كرده بودند، انتخاب و به گونه تصادفي در دو گروه آزمايشي و گواه جايگزين شدند. در مرحله بعد، به گروه آزمايش به مدت 8 جلسه 1.5 ساعته، مهارت-هاي مثبت انديشي آموزش داده شد در حالي كه گروه گواه هيچ گونه آموزشي را دريافت نكردند. يك هفته پس از پايان جلسه هاي آموزشي، پرسشنامه انگيزه پيشرفت هرمنس، شادكامي آكسفورد و عزت نفس روزنبرگ به عنوان پس آزمون روي هر دو گروه اجرا گرديد. تحليل نتايج با استفاده از آزمون T گروههاي مستقل روي تفاضل ميانگين نمره هاي پيش آزمون و پس آزمون نشان داد كه آموزش مهارت هاي مثبت انديشي تاثيري معني دار بر افزايش نمره هاي انگيزه پيشرفت (P<0.001) و افزايش نمره هاي شادكامي (P<0.000) داشته است. هم چنين، اين نتايج بيانگر اين بود كه آموزش مهارت هاي مثبت انديشي بر عزت نفس دانش آموزان تاثيري معني دار نداشته است (P>0.280). روي هم رفته، نتايج بدست آمده در اين پژوهش سودمندي و تاثير آموزش مهارت هاي مثبت انديشي در افزايش انگيزه پيشرفت و شادكامي دانش آموزان دبيرستاني را تاييد مي كند.

 نسخه قابل چاپ