بانک مقالات رشته مدیریت

توسعه و رشد علمي يکي از شاخص هاي بسيار حياتي براي هر کشور توسعه يافته يا در حال توسعه محسوب مي شود. طبق فرمايشات مقام معظم رهبري (دام ظله العالي) اهميت اين موضوع تا جايي است که سلطه فرهنگي هر کشوري توسط اقتدار اقتصادي حاصل مي شود و آن نيز ناشي از اقتدار علمي است. همچنين، دين مبين اسلام توصيه هاي زيادي در حوزه علم آموزي، تعليم و زندگي عالمانه ارايه مي کند و علم آموزي را موجب استحکام پايه هاي ديني و حافظ دين مي داند که سبب مي شود فرد عالم از هرگونه لغزشي محفوظ بماند؛ از طرف ديگر، تحصيل علم چنان اهميت دارد که براي حفظ هويت، موجوديت، اسلاميت و استقلال کشور همراه با تضمين آينده مطلوب و منتظر، علم محوري و علم آموزي بهترين راهکار بوده و موتور محرکه پيشرفت در تمام زمينه هاست. از نگاه ديگر، پيشرفت علمي قابليت وصول به آرمان هاي والا، ارزش هاي حقيقي و فضايل انساني را داراست و به وسيله آن است که يک ملت مي تواند در دنياي معاصر اثرگذار باشد و يا در مبادلات علمي دنيا نقش مفيدي ايفا نمايد؛ بنابراين، علم محوري و تحصيل آن، علاوه بر آنکه يک کشور را به استقلال، عدم وابستگي و نفي سلطه صاحبان قدرت و ثروت مي رساند، مي تواند موجب عزت و مايه حيات و طراوت يک جامعه باشد. بدين منظور، در اين پژوهش به دنبال پاسخ به اين سوال هستيم که نظام علمي از ديدگاه مقام معظم رهبري (مدظله العالي) چيست و داراي چه مولفه ها، ارکان و روابطي است؟ بدين منظور، با استفاده از استراتژي نظريه پردازي داده بنياد و تجزيه و تحليل داده هاي گردآوري شده حاصل از مصاحبه و مستندات، دو مدل مفهومي نظام علمي استخراج شده است.

 نسخه قابل چاپ

اين نوشتار در گام نخست، ضمن معرفي مدل ارزيابي متوازن سياست ها(BSC)  با رويکردي کاربردي به توصيف قابليت هاي ويژه اين مدل در اجرا و ارزيابي سياست ها در سازمان هاي دولتي مي پردازد. در مرحله بعد با اتکا به روش مطالعه موردي و با بهره گيري ازروش ترکيبي، مراحل مختلف و نتايج بکارگيري اين مدل در يکي از سازمان هاي فرهنگي مورد بحث قرار خواهد گرفت.

 نسخه قابل چاپ

يکي از مهم ترين ديدگاه ها براي بررسي شرايط و بستر اجتماعي نوآوري، بررسي محيط و عوامل نهادي است. مطالعه نهادها مي تواند دريچه اي مناسب به زمينه و بستر ناپيداي نوآوري تکنولوژيک باز کرده و بسياري از موانع و گلوگاه هاي نوآوري را تشريح کند. بر اين اساس در اين پژوهش نهادهاي تاثيرگذار بر نظام نوآوري صنايع دفاعي به پنج دسته تقسيم شده و سپس با ايجاد گروه هاي کانون و استفاده از نظرات خبرگان، مصاديق اين نهادها در دو وضعيت زماني گذشته و آينده با يکديگر مقايسه شده اند. اين نهاد ها عبارتند از: نهادهاي شناختي که اشاره به اصول و ارزش هاي اعتقادي، عادات ثابت فکري و نقشه هاي ذهني دارند؛ نهادهاي رفتاري که بيانگر عادات اجتماعي و شيوه هاي ثابت رفتاري هستند؛ نهادهاي همکاري که ناظر به شيوه ها و استانداردهاي همکاري درون سازماني و بين سازماني مي باشند، نهادهاي قانوني که در برگيرنده، قوانين، مقررات و آيين نامه هاي مصوب بوده و نهادهاي اساسي که چارچوب هاي مرجع و قواعد کلاني هستند که بر اساس رهنمودها و اسناد بالادستي و مادر بر نظام نوآوري حاکم مي باشند. بنابراين بر اساس ديدگاه نهادي در گذار به صنايع دفاعي فردا (هسته کوچک - شبکه بزرگ) علاوه بر جنبه هاي فني نوآوري بايد بستر و زيست بوم نوآوري دفاعي در پنج بخش فوق متحول شود.

 نسخه قابل چاپ

حفظ بقاي سازمان ها در محيط رقابتي دنياي امروز، راهي جز کسب مزيت رقابتي براي آنها باقي نمي گذارد. نظريه پردازان علم مديريت استراتژيک دو رويکرد عمده براي کسب مزيت رقابتي مطرح نموده اند؛ رويکردي که مبتني بر فرصت هاي محيطي و رويکردي که مبتني بر قابليت هاي داخلي سازمان است. پژوهش هاي دو دهه اخير نشان داده اند مزيت هاي مبتني بر قابليت هاي دروني سازمان ها بهتر از فرصت هاي محيطي مي توانند موقعيت رقابتي سازمان ها را تعيين کنند و مبناي مطمئن تري براي منشا مزيت رقابتي هستند، از اين رو در اين پژوهش رويکرد مبتني بر منابع پذيرفته و مبناي تحليل و بررسي اين تحقيق قرار گرفته است.
نظريه پردازان تئوري منبع محور، زيرساختي اقتصادي براي بررسي نقش منابع داخلي در كسب مزيت رقابتي را فراهم مي آورد. اين ديدگاه بر منابعي از سازمان تمركز دارد كه مي توانند منشا مزيت رقابتي در آن صنعت باشند. اين تحقيق به دنبال بررسي وضعيت منابع شرکت ساران به منظور شناخت قابليت هاي متمايز و نقش آن در ايجاد مزيت رقابتي پايدار مي باشد.

 نسخه قابل چاپ

انتخاب و انتصاب مسوولين رده هاي مختلف اداري و اجرايي، يکي از مسايل مهم و ضروري و از وظايف خطير حکومت اسلامي است؛ چرا که مهم ترين عامل دوام يک نظام و حکومت، فرزانگي و شايستگي مسوولين و کارگزاران آن نظام مي باشد. اگر مديران شايسته و تربيت يافته در راس سازمان ها قرارگيرند، کيفيت فعاليت هاي سازماني به طور فزاينده اي بهبود خواهد يافت. زيرا مديريت شايسته، محور اصلي توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ملت ها به شمار مي آيد. بنابراين انتخاب و انتصاب افراد در رده هاي مختلف سازماني بايد بر اساس معيارها و ملاک هايي باشد تا افراد شايسته جهت تصدي پست هاي سازماني انتخاب و به کار گمارده شوند. در پژوهش حاضر سعي بر اين شده تا ضمن روشن ساختن مفهوم شايستگي و فرآيند شايسته سالاري، با استفاده از روش تحليل محتوا به بررسي معيارهاي انتخاب و انتصاب مديران شايسته با عنايت به کلام گهربار مولاي متقيان در کتاب ارزشمند نهج البلاغه پرداخته شود که معيارهاي انتخاب و انتصاب مديران در اين پژوهش شامل معيارهاي ايدئولوژيکي، معيارهاي زمينه ساز و معيارهاي تخصصي بوده که ريشه در جهان بيني اسلامي دارند.

 نسخه قابل چاپ

ديدگاه هاي مختلفي نسبت به تعارض وجود دارد كه بررسي اين ديدگاه ها و مقايسه آن ها با ديدگاه اسلامي از اهداف اين پژوهش مي باشد. در اين پژوهش از روش کتابخانه اي بهره گرفته شده است. نتايج پژوهش بيانگر اين مطلب مي باشد که 1) سه نگرش عمده نسبت به تعارض در بين تئوري هاي مديريت وجود دارد. نگرش اول مربوط به تئوري هاي سنتي و بوروكراسي مي باشد كه بر جنبه منفي بودن تعارض تاکيد كرده اند و معتقدند كه امكان اجتناب از تعارض وجود دارد. نگرش دوم شامل تئوري هاي روابط انساني و همكاري مي شود كه معتقدند امكان اجتناب از تعارض وجود ندارد و وظيفه مديريت را در ستيز و اجتناب از آن مي دانند؛ با اين وجود بيان مي دارند كه برخي از تعارضات در شرايطي مي تواند مثبت باشد. نگرش سوم شامل تئوري هاي تعاملي و آشوب مي شود كه بر بعد مثبت تعارض بيش تر توجه نموده و معتقدند مي توان با ايجاد تعارض، سازمان را در مسير رشد قرار داد. 2) مكتب اسلام ديدگاه متعادلي نسبت به تعارض بيان داشته است. از يك سو درجاتي از تعارض را به دليل آثار مخرب، منفي معرفي مي كند و بر اجتناب، پيشگيري و يا حل آن ها تاکيد دارد و از سوي ديگر با ايجاد سطوحي از تعارضات مثبت مانند تضارب آرا، رقابت سالم، انتقاد سازنده و مجادله به احسن موافقت مي كند. 3) مکتب اسلام با هر يك از تئوري هاي مديريت اشتراكات و تقابل هايي در زمينه تعارض و مديريت تعارض دارد.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

امروزه سازمان ها با چالش هاي بسياري روبرو هستند، مانند حفظ كيفيت با كاهش منابع، مديريت مالي بهتر، كسب حمايت بيشتر تحقيقاتي، توسعه مهارت هاي جديد، تعيين اهداف روشن، كمك به اعضا براي رويارويي با فشار كار روزافزون، حفظ انگيزه و روحيه كاري، نوآوري در آموزش و تحقيق و افزايش بيش از حد اطلاعات. هدف اين مقاله کمک به مديران دانشگاهي است تا بتوانند آينده به ظاهر نوميدکننده را با توان و انرژي و خوش بيني نويد بخشند. وظيفه رهبران دانشگاهي اين است كه به اعضاي سازمان خود حيات و جاني تازه ببخشند تا بتوانند با شور و شوق در شرايط دشوار با چالش ها روبرو شوند. چشمگيرترين امتيازي که يک سازمان مي تواند در يك دنياي مبتني بر رقابت ونيازمند منابع داشته باشد، همان رهبري تيمي است. اين نوع رهبري، فرآيندي براي توسعه تخصص و رشد فردي است و مي تواند محيط سازماني را براي همه سازگاري هاي اخير در کاهش منابع، رقابت جهاني، عرضه ي قابل انعطاف و تقاضاهاي گسترده هيات موسسين که به دنبال دستيابي به کارآيي بيشتر هستند، تغيير دهد. بنابراين، اين مقاله پس از مروري بر تئوري رهبري تيمي به بررسي رهبري تيمي در دانشگاه هاي دولتي اصفهان مي پردازد.

 نسخه قابل چاپ

دريافت مفهومي دقيق و نزديک به آموزه هاي اسلامي از انضباط کارکنان بر اساس مباني معرفت شناسي و هستي شناسي و کشف ابعاد و اصول حاکم بر نظام انضباطي اسلامي، مساله اي است که در اين پژوهش بدان پرداخته شده است. در اين مقاله با رويکردي کيفي و با استفاده از روش گونه شناسي و روش تدبر در آيات قرآن کريم، ضمن احصا گونه هاي نظري موجود انضباط کارکنان، گونه اي نو و مبتني بر ديدگاه اسلامي با عنوان انضباط تعالي بخش کارکنان، از دل 2150 آيه و 4150 مضمون مرتبط با آن ها، مفهوم پردازي شده است. انضباط تعالي بخش کارکنان، در عرض رويکرد سنتي، تدريجي و مثبت به انضباط کارکنان، منبعث از مباني معرفت شناسي و هستي شناسي اسلامي و ساخت يافته بر اساس 95 اصل در ابعاد رهبري، ايمان و اخلاق، افراد، تربيت، قانون و مقررات، نظام تشويق و تنبيه، فرهنگ و جامعه است. انضباط تعالي بخش کارکنان بر مقولاتي همچون فطري بودن تمايل انسان به نظم و انضباط، وجود نظم و غايت مداري در عالم هستي و همنوايي نظام هاي قانون گذاري (تشريع) با قانون خلقت و فطرت تاکيد داشته و رهبري و مديريت الهي را ضامن ايجاد انضباط در فضايي مبتني بر آموزش و تربيت، محبت و برادري در روابط بين افراد، سازمان ها و جامعه مي داند. در نگاه اسلامي دنيا فقط محل حسابرسي و تشويق و تنبيه افکار، گفتار و اعمال افراد نيست و همه آن ها به دقت در نظام حسابرسي و معاقبه الهي در جهان آخرت بررسي خواهند شد.

 نسخه قابل چاپ

اين پژوهش کيفي با هدف غايي کاوش فرايند رفتارهاي منافقانه در ارتباطات بين فردي در ارتباطات بين فردي در سازمان با استفاده از طرح نظام مند نظريه داده بنياد انجام شده است. به اين منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 25 نفر از کارکنان يکي از سازمان هاي دولتي، مجموعه اي از مضامين اوليه طي فرايند کدگذاري باز گردآوري شدند و از دل آن ها مقوله هايي استخراج گرديد؛ سپس در مرحله کدگذاري محوري، پيوند ميان اين مقوله ها ذيل عناوين شرايط علي، پديده محوري، راهبردهاي کنش و کنش متقابل، بستر، شرايط مداخله گر و پيامدهاي رفتارهاي منافقانه در ارتباطات بين فردي در قالب پارادايم کدگذاري تعيين شد؛ در ادامه و در مرحله کدگذاري انتخابي، يکايک اجزاي پارادايم کدگذاري تشريح، سير داستان ترسيم و نظريه خلق شد؛ سرانجام، گزاره هاي حکمي و فرضيه هاي راهبردي پژوهش تدوين گرديد.

 نسخه قابل چاپ

تاکنون پژوهش هاي زيادي با رويکردهاي سياسي، اقتصادي، مديريتي و حقوقي براي چاره انديشي و حل معضل فساد اداري انجام شده است. در بيشتر اين پژوهش ها براي ريشه کن ساختن فساد پيشنهاد شده است تا از طريق نهادينه کردن نظارت در نظام سياسي، گسترش جامعه مدني، افزايش پاسخ گويي مقامات سياسي، افزايش رقابت در بخش اقتصاد، اصلاح مديريت دولتي و ماليه عمومي اقدام شود؛ ولي فساد اداري همچنان از مهم ترين مسايل عصر حاضر است.
اين پژوهش نيز مترصد ارزيابي رابطه ادراک انواع بي عدالتي توزيعي، رويه اي، مراوده اي و اطلاعاتي با رفتارهاي متمايل به فساد کارکنان است. در اين تحقيق يكي از دانشگاه هاي تهران به عنوان جامعه آماري مطالعه و بررسي شده است که نتايج کلي پژوهش، حاکي از همگرايي افزايش تمايل به فساد با ادراک بي عدالتي بود.

 نسخه قابل چاپ

درک رفتار طفره روي اجتماعي در فعاليت هاي گروهي موضوعي مهم است؛ زيرا طفره روي اجتماعي به کاهش عملکرد افراد در گروه ها نسبت به زماني که به صورت انفرادي عمل مي کنند، اطلاق مي گردد. مقاله حاضر در چارچوب مدل معادلات ساختاري، عوامل موثر بر طفره روي اجتماعي را بررسي کرده است. در اين راستا پرسش نامه اي بين يک نمونه 140 نفري از دانشجوياني که در گروه هاي مطالعاتي، سازمان دهي شده بودند، به اجرا درآمد. يافته ها نشان داد که فقط ويژگي هاي مربوط به کار از تاثير معناداري بر طفره روي اجتماعي برخوردار است؛ بنابراين، طراحي کارهاي انگيزشي، ايجاد استانداردهاي کاري و هويت بخشي به کار عمده ترين شاخص هايي محسوب مي گردند که به حذف يا کاهش طفره روي اجتماعي کمک مي کنند.

 نسخه قابل چاپ

يادگيري سازماني موضوعي است که در دهه اخير توجه زيادي را به خود جلب کرده است. تحقيقات متعددي در صدد معرفي عوامل اثرگذار بر اين پديده برآمده اند. فرهنگ سازماني از جمله عواملي است که انتظار مي رود تاثير زيادي بر سطح يادگيري سازمان داشته باشد. هدف اين مقاله، نشان دادن اثرپذيري ماهيت يادگيري سازماني، از فرهنگ سازماني است. در اين مقاله از «چارچوب فرهنگي ارزش هاي رقابتي» براي مدل سازي فرهنگ سازماني، به عنوان مبنايي براي اندازه گيري فرهنگ استفاده شده است. چهار نوع فرهنگ ارايه شده در اين چارچوب عبارت از فرهنگ گروهي، فرهنگ توسعه اي، فرهنگ عقلايي، و فرهنگ سلسله مراتبي است که ارتباط آن ها با يادگيري سازماني بررسي شده است. اين تحقيق از نوع تحقيقات غير آزمايشي از نوع همبستگي بوده و روش گردآوري اطلاعات، مطالعات کتابخانه اي، جستجوهاي اينترنتي و مصاحبه و پرسش نامه بوده و به منظور انجام تحليل هاي آماري از روش رگرسيون استفاده شده است. نتايج نشان داد که اولويت بندي انواع فرهنگ سازماني بر مبناي ميزان تاثير آن ها بر يادگيري سازماني بدين ترتيب است: فرهنگ گروهي در اولويت اول، فرهنگ توسعه اي در اولويت دوم، فرهنگ سلسله مراتبي در اولويت سوم و فرهنگ عقلايي در اولويت چهارم قرار دارد.

 نسخه قابل چاپ

وقتي تناسب خوبي ميان فرد و محيط کارش وجود داشته باشد، سطوح بالاتري از رضايت و رفاه رواني و جسمي حاصل مي شود. تناسب فرد با سازمان بر پيامدهاي کاري از قبيل قابليت جذب سازماني، انتخاب شغل، رضايت شغلي، تعهد سازماني، و ترک خدمت تاثير مهمي دارد. از آنجا که تناسب سازماني منجر به نگرش هاي مثبت به کار مي شود، اگر تناسب خوبي ميان فرد و سازمان وجود داشته باشد، کارکنان به سازمان متعهد است و تمايل دارند که در سازمان باقي بمانند، اما اگر تناسب ضعيفي وجود داشته باشد، کارکنان مترصد فرصت اند تا موقعيت خود را تغيير دهند. اين تحقيق با هدف بررسي رابطه تناسب فرد - سازمان با بيگانگي کاري و پيوند کاري انجام گرفته است. يافته هاي تحقيق نشان داد که هرچه تناسب فرد - سازمان بيشتر باشد، پيوند کاري بيشتر و بيگانگي کاري کمتر خواهد بود.

 نسخه قابل چاپ

نظريه پردازان سازماني از ديرباز با طرح نظريه هاي کاربردي و نظري به دنبال حل مسايل سازماني و بسط و توسعه دانش سازماني هستند. رويکرد متعارف نظريه پردازي، پديده هاي سازماني را يا در سطح خرد (نظريه هاي رفتاري OB) و يا در سطح کلان (نظريه هاي سازماني OT) بررسي مي كند و قادر نيست تاثير بالا به پايين و پايين به بالاي پديده ها را مورد توجه قرار دهد. رويکرد چندسطحي به عنوان يک پارادايم و روش نوظهور قادر است پديده هاي سازماني را چندسطحي ديده و همزمان تاثير پديده مورد مطالعه را در سطح بالاتر و تاثير عوامل سطح بالاتر را در پديده مورد مطالعه تحليل كند. نظريه پردازي چندسطحي با تعيين نوع ساخت يا ساخت هاي پديده مورد مطالعه شروع مي شود و بعد از تعيين نوع رابطه ميان ساخت ها در قالب مدل چندسطحي، نوبت به تعيين روش نمونه گيري و طرح تحليل مي رسد. اين مقاله از طريق مطالعات اسنادي، روش نظريه پردازي چندسطحي را شناسايي كرده و در قالب يک الگو فرايندي کاربردي ارايه كرده است. براي تبيين دقيق تر اين رويکرد، قبل از پرداختن به فرايند نظريه پردازي چندسطحي، چيستي و چرايي آن در قالب مفهوم، مباني معرفت شناختي و اصول نظريه پردازي ارايه مي شود.

 نسخه قابل چاپ