0

بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 8 : علوم زيستي ورزشي (حركت) زمستان 1388; -(3):127-144.
 
رابطه کم وزني و اضافه وزن با آمادگي جسماني و وضعيت اجتماعي - اقتصادي دانش آموزان
 
رحماني نيا فرهاد*,دانشمندي حسن,تقي پور امير
 
* دانشگاه گيلان
 
 

هدف از پژوهش حاضر، بررسي رابطه کم وزني و اضافه وزن با آمادگي جسماني و وضعيت اجتماعي - اقتصادي دانش آموزان بود. به اين منظور 384 دانش آموز پسر و دختر مقاطع دبستان، راهنمايي و دبيرستان شهرستان اراک (با ميانگين سن 12.5±13.4 سال، وزن51.48±13.4  کيلوگرم و قد163±11.27  سانتيمتر) به طور تصادفي به عنوان آزمودني انتخاب شدند. براي تعيين کم وزني و اضافه وزن از Cut off - BMI و صدک هاي آن استفاده شد. به اين صورت که اگر BMI کوچک تر يا مساوي نقطه 15 درصد باشد، فرد کم وزن و اگر بين نقطه 15 تا 85 درصد باشد، فرد در رده وزني قابل قبول است. اگر BMI بين نقطه 85 تا 95 درصد باشد، فرد اضافه وزن دارد و اگر BMI بزرگ تر از نقطه 95 درصد باشد، فرد چاق است. براي بررسي وضعيت آمادگي جسماني از شاخص هاي استقامت عضلاني (دراز و نشست)، توان انفجاري (پرش ارتفاع)، انعطاف پذيري (رساندن دست در حالت نشسته به پا)، چابکي (دوي 9×4 متر) و استقامت قلبي تنفسي (دو 540 متر) و براي بررسي وضعيت اجتماعي اقتصادي خانواده ها از پرسشنامه وضعيت اجتماعي اقتصادي استفاده شد. در پژوهش حاضر، از ضريب همبستگي پيرسون براي بررسي ارتباط بين کم وزني و اضافه وزن با وضعيت اجتماعي، اقتصادي و از روش ضريب همبستگي اسپيرمن براي بررسي ارتباط بين آمادگي جسماني با کم وزني و اضافه وزن و همچنين ارتباط آن با وضعيت اجتماعي - اقتصادي استفاده شد. يافته هاي پژوهش نشان داد، بين کم وزني با آمادگي جسماني دانش آموزان ارتباط معني داري وجود داشت (P£0.05)، درحالي که بين اضافه وزن با آمادگي جسماني دانش آموزان ارتباط معني داري مشاهده نشد. علاوه بر اين، بين شاخص توده بدن (BMI) با آمادگي جسماني دانش آموزان هم ارتباط معني داري ديده شد (P£0.05). از سوي ديگر، بين هر يک از متغيرهاي وضعيت اجتماعي - اقتصادي دانش آموزان هم ارتباط معني داري وجود داشت (P£0.05)، درحالي که به تفکيک جنسيت بين دانش آموزان پسر رابطه معني دار (P£0.05)، ولي بين دانش آموزان دختر رابطه معني داري مشاهده نشد. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد، دانش آموزاني که از نظر BMI پايين تر از وزن قابل قبول بودند، از نظر آمادگي جسماني آماده تر از ديگر دانش آموزان بودند. همچنين وضعيت اجتماعي - اقتصادي ارتباطي با BMI دانش آموزان نداشت، ولي آمادگي جسماني دانش آموزاني که وضعيت اجتماعي - اقتصادي بهتري داشتند، بهتر بود.

 
كليد واژه: BMI، کم وزني، چاقي، آمادگي جسماني، وضعيت اجتماعي - اقتصادي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 7 : علوم زيستي ورزشي (حركت) زمستان 1388; -(3):111-126.
 
اثر پياده روي بر كيفيت، كميت و برخي پارامترهاي فيزيولوژيك مرتبط با خواب در مردان سالمند
 
رحماني نيا فرهاد*,محبي حميد,قلي صابريان بروجني مصطفي
 
* دانشگاه گيلان
 
 

هدف اين پژوهش، بررسي اثر هشت هفته برنامه پياده روي بر كيفيت، كميت و برخي پارامترهاي فيزيولوژيك مرتبط با خواب (TG, TC, HDL) در مردان سالمند بود. به اين منظور 20 مرد سالمند سالم (با ميانگين سني 72.4±7.24 سال، قد 163.59±6.11 سانتيمتر و وزن  68.31±9.19كيلوگرم) به صورت تصادفي به دو گروه 10 نفره پياده روي و شاهد تقسيم شدند. آزمودني ها در گروه پياده روي به مدت هشت هفته هر هفته سه جلسه و هر جلسه به مدت 45-30 دقيقه با شدت 75-60 درصد حداكثر ضربان قلب ذخيره روي نوارگردان تمرين كردند. كيفيت خواب آزمودني ها توسط پرسشنامه كيفيت خواب پيتزبورگ (PSQI) و كميت خواب توسط ثبت طول مدت خواب مفيد شبانه آزمودني ها ارزيابي شد. متغيرهاي فيزيولوژيك مرتبط با خواب نيز  (TG, TC, HDL)، قبل و بعد از هشت هفته پياده روي توسط نمونه گيري خون سنجيده شد. نتايج نشان داد كه در گروه پياده روي كيفيت خواب آزمودني ها 31 درصد بهبود يافت و كميت خواب نيز 45 دقيقه افزايش داشت كه از لحاظ آماري معني دار بود (P<0.05). به علاوه، در گروه پياده روي تغييرات TC و HDL بهبود معني داري داشت (P<0.05). نتايج آزمون t مستقل هم نشان داد كه كيفيت و كميت خواب بين دو گروه پياده روي و شاهد تفاوت معني داري داشت (P<0.05). با اين حال هيچ رابطه اي بين تغييرات كيفيت و كميت خواب با تغييرات متغيرهاي فيزيولوژيك مرتبط با خواب مشاهده نشد. بنابراين مي توان نتيجه گرفت هشت هفته پياده روي كيفيت و كميت خواب را به همراه برخي از پارامترهاي فيزيولوژيك مرتبط با خواب در سالمندان بهبود مي بخشد و به عنوان راهي براي درمان مشكلات خواب در سالمندان مفيد خواهد بود.

 
كليد واژه: پياده روي، كيفيت خواب، كميت خواب، پارامترهاي فيزيولوژيك، مردان سالمند
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 1 : علوم زيستي ورزشي (حركت) پاييز 1388; -(2):5-17.
 
بررسي و مقايسه دو روش كاهش وزن در كشتي گيران تمرين كرده 25-20 ساله خراساني
 
رشيدلمير امير*,گودرزي محمود,رواسي علي اصغر
 
* دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

هدف از تحقيق حاضر، بررسي و مقايسه دو روش كاهش وزن در كشتي گيران تمرين كرده 25-20 ساله بود. به اين منظور 30 نفر از كشتي گيران تمرين كرده استان خراسان با محدوده سني 25-20 سال به صورت داوطلبانه انتخا ب و به طور تصادفي به دو گروه كاهش وزني حاد (سريع) و گروه كاهش وزني كند (پيشنهادي توسط محققين) تقسيم شدند. قبل و 16 ساعت بعد از دوره كاهش وزن، از هر دو گروه به وسيله كاليپرلافايت درصد چربي و هم چنين آزمون هايي براي ارزيابي قدرت و استقامت بالاتنه و پايين تنه گرفته شد. از آزمودني ها خواسته شد كه 4 درصد از وزن خود را كاهش دهند. گروه اول به طور سنتي با استفاده از سونا و رژيم سخت غذايي طي 48 ساعت و گروه دوم بر اساس روشي جديد بر پايه رژيم خاصي كه توسط محققان برنامه ريزي شده بود (12 روز)، به كاهش وزن پرداختند. متغيرهاي جمع آوري شده عبارت بودند از: پرس سينه و اسكات پا با1RM (براي اندازه گيري قدرت بالاتنه و پايين تنه)، حداكثر تكرار حركات پرس سينه، اسكات پا با 40 1RM درصد و حداكثر اجراي بارفيكس (براي اندازه گيري استقامت بالاتنه و پايين تنه) و درصد چربي بدن. داده ها به وسيله نرم افزار SPSS و آزمون t زوجي تجزيه و تحليل شد. يافته ها نشان داد كه كاهش سريع وزن موجب كاهش معني دار قدرت بالاتنه و استقامت بالاتنه و پايين تنه شد، در حالي كه قدرت پايين تنه و درصد چربي تغيير معني داري نداشت، اما در گروه كاهش وزن كند، درصد چربي كاهش معني داري نشان داد و هيچ يك از عوامل ذكرشده تغيير معني داري نداشت.

 
كليد واژه: كاهش وزن سنتي (شديد)، كاهش وزن تند، كشتي گير تمرين كرده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 2 : علوم زيستي ورزشي (حركت) پاييز 1388; -(2):19-36.
 
تاثير سه و پنج جلسه تمرين تداومي بر پروتئين واكنش دهنده C موش هاي ويستار با ژنوم 14848
 
دبيدي روشن ولي اله*,جولازاده طلا,محمودي سيدعلي اكبر
 
* دانشگاه مازندران
 
 

پروتئين واكنش دهنده C با حساسيت HS-CRP، حساس ترين شاخص التهابي پيشگويي كننده بيماري قلبي - عروقي است. براي بررسي تاثير دوازده هفته تمرين تداومي سه و پنج جلسه اي در هفته بر پروتئين واكنش دهندهC  با حساسيت زياد، 56 موش ها صحرايي ماده نژاد ويستار با ژنوم 14848 (با وزن 4.93±325.6 گرم، سن 21 ماه كه دست كم سه ماه از اتمام دوران باروي آنها گذشته بود) انتخاب و به طور تصادفي به گروه كنترل و گروه تمريني تقسيم شدند. گروه هاي تمريني به گروه هاي تمريني تداومي 3 جلسه و 5 جلسه در هفته تقسيم شدند. برنامه تمريني تداومي سه يا پنج جلسه در هفته به مدت 12 هفته با سرعت و مدت تعيين شده اجرا شد. خونگيري حالت ناشتايي در سه مرحله پيش آزمون و به دنبال شش و دوازده هفته تمرين انجام شد. مقادير HS-CRP گروه كنترل پس از شش و دوازده هفته، افزايش معناداري داشت، در حالي كه در هر دو گروه تمرين تداومي در شش هفته نخست تمرين، كاهش غيرمعناداري مشاهده شد كه اين كاهش در پايان هفته دوازدهم به لحاظ آماري معنادار بوده است. از سوي ديگر، بررسي تغييرات HS-CRP بين سه گروه نشان داد كه تفاوت معني داري بين دو گروه تمريني 3 و 5 جلسه اي در مقايسه با گروه كنترل وجود دارد، در حالي كه اين تفاوت بين دو گروه تمريني معنادار نيست. باتوجه به نتايج به دست آمده مي توان گفت اگرچه درمجموع اثربخشي تمرينات 5 جلسه اي بيش تر از تمرينات 3 جلسه اي در هفته است، ولي براي مهار پاسخ التهابي، طول دوره تمريني مهم تر از تعداد جلسات تمريني در هفته است.

 
كليد واژه: تمرين تداومي هوازي، شاخص هاي التهابي، HS-CRP، موش هاي صحرايي ويستار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 3 : علوم زيستي ورزشي (حركت) پاييز 1388; -(2):37-53.
 
ارتباط تغييرات هورمون كورتيزول و متابوليت هاي پلاسما در دوندگان مرد جوان
 
ترتيبيان بختيار*,نوري هيرش,عباسي اصغر
 
* گروه تربيت بدني، دانشگاه اروميه
 
 

هدف از تحقيق حاضر، بررسي ارتباط تغييرات هورمون كورتيزول و متابوليت هاي پلاسما در دوندگان مرد جوان است. به اين منظور 16 دونده مرد جوان داوطلب با ميانگين سني 2±21.8 سال، قد 175±5.26 سانتيمتر، وزن 2.21±64.17 كيلوگرم در اين تحقيق شركت كردند. به منظور بررسي تغييرات كورتيزول و متابوليت هاي پلاسما، آزمودني هاي تحقيق در آزمون هوازي بالك شركت كردند. نمونه هاي خوني، قبل و بلافاصله و 3 ساعت پس از اتمام آزمون ورزشي جمع آوري شد. براي تجزيه و تحليل آماري از تحليل واريانس يكطرفه با اندازه گيري هاي مكرر و آزمون تعقيبي توكي و ضريب همبستگي پيرسون در سطح معني داري P<0.05 استفاده شد. نتايج پژوهش افزايش معني داري را در غلظت هاي كورتيزول، اسيد لاكتيك و كراتينين پلاسما نشان داد (P=0.001). هم چنين بين كورتيزول و اسيد لاكتيك سرم بلافاصله پس از فعاليت بدني شديد ارتباط مثبت معني داري مشاهده شد (P=0.001 و r=0.62). در حالي كه چنين ارتباط معني داري بين كورتيزول و اسيد لاكتيك سرم پس از 3 ساعت از فعاليت ورزشي وجود نداشت (P>0.005). به علاوه هيچ ارتباط معني داري بين كورتيزول و كراتينين سرم، بلافاصله و 3 ساعت پس از فعاليت ورزشي مشاهده نشد (P=0.005). در مجموع، يافته هاي تحقيق حاضر نشان داد كه افزايش كورتيزول و متابوليت هاي پلاسما شايد ناشي از شدت فعاليت بدني و هم چنين وجود ارتباط مثبت معني دار بين تغييرات هورمون كورتيزول و اسيدلاكتيك سرم متعاقب آزمون ميداني بالك، نشان دهنده كارايي مطلوب اين آزمون در ايجاد تغييرات سوخت و ساز و اهميت بررسي هورمون كورتيزول و متابوليت هاي پلاسما در دوندگان جوان است.

 
كليد واژه: كورتيزول سرم، اسيد لاكتيك، كراتينين، آزمون بالك، دوندگان جوان
 
 
 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 4 : علوم زيستي ورزشي (حركت) پاييز 1388; -(2):55-71.
 
اثر تمرين استقامتي بر نيمرخ ليپيدي و استقامت قلبي - عروقي در موش هاي صحرايي نر سالم پس از مصرف عصاره زيره كوهي
 
محمدنيااحمدي محسن*,خاكساري حداد محمد,صابري كاخكي عليرضا,مهرباني ميترا,شاهرخي نادر
 
* دانشگاه شهيد باهنر كرمان
 
 

هدف پژوهش حاضر بررسي اثر تمرين استقامتي بر نيمرخ ليپيدي، وزن بدن و استقامت قلبي - عروقي در موش هاي صحرايي نر پس از مصرف عصاره زيره كوهي است. به اين منظور 40 سر موش صحرايي نر سالم به پنج گروه كنترل، حلال، تمرين استقامتي، زيره كوهي و تمرين استقامتي + زيره كوهي تقسيم شدند برنامه تمريني به مدت شش هفته (پنج روز در هفته، 90 دقيقه با سرعت 25 متر بر دقيقه) انجام شد. عصاره زيره كوهي در همان مدت و به مقدار 5 ميلي گرم محلول در 1.5 ميلي ليتر آب مقطر، در گروه هاي زيره كوهي و تمرين استقامتي + زيره كوهي مصرف شد. متغيرهاي وابسته تري گليسيريد (TG)، كلسترول تام (TC)،HDL-c  و LDL-c، وزن و استقامت قلبي - عروقي قبل از دوره و در پايان آن اندازه گيري شد. داده ها با استفاده از روش آماري One-way ANOVA مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج بر پايه نيمرخ ليپيدي، شش هفته تمرين استقامتي همراه با مصرف عصاره زيره كوهي، سبب افزايش معني دار مقدار HDL-c شده (P=0.013)، هم چنين مقدار TG،TC  و LDL-c كاهش يافت، اما معني دار نبود. از طرفي نتايج تحقيق نشان دهنده عدم تغيير معني دار وزن بدن در گروه تمرين استقامتي + زيره كوهي بود (P=0.26). هرچند سبب افزايش معني دار استقامت قلبي عروقي شد (P=0.001). نتايج نشان مي دهند كه اين برنامه، مقدار HDL-c پلاسما را تحت تاثير قرار مي دهد و در بهبود استقامت قلبي - عروقي و حفظ وزن بدن نيز موثر است، بنابراين ممكن است براي پيشگيري از بروز بيماري هاي قلبي مفيد باشد.

 
كليد واژه: تمرين استقامتي، عصاره زيره كوهي، نيمرخ ليپيدي، وزن بدن، استقامت قلبي - عروقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 5 : علوم زيستي ورزشي (حركت) پاييز 1388; -(2):73-92.
 
مقايسه اثربخشي دو برنامه تمرين بر شاخص هاي عضلاني - اسكلتي و قلبي - عروقي دختران دانشجوي كم تحرك
 
حسين پور صديقه*,سوري رحمان,بهرامي شهاب
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد كرمانشاه
 
 

در سال هاي اخير، آثار متقابل زمان جلسات فعاليت بدني با تعداد جلسات در هفته در جهت افزايش سطح آمادگي جسماني، مورد توجه محققان عرصه سلامت قرار گرفته است. بر اين اساس، پژوهشي با هدف مقايسه اثربخشي دو برنامه تمرين بر شاخص هاي عضلاني-اسكلتي و قلبي - عروقي دختران دانشجوي كم تحرك طراحي و به اجرا گذاشته شد. به اين منظور 111 دانشجوي كم تحرك داوطلب انتخاب و به طور تصادفي به سه گروه با ميانگين و انحراف استاندارد سن، گروه هاي تك جلسه اي (37 نفر، 1.73±21.02 سال)، دو جلسه اي (35 نفر، 2.17±21.17 سال) و كنترل (39 نفر 2.27±21.78 سال) تقسيم شدند. برنامه تمريني تك جلسه اي شامل دويدن با شدت60-70 HRmax  درصد، 60-40 دقيقه، يك جلسه در هفته و در گروه دو جلسه اي، دويدن با شدت مشابه، 30-20 دقيقه، دو جلسه در هفته به مدت 12 هفته بود. در هر دو برنامه تمريني، تمرينات آمادگي جسماني شامل استقامت عضلاني، انعطاف پذيري و چابكي اجرا شد. از آزمون هاي راكپورت، فشار خون، دو 9×4 متر، دراز و نشست، كشش بارفيكس، نشستن و خم شدن براي اندازه گيري شاخص هاي مذكور استفاده شد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از آناليز واريانس دوسويه با آزمون تعقيبي بن فرني در سطح معني داري  (P£0.05)نشان داد در هر دو گروه تجربي شاخص هاي قلبي - عروقي و عضلاني - اسكلتي به طور معني داري بهبود يافت. در حالي كه زمان چابكي تنها در گروه دو جلسه اي به طور معني داري كاهش يافت (P<0.05). به طور كلي شايد اجراي هر دو برنامه تمريني سازگاري هاي مفيدي را در پي داشته و تغيير تعداد جلسات تمرين فقط بر درجه بهبود آنها تاثير داشته است، اما در مورد چابكي، احتمالا تاثير تغيير تعداد جلسات بيش از مدت كل تمرين در هفته بوده است.

 
كليد واژه: آمادگي جسماني، دختران دانشجوي كم تحرك، شاخص هاي قلبي - عروقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 6 : علوم زيستي ورزشي (حركت) پاييز 1388; -(2):73-92.
 
تاثير تمرين استقامتي بر شاخص هاي التهابي پيش بيني بيماري هاي قلبي - عروقي در مردان مسن
 
سهيلي شهرام*,گائيني عباس علي,نيك بخت حجت اله,سوري رحمان,پارسيان حشمت اله
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات
 
 

هدف از پژوهش حاضر بررسي تاثير تمرين هاي استقامتي بر شاخص هاي التهابي خطر بيماري هاي قلبي - عروقي در مردان مسن بود. به همين منظور 20 مرد داوطلب سالم انتخاب و به صورت تصادفي به دو گروه تمرين استقامتي (با ميانگين سن  66.60±3.77سال، وزن 76.20±4.07 كيلوگرم، شاخص توده بدني (25.60±1.78 كيلوگرم مترمربع، درصد چربي  24.65±2.28درصد) و گروه كنترل (با ميانگين سني  64.50±4.06سال، وزن 76.90±5.25 كيلوگرم، شاخص توده بدني 26.40±2.28 كيلوگرم مترمربع، درصد چربي بدن 24.40±2.01 درصد) تقسيم شدند. برنامه تمرين هاي استقامتي شامل دويدن مداوم در سالن ورزشي با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخيره بيشينه به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه بود. نمونه هاي خوني در حالت ناشتا، قبل و بعد از 8 هفته تمرين از همه آزمودني ها گرفته شد. CRP سرم با استفاده از كيت مخصوص و به روش ايمونوتوربيديمتريك، همچنين فيبرينوژن پلاسما با استفاده از كيت مخصوص و به روش انعقادي، اندازه گيري شد. آزمون آماري t مستقل نشان داد، تمرين استقامتي سبب كاهش معني دار CRP و فيبرينوژن در مردان مسن مي شود (P£0.05). بنابراين مي توان گفت انجام تمرين هاي استقامتي شاخص هاي التهابي و شايد خطر حوادث قلبي - عروقي بعدي را در مردان مسن كاهش مي دهد.

 
كليد واژه: تمرين استقامتي، شاخص التهابي، مرد مسن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 8 : علوم زيستي ورزشي (حركت) پاييز 1388; -(2):129-144.
 
تاثير مصرف مكمل كربوهيدرات و اسيد آمينه شاخه دار در دوره بازيافت بر ترشح انسولين و حفظ عملكرد كشتي گيران
 
اوصالي علي*,كردي محمدرضا,آزاد احمد
 
* دانشگاه تهران
 
 

هدف از تحقيق حاضر، بررسي تاثير مصرف مكمل كربوهيدرات و اسيد آمينه شاخه دار در دوره بازيافت بر ترشح انسولين و حفظ عملكرد كشتي گيران است. به اين منظور 21 كشتي گير تيم شهرستان زنجان با ميانگين سني 20.04±1.93 سال، قد  171±5.37سانتيمتر، وزن  65.38±6.39كيلوگرم، انسولين قبل از آزمون بروس14.13±1.16  ميكرويونيت در هر ميلي ليتر و حداكثر اكسيژن مصرفي 65.74±3.94 ميلي ليتر در هر كيلوگرم از وزن بدن به طور داوطلبانه در اين تحقيق شركت كردند. آزمودني ها پس از صرف صبحانه استاندارد، راس ساعت 7:30، ساعت 9:00 صبح در آزمون بروس شركت كردند. گروه كنترل در دوره بازيافت محلولي به مقدار و حجم 6 ml/kgBW كه شامل ليمو و نمك بود، و گروه CHO+BCAAs از محلول 8 درصد گلوكز به مقدار و حجم 6 ml/kgBW به اضافه 45 ml/kgBW از هر كدام (والين، لوسين و ايزولوسين) دريافت كردند. گروه CHO نيز از محلول 8 درصد گلوكز به مقدار و حجم 6 ml/kgBW استفاده كردند. براي بررسي تاثير مصرف مكمل بر ترشح انسولين، قبل و بلافاصله بعد از آزمون بروس اول و 30 دقيقه پس از مصرف مكمل ها، خونگيري شد. براي بررسي تاثير مصرف مكمل بر عملكرد كشتي گيران، 45 دقيقه پس از مصرف مكمل، آزمودني ها دوباره در آزمون بروس شركت كردند. در اين تحقيق براي تجزيه و تحليل داده ها از روش هاي آماري اندازه گيري مكرر، تحليل واريانس يكطرفه و آزمون تي جفتي استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد كه ترشح انسولين 30 دقيقه پس از مصرف مكمل در گروه BCAAs + CHO نسبت به گروه CHO و گروه دارونما به طور معني داري (P<0.05) بيشتر بود. عملكرد گروه CHO+BCAAs و گروه CHO در آزمون دوم نسبت به آزمون اول افت كرد اما اين كاهش معني دار نبود (P<0.05)، در حالي كه كاهش عملكرد در گروه كنترل معني دار بود (P<0.05).

 
كليد واژه: كربوهيدرات، اسيد آمينه شاخه دار، دوره بازيافت، انسولين، كشتي گيران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 7 : علوم زيستي ورزشي (حركت) پاييز 1388; -(2):111-128.
 
مقايسه وضعيت سلامت عمومي و روابط اجتماعي كاركنان فعال و غيرفعال حركتي دولت در شهر اصفهان
 
اشراقي حسام*,كاشف ميرمحمد
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد مباركه
 
 

هدف از اين تحقيق، مقايسه وضعيت سلامت عمومي و روابط اجتماعي كاركنان فعال و غيرفعال حركتي دولت در شهر اصفهان بود. جامعه آماري تحقيق كليه كاركنان دولت در شهر اصفهان بودند كه بر اساس آخرين آمار و اطلاعات مركز آمار ايران در سال 85، تعداد آنها 93482 نفر اعلام شده است. 384 نفر از جامعه مذكور با استفاده از جدول تعيين حجم نمونه مورگان به شيوه تصادفي از ادارات وابسته دولتي در نقاط مختلف شهر اصفهان انتخاب و پرسشنامه هاي تحقيق بين آنان توزيع شد. نتايج بررسي وضعيت سلامت عمومي كاركنان نمونه تحقيق نشان داد كه 268 نفر وضعيت سلامت عمومي قابل قبول و 37 نفر وضعيت سلامت عمومي قابل قبولي نداشتند. در ضمن، آزمودني هاي زن و نمونه هاي متاهل و افراد با مدرك تحصيلي كارشناسي، از حيث سلامت عمومي نسبت به ديگر آزمودني ها وضعيت بهتري داشتند. نتايج تحقيق نشان داد روابط اجتماعي بيشتر آزمودني ها (286 نفر) مناسب وضعيت روابط اجتماعي 53 نفر آنها مناسب نبود. آزمون خي دو تفاوت معني دار را بين سلامت عمومي و روابط اجتماعي كاركنان فعال و غيرفعال حركتي دولت در شهر اصفهان نشان داد. در اين زمينه، پيشنهاد مي شود مسوولان با برنامه ريزي جلسات مختلف در راستاي اهداف سازمان و دعوت از كاركنان كم سابقه، امكان همصحبتي و حضور كاركنان كم سابقه خود را در محافل اجتماعي فراهم ساخته و به ارتقاي سطح روابط اجتماعي آنان كمك كنند.

 
كليد واژه: سلامت عمومي، روابط اجتماعي، فعال و غيرفعال حركتي، كارمندان، دولت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 1 : علوم زيستي ورزشي (حركت) تابستان 1388; -(1):5-21.
 
تاثير يک جلسه دويدن استقامتي فزاينده در دو محيط با دماي طبيعي و گرماي ملايم بر برخي شاخص هاي دستگاه انعقادي در دختران فعال
 
دبيدي روشن ولي اله*,عباس زاده صورتي هاجر,فلاح محمدي ضيا
 
* دانشگاه مازندران
 
 

براي مطالعه تاثير يک جلسه دويدن استقامتي فزاينده در دو محيط با دماي طبيعي و دماي ملايم بر برخي شاخص هاي دستگاه انعقادي، 27 دانشجوي دختر رشته تربيت بدني دانشگاه مازندران انتخاب و به طور تصادفي به سه گروه،NTG  يا تمرين در محيط با دماي طبيعي (2±23 درجه سانتيگراد)،HTG  يا تمرين در محيط با دماي ملايم (2±33 درجه سانتيگراد) و گروهي موسوم به HG که بدون انجام تمرين فقط در معرض محيط با دماي ملايم قرار داشتند، تقسيم شدند. رطوبت آزمايشگاه براي هر سه گروه در دامنه 5±55 درصد حفظ شد. پروتکل آزمون گيري با شدت 65 تا 75 درصد حداکثر اکسيژن مصرفي هر فرد روي نوارگردان بدون شيب اجرا شد. خونگيري با شرايط کاملا مشابه در سه مرحله پايه، ميان آزمون و 30 دقيقه پس از فعاليت و به د نبال 12 تا 14 ساعت ناشتايي شبانه انجام شد. براي تعيين مقادير فيبرينوژن،APTT و PT از روش هاي انعقادي استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گيري هاي مکرر، آناليز واريانس و t مستقل در سطح P£0.05 تحليل شد. نتايج حاکي از افزايش غيرمعنادار مقادير فيبرينوژن سه گروه و افزايش معنادار مقادير APTT گروه هاي HTG و NTG در مراحل مختلف تحقيق بود. افزايش زمانPT  نيز در گروه NTG در مرحله ميان و پس آزمون و هم چنين در گروه هاي NTG و HTG در مرحله پس آزمون در مقايسه با مقادير پايه معنادار بود. بررسي تغييرات بين گروهي نيز اختلاف معناداري را به لحاظ آماري در مقادير PT بين گروه هاي NTG و HG در مرحله پس آزمون نشان داد. بر اساس اين يافته ها مي توان گفت که انجام فعاليت بدني با شدت متوسط موجب بروز تغييراتي در دستگاه انعقادي شده ولي استرس گرمايي ملايم تاثير زيادي بر دستگاه انعقاد خون نداشته است.

 
كليد واژه: دو استقامتي فزاينده، استرس گرمايي ملايم، دستگاه انعقادي، دختران فعال
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 2 : علوم زيستي ورزشي (حركت) تابستان 1388; -(1):23-41.
 
تاثير يک دوره تمرين سرعتي تناوبي و بي تمريني بر پراکسيداسيون ليپيد و دستگاه ضداکسايشي موش هاي نژاد ويستار
 
شيخ الاسلامي وطني داريوش*,گائيني عباس علي,علامه عبدالامير,رواسي علي اصغر,كردي محمدرضا,دادخواه تهراني ابوالفضل
 
* دانشگاه کردستان
 
 

هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي تاثير فعاليت ورزشي سرعتي و يک دوره بي تمريني متعاقب آن، بر مقدار پراکسيداسيون ليپيد (MDA) و پاسخ دستگاه ضداکسايشي (FRAP، اسيد اوريک، بيلي روبين و پروتئين تام) بود. بدين منظور 35 سر موش نر 3 ماهه به صورت تصادفي در 2 گروه تمرين سرعتي (n=15) و کنترل (n=15، بدون هيچ گونه برنامه تمريني) قرار گرفتند. آزمودني هاي گروه تمريني به مدت 12 هفته، هفته اي 3 جلسه، با مدت و شدت مشخص تمرين کردند (از هفته هشتم تا دوازدهم 5 سر موش از آزمودني هاي اين گروه، بي تمريني را تجربه کردند تا تاثيرات بي تمريني بررسي شود). آزمودني ها به صورت جداگانه در آزمايشگاه حيوانات با شرايط کنترل شده (دما، رطوبت و چرخه روشنايي - تاريکي (12:12 ساعت)) نگهداري شدند و از غذاي استاندارد موش استفاده کردند. متغيرهاي MDA و FRAP به صورت دستي و ديگر متغيرها به وسيله کيت ارزيابي شدند. پس از سه مرحله خونگيري (پيش آزمون، ميان آزمون (انتهاي هفته هشتم) و پس آزمون (انتهاي هفته دوازدهم))، نتايج حاصل از آناليز واريانس دو راهه با اندازه گيري هاي مکرر نشان داد دو گروه حداقل در يکي از مراحل ارزيابي به لحاظ متغيرMDA  (P=0.022 FRAP (P=0.005) و بيلي روبين (P=0.002) با يکديگر تفاوت معني داري داشتند، درحالي که پروتئين تام و اسيداوريک دو گروه اختلاف معني داري با هم نداشتند. همچنين، در گروه تجربي طي زمان هاي مختلف اندازه گيري به لحاض شاخصMDA  (P=0.001 PFRAP (P=0.001) و بيلي روبين (P=0.008) و اسيداوريک (P=0.012) تفاوت معناداري مشاهده شد. در کل، نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که يک دوره تمرين سرعتي موجب ايجاد سازگاري نسبي در دستگاه ضداکسايشي و اکسايش ليپيد مي شود، اما در اثر بي تمريني نتايج معکوس خواهد شد.

 
كليد واژه: مالون دي آلدئيد، دستگاه ضداکسايشي، تمرين سرعتي و بي تمريني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 4 : علوم زيستي ورزشي (حركت) تابستان 1388; -(1):57-73.
 
تاثير فعاليت بدني بر تغييرات غلظت کورتيزول و انرژي مصرفي در مردان چاق و لاغر
 
عزيزي محمد*,رحماني نيا فرهاد,محبي حميد,آذربايجاني محمدعلي
 
* دانشگاه گيلان
 
 

هدف از پژوهش حاضر، بررسي تاثير فعاليت بدني بر پاسخ کورتيزول و انرژي مصرفي مردان چاق و لاغر بود. به اين منظور 12 دانشجوي پسر غيرورزشکار به صورت داوطلبانه در اين تحقيق شرکت کردند و پس از بررسي سوابق پزشکي – ورزشي و تکميل رضايت نامه، به دو گروه چاق (با ميانگين سني 22.83±1.9 سال، شاخص توده بدني 31.08±1.8 کيلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسيژن مصرفي 35.45±3.9 ميلي ليتر به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن در دقيقه) و لاغر (با ميانگين سني 21.17±1 سال، شاخص توده بدن 18.2±1.3 کيلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسيژن مصرفي 45.86±3 ميلي ليتر به ازاي هر کيلوگرم وزن بدن در دقيقه) تقسيم شدند. پروتکل فعاليت بدني در ساعت 8 صبح انجام شد و شامل 30 دقيقه دويدن بر روي تردميل با شدت %65 حداکثر اکسيژن مصرفي بود و به وسيله دستگاه گازآنالايزر گازهاي تنفسي اندازه گيري مي شد. نمونه هاي بزاقي قبل از فعاليت، بلافاصله بعد از فعاليت، 15 و 30 دقيقه بعد از فعاليت جمع آوري شد. از آزمون هاي آماري t – استودنت و آناليز واريانس با اندازه گيري مکرر براي ارزيابي کورتيزول، انرژي مصرفي، اکسيژن مصرفي و نسبت تبادل تنفسي بين دو گروه در حالت استراحت و فعاليت در سطح (P<0.05) استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد که تفاوتي بين سطح پايه کورتيزول بين دو گروه چاق و لاغر وجود ندارد، درحالي که غلظت کورتيزول در گروه چاق بلافاصله بعد از فعاليت، 15 و 30 دقيقه بعد از فعاليت، به طور معني داري بيشتر از گروه لاغر بود (P<0.05) همچنين ميانگين انرژي مصرفي فعاليت (کيلوکالري در دقيقه، يا کيلوکالري در دقيقه به ازاي هر کيلوگرم توده بدون چربي) درگروه چاق به طور معني داري بيشتر از گروه لاغر بود (P<0.05)، اما تفاوت معني داري بين مقدار اکسيژن مصرفي و نسبت تبادل تنفسي بين دو گروه مشاهده نشد. بنابراين مي توان نتيجه گرفت که درصد چربي بدن بر مقدار انرژي مصرفي و غلظت کورتيزول تاثير مي گذارد، و افراد چاق هنگام فعاليت، انرژي مصرفي بيشتر و سطح کورتيزول بالاتري نسبت به افراد لاغر دارند.

 
كليد واژه: کورتيزول، انرژي مصرفي، درصد چربي بدن و فعاليت بدني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 3 : علوم زيستي ورزشي (حركت) تابستان 1388; -(1):43-56.
 
پاسخ مزمن حجم ها و ظرفيت هاي ريوي به کورتيزول سرم در کشتي گيران جوان
 
ترتيبيان بختيار*,حاجي زاده ملكي بهزاد,عباسي اصغر
 
* گروه تربيت بدني، دانشگاه اروميه
 
 

هدف از تحقيق حاضر، بررسي پاسخ درازمدت حجم ها و ظرفيت هاي ريوي به غلظت هاي سرمي کورتيزول در کشتي گيران جوان بود. در اين پژوهش، 24 کشتي گير آماتور جوان و داوطلب سالم با ميانگين سن 23.9±0.8 سال، قد 180.64±5.7، وزن 76.3±7.3 کيلوگرم و شاخص توده بدني 23.4±8.5 شرکت داشتند. آزمودني هاي تحقيق، تمرينات خاص کشتي را به شکل فزاينده و تا شدت 85 درصد حداکثر ضربان قلب تمرين، 3 جلسه در هفته و به مدت 12 هفته انجام دادند. از کشتي گيران جوان در وضعيت پايه، 6 هفته اول تمرينات تا شدت 75 درصد ضربان قلب تمرين، 6 هفته دوم تمرينات تا شدت 85 درصد ضربان قلب تمرين و هفته اول بازگشت به حالت اوليه آزمون هاي ريوي به عمل آمد. نمونه هاي خون جمع آوري و غلظت هاي کورتيزول سرم آنها با روش ELISA اندازه گيري شد. نتايج نشان داد که تغييرات کورتيزول سرم، متغيرهاي عملکرد ريوي FEV1 (P=0.001، مراحل اول و دوم تمريناتFVC (P=0.001، مراحل اول و دوم تمريناتFIV1 (P=0.001، مرحله دوم تمرينات)،VC  (P=0.037، مراحل اول و دوم تمرينات)، و TV/TI (P=0.0001، مرحله دوم تمرينات) را طي تمرينات شديد کشتي به طور معني داري تحت تاثير قرارداد، به طوري که به ازاي تغيير هر واحد از سطح کورتيزول، اين متغيرهاي ريوي به طور معني داري تغيير يافتند. در مجموع، نتايج تحقيق نشان مي دهد که متعاقب 12 هفته تمرينات شديد کشتي، برخي از حجم ها و ظرفيت هاي تنفسي کشتي گيران جوان تحت تاثير تغييرات غلظت کورتيزول سرم، تغيير مي يابند. و اين نوع يافته ها تاکنون گزارش نشده است.

 
كليد واژه: حجم ها و ظرفيت هاي ريوي، کورتيزول سرم، کشتي گيران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 6 : علوم زيستي ورزشي (حركت) تابستان 1388; -(1):89-104.
 
بررسي تاثير دوره هاي کوتاه مدت و متناوب دو نوع برگشت به حالت اوليه فعال و غيرفعال بر سطح لاکتات خون و آنزيم هاي لاکتات دهيدروژناز (LDH) و کراتين فسفوکيناز (CPK) در مردان صخره نورد شهر بروجرد
 
همت فر احمد*,جواهري زاده ناصر,شكرچيان ماندانا
 
* گروه تربيت بدني، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد بروجرد
 
 

برتري برگشت به حالت اوليه با فعاليت هاي تداومي ملايم (continuous) در مقابل برگشت به حالت اوليه غيرفعال به خوبي مشخص شده اما زمان اين گونه برگشت به حالت اوليه طولاني است (60 – 20 دقيقه) و شدت آن نيز قابل کنترل نيست. از طرفي بعد از اغلب فعاليت هاي ورزشي کوتاه مدت، به برگشت به حالت اوليه کوتاه مدت نياز است تا ورزشکار به سرعت به حالت طبيعي برگردد و اجراي مطلوب تري داشته باشد. اين نوع برگشت به حالت اوليه، به طور کامل از نظر مدت، شدت و نوع فعاليت شناخته نشده است. هدف از اين تحقيق، بررسي تاثير برگشت به حالت اوليه کوتاه مدت (3 دقيقه) در تکرار فعاليت هاي صخره نوردي بر روي غلظت لاکتات CPK،LDH  خون صخره نوردان نخبه مرد است. به اين منظور 10 صخره نورد مرد نخبه (با ميانگين سني 24±2.92 سال، وزن 60±6.19 کيلوگرم، قد 173±5.73 سانتيمتر و19±2.98 BMI ) به صورت داوطلبانه در اين تحقيق شرکت کردند. در اين مطالعه، صخره نوردران به صورت جابه جايي يا Cross over به فاصله 5 روز در دو آزمايش شامل چهار مرحله 2 دقيقه اي فعاليت صخره نوردي با 3 دقيقه برگشت به حالت اوليه غيرفعال بعد از هر فعاليت در آزمايش اول و 3 دقيقه برگشت به حالت اوليه فعال بعد از هر فعاليت در آزمايش دوم شرکت کردند. هنگام برگشت به حالت اوليه فعال، آزمودني با شدت 45VO2max درصد بر روي تردميل مي دويد. قبل از هر صعود 2 دقيقه براي نمونه گيري خون از آزمودني ها در نظر گرفته شد. براي اندازه گيري لاکتات نمونه خوني از موير گ هاي لاله گوش و براي LDH و CPK خون، نمونه خوني از وريد ساعد در هر دوره گرفته شد. نمونه گيري خون قبل از صعود اول و بلافاصله بعد از هر دوره برگشت به حالت اوليه انجام گرفت. نتايج نشان داد بين برگشت به حالت اوليه فعال و غيرفعال در مقدار لاکتات و LDH (P<0.005) و CPK (P<0.039) اختلاف معني داري وجود دارد. بنابراين بعد از هر دوره برگشت به حالت اوليه فعال، صخره نوردان صعود بعدي را با مقدار لاکتات،LDH  و CPK کم تري نسبت به برگشت به حالت اوليه غيرفعال شروع کردند.

 
كليد واژه: برگشت به حالت اوليه (فعال و غيرفعال)، لاکتات، LDH، CPK، صخره نوردي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 13 اردیبهشت 1391  8:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها