0

بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 1 : المپيک زمستان 1384; 13(4 (پیاپی 32)):7-20.
 
اثر تداخل زمينه اي بر يادگيري برنامه حركتي تعميم يافته و پارامتر زمان در دانشجويان دختر و پسر
 
روح الهي رضا*,فرخي احمد,صابري كاخكي عليرضا
 
* دانشگاه شهيد باهنر کرمان
 
 

هدف از تحقيق حاضر، بررسي فرضيه ميگل و هال (1990) درباره اثر تداخل زمينه اي بر يادگيري برنامه حرکتي تعميم يافته در شرايطي بود که عامل جنسيت نيز مورد توجه قرار گرفت. آزمودنيهاي تحقيق (60 (n= به تفکيک دختر و پسر (30 نفر دختر، 30 نفر پسر) هر يک به طور تصادفي به دو گروه تمريني (تمرين مسدود و تمرين تصادفي) تقسيم شدند. آزمودنيها يک تکليف زنجيره اي زمانبندي شده را تمرين کردند. آزمايش شامل سه مرحله بود؛ مرحله فراگيري (تمرين)، مرحله يادداري با تاخير و مرحله انتقال. داده هاي تحقيق با استفاده از روش آماري تجزيه و تحليل واريانس با اندازه گيريهاي مکرر روي عامل دسته هاي تمريني مورد بررسي قرار گرفتند. يافته ها نشان دادند که تمرين مسدود در دختران به طور معناداري باعث يادگيري بهتر برنامه حرکتي تعميم يافته شد، در صورتي که در پسران، تمرين تصادفي باعث يادگيري بهتر اين مولفه شد. اين احتمال وجود دارد که بروز نتايج متفاوت در دختران و پسران، به چگونگي ارايه اطلاعات، ظرفيت و اندازه حافظه کاري فضايي متفاوت آنها مربوط باشد. در خصوص مولفه پارامتريزه کردن پارامتر زمان، تفاوت معناداري بين هيچ يک از گروههاي تمريني مشاهده نشد. به طور کلي، يافته هاي تحقيق حاضر از فرضيه مگيل و هال (1990) حمايت کرد.

 
كليد واژه: يادگيري حركتي، تداخل زمينه اي، برنامه حركتي تعميم يافته، پارامتريزه كردن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 2 : المپيک زمستان 1384; 13(4 (پیاپی 32)):21-30.
 
مقايسه دو برنامه بازگشت به حالت اوليه (فعال و غير فعال) بر تغييرات لاكتات خون ناشي از يك فعاليت شديد درمانده ساز
 
گائيني عباس علي,ظفري اردشير
 
 
 

هدف اين پژوهش، مقايسه اثر دو برنامه بازيافت "غير فعال" و "فعال" (دقيقه هاي 5 و 12 از دوره بازيافت) بر تغييرات غلظت لاکتات خون و ضربان قلب آزمودني ها بعد از فعاليت ورزشي شديد و درمانده ساز بود. آزمودنيهاي اين پژوهش را 22 نفر تشکيل دادند ( که ميانگين سن 2.5 ± 21 سال، وزن 6 ± 66 کيلوگرم و قد 5 ± 174 سانتي متر) که از ميان تعدادي از دانشجويان پسر رشته تربيت بدني دانشگاه تهران با استفاده از آزمون بروس انتخاب شدند. آزمودنيها به طور تصادفي به دو گروه 11 نفري با عنوان گروه بازيافت فعال (ER) و گروه بازيافت غير فعال (RR) تقسيم شدند. فعاليت ورزشي شديد و درمانده ساز؛ آزمون کانينگهام بود که شامل دويدن روي نوار گردان باشيب 20 درصد و سرعت 8 مايل در ساعت بود. پس از آزمون، آزمودنيها برنامه بازيافت غير فعال شامل نشستن و برنامه بازيافت فعال شامل دويدن روي نوار گردان را با شيب صفر درصد و سرعت 4 کيلومتر در ساعت اجرا کردند. تجزيه و تحليل يافته هاي پژوهش نشان داد که بين دو برنامه بازيافت فعال و غير فعال در دقيقه هاي 5 و 12، بر تغييرات لاکتات خون ناشي از يک ورزش شديد و درمانده سازه تفاوت معناداري وجود ندارد(P=0.22) .

 
كليد واژه: بازگشت به حالت اوليه، لاكتات خون، آزمون كانينگهام، ضربان قلب، فعاليت بدني درمانده ساز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 4 : المپيک زمستان 1384; 13(4 (پیاپی 32)):41-50.
 
اثر تمرينهاي هوازي بر مقاومت به انسولين و آديپونكتين سرم در مردان نسبتا چاق
 
حامدي نيا محمدرضا*,حقيقي اميرحسين
 
* دانشگاه تربيت معلم سبزوار
 
 

هدف تحقيق، بررسي اثر تمرينهاي هوازي بر مقاومت به انسولين و اديپونکتين سرم در مردان نسبتا چاق بود. به اين منظور از 16 نفر از استادان و کارکنان غير فعال دانشگاه تربيت معلم سبزوار با دامنه سني 35 تا 48 سال براي شرکت در تحقيق دعوت شد. آزمودنيها به طور تصادفي در دو گروه تجربي با سن 5.09 ± 41.3 درصد چربي بدن 1.88±22.83، شاخص توده بدن 2.17± 27.93 و توان هوازي (ميلي ليتر براي هرکيلوگرم از وزن بدن در دقيقه) 4.82± 26.33 و گروه کنترل با سن 3.15±38.6، درصد چربي بدن 4.61 ±25.61، شاخص توده بدن 4.59±29.42، توان هوازي (ميلي ليتر براي هر کيلوگرم از وزن بدن در دقيقه) 6.36±23 قرار گرفتند. از همه آزمودنيها در وضعيت ناشتايي خونگيري شد. سپس گروه آزمايش به مدت 13 هفته، هفته اي سه جلسه به تمرينهاي هوازي پرداختند. برنامه تمرينهاي هوازي شامل دويدن مداوم به مدت 15 تا 30 دقيقه با شدت 75 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب بود. تحليلهاي آماري نشان دادند که تمرينهاي هوازي باعث کاهش معنادار شاخص مقاومت به انسولين، درصد چربي بدن، هموگلوبين گليکوزيله و انسولين شدند. اين تمرينها، همچنين باعث افزايش معنادار VO2max شد (0.05>P)، ولي بر آديپونکتين سرمي تاثير معناداري نداشت. به هر حال، آديپونکتين در حالت پايه با مقاومت به انسولين ارتباط منفي و معناداري داشت. (r=0.41, P=0.016) . در مجموع مي توان از اين تحقيق نتيجه گرفت که تمرينهاي هوازي باعث بهبود مقاومت به انسولين در مردان نسبتا چاق مي شوند و اين بهبود مربوط به آديپونکتين نمي شود.

 

 
كليد واژه: تمرينهاي هوازي، مقاومت به انسولين، آديپونكتين، مردان نسبتا چاق
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 3 : المپيک زمستان 1384; 13(4 (پیاپی 32)):31-40.
 
مقايسه اثر يك و دو جلسه تمرين شديد در يك روز برغلظتهاي ايمونوگلوبولين A و كورتيزول بزاقي در شناگران زن نخبه
 
رجبي زهرا,آقاعلي نژاد حميد,سلامي فاطمه,اشتراني بهزاد,ثقفي شيوا,شاه سوني منصوره
 
 
 

پژوهش حاضر، به منظور تعيين تفاوت اثر يک و دو جلسه تمرين شديد در يک روز بر غلظتهاي IgA و کورتيزول بزاقي در شنا گران زن نخبه انجام شد. آزمودنيهاي پژوهش، هشت شناگر سرعتي زن نخبه بودند. آزمودنيهاي پژوهش بالغ و داراي ميانگين سن 1.09 ± 14.7 سال، قد 6.23±161 سانتي متر، وزن 5.55 ± 52.2 کيلوگرم و درصد چربي 3.59± 15.87 بودند. رکورد 200 متر اين شناگران 2± 148 ثانيه بود. شناگران، روز اول در ساعت 16، سه دور مسافت 200 متر کرال سينه را با حداکثر سرعت و فاصله استراحتي 1 دقيقه بين هر دور شنا کردند. نمونه هاي بزاقي آزمودنيها در سه مرحله قبل از تمرين، بلافاصله پس از تمرين و 2 ساعت پس از تمرين به صورت تحريک نشده جمع آوري شدند. تجزيه و تحليل يافته هاي پژوهش نشان داد که يک و دو جلسه تمرين شديد در روز، موجب تفاوت معنادار در سطوح غلظت IgA بزاقي و کورتيزول بزاقي در شناگران زن نخبه نشد. نتايج پژوهش حاضر، تغيير نيافتن معنادار در غلظت ايمونوگلوبولين A بزاقي و افزايش نيافتن معنادار در غلظت کورتيزول بزاقي متعاقب دو جلسه تمرين شديد را در يک روز نشان داد.

 
كليد واژه: تمرين شديد، IgA بزاقي، كورتيزول بزاقي، شناگران زن نخبه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 5 : المپيک زمستان 1384; 13(4 (پیاپی 32)):51-60.
 
اثر فعاليت ورزشي منظم بر كاهش كمر درد و تغيير وزن دوران بارداري
 
صداقتي پريسا*,آقاعلي نژاد حميد,ارجمند ابوالفضل
 
* دانشگاه علوم پزشکي و خدمات درماني قم
 
 

پژوهش حاضر، به بررسي اثر فعاليت ورزشي منظم بر کاهش کمردرد و ميزان افزايش وزن زنان باردار در سه ماهه دوم و سوم بارداري مي پردازد. جامعه آماري 155 خانم باردار مراجعه کننده به کلينيک مراقبتهاي دوران بارداري شهرستان قم بود که از بين آنها دو گروه 10 نفره سه ماهه دوم و دو گروه 10 نفره سه ماهه سوم بارداري به صورت در دسترس انتخاب شدند. در ابتدا و انتهاي پژوهش ميزان کمردرد با استفاده از پرسشنامه کبک ارزيابي شد. به گروههاي تجربي برنامه ويژه هشت هفته اي پياده روي با شدت 50 تا 65 درصد MHR داده شد. وزن در شروع و خاتمه بارداري اندازه گيري شد. نتيجه حاصله کاهش معنادار کمر درد را در گروه تجربي سه ماهه دوم نشان داد (5%>P). مقايسه افزايش وزن گروه تجربي و گواه سه ماهه سوم تفاوت معناداري داشت (5%>P) نتيجه نشان داد که فعاليت ورزشي منظم، در کنترل روند افزايش وزن زنان باردار و کاهش ميزان کمردرد نقش دارد.

 

 
كليد واژه: كمردرد، سه ماهه دوم و سوم بارداري، افزايش وزن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 5 : المپيک زمستان 1384; 13(4 (پیاپی 32)):51-60.
 
اثر فعاليت ورزشي منظم بر كاهش كمر درد و تغيير وزن دوران بارداري
 
صداقتي پريسا*,آقاعلي نژاد حميد,ارجمند ابوالفضل
 
* دانشگاه علوم پزشکي و خدمات درماني قم
 
 

پژوهش حاضر، به بررسي اثر فعاليت ورزشي منظم بر کاهش کمردرد و ميزان افزايش وزن زنان باردار در سه ماهه دوم و سوم بارداري مي پردازد. جامعه آماري 155 خانم باردار مراجعه کننده به کلينيک مراقبتهاي دوران بارداري شهرستان قم بود که از بين آنها دو گروه 10 نفره سه ماهه دوم و دو گروه 10 نفره سه ماهه سوم بارداري به صورت در دسترس انتخاب شدند. در ابتدا و انتهاي پژوهش ميزان کمردرد با استفاده از پرسشنامه کبک ارزيابي شد. به گروههاي تجربي برنامه ويژه هشت هفته اي پياده روي با شدت 50 تا 65 درصد MHR داده شد. وزن در شروع و خاتمه بارداري اندازه گيري شد. نتيجه حاصله کاهش معنادار کمر درد را در گروه تجربي سه ماهه دوم نشان داد (5%>P). مقايسه افزايش وزن گروه تجربي و گواه سه ماهه سوم تفاوت معناداري داشت (5%>P) نتيجه نشان داد که فعاليت ورزشي منظم، در کنترل روند افزايش وزن زنان باردار و کاهش ميزان کمردرد نقش دارد.

 

 
كليد واژه: كمردرد، سه ماهه دوم و سوم بارداري، افزايش وزن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 7 : المپيک زمستان 1384; 13(4 (پیاپی 32)):73-84.
 
تغييرات DNA ميتوكندري لكوسيتهاي خون انسان بعد از يك جلسه فعاليت هوازي وامانده ساز و ارتباط آن با تغييرات آنزيمهاي CK و LDH
 
ميرزايي بهمن*,سلامي فاطمه,رحماني نيا فرهاد,جعفري افشار,هوشمند سيدمسعود,شفا مهدي
 
* دانشگاه گيلان
 
 

هدف از اين پژوهش تعيين رابطه بين تغييرات آنزيمهاي کراتين کيناز (CK) و لاکتات دهيدروژناز (LDH) سرم با حذف mtDNA لکوسيتهاي خون انسان پس از شرکت در يک جلسه فعاليت هوازي وامانده ساز است. براي اين منظور 40 دانشجوي غير ورزشکار (سن 1.5 ±21.3 سال، وزن 14.4±74.2 کيلوگرم و درصد چربي 6.1±17.9) که همگي سالم و غير سيگاري بودند به طور داوطلبانه در اين تحقيق شرکت کردند. با توجه به دامنه سني و شرايط طبيعي آزمودنيها، احتمال جهشهاي mtDNA به صورت حذف معمولي 5kb در حالت استراحت ضعيف بود. اما با وجود اين به منظور اطمينان کامل از نبود چنين جهشي، قبل از شروع فعاليت وامانده ساز تمام آزمودنيها از اين نظر بررسي شدند تا در صورت وجود جهش احتمالي mtDNA در بعضي از نمونه هاي خوني قبل از انجام فعاليت وامانده ساز، آزمودنيهاي مذکور از تحقيق خارج شوند. يک ساعت قبل و بالافاصله بعد از فعاليت فزاينده وامانده ساز، از آزمودنيها خونگيري شد تا پس از استخراج DNA ميتوکندري لکوسيتهاي خون، حذف 5kb ژنوم ميتوکندريها با تکنيکهاي مولکولي Multiplex PCR بررسي شود. همچنين تغييراتCK  و LDH سرم، به عنوان شاخصهاي استرس اکسايشي، قبل و بعد از فعاليت اندازه گيري شدند. پس از بررسي تجانس واريانس، مقايسه ميانگينهاي پيش آزمون و پس آزمون آنزيمهايCK  و LDH با آزمون t و متغيرهاي غير پارامتريک با آزمون خي دو، مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفتند. نتايج آزمون خي دو نشان دادند که فعاليت شديد هوازي تا حد واماندگي موجب بروز جهش ژني مذکور در افراد غير ورزشکار مي شود (0.01>P ). همچنين، مشخص شد که بين جهش و تغييرات آنزيمهاي مذکور ارتباط معناداري وجود ندارد.

 
كليد واژه: ژنوم ميتوكندريايي، استرس اكسايشي، حذف معمولي، فعاليت هوازي وامانده ساز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 1 : المپيک تابستان 1384; 13(2 (پیاپی 30)):7-21.
 
اثر يك دوره تمرين تداومي بر CRP موشهاي صحرايي نژاد ويستار 14848
 
دبيدي روشن ولي اله*,گائيني عباس علي,رواسي علي اصغر,جوادي ابراهيم
 
* دانشگاه مازندران
 
 

هدف از اين پژوهش، مطالعه تاثير يک دوره تمرين تداومي بر حساس ترين شاخص التهابي پيشگويي کننده بيماري قلبي عروقي (پروتئين واکنش دهنده C) در موشهاي صحرايي ماده چاق، نژاد ويستار (با وزن 4.93 325.6± گرم، سن 21 ماه و سپري شدن دست کم سه ماه از اتمام دوران باروي آنها) بود. به همين منظور، 64 سر موش صحرايي انتخاب و به گروههاي متفاوتي دسته بندي شدند، که شامل اين گروهها بودند: جوان چاق (5.12 226.75± گرم و سن چهار ماه)، جوان لاغر (5.6 168.13± گرم و سن چهار ماه)، مسن لاغر (4.79 246.87± گرم و سن 21 ماه) و مسن چاق (4.93 325.6± گرم و سن 21 ماه). گروه اخير نيز به طور تصادفي به زير گروه هاي پيش آزمون، کنترل ميان آزمون، تمريني ميان آزمون، کنترل پس آزمون و تمريني پس آزمون تقسيم شد. پس از مطالعه مقدماتي در خصوص تفاوت مقادير CRP روي گروههاي جوان چاق و لاغر، مسن لاغر و گروه مسن چاق پيش آزمون (از گروه اخير به طور مشترک در مطالعه مقدماتي و اصلي استفاده شد)، مطالعه اصلي روي ساير گروهها انجام شد. برنامه تمريني به مدت 12هفته و هفته اي پنج جلسه با سرعت و مدت تعيين شده اجرا شد. خونگيري پايه پس از 12 تا 14 ساعت ناشتايي (پيش آزمون) و در مرحله ميان آزمون و پس آزمون با شرايط مشابه انجام و مقادير CRP با روش ايمنوتور بيديمتريک اندازه گيري شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گيريهاي مکرر و آزمون توکي تجزيه و تحليل شدند. نتايج نشان دادند، مقادير CRP در شش هفته نخست تمرين کاهش يافته، اما معنادار نبوده اند (0.08=P). اما با ادامه تمرين تا هفته دوازدهم، کاهش معناداري در مقدار CRP مشاهده شد (0.000=P). به طور کلي، با توجه به نتايج به دست آمده مي توان گفت، کاهش CRP پس از تمرينهاي تداومي حاکي از تخفيف فرايند آتروژنز است. 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 8 : المپيک زمستان 1384; 13(4 (پیاپی 32)):85-96.
 
ارتباط بين آزمونهاي يك مايل دويدن، پله كوئين و مدل بدون فعاليت براي برآورد VO2max دانشجويان فعال
 
كارگرفرد مهدي,عسگري بابي سان
 
 
 

آمادگي قبلي تنفسي يکي از مهم ترين بخشهاي آمادگي جسماني به شمار مي رود که در سلامتي و تندرستي افراد جامعه، همچنين در بسياري از فعاليتهاي ورزشي اهميت ويژه اي دارد. بنابراين، هدف اصلي تحقيق حاضر، تعيين ارتباط بين آزمونهاي هوازي يک مايل دويدن، پله کوئين و مدل بدون فعاليت براي برآورد اکسيژن مصرفي بيشينه ( VO2max) دانشجويان پسر رشته تربيت بدني دانشگاه اصفهان است.
بدين منظور، 30 نفر از دانشجويان پسر رشته تربيت بدني سنين 20 تا 25 سال دانشگاه اصفهان به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. ابتدا مشخصات بدني آزمودنيها مانند: قد (6.62±175.6) به سانتي متر، وزن (7.11±68.86) به کيلوگرم و شاخص توده بدني (1.56±22.29) به متر مربع / کيلوگرم محاسبه شدند. سپس در طول دو هفته متوالي، از هر يک از آزمودنيها براي برآورد VO2max ، آزمونهاي يک مايل دويدن و پله کوئين گرفته شد. لازم به ذکر است که قبل از اجراي اين دو آزمون، آزمودنيها پرسشنامه مربوط به ميزان فعاليت بدني (PAR) و توانايي عملي ادراک شده (PFA) را براي برآورد VO2max بدون فعاليت تکميل کردند. در نهايت از مدل آماري آناليز رگرسيون و ضريب همبستگي پيرسون براي تجزيه و تحليل داده ها استفاده شد.
نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده ها نشان دادند که بين آزمونهاي (يک مايل دويدن و پله کوئين 0.67 = r، 0.01>P، يک مايل دويدن و مدل بدون فعاليت 0.76 = r، 0.01>P، پله کوئين و مدل بدون فعاليت 0.57=r، 0.01>P همبستگي مثبت و معناداري وجود دارند. با توجه به ضرايب همبستگي به دست آمده، اين آزمونها از قابليت نسبي براي جايگزيني به جاي يکديگر برخوردار هستند و در موقع لزوم، مي توان از اين سه آزمون با توجه به ضريب همبستگي بيشتر به جاي يکديگر استفاده کرد.

 
كليد واژه: يك مايل دويدن، پله كوئين، مدل بدون فعاليت، اكسيژن مصرفي بيشينه (VO2max )
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 2 : المپيک تابستان 1384; 13(2 (پیاپی 30)):23-31.
 
مقايسه اثر دو نوع فعاليت بدني بر سطوح آهن سرم، فريتين سرم و گيرنده ترانسفرين در زنان ورزشكار
 
رحماني نيا فرهاد*,دميرچي ارسلان,معصومي شهرزاد
 
* دانشگاه گيلان
 
 

به منظور مقايسه اثر دو نوع فعاليت بدني بر سطح آهن سرم، فريتين سرم و گيرنده ترانسفرين سرم، 13 دختر ورزشکار 18 تا 25 ساله که حداقل سه سال سابقه ورزشي در رشته تکواندو داشتند، از بين تکواندوکاران شهر کرج به طور غير تصادفي انتخاب شدند. ميانگين وزن، قد، درصد چربي و توده بدون چربي آزمودنيها به ترتيب بود: 13.72 57.46± کيلوگرم، 1.68 168± سانتي متر، 11.56 17.25± درصد و 5.11 46.56± کيلوگرم.

در تحقيق حاضر، اثر دو نوع فعاليت بدني شامل: الف) آزمون بروس و ب) 30 دقيقه فعاليت هوازي با 50 درصد حداکثر ضربان قلب بر سطح آهن سرم، فريتين سرم، ترانسفرين سرم، هموگلوبين و هماتوکريت زنان ورزشکار بررسي شده است. براي کسب اطلاعات خام نيز نمونه هاي خون افراد مورد مطالعه، هنگام قبل و 15 تا 20 دقيقه بعد از هر دو آزمون گرفته شد و متخصصان علوم آزمايشگاهي نيز آنها را آزمايش کردند.

در نهايت، اطلاعات با روش آماري t استودنت تجزيه و تحليل شد و نتايج زير به دست آمدند: 

آزمون بروس به طور معنا داري موجب کاهش آهن سرم و افزايش هموگلوبين و هماتوکريت شد (P?0.05). 30 دقيقه فعاليت هوازي با 50 درصد حداکثر ضربان قلب، تنها آهن سرم را به طور معناداري کاهش داد (P?0.05). بين ميزان تاثير آزمون بروس و 30 دقيقه فعاليت هوازي با 50 درصد حداکثر ضربان قلب بر سطح آهن سرم زنان ورزشکار، تفاوت معناداري مشاهده شد (P?0.05).

بنابراين با توجه به کاهش آهن سرم، پايين سطح فريتين سرم، طبيعي بودن ميزان هموگلوبين و همچنين به علت باز نگشتن آهن سرم به ميزان اوليه بعد از پنج روز، ممکن است فقر آهن بدون کم خوني که دومين مرحله از مرحله هاي ايجاد کم خوني ناشي از فقر آهن است، ايجاد شده باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:40 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 3 : المپيک تابستان 1384; 13(2 (پیاپی 30)):33-47.
 
روايي سنجي آزمون هشت گانه براي استعداديابي عمومي ورزش
 
ذوالاكتاف وحيد*,فخرپور رقيه,صفوي همامي شيلا
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

هدف: در اين تحقيق، مفهوم آمادگي حرکتي به عنوان يکي از عاملهاي اساسي استعداديابي ورزشي مطرح شده است و آزمون هشت گانه (OT) نيز براي اندازه گيري آن معرفي و خصوصيات روان سنجي آن مطالعه مي شود.

روش: 57 دانشجو (19 تا 24 ساله) در سه گروه مجزا، آزمونهاي مهارتي استاندارد رشته ورزشي خود (تنيس روي ميز، بسکتبال و يا واليبال) را انجام دادند. آنها همچنين دوبار OT را با فاصله 10 الي 45 دقيقه انجام دادند.

نتايج: نوبت اول OT در (±17) 115 ثانيه و نوبت دوم آن در (16±) 105 ثانيه انجام شد (P<0.0001). پايايي آزمون نيز از طريق همبستگي درون گروهي برابر 0.93 بود. همبستگي OT با آزمونهاي تکنيک سنج منفرد هر رشته، از 0.38 تا 0.59 متغيير بود. در هر سه رشته، توليد نمره جامع از آزمونهاي منفرد باعث ارتقاي همبستگي با OT شد. روايي معيار OT در نوبت اول آزمونگيري با استفاده از نمره جامع آزمونهاي مهارتي تنيس روي ميز، بسکتبال، و واليبال به ترتيب برابر 0.56، 0.54 و 0.76 بود. ضريب روايي در نوبت دوم با همان معيارها به ترتيب به 0.63، 0.65، و 0.76 ارتقا يافت.

بحث و نتيجه گيري: براي سنجش آمادگي حرکتي، پاياني 0.93 ايده آل است. همچنين با توجه به بهتر شدن ضريب روايي OT با نمره هاي جامع مهارتي در مقايسه با نمره هاي منفرد و تکرار شدن اين الگو براي هر سه ورزش تنيس روي ميز، واليبال، و بسکتبال نتيجه گيري مي شود که آزمون هشت گانه به هدف اصلي خود که اندازه گيري آمادگي حرکتي عمومي است، نائل شده است. روايي در حد 0.63 تا 0.76 بيشترين مقداري است که مي توان براي چنين آزموني متصور شد. باقيمانده پراکندگي استعداد ورزشي افراد، احتمالاً به عاملهاي از قبيل آمادگي جسماني، اندازه هاي آنتروپومتريک و آمادگيهاي رواني- اجتماعي مربوط مي شود. در مجموع مي توان نتيجه گرفت که نوبت اول OT، قابليت يافتن استعداد عام حرکتي را دارد، ضمن آنکه نوبت دوم آن به نحو مطلوب تري اين مهم را به انجام مي رساند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 4 : المپيک تابستان 1384; 13(2 (پیاپی 30)):49-58.
 
بررسي نيمرخ تركيب بدني، فيزيولوژيكي و آنتروپومتريكي بازيكنان نخبه فوتسال ايران
 
پرنو عبدالحسين*,قراخانلو رضا,آقاعلي نژاد حميد
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

هدف از اين پژوهش، بررسي نيمرخ ترکيب بدني، فيزيولوژيکي و آنتروپومتريکي بازيکنان نخبه فوتسال ايران و ارتباط بين برخي ويژگيهاي اندازه گيري شده بود. به اين منظور، 44 بازيکن (با ميانگين سني 4.37 25.7± سال) حاضر در اردوي آمادگي تيم ملي براي اعزام به مسابقات آسيايي ماکائو (2004) و بازيکنان ليگ برتر فوتسال ايران، به طور هدفمند انتخاب شدند. از ويژگيهاي ترکيب بدني: قد، وزن، درصد چربي بدن، BMI و از ويژگيهاي آنتروپومتريکي: دور و طول ران، دور و طول ساق پا، قد نشسته، طول اندام تحتاني و از ويژگيهاي فيزيولوژيکي: توان هوازي (آزمون 20متر شاتل ران)، توان بي هوازي (آزمون پرش سارجنت)، سرعت (دوهاي 10 متر و 20 متر)، چابکي (آزمون ايلي نويز) و انعطاف پذيري (خمش به جلو) اندازه گيري شد. يافته هاي پژوهش نشان دادند که بازيکنان نخبه فوتسال ايران از نظر نيمرخ فيزيولوژيکي با بازيکنان ديگر رشته ها و همچنين در مقايسه با بازيکنان کشورهاي ديگر، در سطح پايين تري قرار دارند. يافته هاي پژوهش نشان دادند که بين توان هوازي با توان بي هوازي و درصد چربي بدن، ارتباط منفي و معناداري وجود دارد. همچنين بين توان بي هوازي يا درصد چربي بدن و چابکي با سرعت 10 متر ارتباط مثبت و معنادار و بين چابکي با سرعت 20 متر و BMI، سرعت 10 متر با BMI و سرعت 20 متر با BMI ارتباط معناداري مشاهده نشده است. يافته هاي پژوهش نشان دادند که با افزايش درصد چربي بدن عملکرد هوازي کاهش مي يابد، در صورتي که افزايش درصد چربي بدن تاثيري بر توان بي هوازي ندارد. همچنين نيمرخ ترکيب بندي آزمودنيها نشان داد که بازيکنان مورد مطالعه، داراي قد و وزن متوسط هستند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 

 5 : المپيک تابستان 1384; 13(2 (پیاپی 30)):59-73.
 
طراحي الگو براي ارزشيابي دوره كارشناسي تربيت بدني و علوم ورزشي مراكز و موسسات آموزش عالي دولتي
 
هادوي سيده فريده*,مهدي پور عبدالرحمان
 
* دانشگاه تربيت معلم تهران
 
 

هدف اساسي از انجام تحقيق حاضر، طراحي الگو براي ارزشيابي دوره کارشناسي تربيت بدني و علوم ورزشي مراکز و موسسات آموزش عالي دولتي بود، تا با استفاده از الگوي ارزشيابي مورد نظر، به توصيف وضعيت موجود دوره کارشناسي تربيت بدني پرداخته شده، همچنين با ارايه راهکارهاي مناسب بتوان به بهبود کيفيت آموزشي آن کمک کرد. در اين پژوهش توصيفي- تحليلي که به روش ميداني اجرا شده است، نمونه هايي از جامعه آماري دانشجويان (380 نفر دختر و پسر)، اعضاي هيات علمي (180 نفر زن و مرد)، مديران گروه هاي آموزشي (55 نفر زن و مرد)، دانش آموختگان (381 نفر زن و مرد) و کارفرمايان مستقيم دانش آموختگان دوره کارشناسي تربيت بدني و علوم ورزشي (150 نفر) از 15 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالي دولتي کشور مشارکت داشتند که به طور تصادفي و طبقه اي انتخاب شدند. ابزار جمع آوري داده ها، پرسشنامه هاي محقق ساخته اي بود که متخصصان رشته آنها را تاييد کردند. روايي محتوايي و ضريب پايايي پرسشنامه ها نيز در مطالعات مقدماتي با ضرايب بيش از 80 درصد برآورد شده است. به علاوه، الگوي پيشنهادي ارزشيابي در قالب عاملهاي نه گانه (دانشجويان دوره؛ اعضاي هيأت علمي دوره؛ مديران گروههاي آموزشي؛ دانش آموختگان دوره؛ کارفرمايان؛ فرآيند ياددهي- يادگيري؛ برنامه هاي آموزشي و درسي؛ امکانات و تجهيزات و ساختار سازماني و مديريت)، 39 ملاک و 145 نشانگر تنظيم شد که اعتبار آنها با اظهار نظر متخصصان بررسي شد. نتايج پژوهش حاکي از آن هستند که بر اساس ملاکهاي ارزشيابي از ديدگاه نمونه هاي تحقيق، وضعيت موجود دوره کارشناسي تربيت بدني و علوم ورزشي نسبتا مطلوب گزارش شده است. بدين ترتيب که دوره از ديدگاه اعضاي هيأت علمي با کسب ميانگين امتياز 2.81، دانشجويان با ميانگين امتياز 3.08، مديران گروه هاي آموزشي با ميانگين امتياز 3.19، دانش آموختگان با ميانگين امتياز 3.54 و بالاخره کارفرمايان مستقيم دانش آموختگان با ميانگين امتياز 2.75 معرف وضعيت نسبتا مطلوب کارشناسي تربيت بدني به شمار مي رود که بر اساس معيار قضاوت (امتياز 1 تا 5) مشخص شده است. در خاتمه گزارش، پيشنهادهايي به منظور بهبود و ارتقاي کيفيت آموزشي دوره کارشناسي تربيت بدني و علوم ورزشي دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي و راهکارهايي براي پيشبرد الگوي ارزشيابي در نظام آموزش عالي تربيت بدني ارايه شده اند.

 
كليد واژه: ارزشيابي آموزشي، كيفيت آموزشي، آموزش عالي تربيت بدني، دوره كارشناسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 6 : المپيک تابستان 1384; 13(2 (پیاپی 30)):75-84.
 
مراسم پيروزي يا توزيع مدال از آتن (1896) تا آتن (2004)
 
مجتهدي حسين*
 
* دانشکده تربيت بدني دانشگاه اصفهان
 
 

سالهاي بين 1896 تا 1928، دوره زماني مهمي در بازيهاي المپيک مدرن به شمار مي روند. برنامه هاي ورزشي و آنچه امروزه به نام مراسم المپيک ناميده مي شوند، در آن سالها شکل گرفتند.
در المپيک آتن (1896) شاه با گفتن تبريک به قهرمانان، به آنها مدال، ديپلم افتخار و شاخه زيتون وحشي اعطا کرد. در المپيک استکهلم (1912) براي اولين بار پرچم ملي سه قهرمان برتر در مراسم اختتاميه برافراشته شد. در المپيک آنتورپ (1920) جوايز در زمانهاي متفاوتي توزيع شد و فقط پرچم کشوري به اهتزاز در آمد سرود ملي کشوري خوانده شد که برنده مدال طلا شده بود. در المپيک پاريس (1924) براي اولين بار رييس کميته بين المللي المپيک مدالها را توزيع کرد و آخرين المپيکي بود که کوبرتن حضور داشت. در المپيک آمستردام (1928) براي اولين بار مدالها در محل برگزاري مسابقات، غير از استاديوم اصلي توزيع شد.
از المپيک لوس آنجلس (1932) تا آتن (2004) توزيع مدالها با استفاده از سکو و به روش تقريبا يکساني انجام شد و از المپيک 1956 تاکنون، هيچ تغيير عمده و اساسي در نحوه اجراي مراسم پيروزي به وجود نيامده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات رشته تربیت بدنی

 7 : المپيک تابستان 1384; 13(2 (پیاپی 30)):85-93.
 
تاثير تعيين هدف بر زمان واكنش انتخابي
 
غلامي امين*,فرخي احمد
 
* دانشگاه تهران
 
 

هدف از اين پژوهش، بررسي تاثير تعيين هدف بر زمان واکنش انتخابي (CRT) است. به اين منظور، 50 دانشجوي پسر ورزشکار 19 تا 23 ساله دانشکده تربيت بدني دانشگاه تهران انتخاب شدند. از اين تعداد، 10 نفر به طور تصادفي ساده به عنوان گروه پايه انتخاب شدند که از آنها يک آزمون CRT گرفته شد و ميانگين نمره هاي اين گروه به عنوان رکورد پايه يا نمره مرجع ثبت شد. پس از اين آزمون، گروه پايه در ادامه پژوهش مشارکت نداشت. سپس نمره هاي پيش آزمون افراد باقيمانده با يک آزمون RT به دست آمد. بعد از آن، اين افراد به روش انتصاب تصادفي به چهار گروه 10نفري تقسيم شدند که شامل گروه هدف شخصي، هدف آسان، هدف دشوار و گروه بدون هدف (کنترل) بوده. هدفهاي آسان و دشوار را پژوهشگر به ترتيب نزديک و دور از نمره مرجع و هدف شخصي را خود آزمودني تعيين کرد. پس از چهار جلسه تمرين (هر جلسه شامل 3 بلوک 10 کوششي) از گروههاي چهارگانه، يک پس آزمون CRT گرفته شد. تجزيه تحليل داده ها نشان مي دهد، بين ميانگين نمره هاي پيش و پس آزمون هر يک از گروهها تفاوت معناداري وجود دارد (P<0.05).

نتيجه گيري: تعيين هدف مي تواند موجب بهبود زمان واکنش انتخابي شود که در اين ميان، تعيين هدف دشوار بيش از ساير روشها موثر است. هدف شخصي در جايگاه بعدي و در نهايت هدف آسان بر زمان واکنش انتخابي موثر است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  6:41 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها