0

بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

7 : اللغه العربيه و آدابها ربيع و صيف 1431; 6(10):127-141.
 
أثر الترجمة علي دلالة الکلمات و تحديات الترجمة إلي الفارسية
 
محمدرضايي عليرضا*
 
* في قسم اللغة العربية و آدابها، بجامعة طهران، فرديس قم
 
 

يتعلم الإنسان في بيئته و مجتمعه. ففي کل مجتمع معـين، تربط هذه آحاد البشر بعضهم ببعض. کل لغة، خاصة اللغة العربية بما لها من مترادف ذات قيمة دلالية مميزة و من قدرة ائتلافية، تمهد أرضية تشکيل العلامات اللغوية في مستوي واسع لا متناه. و اللغة، من منظور علم اللغة، نظام من العلامات. و علم اللغة باختصاص اللغة بالبشر، يرتبط ارتباطا وثيقا بکثير من الحقول الدراسية و العلوم الإنسانية. فدراسات الترجمة أقرب حقل من علم اللغة.
فإذا ذهبنا کما ذهب بيتر نيو مارک إلي أن کل ترجمة تبتي ضمنيا علي نظرية من النظريات اللغوية تعتبر الترجمة في الواقع ممارسة علم اللغة التطبيقي الذي ينطوي تحته علم الدلالة الذي أسلوبا بل أداة لتحليل الکلمات، و العبارات و الجمل. التحليل الذي يعتبر أداة للترجمة.
هذه الداراسة الموجزة تحلل الکلمات. و تدرس الدلالات بين المنقول منه و المنقول إليه و الاختلافات الدلالية الحاکمة علي الصياغات الصرفية المنبعثة من المواد اللغوية الواحدة. و تعالج الائتلافية و الاستبدالية السوسيرية التي لها دور خاص في توصيف معاني المفردات، کما تقوم هذه الدراسة. بمعاني النفردات العشرة التي شرح «جفري ليتش» سبعة منها و بما علي المترجم أن ينتبه له من العلاقات الترکيبية التي أضفت إلي الکلمات روحا جديدة تکمن في اغوار الکلمات و الجمل و النص و لا يتمکن المترجم الفارسي أن يظهرها في الغة اهدف أو الثانية أو الفارسية أحيانا. کما تتحدث المقالة عن القيم الدلالية الکلمات المترادفة و عن الثقافة التعبييرية المختلفة الموجودة بين العربية و الفارسية. کما لا تنسي التعادل اللفظي و المفهومي أو الدلالي الذي لا يحدث کثيرا بين العذبية و الفارسية.

 
كليد واژه: اللغة، البنية، الائتلاف، الأوزان، معاني الکلمات، القيم الدلالية، تحديات الترجمة، النقص، الزيادة
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  4:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

8 : اللغه العربيه و آدابها ربيع و صيف 1431; 6(10):143-152.
 
مقارنة أدبية بين «العقاد» و ديوانه و «ميخائيل نعيمة» و غرباله
 
مختاري قاسم*,بخشنده مريم
 
* في قسم اللغة العربية و آدابها، بجامعة اراک
 
 

تبين هذه المقالة وجهة نظر «العقاد» أحد النقاد في مدرسة الديوان، حول «ميخائيل نعيمة» و اثره «الغربال» الذي کتب العقاد مقدمتها. رغم أنهما يعتقدان بهدف واحد و هو الهجوم العنيف علي الأدب التقليدي و تحطيم الصورة التي کان يسير شعر القدماء عليها؛ انهما يتفقان في الوحدة العضوية؛ أما في قضية اللغة فنشاهد أن «ميخائيل نعيمة» في مقالاته و خاصة في مقالة «نقيق الضفادع» يهاجم علي النقاد الملتزمين باللغة و قواعدها و أنه لايکترث و لايتقيد باللغة العربية الفصحي. من جانب آخر نشاهد أن «العقاد» يهتم باللغة العربية الفصيحة و بالعروض الخليلي و ينتقد في هذا المجال مقدمة کتاب«الغربال» لنعيمة. يرجع سبب هذا الخلاف إلي أن «ميخائيل نعيمة»، أحد شعراء المهجر هاجرمن بلده إلي أميرکا الشمالية و أسس مع أصدقائه مجله «الرابطة القلمية» سنة 1910م و کان مستشارا فيها، فلذلك تأثر بالثقافة الغربية و آدابها و لکن «العقاد» عاش في بيئة عربية شرقية لاتقبل الخروج أو الإنحراف عن قواعد اللغة.

 
كليد واژه: مقارنة أدبية، العقاد، الديوان، ميخائيل نعيمة، الغربال
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 31 فروردین 1391  4:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 1 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) بهار و تابستان 1390; 3(4/2/166):1-23.
 
نمادهاي پايداري زنان در شعر فدوي طوقان
 
احمدي چناري علي اكبر*,حبيبي علي اصغر
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه زابل
 
 

مساله محوري اين جستار، بررسي و تبيين جايگاه زنان در جريان مقاومت فلسطين از طريق واکاوي نمادهاي مربوط به آنها در شعر فدوي طوقان است. او به عنوان نماينده و الگوي شعر پايداري بانوان شناخته مي شود و اشتهارش تا حدي در سايه شخصيت ادبي برادرش، ابراهيم طوقان، قرار گرفته است. فدوي، نقش مهمي در ترسيم مجاهدات هاي زنان فلسطيني در مبارزه عليه اشغالگران صهيونيست دارد. در اين نوشتار، سعي بر آن است تا نمادهاي پايداري زنان در سه بخش در شعر وي بررسي و تحليل شود:
اتحاد نمادين زن و وطن

حضور نمادين دختران مبارز فلسطيني
بازتاب داستان هاي تاريخي و اساطير

 
كليد واژه: فدوي طوقان، شعر مقاومت، نماد، زن فلسطيني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 2 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) بهار و تابستان 1390; 3(4/2/166):25-46.
 
ويژگي هاي فني و موضوعي داستان در آثار بها طاهر
 
اصغري جواد*
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه تهران
 
 

بها طاهر يکي از داستان نويسان برجسته مصر است و داراي 10 اثر داستاني است. وي اصولا نويسنده اي رئاليست است که از امکانات فني مکتب هنري رئاليسم به طور کامل بهره برده است. هدف ما در اين مقاله، شناساندن ويژگي هاي تکنيکي و محتوايي داستان هاي بها طاهر است. از اين رو، در بخش نخست به ويژگي هاي قالب داستاني در آثار او مي پردازيم و با پيرنگ و کشمکش و داستان موقعيت، رمان دراماتيک و مکان هاي شهري در داستان هاي او آشنا مي شويم و در بخش دوم به مضامين آثارش از قبيل انقلاب ژوئيه، مسايل مربوط به طبقه متوسط و روشنفکر، استعمار، و مساله فلسطين خواهيم پرداخت.

 
كليد واژه: بها طاهر، مصر، داستان، ويژگي هاي قالب، محتواي داستاني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 3 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) بهار و تابستان 1390; 3(4/2/166):47-75.
 
دغدغه هاي اجتماعي شعر عبدالوهاب البياتي و مهدي اخوان ثالث
 
رجبي فرهاد*
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه گيلان
 
 

شعر معاصر، تعهد به مسايل اجتماعي انسان را سرلوحه مضامين خويش قرار مي دهد و شاعراني را به تاريخ معرفي مي کند که در راستاي تصوير مفاهيم اجتماعي و حل مشکلات جامعه مي کوشند.
از برجسته ترين شاعراني که در اين فضا حرکت مي کنند، عبدالوهاب البياتي و مهدي اخوان ثالث هستند. آن ها در دو جامعه با شرايط اجتماعي مشابهي زندگي مي کنند و با توجه به زمينه هاي فکري و عقيدتي مشترک، داراي ديدگاه هاي مشترکي در برخورد با مسايل اجتماعي موجود هستند.
اين نوشته بر آن است تا با نگاهي پژوهشي به شعر آنان، به کشف مصاديق برخاسته از اين ديدگاه ها نايل آيد.

 
كليد واژه: شعر معاصر، انسان، اجتماع، تعهد، جهل و فقر، مبارزه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 5 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) بهار و تابستان 1390; 3(4/2/166):95-121.
 
نمود پارناسيسم در معلقه امرؤالقيس
 
عرب عباس*,صديقي كلثوم
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

ممکن است اين سوال در ذهن خواننده مقاله مطرح شود که انگيزه جستجو و بررسي ويژگيهاي پارناسيسم در شعر يک شاعر جاهلي عرب که صدها سال پيش از ظهور اين مکتب مي زيسته است، چيست؟ آيا «امرؤالقيس» پيش تر از زمان خويش ره پيموده يا مساله چيز ديگري است؟!
حقيقت آن است که پارناسيسم گرچه نامي جديد براي يک مکتب ادبي نوپا در قرن نوزدهم است، ولي بسياري از ويژگيها و اصول مطرح شده در آن در شعر شاعران عرب و به ويژه در شعر شاعران عصر جاهلي وجود داشته است و بسياري از شاخصه هاي مکتب پارناسيسم جزء سرشت بي پروا و گستاخ همانندان امروالقيس بوده است؛ شاعري که به زعم نگارندگان اين جستار، ادب خويش را کمتر در خدمت زندگي حقيقي و راستين مردمش قرار داد و در سروده هايش به دردها، شادي ها، سعادت و تيره روزي آنان، چندان وقعي ننهاد
.
نويسندگان اين جستار - ضمن نکوهش ابعاد غير اخلاقي و وجوه پارناسي منفي مطرح در چکامه «الملک الضليل» امري القيس، و برکنار از تاييد تصاوير آرزوهاي سرکش و شادي هاي گناه آلود او - برآنند تا حقيقت و ژرفاي شعري را واکاوي نمايند که از آن، رايحه پيشگامي ادبيات مشرق زمين در طرح ايده هاي نخستين مکتب ادبي پارناسيسم به مشام مي رسد. هرچند اين پيشگامي در شعر سراينده اي به وقوع پيوسته که در حقيقت وجودي او و اشعارش همچنان شک و ترديد برجا مانده است
!

 
كليد واژه: شعر، اخلاق، پارناسيسم، امرؤالقيس، وضوح
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 4 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) بهار و تابستان 1390; 3(4/2/166):77-93.
 
بررسي تطبيقي اسطوره سندباد در شعر بدرشاکر السياب و خليل حاوي
 
سليمي علي*,صالحي پيمان
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه رازي
 
 

بدرشاکر السياب شاعر عراقي و خليل حاوي شاعر لبناني، هر دو نسبت به زندگي و وضعيت نابسامان جامعه خويش که در گرداب عقب ماندگي، جهل و استبداد غرق بوده، به شدت بدبين بوده اند. به کارگيري هنرمندانه ميراث گذشته و اسطوره ها و از آن جمله، وصف افسانه سفرهاي ماجراجويانه سندباد در شعر اين دو، ابزاري مناسب براي بيان واقعيت هاي تلخ جامعه آن روز بوده است.
سياب، هرچند در آغاز اميدوار بود و اسطوره را براي بيان مقاصد انقلابي خود به کار مي برد، اما طولي نکشيد که روحيه ياس بر او غالب شد. قصايدي که در آن نقاب سندباد را بر چهره زده، متعلق به اين دوره است. سندباد در واقع، توصيف دردهاي جسمي و روحي شاعر و پژواک صداي عراق معاصر است که تغييرات سياسي و اجتماعي آن، با ناکامي روبرو شده است.
اما خليل حاوي با استفاده از اين اسطوره، از يک سوي مانند سياب به بيان دردها و رنج هاي خود و ملت خويش مي پردازد و از سوي ديگر، سندباد نزد او بعدي ديگر نيز مي يابد و تبديل به نماد تمدني جديد مي گردد. بنابراين، سندباد خليل حاوي با انجام سفرهاي مخاطره آميز و موفقيت در آنها، به اهدافي دست مي يابد که سندباد سياب از عهده آنها برنيامده است. در يکي، رويارويي بين اميد و نواميدي آشکار است و در ديگري، ياسي مطلق بر همه جا سايه افکنده است.

 
كليد واژه: سياب، خليل حاوي، سندباد، اسطوره
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 6 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) بهار و تابستان 1390; 3(4/2/166):123-151.
 
نقد و بررسي وامگيري قرآني در شعر احمد مطر
 
معروف يحيي*
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه رازي
 
 

احمد مطر از شاعران برجسته عراقي است که در جهان معاصر عرب شهرت بسيار دارد. از آنجا که قرآن کريم و متون ديني مرجع اصلي الهام همه شاعران است، احمد مطر نيز از اين قاعده مستثني نيست. وامگيري قرآني در شعر او که برخاسته از درک و خرد هوشمندانه اوست، شيوه اي منحصر به فرد دارد. اين مقاله بر آن است تا به سوالهاي زير پاسخ دهد:
1. آيا نظريه تناص (بينامتني) در رابطه با اشعار وي قابل توجيه است؟ 2. وامگيري احمد مطر از قرآن کريم، آشکار است يا پنهان؟ 3. آيا همه اقتباسهاي او مقبول است؟ 4. آيا «حل يا تحليل استهزايي» با تقليد از ساختار فواصل آيات قرآن در اشعار او ديده مي شود؟ 5. آيا «وامگيري تلميحي» در شعر وي نمودي دارد؟

 
كليد واژه: احمد مطر، تناص، وامگيري قرآني، اقتباس، تلميح
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 1 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) پاييز و زمستان 1389; 2(3/2/165):1-22.
 
تسهيل نحو در پرتو آموزش
 
حسيني سيدمحمدباقر*,خسروي راضيه
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

قواعد نحوي در زبان عربي از ارکان مهم آموزش اين زبان به شمار مي آيد. اما اين امر پيوسته با مشکل پيچيدگي قواعد روبرو بوده است. بدون شک عوامل متعددي در مشکل بودن آموزش و فراگيري قواعد نحوي دخيل است. از جمله اين عوامل مي توان به خشک و بي روح بودن اين ماده آموزشي، قديمي بودن روش هاي تدريس، عدم توجه به هدفمندي تعليم و تعلم آن اشاره کرد. علاوه بر اين طبيعت نحو به خودي خود داراي نوعي تحليل فلسفي و اصطلاحات و جزئيات فراوان است که فهم آن را نه تنها براي فراگيران بلکه براي مدرسان نيز با مشکل مواجه کرده است. از اين رو ساده کردن نحو براي آموزش آن ضرورتي اجتناب ناپذير است. البته، تلاش هايي از گذشته تا حال به اين منظور صورت گرفته است. با توجه به اهميت مساله، اگر تسهيل بدون قاعده و بي توجه به مباحث آموزشي و تربيتي انجام پذيرد راه به جايي نخواهد برد. براي اين منظور بايد از علوم زبان شناسي و فن آموزش نيز بهره برد. اين مقاله در پي آن است تا از خلال مطالب مورد بحث به اين سوالات پاسخ دهد: تلاش هايي که از گذشته تا حال در جهت تسهيل نحو انجام گرفته تا چه حد با مفهوم اجرايي تسهيل آموزش انطباق دارد؟ چه راهکارهايي براي ساده سازي آموزش نحو پيشنهاد مي شود تا به نتيجه مطلوب دست يابد؟

 
كليد واژه: نحو، تسهيل، آموزش، يادگيرنده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 2 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) پاييز و زمستان 1389; 2(3/2/165):23-39.
 
تاثير زبان فارسي بر ادبيات عربي عصر جاهلي
 
حسيني اجدادنياكي سيداسماعيل*
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه گيلان
 
 

در زمينه شناخت تاثير و تاثر فرهنگ ها بر يکديگر و شناخت ميزان آن شايد رواج و گستره نفوذ واژه ها در يک منطقه صادق ترين گواه بر ميزان تاثيرگذاري تمدني بر تمدن ديگر باشد. در اين مقاله تلاش شده به بررسي نفوذ واژگان فارسي در اشعار عربي عصر جاهلي و به تبع آن به بررسي نوع آن نفوذ، و نيز نقشي که حکومت تابع ايران در رونق - بخشي اشعار جاهلي داشت، پرداخته شود. واژه هاي دخيل پارسي در اشعار جاهلي حکايت از نفوذ ديني، اقتصادي، نظامي وسياسي ايران پيش از اسلام در جزيره العرب دارد.

 
كليد واژه: کلمات دخيل، نفوذ فارسي، ادبيات جاهلي، تبادل فرهنگ ها
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 4 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) پاييز و زمستان 1389; 2(3/2/165):67-93.
 
قياس و سماع نحوي از ديدگاه ابوعلي فارسي
 
رضايي هفتادر غلام عباس*,ياري شيركو
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه تهران
 
 

نحويان از همان آغاز پيدايش نحو، به تدوين قواعد زبان عربي كه قرآن به آن نازل گشته بود، همت گماشتند. آنان در اين راه، چند اصل را مورد توجه قرار دادند: 1) براي تدوين قواعد نحو، تنها به زبان قبايل فصيح و اصيل عرب و نيز راويان مورد وثوق استناد كردند 2) قواعد نحو را بر لغت «مطرد» و غالب در ميان عرب ها بنيان نهادند و هر چه غير آن را «شاذ» و نادر دانستند و تنها به ثبت آنها اكتفا نمودند و از نمونه هاي شاذ و نادر پيروي نكردند. 3) با استخراج قواعد زبان از كلام «مطرد» و غالب عرب هاي فصيح، كلام غير منقول را بر كلام منقول حمل كردند و از اين طريق، كلام منقول را قياسي براي نظاير و امثال آن نمونه ها قرار دادند. «ابوعلي فارسي» از بزرگان نحو در قرن چهارم، در خصوص سماع و قياس، بر اين قول بود که قواعد نحو را بايد تنها از لغت غالب در ميان عرب ها استنباط نمود و لغت شاذ را تنها مي توان به کار برد ولي از قياس بر آن بايد پرهيز نمود. او همچنين از استشهاد به حديث پيامبر (ص) ـ جز در چند مورد خاص ـ و نيز شعر شعراي «مولـد» اجتناب مي کرد. «ابوعلي» سماع، برتر و مهم تر از قياس مي شمرد و معتقد بود نبايد قياس را، هرچند درست باشد، بر سماع و لغت غالب، ترجيح داد.

 
كليد واژه: ابوعلي فارسي، نحو، سماع و قياس نحوي، مطرد و شاذ، تاويل نحوي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 3 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) پاييز و زمستان 1389; 2(3/2/165):41-65.
 
شيوه هاي پردازش مشاهير خاورشناسي به تاريخ ادبيات عربي
 
دادخواه حسن*,سعدوني فاطمه
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

در اين نوشتار، با گذري بر مطالب و موضوعات موجود در كتاب هاي دسته اي از خاور شناسان پيرامون ادبيات عربي، سبک تاريخ ادبيات نويسي وگرايش فكري و شيوه كار آنان، مورد بررسي وارزيابي قرار گرفته است. شناخت روش کار آنان در اين زمينه، به ما کمک مي کند تا ديدگاه هاي ويژه ايشان را بهتر بشناسيم و ضمن درک جايگاه «تاريخ ادب عربي» در مطالعات خاورشناسان، سهم و نقش آنان را در شناخت درست از گذشته ادب عربي ارج بگذاريم. مهم ترين نکته قابل توجه در اين باره، شيوه خاور شناسان در تقسيم بندي دوره هاي ادب عربي مي باشد. براي نمونه کارل بروکلمان، تنها به بيان دوره هاي ادبي و آوردن نام شاعران و نويسندگان و آثار آنان بسنده نکرده است، بلکه به بررسي علوم رايج در اين دوره ها مانند فقه، فلسفه، حکمت، طب، تاريخ اسلام نيز پرداخته است. در حالي که خاور شناساني مانند گنزالس، تنها به مطالعه وتحقيق آثار آدبي در يک دوره پرداخته اند و كوشش خود را بر روشن كردن جزيي ترين نكات ادبي در دوره مورد نظر متمركز كرده اند.

 
كليد واژه: تاريخ ادبيات عربي، پژوهشگران غرب، شيوه هاي دسته بندي تاريخي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 7 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) بهار و تابستان 1390; 3(4/2/166):153-168.
 
بن مايه هاي افسانه شهرزاد ايراني در نمايشنامه شهرزاد توفيق الحکيم
 
نوين حسين*,ميرزايي فرامرز
 
* گروه زبان و ادبي‍ات فارسي، دانشگاه محقق اردبيلي
 
 

افسانه شهرزاد، مشهورترين افسانه هزار و يک شب، الهام بخش آثار ادبي فراواني در ادبيات عرب گشته است. توفيق الحکيم با الهام از اين اثر، نمايشنامه زيباي خود را با نام شهرزاد آفريد که ارزيابان ادبي آن را شاهکاري در نمايشنامه نويسي دانسته اند. تحليل اين نمايشنامه و مقايسه آن با افسانه شهرزاد هزار و يک شب بر اساس روش ادبيات تطبيقي، بيانگر آن است که حکيم شخصيت شهرزاد را ژرف ساخت نمايشنامه خود قرار داده است و با تصرفي اديبانه در آن، به نمايشنامه خود صورت نمادين و عرفاني بخشيده است و هزار و يک شب را در حد اعتلاي عظمت فکري نشان داده است. مقايسه اين دو نوع رويداد ادبي و فرهنگي، نه تنها تاثير فرهنگ ايراني بر ادبيات جهان را نشان مي دهد، بلکه برخي تشابه ها و تفاوت هاي فرهنگي ايران و عرب را نيز آشکار مي نمايد. براي روشن شدن اين موضوع، در اين مقاله به روش تطبيقي و تحليل مضامين، مشابهت ها و تفاوت هاي محتوايي و ساختاري دو اثر نشان داده مي شود.

 
كليد واژه: نمايشنامه، توفيق الحکيم، شهرزاد، هزار و يک شب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 5 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) پاييز و زمستان 1389; 2(3/2/165):95-121.
 
تناسب بين موقعيت متني و متن در روميات ابوفراس (تحليل سبكي قصيده اي از روميات)
 
صدقي حامد,فلاحتي صغري,ملايي علي اكبر*
 
* دانشگاه تربيت معلم تهران
 
 

تحليل تجربه شعري ابوفراس در قصيده اي از روميات او و تببين عناصر سازنده آن از جنبه هاي بلاغي، دلالي و نحوي اساس اين گفتار را تشکيل مي دهد. در اين جستار طبيعت ويژه قصيده در گزينش شيوه تحليلي به كار گرفته شده موثر بوده و رسيدن به نتيجه تحقيق را هموارتر ساخته است.
اين مقاله از شيوه تحليل گفتمان شعري كه تكنيكي موثر براي كشف مقاصد نهان و آشكار شاعر است مدد جسته و به دنبال آن است كه دامنه تاثير كيفيت روحي و عاطفي شاعر را در ايجاد يكپارچگي بين عناصر سروده، شيوه بياني قصيده، نوع چينش واژگان و ساختار تركيبات شعري وارسي كند و به عبارتي دريابد كه آيا «انرژي يا عاطفه شاعر در قالب شعري او تجلي يافته است»؟ نيز در صدد فهم اين حقيقت است كه آيا مي توان با بررسي عناصر و مولفه هاي موجود در شعر به نيت اصلي سراينده و كانون عاطفي او پي برد؟ نتيجه تحقيق به خوبي رابطه عميق بين ذهن و زبان الهام بخش ابوفراس را در قصيده نمودار مي سازد و نشان مي دهد كه چگونه احساس عميق درد اسارت موجب يگانگي معماري بياني با لحن عاطفي و فضاي رواني شعر شده و نظم و معني را به سازشي پايدار آورده است.

 
كليد واژه: ابوفراس حمداني، قصيده روميه، عاطفه، تصوير، قاموس شعري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی

 6 : زبان و ادبيات عربي (مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني مشهد) پاييز و زمستان 1389; 2(3/2/165):123-148.
 
تاريخ شعري عربي، حسن قريحه علماي شيعه در دو قرن اخير
 
عبدالهي حسن*,امام زاده سيدمحمد
 
* گروه زبان و ادبيات عربي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

تاريخ شعري صناعتي ادبي است که شاعر در آن، تاريخ وقوع حوادث و وقايع مهم و تلخ و شيرين را با ماده تاريخي مناسب ضمن يک يا چند بيت خود مي آورد. اين صنعت زيباي شعري در اشعار برخي از علماي شيعه، در دو قرن اخير به گونه اي جذاب و زيبا ديده مي شود. اين گفتار مناسبت ها و مضاميني که در برهه زماني يادشده در شعر علماي شيعه به صورت ماده تاريخ شعري وارد شده و نيز محاسبه ماده تاريخ ها و به ويژه برخي تاريخ هاي شعري پيچيده و معماگونه و خطاي محاسبه بعضي از آنها را توضيح مي دهد و در نهايت به بيان زيبايي هاي اين گونه اشعار مي پردازد.

 
كليد واژه: شعر تاريخ، ماده تاريخ، شعر عربي، علماي شيعه، حساب ابجدي (جمل)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 11 اردیبهشت 1391  9:57 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها