پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات عربی
18 : فصلنامه سياست- مجله دانشكده حقوق و علوم سياسي بهار 1389; 40(1):337-354. |
|
صورت بندي مذهبي، سياسي جامعه ايراني در عصر صفويه |
|
نجف زاده مهدي* |
|
* گروه علوم سياسي، دانشگاه شهيد بهشتي |
|
اين نوشتار شرحي از گسترش مناسك و شعائر و همچنين شكل گيري دستگاه ديني و نوع مواجهه آن با دستگاه سياسي بعد از اعلام رسمي مذهب شيعه اثني عشري در دوره صفويه است. به گمان نويسنده حداقل چهار دوره از گسترش اين آيين ها را در جامعه ايراني عصر صفويه مي توان سراغ گرفت. دوره اول با ظهور شاه اسماعيل مصادف است كه يكپارچه سازي عقيدتي انجام گرفت. در دوره بعد مقارن ظهور شاه عباس اول مناسك و شعائر مذهبي چهره اي همگاني به خود گرفت، دوره سوم، احتمالا مقارن با سلطنت طهماسب و شاه صفي جنبه هاي دراماتيك به اين مراسم وارد شد و سرانجام در دوره شاهان ضعيف صفوي همچون سليمان و حسين، اصولگرايي مذهبي رواج گسترده يافت. بر همين اساس، روابط ميان علما و شاه را نيز در طي اين دوره درازمدت در سه عرصه فكري و تاريخي مي توان توضيح داد. در دوره اول، علما شيعي از جبل عامل و عراق به سرزمين ايران کوچ داده شدند و مساله اشاعه عقايد و همچنين مشروعيت بخشي به شاهان از جمله دل مشغولي هاي آنان بود. در دوره دوم با انتقال قدرت از صوفيان به مجتهدان، گرايش اصلي مردم به علما به عنوان نايبان ائمه به حساب مب آمد و در دوره سوم با ضعف پادشاهان از يک سو و غلبه منسک بر حوزه همگاني، علما پيش از پيش قدرتمند شدند و حتي از منظر مشروعيت سياسي و اجتماعي بالاسر پادشاهان بودند اگر چه مساله عدم بسط يد در مفهوم سياسي آن، آنان همچنان به همراهي سلطان وادار مي ساخت.
|
|
كليد واژه: صفويه، شعائر شيعي، دستگاه ديني، سيستم سياسي، علما مذهبي، شاهان صفوي، عرصه عمومي، مشروعيت سياسي |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
جمعه 15 اردیبهشت 1391 12:38 PM
تشکرات از این پست