0

بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 3 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1379; 43(177):61-102.
 
سير تصوف و عرفان از ايران به شبه قاره و سهم عارفان تبريزي در آن شيخ جلال الدين تبريزي
 
چوهدري شاهد*
 
* پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي
 
 

شکي نيست که تصوف و عرفان از ايران آغاز گرديده است و نخستين عارفان بزرگ که امروزه نامشان در صفحات روزگار مي درخشد ايراني بودند. زماني که تصوف وارد اسلام شد، بغداد مرکز خلافت اسلامي بود و همه عارفان در آن شهر زندگي مي کردند و مريدان را تربيت کرده و به مناطق دور اعزام مي داشتند.
پس از يک دوره تکميلي تصوف در ايران، عارفان آغاز به مهاجرت به کشورهاي ديگر کردند و به ويژه به شبه قاره پاکستان و هند رسيدند. علاوه بر علل ديگر، آنچه باعث مهاجرت آنها شد، حملات چنگيزخان بود که شبه قاره را تحت نفوذ قرار داد، زيرا در آن سرزمين پهناور هنوز مناطقي بودند که اسلام به طور کامل در آنجا گسترش نيافته بود و اين کار توسط همان صوفيان و عارفان ايراني و سپس مريدان آنها در شبه قاره به انجام رسيد. همه عارفان صلح دوست و صلح جو بودند و با هم زندگاني مي کردند.
اگر چه همه فرقه هاي تصوف در يک زمان به شبه قاره رسيدند اما در ميان آنها دو فرقه زودتر در آنجا معرفي و معروف شدند يعني «چشتيه و سهرورديه» و در زمانهاي بعدي سلسله چشتيه از همه بيشتر گسترش يافت.
شيخ جلال الدين تبريزي مريد شيخ ابوسعيد تبريزي يکي از آنها بود که در سده هفتم هجري از ايران به شبه قاره رفت. اين شخصيت که در آن سرزمين از شهرت والايي برخوردار است متاسفانه در ايران ناشناخته مانده است. او نخستين عارفي است که به بنگال (بنگلادش کنوني) رسيد البته در دهلي به مريدي شيخ خواجه قطب الدين بختيار کاکي اوشي (متوفي 633 هـ) درآمده بود.
شيخ نجم الدين صغري در آن زمان قاضي القضاه يا شيخ الاسلام دهلي بود که با شيخ جلال الدين تبريزي اختلافات پيدا کرد و اين اختلافات به اتهام زني منجر شد. سلطان دهلي محضري ساخت که در آن شيخ جلال الدين از همه اتهامات تبرئه شد و ديگر صلاح نديد در دهلي بماند بنابراين راه بنگال را در پيش گرفت.
در آنجا به تبليغ اسلام و عرفان پرداخت. بسياري از هندوان را مسلمان کرد و مريدان زيادي از ميان مسلمانان داشت. پس از چندين سال فعاليت تبليغي، اسلامي و روحاني بالاخره در سال 642 هجري قمري در همان جا درگذشت. مزار وي در پندوه موجود است که به نام «درگاه بزرگ» ناميده مي شود، و آن در نزديکي قصبه تبريزآباد است. سالگرد شيخ جلال الدين تبريزي هر سال در 21 و 22 ماه رجب بر مقبره وي برگزار مي شود و هزاران نفر از مردم آن ديار در آن شرکت مي کنند. شيخ جلال الدين تبريزي انساني وارسته، پاک، وابسته به خدا، داراي کردار و رفتار خوب بود و به همين علت تا امروز مورد احترام مردم مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 4 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1379; 43(177):103-134.
 
اختيارات انساني و قضا و قدر الهي
 
نوالي محمود*
 
* گروه آموزشي فلسفه دانشگاه تبريز
 
 

ظاهرا انسان همواره در پي شناختن سرنوشت و تکليف خود بوده است تا وظيفه خود را بشناسد ومسئوليت واقعي خود را در برابر حوادث تشخيص دهد.اين جستجو از اين سوال سرچشمه گرفته است: «آيا من مالک و سازنده سرنوشت خود هستم يا سرنوشت من به دست قدرتي خارج از من رقم خورده است؟» اين قبيل تفحصات و تاملات حول اين دو قطب، درنوسان بوده است. قبول يکي از دو مورد، غفلت از واقعيت عيني و ملموسي است که اتفاق مي افتد. زيرا، از جهتي، انسان تحت تاثير شرايط مقدر و محتوم زندگي مي کند. او در زير سلطه قوانين طبيعت قرار دارد، که همواره يکنواخت عمل مي کنند. به طورمثال، انسان همواره در حال تحول است؛ نيروي جاذبه زمين همواره عمل مي کند؛ سرما و گرما اثر ثابت خود را اعمال مي کنند؛ مرگ نيز، دير يا زود، امري حتمي الوقوع است. بالاخره انسان الزاما در محدوده انساني خود مي فهمد و به هيجان در مي آيد و در اين قلمرو مسائل را تبيين مي کند.
در اين ميان انسان چه نقشي دارد؟ او در سپر اين الزامات مي تواند تصميم بگيرد و عزم اش را جزم کند، يا کاملا منفعل است، و يا حالت سومي وجود دارد که بين الامرين مي باشد؟ ما در اين مقاله سعي کرده ايم، از طرفي حدود مقدرات را، با توجه به تاريخ و حيات فعلي انسان بررسي نماييم، و از طرف ديگر معني آزادي و اختيار انساني را در چهارچوب همين مقدرات بيان کنيم. بدون اينکه بخواهيم با نصايح بي بينان، به زور و عنف آزادي يا جبر را بر احوال انساني تحميل نماييم. بدين جهت ابتدا صورتهاي مختلف جبر را مورد بررسي قرار داده ايم، سپس راه هاي آزادي را در جو همين الزامات بررسي کرده ايم. بنابراين مفهوم تازه اي از آزادي، به عنوان گذر از وضع موجود، کشف و فهم راه هايي که امکان تحقق دارند، مطرح شده است. اين بررسي با ذکر مثالهاي کاملا مملوس مطالب را مورد بحث قرار داده است.
چون امر بر اين داير است که نگرش تازه اي از جبر و اختيار مطرح شود، بدين جهت مطالبي مطرح شده است که فهميدن آنها مستلزم تعمق و تامل مجدد مي باشد. به عبارت ديگر، نمي توان با سهل گرايي و به صورت ماشيني از يک کتاب عزيز، يا از يک شخصيت .الا نقل مطلب نمود و خود را از تفکر مجدد معاف ساخت، و به تسليم و بي نظري روزگار گذراند. حکم از آن هر انساني است که مطابق امکاناتي که کشف نموده است، تصميمات خود را عملي سازد و به زندگي خود رنگ و معني خاصي بدهد و ماهيت حوادث را به نحو تازه اي ب دست آورد، اگرچه الزامات و مقدراتي نيز حال در موقعيت و وجود او است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1379; 43(177):135-172.
 
نگاهي به مفهوم زيبايي شناسي
 
يوسفيان جواد
 
 
 

از سده هيجدهم به اين سو، زيبايي شناسي به عنوان يک علم، بر آن شد که راه علوم طبيعي را پيش گيرد و مانند علم فيزيک، شيمي يا زيست شناسي با روشهاي اين علوم عمل کند، ولي به زودي معلوم شد که زيبايي شناسي بر خلاف علوم طبيعي، تاثير عاطفي دارد و نمي توان آن را در آزمايشگاه، مانند پديده هاي بي جان يا جانداراني همچون خرگوش مورد آزمايش قرار داد.
در حال حاضر، زيبايي شناسي با آنکه علم جواني نيست به دليل دو مانعي که در مقابل آن قرار داشته، به حد کافي از نظام برخوردار نشده است. از يک طرف، زيبايي شناسي همانند روانشناسي، باحالات و عوالم دروني انساني، يعني ادراک و عاطفه، غم و شادي، زيبايي و اراده و غريزه سرو کار دارد و از طرف ديگر، مفهوم و احکام آن شديدا نسبي است؛ به اين معني که هر کس يا هر گروه مفاهيم زيباي شناسي را به خواست خود تعبير و ارزش گذاري مي کند و ما را به اصول يا الگوهاي سنجيده اي که فرايند هنرآفريني و هنرپذيري را هدايت و تسهيل کنند، نايل مي گرداند. با اين که زيبايي شناسان در مورد ملاکهاي زيبايي، همداستان نيستند، هر شيئي يا پديده اي را که در هنرپذير، احساس خوشايندي برانگيزد، اعم از اينکه زمينه اي طبيعي يا هنري داشته باشد، زيبا و برخوردار از زيبايي مي دانند.
هر چند نويسندگان و شاعران ايراني از زيبايي، بسيار سخن گفته اند، اما از اين مفهوم تعريف روشني به دست نداده اند، بلکه همواره خود را مجذوب و مسحور زيبايي يافته اند، نمونه هاي زيرين از اين واقعيت، حکايت مي کنند:
به چه مانند کنم در همه آفاق تو را                     هر چه در وهم من آيد تو از آن خوبتري
                                                     
  يا
آخر چه بلايي تو که در وهم نيايي                         بسيار بگفتيم و نکرديم بيانت

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 1 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) تابستان و پاييز 1379; 43(176-175):1-23.
 
حكايت مرد آويزان در چاه: بررسي پيشينه يكي از تمثيلات كليله و دمنه
 
باقري مهري*
 
* گروه آموزشي فرهنگ و زبانهاي باستاني دانشگاه تبريز
 
 

تمثيلها و داستانهاي عبرت انگيز در ميان اقوام هند و ايراني از ديرباز رواجي خاص و نقش بسيار مهمي در امر تعليم و تربيت داشته است . بسياري از اين داستانها در مجموعه هاي داستاني از قبيل داستان حيوانات، مستقيما و مستقلا از منبعي هندي به طور کامل به فارسي برگردانده شده يا مورد اقتباس و تقليد قرار گرفته است و برخي ديگر به صورت تمثيل يا حکايت از متني هندي اخذ شده ، به طور پراکنده در متون ادبي فارسي به کار رفته است .مجموعه ادبيات اندرزي فارسي اندرزي فارسي را تشکيل مي دهد، مواعظ وصايا  اغلب، به صورت حکايات اخلاقي تمثيل وار بيان مي شود ....

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 2 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) تابستان و پاييز 1379; 43(176-175):25-62.
 
صفا باغي - جلوه اي ازميراث طبيعي
 
برادران شكوهي سيروس*
 
* گروه تاريخ دانشگاه تبريز
 
 

تبريز از ديرباز، از زمان سفر مارکوپولو به لحاظ داشتن باغها شهره آفاق بود. «اوزون حسن» و «سلطان يعقوب» آق قويونلو باغهاي «هشت بهشت» و «عشرت آباد» را احداث نمودند. و سلسله هاي بعدي و بزرگان واعيان شهر، دهها باغ بزرگ و کوچک نيز بر باغهاي موجود افزودند تازمان قاجاريه که مرحوم عباس ميرزا، نايب السلطنه در باغ «عشرت آباد» «باغ شمال» عماراتي نو انداخت و «باغ صفا» را در دامنه کوه سرخاب بر باغهاي موجود افزود. «باغ صفا» چنانکه از نامش پيداست، دامنه کوه «عون بن علي» - عينالي - و شمال کوي سرخاب را تفرجگاه کوي و شهر ساخت و به سبب برخورداري از قنوات «حسن پادشاه» و «شاه چلبي» و «خواجه علي بيگ» و باغهاي «توتستان» «باغ پسته» و«زردآلو» و باغ بزرگ و «جوان» که همه به نام «صفا باغي» خوانده مي شدند، به آن برتري خاصي بخشيد؛ چنانکه نادر ميرزا مي نويسد: «چون آن جايي به جهان کمتر بود» و يک سياح انگليسي بعد از ديدار باغ چنان واله و شيداي آن شد که چون نتوانست آن زيبايي را درنظم کشد به ناچار سروده اي را به نثر آورد که: «بوستان معطر، باغهاي زيبا و جويهاي روان را بنگر، آيا اينجا نقطه اي سکونت براي قهرمانان نيست؟ زمين به سان مخمل و هوا معطر است گويي گل سرخ سهمي از عطر خود را به آب جويبارها نثار کرده است». «باغ صفا» قريب به هفتاد سال از آغاز آبادان بود تا بر اثر زلزله و بي توجهي ها ، عمارتش فرو افتاد و هفتاد سال ديگر باغش گرفتار خزان روزگار شد. حدود سالهاي 1330 شمسي به تدريج زمينش تقطيع و تفکيک و بر خلاف ضوابط به معرض بيع وشري درآمد و ديري نکشيد که قسمتي از خيابان «سرباز شهيد»، «کوچه و گذر صفا باغي» و قسمتي از «قبرستان حسينيه» جايگزين باغ گرديد. تا جايي که امروز جز نام و خاطره اي از آن باقي نمانده است!

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 3 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) تابستان و پاييز 1379; 43(176-175):63-93.
 
تحليل اشغال و بيكاري و ارائه راه حلي مناسب براي بيكاري در ايران
 
بهشتي محمدباقر*
 
* گروه اقتصاد دانشگاه تبريز
 
 

بازار کار در کشور با نارساييهاي زيادي مواجه است که عدم استفاده از همه نيروي انساني و ضعف  ايمان به کار و وجدان کاري از آن جمله است. بررسي روند افزايش جمعيت و نيروي انساني کشور در دوره 1355-1375 بيانگر شکاف شديد بين عرضه و تقاضاي کار است و پيش بيني مي شود که اگر در زمينه ايجاد فرصتهاي اشتغال مولد اقدامهاي اساسي صورت نگيرد، در دوره 1378-1383 تعداد بيکاران کشور بسيار افزايش يابد.

شيوع انواع ديگر بيکاري از جمله: بيکاري فصلي، بيکاري ساختاري، بيکاري پنهان و همين طور وجود پديده کم کاري، از سويي، و اشتغال تعداد قابل توجهي از شاغلان دربيش از يک شغل، به دلايل متعدد، از سوي ديگر، همه وهمه دليلي بر اهميت معضل بيکاري در ايران است و ضرورت دارد اين مشکل اساسي و ملي، عالمانه مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد و راه حلهايي مناسب ارائه گردد.

نگارنده بر آن است تا ساختار اشتغال و بيکاري کشور در دوره 1355-1375 (و همين طور در دوره 1379-1383 با استفاده از ارقام لايحه برنامه سوم توسعه) را مورد بررسي قرار دهد و ضرورت جدي گرفتن اهميت بسيج عمومي براي کار و تلاش فراخور با نيازهاي توسعه کشور را تبيين کند.

اين تحقيق از نظر هدف، يک تحقيق کاربردي و از نظر جمع آوري آمار و اطلاعات وتجزيه و تحليل، يک تحقيق توصيفي محسوب مي گردد.

يافته هاي برجسته تحقيق مبين آن است که به طور کلي در دوره 1355-1375:

1-GDP در هر سال به طور متوسط 04/1 درصد رشد داشته در حالي که GDP سرانه در همين مدت سالانه 84/1 درصد افت داشته است.

2- بهره وري کار، سالانه97/1 درصد افت داشته است.

3- نه فقط افزايش جمعيت مصرف کننده بر جمعيت توليد کننده پيشي گرفته، بلکه گرايش جمعيت کل وجمعيت فعال به سکونت در مناطق شهري بوده است.

 4- شاغلان بخشهاي خدمات به طرز چشمگيري افزايش يافته است؛ به طوري که در نتيجه رشد 93 درصدي آن، از1،950 نفر در سال 1355 به 3،764 هزار نفر در سال 1375 بالغ شده است؛ و در اين مدت سهم بخش خدمات از اشتغال کشور از 9/30 درصد به 5/44 درصد رسيده است.

5- جذب شدن 1/74 درصد از دانش آموختگان سطوح عالي در بخش خدمات عمومي، اجتماعي و شخصي، نشان مي دهد که هنوز بخشهاي توليد کننده کالا براي تحصيلکردگان دانشگاهي جاذبه اي ندارد.

6- مشکل اساسي بيکاري در کشور عمدتا متوجه جمعيت جوان جوياي کار است، به طوري که «گروه سني 24-15» در سال 1375 نيمي از بيکاران را تشکيل مي دهد.

راه حل بيکاري در کشور منوط به اين است که نظام اقتصادي تبيين شود و سهم بري در جامعه متناسب با ايجاد ارزش افزوده تعيين گردد و با اتخاذ سياستهاي اقتصادي مناسب، راههاي برخورداري از امکانات جامعه (غير از ارزش افزوده) مسدود گردد. در اين صورت است که مي توان با تعريف دقيق مفهوم کار، نه فقط همه نيروي انساني را در راه توسعه به کار گرفت بلکه با اتخاذ سياست «يک شغلي»، در کنار پرداخت مناسب به عامل کار، فقر را نيز ريشه کن کرد و با افزايش بهره وري کار بر رشد اقتصادي تداوم بخشيد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 4 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) تابستان و پاييز 1379; 43(176-175):95-120.
 
اعمال مقدماتي در حقوق كيفري ايران
 
حبيب زاده محمدجعفر,فرهودي نيا حسن
 
 
 

عموما اجراي رفتارهاي آدمي خلق الساعه و ابتدا به سکون صورت نمي گيرد بلکه اجراي رفتار ابتدا در ذهن بشر نقش مي بندد و چنانچه شخص، مصمم به انجام آن گردد مقدمات اجراي آن را فراهم مي کند و در نهايت با آغازعمليات اجرايي، رفتار مورد نظر را نموده خارجي و عيني مي بخشد.

جرم نيز به عنوان يک رفتار بشري از اين قاعده مستثني نيست، اما آيا تمامي اين مراحل قابل تعقيب اند يا حقوق جزا از مرحله و زمان مشخصي حق مداخله و تعقيب مرتکب را دارد؟ به اجمال مي توان گفت که اصولا زمان مداخله حقوق جزا پس از شروع به عمليات اجرايي است و مراحل قبلي از حيطه عمل نظام جزايي خارج است.

از اين رو غير قابل مجازات بودن مرحله تهيه مقدمات يا انجام اعمال مقدماتي جز درموارد استثنايي در کليه نظامهاي کيفري به عنوان يک قاعده و اصل پذيرفته شده است.

تبصره 1 ماده 41 قانون مجازات اسلامي مصوب 1370 متضمن اين قاعده درنظام جزاي کشور ماست. ليکن ظاهر ماده 664 قانون موصوف، با قاعده و اصل مزبورمغايرت دارد.

 دراين مقاله تلاش شده است ضمن تبيين اعمال مقدماتي و ويژگيهاي آن و تئوريهاي موجود در اين زمينه، احکام مواد قانوني ياد شده از جهت و جود تعارض احتمالي ميان آنها و يا عدم آن مورد بحث و بررسي قرار گرفته، اعلام شود که علي رغم وجود تعارض ظاهري درمواد قانوني موبوط، اعمال مقدماتي درنظام کيفري ايران قابل مجازات نيست.

 

 

 
كليد واژه: عمل مقدماتي، عمل اجرايي، جرم، مجازات، شروع به جرم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) تابستان و پاييز 1379; 43(176-175):121-136.
 
آثار و پيامدهاي بارانهاي اسيدي درجوامع انساني
 
حجازي ميراسداله*
 
* گروه جغرافياي طبيعي دانشگاه تبريز
 
 

باران از جمله مهمترين نعمات الهي است که حيات و بقاي آدمي بدان وابسته است؛ چرا که بي وجود 536/31 کيلومتر مکعب باران سالانه، کره زمين به صحرايي لم يزرع بدل مي شود، اما امروزه در برخي از نقاط جهان، باران به پديده اي خطرناک تبديل شده است؛ براي مثال بر فراز نيروگاهها، کارخانه ها و وسايل نقليه موتوري، اب موجود در هوا با آلودگيهاي ناشي از سوختگي فسيلي (Sox , nox) ترکيب و باعث توليد اسيدهاي نيتريک و سولفوريک مي شود. مواد ياد شده بر اثر بارندگي، ماهيها و ديگر آبزيان را نابود مي کنند، بناهاي گوناگون از جمله بعضي از مشهورترين ساختمانهاي جهان را با مکش شعريه مورد سايش شيميايي قرار داده، از درون مي پوسانند؛ به جنگلها و مزارع آسيب مي رسانند و حتي سلامت انسانها را مورد تهديد قرار مي دهند.

معضل بارانهاي اسيدي و اثرهاي ناشي از آن براي نخستين بار در سال 1972 به هنگام برگزاري کنفرانس «محيط انساني» سازمان ملل متحد در شهر استکهلم، توسط دولت سوئد مطرح گشت. امروزه اين مساله يکي از مهمترين مشکلاتي است که همراه با رشد و گسترش تکنولوژيکي و شهرنشيني، فراروي. جوامع صنعتي قرار مي گيرد. در جوامع نيمه صنعتي از جمله ايران به دليل کمي صنايع و نيروگاهها و پراکندگي آنها در نقاط دور از هم، هر چند نمي توان موضوع بارانهاي اسيدي را از جمله زمينه هاي بحران ساز به حساب آورد، به دليل روند رو به گسترش جامعه و نياز صنايع مادر از قبيل فولاد و نفت به انرژي الکتريکي و نهايتا رشد روز افزون نيروگاههاي حرارتي به طور حتم در آينده اي نه چندان دور، حداقل در مناطق تمرکز چنين نيروگاههايي، احتمال بروز مشکلات مختلف ناشي از اسيدي شدن اتمسفر و بارش بارانهاي اسيدي بيشتر خواهد بود. در صورت بروز چنين پديده اي بايد سريعا اثرهاي منفي پديد آمده را بر روي آب، خاک و گياه، کنترل  کرد و زيانهاي آن را کاهش داد. بدين منظور، نخست بايد چگونگي پيدايش اين پديده را مطالعه و بررسي کرد تا اتخاذ روشهايي که به کاهش يا حذف شرايط و زمينه هاي لازم براي توليد بارانهاي اسيدي مي انجامد ميسر باشد.

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 9 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) تابستان و پاييز 1379; 43(176-175):229-256.
 
انواع بوروكراسي و توسعه فرهنگي: رويكردي وبري
 
گدازگر حسين*
 
* گروه علوم اجتماعي دانشگاه تبريز
 
 

مقاله حاضر درصدد است با ارائه يک ديدگاه نظري اهميت لزوم تناسب ميان ساختارهاي اداري، سياسي و فرهنگي  را به طور تئوريک نشان دهد. مباني نظري اين مقاله، محل تقاطع دو حوزه بسيار معروف جامعه شناسي ماکس وبر، يعني جامعه شناسي فرهنگ و جامعه شناسي سياسي اوست. بنابراين، با بيان ويژگيها و انواع ساختارهاي سياسي – اجتماعي و ارتباط تنگاتنگ آنها با ساختار اداري، نگارنده به بررسي ارتباط متقابل ميان آن ساختارها و توسعه فرهنگي مي پردازد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 10 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) تابستان و پاييز 1379; 43(176-175):257-289.
 
كاربرد دو بعد عيني و ذهني مدل همخواني فرد – محيط P-E) Fit) در استرس معلمان تبريز و بازتابهاي آن در عوارض جسمي و رواني آنان
 
گروسي فرشي ميرتقي,طباطبايي سيدمحمود
 
 
 

استرس براساس ديدگاههاي مختلفي مورد بررسي قرار گرفته است. يکي از اين ديدگاههاي مدل همخواني فرد – محيط است که از مهمترين ديدگاههاي موجود مي باشد. در اين تحقيق سعي شده است اين مدل در ميان معلمان تبريز به کار گرفته شود، تا نکويي بر ارزش آن مورد ارزيابي قرار گيرد.

به اين منظور 976 نفر از معلمان مقاطع مختلف تحصيلي (656 نفر زن و 330 نفر مرد) پرسشنامه محقق ساخته اي را تکميل نمودند. علاوه بر آن مديران مدارس انتخابي نيز 196 پرسشنامه راجع به معلمان تکميل نمودند. نتايج به دست آمده حاکي است که ناهمخواني معلمان با محيط شغلي تاثير قابل ملاحظه اي در فشار رواني و عوارض جسمي و رواني آنان دارد. علاوه بر آن، اين بررسي نشان مي دهد که اظهارات مديران در مورد عدم همخواني فردي – محيطي معلمان با اظهارات خود معلمان تفاوت بارزي دارد و ديدگاههاي متفاوتي را در اين زمينه نشان مي دهد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 6 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) تابستان و پاييز 1379; 43(176-175):137-162.
 
نقش نفت در جنگ عراق عليه ايران
 
شيخ نوري محمدامير*
 
* گروه تاريخ دانشگاه تبريز
 
 

دولت عراق در 17 سپتامبر 1980 (31 شهريور 1359) عهد نامه مرزي و حسن همجواري 1975 بين ايران و عراق را به طور يک جانبه لغو کرد و تجاوز خود را به خاک ايران آغاز نمود، اما تجزيه خوزستان و الحاق آن به  عراق همانند ساير آرزوهاي رهبران عراق هرگز تحقق نيافت. هدف اين مقاله، بررسي نقش نفت در اين تهاجم مي باشد که با توجه به ارزش افزاينده آن مورد مطالعه قرارگرفته است. بطوري که استان خوزستان به علت دارا بودن ذخاير نفتي فراوان همواره مورد نظر دولتهاي حاکم در عراق و حاميان استعماري آن بوده است.

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 2 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) بهار 1379; 43(174):35-58.
 
تحليل جامعه شناختي تهاجم فرهنگي
 
بني فاطمه حسين*
 
* گروه آموزشي جامعه شناسي دانشگاه تبريز
 
 جيره خواران آن تلقي مي کند. اين تفکر با پيشرفت تکنولوژيهاي مدرن به ويژه در بخش ارتباطات، جلوه گسترده و جهاني به خود گرفته، چهره ديگري از سلطه امپرياليسم فرهنگي به شمار مي رود. امپرياليست هاي فرهنگي در تحقق اهداف خود يعني نفود و سلطه فرهنگي به سه شيوه متوسل مي شوند: شيوه تعليمي، شيوه ارتباطي- خبري و شيوه تبليغي؛ و براي هر يک از شيوه هاي مذکور ابزارها وشيوه هايي را به کار مي گيرند که قابل انعطاف اند. در واقع امروزه، ديگر شيوه هاي نظامي، اقتصادي وسياسي به اندازه شيوه هاي فرهنگي کارآيي ندارد؛ شيوه هايي که قادرند در صورت موفقيت، از طريق روش بسيار زيرکارانه اي راه سلطه سياسي و اقتصادي و در صورت ضرورت، حتي سلطه نظامي را هموارتر سازند.

امپرياليست هاي فرهنگي امروز، به سبب پيشرفت در تکنولوژي مدرن و عقب نگه داشتن اقتصاد ساير ملل بخصوص کشورهاي جهان سوم، از طريق مبادله نابرابر، به جاي حمله بر جان و خاک آنان حمله خود را بر فرهنگ آنان متمرکز نموده اند؛ زيرا معتقدند براي تسلط بر ملتي در درجه نخست بايد فرهنگ آنان را گرفت. ضمن توجه به موارد مذکور و پرداختن به منشا ويژگيها و تاريخچه تهاجم فرهنگي سعي شده است اثرهاي تهاجم فرهنگي در زمينه هاي زير مورد بررسي قرار گيرد:

- در قلمرو اجتماعي (سست شدن نهاد خانواده، افزايش ميزان طلاق، فساد و ابتذال، تضاد بين نسلها، نا امني و ايجاد عدم اعتماد در مردم)

- در ابعاد سياسي (ناسيوناليسم، سکولاريسم، بوروکراسي زايد و ميليتاريسم)

- در ابعاد فرهنگي (نظام آموزشي وابسته، فراموشي ارزشهاي خودي، مسخ و اضمحلال هويت فرهنگي، ايجاد از خود بيگانگي در مردم از طريق سست کردن اعتقادات و ايمان مردم، بي ارزش ساختن ارزشهاي اخلاقي جامعه و ...)

در پايان مقاله با توجه به بررسيهاي انجام شده در متن، راه حل هايي که از طريق آنها مي توان تهاجم فرهنگي را به تبادل فرهنگي سوق داد، ارائه شده است.

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 3 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) بهار 1379; 43(174):59-85.
 
مدخلي بر رمزشناسي غزلهاي مولانا
 
پورنامداريان تقي,مشتاق مهر رحمان
 
 
 

مولانا همه اشعار خود را بعد از آشنايي با شمس سروده است. غزليات را بعد از نخستين روزهاي آشنايي تا آخرين شب زندگي و مثنوي را در ده پانزده سال آخر عمر و در اوج  سالهاي پختگي و کمال روحي و معنوي.

اگر چه اين هر دو کتاب در تبيين و توضيح جهان بيني و ديدگاههاي عرفاني و اخلاقي خاص مولانا و حسب حال وسر دلدادگي اوست، مثنوي از وضوح و دقت و صراحت بيشتري برخوردار است؛ چرا که حاصل تفکر و تامل و هوشياري است. بعضي از ابيات مثنوي که مي توان آنها را غزلهاي مثنوي ناميد و اغلب ابيات غزليات و ترجيعات، به لحاظ حال سراينده در موقع پديد آوردن غزلها و ماهيت و نفس مسايل و مباحث مطرح شده در آن ابهام بيشتري دارند  تا جايي که فهم مقصود او را با دشواري همراه مي سازند. براي درک اين ابهامها، خواننده بايد به حالات روحي و تجارب عرفاني و هيجانهاي عاشقانه شاعر نزديک شود و با او همدلي کند و مشکلات متن را که غالبا به بيان رمزي آن مربوط مي شود به ابيات صريحتر و آثار ديگر او عرضه کند تا به کمک آنها، ابهام غزليات را تا حد ممکن بر طرف سازد.

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 9 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) بهار 1379; 43(174):193-206.
 
سيري در ديوان اشعار امام خميني (ره)
 
مهدي پور محمد
 
 
 

امام خميني (ره) بي شک يکي از شخصيتهاي کم نظير و تاثيرگذار دوران معاصر بود با خصايص منحصر به فرد و ابعاد وجودي گوناگون. اين نوشته گامي کوچک در معرفي اجمالي بعد ادبي و سيري در ديوان اشعار ايشان مي باشد. بخش عظيم اشعار حضرت امام، غزلهاي عارفانه است که از حيث سبکي اغلب تحت تاثير غزلهاي خواجه حافظ مي باشد. امام خميني با بهره گيري وسيع از اصطلاحات عرفاني در دوراني که اين اصطلاحات از سوي برخي متشرعين مورد هجمه و در معرض تهمت بود، جاني تازه به عرفان بخشيد و موجب تبرئه و احياي عرفاي راستين گرديد و از سوي ديگر به جهت شخصيت الهي و قابل ستايش خود و روي آوردن به عرفان حماسي، پويا و حرکت آفرين که به پيروزي و هدايت مقتدرانه انقلاب اسلامي در جهان منجر شد، عرفان اسلامي را از کنج انزوا و جنبه شخصي و دروني صرف بيرون آورد و آنرا با مفاهيم متعالي خود در سطح جامعه عموميت داد که آثار و برکات اين انديشه بزرگ نه تنها در ايران بلکه در ميان مسلمانان مبارز کشورهاي ديگر بوضوح جلوه گر است.

شعر امام بازتاب احساسات، عواطف و افکار او و متعلق به لحظات خلوت و انس با خداست؛ در آيينه شعر امام صفاي دروني عرفاني راستين، آرامش قلبي مومنين و اميد به آينده اي عاري از ظلم و بي عدالتي را مي توان حس کرد.

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 8 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) پاييز 1382; 46(188):157-180.
 
شعر (موج نو) و شعر (حجم‌گرا)ي معاصر فارسي
 
حسين پور علي*
 
* گروه ادبيات فارسي دانشگاه كاشان
 
 در دهه چهل قرن شمسي حاضر جريان جديدي در شعر معاصر فارسي ظهور كرد كه به دليل گسست كامل از جريانهاي شعري پيش از خود و به سبب غرابتي كه در انديشه‌ها و اشعار بانيان و شاعران آن وجود داشت، به (موج نو) مشهور شد، و پس از گذشت مدتي كوتاه، با تغييراتي اندك، در هيأت (شعر حجم‌گرا) نمودار شد. اين جريان در مقايسه با جريان شعر (سنت‌گرا) شعري بود (سنت‌گريز) يا حتي (سنت ستيز) بود و در مقايسه با جريان (شعر نو يا نيمايي)، مدرن مي‌نمود چنان كه شعر (نو)ي نيمايي پيش از خود را نيز (كهنه) مي‌انگاشت. همچنين در قياس با (شعر متعهد و ملتزم) كه طرفدار نظريه (هنر براي مردم) بود و شعر را وسيله مي‌دانست نه هدف، اين جريان شعري هوادار نظريه (هنري براي هنر) بود و در جستجوي دستيابي به (شعر محض يا ناب) به غير متعهد بودن شعر تاكيد داشت. به همين دليل، (جامعه‌گرايي) و (محتوا گرايي) كه از اصول جريان شعر نيمايي بود، در اين جريان جايگاهي نداشت، و (فردگرايي) اساس كار را تشكيل مي‌داد. در يك كلام، در اين جريان با شاعراني روبرو هستيم سنت ستيز، تعهد گريز، رويگردان از جامعه‌گرايي و محتواگرايي، و مدعي شعر مدرن و طرفدار شعر محض كه از هر قيد و بند فكري، اجتماعي، اخلاقي و ادبي آزاد باشد.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  11:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها