0

بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 1 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) بهار 1384; 48(194):1-22.
 
برهان چرخه ‏ای افلاطون در فايدون در اثبات بقای نفس پس از مرگ
 
قوام صفري مهدي*
 
* گروه فلسفه دانشگاه تهران
 
 

برهان چرخهای افلاطون در فايدون در اثبات بقای نفـس پـس از مرگ با محوريت «آمـوزه‏ای کهن» در باب «چرخه زايشهای متوالی» و با توسل به اصل پيدايش ضد از ضد، که در فرهنـگ يونانـی از زمان هسيـودوس تا افلاطـون وجـود داشـته است، با بيانی اسطـورهای – فلسفی اقامه مي‏شود. اين برهان، به رغم ايرادهايش، برهانی است که افلاطون آن را به مثابه گام نخست ديالکتيک مربوط به اثبات جاودانگـی نفس تلقـی مي‏كند و معتقـد است اجمالا بقای پس از مرگِ نفس را اثبات میکند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 2 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1382; 46(189):17-38.
 
شگردهاي داستان پردازي در بوستان
 
غلام محمد*
 
* دانشگاه تربيت معلم تهران
 
 يکي از راههاي شناخت ادبيات داستاني سنّتي فارسي, بررسي آن با شيوه هاي علمي جديد و اعمال تحليل هاي ساختارگرايانه بر روي متون روايي است. نتيجة کار بست چنين شيوه هايي, علاوه بر احياي سنّت هاي داستاني قديم, به شناخت هر چه بيشتر ساختار روايي متون و کشف شگردهاي اصلي داستان پردازي نويسندگان و تبيين نقاط قوت و ضعف آثار آنها منجر مي¬شود.
در مورد لفظ و معناي اشعار سعدي, شارحان و محقّقان مباحث فراواني مطرح کرده اند اما دربارة تکنيک داستان پردازي او کمتر مطلب در خور توجهي يافت مي شود. اين مقاله کوشيده است تا نخست همة حکايات بوستان را با توجه به تعاريف مشخص و کمّي, بررسي نمايد. آنگاه با عنايت به عنصر تشکيل دهندة ساختار حکايات (اعم از تعداد حوادث, تعداد اشخاص, نتيجه گيري پايان حکايات و ... ) به تفکيک و طبقه بندي آنها بپردارد. با اعمال شيوه اي که به تسامح مي توان آن را "ريخت شناسي" ناميد, پنج الگوي روايي حاصل شده است که غالب حکايات سعدي در اين الگوهاي پنجگانه جاي مي گيرد و سعدي با توجه به کليشه هاي روايي مضبوط در ذهن خود, به تکميل و تتميم حکايات و گاه گسترش و تجديد آنها دست زده است.
بحث در جنسيت اشخاص, طبقة اجتماعي اشخاص, کم و کيف حضور اشخاص, شخصيت هاي واقعي و تمثيلي, نقد شيوه هاي روايت و انواع گفت و گو در بوستان سعدي, از ديگر مطالبي است که در اين مقاله مورد توجّه قرار گرفته است.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 1 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1382; 46(189):1-16.
 
توبه در ايران باستان
 
فكري ارشاد جهانگير*
 
* دانشکده زبانهاي خارجي دانشگاه اصفهان
 
 از متون ايرانيان باستان چنين برمي آيد, که هر گاه شخصي عملي خلاف اخلاف يا شرع مرتکب مي شد, به عنوان کفارة گناه خود بايد به يک اقدام سودمند اجتماعي قيام مي کرد تا روح خود را از عقوبت آن گناه و عذاب دوزخ رهايي بخشد و بدين ترتيب ضمن پالودن روان خود, به آرامش ابدي در آن دنيا نيز دست يابد. از آنجا که "توبه" جنبة شخصي داشت, بايد اعتراف به گناه توسط شخص گناهکار و در زمان حيات خودش در اين دنيا انجام مي گرفت, ولي با گذشت زمان بنابر دلايل گوناگون به افراد اجازه داده شد, به جاي ديگري, مراسم اقرار به گناه و توبه را به جا بياورند و کفارة گناه را که کم کم به اظهار ندامت و پشيماني صرف محدود شده بود, به نيابت از طرف فرد خطاکار به عهده بگيرند. همچنين بعدها نوعي از خريد گناه نيز در ايران مرسوم گرديد و سرانجام اگرچه نيت اصلي "توبه" همچنان پاک و منزه پا برجا ماند ولي راههاي جبران گناه در طي قرون دچار دگرگوني شد.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1382; 46(189):81-114.
 
شاعر شعله ها (پژوهشي درباره فصيحي هروي و شعر او)
 
دهقاني محمد*
 
* گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران
 
 فصيحي هروي از شاعران نيمه اول قرن يازدهم هجري است. وي در سال 987 هجري قمري در بخارا به دنيا آمد و در سال 1049 در هرات درگذشت. وي از پيشروان سبک هندي بوده, در سرايش قصيده و غزل تحت تأثير شاعران قرن ششم به بعد, بويژه انوري و خاقاني و سعدي و حافظ, است. شعر او در مجموع ساده و حالتي ميانه سبک عراقي و هندي دارد. وي را, اگرچه در انواع شعر طبع آزمايي کرده است, بايد از استادان غزلسرايي در دوره خود شمرد. غزل هاي فصيحي مملو است از نازک خيالي و مضمون پردازي هاي غريب, اما نه به آن شدتي که در سبک هندي ديده مي شود. گاهي غزلياتي از او مي بينيم که در سادگي و زيبايي نظير بهترين غزل هاي سبک عراقي است.
زبان شاعر در اين گونه غزل ها شفاف و سعدي وار و به اصطلاح سهل ممتنع است.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 6 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1382; 46(189):115-131.
 
... جور ديگر بايد ديد
 
بهين بهرام*
 
* دانشگاه تربيت معلم آذربايجان
 
 تلقي ادبيات به عنوان هنري برآمده از کاربرد زيبايي شناختي زبان و موضوع تکرار پذيري اثر هنري همچنان به صورتهاي مختلف مورد بحث مجامع دانشگاهي است, پيامد اين تلقي, رواج نگرش ابهام آميز نسبت به هنر است که در عين فقدان توجيه روشن درباره آن, خود تبديل به عاملي مي شود براي تفکيک و تمييز آنچه "هنر" است و ناشناخته, ابهام آميز و متعالي از آنچه "غير هنر" است و معلوم و کم ارج. در اين تقسيم بندي گاه کل جهان هستي در برابر هنر قرار مي گيرد و با نگاهي تحقيرآميز بدان نگريسته مي شود, اين تلقي که در فرهنگ بشري پيشينه ديريني دارد, به فراخور زمان نيازمند تأمل و تجديد نظر است. اين مقاله درصدد چنين تأملي است و در ضمن آن, اين نکته مورد بحث قرار مي گيرد که براي اين ديگر گونه ديدن رابطه جهان و هنر بايد ابهام موجود در هنر به کل جهان هستي تعميم داده شود.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) پاييز 1382; 46(188):83-105.
 
رمانتيسم اروپا و شعر نو پارسي
 
پورعلي فرد اكرم*
 
* گروه زبان انگليسي دانشگاه تبريز
 
 اين مقاله به بررسي چگونگي تاثير شعر رمانتيك اروپا بر روند پيدايش و تكامل شعر نو پارسي مي‌پردازد. تاملي بر اشعار نيما يوشيج به عنوان پايه‌گذار شعر نو پارسي و چند تن از نوپردازان پس از او نشان مي‌دهد كه شعر رمانتيك اروپا تاثير عميقي بر ابعاد مختلف شعر نو پارسي نهاده است. هوگو، دوموسه، گوتيه و ديگران در شعر فرانسه و وردزورث، كلريج، شلي و ديگر رمانتيكهاي انگليس براي شكستن قالبهاي صوري و مفهومي نئوكلاسيك تغييراتي را در شعر لازم مي‌ديدند تا به وسيله آنها بتوانند شعر را از خمودگي در محتوي، قالب و زبان در‌آورند. نيما آن تغييرات را در شعر كهن پارسي به كار گرفت و به ديگران هم معرفي كرد. در اين مطالعه بازتاب چند اصل شعر كهن پارسي به كار گرفت و به ديگران هم معرفي كرد. در اين مطالعه بازتاب چند اصل شعر رمانتيك اروپا در آثار منظوم نيما، توللي، فرخ‌زاد، نادر پور و اخوان مورد بررسي قرار گرفته است تا بيانگر عمق تاثير شعر دوره رمانتيك اروپا بر پيدايش و رشد شعر نو پارسي باشد.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) بهار 1384; 48(194):113-133.
 
سهروردي و استمرار ولايت در تمام زمانها
 
پوربهرامي اصغر*
 
 
 

مقاله حاضر گزارشي پيرامون مهدويت و استمرار ولايت از ديدگاه سهروردي است. براي اين منظور نخست تقريرهاي سه‌گانه از مهدويت بيان مي‏شود و بر مبناي اين تقريرها سير تاريخي اين مسئله در فلسفه اسلامي مورد بررسي قرار مي‏گيرد. سپس از طريق بيان آراي سهروردي پيرامون نبوت و ولايت و استدلالهاي وي در اثبات وجوب و استمرار ولايت در تمام زمانها، روشن مي‌شود كه تقرير او از مهدويت، تقريري نزديك به تقرير عرفا از اين اعتقاد است. در نهايت از ضرورت اعتقاد به استمرار ولايت و فايده تشريعي و تكويني ولي در فلسفه سهروردي نيز بحث خواهد شد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 6 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) بهار 1384; 48(194):135-168.
 
گناه اوليه
 
توكلي غلام حسين*
 
* گروه فلسفه دانشگاه اصفهان
 
 

آموزه گناه اوليه جزو آموزههای رسمی مسيحيت و مورد تایید کليسای کاتوليک است که کالون و لوتر، سردمداران نهضت اصلاح، نيز بر آن صحه و تاکید گذاشتهاند. مفاد اصلی اين آموزه آلودگی نوع انسان است.

اين آموزه توجيهی براي ايده نجات‏بخشي مسيح است.برای ايده نجات بخشی مسيح، حاميان آمـوزه در حمايت از آن به کتاب مقدس و به ويژه نوشتههای پولس رسـول استناد مـیکنند. بزرگترين پشتيبان و معمار اين آموزه قديس آگوستين (قرن چهاردهم ميلادي) است، اما از همان اوائل مخالفان، اين ايده را غيرمعقول و غير قابل دفاع دانسته و آن را مورد هجوم قرار میدادند. شاخصترين مخالف آن پلاگيوس متفکرهم عصر آگوستين است. پس از وی نيز مخالفتها ادامه داشته و در عصر جديد دامنه اين مخالفتها گسترش بيشتری يافته است؛ اما دستگاه مسيحيت طی شوراهای مکرر و متعددی مثل شورای کارتاژ، شورای اورانژ و شورای ترنت، پيوسته آموزه را مورد تاکید قرار داده و مخالفان را به ارتداد و انحراف محکوم نموده است. اين مقاله فرايند شکلگيری آراي مخالفان و موافقان و سير تاريخی آموزه را پي میگيرد، تا بستري براي پژوهشهاي تخصصي در اين زمينه فراهم سازد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 4 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) بهار 1384; 48(194):75-112.
 
فلسفه اسلامی و ايده‏آليسم
 
حسامي فر عبدالرزاق*
 
* گروه فلسفه دانشگاه بين المللي امام خميني (ره)
 
 

ايده‏آليسم در قلمرو فلسفه، به دو معناي مهم به كار مي‏رود: يكي ايده‏آليسم عيني يا مابعدالطبيعي كه در برابر طبيعت‏گرايي قرار مي‏گيرد و ديگري ايده‏آليسم ذهني يا معرفت‏شناختي كه در برابر رئاليسم معرفت‏شناختي قرار مي‏گيرد. ايده‏آليسم در معناي نخست عبارت است از قول به تقدم روح بر ماده يا اصالت روح و وجود وهمي جسم و در معناي دوم حاكي از نفي وجود مادي متعلقات شناخت حسي است. فيلسوفان اسلامي در حوزه مابعدالطبيعه قايل به ديدگاه سومي ميان ايده‏آليسم عيني و طبيعت‏گرايي‏اند. آنها از يك سو وجود ماده را واقعي مي‏دانند و از سوي ديگر در آراي برخي از ايشان چون سهروردي و ملاصدرا وجود جهان مـثل (البته با اختلاف تقرير با افلاطون) پذيرفته مي‏شود. ديدگاه فلاسفه اسلامي در حوزه معرفت‏شناسي ديدگاهي رئاليستي است و در آن ايده‏آليسم ذهني رد مي‏شود. مواجهه اين فيلسوفان با ايده‏آليسم ذهني ابتدا به صورت نقد سفسطه و بعدها در دوره معاصر، به ويژه در آثار مرحوم علامه طباطبايي و استاد شهيد مطهري و آيت ا... مصباح يزدي، به صورت نقد سفسطه و انديشه ايده‏آليستي و همچنين دفاع از مباني رئاليستي فلسفه اسلامي در قلمرو شناخت ظاهر مي‏شود.

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 1 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1383; 47(193 (ويژه نامه ادبيات)):1-34.
 
آرايش و آفرينش واكي، شيوه اي بديع در آفرينش هنري (بر پايه ديوان خاقاني)
 
كرمي محمدحسين*
 
* گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شيراز
 
 

شاعران از شيوه هاي گوناگوني براي آفريدن مضامين و آراستن کلام خويش بهره برده اند و سخن شناسان و ناقدان کوشيده اند که اسباب و ساز و کار اين زيباييها را بيابند؛ بر آنها نامي بنهند و برايشان قواعدي وضع نمايند. شگفت است که يک نوع برجسته، زيبا و پرکاربرد از ظرايف ادبي که در نخستين اشعار بازمانده فارسي، به وسيله رودکي به کار گرفته شده، همچنان تا امروز، بي نام و نشان باقي مانده است. اين آرايه اختصاص به مواردي دارد که شاعران با هر کدام از حروف الفبا به طور مجزا يا با جدا کردن حرف يا حروفي از کلمه، برجستگي ويژه اي بدان بخشيده اند و بدين وسيله مفاهيمي عالي را لباسي آراسته پوشانده اند. از ميان انواع فراوان آن در سالهاي اخير يک نوع آن را بازي با حروف يا بازي با واژگان خوانده اند؛ در حالي که فقط به آن يک نوع کم ارزش مي توان عنوان «بازي» داد و اکثر قريب به اتفاق آنها، مضمون آفريني هاي شگرفي هستند که با آراستگي خاصي ارائه شده اند و ارتباط چنداني نيز با بچه بازي با حروف يا بازي با واژگان خوانده شده، ندارند. لذا براي نخستن بار به طور ويژه به بررسي اين نوع هنري پرداختيم و عنوان آرايش و آفرينش واکي را براي آن برگزيديم.

در اين مقاله اغلب ابيات واج آراسته خاقاني که غالبا زيبايي شگفت انگيزي دارند و برخي از ابيات هنرمندانه شاعران ديگر، مورد بررسي و تحليل قرار گرفته است و در رهگذر بيان زيباييها، سعي شده که گره مفاهيم ابيات نيز گشوده گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 3 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1383; 47(193 (ويژه نامه ادبيات)):55-68.
 
تصحيح دو واژه از قصيده «حرز الحجاز» خاقاني
 
نيك منش مهدي*
 
* گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه رازي کرمانشاه
 
 

سير پژوهش درباره شعر و انديشه خاقاني به ويژه در دو دهه اخير رو به رشد بوده است؛ با اين وجود شعر و شاعر ديرآشناي سده ششم ه ق. همچنان پژوهشهاي بسياري را مي طلبد. از جمله ضروري ترين تحقيقات در مسير خاقاني پژوهي، ارائه تصحيحي پاکيزه تر نسبت به دو تصحيح ارزنده - اما نيازمند بازنگري – از استاد علي عبدالرسولي و دکتر ضيا الدين سجادي است.

اين مقاله مي کوشد تا دو واژه «خفتند» و «کاها» را در دو بيت زير از قصيده مشهور حرزالحجاز خاقاني مورد بررسي و تحليل قرار دهد و دلايل خود را در ترجيح تصحيح اين دو واژه به «جفتند» و «طاها» اقامه کند:

- عقل و جان چون يي وسين بر در ياسين خفتند               تن چو نون کز قلمش دورکني تا بينند

- خاک مشکين که ز بالين رسول آورده است                  حرز بازوش چو الکهف و چو کاها بينند

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 4 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1383; 47(193 (ويژه نامه ادبيات)):69-94.
 
جمال الدين محمد عبدالرزاق اصفهاني، شاعري در كشاكش بوده ها و بايدها
 
مشتاق مهر رحمان*
 
* گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تربيت معلم آذربايجان
 
 

قرن ششم، گويي عصر شاعران متلون و متزلزل و بي بهره از پشتوانه هاي قابل اتکاي اجتماعي، اقتصادي و فکري و عقيدتي است. اين شاعران نه مثل برخي از اسلاف خود – مانند رودکي و عنصري – از صله ها و حاتم بخشي هاي بي پايان ممد وحانشان برخوردارند و نه مثل بعضي از اخلاف کريم طبع و بلند نظر خود – همانند عطار و مولانا – به دور از محيط دربار، در پي کشف و تجربه آفاق و قلمروهاي ناشناخته انساني، هنري و سخنوري اند.

جمال الدين عبدالرزاق اصفهاني، يکي از نمونه هاي بارز شاعران اين دوره است. او هم دل در گرو معتقدات ديني و ارزشهاي اخلاقي دارد و هم در اثر ناگزيري يا فزون طلبي، عملا آنها را ناديده مي گيرد. هم مدح و غزل مي سرايد و هم خود را به سبب سرودن آن ملالت مي کند. هم از حکمت و معرفت نشان دارد و هم آثار تزلزل و تلون در وجنات سروده هايش هويداست و اين همه، چنان نيست که بتوان آن را به تنوع طلبي و عادت گريزي ذاتي شعر و هنر نسبت داد و دامان شاعر را از اتهام آلودن گوهر هنر به هوسها ونيازهاي حقير، مبرا دانست؛ اما در عين حال نبايد فراموش کرد که شعر اين دسته از شاعران، بيش از آنکه سند تغير احوال و بي ثباتي شخصيت آنان باشد، آينه بي غبار روزگاراني است که در آن مسندنشينان ناسزاوار حکم مي رانند و جريان شعر و هنر را بر بستر هوسها و اميال خام خود به هر سو مي کشانند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 5 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1383; 47(193 (ويژه نامه ادبيات)):95-130.
 
حجاب عرفاني در معارف بهاء ولد و مثنوي مولوي
 
مشرف مريم*,حيدرزاده سردرود حسن
 
* گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

کتاب «معارف» تنها اثر باقي مانده از بها ولد، محمد بن حسين خطيبي بلخي، پدر مولانا است. بها ولد و اثرش «معارف» در طول تاريخ مورد بي توجهي اديبان و دوستداران عرفان و ادبيات بوده است. ولي امروزه عرفان صادقانه و ساده و ناب و بي لفظ بازي او مورد توجه بيش از پيش ايرانيان و محققان وعرفان دوستان غربي واقع شده است. اين کتاب بر خلاف آنچه از نامش تصور مي شود، مجوعه منظمي از انديشه ها و عقايد نيست بلکه حاوي مجموعه اي پراکنده و نامنظم از افکار، بيان روياها، تصورات، تعمق در معني و تفسير برخي آيات قرآني و تاويل عرفاني آنها، تفکر در مورد مسائل کلامي چون جبر و اختيار و... و گاهي گلچيني از مواعظ و خطابه هاي اوست که بدون هيچ ترتيب موضوعي توسط خود او يا ديگران کنار هم جمع شده و بعدها نام «معارف بها ولد» به خود گرفته است. عرفان او، عرفان مثبت و جمع گرا (صحبت) و به دليل تاکيد بر انس و جمال و معيت مهرآميز الهي مبتني بر احساس شادي ومسرت و مزه (در برابر عرفان متکي بر زهد و خوف) است. حجاب يکي از مقوله هاي عرفاني مطرح شده در اين کتاب است. در اين مقاله ابتدا حجاب عرفاني را با توجه به اقوال متقدمين صوفيه تعريف کرده و سپس انديشه هاي بها ولد را در اين مورد به تفصيل بررسي نموده و آن گاه بازتاب انديشه هاي بها ولد را در مثنوي نشان خواهيم داد.

 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 6 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) زمستان 1383; 47(193 (ويژه نامه ادبيات)):131-152.
 
سه منظومه گويشورانه در شعر معصر
 
جلالي پندري يداله*
 
* گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاه يزد
 
 

سرودن شعر به گويشهاي محلي در شعر کلاسيک فارسي گستردگي چنداني نداشته و شاعران همواره اشعار خود را به زبان فارسي دري که زبان معيار شعر فارسي به شمار مي آمده، مي سروده اند. اگر از فهلويات بابا طاهر بگذريم، درگلستان سعدي و مثلثات او و همچنين در ديوان حافظ ابيات اندکي به گويش قديم شيراز مي توان ديد. در شعر معاصر فارسي، استفاده از شعر گويشورانه بيشتر در ميان شاعران کلاسيک معاصر و به عنوان نوعي «تفنن» ديده مي شود اما در سال 1306 نخستين کوشش در پيوند دادن اشعار عاميانه با شعر گويشورانه به وسيله ملک الشعرا بهار انجام گرفت و بعدا در سال 1332 شاملو با سرودن منظومه «پريا» کوشش بهار را به اوج رساند. منظومه «قصه دختراي ننه دريا» چند سال بعد سروده شد و فروغ فرخزاد با تاثيرپذيري از شاملو منظومه «به علي گفت مادرش روزي» را درفاصله سالهاي 38 تا 42 سرود. هر سه منظومه داراي پيامهاي اجتماعي براي مخاطبان بزرگسال بودند اما بعدا برخي از آنها به سبب زبان گويشورانه و لحن کودکانه اي که در آنها وجود داشت در زمره ادبيات کودکان نيز به شمار آمدند.

در اين مقاله پس از بحث درباره سابقه شعر گويشورانه به بررسي سه منظومه مزبور پرداخته مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی

 2 : نشريه دانشکده ادبيات و علوم انساني (تبريز) پاييز 1383; 47(192):17-50.
 
زمان گذران در نگاه بيقرار خيام
 
حسام پور سعيد,حسن لي كاووس
 
 
 معماي پيچيده هستي، همواره، همچون رازي سر به مهر، كنجكاوي آدمي را برانگيخته و او را در درازناي زمان به خود مشغول داشته است. انديشمندان جهان، با درنگ در اين معماي مبهم، هر كس به شيوه‌اي، پندارهاي خويش را بازگفته است. حكيم عمرخيام نيشابوري از انديشه‌ورزان نامدار ايراني‌ست كه در سروده‌هاي اندك خود، پرسشهايي ژرف و شگرف در انداخته و براي آسودن شدن از دست اين پرسشهاي جانگزاي بي‌پاسخ راههايي را پيش نهاد و بازگفته است.
ژرفاي انديشه خيام را از عمق همين درنگها، پرسشها و ترديدهاي بنيادين مي‌توان دريافت و شخصيت او را از لابه‌لاي همين سؤالات جسارت‌آميز مي‌توان بازشناخت. او وقتي در گذر پرشتاب زمان، ناخرسند، به حيرتي آميخته به بدبيني دچار مي‌شود، به اين باور مي‌رسد كه هيچ چيز "حقيقي‌تر" از "دمي" كه در آن به سر مي‌برد و لحظه‌اي كه در آن نفس مي‌كشد، نيست. پس بهترين راه زندگي را براي خود و ديگران در آن مي‌بيند كه اين دم را غنيمت بشمارند و فرصت خود را بيهوده از دست ندهند و آشكارا سفارش مي‌كند كه:
چون بوده گذشت و نيست نابود پديد
خوش باش، غم بوده و نابوده مخور
با توجه به اين كه مضمون "غنيمت شمردن فرصت" و "زيستن در حال" از مضمونهاي بنيادين رباعيهاي خيام است، در اين نوشته كوشيده شده است تا اين موضوع به اندازه توان، بررسي شود.
 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391  10:47 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها