پاسخ به:بانک مقالات زبان و ادبیات فارسی
2 : ادب پژوهي بهار و تابستان 1388; 3(8-7):27-49. |
|
نقد روايت شناسانه مجموعه «ساعت پنج براي مردن دير است» بر اساس نظريه ژرار ژنت |
|
طاهري قدرت اله*,پيغمبرزاده ليلاسادات |
|
* دانشگاه پيام نور |
|
اين پژوهش به تحليل ساختاري داستان هاي کوتاه اميرحسن چهل تن با تاکيد بر نظريه ژرار ژنت، نظريه پرداز فرانسوي مي پردازد. ژنت با کتاب گفتمان روايي خود، نقش بسزايي در شناخت روايت داشت. تلاش او در زمينه تعريف داستان و بررسي انتقادي پيرامون مقوله نظرگاه، نقطه آغازين بررسي هاي بعدي در زمينه بوطيقاي داستان بود. او متاثر از شکل گرايان روس، قصه را يکي از جنبه هاي روايت مي دانست و آن را ترتيب واقعي روايت ارزيابي مي کرد؛ در نتيجه توانست از تمامي روابطي که ممکن است بين توالي زماني رخدادها و ترتيب روايت پيش آيد تحليلي دقيق ارايه دهد. نتيجه بررسي ساختاري آثار اميرحسن چهل تن نشان مي دهد زمان به عنوان يکي از عناصر اصلي روايت، بيشتر مورد توجه نويسنده قرار مي گيرد، به گونه اي که به کمک آن و بر اساس تغييراتي که در نظم خطي آن ايجاد مي کند، پيرنگ و شکل مطلوب و پيچيده داستاني خود را بنا مي سازد. نويسنده با در نظر داشتن قوانيني مانند رعايت اصل معناداري و عليت کنش ها، در ترتيب نقل وقايع و کنش هاي داستان دست به گزينش و انتخاب مي زند و به اين صورت زمان مندي خاص جهان داستانش را ايجاد مي کند.
|
|
كليد واژه: نقد ادبي، ساختارگرايي، روايت شناسي، ژرار ژنت، اميرحسن |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
پنج شنبه 31 فروردین 1391 9:05 AM
تشکرات از این پست
hirsa_sh
elinazz
modhej2007
aLiFaNoOdI