پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی
4 : الهيات تطبيقي زمستان 1389; 1(4):53-72. |
|
نسبت نظريه عدالت جان رالز با فلسفه اخلاق کانت و فلسفه حق هگل |
|
ديرباز عسكر,مهري هژير* |
|
* دانشگاه قم |
|
پس از کتاب معروف کارل پوپر در زمينه فلسفه سياسي و در حمايت از آموزه هاي ليبرال با عنوان «جامعه باز و دشمنانش»، مشهورترين نظريه از جان رالز، استاد فلسفه سياسي دانشگاه هاروارد است که در کتابي با عنوان «نظريه اي در باب عدالت» در سال 1971 منتشر شد. اين کتاب دربر گيرنده مقالات چندي است که نهايتا به شکل يک کتاب عرضه شده و مخاطبان پرشماري در دانشگاه و مجلات تخصصي، به ويژه در کشورهاي انگليسي زبان يافته است. کتاب رالز، بر اساس رهيافت اخلاقي - سياسي به چالش با مباحث رايج، از جمله ديدگاه سودگرايان پرداخت. رالز از نظريات جان استوارت ميل، ديويد هيوم و بحث اخلاقي سيجويک که مباحثي کاملا رايج و جا افتاده محسوب مي شد، فراتر رفت و بر اساس سنت اخلاقي قرار دادگرايي، نظريه وظيفه گرايي کانت و فلسفه حق هگل به طراحي نظريه خود پرداخت و مجددا مفاهيم هنجاري را در سنت فلسفه سياسي غرب احيا نمود. کتاب «نظريه عدالت» به واسطه استناد وسيع به علوم مختلف اجتماعي، مخاطب هاي بسياري را به خود جلب کرد. اين نظريه خوانندگان وسيعي از رشته هاي مختلف، از روانشناسي گرفته تا اقتصاد و مباحث اخلاقي پيدا کرد. مبحث انتخاب شده از آن جهت است که رالز بارها در کتابش نظريه خود را کانتي خوانده و نامي از هگل نياورده است، در اين مقاله بر زواياي پنهان تاثير فلسفه حق هگل در نظريه او و همچنين بر نظرهاي برخي مفسران رالز درباره اين تاثيرپذيري، متمرکز خواهيم شد.
|
|
كليد واژه: فلسفه سياسي، فلسفه اخلاق، سودگرايي، وظيفه گرايي، فلسفه حق |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
پنج شنبه 31 فروردین 1391 8:58 PM
تشکرات از این پست