0

بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

: آينه معرفت تابستان 1389; 8(23):27-51.
 
وحدت شخصي وجود در آينه تمثيل هاي عرفاني
 
نصيري محمد*
 
* دانشگاه اديان و مذاهب
 
 

در اين مقاله، تلاش شده است تا ضمن بيان مقصود عارفان مسلمان از وحدت شخصي وجود، مهم ترين تمثيل هاي عرفاني در تبيين مساله مورد کنجکاوي قرار گيرد.
به نظر عارفان مسلمان حقيقت وجود واحد است من جميع الجهات و مخصوص و منحصر در خداوند متعال و همه ما سوي الله از تجليات و شئونات حق تعالي هستند؛ به يک معنا موجودند و به يک معنا معدوم اند؛ نه اينکه ما سوي الله عدم محض و من جميع الجهات باشد؛ يا نعوذ بالله ما سوي الله عين خداوند باشد، بلکه منظور از «وجود»، تنها وجود حق تعالي است و غير از حق هر چه هست «نمود» است، هستي نماست؛ چنان که در کلام امام رضا (ع) آمده است، مانند مظهري است که در آينه پيدا مي شود يا مانند موجي است که از دريا برمي خيزد يا مانند نوري است که در آبگينه هاي بارنگ هاي مختلف پديدار شده است
.

 
كليد واژه: عرفان اسلامي، وحدت وجود، توحيد، وحدت شخصي وجود، تمثيل
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

3 : آينه معرفت تابستان 1389; 8(23):53-87.
 
رويکرد مبناگرا در توليد علم ديني
 
فغفورمغربي حميد*
 
* بنياد پژوهش هاي قرآني حوزه و دانشگاه
 
 

در اين رويکرد منظور از علم ديني آن است که به جاي انواع علومي که انسان ها به کمک چهار روش تجربي، عقلي، شهودي (عرفاني) و تاريخي پديد آورده‏اند، علومي را با الهام از خود متون مقدس ديني و سازگار با ارزش هاي آن و تغيير پيش فرض هاي علم جديد، با استفاده از روش هاي گوناگون بسازند و آنها را جايگزين علوم جديد غيرديني کنند.
اساسا سخن از علم ديني، بدون بررسي جامع در مورد رابطه گزاره هاي اسلامي با علوم روز بي معناست. پاسخ به چنين پرسش هايي که آيا اقتصاد اسلامي وجود دارد؟ گزاره هاي اقتصادي در قرآن چه نسبتي با علم اقتصاد امروزي دارد؟ و پرسش هايي در مورد روان شناسي، جامعه شناسي و ... بستگي به ديدگاه ما از علم ديني دارد
.
رويکردي که اساسا نه تنها امکان و بلکه ضرورت علم ديني، مانند اقتصاد اسلامي، روان شناسي اسلامي و ... وجود دارد و بايد بر اساس دين به ويژه اسلام علومي جديد تاسيس کرد که با علوم غربي (علوم سکولار) تفاوت خواهد داشت، رويکرد مبناگراي علم ديني است
.
در اين مقاله به بررسي اين رويکرد در باره علم ديني و چالش هاي موجود آن پرداخته شده است
.

 
كليد واژه: علم غربي، دين (اسلام)، علم ديني، رويکرد، چالش
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

: آينه معرفت تابستان 1389; 8(23):89-113.
 
وحي شناسي ملاصدرا
 
عميق محسن*
 
* مجتمع آموزش عالي فقه
 
 

وحي از جمله مسائلي است که همواره مورد توجه متفکران به ويژه دانشمندان اسلامي بوده است و آنها به بررسي ابعاد مختلف آن پرداخته اند. صدرالمتالهين نيز در آثار خود به تحليل و بررسي وحي پرداخته است. آنچه اين مقاله در پي شناسايي آن است اينکه ملاصدرا تحليل عقلي از وحي ارائه کرده و رويکرد غيرزباني نسبت به وحي دارد، اما در عين حال رويکرد زباني وحي را نيز اتخاذ مي کند و اين رويه اي است که صدرالمتالهين در جمع بين نظرات همواره داشته است و در اين مورد نيز سعي وافر در جمع بين نظرات فلاسفه و متکلمان دارد. شناسايي نظرات وي در حقيقت وحي و گستره آن و نظرگاه ايشان در باره کلام الهي و بيان نقاط ضعف و قوت نظريات اين حکيم متاله، ما را در چگونگي تشکيکي که وي در کلام الهي بيان داشته است بيشتر آشنا مي کند.

 
كليد واژه: وحي، عقل قدسي، کلام الهي، رويکرد زباني و غيرزباني، تشکيک، کتاب و سنت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

5 : آينه معرفت تابستان 1389; 8(23):115-136.
 
تحليلي بر رابطه هرمنوتيک روشي و فلسفي با تاويل و تفسير قرآن کريم
 
توراني اعلا*,سلطان احمدي منيره
 
* دانشگاه الزهرا
 
 

واژه هرمنوتيک را در لغت به معناي علم تفسير و تاويل مطرح کرده اند. اين واژه به دو بخش هرمنوتيک فلسفي و هرمنوتيک روشي تقسيم شده، همچنين اصطلاح هرمنوتيک در يک تقسيم ديگر با دو گرايش مفسر محور و مولف محور مطرح شده است. شايان ذکر است که در اين حوزه چند مساله قابل توجه وجود دارد: آيا مي توان بين قرآن و هرمنوتيک رابطه اي برقرار کرد؟ آيا اين رابطه معرفت روش جديدي به ما مي دهد؟ آيا مي توان به تفسير صحيح قرآن بدون دخالت پيش فرض ها نايل شد؟
مقاله حاضر، درصدد است ضمن بيان امکان رابطه قرآن و هرمنوتيک، درست ترين شيوه هرمنوتيکي را در ارتباط با تفسير و تاويل قرآني دريابد. روشن است که به کارگيري هرمنوتيک فلسفي، چون منجر به ديدگاه قرائت هاي مختلف و اعتقاد به تاثير پيش فرض ها به نحو افراطي و در نهايت نسبي گرايي مي شود، در تفسير قرآن جايز نيست؛ اما هرمنوتيک روشي و شيوه مولف محوري و متن محوري درست ترين راه در تفسير قرآن کريم است و ما را به فهم صحيح رهنمون مي سازد. البته اين امر التزام به يک سري قواعد تفسيري و تاويلي در اين راه را مي طلبد
.

 
كليد واژه: قرآن کريم، تفسير، تاويل، هرمنوتيک، مفسر محوري، مولف محوري، هرمنوتيک فلسفي، هرمنوتيک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

6 : آينه معرفت تابستان 1389; 8(23):137-163.
 
انديشه توحيدي در آثار سنايي
 
اسدالهي خدابخش*
 
* دانشگاه محقق اردبيلي
 
 

مساله اساسي در اين پژوهش، انديشه توحيدي در آثار سنايي است. اين انديشه، بخش مهمي از انديشه هاي اغلب عارفان مسلمان را تشکيل مي دهد. نگارنده در سه بخش سعي کرده تا انديشه توحيدي را در آثار سنايي بيان کند. به همين منظور، پس از ذکر توحيد و اقسام آن، در بخش اول گفته است که مراد سنايي از توحيد وجودي، تاکيد بر جنبه شهودي آن است. در بخش دوم نيز ابن عربي وار، راه هاي معرفت الله را با بحث در باره مشخصه هايي چون خودشناسي، اسما و صفات الهي، تشبيه و تنزيه، اقرار به خلق افعال بندگان ذکر کرده است. در بخش سوم، پنج شرط مهم را به عنوان شرط هاي اصلي تحقق توحيد از منظر سنايي برمي شمارد که عبارت اند از: رفع تعينات بشري، اخلاص، توکل، تفريد و تجريد. هدف از اين مقاله، بررسي و اثبات امکان ستايش و شناختن و شناساندن باري تعالي است به گونه اي که بتوان به «تشبيه در عين تنزيه» و «تنزيه در عين تشبيه» (درست به شيوه قرآني) قائل شد، به ويژه که عارفان بزرگ پس از وي، مانند عطار و مولوي گسترش دهنده ديدگاه توحيدي او هستند.

 
كليد واژه: توحيد، شهود، اسما و صفات الهي، خلق افعال، تشبيه و تنزيه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

7 : آينه معرفت تابستان 1389; 8(23):165-184.
 
مباني انسان شناسي پست مدرنيسم و دلالت هاي تربيتي آن
 
جاويدي كلاته جعفرآبادي طاهره,عالي مرضيه
 
 
 

بررسي مباني انسان شناسي برخي از فلاسفه پست مدرن و اهداف تربيتي مترتب بر آن، موضوع هاي اصلي مقاله حاضر را تشکيل مي دهد که در اين خصوص، ابتدا مفروضات انسان شناسي برخي از نمايندگان اصلي اين مکتب مانند مارتين هايدگر، فردريش نيچه، ميشل فوکو، ريچارد رورتي و ژان فرانسوا ليوتار در باره چيستي انسان، چگونگي مسووليت انسان، انسان زميني يا انسان مابعدالطبيعي، انسان محصول گفتمان، طبيعت تاريخي انسان و انسان و نيروهاي اجتماعي و سياسي بررسي شده است و در پايان ضمن اشاره به اين مطلب که بيشتر فلاسفه مورد نظر، نيل به انسان برتر را غايت اساسي نظام تربيتي مي دانند، که هدفي زميني و فاقد رويکردهاي معنوي به انسان و هدف زندگي اوست. از طرفي ديگر، اين هدف نمي تواند به عنوان هدف يک نظام تربيتي در نظر گرفته شود، بلکه صرفا اين هدف به طور فردي قابل دستيابي است، زيرا عملا هيچ برنامه ريز يا مربي در يک نظام تربيتي قادر به فرا رفتن از گفتمان زمانه و ارائه آنها به دانش آموزان نيست و اين وظيفه صرفا نوعي فعاليت خودجوش از سوي فرد است. در مجموع مي توان عدم توجه به اهداف معنوي زندگي انسان وجود تناقض ميان اهداف و لوازم تربيتي وجود ابهام و نسبي گرايي در بيان اهداف تربيتي و عدم پذيرش ديگري به عنوان هدايتگر جريان تربيت را به عنوان مهم ترين انتقادهاي وارده بر ديدگاه هاي فلاسفه پست مدرن درباره اهداف تعليم و تربيت برشمرد.

 
كليد واژه: مباني انسان شناسي، پست مدرن، ابرانسان و اهداف تربيتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

: آينه معرفت بهار 1389; 8(22):1-30.
 
تاملي بر ديدگاه متکلمان مسلمان در باب غايتمندي آفرينش (تقريب ديدگاه اشاعره و عدليه)
 
فارسي نژاد عليرضا*
 
* دانشگاه شيراز
 
 

غايتمندي آفرينش يکي از مسائلي است که همواره معرکه تضارب آرا و نظريات گوناگون بوده است و در اين ميان همواره از اشاعره و عدليه به عنوان دو گروه رقيب ياد شده است. اشاعره - به عنوان کساني که منکر مطلق غرض و غايت در مطلق افعال و از جمله افعال الهي تلقي شده اند - همواره از سوي متکلمان اماميه و معتزله - به عنوان قائلان به وجود غرض و غايت در مطلق افعال و از جمله افعال الهي - و نيز حکماي اسلامي، مورد انتقاد واقع شده اند. مقاله حاضر درصدد است با مراجعه به متون اصلي و تامل در ادله طرفين، نزاع چندين صد ساله را تا حدود زيادي برطرف و دو ديدگاه را که ساليان سال متقابل و متناقض مي نمود به هم نزديک کند.

 
كليد واژه: غايتمندي، افعال الهي، اماميه، معتزله، اشاعره
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 2 : آينه معرفت بهار 1389; 8(22):31-51.
 
الهيات سلبي از نظر افلوطين و عبدالاعلي سبزواري مفسر مواهب الرحمن
 
حسيني شاهرودي سيدمرتضي,فرضعلي فاطمه*
 
* دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

در تفکرات افلوطين خداوند چيزي «به کلي ديگر» است؛ به گونهاي که نه نامي مي توان بر او نهاد و نه با هيچ زباني مي توان او را توصيف کرد. عبدالاعلي سبزواري نيز به عنوان انديشمندي ازعالم اسلام، به ويژه در ميان عالمان شيعي مذهب معاصر، با تبحر چندوجهي در علوم ديني از قبيل فقه، اصول، فلسفه، عرفان و تفسير قرآن، در باب «احد» به تاسي از پيشوايان ديني خويش انديشه هايي دارد. در اين مقاله، به بررسي تطبيقي پيرامون الهيات سلبي از نظر افلوطين و عبدالاعلي مي پردازيم. در واقع نظرات اين دو عالم را در تشخيص مرز ميان الهيات سلبي و ايجابي جستجو مي کنيم که بدانيم تا کجا عقل آدمي اجازه دارد حکمي ايجابي در مورد ذات و صفات حق صادر کند و مرز سکوت در اين زمينه کجاست.

 
كليد واژه: الهيات سلبي، تنزيه، احد، بيان ناپذيري، شناخت ناپذيري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

3 : آينه معرفت بهار 1389; 8(22):53-74.
 
اراده آزاد و آموزه هاي ديني، نقد و بررسي پاسخ هاي انديشمندان غربي به مساله تقديرانگاري
 
طالب زاده سيدحميد,عليزاده بهرام
 
 
 

مساله اراده آزاد همان گونه که تحت تاثيرات علم است، از دين نيز متاثر است. دو نظريه ديني «پيش آگاهي خطاناپذير الهي» و «مشيت الهي» در معرض خطر تقديرانگاري هستند. اگر خداوند هر چيزي که در آينده رخ خواهد داد، از جمله اعمال انسان، را مي داند و همه چيز تحت کنترل اراده الهي است، پس چگونه ما به عنوان موجودات انساني قادر خواهيم بود غير از اعمال کنوني خود عمل کنيم؟ آزادي مستلزم اين است که بتوانيم به گونه ديگر عمل کنيم، اگر نتوانيم، پس آزاد نيستيم. در تاريخ فلسفه غرب، اين مساله به طور گسترده اي مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. برخي از فيلسوفان به انکار علم پيشين الهي پرداخته اند، برخي اراده آزاد را يک توهم دانسته اند و برخي نيز حکم به همسازي ميان اين دو کرده اند. در اين مقاله، تقديرانگاري و پاسخ هاي انديشمندان غربي براي حل آن بررسي قرار مي شود.

 
كليد واژه: تقديرانگاري، اراده آزاد، علم پيشين الهي، مشيت الهي، ضرورت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

: آينه معرفت بهار 1389; 8(22):75-98.
 
رابطه انسان با حق تعالي، بر اساس مباني هستي شناختي عرفاني
 
گرجيان محمدمهدي*,ميرزايي محمدعلي
 
* دانشگاه باقرالعلوم (ع) قم
 
 

وحدت شخصيه وجود از مهم ترين مباحث عرفان نظري است؛ بدين بيان که يک وجود بيش نيست و کثرات عالم، تجليات اويند، زيرا عدم تناهي اش، جايي براي غير نمي گذارد. بر اين اساس، سخن عارفان در مورد چينش مراتب هستي که پس از ذات، تجليات علمي و خلقي را دربرمي گيرد، منافاتي با وحدت وجود نداشته بلکه کثرات را شئون حق قلمداد مي کنند. ارتباط حق تعالي با اين تجليات و کثرات، از دو راه است، الف. سلسله ترتيب؛ ب. وجه خاص. مراد از سلسله ترتيب، وسايط فيض الهي است و وجه خاص که اولين بار محيي الدين بر آن تصريح نموده، ارتباط بي واسطه با حق است. اساس تحليل عارفان از اين رابطه، وحدت وجود و خاصيت اطلاقش است که به تبع اين اطلاق، در تمامي کثرات که مظاهر مقيد او هستند، حضور وجودي دارد. بر اساس وجه خاص، حق تعالي با هر شي البته به ميزان حصه وجودي اش مرتبط است؛ با اين حال، از جهت اکثر افراد به دليل غلبه احکام امکاني، اين باب، مورد غفلت است که با تلاش در جهت افزايش احکام وحدت، آن را مي يابند. با وجه خاص، حق از خود انسان به او نزديک تر بوده و به جهت غلبه احکام وجوبي، انتساب وجود به حق، از انتسابش به انسان، اوکد است. وجه خاص با عين ثابت اشيا که سهم شي را از حصه وجودي حقاني معين مي کند، پيوند داشته و در حقيقت، ارتباط هر شي با حق، از جهت عين ثابت اوست. پژوهش حاضر، درصدد بررسي چگونگي رابطه انسان با حق بر اساس مباني هستي شناختي عرفاني است و سعي شده با نگاهي نسبتا جامع، احکام آن بررسي شود.

 
كليد واژه: وجه خاص، طريق سر، جهت حقاني، توليه، رب مربوب، سلسله ترتيب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

5 : آينه معرفت بهار 1389; 8(22):99-119.
 
بررسي و تحليل بازتاب فنا در منطق الطير عطار
 
فدوي طيبه*,طغياني اسحاق
 
* دانشگاه کردستان
 
 

موضوع «فنا» از مباحث مهم عرفان اسلامي است، به همين دليل در متون عرفاني، بسياري از عارفان از زواياي مختلف درباره آن بحث و بررسي کرده اند.
اين موضوع، در آثار بسياري از شاعران عارف بازتاب يافته است که از جمله
مي توان به عطار اشاره کرد. فنا در همه آثار عطار از جمله الهي نامه، اسرار نامه، مصيبت نامه، ديوان و منطق الطير، بخش هايي را به خود اختصاص داده است. در ميان اين آثار، منطق الطير از لحاظ توجه به اين موضوع نمود ويژه اي دارد.
در اين مقاله، به بررسي بازتاب فنا در منطق الطير پرداخته شده و داستان ها و حکايت هايي ذکر شده که عطار، در آنها به طريق مختلف موضوع «فنا» را بيان کرده است
.

 
كليد واژه: عطار، عرفان، فنا، منطق الطير
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 7 : آينه معرفت بهار 1389; 8(22):145-175.
 
اعتقاد دانشجويان به ليبراليسم، علل و پيامدهاي آن
 
پرچمي داود*
 
* دانشگاه شهيدبهشتي
 
 

تمدن غرب بر تحولات فکري و معرفتي سکولاريسم، اومانيسم، ليبراليسم و استفاده از روش هاي علمي براي کسب شناخت بنيان نهاده شده و با ايجاد نهادها و ساختارهاي اجتماعي متناسب تداوم يافته و به رغم تمامي کاستي ها و چالش هاي خود امروز تمدن مسلط جهاني است. غرب توانسته بر مبناي جهان بيني خود و تعريفي که از «انسان کامل» مبتني بر اين جهان بيني دارد، يک نظام اجتماعي متناسب و کارامد، که نتيجه نظم اجتماعي حاصل از آن تناسب است، بنا نمايد. از همين رو برخي جوامع با مفروضات هستي شناختي متفاوت، به ويژه از طريق آموزش هاي علمي ارائه شده در دانشگاه ها خواسته يا ناخواسته همان مسير را مي روند، ليکن هنوز با مشکل توسعه نيافتگي حداقل با شاخص هاي مرسوم و متداول آن مواجه و حتي دچار بي نظمي اجتماعي نيز مي شوند که يکي از علل مهم آن عدم تناسب ساختارهاي اجتماعي با مباني فکري و فلسفي اين جوامع است. اين مقاله بي آنکه قصد نقد مباني انديشه تمدن غرب را داشته باشد به بررسي ميزان اعتقاد دانشجويان به عقايد ليبراليسم در مقابل اعتقادات اسلامي و برخي علل و پيامدهاي آن پرداخته است. نتايج به دست آمده از بررسي نظرات 1470 نفر از دانشجويان دانشگاه هاي مطرح در تهران، حاکي از آن است که 5.9 درصد پاسخگويان خيلي خيلي زياد، 15.5 درصد خيلي زياد، 25.4 درصد زياد، 22.1 درصد کم، 20.9 درصد خيلي کم و 10.2 درصد خيلي خيلي کم به ليبراليسم اعتقاد داشته اند. ميزان اعتقاد آنها به ليبراليسم به طور متوسط 3.32 از 6 با انحراف معيار 1.48 است که بين کم تا زياد مي باشد. نتايج نشان مي دهد هرچه اعتقاد به ليبراليسم بيشتر شده است رعايت اخلاق کاري، احساس مسووليت در کار، هويت ملي، مشروعيت نظام سياسي، احساس مسووليت در برابر انقلاب، تعهد اجتماعي، اعتماد اجتماعي و ترجيح هويت اسلامي بر هويت ملي کمتر و فردگرايي، فايده گرايي و ترجيح هويت قومي بر هويت ملي بيشتر شده اند. همچنين هرچه اعتقاد به ليبراليسم بيشتر شده از موفقيت علمي، کارامدي علمي، جامعه پذيري براي ساير نقش هاي اجتماعي، خلاقيت، توسعه يافتگي انساني و در نهايت شاخص توسعه علمي دانشجويان کاسته شده است. تمامي نتايج به دست آمده از نمونه از نظر آماري معني دار هستند و قابليت تعميم به جمعيت تحقيق را دارند.

 
كليد واژه: ليبراليسم، دانشگاه، اخلاق کاري، احساس مسووليت، هويت ملي، مشروعيت نظام سياسي، احساس مسووليت در برابر انقلاب، تعهد اجتماعي، اعتماد اجتماعي، ترجيح هويت اسلامي بر هويت ملي، فردگرايي، فايده گرايي و ترجيح هويت قومي بر هويت ملي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

آينه معرفت بهار 1389; 8(22):121-144.
 
جاودانگي انسان، مباني و اقسام آن در آثار عطار
 
رحيميان سعيد,جباره ناصرو محبوبه
 
 
 

جاودانگي مبحثي است که پيشينه اي به اندازه تاريخ زندگي بشر دارد. عطار از جمله کساني است که در آثار خود درباره اين انديشه بنيادي زندگي بشر اظهار نظر کرده است. او جلوه هاي چندي براي جاودانگي قائل است. از جمله: ماندن در يادها و خاطره ها، توالد نسل و ...، ولي مهم ترين نمود جاودانگي را فاني شدن در خدا و باقي شدن به او مي داند. عطار مانند بيشتر عارفان اسلامي، انسان را داراي دو بعد روح و جسم مي داند و معتقد است که آن چيزي که ارزش دارد روح است نه جسم. پس بايد روح و جان را در اين عالم تصفيه کرد؛ ولي با اين اوصاف به نظر مي رسد که در برخي از آثار خود (همان طور که در متن هم آمده است) معتقد به معاد جسماني و روحاني هر دوست. همچنين طبق اعتقاد ديني خود به جهان بعد از اين جهان و برپا شدن محکمه عدل الهي در آن جهان معتقد است که آن را در قالب مباحثي مانند: بهشت، جهنم، برزخ، پل صراط و ... عنوان مي کند. عطار همچنين تناسخ را منکر است و مي گويد هر انساني که به اين عالم آمد يک بار بيشتر فرصت زيست و زندگي ندارد و ديگر به هيچ عنوان و تحت هيچ قالبي به اين جهان برنمي گردد.

 
كليد واژه: جاودانگي، آخرت، معاد، روح، عطار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 2 : آينه معرفت زمستان 1388; 7(21):35-59.
 
مشائيان و نظريه مثل
 
تيواي محمدعلي*
 
* دانشگاه پيام نور
 
 

عالم عين از منظر افلاطون به دو دسته تقسيم مي شود:?. عالم مثل، ?. عالم محسوسات. ارائه نظريه مثل از سوي افلاطون مبتني بر همين مبنا بوده است. به طور قطع مي توان گفت افلاطون با ارائه اين نظريه درصدد بود که به گمان خود بتواند پيدايي عالم محسوسات را با نظر به ناپايداري آن و قابل شناخت نبودن يقيني آن توجيه کند.
نقادي هاي ارائه شده عليه نظريه مثل عمدتا از سوي فلاسفه مشاست. ارسطو شاگرد و هم عصر افلاطون در مواجهه با اين نظريه معتقد است: «قائل شدن به اين نظريه نتايج غيرمنطقي در پي خواهد داشت.»
ابن سينا نيز با ارائه ارزيابي منفي از اين نظريه، «آن را محصول دوره خامي انديشه يوناني دانسته است و براي آن پشتوانه اي برهاني قائل نيست». نگارنده درصدد است که با توجه به جايگاه نظريه مثل در انديشه افلاطون، ضمن تقرير و ترسيم ناکارآمدي آن نزد ارسطو و ابن سينا در تبيين نظام پيدايي عالم، با گريز به براهين مويد ديدگاه مثل، نشان دهد که نقدهاي ارسطو و به ويژه ابن سينا تا چه اندازه موجه اند.

 
كليد واژه: مثل افلاطون، ارسطو، ابن سينا، عالم محسوسات، موجود مفارق، شناسايي، عليت، امکان اشرف
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:37 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

1 : آينه معرفت زمستان 1388; 7(21):1-33.
 
وجودشناسي از ديدگاه دواني
 
محمدخاني حسين*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد اراک
 
 

جلال الدين محمدبن اسعد دواني (908-830) يکي از برجسته ترين متفکران اسلامي مکتب شيراز است که پرداختن به انديشه هاي او مي تواند کمک زيادي در شناخت بيشتر اين مکتب و تاثير آن بر فلسفه اسلامي داشته باشد.
بي شک مهم ترين انديشه هاي محقق دواني را مي توان در نظريات وجودشناسي جستجو کرد. وي در اين خصوص با دو رويکرد به بحث مي پردازد: 1. اساس ديدگاه وحدت وجودي (ذوق تاله)، وجود را منحصر در ذات خداوند دانسته، آن را حقيقت وجود و وجود خاص معرفي مي کند و معتقد است ساير موجودات تنها در پرتو انتساب به آن وجود خاص موجود مي شوند. بر اين اساس اشتراک موجودات را اشتراک نسبي مي داند يعني اشتراک در وجود از جهت نسبتي که با وجود دارند. در وجود ذهني معتقد است صورت علمي غير از حقيقت است و در عليت، معلول را شان و تجلي علت مي خواند؛ 2. در خصوص موجودات خارجي (با نگاه استقلالي)، با بنا نهادن فلسفه اش بر موجودات ممکن، موجود خارجي را شي متشخص دانسته که نمي توان در آن وجود را از ماهيت متمايز کرد لذا قاعده فرعيه را در خصوص رابطه وجود و ماهيت جاري نمي داند و معتقد است مجعول بالذات ماهيت موجوده است چرا که هر چه به عنوان مجعول، لحاظ شود ماهيتي از ماهيات است
.
اين مقاله درصدد است نقش وحدت وجود در انديشه هاي وجودشناسي دواني را ارزيابي کند، از اين رو به بيان مباحث مربوط به وجود و ماهيت، جعل، وجود ذهني و عليت مي پردازد.

 
كليد واژه: وحدت وجود، وجود خاص، وجود مطلق، ماهيت موجوده، تجلي و تشان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:37 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها