0

بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 1 : آينه معرفت بهار 1390; 9(26):1-31.
 
جهان شناسي يگانه انگار در پرتو حکمت متعاليه
 
ارشادي نيا محمدرضا*
 
* دانشگاه تربيت معلم سبزوار
 
 

اوج نظريه پردازي و تعالي جهان بيني و تصوير ژرف و زيبا از پيوستگي جهان آفرينش را مي توان در پرتو کاربرد انگاره «حقيقت و رقيقت» در حکمت متعاليه شاهد بود. اين انگاره در سراسر پردازش هاي عالي صدرايي و پيروان متعالي وي حضور دارد، همانچه در فلسفه هاي پيشين از آن خبري نمي توان يافت، اين از ابتکارات صدراست که با مطالعات بين رشته اي و توجه به مطالب بلند عرفاني، به سوي پردازش نظريات برهاني شتاب مي گيرد و با ترک روش فلسفي متعارف، مکاتب فلسفي رقيب را پس مي گذارد.
استفاده از اين انگاره بسيار گسترده در تبيين هاي فلسفي دامنه اي پر کاربرد دارد. پيروان حکمت متعالي، در منطق متداول بين خود، از آن تعبير به حمل «حقيقت و رقيقت» براي حل برخي معضلات و توجيه اتحاد برخي از موضوع و محمول هاي به ظاهر کاملا متباين نموده اند.
اين انگاره در حل مشکلات فلسفي نيز بسيار کارساز است و در ترسيم جهان بيني نقش ويژه اي دارد و براي نشان دادن واقعيت وحدت حقيقت وجود و توجيه کثرت و تباين ظاهري نيز داراي نقش منحصر به فردي است. با توجه به آنکه به عنوان موضوع مستقل، به اين انگاره مهم پرداخته نشده، در اين نوشتار جايگاه و اهميت آن در محور پردازش جهان بيني واکاوي شده است و موارد استفاده از آن با استمداد از فرازهاي حکماي متعالي بيان مي شود و تلاش بر آن است تا پيشاپيش با تکيه بر موارد کاربرد، به مفهوم شناسي آن نيز بپردازيم.

 
كليد واژه: حقيقت، رقيقت، ظاهر، باطن، جهان شناسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  6:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 2 : آينه معرفت بهار 1390; 9(26):33-59.
 
نظريه سهروردي در باب عليت و تاثير آن بر محقق دواني و ميرداماد
 
اكبريان رضا,نجبا نفيسه*
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

حکمت اشراق سهروردي داراي اصول و مباني بديعي است که نه تنها در حکمت مشا يافت نمي شود، بلکه پايه و اساس تفکرات انديشمندان بعدي قرار گرفته و نقطه عطفي در تاريخ فلسفه به شمار مي آيد. نظريه اضافه اشراقيه که در جهت تبيين رابطه علت و معلول از سوي سهروردي مطرح شده است، يکي از اصول بنيادين اين فلسفه است. از آنجا که ارتباط ميان علت و معلول در نهايت به ارتباط ميان خالق و مخلوق مي انجامد، فيلسوفان مسلمان پيش از سهروردي با بهره گيري از تعاليم ديني سعي کردند ارتباط عميق تري ميان آن دو اثبات کنند. به عنوان نمونه ابن سينا با درنظر گرفتن ترکيب شي از وجود و ماهيت و امکان ماهوي به عنوان ملاک نياز شي به علت، معلول را از جنبه وجودي مرتبط به علت و عين الربط به آن درنظر مي گرفت. پس از ابن سينا، سهروردي با انکار برخي مباني مشائين از جمله ترکيب شي از ماده و صورت و نيز وجود و ماهيت و اعتباري دانستن وجود، قائل مي شود به اينکه معلول نه از جنبه وجودي بلکه با تمام هويت خود وابسته به علت است. با چنين تفسيري بالطبع رابطه عميق تري بين علت و معلول ثابت مي شود. همين ويژگي و نيز برخي موارد ديگر باعث مي شود ديدگاه سهروردي مورد توجه حکماي پس از وي قرار گيرد. دواني و ميرداماد از جمله پيروان اين انديشه به شمار مي آيند. آنها به رغم اينکه سعي داشتند براي گريز از اشکالات وارد بر نظر سهروردي تبيين جديدي از آن ارائه دهند، اما ديدگاه او را بر ابن سينا ترجيح داده و برگزيدند.

 
كليد واژه: اضافه اشراقيه، علت، معلول، سهروردي، محقق دواني، ميرداماد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  7:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 3 : آينه معرفت بهار 1390; 9(26):61-84.
 
قاعده بسيط الحقيقه در حکمت متعاليه و تطبيق آن با «مقام کثرت در وحدت» در عرفان ابن عربي
 
شجاري مرتضي,قرباني ليلا
 
 
 

از نظر ملاصدرا «صراط مستقيم» که انبيا آن را پيمودند، توحيد حقيقي است، توحيدي که مبتني بر دو اصل «وحدت در کثرت» و «کثرت در وحدت» است. براي صاحب چنين مرتبه اي از توحيد، خلق حجابي براي حق نيست، همچنانکه حق، حجاب خلق نيست. ملاصدرا در آثار خود مي کوشد که اين صراط مستقيم را با قاعده «بسيط الحقيقه کل الاشيا و ليس بشي منها» تبيين کند، قاعده اي که مضمون آن در آثار فلوطين موجود بوده و ابن عربي و پيروانش نيز با تعبيراتي مانند «مقام کثرت در وحدت» در مورد آن بحث کرده اند. در عرفان ابن عربي خداوند، وجود مطلق است و وجود مطلق جايي براي غير، حتي به صورت وجود وابسته و ربط، باقي نمي گذارد. اين مطلب که به «وحدت شخصي وجود» مشهور است، در حکمت صدرايي نيز مجالي براي تبيين و اثبات يافته است. ملاصدرا با بيان اين قول مشهور که درک «وحدت شخصي وجود» نياز به طوري وراي طور عقل دارد، ادعا مي کند که خود کسي است که فضل الهي شامل وي گشته و اين معني را در طور عقل درک کرده و بر آن در کتاب هاي خويش برهان اقامه کرده است. در اين مقاله با بيان مباني قاعده بسيط الحقيقه و توضيح آن با دو تقرير «وحدت تشکيکي» و «وحدت شخصي وجود» کوشش شده است اين قاعده با قول عارفان در اين باره تطبيق داده شود و وجوه اشتراک و افتراق آنها تحليل گردد.

 
كليد واژه: بسيط حقيقي، وحدت وجود، کثرت در وحدت، ظهور حق، توحيد حقيقي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  7:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

4 : آينه معرفت بهار 1390; 9(26):85-110.
 
جايگاه اصل عليت در تبيين علمي
 
صادقي رضا*
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

مفهوم تبيين از مفاهيم اصلي فلسفه علم است که در خصوص نسبت آن با اصل عليت بحث هاي زيادي صورت گرفته است. تا پيش از پيدايش پوزيتيويسم ديدگاه رايج اين بود که تبيين يک پديده به معناي بيان علت آن است، اما برخي از پوزيتيوست ها با تحويل رابطه تبييني به رابطه اي استنتاجي و منطقي تلاش کردند مفهوم تبيين را جداي از مفهوم عليت تعريف کنند. در اين نوشتار با بررسي مشکلات اين ديدگاه پوزيتيويستي و با تمسک به ديدگاه طرفداران اصل عليت در دوران معاصر مشخص خواهد شد که جدايي مفهوم تبيين از مفهوم عليت دليل اصلي ترديد در کليت و ضرورت قوانين علمي و باعث بي مبنايي پيش بيني هاي علمي است. استدلال اصلي اين است که مفهوم ضرورت علي به دليل آنکه در توصيف و توجيه نتايج پژوهش هاي علمي نقشي محوري دارد، براي فيزيک و متافيزيک به يک اندازه حياتي است.

 
كليد واژه: تبيين، عليت، ضرورت، ذات، ذات گرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  7:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

5 : آينه معرفت بهار 1390; 9(26):111-140.
 
«مکان» و «خلاء» از ديدگاه ابوعلي سينا و ابوالبرکات بغدادي
 
رحيمي غلام حسين*,عمادي عبدالرسول
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

مکان فضايي است که جسم در آن قرار مي گيرد و خلاء حالتي است که اين فضا از هر گونه ماده فيزيکي خالي مي شود. امروزه اين دو مفهوم تقريبا بديهي انگاشته مي شوند، اگرچه در دانش جديد نيز اين هماني قطعي ميان دو مفهوم مکان و فضا وجود ندارد، اولي به جسم برمي گردد و دومي به محيط آن. به طور کلي دو تلقي از مکان وجود داشته است مکان به عنوان سطح خارجي جسم و مکان به عنوان ابعاد سه گانه فضايي که جسم در آن واقع مي شود. ارسطو مکان را سطح داخلي جسم حاوي و يا سطح خارجي جسم محوي دانسته است. ابن سينا درصدد اثبات اين نظر است که مکان هيولا، صورت بعد يا خلاء نيست، بنابراين نهايت سطح ياد شده است. او براي تثبيت اين مفهوم، با انواع دلايل به رد خلاء اقدام مي کند.
ابوالبرکات بغدادي مي گويد که به همان دلايلي که مکان مي تواند سطح باشد حجم نيز مي تواند باشد، بنابراين مکان همه حجمي است که جسم در آن واقع مي شود. به نظر مي رسد در اين ميان ابن سينا و ابوالبرکات هر يک نماينده يکي از دو تلقي از مکان هستند در مورد خلاء نيز که ابن سينا آن را ناممکن مي شمارد ابوالبرکات به تفصيل نظر او را رد مي کند و درصدد اثبات امکان خلاء است.

 
كليد واژه: مکان، خلاء، ملاء، جسم، حرکت، ارسطو، ابن سينا، ابوالبرکات بغدادي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  7:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 6 : آينه معرفت بهار 1390; 9(26):141-168.
 
ايهام تعارض در تعريف ارسطو از زمان
 
فتحي حسن,عليپور سيروس
 
 
 

در تبيين و تعريفي که ارسطو از زمان عرضه مي کند، دو جنبه را مي توان يافت که علي الظاهر متعارض به نظر مي رسند. وي، از طرفي، زمان را به «عدد حرکت از حيث پيش و پس» تعريف مي کند و «عدد» در هيچ کدام از آثار او متصل دانسته نشده است. از طرف ديگر، به دليل ارتباط زمان با حرکت، آن را متصل مي داند، چون حرکت متصل است. بدين ترتيب، به نظر مي آيد که او زمان را هم منفصل دانسته است و هم متصل. در نوشتار حاضر سعي شده است که، ضمن بررسي راه حل هاي پيشنهادي شارحان، با الهام گرفتن از خود ارسطو، راه حل کامل تري براي اين تعارض ارائه گردد و از تعريف او رفع ابهام شود.
حاصل آنچه از اين بررسي به دست مي آيد اين است که اولا، عدد مورد نظر در تعريف ارسطو نه، به اصطلاح، عدد عاد (مثلا 2 و 3) بلکه عدد معدود (مثلا 2 متر، 3 ساعت) است و ثانيا، با دخالت نفس به عنوان فاعل شناسا در تشخيص پيش و پس حرکت است که زمان حالت مقداري و عددي پيدا مي کند. تاکيد بر نقش عنصر فاعل شناسا را مي توان پيام جديد اين مقاله در رفع ايهام تعارض در تعريف ارسطو از زمان دانست.

 
كليد واژه: ارسطو، زمان، حرکت، مقدار، انفصال، اتصال
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  7:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

7 : آينه معرفت بهار 1390; 9(26):169-188.
 
بررسي استناد به آيات قرآن در مباحث کلامي کتاب احقاق الحق از منظر سياق (مورد مطالعه رويت خدا)
 
پرچم اعظم*,نبيان پروين,آبدار اعظم
 
* دانشگاه اصفهان
 
 

متکلمان اماميه، اشاعره و معتزله عقايد خويش را به همراه استناد به آيات قرآن در کتاب هايشان بيان کرده و حتي در محکوم کردن يکديگر از آيات بهره جسته اند. اين پرسش وجود دارد که آيا صاحبان مذاهب کلامي در استفاده از آيات قرآن به انواع سياق آيات توجه داشته اند و آيا سياق آيات مي تواند برداشت هاي مختلف را پوشش دهد؟
علامه شوشتري در احقاق الحق کلام شيعي را از علامه حلي و کلام اشعري را از روزبهان آورده و در آخر به اثبات عقايد کلامي شيعه و نقد گفتار روزبهان مي پردازد. در گفتار هر يک استناد به آيات موجود است. اين پژوهش درصدد است استناد هر سه متکلم به آيات را در بحث رويت خدا، از منظر سياق آيات بررسي نمايد. ضمن جستجو روشن مي شود که روزبهان در استنادش به آيه 143/اعراف در بحث رويت خدا خطا رفته و آن را جسماني معنا کرده و ديدگاه کلامي اش را حمل بر آيه نموده است. علامه حلي و قاضي شوشتري نيز به دليل اهتمام به ابطال نظر او و اشاعره از سياق آيه تا اندازه اي غافل شدند.

 
كليد واژه: قرآن، سياق، رويت، احقاق الحق، اماميه، اشاعره
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  7:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 1 : آينه معرفت پاييز 1389; 8(24):1-20.
 
بايسته هاي تحقيق در فلسفه اسلامي
 
علي زاده بيوك*
 
* گروه فلسفه، دانشکده الهيات، دانشگاه امام صادق (ع)
 
 

از جمله اتهامات ناروايي که بر فلسفه اسلامي وارد شده، اين است که آنچه فلسفه اسلامي ناميده مي شود، اگر هم جايز باشد بر آن نام فلسفه اطلاق و آن را مقيد به قيد «اسلامي» کنيم، هماني است که فيلسوفان درجه اولي همچون ابن سينا، شيخ اشراق و ملاصدرا بيان کرده اند و اگر از اشکال ناکارامدي آن صرف نظر کنيم، هيچ جاي توسعه اي در آن نيست. از اين رو صرف عمر و هزينه براي آموزش و پژوهش در باب آن، جز دور معيوب و آب در هاون کوبيدن و باد پيمودن نيست.
ادعاي ما در اين مقاله آن است که اولا فلسفه اسلامي منحصر به ابداع و ابتکار سه فيلسوف نامبرده نيست
.
ثانيا فلسفه اسلامي از جهات متعددي جاي توسعه و نظرورزي دارد و سال هاي متمادي مي تواند از انديشمندان دلربايي کند و ذهن و زبان آنها را به خود جلب نمايد
.

 
كليد واژه: وجودشناسي، معرفت شناسي، انسان شناسي، بازخواني نظام مند مکاتب فلسفي مشائي، اشراقي و صدرائي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 2 : آينه معرفت پاييز 1389; 8(24):21-54.
 
تاملي در انگاره اشتراک معنوي و پندار اشتراک لفظي وجود نزد فخر رازي و اثيرالدين ابهري
 
كاوندي سحر*,قرباني هاشم,قرجالو داود
 
* گروه فلسفه، دانشگاه زنجان
 
 

جستار حاضر يکي از موضوع هاي حائز اهميت هستي شناسي را در کانون فکري دو انديشمند، فخر رازي و ابهري، مورد تامل قرار مي دهد. اهميت آراي فخر رازي و نگاره هاي او، در رديابي تاريخي مسائل و بنيان آنها بر کسي پوشيده نيست. مي توان از تلاش فخر، با عنوان پروژه تکميلي - تنقيحي ياد کرد؛ آثار وي، به ويژه کتاب المباحث المشرقيه، خود شاهد اين ادعاست. وي در آثار خويش کوشش کرده مساله اشتراک وجود را از دل آثار گذشتگان استخراج و براهيني بر اين امر اقامه کند. خود اين مساله را مي توان در دل تفکر بنيادين فخر در همان پروژه ياد شده معنا کرد و فهميد. ادله تنقيحي فخر رازي بر مقوله اشتراک وجود، اقبال فراواني نزد انديشمندان واپسين داشته است؛ هر چند که بنيان آنها در تفکر ماقبل فخر نيز حضور داشت. ابهري نيز که در نگاره هاي خود تحت تاثير فخر است، رويکردي همسان گونه با فخر دارد. آراي فخر در مورد اشتراک معنوي و لفظي وجود در آثارش مختلف است. جالب آن است که ابهري نيز چنين رهيافتي دارد. در اين مقال، سعي خواهيم کرد ادله اقامه شده از سوي هر دو انديشمند را بر هر دو نحو برداشت، گردآوري کنيم. همچنين کارکرد اين مساله را در مبحث خداشناسي بررسي خواهيم کرد.

 
كليد واژه: فخر رازي، ابهري، اشتراک معنوي وجود، اشتراک لفظي وجود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 : آينه معرفت پاييز 1389; 8(24):55-77.
 
وحدت شخصي وجود ابن عربي و لوازم آن
 
طاهريان مهدي*
 
* دانشگاه تهران
 
 

مفهوم کلي وحدت شخصي وجود ابن عربي اين است که وجود داراي واقعيت عيني و خارجي است و مصداق عيني آن فقط حق يا خداست و همه موجودات ديگر در واقع تجليات و مظاهر او هستند. اين ديدگاه لوازم مخصوص به خود را دارد که در اين مقاله مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد.

 
كليد واژه: لوازم، مظاهر، واقعيت، وجود، وحدت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 : آينه معرفت پاييز 1389; 8(24):79-104.
 
بررسي و نقد تفسير کريپکي از استدلال زبان خصوصي ويتگنشتاين
 
سعيدي مهر محمد,حسين پور غلامرضا
 
 
 

به باور اکثر شارحان، استدلال زبان خصوصي ويتگنشتاين که مشتمل بر بندهاي 243 تا 315 پژوهش هاي فلسفي است، نشان مي دهد که گوينده اين زبان، به هيچ شيوه اي نمي تواند تمايزي را ميان «درست به نظر رسيدن» و «درست بودن» برقرار کند؛ يعني هيچ کس ديگري جز گوينده زبان خصوصي نمي تواند آن را بفهمد و هيچ چيزي، نمي تواند واژه چنين زباني فرض شود تا به چيزي ارجاع دهد. اما بر پايه تفسير کريپکي، «استدلال واقعي زبان خصوصي»، به جاي بندهاي 243 تا 315، در حقيقت، در بندهاي 143 تا 242 و نتيجه اين استدلال نيز در بند 202 مطرح مي شود. طبق تفسير کريپکي، ويتگنشتاين تناقض شکاکانه اي را در مورد مساله «پيروي از قاعده» مطرح مي کند و يک راه حل شکاکانه هم به شکل هيومي آن به مساله شکاکانه اش مي دهد و استدلال عليه امکان زبان خصوصي، در واقع نتيجه و پيامد همين راه حل شکاکانه است. تفسير کريپکي مورد نقدهاي فراواني قرار گرفته است. از نظر ناقدان، ديدگاه کريپکي، افزون بر آنکه با واقعيات تاريخي مربوط به تکون و تکميل متن پژوهش ها چندان سازگار نيست، از جهت تفسيري که از شکاکيت ويتگنشتاين و مقايسه او با هيوم ارائه مي کند و نيز رويکرد جامعه شناختي اي که در تحليل مواضع ويتگنشتاين اتخاذ مي کند، نادرست است.

 
كليد واژه: ويتگنشتاين، استدلال زبان خصوصي، کريپکي، پيروي از قاعده، تناقض شکاکانه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 : آينه معرفت پاييز 1389; 8(24):105-134.
 
تطور تاريخي نظريه فطرت در فلسفه و عرفان اسلامي
 
غفوري نژاد محمد*
 
* دانشگاه تهران
 
 

مبحث فطرت، به عنوان يک مساله مستقل فلسفي و کلامي در آثار کندي، فارابي، ابن سينا و شيخ اشراق مطرح نبوده است. در اخوان الصفا براي نخستين بار در تاريخ فلسفه اسلامي، مساله فطري بودن شناخت خداوند در يک منبع فلسفي مطرح مي شود. اين پديده در پرتو رويکرد کثرت گرايانه آنان در انتخاب منابع شان قابل تبيين است. ابن عربي چون براي نخستين بار چيستي فطرت را موضوع مطالعه مستقل قرار داده است، نقطه عطفي در سير تطورات نظريه به شمار مي آيد. نظريه در حکيم شاه آبادي گامي بلند به پيش برمي دارد. اثبات واجب، نبوت و امامت عامه، معاد و برخي مسائل فلسفي و معرفتي ديگر با تمسک به مقتضيات فطرت، از نوآوري هاي وي محسوب مي شود. در آثار علامه طباطبايي کارکردهاي معرفتي نظريه، به نحو چشمگيري افزايش يافته و با استاد مطهري به اوج مي رسد. نظريه پردازي هاي استاد را بايد جهشي در سير تطورات نظريه فطرت به شمار آورد. نوآوري هاي وي، شامل عمده مباحث اساسي فطرت مي شود. ظهور نظريات رقيب، سوابق آموزشي و کثرت و تنوع حوزه مطالعاتي استاد، در زمره عوامل ظهور اين نوآوري ها قرار دارد.

 
كليد واژه: نظريه فطرت، تطور تاريخي، فطرت، خداشناسي فطري، خداگرايي فطري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

آينه معرفت پاييز 1389; 8(24):135-159.
 
اعجاز تشريعي قرآن
 
ابراهيم نژاد محمدرضا*
 
* دانشگاه علامه طباطبائي
 
 

اهميت اعجاز و اعجاز تشريعي قرآن از ميزان حضور و تاثيرگذاري قرآن در جامعه بشري قابل ارزيابي است و با توجه به توسعه روزافزون علوم، بررسي و تبيين اعجاز تشريعي قرآن امري ضروري است. البته پژوهش در مساله اعجاز قرآن داراي سابقه اي ديرينه است اما اعجاز تشريعي قرآن مورد توجه شايان نبوده، در حالي که قرآن کريم اين مساله را مورد تاکيد قرار داده است. با عنايت به اينکه اين موضوع مساله اي ميان رشته اي و داراي صبغه هاي کلامي و تفسيري است، در اين مقاله راه هاي اثبات اعجاز تشريعي قرآن طي مي گردد. نخست آنکه قوانين و شرايع قرآن داراي ويژگي هاي فرابشري و اعجازي است. دوم قوانين و شرايع قرآن متاثر از تورات نيست بلکه بر شرايع تورات فائق است و سوم آنکه شرايع قرآن از معايب و نارسايي هاي قوانين عرفي مبرا و وارسته است و با اين همه توسط پيامبر اسلام (ص) که فردي «امي» و درس نخوانده بود، بيان شد و اين دليل واضحي بر اعجاز و الهي بودن قرآن است.

 
كليد واژه: اعجاز، تشريع، قرآن، عرف
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

آينه معرفت پاييز 1389; 8(24):161-195.
 
بازخواني دلايل عصمت امام و ارزيابي آنها از منظر اهل سنت
 
سعادت احمد*
 
* جامعه المصطفي، واحد گرگان
 
 

شيعيان و اهل سنت در مورد عصمت امام، مجادله فکري و مباحثه نظري پردامنه اي را رقم زده اند. اهل سنت براي امام متفقا عصمت را شرط نمي دانند و براي اين ادعا غالبا اقامه دليل نيز لازم نمي شمارند؛ اما شيعيان بالاتفاق به شرط عصمت اذعان دارند و با دلايل عقلي و نقلي به اثبات آن مي پردازند. اين نوشتار به بازخواني و بررسي دلايل عصمت اختصاص مي يابد و تلاش مي کند با قرائت تطبيقي متون اصلي، ادله شيعيان در مورد عصمت امام و نقادي هاي اهل سنت در اين باب را بازخواني نمايد، نقاط ضعف و قوت ديدگاه فريقين را برجسته و آشکار سازد و انتظار دارد که با شکافتن سطوح پيدا و پنهان استدلال ها و نقادي ها براي مخاطب فهيم و خواننده منصف حقيقت مساله را منکشف سازد.

 
كليد واژه: امام، امامت، شيعه، اهل سنت، عصمت، شرايط امامت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات الهیات و معارف اسلامی

 : آينه معرفت تابستان 1389; 8(23):1-26.
 
بررسي مساله جعل در فلسفه اسلامي
 
حقيقت لاله,ميرزايي صديقه
 
 
 

بحث جعل از جمله مسائلي است که در دوران پيش از اسلام مطرح نبوده است و ريشه هاي آن را مي توان در دوران شيخ الرئيس يافت، هر چند ايشان نيز به طور روشن به آن نپرداخته است.
گروهي معتقدند که ريشه هاي اين بحث را در عبارات شيخ اشراق به عنوان اولين کسي که به طور مبهم و غيرمشخص به اين بحث پرداخته است مي توان يافت. البته شايان ذکر است که نخستين کسي که به طور متقن و روشن به اين بحث پرداخته، ميرداماد است و سرانجام شاگردش، ملاصدرا اين بحث را به صورت مستقل بيان کرده است
.
واژه جعل در لغت و قرآن و همچنين در فلسفه داراي معاني مختلفي است و از ديدگاه هاي مختلف داراي تقسيماتي است که در مقاله به آن پرداخته شده است. البته شايان ذکر است که اختلاف ديدگاه در اين خصوص موجب آثار و تبعاتي در ديگر مباحث فلسفي از جمله، فاعليت نفس، فاعليت خداوند و .... شده است
.

 
كليد واژه: جعل، جعل بسيط، جعل مرکب، وجود، ماهيت، صيرورت، عوارض مفارق، وجود رابط
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 30 فروردین 1391  11:34 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها