0

بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 4 : فصلنامه خانواده پژوهي پاييز 1386; 3(11):697-707.
 
مشکلات و نيازهاي مادران کودکان مبتلا به اختلالات اتيستيک: يک پژوهش کيفي
 
چيمه نرگس*,پوراعتماد حميدرضا,خرم آبادي راضيه
 
* تهران، دانشگاه شهيد بهشتي، پژوهشکده خانواده
 
 

اختلالات اتيستيک با شيوع 5 مورد در 10 هزار، استرس بالايي را به والدين وارد مي کند. پژوهش حاضر براي بررسي مشکلات و نيازهاي رواني مادران کودکان مبتلا به اختلالات اتيستيک انجام شده است. اين پژوهش به روش کيفي و به وسيله مصاحبه ژرف نگر (In- depth interview) با 13 نفر از مادران مراجعه کننده به دور مرکز آموزش و توانبخشي کودکان مبتلا به طيف اختلالات اتيستيک انجام شد. پاسخ هاي مادران ثبت و سپس بر اساس سوالات پژوهش کدبندي و جمع بندي شد. يافته ها نشان دادند، اکثر مادران به هنگام تشخيص اختلال اتيسم دچار واکنش انکار، سردرگمي، خشم و افسردگي شده اند. برخي از مادران به دليل وجود بعضي مشکلات جسمي و رفتاري کودک با داشتن موارد مشابه در اطرافيان واکنش خفيف تري داشتند.
اکثر مادران معتقد بودند که آموزش و حمايت توسط پزشک تشخيص دهنده مي تواند نقش مهمي در کاهش مشکلات آنها داشته باشد. اکثر مادران به مشکلات ديگري شامل برچسب خوردن کودک و خانواده، مقصر دانستن مادر در شکل گيري اختلال مقايسه کودک مبتلا با کودکان عادي و ترديد در تاثير برنامه هاي آموزشي نيز اشاره کردند که منجر به کاهش روابط اجتماعي و مشکلات خانوادگي شده بود و تمامي موارد علايم افسردگي را تجربه کرده بودند. اکثر مادران معتقد بودند آموزش براي والدين، براي عموم جامعه و براي پزشکان و کارکنان سيستم مراقبت هاي بهداشتي مي تواند در کاهش مشکلات آنها موثر باشد. همچنين پيشنهاد تشکيل گروههاي خوديار، حمايت بيمه از خدمات توانبخشي کودکان مبتلا و حمايت هاي اجتماعي را داشتند. بررسي نيازهاي مادران به هنگام تشخيص اختلال، پس از تشخيص و پذيرش و سازگاري خانواده با اختلال نشان داد که آموزش و سرويس هاي حمايتي نقش مهمي در کاهش مشکلات آنها دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 3 : فصلنامه خانواده پژوهي پاييز 1386; 3(11):683-696.
 
مقايسه اثر بخشي مداخله متمرکز بر هيجان به شيوه زوجي و فردي بر کاهش درماندگي رابطه زوجين داراي فرزند با بيماري مزمن
 
رسولي رويا*,اعتمادي احمد,شفيع آبادي عبداله,دلاور علي
 
* دانشگاه يزد، مجتمع علوم انساني، گروه روانشناسي و علوم تربيتي
 
 

اين پژوهش به منظور بررسي ميزان اثر بخشي مداخله متمرکز بر هيجان (به شيوه زوجي و فردي) بر کاهش درماندگي رابطه زوج هاي داري فرزند با بيماري مزمن انجام شد. نمونه شامل 60 نفر است (36 زن و 24 شوهر) که با اجراي آزمون (DAS) انتخاب و با جايگزيني تصادفي در دو گروه آزمايشي و يک گروه کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله متمرکز بر هيجان به شيوه زوجي و به شيوه فردي در موزد گروه هاي آزمايش اجرا شد.
براي آزمون فرضيه هاي پژوهش از روش هاي آماري تحليل واريانس، تعقيبي شفه و
t مستقل در سطح 0.01 و 0.05 استفاده شد. نتايج نشان داد که درمان به صورت معناداري اثر بخش بود و توانست درماندگي رابطه را در زنان و شوهران به شيوه فردي و نيز به شيوه زوجي کاهش دهد. همچنين اين درمان توانست رضامندي، همبستگي، توافق و ابراز محبت زناشويي را در زنان و شوهران به شيوه فردي و نيز به شيوه زوجي افزايش دهد. به علاوه اثزبخشي درمان با اجراي فردي (فقط زن) و با اجراي زوجي (زن و شوهر) تفاوت معناداري نداشت و در هر دو شيوه به يک ميزان اثربخش بود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 5 : فصلنامه خانواده پژوهي پاييز 1386; 3(11):709-726.
 
مقايسه سبک دلبستگي، ويژگي هاي شخصيتي و خصيصه اضطراب در درمان کودکان داراي اختلال اضطراب جدايي و سالم
 
ذوالفقاري مطلق مصطفي*,جزايري عليرضا,مظاهري محمدعلي,خوشابي كتايون,كريملو مسعود
 
* تهران، اوين، بلوار دانشجو، خيابان کودکيار، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي
 
 

هدف از اين پژوهش بررسي تاثير ويژگي هاي مادر بر اضطراب جدايي و سطح رشد اجتماعي کودک است. فرض اساسي اين پژوهش اين است که ميان ويژگي هاي دلبستگي، شخصيتي و اضطرابي مادر (به عنوان عوامل موثر بر رفتار مادرانه) با رشد اجتماعي و اضطراب دلبستگي در کودک رابطه وجود دارد. به منظور بررسي اين رابطه، ويژگي هاي مادر (سبک دلبستگي، ويژگي هاي شخصيتي و خصيصه اضطراب) در دو گروه مادران کودکان داراي اختلال اضطراب جدايي و مادران کودکان سالم مورد مقايسه قرار گرفت. اين پژوهش از نوع مقطعي است و جامعه آماري آن را مادران کودکان مهدهاي کودک منطقه 8 تهران تشکيل مي دهند. تعداد نمونه شامل 60 مادر و کودک داري اختلال اضطراب جدايي و سالم مي باشند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي مقياس دلبستگي بزرگسال، پرسشنامه شخصيتي ميلون 2، اضطراب صفت- حالت، مقياس رشد اجتماعي کودک و ابزار غربالگري اختلال هاي هيجاني کودکان استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون t تست يومن ويتني، همبستگي و تحليل رگرسيون، مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. نتايج حاصل نشانگر آن بود که دلبستگي نا ايمن اضطرابي- دو سوگرا، خصيصه اضطراب صفت و برخي ويژگي هاي شخصيتي مادر مي تواند پيش بيني کننده اضطراب جدايي و سطح رشد اجتماعي کودک باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 6 : فصلنامه خانواده پژوهي پاييز 1386; 3(11):727-736.
 
رابطه ناخواسته بودن تولد کودکان و مشکلات رفتاري و خانوادگي آن ها
 
ملك خسروي غفار,زاده محمدي علي*
 
* پژوهشکده خانواده، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

ناخواسته بودن فرزند با توجه به شرايط اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي از عواملي است که مي تواند بر سير رشد طبيعي کودک تاثير گذاشته، مشکلاتي را به بار آورد. براي کودک ناخواسته احتمال بيشتري وجود دارد که در معرض سوء استفاده، سوء رفتار، غفلت و کودک آزاري قرار گيرد. اين مساله مي تواند به عنوان عاملي در جهت شکل گيري رفتارهاي فردي و اجتماعي ناهنجار تلقي شود و کودکان را به سوي مشکلات رفتاري و اجتماعي سوق دهد. در اين پژوهش تلاش شده که اين تاثيرات مورد بررسي قرار گيرد. اين پژوهش از نوع پس رويدادي است. جامعه پژوهش خانواده هاي کودکان 6 تا 13 ساله شهر تهران است که گروه نمونه (428 نفر) از کودکان دبستاني شهر تهران به صورت تصادفي خوشه اي انتخاب شده اند.
ابزار سنجش شامل پرسشنامه فردي و خانوادگي، ابزار سنجش خانواده و پرسشنامه کانرز فرم والدين بود که توسط مادران کودکان تکميل مي شد.
تاثير ناخواسته بودن کودکان بر ميزان مشکلات رفتاري آنها و نيز کارکرد خانواده هايشان توسط آزمون
t بررسي گرديد.
يافته هاي حاکي از آن است که در کودکاني که توسط مادران ناخواسته ارزيابي شدند نسبت به کودکاني که خواسته ارزيابي شدند نسبت به کودکاني که خواسته ارزيابي شدند مشکلات رفتاري بيشتر
(p=0.031) و کارکرد خانواده پايين تر (p=0.004) بود. نتايج پژوهش بيشتر پژوهش هاي قبلي را تاييد مي کند. ارايه راهکارهاي جهت پيشگيري و درمان مشکلات رفتاري و اجتماعي کودکان، مانند آموزش والدين و برنامه هاي موثرتر براي جلوگيري از حاملگي هاي بي موقع براي کاهش مشکلات مرتبط با ناخواسته بودن ضروري به نظر مي رسد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 7 : فصلنامه خانواده پژوهي پاييز 1386; 3(11):737-749.
 
بررسي عوامل موثر در بروز طلاق در شهرستان فلاورجان
 
زرگر فاطمه*,نشاط دوست حميدطاهر
 
* اصفهان، خيابان هزار جريب، دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي، گروه روانشناسي
 
 

آسيب ها و مشکلاتي که زوجين و خانواده هاي آنان قبل از طلاق و پس از آن متحمل مي شوند و عوامل موثر بر بروز اين پديده از ديرباز مورد توجه و بررسي بوده است. هدف اين تحقيق بررسي عوامل موثر بر بروز طلاق، از جمله سن، متغيرهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، اعتياد، وجود بيماري رواني و جنسي در زوجين متقاضي طلاق سازمان بهزيستي استان اصفهان بود. کاهش طلاق سازمان بهزيستي استان اصفهان بود. افراد گروه نمونه شامل 424 نفر (212 زوج) بودند. روش تحقيق توصيفي بود. بدين منظور اطلاعات مذکور با استفاده از اطلاعات مندرج در فرم هاي مددکاري و مصاحبه هاي روانشناختي پرونده هاي کليه موارد ارجاعي طي سالهاي 1382 تا 1384 استخراج و با استفاده از آزمون هاي خي دو، في و وي کرامر مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
نتايج نشان داد که بيشترين موارد ارجاعي به مرکز پيشگيري و کاهش طلاق، از سوي قوه قضاييه بوده است
(P<0.05)؛ بيشترين ميزان تقاضاي طلاق در زنان، در سنين 31-28 سال و در مردان در سنين 27-24 سال بوده است. ضمن آنک تقاضاي طلاق پس از 35 سالگي در هر دو جنس کاهش مي يابد (P<0.05).
مهمترين علل تقاضاي طلاق به ترتيب شامل مشکلات ارتباطي، اعتياد، دخالت خانواده ها و بيماري رواني يکي از زوجين بود
(P<0.05). نتايج پژوهش حاضر بر اهميت سنين جواني در مردان و زنان به عنوان سنين آسيب پذيري نسبت به بحران هاي زناشويي، لزوم آگاه سازي زوجين به خصوص در شهرهاي کوچک در زمينه دريافت مشاوره تخصصي در زمان بروز مشکل و پيشگيري يا کاهش عوامل موثر بر بروز طلاق از جمله مشکلات ارتباطي، اعتياد، دخالت هاي بي مورد و نامناسب خانواده هاي زوجين و بيماري رواني زوجين تاکيد دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 1 : فصلنامه خانواده پژوهي تابستان 1386; 3(10):537-554.
 
تفاوت هوشبهر هيجاني مادران كودكان وابسته ايمن و مادران كودكان دلبسته ناايمن
 
يوحنايي زهرا*,مظاهري محمدعلي,پوراعتماد حميدرضا
 
* كرج، سه راه گوهردشت، كوي كارمندان جنوبي،‌ خيابان وليعصر 4، مركز مشاوره رازي
 
 

اين پژوهش با بهره گيري از مباني نظري نظريه دلبستگي، به جهت تعيين و تبيين يكي از عوامل احتمالي موثر در شكل دهي تحول دلبستگي طرح شده است. منابع داده هاي موجود، پرسشنامه هوش هيجاني بار- آن و فرايند موقعيت ناآشنا هستند. صد تن از مادران كودكان يك ساله، به منظور تفكيك مادران به دو گروه مادران كودكان ايمن و مادران كودكان ناايمن، همراه با فرزندان شان در فرايند موقعيت ناآشنا شركت جسته، به پرسشنامه بار- آن پاسخ دادند. نتايج مبين سه نكته اصلي است: 1) هوشبهر هيجاني مادران كودكان ايمن بيش از گروه مادران كودكان ناايمن است. 2) در ميان مولفه ها، مولفه روابط بين فردي تفاوت ميانگين بيشتري را نشان داده است 3) در ميان خرده مولفه ها: همدلي، خودآگاهي هيجاني، آزمون واقعيت، شادكامي و تحمل فشار تفاوت بيشتري را در ميان دو گروه مادران به نمايش گذارده است. در اين ميان تنها تفاوت ميانگين هاي دو گروه درخرده مولفه انعطاف پذيري مويد فرض پژوهش نيست. به اين ترتيب توانايي مادر در شناخت نيازهاي دلبستگي كودك، مسووليت پذيري، همدلي و سازگاري او با اين نيازها و نيز توانايي او در جهت شناخت هيجان هاي خويشتن، مهار و جهت دهي مناسب به اين هيجان ها و استفاده از توانايي هاي ذكر شده در جهت تحمل فشارهاي وارده از سوي مادر در شكل گيري و تحول نظام دلبستگي كودك موثر مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 2 : فصلنامه خانواده پژوهي تابستان 1386; 3(10):555-572.
 
تاثير آموزش برنامه گروهي فرزندپروري مثبت بر اساس والدگري مادران كودكان 10-4 ساله مبتلا به اختلال بيش فعالي/ كمبود توجه
 
روشن بين مهديه,پوراعتماد حميدرضا*,خوشابي كتايون
 
* تهران، اوين، دانشگاه شهيد بهشتي، دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي، گروه روان شناسي
 
 

هدف از اين تحقيق، بررسي تاثير آموزش برنامه فرزندپروري مثبت بر استرس والدگري مادران كودكان 10-4 ساله مبتلا به اختلال بيش فعالي/ كمبود توجه است. بدين منظور از بين مراجعه كنندگان به دو مركز اختلالات رفتاري كودكان و نوجوانان (صبا و رفيده)، 13 كودك مبتلا به ADHD انتخاب شدند. تشخيص قطعي با توجه به ارزيابي متخصص روان پزشكي اطفال و روان شناسي باليني صورت گرفت. به منظور كنترل تاثير دارو، كودكاني انتخاب شدند كه حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با داروي ريتالين قرار گرفته بودند. سپس، مادران كودكان مذكور در 6 جلسه هفتگي و حضوري 120 دقيقه اي و 2 جلسه تماس تلفني 15 دقيقه اي آموزش گروهي فرزندپروري مثبت شركت كردند. تحقيق حاضر فاقد گروه گواه بود و جلسات گروه آزمايش با احتساب افت آزمودني با 8 مادر ادامه پيدا كرد. آزمودني ها در 6 مرحله خط پايه 1 (يك هفته پيش از شروع جلسات آموزشي)، پيش آزمون (در اولين جلسه آموزشي)، ميان آزمون (پس از چهار جلسه آموزشي)، پس آزمون (پس از اتمام جلسات تلفني) و دو مرحله پي گيري هر يك به ترتيب به فاصله 1 و 2 ماه پس از آخرين تماس تلفني، با استفاده از پرسشنامه تنيدگي والديني (PSI) مورد ارزيابي قرار گرفتند. داده هاي گردآوري شده از طريق آزمون تحليل واريانس (آزمون اندازه گيري هاي مكرر) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج تحقيق نشان داد كه برنامه گروهي فرزندپروري مثبت منجر به كاهش استرس والدگري در قلمرو كودك (F=33.672, a=0.008) و قلمرو والدين (F=119.539, a=0.001) شده است و تغييرات صورت گرفته تا 2 ماه پي گيري نيز هم چنان باقي مانده است. از سوي ديگر، نتايج تحقيق نشان داد كه حس صلاحيت و روابط با همسر نيز به عنوان دو متغير مداخله گر در استرس والدگري، بهبود پيدا كرده است.

 
كليد واژه: برنامه گروهي فرزندپروري مثبت، تنيدگي والدگري، بيش فعالي/ كمبود توجه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 3 : فصلنامه خانواده پژوهي تابستان 1386; 3(10):573-585.
 
بررسي تاثير آموزش مهارت هاي حل مساله در كاهش تمايل به فرار دختران نوجوان در معرض فرار
 
حيدري شيما*,رسول زاده طباطبايي سيدكاظم
 
* بابل، خيابان مدرس، جنب تامين اجتماعي سابق، مجتمع نيما، واحد 47، كلينيك هدايت
 
 

هدف از اين پژوهش بررسي اثربخشي آموزش مهارت هاي حل مساله در كاهش تمايل به فرار، ميزان تنيدگي، عزت نفس و راهبردهاي مقابله اي دختران نوجوان در معرض فرار مي باشد. نمونه اوليه شامل 760 دانش آموز دبيرستاني بود كه به وسيله نمونه گيري تصادفي خوشه اي از شهر تهران، مناطق 2، 4، 14، 15، 16، 19، انتخاب و با پرسشنامه تمايل به فرار مورد ارزيابي قرار گرفتند. از بين اين افراد تعداد 54 نفر از افرادي كه دقيقا بالاي برش با تفاوت دو انحراف استاندارد بودند، انتخاب و در گروه هاي كنترل و آزمايش به صورت تصادفي قرار داده شدند. سپس گروه آزمايش به طور ميانگين 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفت. بعد از اجراي آموزش ها، پس آزمون روي هر دو گروه آزمايش و كنترل اجرا شد. تحليل نتايج نشان داد كه آموزش مهارت هاي حل مساله در كاهش ميزان تنيدگي و افزايش عزت نفس دختران در معرض فرار تاثير داشته است. در مورد كاهش تمايل به فرار و راهبردهاي مقابله اي اگر چه كاهش وجود داشته ولي از نظر آماري معنادار نبود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 4 : فصلنامه خانواده پژوهي تابستان 1386; 3(10):587-600.
 
بررسي رابطه ابعاد الگوهاي ارتباطات خانواده با ميزان اضطراب و افسردگي فرزندان
 
كورش نيا مريم*,لطيفيان مرتضي
 
* شيراز، كوي ارم، دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه شيراز، بخش روان شناسي تربيتي
 
 

هدف از اين مطالعه تحقيق در زمينه روابط موجود بين ابعاد الگوهاي ارتباطات خانواده (جهت گيري گفت و شنود و جهت گيري همنوايي) و اضطراب و افسردگي فرزندان است. همواره ارتباطات موجود در بين اعضاي خانواده به عنوان اساسي ترين مكانيسم براي فهم بسياري از رفتارهاي رواني- اجتماعي از جمله اضطراب و افسردگي قلمداد مي شود. پژوهش حاضر سرآغاز بررسي الگوهاي ارتباطات خانواده در ايران مي باشد. در اين مطالعه از 326 دانش آموز (161 دختر و 165 پسر) كه با روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي چند مرحله اي از بين دانش آموزان پايه هاي دوم و سوم دبيرستان هاي شهر شيراز انتخاب شده بودند، استفاده شد. شركت كنندگان ابزار تجديد نظر شده الگوهاي ارتباطات خانواده و فرم كوتاه مقياس هاي افسردگي، اضطراب و فشار رواني را تكميل كردند. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه حاكي از آن بود كه جهت گيري گفت و شنود خانواده پيش بيني كننده معنادار اضطراب و افسردگي فرزندان است و اضطراب و افسردگي آن ها را به طور منفي پيش بيني مي كند. هم چنين جهت گيري همنوايي خانواده به طور معنادار و مثبت اضطراب فرزندان را پيش بيني مي كند اما پيش بيني كننده معناداري براي افسردگي آن ها نيست.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 5 : فصلنامه خانواده پژوهي تابستان 1386; 3(10):601-609.
 
بررسي نگرش والدين شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران
 
يوسفي زهرا*,عابدي محمدرضا,نشاط دوست حميدطاهر
 
* اصفهان، خيابان هزار جريب، ‌دانشگاه اصفهان، گروه مشاوره
 
 

پژوهش حاضر با هدف بررسي نگرش والدين شهر اصفهان نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران انجام شد. جامعه پژوهش عبارت از كليه والدين شهر اصفهان و نمونه آماري شامل 300 نفر از والدين اين شهر (150 پدر و 150 مادر) بود كه از طريق نمونه گيري تصادفي خوشه اي از دو منطقه شهري انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقياس نگرش نسبت به روابط دوستانه دختران و پسران بود. داده هاي آماري از طريق آزمون t يك متغيري و تحليل مانوا بررسي شد. نتايج نشان داد نگرش والدين نسبت به دختراني كه دوست پسر دارند و پسراني كه دوست دختر دارند و روابط دوستانه بين آنان منفي است. هم چنين نتايج تحليل مانوا پس از كنترل متغيرهاي دموگرافيك نشان داد كه بين نگرش مادران و پدران نسبت به اين گونه روابط تفاوت معناداري وجود ندارد (P<0.05). اما مذهب موجب تفاوت معنادار در نمرات نگرش والدين مي شود به اين ترتيب هر چه والدين مذهبي تر باشند نسبت به اين گونه روابط نگرش منفي تري دارند (P<0.05).

 
كليد واژه: روابط دوستانه دختران و پسران، نگرش والدين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 6 : فصلنامه خانواده پژوهي تابستان 1386; 3(10):611-620.
 
رابطه نگرش مذهبي با رضايت مندي زناشويي در دانشجويان متاهل
 
خداياري فرد محمد,شهابي روح اله,اكبري زردخانه سعيد*
 
* تهران، بزرگراه شهيد چمران، خيابان جلال آل احمد، روبروي كوي نصر، دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران، گروه روان شناسي
 
 

افزايش ميزان طلاق در جامعه كنوني ايران، ضرورت بررسي عوامل موثر بر سازگاري و رضايت مندي زناشويي را آشكار مي كند. يكي از اين عوامل نگرش مذهبي است كه مي تواند روابط، تصميم گيري، تعهد و ابعاد فرزندپروري زوجين را متاثر سازد. از اين رو، هدف از مقاله حاضر، بررسي رابطه نگرش مذهبي با رضايت مندي زناشويي در دانشجويان متاهل دانشگاه تهران است. گروه نمونه اين پژوهش شامل 156 دانشجوي متاهل دانشگاه تهران بودند كه به روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. ابزارهاي مورد استفاده در اين پژوهش مقياس نگرش مذهبي خداياري فرد و همكاران (1385) و مقياس سازگاري زناشويي اسپينر (1976) بود. آزمون ضرايب همبستگي نشان داد كه بين نگرش مذهبي و رضايت مندي زناشويي رابطه مثبت و معناداري وجود دارد. از بين چهار خرده مقياس سازگاري زناشويي، نگرش مذهبي بيشترين رابطه را با رضايت دو نفري نشان داد. بر اساس يافته هاي پژوهش حاضر، خانواده درمانگرها مي توانند نقش باورهاي مذهبي را هم در بروز و هم در حل اختلافات زناشويي، به عنوان عاملي مهم در نظر بگيرند. در پايان نيز همسويي و عدم همسويي يافته ها مورد بحث واقع شده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 7 : فصلنامه خانواده پژوهي تابستان 1386; 3(10):621-639.
 
آموزش در منزل جايگزين آموزش در مدرسه
 
شكوهي‌ يكتا محسن*,پرند اكرم
 
* تهران، بزرگراه شهيد چمران، خيابان جلال آل احمد، روبروي كوي نصر، دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران، گروه روان شناسي
 
 

مقارن با تحول تكنولوژي ارتباطي در دهه هاي اخير، آموزش در منزل به عنوان جايگزيني براي آموزش در مدرسه در بسياري از كشورها گسترش يافته است. در سال هاي اخير، خانواده ها به دلايل متعدد از جمله ارزش هاي خاص فرهنگي و مذهبي، عدم تناسب برنامه هاي مدرسه با نيازهاي فرزندان و پايين بودن سطح آموزش در برخي مدارس به آموزش فرزندان خود در منزل رغبت بيشتري نشان داده اند. بزرگ ترين مزيت آموزش در منزل اين است كه مي توان با توجه به ويژگي ها، علايق و توانايي هاي هر دانش آموز براي او برنامه ريزي نمود. مدت زمان دوره تحصيلي نيز با توجه به توانايي دانش آموزان تنظيم مي شود و آنان مجبور نيستند با همكلاسي هاي خود همگام باشند. بدين ترتيب از آموزش لذت برده، دچار اضطراب و نگراني نمي شوند.
اين روش محدوديت هايي دارد كه از آن جمله مي توان به محدود شدن روابط اجتماعي دانش آموزان اشاره كرد. هم چنين جايگزيني ارتباط غير مستقيم به جاي ارتباط چهره به چهره ممكن است به كاهش تجارب دانش آموزان بيانجامد. به رغم اين محدوديت ها، آموزش در منزل در مواردي كه بين فرهنگ و ارزش هاي خانواده و جامعه اختلاف زيادي وجود دارد، يا هدف هاي آموزشي كه خانواده براي فرزندان در نظر گرفته است تفاوت چشمگيري با هدف هاي آموزشي مدرسه دارد و يا براي كودكان با بيماري هاي مزمن و معلوليت هاي شديد مفيد به نظر مي رسد. به كارگيري اين روش در كنار تكنولوژي هاي آموزشي نظير شركت در كلاس هاي مجازي و استفاده از وسايل كمك آموزشي مي تواند موثر باشد. هدف از اين مطالعه بررسي آموزش در منزل به منزله يكي از روش هاي غير رسمي آموزشي است كه گاه مي تواند جايگزين مناسبي براي آموزش هاي رسمي باشد. در اين مطالعه جنبه هاي مختلف آموزش در منزل، روش هاي تسهيل كننده، مزايا و محدوديت هاي آن نقد و بررسي شده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 1 : فصلنامه خانواده پژوهي بهار 1386; 3(9):421-430.
 
بررسي اثربخشي مشاوره به شيوه زوج درماني - رفتاري بر افسردگي دوران بارداري
 
بنازاده زهره,باغبان ايران,فاتحي زاده مريم السادات*
 
* اصفهان، خيابان هزار جريب، دانشگاه اصفهان، دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي، گروه مشاوره
 
 

افسردگي در موقعيت هاي گوناگون زندگي بروز مي كند. يكي از اين موقعيت ها دوران بارداري است. بارداري و زايمان از تحولات نموي مهم در زندگي زنان مي باشد و بايد سازش هاي فيزيكي، شخصي و اجتماعي در فرد صورت گيرد تا آمادگي براي وضع حمل موفقيت آميز ايجاد شود. اهميت و ضرورت اين پژوهش با توجه به تاثير سوء افسردگي دوران بارداري بر سلامت جسمي و رواني نوزاد و مادر و هم چنين اثر سو آن بر روابط درون خانواده، محرز و مشخص مي گردد. روش زوج درماني رفتاري و فنون مربوط به اين روش جهت افزايش حمايت همسر و ايجاد رضايت مندي زناشويي مناسب است. هدف از اين پژوهش بررسي تاثير شيوه زوج درماني رفتاري در كاهش افسردگي دوران بارداري بوده است. روش اين تحقيق به صورت نيمه تجربي از نوع پيش آزمون - پس آزمون بوده و در آن از دو گروه آزمايش و كنترل استفاده شده است. جامعه آماري شامل زنان باردار افسرده مراجعه كننده به مراكز بهداشتي - درماني شهر كرمان بوده است. نمونه 30 نفر از اين زنان بودند كه به صورت گمارش تصادفي 15 نفر در گروه آزمايش و 15 نفر در گروه كنترل قرار گرفتند. در اين پژوهش از تست افسردگي ادينبرگ كه داراي پايايي معادل 0.75 مي باشد، استفاده شد و از هر دو گروه پيش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. تجزيه و تحليل آماري توسط Spss و روش آماري مورد استفاده مانوا بوده است. يافته ها نشان داد كه ميانگين نمرات افسردگي گروه آزمايش در پس آزمون نسبت به پيش آزمون و هم چنين نسبت به گروه گواه كاهش قابل ملاحظه اي يافت (P=0.001) كه نشان مي دهد ارايه مشاوره به شيوه زوج درماني رفتاري افسردگي دوران بارداري را به ميزان قابل توجهي كاهش مي دهد.

 
كليد واژه: زوج درماني رفتاري، افسردگي دوران بارداري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 2 : فصلنامه خانواده پژوهي بهار 1386; 3(9):431-442.
 
بررسي رابطه بين ميزان بخشودگي و تعارض زناشويي زوجين در استان يزد
 
افخمي ايمانه*,بهرامي فاطمه,فاتحي زاده مريم السادات
 
* اصفهان، خيابان هزار جريب، دانشگاه اصفهان، دانشكده علوم تربيتي و روان شناسي، گروه مشاوره
 
 

هدف از مطالعه حاضر بررسي همبستگي بين ميزان بخشودگي همسران و تعارض زناشويي آنان مي باشد. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري كليه زوجين استان يزد هستند. آزمودني هاي اين پژوهش 30 زوج كه با نمونه گيري در دسترس (غيراحتمالي) گزيده شده اند و شرط ورود آزمودني ها اين بود كه دست كم شش ماه از ازدواج شان گذشته باشد. ابزارهاي تحقيق عبارت است از: بخشودگي آزماي خانواده (FFS) و پرسشنامه تعارض زناشويي كه با استفاده از ضريب آلفاي كرونباخ پايايي آن ها به ترتيب 0.85 و 0.94 بدست آمد. براي تحليل داده ها از شاخص هاي آمار توصيفي و آمار استنباطي استفاده شد. يافته هاي تحقيق نشان داد كه بين تعارض زناشويي و بخشودگي در سه خرده مقياس درك واقع بينانه، تشخيص و تصديق خطا و جبران عمل اشتباه رابطه وجود دارد. هم چنين بين بخشودگي و تعارض زناشويي در خرده مقياس هاي رابطه فردي با خويشاوندان خود و رابطه خانوادگي با خويشاوندان همسر و دوستان رابطه معناداري ديده شد (P<0.05).

 
كليد واژه: بخشودگي، تعارض زناشويي، زوجين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 : فصلنامه خانواده پژوهي بهار 1386; 3(9):443-453.
 
بررسي رابطه سبك هاي دلبستگي با رضايت مندي زناشويي در دانشجويان متاهل دبيري
 
حميدي فريده*
 
* تهران، لويزان، خيابان شهيد شعبانلو، دانشگاه شهيد رجايي، مركز مشاوره
 
 

هدف اصلي پژوهش حاضر، بررسي رابطه سبك هاي دلبستگي با رضايت مندي زناشويي در دانشجويان متاهل رشته هاي دبيري است. بدين منظور 62 نفر از دانشجويان رشته هاي مختلف دبيري که در دانشکده علوم انساني واحدهاي تربيتي خود را مي گذراندند، به تفکيک جنسيت و به روش نمونه گيري مبتني بر هدف انتخاب، سپس آزمون هاي رضايت مندي زناشويي انريچ و هم چنين مقياس بازنگري شده دلبستگي بزرگسال كولنيز و ريد (1990) RAAS بر روي آن ها اجرا شد. پس از جمع آوري اطلاعات، از روش هاي آمار توصيفي (فراواني، درصد، ميانگين، انحراف معيار و ...) و آمار استنباطي (ضريب همبستگي توافقي، مجذور كا (X2) و آزمون t براي مقايسه ميانگين هاي مستقل) استفاده شد. نتايج بدست آمده نشان مي دهد كه: دانشجويان متاهل با سبك هاي دلبستگي ايمن، از رضايت مندي زناشويي بالاتري برخوردارند و برعكس يعني دانشجوياني كه از سبك هاي دلبستگي ناايمن اجتنابي و دوسوگرا برخوردار بودند، ميزان رضايت مندي زناشويي آنان نيز به طور معناداري كمتر از افراد ايمن بود. هم چنين نتايج پژوهش نشان مي دهد كه بين سبك هاي دلبستگي دانشجويان متاهل مونث با مذكر تفاوت معني داري وجود ندارد، اگر چه زنان از سطح ايمني بيشتري در روابط بين فردي و دلبستگي برخوردارند ولي تفاوت ها معني دار نيست. از نتايج ديگر اين پژوهش، نبودن تفاوت معني داري بين رضايت مندي زناشويي در دانشجويان بر اساس جنسيت است. بررسي هاي قبلي در مورد رضايت مندي زناشويي نيز نشان مي دهند كه وضعيت جنس افراد، پيش بيني كننده رضايت مندي نمي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 14 اردیبهشت 1391  11:58 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها