0

بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 5 : روان شناسي باليني زمستان 1390; 3(4 (پياپي 12)):41-49.
 
اثربخشي درمان مبتني بر دلبستگي بر علائم نافرماني مقابله اي در دختران داراي مشکلات دلبستگي
 
جهان بخش مرضيه*,بهادري محمدحسين,اميري شعله,جمشيدي آذر
 
* دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
 
 

مقدمه: ماهيت پيچيده اختلالات رفتاري کودکان، بررسي و بکارگيري درمان هاي جديد را ايجاب مي کند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشي درمان مبتني بر دلبستگي بر علائم نافرماني مقابله اي دانش آموزان دختر دوره ابتدائي داراي مشکلات دلبستگي انجام شد.
روش: روش اين پژوهش تجربي بود. نمونه شامل 32 نفر از 388 دانش آموز مقطع دوم و چهارم ابتدايي بودند که بيشترين نمره را در زمينه مشکلات مربوط به دلبستگي و علائم نافرماني مقابله اي به دست آوردند. اندازه گيري با استفاده از پرسشنامه مشکلات دلبستگي راندولف و پرسشنامه سلامت روان کودکان انتاريو انجام شد. مادران در 10جلسه گروهي درمان مبتني بر دلبستگي شرکت نموده و تاثير آن روي ميزان علائم نافرماني دختران آنها مورد بررسي قرار گرفت.
يافته ها: از آنجا که کسب نمره بيشتر در علائم اختلال نافرماني مقابله اي نشان از شدت اين علائم دارد، آشکار شد که ميانگين نمرات نافرماني گروه مداخله در مرحله پس آزمون و پيگيري نسبت به گروه شاهد به ميزان معني داري پايين تر بود. ميزان کاهش علائم نافرماني گزارش شده توسط آزمودني ها در مرحله پس آزمون 0.27 و در پيگيري يک ماهه 0.33 بود.
نتيجه گيري: مداخله انجام شده روي مادران دختران داراي مشکلات دلبستگي در کاهش علائم نافرماني مقابله اي دختران آنها موثر بود و پايبندي مادران به تداوم روش هاي درماني باعث بهبودي بيشتر در مرحله پس آزمون شد.

 
كليد واژه: درمان مبتني بر دلبستگي، اختلال نافرماني مقابله اي، مشکلات دلبستگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 6 : روان شناسي باليني زمستان 1390; 3(4 (پياپي 12)):51-58.
 
بررسي ميزان اضطراب جدايي کودکان و اثربخشي بازي درماني با رويکرد رفتاري - شناختي بر کاهش آن
 
عبدخدايي محمدسعيد*,صادقي اردوبادي آفرين
 
* گروه روان شناسي، دانشگاه فردوسي مشهد، مشهد، ايران
 
 

مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسي ميزان اضطراب جدايي کودکان و اثربخشي بازي درماني مبتني بر رويکرد رفتاري - شناختي بر کاهش اضطراب جدايي آنان بود.
روش: جامعه تحقيق را کودکان مهد کودک هاي منطقه 2 شهرداري شهر مشهد تشکيل مي دادند. تعداد نمونه، در بخش اول مطالعه 358 نفر بودند که با روش نمونه گيري تصادفي چندمرحله اي انتخاب شدند و براي بخش دوم مطالعه 30 کودک داراي اضطراب جدايي که والدينشان رضايت شرکت در جلسات بازي درماني را داشتند با گمارش تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه قرار گرفتند. ابزار اندازه گيري پرسشنامه علائم مرضي کودکان بود. براي گروه آزمايش 10 جلسه بازي درماني با رويکرد شناختي رفتاري انجام شد.
يافته ها: در بخش اول مطالعه از 358 نفر شرکت کننده 13.97 درصد داراي اضطراب جدايي تشخيص داده شدند و در بخش دوم مطالعه تفاوت معني داري بين ميزان اضطراب جدايي آزمودني هاي گروه آزمايش در مقايسه با گروه گواه در مراحل پس آزمون و پيگيري مشاهده شد و اضطراب جدايي آزمودني هاي گروه آزمايش کاهش چشمگيري را نشان داد.
نتيجه گيري: ميزان اضطراب جدايي در کودکان از آمار قابل توجهي برخوردار است و با توجه به پيامدهاي نامطلوب آن از جمله مشکلات حضور در مدرسه، درمان آن حائز اهميت است و کودکاني که برنامه درماني را دريافت مي کنند، پس از درمان و همچنين مرحله پيگيري کاهش معني داري در اضطراب جدايي نشان مي دهند و اين درمان با توجه به جذابيت آن براي کودکان توصيه مي شود.

 
كليد واژه: اضطراب جدايي، بازي درماني، شناختي - رفتاري، اضطراب کودکان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 7 : روان شناسي باليني زمستان 1390; 3(4 (پياپي 12)):59-67.
 
مقايسه باورهاي فراشناختي و تحمل ابهام در افراد معتاد، سيگاري و عادي
 
احمدي طهورسلطاني محسن*,نجفي محمود
 
* گروه روان شناسي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد همدان، همدان، ايران
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقايسه باورهاي فراشناختي و تحمل ابهام در افراد معتاد، سيگاري و عادي انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر پس رويدادي بود. نمونه پژوهش شامل 120 آزمودني (40 نفر معتاد، 40 نفر سيگاري و 40 نفر عادي) بود که گروه معتاد آن افرادي بودند که طي بهار 1388 به مرکز معتادين خود معرف همدان مراجعه کردند و دو گروه افراد عادي و سيگاري نيز به صورت نمونه گيري در دسترس در سطح شهر انتخاب شدند. ابزار جمع آوري اطلاعات عبارت بود از پرسشنامه فراشناخت کارت رايت - هاتن و ولز و مقياس تحمل ابهام ريدل - روزن. داده ها با استفاده از روش تحليل واريانس يک راهه تجزيه و تحليل شد.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که بين نمره کلي باورهاي فراشناختي افراد معتاد با دو گروه ديگر تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين ميزان تحمل ابهام افراد معتاد نسبت به دو گروه ديگر پايين تر بود.
نتيجه گيري: بر اساس يافته هاي اين پژوهش مي توان نتيجه گرفت که باورهاي فراشناختي مختل تر و تحمل ابهام پايين به عنوان دو عامل روان شناختي مهم در پيش بيني گرايش افراد به مصرف مواد عمل مي کنند و توجه به آنها مي تواند نقش مهمي در پيشگيري از سوء مصرف مواد داشته باشد.

 
كليد واژه: فراشناخت، باورهاي فراشناختي، تحمل ابهام، معتاد، سيگاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 8 : روان شناسي باليني زمستان 1390; 3(4 (پياپي 12)):69-79.
 
اثربخشي مدل پيشگيري از بازگشت بر پايه ذهن آگاهي در پيشگيري از بازگشت و انگيزش در افراد وابسته به مواد افيوني
 
كلدوي علي*,برجعلي احمد,فلسفي نژاد محمدرضا,سهرابي فرامرز
 
* دانشکده ادبيات و علوم انساني زابل، زابل، ايران
 
 

مقدمه: اين پژوهش با هدف بررسي اثربخشي مدل پيشگيري از بازگشت بر پايه ذهن آگاهي در پيشگيري از بازگشت و انگيزش در افراد وابسته به مواد افيوني انجام شده است.
روش: در يک طرح نيمه آزمايشي 24 نفر مراجع با تشخيص اختلال سوء مصرف مواد افيوني که دوره سم زدايي را با موفقيت به پايان رسانده بودند، با روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي در دو گروه آزمايشي و گواه (هر گروه 12 نفر) تقسيم شدند. گروه آزمايشي به مدت هشت هفته و هر هفته يک جلسه گروهي تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه در طول اين مدت هيچ درماني دريافت نکردند. آزمودني هاي پژوهش توسط مقياس مراحل تغيير و نيز آزمايش مورفين پيش از شروع درمان، تصادفي در طي درمان، پس از درمان و پس از اتمام مرحله پيگيري سه ماهه، مورد ارزيابي قرار گرفتند. براي تحليل داده ها از آزمون هاي تجزيه و تحليل کواريانس چند متغيري، تجزيه و تحليل کواريانس تک متغيري و خي دو استفاده شد.
يافته ها: نتايج آزمون هاي تجزيه و تحليل کواريانس چند متغيري و تجزيه و تحليل کواريانس تک متغيري نشان داد که تفاوت معني داري بين دو گروه در انگيزش در مرحله پس آزمون و پيگيري وجود دارد. همچنين نتايج آزمون خي دو نشان داد که تفاوت معني داري بين فراواني بازگشت در دو گروه وجود دارد.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که آموزش مدل پيشگيري از بازگشت بر پايه ذهن آگاهي در پيشگيري از بازگشت به اعتياد و انگيزش موثر است.

 
كليد واژه: پيشگيري از بازگشت بر پايه ذهن آگاهي، انگيزش، پيشگيري از بازگشت، وابستگي به مواد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

1 : روان شناسي باليني پاييز 1390; 3(3 (پياپي 11)):1-6.
 
حافظه کاري واج شناختي در کودکان ناروان طبيعي
 
مداح مرضيه*,آزادفلاح پرويز,سلماني معصومه,رسول زاده طباطبايي سيدكاظم
 
* دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

مقدمه: ناروان طبيعي، يکي از شايع ترين اختلالات گفتاري با پيچيدگي هاي فراوان در کودکان است. از فرضيه هاي مطرح براي علل اين اختلال، نارساکنش وري حافظه کاري مي باشد. اين مطالعه به بررسي عملکرد حافظه کاري واج شناختي در اين کودکان مي پردازد تا بتوان از نتايج آن در درمان بهره مند شد.
روش: در اين مطالعه علي- مقايسه اي، 30 پسر ناروان طبيعي 6-5 ساله و سالم با استفاده از آزمون هاي استاندارد فهرست يادآوري اعداد، يادآوري کلمات، و تکرار غير واژه ارزيابي شدند. پس از محاسبه نمرات آزمودنيها در هر يک از 3 آزمون اجرا شده، به منظور تجزيه و تحليل داده ها و مقايسه ميزان تفاوت مشاهده شده بين دو گروه، از آزمون t براي مقايسه گروه هاي مستقل و U من ويتني استفاده شد.
يافته ها: نتايج نشان داد که گروه پسران مبتلا به اختلال ناروان طبيعي در هر سه آزمون يادآوري اعداد، يادآوري کلمات و تکرار غيرواژه، به طور معناداري نسبت به گروه کنترل، نمرات پايين تري را کسب کردند.
نتيجه گيري: با در نظر گرفتن نتايج اين مطالعه و مطالعات قبلي مبني بر سلامت ساير شاخص ها اعم از حافظه کاري و لايه هاي زباني در اين کودکان، فرضيه هاي حرکتي و زباني مربوط به لکنت و نيز فرض احتمالي مبني بر تبديل ناروان گويي بهنجار به لکنت، مي توان گفت احتمالا کودکان مبتلا به ناروان گويي بهنجار در برخي نواحي مغزي مربوط به پردازش هاي حرکتي گفتار که با مدار واج شناختي منطبق هستند، ضعف عملکرد دارند.

 
كليد واژه: نارواني طبيعي، حافظه کاري واج شناختي، مدل بدلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 2 : روان شناسي باليني پاييز 1390; 3(3 (پياپي 11)):7-16.
 
اثربخشي آموزش شناختي رفتاري مادران بر تغيير رفتار مادرانه و دلبستگي ناايمن کودک
 
تبعه امامي شيرين*,نوري ابوالقاسم,ملك پور مختار,عابدي احمد
 
 
 

مقدمه: هدف اين پژوهش بررسي تاثير آموزش شناختي رفتاري رفتار مادرانه بر تغيير رفتار مادرانه و دلبستگي ناايمن کودک بود.
روش: روش اين پژوهش شبه آزمايشي بود و در آن از طرح پيش آزمون- پس آزمون با گروه آزمايش و گواه استفاده شد. جامعه پژوهش شامل مادران ساکن شهر اصفهان بود که داراي يک فرزند حداقل 1 ساله و حداکثر 5 ساله با سبک دلبستگي ناايمن بودند. نمونه شامل 40 زوج مادر- کودک بود که به صورت تصادفي به گروه هاي آزمايشي و گواه گماشته شدند. ابزار جمع آوري داده ها شامل دو پرسشنامه کيو- ست دلبستگي (آ.کيو.اس) و مقياس درجه بندي رفتار مادرانه بود. پيش آزمون جهت سنجش رفتار مادرانه و ميزان امنيت دلبستگي کودک براي هر دو گروه آزمايش و گواه اجرا شد. سپس 12 جلسه هفتگي آموزش شناختي رفتاري رفتار مادرانه براي مادران گروه آزمايش برگزار گرديد. يک هفته پس از پايان جلسات، پس آزمون براي هر دو گروه اجرا شد
.
يافته ها: نتايج تحليل کواريانس نشان داد که پس از آموزش شناختي رفتاري، بين نمرات ابعاد اصلي رفتار مادرانه و نمره دلبستگي ايمن گروه آزمايش و گواه تفاوت معني داري وجود دارد و ميزان رفتار مادرانه و امنيت دلبستگي کودک در گروه آزمايش افزايش داشته است
.
نتيجه گيري: آموزش شناختي رفتاري رفتار مادرانه بر بهبود رفتار مادرانه و افزايش نمره دلبستگي ايمن کودکان موثر بود.

 
كليد واژه: مادر و کودک، دلبستگي ناايمن، رفتار مادرانه، آموزش شناختي رفتاري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 3 : روان شناسي باليني پاييز 1390; 3(3 (پياپي 11)):17-27.
 
اثربخشي مداخلات زود هنگام مبتني بر بازي هاي توجهي بر ميزان توجه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بيش فعالي/ تکانشگري
 
موسوي شوشتري مژگان*,ملك پور مختار,عابدي احمد,اهرمي راضيه
 
* دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي مداخلات زود هنگام مبتني بر بازي هاي توجهي بر ميزان توجه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بيش فعالي/ تکانشگري پيش دبستاني انجام گرفته است.
روش: روش پژوهش آزمايشي با طرح پيش آزمون - پس آزمون بود جامعه آماري، شامل کليه کودکان پسر پيش دبستاني مبتلا به اختلال نقص توجه - بيش فعالي/ تکانشگري شهر اصفهان در سال تحصيلي 90-89 بود. به منظور انجام اين پژوهش، 30 کودک پسر با نشانگان اختلال نقص توجه - بيش فعالي/ تکانشگري به شيوه نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي، انتخاب و با روش تصادفي در گروه هاي آزمايشي و کنترل گمارده شدند (15 کودک در گروه آزمايش و 15 کودک در گروه کنترل). ابزار مورد استفاده، پرسشنامه کانرز والدين و مصاحبه باليني بود. مداخلات مبتني بر بازي هاي توجهي بر روي گروه آزمايش انجام گرفت. داده هاي به دست آمده با روش آماري تحليل کواريانس مورد تجزيه و تحليل قرارگرفت.
يافته ها: نتايج پژوهش نشان داد که مداخلات زود هنگام مبتني بر بازي هاي توجهي بر ميزان توجه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بيش فعالي/ تکانشگري پيش دبستاني موثر است.
نتيجه گيري: توجه به تشخيص و مداخلات زود هنگام مي تواند رويکردي موثر در درمان اختلال نقص توجه/ بيش فعالي - تکانشگري باشد.

 
كليد واژه: مداخلات زود هنگام، بازي هاي توجهي، نقص توجه، بيش فعالي - تکانشگري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 4 : روان شناسي باليني پاييز 1390; 3(3 (پياپي 11)):29-39.
 
نقش راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان در اختلال هاي دروني سازي کودکان
 
مشهدي علي*,ميردورقي فاطمه,حسني جعفر
 
* گروه روان شناسي، دانشگاه فردوسي مشهد، مشهد، ايران
 
 

مقدمه: نظم جويي هيجان مولفه مرکزي در سازماندهي رفتار سازگارانه و جلوگيري از بروز هيجان هاي منفي و رفتارهاي ناسازگارانه مي باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان در اختلال هاي دروني سازي کودکان (افسردگي و اضطراب) صورت گرفت.
روش: در قالب يک طرح همبستگي، با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي از ميان دانش آموزان پايه سوم، چهارم و پنجم ابتدايي مدارس دولتي شهر مشهد در سال تحصيلي 90-89، تعداد 531 دانش آموز شامل 254 نفر پسر و 261 نفر دختر انتخاب شدند و پرسشنامه راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان فرم کودکان، مقياس اضطراب چند بعدي کودکان و مقياس افسردگي کودکان را تکميل نمودند. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون چند متغيري به شيوه گام به گام انجام شد.
يافته ها: ضرايب همبستگي پيرسون نشان داد که راهبردهاي ملامت خود، نشخوارگري، فاجعه سازي و ملامت ديگران رابطه مثبت با اضطراب و افسردگي دارند. در حاليکه رابطه راهبردهاي پذيرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ريزي و ارزيابي مجدد مثبت با هر دو مولفه اضطراب و افسردگي منفي بود. همچنين راهبرد ديدگاه گيري فقط با اضطراب به صورت منفي همبسته بود. نتايج تحليل رگرسيون چند متغيري به شيوه گام به گام نشان داد که راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان نشخوارگري، فاجعه سازي، ملامت خويش و تمرکز مجدد بر برنامه ريزي مولفه اضطراب را پيش بيني مي نمايند. علاوه بر اين، راهبردهاي فاجعه سازي، ملامت ديگران، تمرکز مجدد مثبت، پذيرش، تمرکز مجدد بر برنامه ريزي و نشخوارگري مولفه افسردگي را مورد پيش بيني قرار دادند.
نتيجه گيري: از يافته هاي اين پژوهش استنباط مي شود که يکي از عوامل مهم در بروز اختلال هاي روان شناختي کودکان راهبردهاي شناختي است که آنها براي نظم دهي هيجان هاي خود بعد از تجربه رويداد تهديدآميز به کار مي گيرند. بنابراين در برنامه هاي درماني بايد توجه خاصي به راهبردهاي شناختي به ويژه راهبردهاي ناسازگارانه از قبيل ملامت خود، نشخوارگري، پذيرش و فاجعه سازي صورت گيرد.

 
كليد واژه: راهبردهاي نظم جويي شناختي هيجان، اختلال هاي دروني سازي، افسردگي، اضطراب
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 5 : روان شناسي باليني پاييز 1390; 3(3 (پياپي 11)):41-52.
 
اثربخشي روش هاي درمان پردازش شناختي و پردازش مجدد هولوگرافيک در کاهش علائم روان شناختي دانش آموزان مواجه شده با آسيب
 
نريماني محمد,بشرپور سجاد*,قمري گيوي حسين,ابوالقاسمي عباس
 
* دانشگاه محقق اردبيلي، اردبيل، ايران
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي پردازش شناختي و پردازش مجدد هولوگرافيک در کاهش علائم روان شناختي دانش آموزان مواجه شده با آسيب انجام گرفت.
روش: طرح اين مطالعه شبه آزمايشي بود. جامعه آماري اين پژوهش را دانش آموزان پسر مقاطع اول، دوم و سوم دبيرستان هاي شهر اروميه در سال تحصيلي 90-89 تشکيل دادند (10286=
N). بعد از اجراي پرسشنامه سرند کردن حوادث آسيب زا و آزمون فهرست علائم 90 سوالي روي 1000 نفر، تعداد 129 نفر داراي تجربه آسيب و نمره بالاي 90 در آزمون فهرست علائم 90 سوالي شناسايي شدند از بين آنها تعداد 60 نفر به تصادف انتخاب و بعد از انجام مصاحبه باليني در سه گروه درمان پردازش شناختي (20=n)، درمان پردازش مجدد هولوگرافيک (20=n) و گروه پلاسيبو (20=n) به تصادف جايگزين شدند. هر سه گروه در مراحل پيش و پس آزمون به آزمون فهرست علائم 90 سوالي پاسخ داده و داده هاي به دست آمده با استفاده از آزمون کواريانس مورد تحليل قرار گرفت.
يافته ها: نتايج نشان داد که در خرده مقياس هاي وسواس- اجبار، افسردگي، اضطراب، ترس مرضي، افکار پارانوئيد و روان پريشي بين سه گروه تفاوت آماري معني داري وجود داشت. در نمره کلي آزمون فهرست علائم 90 سوالي نيز هر دو گروه درمان، تفاوت معني داري با گروه پلاسيبو داشتند ولي در اين متغير تفاوت معني داري بين اين دو گروه درماني يافت نشد.
نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش آشکار کرد که روش هاي درمان پردازش شناختي و پردازش مجدد هولوگرافيک در کاهش علائم آسيب شناختي دانش آموزان مواجه شده با آسيب به يک اندازه اثربخش هستند. ولي درمان پردازش شناختي بر افسردگي مرتبط با آسيب ولي پردازش مجدد هولوگرافيک بر ترس مرضي، وسواس - اجبار و روان پريشي مرتبط با آسيب اثربخش تري بيشتري دارند.

 
كليد واژه: پردازش شناختي، پردازش مجدد هولوگرافيک، آسيب، دانش آموزان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 6 : روان شناسي باليني پاييز 1390; 3(3 (پياپي 11)):53-64.
 
مقايسه اثربخشي دو رويکرد خانواده ‏درماني مبتني بر طرحواره‏ درماني و نظام عاطفي بوون بر ميل به طلاق در مراجعان متقاضي متارکه
 
يوسفي ناصر*
 
* گروه روان شناسي و مشاوره، دانشگاه کردستان، سنندج، ايران
 
 

مقدمه: اين پژوهش با هدف بررسي مقايسه اثربخشي خانواده درماني مبتني بر طرحواره درماني و نظام عاطفي بوون بر ميل به طلاق در مراجعان متقاضي متارکه شهر سقز صورت گرفت.
روش: طرح از نوع آزمايشي به شيوه پيش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه تحقيق مراجعان متقاضي طلاق اعم از خود ارجاعي و يا ارجاع داده شده از طرف دادگاه به مراکز مشاوره اي شهرستان سقز واقع در استان کردستان بوده است. از اين جامعه 66 مراجع به شيوه تصادفي ساده طي چند مرحله انتخاب شدند و در سه گروه 22 نفري گماشته شدند. با ابزار ميل به طلاق ميزان متغير وابسته ميل به طلاق در مراجعان متقاضي طلاق اندازه
گيري شد (پيش آزمون) و سپس دو رويکرد طرحواره درماني و نظام عاطفي بوون بر دو گروه آزمايشي به ميزان 8 جلسه 1 ساعتي با هفته اي دوبار اجرا شد.
يافته ها: نتايج تحليل کواريانس چند متغيري نشان داد که بين مراجعان متقاضي طلاق گروه هاي آزمايش و کنترل در متغير وابسته ميل به طلاق تفاوت معناداري وجود دارد. بدين ترتيب فرضيه ها مبني بر طرحواره درماني و نظام عاطفي بوون بر ميل به طلاق موثر هستند، تاييد شدند.
نتيجه گيري: نتايج نشان داد که از بين دو رويکرد طرحواره درماني و نظام عاطفي بوون، در اثربخشي بر ميل به طلاق، نظام عاطفي بوون موثرتر از طرحواره درماني بوده است.

 
كليد واژه: طرحواره درماني، نظام عاطفي بوون، ميل به طلاق، مراجعان متقاضي طلاق
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 7 : روان شناسي باليني پاييز 1390; 3(3 (پياپي 11)):65-73.
 
نقش سبک هاي دلبستگي، پيوند والديني و خود پنداره در اعتياد جنسي
 
زاهديان سيدفتح اله*,محمدي مسعود,ساماني سيامك
 
* دانشگاه علوم و تحقيقات فارس، شيراز، ايران
 
 

مقدمه: اعتياد جنسي يک نگراني رو به رشد است که هم اکنون به عنوان يک بيماري جدي شناخته مي شود. اين بيماري يک اختلال در صميميت است که در سبک دلبستگي و تجارب پيوند والديني نامطلوب اوليه ريشه دارد، دو عامل مهم که خود پنداره افراد را شکل مي دهند. هدف از اين مطالعه بررسي نقش سبک دلبستگي، پيوند والديني و خود پنداره در اعتياد جنسي براي دستيابي به بهترين عامل هاي پيش بين، جهت افتراق معتادان جنسي از افراد سالم مي باشد.
روش: شرکت کنندگان شامل 70 نفر (35 معتاد جنسي، 35 فرد سالم)، بودند که به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و از نظر سن، جنسيت و ميزان تحصيلات همتا سازي شدند و آزمون هاي اعتياد جنسي، سبک هاي دلبستگي هاوزن - شيور، پيوند والديني و زمينه يابي خودادراکي پيريت و منداگليو در مورد آنها اجرا شد. داده ها با روش تجزيه و تحليل واريانس و تحليل افتراق مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: يافته ها نشان داد که معتادان جنسي و افراد سالم از نظر سبک دلبستگي دوسوگرا، محافظت بيش از حد پدر و مادر و خود پنداره تفاوت معناداري داشتند. تحليل افتراقي نشان داد که محافظت بيش از حد مادر و پدر و سبک دلبستگي دوسوگرا بهترين افتراق دهنده ها و پيش بين هاي اعتياد جنسي مي باشند و در 72.90 درصد موارد معتادان جنسي را از افراد عادي افتراق مي دهند.
نتيجه گيري: در درمان اعتياد جنسي مي بايست اختلالات دلبستگي را در مداخلات مد نظر قرار داد.

 
كليد واژه: اعتياد جنسي، سبک دلبستگي، پيوند والديني، خود پنداره
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 8 : روان شناسي باليني پاييز 1390; 3(3 (پياپي 11)):75-84.
 
نقش تشخيصي کيفيت زندگي و اميدواري در معتادان گمنام و معتادان تحت درمان نگهدارنده متادون
 
بيگي علي*,‏فراهاني محمدنقي,محمدخاني شهرام,محمدي فر محمدعلي
 
* دانشگاه تربيت معلم، تهران، ايران
 
 

مقدمه: انجمن معتادان گمنام برنامه اي براي بهبودي از اعتياد به مواد مخدر مي باشد که هدف بهبودي خود را بر سلامت فيزيکي، فيزيولوژيکي، رواني و عملکرد معنوي متمرکز کرده است. پژوهش حاضر با هدف مقايسه و تفکيک اعضاي انجمن معتادان گمنام و معتادان تحت درمان نگهدارنده متادون در متغيرهاي کيفيت زندگي و اميدواري انجام گرفت.
روش: در اين مطالعه علي مقايسه اي، تعداد 100 نفر مرد داوطلب (50 نفر اعضاي انجمن معتادان گمنام، 50 نفر گروه درمان نگهدارنده متادون)، در دامنه سني 20-40 و با حداقل 6 ماه دوره پرهيز از مواد، از شهرستان شاهرود، مقياس کيفيت زندگي سازمان بهداشت جهاني و مقياس اميدواري اسنايدر و همکاران را تکميل کردند.
يافته ها: نتايج نشان داد که ميانگين نمرات اعضاي انجمن معتادان گمنام در مولفه تفکر عاملي، ريز مولفه اميدواري، روابط بين فردي و سلامت فيزيکي به طور معناداري بالاتر از ميانگين افراد تحت درمان متادون است. همچنين، نتايج تحليل تشخيص نشان داد که اين تفاوت، در ترکيبي از متغيرهاي پژوهش (بر حسب اهميت شان به ترتيب: روابط بين فردي، تفکر عاملي و سلامت فيزيکي) دو گروه را به نحو برجسته اي از يکديگر متمايز مي کند.
نتيجه گيري: به نظر مي رسد که شرکت فعال معتادان در انجمن معتادان گمنام باعث کيفيت زندگي بهتر و تقويت اراده افراد براي رسيدن به اهداف در مقايسه با درمان نگهدارنده متادون مي شود. به ويژه روابط بين فردي اين افراد تقويت شده، به زندگي جسماني و رواني خود اهميت داده و همچنين تحت تاثير شرکت در انجمن مسير زندگي خود را هدفمند دنبال مي کنند.

 
كليد واژه: معتادان گمنام، درمان نگهدارنده متادون، کيفيت زندگي، اميدواري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 1 : روان شناسي باليني تابستان 1390; 3(2 (پياپي 10)):1-11.
 
اثربخشي گروه درماني شناختي- رفتاري در کاهش خشم و پرخاشگري رانندگي
 
كاظميني تكتم*,قنبري هاشم آبادي بهرام علي,مدرس غروي مرتضي,اسماعيلي زاده مسعود
 
* دانشگاه فردوسي مشهد، مشهد، ايران
 
 

مقدمه: زمينه يابي هاي متعدد نشان مي دهند که خشم و پرخاشگري رانندگي به طور معمول و با هزينه هاي بسيار زيادي براي جامعه رخ مي دهد. به همين منظور، اين پژوهش با هدف بررسي تاثير گروه درماني شناختي- رفتاري بر کاهش خشم و پرخاشگري رانندگي انجام شد.
روش: طرح اين پژوهش از نوع شبه آزمايشي به صورت پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري با گروه کنترل بود. نمونه اين پژوهش شامل 20 نفر از رانندگان تاکسي مرد شهر مشهد بود که با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شده و داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان به شيوه تصادفي به دو گروه آزمايش و کنترل تقسيم شدند. گروه آزمايش درمان شناختي- رفتاري را دريافت کرد و گروه کنترل مداخله اي دريافت نکرد. هر دو گروه در سه مرحله زماني پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري يک ماهه مورد سنجش قرار گرفتند. ابزارهاي سنجش در اين پژوهش عبارت بودند از مقياس خشم رانندگي، پرسشنامه ابراز خشم رانندگي و پرسشنامه ويژگي هاي جمعيت شناختي. داده ها با روش آماري تحليل واريانس آميخته مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: نتايج نشان داد که گروه درماني شناختي- رفتاري در مقايسه با گروه کنترل باعث کاهش معنادار خشم رانندگي، ابراز پرخاشگرانه خشم رانندگي و افزايش معنادار ابراز انطباقي- سازنده خشم رانندگي مي گردد.
نتيجه گيري: با توجه به يافته هاي پژوهش، گروه درماني شناختي- رفتاري در کاهش خشم و پرخاشگري رانندگي در رانندگان تاکسي موثر است.

 
كليد واژه: گروه درماني شناختي- رفتاري، خشم و پرخاشگري رانندگي
 
 
 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 2 : روان شناسي باليني تابستان 1390; 3(2 (پياپي 10)):13-21.
 
تاثير مديريت دفاع هاي تاکتيکي در روان درماني پويشي فشرده کوتاه مدت بر رضايت مندي زوج ها
 
جراره جمشيد*,طالع پسند سياوش
 
* گروه روان شناسي باليني، دانشگاه سمنان، سمنان، ايران
 
 

مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسي تاثير مديريت دفاع هاي تاکتيکي در روان درماني پويشي فشرده کوتاه مدت، بر افزايش رضايت مندي زوج ها بود.
روش: مطالعه حاضر با طرح شبه آزمايشي در مراکز روان شناسي و مشاوره شهر تهران انجام شد. تعداد 16 زوج از زوج هاي مراجعه کننده به اين مراکز به صورت گمارش تصادفي در دو گروه آزمايش و کنترل قرار داده شدند. همه شرکت کنندگان پرسشنامه رضايت زناشويي انريچ را قبل و يک هفته پس از مداخله تکميل کردند.
يافته ها: زوج هاي شرکت کننده در گروه آزمايشي از لحاظ رضايت زناشويي (
h=0.32)، مسايل شخصيتي (0.46=h)، مديريت مالي (h=0.29)، فعاليت هاي اوقات فراغت (h=0.26)، رابطه جنسي (h=0.52)، فرزندان و فرزند پروري (h=0.12)، خانواده و دوستان (h=0.59) و نقش هاي مساوات طلبي (h=0.50) به طور معنادار بر گروه کنترل برتري داشتند، اما نمرات تفاوت تحريف آرماني، ارتباط، حل تعارض و جهت گيري مذهبي بين دو گروه معنادار نبودند.
نتيجه گيري: مداخلات درماني در دفاع هاي تاکتيکي بر اساس مدل پويشي فشرده کوتاه مدت مي تواند در افزايش رضايت زناشويي موثر باشد.

 
كليد واژه: مديريت دفاع هاي تاکتيکي، روان درماني پويشي فشرده و کوتاه مدت، رضايت مندي زوج ها
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 3 : روان شناسي باليني تابستان 1390; 3(2 (پياپي 10)):23-34.
 
اثربخشي گروه درماني مبتني بر کيفيت زندگي بر بهزيستي ذهني و سلامت روان
 
قاسمي نظام الدين*,كجباف محمدباقر,ربيعي مهدي
 
* دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
 
 

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسي اثربخشي گروه درماني مبتني برکيفيت زندگي بر بهزيستي ذهني و سلامت روان افراد انجام شده است.
روش: طرح پژوهش از نوع شبه تجربي با گروه آزمايش، گواه و پيگيري مي باشد. جامعه آماري شامل کليه افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره بود که از بين آنان به روش نمونه گيري تصادفي 24 نفر که از لحاظ سلامت رواني و بهزيستي ذهني پايين بودند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه جايگزين شدند. افراد گروه آزمايش، مداخلات 10 جلسه اي را به صورت گروهي دريافت و افراد گروه گواه، در ليست انتظار قرار گرفتند. به کمک ابزارهاي پژوهش، پرسشنامه هاي سلامت روان، مقياس عاطفه مثبت و منفي و مقياس رضايت از زندگي از هر دو گروه پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري دو و نيم ماهه به عمل آمد. از روش هاي آمار توصيفي و کواريانس جهت تجزيه و تحليل اثربخشي گروه درماني مبتني بر کيفيت زندگي استفاده شد.
يافته ها: نتايج تحليل کواريانس نشان داد که گروه درماني مبتني بر کيفيت زندگي افسردگي، نشانه هاي جسماني- سازي و بد کارکردي اجتماعي را در پس آزمون و پيگيري کاهش داده ولي بر اضطراب آزمودنيها تاثيري نداشته است. همچنين اين درمان، بر بهزيستي ذهني در بعد هيجاني (افزايش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفي) در پس آزمون اثر داشته است اما در بعد شناختي (رضايت از زندگي) آزمودنيها تغييري ايجاد نکرده است.
نتيجه گيري: بر اساس يافته ها مي توان نتيجه گيري گرفت که گروه درماني مبتني بر کيفيت زندگي که از ترکيب روان شناسي مثبت با رويکرد شناخت- رفتاري شکل گرفته، شاخص هاي سلامت روان و بهزيستي ذهني افراد را ارتقا مي دهد.

 
كليد واژه: گروه درماني مبتني بر کيفيت زندگي، بهزيستي ذهني، سلامت روان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  5:02 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها