0

بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 3 : روابط خارجي پاييز 1388; 1(3):55-83.
 
الزامات تئوريک بازدارندگي منطقه اي جمهوري اسلامي ايران
 
قاسمي فرهاد*
 
* دانشگاه شيراز
 
 

 

 

باز دارندگي منطقه اي يکي از مهم ترين تئوري هاي روابط بين الملل و مطالعات استراتژيک به ويژه پس از جنگ سرد و سقوط اتحاد جماهير شوروي است. در اين دوره دولت ها با تهديدات نوين روبه رو مي باشند. بنابراين آنها نيازمند طراحي سيستم هايي هستند که مديريت و کنترل اين تهديدات را بر عهده داشته باشند. سيستم بازدارندگي منطقه اي يکي از اين سيستم هاست که خرده سيستم هاي منطقي و فيزيکي خاص خود را دارا مي باشد همچنين مجموعه اي از فاکتور هاي پيچيده و پويا به خصوص موانع جغرافيايي، محدوديت هاي ساختاري، فناوري نظامي، ساخت بندي نيروهاي نظامي و... وجود دارد که نوع سيستم بازدارندگي را شکل مي دهد. در اين راستا مقاله حاضر ضمن طرح سيستم بازدارندگي منطقه اي به تجزيه و تحليل بازدارندگي منطقه اي جمهوري اسلامي ايران اقدام مي نمايد.
 
كليد واژه: بازدارندگي، بازدارندگي منطقه اي، بازدارندگي شبکه اي، بازدارندگي غيرمستقيم، نظم منطقه اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 4 : روابط خارجي پاييز 1388; 1(3):85-117.
 
جايگاه مفهومي ديپلماسي عمومي
 
هاديان ناصر,احدي افسانه
 
 
 

 

 

تغييرات نظام بين الملل و پررنگ شدن نقش بازيگران غيردولتي و افکار عمومي سبب شده تا اشکال جديدي از ديپلماسي در کنار ديپلماسي سنتي مورد استفاده قرار گيرد. در اين رابطه يکي از ديپلماسي هاي معمول که توسط برخي کشورها به خوبي به کار مي رود، ديپلماسي عمومي است. اهميت ديپلماسي عمومي به ويژه به لحاظ ارتقاي وجهه يک کشور مدنظر است و در واقع ساز و کاري براي افزايش قدرت نرم به شمار مي رود. با اين حال به نظر مي رسد ديپلماسي عمومي از جمله مفاهيمي است که در کشور به روشني تعريف نشده و ابهامات مفهومي زيادي در ارتباط با آن وجود دارد. اين مفهوم معمولا به جاي مفاهيمي همچون قدرت نرم، تبليغات، روابط فرهنگي و جنگ نرم به کار مي رود. در حالي که اين مفاهيم داراي معاني متفاوتي هستند که به پديده هاي متفاوتي اشاره دارند. در اين مقاله، اهميت، ابزار، اهداف، مخاطبان، بازيگران، الگوهاي ارتباطي، معيار ارزيابي و شرايط و پيش نيازهاي موفقيت ديپلماسي عمومي مورد بررسي قرار گرفته است.
 
كليد واژه: ديپلماسي عمومي، قدرت نرم، تهديد نرم، تبليغات، روابط فرهنگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:49 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 5 : روابط خارجي پاييز 1388; 1(3):119-138.
 
جهاني شدن و منطقه گرايي: انفکاک يا هم گرايي؟
 
موسوي سيدمحمدعلي*
 
* دانشكده مطالعات جهان، دانشگاه تهران
 
 

 

 

جهاني شدن تاثير عميقي در اقتصاد سياسي کشورها و افزايش تجارت بين الملل داشته است. از سوي ديگر منطقه گرايي نوين در طي دو دهه گذشته در نقاط مختلف جهان به روندي رو به رشد تبديل شده که منجر به فزوني تجارت بين کشورهاي عضو و روان سازي جريانات مالي انساني در درون منطقه شده است. اين امر به عنوان گامي در مسير تقويت جهاني شدن تلقي مي گردد. اما براي عده اي، اين رويکرد از يک سو موجب کاهش تجارت بين منطقه اي و کاهش فرايندهاي اقتصادي جهاني و از سوي ديگر باعث تشديد زيان براي ديگر مناطق و کشورها شده است. بر اين اساس منطقه گرايي مانعي در مقابل جهاني شدن تلقي مي شود. اين مقاله بر آن است تا نشان دهد منطقه گرايي نوين به رغم افت و خيزهاي آن نه تنها مانعي در مسير جهاني شدن نيست بلکه از يک سو نقشه راه جهت ورود به فرايندهاي جهاني شدن مي باشد و از سوي ديگر ساز و کاري اساسي جهت هدايت و تسريع روند جهاني شدن است. هنگامي که نظام جهاني با بحران هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي روبه رو مي شود اتحاديه هاي منطقه اي براي حمايت از اعضاي خود تا حدودي درون گرا و حمايت گرا مي شوند اما در مسير خروج نظام بين المللي از بحران، آنها نيز هم گرايي جهاني خود را تشديد مي کنند.
 
كليد واژه: منطقه گرايي، جهاني شدن، تجارت، حمايت گرايي، اتحاديه اوپايي، امريکا، آ.سه.آن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 6 : روابط خارجي پاييز 1388; 1(3):139-167.
 
نظام بين الملل پس از جنگ سرد و اثرات آن بر سياست خارجي امريکا
 
حسيني متين سيدمهدي*
 
* دانشكده حقوق و علوم سياسي، دانشگاه تهران
 
 

 

 

دوره پس از جنگ سرد همواره شاهد مباحث زيادي در مورد ساختار نظام بين الملل از سوي نويسندگان و پژوهشگران روابط بين الملل بوده است؛ اما اين پرسش همچنان مطرح است که ساختار نظام بين الملل پس از جنگ سرد چه مدلي است و تاثير اين مدل بر سياست خارجي کشورها به ويژه قدرت برتر چگونه است؟ به عبارت ديگر، اگر ساختار دو قطبي فرو پاشيده است به جاي آن چه مدل و ساختاري شکل گرفته است و اين ساختار چگونه بر رفتار واحدهاي سياسي تاثيرگذار واقع شده است. به نظر مي رسد با استفاده از نظريه هاي سياست بين الملل به ويژه نظريه نو واقع گرايي «کنت والتز» بتوان ساختار پس از جنگ سرد را تک قطبي تعريف نمود تا در مرحله بعد با استفاده از آن، رفتار واحدهاي اصلي نظام به ويژه قطب برتر را تبيين کرد. در پايان نيز نگاهي به نقش ايالات متحده امريکا در دوره پس از جنگ سرد خواهيم افکند تا تفاوت هاي رفتار اين کشور با دوره جنگ سرد مشخص شود.
 
كليد واژه: نظام بين الملل، سياست خارجي، جنگ سرد، تک قطبي، نو واقع گرايي، دو قطبي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 7 : روابط خارجي پاييز 1388; 1(3):169-199.
 
ديپلماسي اجبار: بررسي سياست ايالات متحده امريکا در قبال عراق (2003 -1990)
 
اسدي ناصر*
 
* دانشكده حقوق و علوم سياسي، دانشگاه تهران
 
 

 

 

راهبرد غيرنظامي ديپلماسي اجبار به جاي توسل جستن به جنگ، تلاش مي کند تا با اقناع سازي، کشور هدف را از انجام اقدامات خود باز دارد. در اين راهبرد توسل جستن به اقدام نظامي همه جانبه به منزله شکست ديپلماسي اجبار است. تحقيق حاضر نتايج حاصل از اعمال ديپلماسي اجبار را از سوي امريکا بر کشور عراق در خلال سال هاي 2003 -1990 نشان مي دهد. استراتژي امريکا در اعمال ديپلماسي اجبار در قبال عراق در اين بازه زماني فاقد توازن لازم براي کسب موفقيت بوده است، اين عدم توازن در استراتژي امريکا، به طور مشخص به عدم تناسب ميان اهداف و ابزار در استراتژي دولت مجبور کننده از يک سو و همچنين فقدان تاثيرگذاري متقابل ميان رفتارهاي طرفين باز مي گردد. حمله نظامي امريکا در مارس 2003، آشکارا از شکست ديپلماسي اجبار در قبال عراق حکايت مي کند.
 
كليد واژه: ديپلماسي اجبار، امريکا، عراق، اقناع، استراتژي اجبار کننده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 : روابط خارجي پاييز 1388; 1(3):203-215.
 
نيمکره جديد آسيايي: تغيير گريزناپذير قدرت جهاني به شرق
 
شريعتي نيا محسن*
 
* مرکز تحقيقات استراتژيک
 
 

انتقال قدرت، نظم بين المللي در حال گذار، قرن آسيايي و زوال غرب، واژه هايي هستند که اين روزها در محافل آکادميک و سياست گذاري در حوزه روابط بين الملل بسيار گفته و نوشته مي شوند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 

 9 : روابط خارجي پاييز 1388; 1(3):217-227.
 
سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران
 
اسدي علي اكبر*
 
* مرکز تحقيقات استراتژيک
 
 

در کتاب سياست خارجي جمهوري اسلاي ايران، نويسنده دسته بندي سه گانه اي را در مورد ادبيات موجود درباره سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران مطرح مي کند که شامل کتاب ها و مقالات نويسندگان خارجي با تاکيد بيشتر بر ايدئولوژي، بررسي هاي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران از منظر انقلابي و اسلامي و سرانجام؛ تبيين هاي روشمند، علمي و بي طرف در اين حوزه است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 1 : روابط خارجي تابستان 1388; 1(2):7-32.
 
آينده روابط خاورميانه و غرب: رويارويي يا همکاري
 
روحاني حسن*
 
* مركز تحقيقات استراتژيك
 
 

 

 

خاورميانه يکي از بحران خيزترين مناطق جهان بوده است و بنابر اغلب برآوردها تا آينده قابل پيش بيني اين چنين خواهد بود. نوشتار حاضر با توجه به نوع نگاه سياست هاي غرب و چالش هاي اصلي خاورميانه در پي ترسيم دورنماي منطقه در ابعاد اقتصادي، انرژي سياسي، امنيتي و اجتماعي و ارايه راهکارهايي براي بهبود شرايط است. مناقشه اسرائيل و فلسطين، بي ثباتي در عراق و افغانستان، افراط گرايي، تروريسم، رقابت تسليحاتي، معضلات اجتماعي، امنيت انرژي و حکومت هاي ناکارآمد از جمله چالش ها و مسايل مورد توجه است. در بخشي از مقاله به نگاه امنيتي غرب به ويژه امريکا به خاورميانه و برخي تغييرات جديد گفتماني امريکا در مورد منطقه اشاره مي شود. انرژي و چشم انداز اقتصادي خاورميانه و به ويژه افزايش وابستگي قدرت هاي نوظهور آسيايي به انرژي منطقه و همچنين چشم اندازهاي سياسي، امنيتي و اجتماعي خاورميانه از مسايل مورد توجه ديگر است. در پايان مقاله نيز راهکارهايي مبني بر لزوم تغيير نگرش و سياست هاي غرب به خاورميانه از جمله جايگزيني نگاه مشارکتي به جاي نگاه امنيتي و توجه به اولويت هايي مانند حل و فصل عادلانه مساله اسرائيل و فلسطين و کمک به گسترش همکاري هاي منطقه اي و توسعه همه جانبه مورد بحث قرار خواهد گرفت.
 
كليد واژه: خاورميانه، انرژي، چالش ها، غرب، معضلات سياسي امنيتي، معضلات اجتماعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 2 : روابط خارجي تابستان 1388; 1(2):33-55.
 
چالش هاي نظري و عملي در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران
 
نقيب زاده احمد*
 
* علوم سياسي، دانشگاه تهران
 
 

 

 

انقلاب اسلامي 1357 در واقع ترجمان و تبلور احساسات ملي و تلاش  پيوسته اي است که از قرن نوزدهم براي رهايي از سلطه خارجي در جريان بوده است. اقداماتي نظير تلاش براي يافتن يک نيروي سوم در عصر ناصري، تلاش براي استقلال در عصر مشروطه و تلاش براي ايجاد يک موازنه منفي در دوره نهضت ملي شدن نفت، از جمله تلاش هايي است که براي رهايي از سلطه خارجي انجام شده. با اين حال در انقلاب اسلامي، سياست غرب گرايي و اتحاد با امريکا جاي خود را به شعار نه شرقي و نه غربي داد. مردم ايران که فقط قدرت انقلابي خود را مي ديد ديگر نيازي به محافظه کاري نداشت و در نتيجه از موضع دفاع پيشينيان خود خارج و حالت تهاجمي گرفت. در اينجا بود که نوع ديگري از سياست بي طرفي به ظهور رسيد و در عين حال با نوعي سياست جانبدارانه از سوي ساير ملت هاي مسلمان همراه شد که در راستاي پيروي از سياست وحدت جهان اسلام بود. اکنون و با گذشت سه دهه از پيروزي انقلاب اسلامي نياز به بررسي سياست ها و اقدامات گذشته و راه پيش رو احساس مي شود.
 
كليد واژه: انقلاب اسلامي، سياست خارجي، عقلايي سازي، بي طرفي فعال، انزواگرايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 3 : روابط خارجي تابستان 1388; 1(2):57-88.
 
تاثير اهداف راهبردي امريکا در خاورميانه بر منافع جمهوري اسلامي ايران
 
پوراحمدي ميبدي حسين*
 
* گروه روابط بين الملل، دانشگاه شهيد بهشتي
 
 

 

 

اهداف راهبردي و دراز مدت امريکا که به وسيله حضور سخت افزاري و هم از طريق اصلاحات اقتصادي، سياسي و امنيتي طرح خاورميانه بزرگ و با بهره مندي از منابع نفت و گاز خاورميانه دنبال مي شود و در نهايت ادغام خاورميانه را در نظام اقتصاد سياسي جهاني دنبال مي کند، از مهم ترين عناصر تاثيرگذار بر روند تحولات نوين در خاورميانه است. اين اهداف و طرح مذکور به دليل راهبردي بودن، حتي در دوران شعار تغييرات سياست خارجي امريکا در دوران باراک اوباما، به نظر نمي رسد با تحول جدي روبه رو شوند، اما منافع ملي و منطقه اي جمهوري اسلامي ايران را تحت تاثير قرار خواهند داد. اين اهداف عبارتند از: 1) تضمين جريان انرژي منطقه به سوي غرب؛ 2) پيشبرد فرايند به اصطلاح صلح خاورميانه؛ 3) تامين و تضمين منافع اسرائيل؛ 4) ستيز با اسلام سياسي با عنوان مبارزه با تروريسم و بنيادگرايي؛ و 5) رويارويي با کشورهاي مخالف منافع امريکا؛ 6) گسترش فرهنگ امريکايي در پوشش ايجاد دموکراسي، اقتصاد بازار آزاد و سکولاريزم در منطقه. چگونه اهداف راهبردي (و غيرقابل تغيير) امريکا در خاورميانه منافع جمهوري اسلامي ايران را در منطقه تحت تاثير قرار مي دهد؟ در پاسخ: 1) در ابتدا به برخي بحران ها و ساختارهاي تهديدزاي خاورميانه که بهانه حضور امريکا در منطقه فراهم آمده اند مي پردازيم. 2) آنگاه، سياست هاي دوپهلو و دوگانه گسترش دموکراسي و حقوق بشري امريکا در خاورميانه را مورد توجه قرار مي دهيم. 3) سپس، چشم اندازهاي نامتقارن تحولات خاورميانه را که ضرورتا در راستاي منافع امريکا قرار ندارند مطالعه مي کنيم. 4) در آخر نيز جايگاه و ابزارهاي جمهوري اسلامي ايران براي مقابله با تهديدات احتمالي و پيشبرد منافع ملي در خاورميانه را کنکاش مي نماييم.
 
كليد واژه: اقتصاد سياسي بين الملل، امريکا، ايران، تحولات اقتصادي و سياسي، طرح خاورميانه بزرگ
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 4 : روابط خارجي تابستان 1388; 1(2):89-118.
 
امنيتي شدن ايران و استراتژي امنيت ملي ايالات متحده امريکا
 
سمتي هادي,رهنورد حميد*
 
* دانشگاه تهران
 
 

 

 

مفهوم امنيت داراي پيچيدگي هاي خاصي است که منشا اوليه آن ناشي از ضعف شکل گيري اين مفهوم و تقليل آن به کار ويژه هاي نظامي و کشمکش هاي پايان ناپذير قدرت بوده است. به طوري که در مکتب رئاليسم و ايدئاليسم به ترتيب مفهوم امنيت، «تسلط بر حريف در عرصه کارگزار و جنگ» و «يافتن راه حلي بنيادين براي ايجاد صلح» تعريف شده است. با توجه به ناتواني اين دو مکتب در پيش بيني جنگ سرد و همچنين ضعف آنها در درک و تحليل روندهاي جاري جهاني، باعث شده تئوريسين هاي جديد به بسط و گسترش مفهوم امنيت که فراتر از جنگ و صلح بوده بپردازند. اين دسته از نظريه پردازان به طرح موضوع امنيتي شدن مقوله هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، زيست محيطي و نظامي پرداختند و بيان کردند: شکل تندرو و حادتري از سياسي کردن موضوعات، روندي است که بازيگران امنيت ساز براي امنيتي شدن رقباي خود در عرصه بين الملل به کار مي برند. اين امر باعث مي شود کشور مذکور در افکار عمومي آنچنان به صورت تهديدي برجسته جلوه کند که براي رفع آن استفاده از هر گونه ابزار زور توجيه و مشروع تلقي شود. در اين پژوهش سعي شده با توجه به اين تعريف تلاش هاي سي سال اخير دولت هاي امريکا براي امنيتي شدن ايران را با توجه به پنج گونه از روند امنيتي شدن ايران مورد بررسي قرار داده و همچنين راه کارهاي غيرامنيتي شدن ايران در دولت اوباما را مورد تحليل قرار دهيم.
 
كليد واژه: امينت، امنيتي شدن، استراتژي امنيت ملي، ايران، امريکا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 5 : روابط خارجي تابستان 1388; 1(2):119-151.
 
نومحافظه کاري و هژموني امريکا (تحول هژموني امريکا در عصر نومحافظه کاران)
 
موسوي شفايي سيدمسعود*
 
* دانشكده علوم انساني، دانشگاه سمنان
 
 

 

 

شناخت رفتار بين المللي امريکا بدون درک هژموني اين کشور ممکن نيست. چهارچوب نظري مقاله حاضر بر اين بنيان استوار است که هژموني به طور عام و هژموني امريکا به صورت خاص، از سه رکن «مادي»، «اراده تبديل شدن به قدرت هژمونيک» و در نهايت «ايدئولوژي اجماع ساز و مشروعيت بخش» تشکيل شده است. اين سه رکن، به ترتيب: «شرط لازم»، «شرط کافي» و «شرط تداوم» هژموني امريکا محسوب مي شوند. ادعاي مقاله حاضر آن است که با به قدرت رسيدن نومحافظه کاران مرحله جديدي از هژموني امريکا آغاز شد. در اين هژموني جديد نقش ارکان مادي سازنده آن برجسته تر گرديد و در مقابل ارکان غيرمادي که شامل مساله مشروعيت، رضايت و اجماع سازي است به بهاي کسب تفوق مطلق، در اولويت هاي بعدي نومحافظه کاران قرار گرفت. نتيجه اين تحول در مباني هژموني امريکا، انحراف رهبري جهاني اين کشور به سوي امپراتوري و تضعيف شرط تداوم هژموني ايالات متحده بود.
 
كليد واژه: هژموني، خليج فارس، امنيت ملي، سياست خارجي، نومحافظه کاران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:51 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 6 : روابط خارجي تابستان 1388; 1(2):153-183.
 
عمليات امريکا در عراق و تاثير آن بر ايران
 
ايرواني اميرسعيد*
 
 
 

 

 

اشغال عراق توسط امريکا در سال 2003 تحولات مهمي را به دنبال داشته که علاوه بر اين کشور منطقه خاورميانه را نيز متاثر ساخته است. همچنين بررسي موفقيت ها يا ناکامي هاي عمليات امريکا در عراق با توجه به واقعيت هاي صحنه عمل، اهميت بسياري دارد. روند پيشرفت اين عمليات، محدوديت ها و بن بست هاي عملي و پيامدهاي آن را مي توان اصلي ترين عامل در شکل و محتواي اقدامات امريکا در خاورميانه قلمداد کرد. از سوي ديگر استراتژي امريکا در منطقه، تاثير مهمي بر امنيت و منافع ملي جمهوري اسلامي ايران دارد و به اين دليل بررسي عمليات امريکا در عراق و نتايج آن از اهميت زيادي برخوردار است. نکته قابل توجه اين که عدم شناخت کافي واقعيت هاي صحنه عراق و در نتيجه طراحي استراتژي هاي نامناسب، ناکامي عمليات امريکا را در ابعاد مختلف در پي داشته است. در واقع مهم ترين درس امريکا از اين جنگ اين است که مي توان با قدرت برتر نظامي کشور ضعيفي را به اشغال درآورد اما نمي توان آن کشور ضعيف را براي مدت طولاني در اشغال نگاه داشت.
 
كليد واژه: اشغال عراق، سلاح هاي کشتار جمعي، تروريسم، استراتژي الگوسازي، استراتژي خروج آبرومندانه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 7 : روابط خارجي تابستان 1388; 1(2):185-218.
 
تحرکات قومي کردها و امنيت ملي ترکيه
 
چگني زاده غلام علي*,آثارتمر محمد
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

 

 

مقاله حاضر به بررسي تحرکات قومي کردها در کشور ترکيه و تاثير آن بر امنيت ملي اين کشور مي پردازد. نخست، با اشاره به چهارچوب تئوريک مکتب کپنهاک تلاش خواهد شد موضوعات مهمي چون ارتباط بين ماهيت دولت و ضرورت امنيتي سازي مورد تاکيد قرار گيرد. فرايند امنيتي سازي از طريق اورژانسي نمودن موضوعات مشخص، ظرفيت ها و پتانسيل جديدي را موجب مي شود. اما استمرار موضوع در دستور کار ملي در ميان مدت، موجب کاهش توان ملي در مديريت موضوع از يکسو و گسترش اين ناتواني به حوزه هاي متفاوت از سوي ديگر خواهد شد. امري که در نهايت بي ثباتي فراواني را به دنبال خواهد داشت. در قسمت پاياني تاثير قدرت گرفتن کردها در شمال عراق و تشکيل حکومت منطقه اي کردستان عراق، بر افزايش تحرکات قومي تجزيه طلبانه کردهاي ترکيه و نحوه برخورد ترکيه با اين بحران مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. در مورد کردهاي جمهوري ترکيه، اين کشور در عمل و نوع برخورد خود با کردهاي اين کشور ثابت کرده بدون شک آنچه در توان داشته باشد به کار خواهد بست تا از ايجاد يک کردستان مستقل جلوگيري کند. در مقابل نيز، بحران طولاني کردها نشان مي دهد چگونه اختلافات قومي مي تواند توانايي هاي نظامي و اقتصادي يک کشور (مانند ترکيه) را تضعيف نمايد.
 
كليد واژه: امنيت ملي، تحرکات قومي، تجزيه طلبي، ترکيه، پ.ک.ک.
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:52 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 8 : روابط خارجي تابستان 1388; 1(2):219-242.
 
ايران و روسيه: از موازنه قدرت تا مساله هويت
 
شوري محمود*
 
 
 

 

 

رهيافت هاي نظري مختلف در حوزه روابط بين الملل پاسخ هاي متفاوتي به ابهام ها و پرسش هاي موجود در مورد دلايل گسترش روابط ايران و روسيه در دوره اخير مي دهند. درحالي که رويکردهاي واقع گرايانه تلاش مي کنند تا موضوع همکاري هاي ايران و روسيه را موضوعي در چهارچوب روابط قدرت هاي بزرگ و کوشش هاي دائمي اين قدرت ها براي ايجاد موازنه تعريف کنند، رويکردهاي ليبرال انگيزه ها و اهداف دو کشور از برقراري اين سطح از روابط را به منافع و انگيزه هاي مادي و اقتصادي دو کشور مرتبط مي نمايند. در اين ميان، موضوعي که هر دو گروه کم وبيش آن را ناديده مي گيرند، اين است که هم ايران و هم روسيه در دوره پس از فروپاشي شوروي به لحاظ تحولات هويتي در شرايطي به سر مي بردند که نياز مبرمي به بازسازي هويتي خود احساس مي کردند. فرض مقاله حاضر اين است که ايران و روسيه در اين دوره، که همچنان ادامه دارد، علاوه بر آنکه منبعي براي تامين نيازهاي امنيتي و يا منافع مادي کمياب يکديگر (ارزهاي معتبر براي روسيه و فناوري هاي تحريم شده براي ايران) تلقي مي شدند، منبعي براي تامين نيازهاي هويتي يکديگر نيز به شمار مي رفتند. ادعاي ما اين است که طي دوره پس از فروپاشي شوروي، ايران مهم ترين دليل و به عبارت بهتر مهم ترين عرصه اي بوده که به روسيه امکان بازيگري به مثابه يک قدرت بزرگ جهاني را بخشيده و به طور متقابل نيز رفتارهاي روسيه يکي از مهم ترين موانع انزواي بين المللي ايران در دوره اخير بوده است.
 
كليد واژه: ايران، روسيه، غرب، نظريه هاي روابط بين الملل، موازنه قدرت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
یک شنبه 10 اردیبهشت 1391  4:52 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها