0

بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 8 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) تابستان 1388; 20(2 (پياپي 34)):175-188.
 
بررسي رابطه بين نوع فرهنگ سازماني و ميزان پذيرش مديريت كيفيت فراگير در دانشگاه هاي دولتي كشور
 
يزدخواستي علي,رجايي پور سعيد,مولوي حسين
 
 
 

هدف اصلي اين پژوهش بررسي رابطه بين نوع فرهنگ سازماني و ميزان پذيرش مديريت كيفيت فراگير در دانشگاه هاي دولتي كشور بر اساس نظرات اعضاي هيات علمي بود. سوال هاي پژوهش با توجه به چهار نوع فرهنگ سازماني (توسعه اي، گروهي، عقلاني و سلسله مراتبي) و شش مولفه مديريت كيفيت فراگير (رهبري، برنامه ريزي استراتژيك، تمركز بر مشتري، اطلاعات و تحليل، مديريت منابع انساني و مديريت فرآيند) تدوين شدند. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري شامل كليه اعضاي هيات علمي تمام وقت و رسمي دانشگاه هاي دولتي در سال تحصيلي 86-1385 است كه از ميان آنان يك نمونه 330 نفري با روش خوشه اي و تصادفي ساده در چند مرحله انتخاب گرديد و 263 نفر از آنان پرسشنامه را پاسخ دادند. ابزار جمع آوري اطلاعات شامل دو پرسشنامه محقق ساخته است كه بر اساس مقياس درجه بندي ليكرت تدوين شدند. پرسشنامه فرهنگ سازماني شامل 42 گويه و پرسشنامه مديريت كيفيت فراگير داراي 57 گويه بوده و ضرايب پايايي آنها به ترتيب 0.93 و 0.96 برآورد گرديد.
نتايج تحليل رگرسيون نشان داد كه بين فرهنگ توسعه اي و ميزان پذيرش مديريت كيفيت فراگير در ابعاد برنامه ريزي استراتژيك و مديريت فرآيند رابطه معني دار و مثبت وجود دارد. فرهنگ گروهي فقط با مولفه هاي رهبري و مديريت منابع انساني رابطه معني دار و مثبت دارد. فرهنگ هاي عقلاني و سلسله مراتبي با تمام مولفه هاي مديريت كيفيت فراگير رابطه مثبت و معني دار دارند. در مجموع فرهنگ هاي سلسله مراتبي و عقلاني با ميزان پذيرش مديريت كيفيت فراگير در دانشگاه هاي كشور همبستگي بيشتري نسبت به ساير انواع فرهنگ هاي سازماني داشته اند.

 
كليد واژه: فرهنگ سازماني، مديريت كيفيت فراگير، دانشگاه ها
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:04 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 9 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) تابستان 1388; 20(2 (پياپي 34)):189-215.
 
اعتماد اجتماعي و تعيين كننده هاي آن: رهيافت نهاد محور يا رهيافت جامعه محور؟ (مورد مطالعه: شهر سبزوار)
 
منصوريان محمدكريم,قدرتي حسين
 
 
 

طرح بحث: مقاله حاضر به بررسي اعتماد اجتماعي و تعيين كننده هاي آن در شهر سبزوار مي پردازد. متغير وابسته اين پژوهش، اعتماد اجتماعي است كه با دو بعد اعتماد رقيق يا تعميم يافته و اعتماد غليظ يا خاص گرايانه سنجيده شده است. با اين حال تمركز اصلي اين تحقيق بر اعتماد رقيق است و چارچوب نظري مورد نظر نيز براي تبيين اعتماد رقيق، ارايه شده است. فرضيه هاي اين تحقيق از دو نظريه استخراج گرديده است: نظريه سرمايه اجتماعي پاتنام و نظريه  نهادي رزستين و استول.
روش تحقيق: روش پژوهش كمي و تكنيك مورد استفاده، پيمايش مي باشد. بدين منظور نمونه اي 600 نفري از افراد 18 تا 65 ساله شهر سبزوار به طور تصادفي انتخاب شده، مورد مصاحبه قرار گرفتند.
يافته ها: يافته هاي آزمون تك متغيره نشان مي دهد كه بين متغيرهاي مستقل تجربه تبعيض، فساد، احساس امنيت اجتماعي، اعتماد نهادي (اين چهار متغير مربوط به نظريه نهادي است) و سن، با اعتماد رقيق رابطه معنادار وجود دارد. جهت رابطه براي دو متغير اول، معكوس و براي باقي متغيرها، مستقيم مي باشد. اما رابطه متغيرهاي ميزان عضويت در گروه هاي رسمي،  ميزان استفاده از رسانه ها، ميزان عضويت در گروه هاي غير رسمي، تحصيلات، درآمد و مرتبه شغلي معنادار نيست. در آزمون چند متغيره، متغيرهاي اعتماد نهادي، فساد، امنيت اجتماعي و سن، به ترتيب وارد معادله شدند. اين متغيرها در مجموع 53 درصد از واريانس متغير وابسته اعتماد رقيق را تبيين مي كنند.
نتيجه: نتايج اين پژوهش نشان مي دهد كه قدرت تبيين نظريه نهادي نسبت به نظريه سرمايه اجتماعي جهت تبيين هر دو بعد اعتماد به ويژه اعتماد رقيق، در جامعه مورد مطالعه بسيار بيشتر است
.

 
كليد واژه: اعتماد اجتماعي، اعتماد نهادي، تبعيض، فساد، نسل ها
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 2 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) بهار 1388; 20(1 (پياپي 33)):25-44.
 
تحليلي بر فرهنگ شهروندي در شهر اصفهان
 
هاشميان فر سيدعلي,گنجي محمد
 
 
 

رفتار شهروندان و كيفيت مشاركت آنان در امور جامعه به عنوان يكي از الزامات اساسي سرمايه اجتماعي در هر جامعه و از شاخص هاي.
توسعه يافتگي جوامع محسوب مي شود. فرهنگ شهروندي و عناصر كليدي آن همواره در طول تاريخ پرفراز و نشيب اين مفهوم از طرف متفكران و صاحب نظران علاقمند به مسايل اجتماعي كه تمدن و پيشرفت جوامع بشري را در استقرار آن فرهنگ مي دانند، از ادوار باستان تاكنون مورد بحث و چالش قرارگرفته است. امروزه تعيين ميزان نهادينه شدن فرهنگ شهروندي به منظور تعيين جايگاه خوددر جريان توسعه يافتگي دربستر جهاني شدن ازضروريات دستيابي به شاخصهاي توسعه مي باشد. در مقاله حاضر با توجه به داده هاي پژوهشي به دست آمده از مطالعه پيمايشي شهر اصفهان پس از مطالعه تاريخي مفهوم شهروندي و با استفاده از نظريه هاي گوناگون، به بررسي وضعيت شهروندي و ابعاد مختلف آن در شهر اصفهان و ميزان آن در بين شهروندان اصفهاني پرداخته شده است.

 
كليد واژه: شهروندي، شهروند، مشارکت پذيري، مسووليت پذيري، رعايت قوانين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

1 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) بهار 1388; 20(1 (پياپي 33)):1-24.
 
رابطه بين تصور از بدن و فرآيند جهاني شدن مطالعه موردي: زنان شهرهاي تهران، شيراز و استهبان
 
خواجه نوري بيژن,مقدس علي اصغر
 
 
 

هدف اين مطالعه بررسي رابطه جهاني شدن و تصور بدن بوده است. مطالعه شامل 2200 زن در شهرهاي تهران، شيراز و استهبان است. در ابتدا مطالعات انجام شده را بررسي كرده و سپس با استفاده از نظريه اي تركيبي كه عمدتا مبتني بر آرا گيدنز و سپس رابرتسون و همچنين پژوهش هاي پيشين بوده است، 9 فرضيه به آزمون گذاشته شدند.
براي جمع آوري اطلاعات روش پيمايشي بكار گرفته شد. با استفاده از پرسشنامه و مقياس تصور بدن داده هاي مورد نياز جمع آوري شدند. شيوه نمونه گيري مطالعه تصادفي نظام مند بوده است. يافته هاي تحقيق نشان دهنده آن است كه مدل نهايي تحقيق به ترتيب با استفاده از شش متغير نوگرايي، آگاهي نسبت به جهاني شدن، شيوه زندگي، گفتگو در خانواده، سرمايه فرهنگي و وضعيت تأهل نزديك به 40 درصد از تغييرات تصور بدن در زنان شهرهاي تهران، شيراز و استهبان را تبيين مي كند
.

 
كليد واژه: زنان، تصور بدن، جهاني شدن، نوگرايي، بازانديشي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 3 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) بهار 1388; 20(1 (پياپي 33)):45-70.
 
بررسي عوامل داخلي موثر بر هويت قومي و هويت ملي در ميان اعراب شهرستان اهواز
 
لهسائي زاده عبدالعلي,مقدس علي اصغر,تقوي نسب سيدمجتبي
 
 
 

اين پژوهش با عنوان بررسي عوامل داخلي موثر بر هويت قومي و هويت ملي در ميان اعراب شهرستان اهواز با استفاده از رويکرد کمي و روش پيمايشي صورت گرفته است. نمونه پژوهش 384 نفر از اعراب زن و مرد بين سن 18 تا 65 سال بودند. براي دقت عمل بيشتر، يک پرسشنامه پيش آزمون بين 52 نفر از اهالي عرب شهرستان اهواز اجرا گرديد و در نهايت پرسشنامه نهايي در پاييز و زمستان 1385 در بين نمونه آماري تکميل شد. چارچوب نظري اين تحقيق بر پايه نظريه هاي نوسازي، استعمار داخلي و محروميت نسبي مي باشد. در اين تحقيق، تاثير متغيرهاي سن، جنس، وضعيت تاهل، شغل، درآمد خانواده، ميزان مالکيت خانواده، احساس محروميت نسبي در بعد اقتصادي، سابقه شهرنشيني، منطقه مسکوني (عرب نشين و مختلط)، ميزان اعتماد به قوم، پايبندي به هنجارهاي قومي، تحصيلات، استفاده از وسايل ارتباط جمعي، رضايت از نظام سياسي، مشارکت در امور سياسي و احساس محروميت نسبي در بعد سياسي بر متغير هويت قومي سنجيده شدند و در آخر رابطه بين متغير هويت قومي و هويت ملي در نمونه آماري آزمون شد. نتايج تحليل دو متغيره داده ها (آزمون تي، تحليل واريانس و رگرسيون ساده) نشان از معنادار بودن رابطه بين متغيرهاي فوق، (بغير از جنس، وضعيت تاهل و سابقه شهرنشيني) با هويت قومي داشت. و رابطه هويت قومي و هويت ملي در جهت منفي آن تاييد شد. نتايج تحليل چند متغيره نشان مي دهد که 11 متغير از 16 متغير مستقل موثر بر هويت قومي در نهايت توانستند 67 درصد از واريانس متغير هويت قومي را تبيين کنند.

 
كليد واژه: هويت قومي، هويت ملي، اعراب اهواز
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 4 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) بهار 1388; 20(1 (پياپي 33)):71-82.
 
تاثير و نقش نگرش فرهنگي جامعه، نهاد خانواده و توسعه ارتباطات در گرايش زنان به آموزش عالي
 
لياقت دار محمد‌جواد,نقوي فتانه,يزدخواستي بهجت,سميعي فاطمه
 
 
 

از آنجايي كه امروزه حضور زنان در اجتماع به لحاظ بهره مندي جامعه از توانمنديهاي آنان و برخورداري ايشان از امكانات جامعه در جهت رشد و تعالي فرد و اجتماع پسنديده است؛ لذا زمينه هاي تسهيل مشاركت زنان به عنوان نيمي از منابع انساني در تسريع فرآيند توسعه و فضاسازي فرهنگي در عرصه جهاني و تحقق عدالت اجتماعي امري ضروري به نظر مي رسد. هدف از انجام اين پژوهش بررسي تاثير نگرش فرهنگي جامعه، نهاد خانواده و توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات(ICT)  در گرايش زنان به آموزش عالي بوده است.
طرح تحقيق توصيفي از نوع علي – مقايسه اي و تركيبي از کمي – کيفي بود. به اين منظور از ميان کليه دانشجويان دختر دانشگاههاي دولتي اصفهان به طور تصادفي ساده متناسب با حجم تعداد 206 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 38 سوالي و مصاحبه نيمه سازمان يافته بود. روايي پرسشنامه بر اساس نظرات پنج متخصص دانشگاهي سنجيده شد و پايايي آن با كمك ضريب آلفاي كرونباخ
0.93 برآورد گرديد. داده ها با استفاده از تكنيكهاي آماري t تك متغيره و تحليل واريانس دو طرفه(مانوا) مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
نتايج نشان داد كه نگرش فرهنگي جامعه، نهاد خانواده و توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات بيش از سطح متوسط در گرايش آنها به آموزش عالي موثر بوده است. بدين معنا كه ارتقا سطح فرهنگي جامعه(عمدتا خانواده ها) و اصلاح نگرش رهبران جامعه و نيز توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات زمينه هاي گرايش بيشتر زنان به آموزش عالي را فراهم ساخته است. بنابراين لازم است سيستم آموزش عالي كشور در توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات
(ICT) محدوديتي بين زن و مرد قايل نشود. در پايان توصيه هايي ارايه شده است از جمله تداوم حمايت مديريت كشور و سيستم آموزش عالي در فراهم سازي زمينه هاي ارتقا علمي زنان در كشور.

 
كليد واژه: جامعه، خانواده، آموزش عالي و زنان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 5 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) بهار 1388; 20(1 (پياپي 33)):83-104.
 
بررسي ميزان مشاركت سياسي زنان شاغل در آموزش و پرورش ناحيه يك شهر شهركرد
 
جعفري نژاد مسعود,كلانتري صمد,نورمحمديان مژگان
 
 
 

مشاركت سياسي عملي ارادي و آگاهانه است كه بطور مستقيم از راههاي قانوني و مسالمت آميز به منظور تاثير گذاري بر تصميم گيري هاي مربوط به اداره جامعه انجام مي شود امروزه مشاركت سياسي به عنوان يك روش سياسي داراي منافع عملي ويژه اي است كه فقدان آن به سامان سياسي و اهداف بلند مدت حكومت صدمه وارد مي كند. زنان به عنوان يك گروه تاثيرگذار در مشاركت و بالاخص مشاركت سياسي نقش مهمي در تصميم گيري هاي سياسي دارند، اين پژوهش نيز با هدف بررسي ميزان مشاركت سياسي زنان شاغل در آموزش و پرورش در صدد پي بردن به ميزان مشاركت اين گروه و مقايسه اين ميزان مشاركت از نظر تأهل، سن، دوره تحصيلي، سابقه كار، سطح تحصيلات، رشته تحصيلي، اعتقادات مذهبي، خانواده، آگاهي ومهارت سياسي مي باشد.
ابزار مورد استفاده در اين پژوهش پرسشنامه است که توسط محقق ساخته شده است و در دو بخش ويژگيهاي دموگرافيك و سوالات در قالب طيف پنج درجه اي ليكرت (خيلي كم - كم...) تهيه شده است. ضريب پايايي پرسشنامه نيز
0.85 برآورد گرديد. جامعه آماري پژوهش را زنان شاغل در آموزش و پرورش ناحيه يك شهر شهركرد تشكيل مي دهد كه تعداد آنها بالغ بر 815 نفر بوده و از بين آنان به شيوه تصادفي طبقه اي متناسب با حجم تعداد 342 نفر بعنوان نمونه انتخاب گرديد.
تحليل آماري نشان داد كه ميزان مشاركت سياسي زنان مورد مطالعه در فعاليتهاي سياسي بيش از حد متوسط مي باشد. و زنان فرهنگي در زمينه هايي چون شركت در انتخابات مجلس، كسب اطلاعات و اخبار سياسي، شركت در راهپيمايي ها بيشترين ميانگين پاسخ را به خود اختصاص داده اند. اما در زمينه مشاركت سياسي خاص (عضويت در احزاب، نمايندگي مجلس...) كمتر از حد متوسط بوده اند
.
در اين پژوهش مشخص شد كه دين، آگاهي و مهارت سياسي از عوامل مهم مشاركت سياسي زنان محسوب مي شود يعني در حقيقت هر چقدر آگاهي و مهارت سياسي زنان بالاتر باشد ميزان مشاركت سياسي آنان نيز بالاتر خواهد بود. متغير مدرك تحصيلي نيز بر ميزان مشاركت سياسي زنان فرهنگي مورد مطالعه موثر بوده است. يعني با بالاتر رفتن مدرك تحصيلي ميزان مشاركت سياسي كاهش مي يابد. زنان فرهنگي داراي سنين 51 سال به بالا و افراد مجرد و افراد داراي درآمد زير دويست هزار تومان داراي مشاركت بالاتري نسبت به سايرين هستند ولي اين تفاوت معنادار نيست. همچنين رابطه معنا داري بين مشاركت سياسي زنان فرهنگي و متغيرهايي چون رشته تحصيلي، سابقه كار، دوره تحصيلي، محل زندگي آنان مشاهده نشد
.

 
كليد واژه: مشاركت سياسي، مشاركت سياسي عام، مشاركت سياسي خاص، تعهدات مذهبي، آگاهي سياسي، مهارت سياسي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 7 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) بهار 1388; 20(1 (پياپي 33)):119-146.
 
بررسي عوامل موثر بر نشاط اجتماعي (با تاکيد بر استان تهران)
 
هزارجريبي جعفر,آستين فشان پروانه
 
 
 

تحقيق حاضر به شناسايي عوامل موثر بر نشاط اجتماعي (بعنوان يكي از پارامترهاي توسعه اجتماعي) مي پردازد. مجموعه مطالعات نشان داد که تقويت نشاط اجتماعي در جامعه به صورت تك علتي نمي باشد بلكه مجموعه اي از عوامل فردي و فرافردي (مثل احساس محروميت، ارضاي نيازها، احساس مقبوليت نزد ديگران، احساس عدالت توزيعي، فضاي عمومي جامعه، پايگاه اقتصادي و اجتماعي) در تقويت و يا کاهش نشاط در افراد جامعه تاثير دارند. به لحاظ روش شناسي، تحقيق حاضر در دو سطح توصيفي و تحليلي (همبستگي) انجام شده و براي شناخت عوامل مرتبط با نشاط اجتماعي از آزمون هاي شدت همبستگي و رگرسيون چند متغيره استفاده شد.
جامعه آماري تحقيق حاضر شامل افراد 15 تا 65 سال ساکن در استان تهران است و حجم نمونه تحقيق 2000 نفر مي شود. نتايج حاصل از ترکيب گويه ها در خصوص احساس نشاط اجتماعي در بين پاسخگويان حاكي از اين است كه احساس نشاط در بين 18 درصد از پاسخگويان در حد كم و بسيار كم مي باشد و در مقابل 28 درصد پاسخگويان از احساس نشاط بالايي برخوردار هستند. يافته ها بيانگر متوسط بودن اين احساس در بين اكثريت پاسخگويان است به اين معني كه 54 درصد احساس نشاط اجتماعي خود را در سطح متوسط ارزيابي كرده اند
.
نتايج رگرسيون چند متغيره نشان مي دهد كه در ابتدا متغير اميد به آينده وارد معادله شده است، اين متغير به تنهايي توانسته است
0.30 درصد از تغييرات متغير نشاط اجتماعي را تبيين كند. با وارد كردن متغير بعدي يعني ارضاي نيازهاي عاطفي به مدل رگرسيوني، به مقدار 0.15 درصد به ضريب تعيين افزوده و كل ضريب تعيين ناشي از وجود دو متغير اميد به آينده و ارضاي نياز عاطفي 0.47 مي رسد. با ورود متغير مقبوليت اجتماعي به مدل رگرسيوني به ميزان 0.066 درصد به ضريب تعيين افزوده شده است، که در مجموع، سه متغير اميد به آينده، ارضاي نياز عاطفي و مقبوليت اجتماعي توانسته اند 0.537 درصد از تغييرات متغيير نشاط اجتماعي را تبيين کنند.

 
كليد واژه: نشاط اجتماعي، اميد به آينده، مقبوليت اجتماعي، ارضاي نياز عاطفي، احساس محروميت، احساس عدالت توزيعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 8 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) بهار 1388; 20(1 (پياپي 33)):147-170.
 
بررسي رابطه بين راهبردهاي فرهنگ پذيري و سلامت رواني در ميان مهاجران: نمونه موردي مطالعه شهر کرمانشاه
 
ايمان محمدتقي,مرادي گل مراد
 
 
 

هدف اصلي اين مقاله، بررسي رابطه بين استراتژيهاي فرهنگ پذيري و سلامت رواني مهاجران شهر کرمانشاه مي باشد. امروزه بخش قابل توجهي از مردم براي بهتر شدن وضعيت خود و فرزندانشان معمولا از زادگاه خود به مناطقي مهاجرت مي كنند كه امكان پيشرفت براي آنان مناسبتر باشد، مجبور به مهاجرت از زادگاه خود به مناطق ديگر مي شوند، در بسياري موارد اين مهاجران با محيطهايي مواجه مي شوند كه از نظر فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي با محيط زندگي قبلي آنان تفاوت بسياري دارد مطالعات نشان داده اند كه هنگامي كه افراد با يك محيط فرهنگي جديد روبرو مي شوند كه با فرهنگ بومي آنان تفاوتهاي اساسي دارد با مشكلات زيادي در سازگاري با آن محيط مواجه مي شوند، تا جايي كه فشار ناشي از اين مساله آنان را دچار استرسهاي زيادي مي كند. در اين مقاله با استفاده از روش پيمايش و از طريق پرسشنامه ساختار يافته براي 400 نفر مهاجر که بطور تصادفي انتخاب شدند، داده ها گردآوري شد. از روشهاي آماري تحليل عامل براي روايي سازه، آلفاي کرونباخ براي پايايي ابزار سنجش، ضريب همبستگي پيرسون براي آزمون فرضيات، تحليل واريانس براي آزمون مقايسه ميانگين ها و رگرسيون و تحليل مسير براي سنجش مدل تحقيق استفاده شد. براساس يافته هاي تحقيق رابطه معني داري بين متغيرهاي، راهبردهاي فرهنگ پذيري (r=0.74) و فرهنگ پذيري در مقصد (r=0.119) و مدت اقامت (r=0.41) با سلامت رواني مهاجران وجود دارد. نتايج رگرسيون چند متغيره نشان مي دهد که متغير وابسته مستقيما تحت تاثير متغيرهاي راهبردهاي فرهنگ پذيري (Beta=0.66)، فرهنگ پذيري در مقصد (Beta=0.18، تحصيلات (Beta=0.36)، وضعيت مسکن (Beta=0.095)، وضعيت تاهل (Beta=0.096) و منزلت شغلي (Beta=0.22) قرار گرفته است و در مجموع اين متغيرها توانسته اند مقدار (R2=0.67) از تغييرات متغير وابسته را تبيين کنند. در مدل مسير، پنج متغير مذکور به صورت مستقيم و ساير متغيرها به صورت غيرمستقيم تاثير معني داري بر روي متغير وابسته داشته است.

 
كليد واژه: مهاجرت، سلامت رواني، راهبرد فرهنگ پذيري، کرمانشاه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 9 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) بهار 1388; 20(1 (پياپي 33)):171-196.
 
نيل به تعالي (سرآمدي) از طريق تقويت فرهنگ سازماني
 
ابزري مهدي‌,دلوي محمدرضا
 
 
 

امروزه براي ايجاد انگيزه، رفتارهاي مطلوب، دستيابي به اهداف سازماني، افزايش بهره وري نيروي انساني و در نهايت نيل به تعالي (سرآمدي) سازماني، مديران سطوح بالاي سازمان از راهبردهاي نوين و كارآمد استفاده مي كنند. يكي از راهبردهاي نيل به تعالي و تفوق، از طريق ايجاد فرهنگ سازماني مطلوب است. تحقيق حاضر براي شناخت مسير نيل به تعالي سازماني از طريق ايجاد فرهنگ سازماني متناسب با استاندارها و شاخص هاي تعالي سازماني صورت گرفته است. اين مقاله حاصل اين طرح پژوهشي مي باشد كه محققان پس از مطالعات گسترده كتابخانه اي به بيست الگو و مدل و اجزاي تشكيل دهنده فرهنگ سازماني دست يافتند و به اقتضاي نوع صنعت، اهداف سازمان و توجه به الگوي تعالي سازماني (EFQM) مدلي تحت عنوان «مدل اسكيمويي فرهنگ - تعالي» را مطرح كردند. در اين تحقيق به پيروي از مدل ذكر شده و با ساختاري تعريف شده و از طريق انجام روش تحقيق علمي از نوع پيمايشي، از شاخه ميداني با ارايه سوالاتي در بين جامعه آماري 414 نفري و نمونه 116 نفري كه تركيبي از مديران و ساير كاركنان، که به دليل عدم موافقت مسوولين صنعت محل انجام تحقيق، از بيان نام آن خودداري شده است، اين تحقيق در سال 1386 در چارچوب يک طرح پژوهشي انجام شده است. جهت سنجش پايايي ابزار اندازه گيري از آلفاي كرونباخ استفاده شده است؛ اعتبار پرسشنامه در وضعيت مطلوب 0.95 و وضعيت موجود 0.97 بر اساس مطالعه مقدماتي برآورد گرديده است. نوع نمونه گيري تحقيق به صورت سيستماتيك و تعدادي پيش آزمون برابر 45 پرسشنامه بوده است. مقايسه اي ميان فرهنگ سازماني در وضعيت موجود و مطلوب از نظر كاركنان و مديران انجام شد و در نهايت به اين نتيجه اشارت رفته است كه فرهنگ سازماني به عنوان يك عامل اصلي، نيل به تعالي و موفقيت در جهت اثر بخشي سازماني را تسهيل مي نمايد. در اين راستا، دستيابي به يك مدل بومي - كاربردي براي نيل به تعالي از طريق تقويت فرهنگ سازماني ميسر مي گردد.

 
كليد واژه: فرهنگ، فرهنگ سازماني، تعالي سازماني، صنعت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 

 6 : جامعه شناسي كاربردي (مجله پژوهشي علوم انساني دانشگاه اصفهان) بهار 1388; 20(1 (پياپي 33)):105-118.
 
تعيين عوامل موثر در شادكامي كاركنان شركت فولاد مباركه
 
نوري نرگس السادات,سلطاني ايرج
 
 
 

هدف از انجام اين پژوهش، تعيين سهم عوامل موثر در شادكامي كاركنان شركت فولاد مباركه بود. نمونه تحقيق شامل 400 نفر بود كه به شيوه تصادفي از كاركنان استخدام رسمي (6200 نفر) اين شركت انتخاب گرديدند. ابزار تحقيق شامل پرسشنامه شادكامي آكسفورد و پرسشنامه ويژگيهاي فردي، شغلي و خانوادگي بود.
نتايج ضريب همبستگي پيرسون نشان داد شادكامي كاركنان با رضايت از زندگي، خوش بيني، رضايت از خانواده، شادكامي همسر، ورزش، رضايت شغلي، مهماني رفتن و مهماني دادن، ايمان قلبي به خدا، فعاليت هاي هنري، مطالعه، مسافرت، مشكلات روانشناختي و سابقه بيماري جسماني ارتباط معنادار دارد
.
نتايج تحليل رگرسيون گام به گام نشان داد كه پنج متغيرِ رضايت از زندگي، ميزان ورزش هفتگي، ميزان خوش بيني به زندگي، شادكامي همسر و سابقه بيماري عصبي در كاركنان، در مجموع 54 درصد شادكامي آنان را به طور معناداري تبيين مي كند
(p<0.05).

 
كليد واژه: شادكامي، رضايت از زندگي، ورزش، خوش بيني، شادكامي همسر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

2 : جامعه شناسي هنر و ادبيات (نامه علوم اجتماعي) پاييز و زمستان 1388; 1(2):7-35.
 
ملاحظه اي تاريخي درباره مناسبات جامعه شناختي نهادهاي دين و هنرها (با تكيه بر مورد ايران)
 
جمشيدي ها غلام رضا,طلوعي وحيد
 
 
 

در اين مقاله كوشش شده است تا ساحت هاي دين و هنر به مثابه حوزه گردش ايده نمايانده شده و با بيان رابطه هر يك با فضاي اجتماعي و نسبت هر يك با قدرت، در ابتدا بر اساس مباني نظري پي ير بورديو امكان تحولات ساختاري در هر يك از اين ميدان ها طي تكويني تاريخي نشان داده شود. با نگاهي تاريخي، سعي در نشان دادن اين نكته بوده است كه در سپهر سنتي، درآميختگي دين و هنر به قسمي بوده است كه جداسازي اين دو از يكديگر ناممكن مي نمايد و اصولا هنر ديني و دين آميخته با هنر بوده است و مناسبات ميدان هاي دين و هنر بر اساس همين درآميختگي قابل فهم است. از سوي ديگر، برآمدن هنر مدرن بر اساس ايجاد تفكيك حوزه هاي متفاوت اجتماعي منتج از مدرنيته، منجر به استقلال هرچه بيشتر اين ميدان ها از هم شد. اين امر كه با گسترش دنيوي شدن صورت گرفت، هرچند صبغه ديني هنر را كاست، ولي به جاي آن هنر را گاه در مقام والاي رهايي بخشي قرار داد. با اين همه، لازم است كه نسبت اين امر با فرآيند دنيوي شدن سنجيده شود. امري كه امروز نيز در باز - افسون زدايي جهان مدرن در قالب نشاندن هنر به جاي دين در كار است.

 
كليد واژه: دين، هنر، مدرنيته، ساختارگرايي تکويني، سنت، دنيوي شدن، افسون زدايي و باز افسون زدايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 3 : جامعه شناسي هنر و ادبيات (نامه علوم اجتماعي) پاييز و زمستان 1388; 1(2):37-67.
 
حاجي آقا، برساخته اي گفتماني يا نمونه نوعي بورژوازي ملي
 
بهيان شاپور*
 
* دانشگاه آزاد مباركه
 
 

مقاله حاضر درباره رابطه صادق هدايت و حزب توده ايران و تاثير گفتمان چپ به واسطه اين حزب بر آثار دوره دوم هدايت، يعني آثاري كه در دهه 1320 نوشت، به خصوص حاجي آقا است. در اين مقاله، نشان مي دهيم كه چگونه گفتمان حزب توده در زمينه سرمايه داري بر نحوه شكل گيري شخصيت حاجي آقا در مقام تيپ سرمايه دار موثر بوده است. به عبارتي، چگونگي برساخته شدن يك شخصيت را از خلال گفتماني مسلط نشان مي دهيم و مشخص مي كنيم كه آنچه در اين رمان خلق مي شود، نه بازنمايي آدمي مشخص در واقعيت بيروني ، كه بازنمايي قواعد چگونه ديدن چنين آدمي است. در اين مقاله، نشان مي دهيم كه چگونه گفتمان حزب توده در زمينه سرمايه داري بر نحوه شكل گيري شخصيت حاجي آقا در مقام تيپ سرمايه دار موثر بوده است. به عبارتي، چگونگي برساخته شدن يك شخصيت را از خلال گفتماني مسلط نشان مي دهيم و مشخص مي كنيم كه آنچه در اين رمان خلق مي شود، نه بازنمايي آدمي مشخص در واقعيت بيروني ، كه بازنمايي قواعد چگونه ديدن چنين آدمي است.

 
كليد واژه: گفتمان چپ، حزب توده ايران، امپرياليسم، سرمايه داري، فاشيسم، بورژوازي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

4 : جامعه شناسي هنر و ادبيات (نامه علوم اجتماعي) پاييز و زمستان 1388; 1(2):69-98.
 
رمان رئاليستي يا سند اجتماعي؟ نگاهي به مدير مدرسه آل احمد
 
پاينده حسين*
 
* دانشگاه علامه طباطبايي
 
 

در مباحث نقد ادبي، اصطلاح «رئاليسم»به مفهومي خاص براي اشاره به جنبشي ادبي در قرن نوزدهم به كار مي رود و به مفهومي عام، نام سبكي ادبي است كه هنوز در ادبيات داستانيِ معاصر استمرار دارد. مدير مدرسه آل احمد نمونه اي خصيصه نما از آثار رئاليستي به مفهوم عام كلمه است كه نويسنده در آن كوشيده است انسان ها و اوضاع اجتماعي را آن گونه كه در زندگيِ واقعي (ايران دهه 1330) به نظر مي رسيدند بازنمايي كند. سبك رئاليستي مانند آينه اي شفاف است كه واقعيت ها را بازمي تاباند، اما نويسنده نبايد در فرآيند اين كار ديدگاه هاي اجتماعي و سياسيِ خود را آشكارا بيان كند. آل احمد از اين اصل مهم تخطي كرده است، چندان كه مي توان گفت بخش هاي فراواني از اين رمان صبغه اي تصنعي و حتي شعارگونه دارد. مايكل هيلمن مدير مدرسه را از همين حيث داراي نقصان مي داند و اعتقاد دارد كه آل احمد نتوانسته است از انتقاد اجتماعي فراتر رود. در مقاله حاضر، نخست جنبه هاي رئاليستي رمان مدير مدرسه را، با تأكيد بر سه عنصر مكان و شخصيت و درونمايه، بررسي خواهيم كرد. در بخش دوم، تخطي آل احمد از روش نگارش رئاليست ها را بررسي مي كنيم و نشان مي دهيم كه او به سبب ديدگاه هاي سياسي و انتقادي خاص به ويژه به سبب ديدگاهش درباره «غرب زدگي»، گاه رمان خود را تا حد بيانيه اي سياسي يا سند اجتماعي فرو مي كاهد. در بخش سوم، استدلال مي كنيم كه گرچه هيلمن يكي از ضعف هاي نظرگيرِ مدير مدرسه را به درستي تشخيص داده است، اما نظر او مبني بر اين كه تاثير اين رمان فقط به تداوم شرايط اجتماعي منعكس شده در آن بستگي دارد نادرست است.

 
كليد واژه: آل احمد، رئاليسم، شخصيت پردازي، توصيف مکان، انتقاد اجتماعي، بازنمايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

 5 : جامعه شناسي هنر و ادبيات (نامه علوم اجتماعي) پاييز و زمستان 1388; 1(2):99-130.
 
بررسي كاركردهاي سينما در ايران (ارزيابي سينماي سال هاي 1374 تا 1385 بر اساس توزيع كاركردي فيلم ها)
 
آزادارمكي تقي,اميري آرمين
 
 
 

مقاله، رابطه سينماي ايران با جامعه مبداش را با محوريت ميزان همگام بودن سينما با تغييرات اجتماعي به پرسش گذارده است. مساله محوري مقاله، ارزيابي توان سينماي ايران در به نمايش كشيدن تكثر واقعيت اجتماعي است. براي توصيف اين نزديكي به واقعيت از توزيع كاركردي فيلم هاي سينمايي بهره گرفته ايم. در حوزه كاركردهاي سينما، بازه مذكور به سه دوره قبل از خاتمي، دوره اول خاتمي، و دوره دوم خاتمي تقسيم و فيلم هاي هر دوره ذيل چهار كاركرد گريزخواهي، جامعه پذيري، نشان دادن واقعيت و ايجاد نگرش هاي جديد مقوله بندي شده اند. بررسي كاركردي اين سه دوره نشان مي دهد كه دوره اول و دوم توزيع كاركردي مناسبي دارند، اما دوره سوم بيشتر به سمت فيلم هاي گريزخواه تمايل داشته است. تبيين اين پديده با مفهوم كاهش اميد به تغيير در دوره سوم و روي آوردن جامعه به روياپردازي صورت گرفته است. يافته هاي پژوهش نشان مي دهد كه سينماي ايران در اين دوره دوازده ساله، متاثر از تغييرات اجتماعي، سينمايي حساس به تغييرات جامعه مبداش مي باشد كه به خوبي براي مطالعات فرهنگي و اجتماعي در خصوص آن جامعه به كار مي آيد. در اين مقاله، كه بر اساس پژوهشي در حوزه جامعه شناسي هنر تنظيم شده، از رويكرد نظري بازتاب و مفهوم كاركردهاي سينما به منزله چارچوب مفهومي استفاده شده است. روش هاي اسنادي براي توصيف فضاي اجتماعي دوره مورد مطالعه و تحليل محتواي كيفي براي درك ساختار و كاركرد فيلم هاي سينمايي به كار گرفته شده اند. يافته هاي تحقيق بر اساس تحليل 120 فيلم، ده فيلم پر فروش هر سال، صورت بندي شده است.

 
كليد واژه: سينما، واقعيت، تغييرات اجتماعي، رويکرد بازتاب، کارکردهاي سينما، اميد به تغيير
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 7 اردیبهشت 1391  9:21 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها