بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها

اين مقاله بر اساس برنامه ‎ريزي راهبردي دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان تنظيم شده است. مرحله اول اين برنامه در راستاي تدوين چشم انداز بر اساس مدل ارايه شده توسط کالينز و پوراس (1996) انجام گرفته است. مدل شامل دو بخش ايدئولوژي بنيادي و چشم ‎انداز آينده است. در اين مقاله ايدئولوژي بنيادي دانشگاه ارايه شده است. ايدئولوژي بنيادي به دو بخش اهداف بنيادي و ارزشهاي بنيادي تقسيم مي شود. ارزشهاي بنيادي و اهداف بنيادي دانشگاه ولي عصر (عج) رفسنجان بر اساس تحليل عاملي تعيين و در بخش نتيجه ‎گيري مقاله ارايه شده است.

تغيير به عنوان تنها عنصر ثابت زمان ما از ويژگي هاي جهان با تحولات پر شتاب امروز است. بر اساس نظريه شتاب تاريخ، كه به رشد سريع تغييرات در زمانهاي اخير اشاره دارد، علم و فناوري عامل اصلي اين تغييرات هستند. دانشگاه ها نيز به عنوان مركز توليد و نشر اين دو عامل كليدي و مزيت آفرين براي ملتها در كانون توجه دولتها و سازمانهايي قرار گرفته اند كه درك درستي از رقابت و توسعه دارند. در هر جامعه اي دانشگاه ها محور و موتور توسعه تلقي مي شوند، اما بررسي هاي اين پژوهش حاكي از آن است كه نگاه به دانشگاه در جامعه ايراني به گونه ديگري است. در اين مقاله يافته هاي مطالعه اي ارايه شده كه 9 مانع يادگيري بالفعل و  5 حلقه رشد بالقوه را در دانشگاه هاي ايراني مورد بررسي و مفهوم سازي سيستمي قرار داده است. در اين پژوهش دانشگاه X به عنوان دانشگاه مورد مطالعه و دانشگاه Y به عنوان دانشگاه طرف مقايسه برگزيده شده است.

در تحقيق حاضر امکان پذير بودن استفاده از فناوري نوين اطلاعات و ارتباطات در حوزه برنامه ريزي درسي آموزش عالي بررسي و نيز امکان سنجي استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات در فرايند برنامه ريزي درسي آموزش عالي از ديدگاه سه گروه بسيار مهم و درگير با اين موضوع؛ يعني استادان، متخصصان برنامه ريزي درسي و متخصصان فناوري اطلاعات تحقيق شده است. هدف تحقيق يافتن پاسخ به اين سوال بوده است که «امکان استفاده از تحولات نوين فناوري اطلاعات و ارتباطات در قلمرو برنامه ريزي درسي آموزش عالي تا چه اندازه و در چه زمينه هايي است؟» اين پژوهش از نوع توصيفي است و براي جمع آوري اطلاعات مورد نظر، و آزمون سوالات، از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه در شش بخش در مقياس ليكرت و با سه گزينه تنظيم شد. يافته هاي تحقيق نشان داد كه گروههاي سه گانه مورد تحقيق اختلاف نظر زيادي در خصوص اهميت كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در فرايندهاي برنامه ريزي درسي نداشته و بر اين باورند كه در موارد عديده اي با توجه به امكان پذير بودن رفع موانع و استفاده از عوامل تسهيل كننده و فرصت آفرين مي توان كاربرد اين فناوريها را در فرايند برنامه ريزي درسي امكان پذير دانست.

برنامه ‎هاي درسي يکي از عناصر اصلي و مهم ارتقاي کيفيت آموزش ‎عالي و تناسب نگرش، دانش و مهارت دانش آموختگان دانشگاه ها با آخرين دستاوردهاي علمي، فناوري و نياز بازار‎کار است. از اين رو، بازنگري برنامه ‎هاي درسي رشته‎ هاي تحصيلي و روزآمد کردن آنها همواره مورد توجه بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسي وضعيت سهم بازنگري برنامه ‎هاي درسي رشته هاي تحصيلي دانشگا‎ه ها طي برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي کشور (83-1379) انجام شده است. روش شناسي تحقيق از نوع توصيفي تحليلي (کيفي) است و جامعه آماري آن شامل 31 دانشگاه مي شود که بازنگري برنامه درسي به آنها واگذار شده است. براي جمع ‎آوري اطلاعات از چک ليستهاي محقق ساخته و مصاحبه نيمه ساختارمند و براي تجزيه و تحليل داده ها از شاخصهاي آمار توصيفي استفاده شده است. نتايج به دست آمده بيانگر آن است كه 1. سهم واگذاري بازنگري برنامه درسي دانشگاه هاي داراي هيات مميزه بيشتر است؛ 2. بيشترين سهم واگذاري بازنگري برنامه درسي به گروه علوم انساني و کمترين سهم به گروه هنر تعلق دارد؛ 3. بيشترين سهم واگذاري بازنگري برنامه درسي به دوره کارشناسي و کمترين سهم مربوط به دوره دکتري است؛ 4. بيشترين سهم واگذاري بازنگري برنامه درسي به دانشگاههاي مستقر در تهران به ويژه دانشگاه تهران تعلق دارد؛ 5. نبود زيرساختهاي مناسب، کمبود نيروهاي متخصص و کارآمد در حوزه برنامه ‎ريزي درسي، عدم رعايت اصول علمي در مراحل مختلف برنامه ‎ريزي درسي، کمبود منابع مالي، نبود الگو يا راهنماي عملي براي برنامه‎ ريزي درسي دانشگاهي و نبود الگوي فرايند نظارت و ارزيابي، قرائت حداقلي از برنامه‎ هاي درسي، مقاومت برخي از اعضاي هيات علمي در مقابل تغيير برنامه درسي، عدم سازگاري روح واگذاري اختيارات با آزمون متمرکز دوره‎ هاي کارشناسي ‎ارشد و نداشتن انگيزه اعضاي هيات علمي براي مشارکت از جمله مشکلات دانشگاه ها در خصوص فرايند بازنگري و تدوين برنامه هاي درسي دانشگاهي است.

هدف کلي اين پژوهش بررسي عوامل موثر بر مشارکت دانشجويان در فعاليت هاي پژوهشي و توليد علم است. روش تحقيق پيمايشي و همبستگي و جامعه آماري دانشجويان کارشناسي ارشد دانشکده کشاورزي دانشگاه تربيت مدرس بودند (N=95). با استفاده از روش تمام شماري اطلاعات جمع آوري و در نهايت، 75 پرسشنامه تجزيه و تحليل شدند (n=75). يافته ها نشان مي دهد که مشارکت اکثر دانشجويان در فعاليت هاي علمي و پژوهشي در حد مطلوب بوده است. نتايج حاصل از ضريب همبستگي پيرسون نشان داد که مشارکت در فعاليت هاي پژوهشي با متغيرهاي ديدگاه راجع به تحقيقات دانشجويي در کشور، تبادل علمي دانشجويان، دسترسي به تسهيلات پژوهشي، ديدگاه راجع به وضعيت مالي و پژوهش و توانايي علمي استادان رابطه مثبت و معني داري دارند. نتايج حاصل از رگرسيون گام به گام نشان داد که متغيرهاي توانايي علمي استادان و دسترسي به تسهيلات پژوهشي 58.2 درصد تغييرات فعاليت هاي علمي و پژوهشي دانشجويان را تبيين مي كنند.

ورزش به عنوان عاملي موثر در توسعه اجتماعي و اقتصادي، با اثرهاي مستقيم و غير مستقيم، نقش مهمي در اقتصاد كشورها دارد. هدف كلي اين تحقيق بررسي شيوه هاي بازاريابي دانشگاهي با رويكردي تطبيقي بين دانشگاه هاي ايران و تركيه بوده كه علاوه بر آن، هدفهاي جزيي زير نيز مد نظر قرار گرفته است:
1. بررسي توليد ناخالص داخلي و سهم صنعت ورزش؛ 2. شناخت وضعيت عرضه و تقاضاي خدمات ورزش دانشگاهي؛ 3. بررسي ارتباط بين تبليغات و بازاريابي ورزش؛ 4. تعيين شرايط مكان يابي ارايه خدمات ورزش دانشگاهي با تكيه بر جمعيت شناسي؛ 5. شناخت نقش رسانه هاي گروهي، تماشاگران و حاميان مالي در بازاريابي خدمات ورزشي.
پژوهش حاضر از نوع تحقيقات توصيفي – پيمايشي است و به دليل ماهيت موضوع، جمع آوري اطلاعات با استفاده از روش مصاحبه، مطالعه‌ كتابخانه اي و مشاهده به منظور آشنايي با راهكارها و مقايسه‌ تطبيقي انجام شده است. محدوده مكاني اين پژوهش كشور تركيه و دانشگاه هاي حاجت تپه و قاضي است و در فاصله زماني 30 اسفند سال 1383 تا 30 آذر 1384 انجام شده است.
نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه ميزان توليد ناخالص داخلي بخش ورزشي در سال 1382 در كشور ايران 2482 ميليارد ريال و در كشور ترکيه رقمي معادل 2856 ميليارد ريال بوده است. تاثيرات اقتصادي مسابقات المپيك زمستاني 2010 شامل 4.1 تا 6.5 ميليارد دلار GDP، (توليد ناخالص ملي)، ايجاد هزار فرصت شغلي و 969 تا 1527 ميليون دلار ماليات برآورد شده است. در بررسي منابع درآمدزايي المپيك ها از طريق عوامل تبليغاتي مشخص شد كه اولين منبع حق پخش تلويزيوني بازيها و سپس، حاميان مالي و بعد عوامل ديگر مانند فروش بليط، دادن مجوزها، ضرب سكه و انتشار تمبر و ساير موارد است.
به طور كلي، در خصوص بازاريابي ورزش دانشگاهي در ايران، در مقايسه با بازاريابي ورزش دانشگاهي ترکيه، پيشنهاد مي شود كه ايجاد و توسعه‌ صنعت ورزش، ايجاد فرصتهاي شغلي در بخشهاي مختلف اجتماعي از جمله آموزش، احداث اماكن، توليد پوشاك و كفش ورزشي، شبكه هاي رسانه اي و مطبوعات ورزشي و مسابقات و تمرينات ورزشي باشگاه ها، دستجات و ليگ هاي حرفه اي مورد توجه و تاكيد قرار گيرد.

به منظور مقايسه پيشرفت تحصيلي پذيرفته ‎شدگان دوره ‎هاي كارشناسي ارشد فراگير با پذيرفته ‎شدگان همان مقطع از طريق آزمون سراسري در دانشگاه پيام نور با توجه به عوامل فردي (سن، جنسيت و وضعيت تاهل)، تحصيلي (رشته تحصيلي) و شغلي (وضعيت اشتغال) با استفاده از روش تحقيق توصيفي از نوع زمينه يابي، پرسشنامه محقق ساخته اي مشتمل بر 15 پرسش تهيه و اطلاعات مورد نياز بر اساس پرونده تحصيلي دانشجويان جمع‎‎ آوري شده است. جامعه آماري تحقيق شامل دانشجويان كارشناسي ارشد دانشگاه پيام نور مراكز تهران، اصفهان و تبريز به تعداد 1172 نفر براي پذيرفته شدگان آزمون سراسري و 253 نفر براي پذيرفته شدگان دوره هاي فراگير است و نمونه آماري نيز به شيوه تصادفي منظم به ميزان 233 نفر براي پذيرفته شدگان آزمون سراسري و 115 نفر براي پذيرفته شدگان دوره هاي فراگير تعيين و در نهايت، اطلاعات گردآوري شده با استفاده از روشهاي آماري توصيفي و استنباطي و با به كارگيري نرم افزار SPSS تجزيه و تحليل شد. يافته ‎هاي اين پژوهش نشان داده است كه پيشرفت تحصيلي دانشجويان كارشناسي ارشد فراگير بيشتر از دانشجويان كارشناسي ارشد آزمون سراسري است و دانشجويان كارشناسي ‎ارشد رشته ‎هاي علوم انساني و همچنين، دانشجويان كارشناسي ‎ارشد متاهل و نيز دانشجويان كارشناسي ‎ارشد شاغل پذيرفته شده از طريق دوره ‎هاي فراگير نسبت به دانشجوياني كه از طريق آزمون سراسري در همين مقطع پذيرفته شده اند، از نظر تحصيلي موفقيت بيشتري داشته ‎اند. علاوه بر اين، نتايج تحقيق نشان داده است كه بين پيشرفت تحصيلي دانشجويان كارشناسي ‎ارشد علوم پايه و نيز دانشجويان كارشناسي ‎ارشد بيكار و خانه ‎دار و همچنين، دانشجويان كارشناسي ‎ارشد مجرد پذيرفته شده از طريق آزمون سراسري و فراگير تفاوت معني داري وجود ندارد. همچنين، بين پيشرفت تحصيلي دانشجويان كارشناسي ‎ارشد پذيرفته شده از طريق آزمون سراسري و فراگير با توجه به متغيرهاي سن و جنسيت تفاوت معني‎ داري وجود ندارد.

طي بيست سال گذشته آزمون سراسري ورود به دانشگاه ها در ايران به عنوان مهمترين شاخص ارزيابي دوره متوسطه و تنها عامل تعيين کننده براي ورود به دانشگاه ها بوده است. اين آزمون که هر ساله به طور هماهنگ در سراسر کشور اجرا مي شود، به دليل گستردگي و اهميتي که نتايج آن براي شرکت كنندگان دارد، از جمله آزمونهاي سرنوشت ساز محسوب ميشود.
اهميت اين گونه آزمونها براي جامعه، لزوم تضمين اعتبار نتايج آنها و نيز استفاده از آنها در مقياسهاي وسيع جمعيتي، ضرورت برقراري شرايط مناسب و يکسان براي شرکت کنندگان، مبتني بر استانداردها و معيارهاي معتبر علمي را در برگزاري اين گونه آزمونها ايجاب كرده است. بر اين اساس، هر گونه مانع در بروز توانايي هاي افراد شرکت کننده و هر عامل برهم زننده اجراي يکسان آزمون به عنوان تهديد کننده اعتبار آزمونهاي سرنوشت ساز محسوب مي شوند. هدف از اجراي اين پژوهش بررسي شرايط برگزاري جلسات آزمون سراسري ورود به دانشگاه ها، از راه سنجش رضايتمندي شرکت کنندگان، به عنوان گامي مقدماتي براي استانداردسازي آزمون است.
نمونه‏ اين تحقيق 2531 نفر (1643 دختر و 888 پسر) از شركت كنندگان تهراني در آزمون سراسري بودند كه از جامعه داوطلباني که به مراكز توزيع کارنامه آزمون سراسري مراجعه كرده بودند، انتخاب شدند. تحقيق حاضر كاربردي و از نوع پيمايشي است. روش اصلي آماري براي تحليل داده ‏ها تحليل عاملي است. در اين تحقيق از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.
نتايج تحقيق نشان مي دهد كه رضايتمندي داوطلبان از جلسه آزمون متاثر از هفت عامل است كه به ترتيب اهميت عبارت اند از: آرامش جلسه، شرايط محيطي جلسه، محل و تجهيزات استقرار داوطلب، اطلاع رساني قبل و در حين اجراي آزمون، هدايت داوطلب، دشواري آزمون و ميزان آمادگي قبلي داوطلب. مجموع اين عوامل مبنايي براي استانداردسازي جلسات آزمون را فراهم مي آورد و هر يک از آنها حاوي جزييات با اهميتي براي بهبود برگزاري آزمون سراسري و نکات کاربردي و قابل توجهي براي همه افرادي است که به نوعي با جلسات آزمون و ارزيابي سر و کار دارند.