پاسخ به:بانک مقالات گوناگون از کلیه رشته ها
2 : پژوهش و برنامه ريزي در آموزش عالي تابستان 1388; 15(2 (52)):23-54. |
|
تاثير سازکارهاي تخصيص منابع مالي بر عملکرد آموزشي گروههاي آموزشي دانشگاهي: مطالعه موردي دانشگاه تهران |
|
عزتي ميترا*,نادري ابوالقاسم |
|
* دانشگاه تهران |
|
آموزش عالي همواره ارتباط نزديکي با پيشرفت جوامع داشته و در اغلب کشورها توجه به اقتصاد مبتني بر دانش در اولويت خاصي قرار گرفته است. چگونگي ارتقاي سطح اثربخشي دانشگاهها براي تحقق اقتصاد دانايي محور به عنوان يکي از چالشهاي اساسي پيش روي مديران و برنامه ريزان قرار داشته و در اين خصوص، سياستهاي مختلفي به کار گرفته شده است که تغيير در سازکارهاي تامين و تخصيص منابع مالي يکي از مهم ترين آنان به شمار مي رود، چرا که از طريق سازکارهاي تخصيص منابع مالي مي توان بر رفتار گروههاي آموزشي که رکن اصلي نظام آموزش دانشگاهي محسوب مي شوند، تاثير گذاشت. البته، شناخت اندکي درباره آثار واقعي و تجربي اين تغييرات وجود دارد؛ از اين رو، ارزيابي تاثير سازکارهاي تخصيص منابع مالي بر عملکرد آموزشي حايز اهميت بسيار است که به عنوان هدف اصلي اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است. در اين خصوص، 75 گروه آموزشي دانشگاه تهران [با توجه به ويژگيهاي برجسته آن] به عنوان جامعه آماري انتخاب و عملکرد آموزشي [به همراه عوامل مرتبط با آن] طي سالهاي 85-1380 با استفاده از روش توصيفي - تحليلي و به کارگيري روش نوين الگوسازي چندسطحي ارزيابي شده است. نتايج تحليلهاي تجربي نشان مي دهند که: 1. عملکرد آموزشي بين گروههاي آموزشي از نظر آماري به طور معنا داري متفاوت است که حکايت از داده هاي با ساختار پيچيده (سلسله مراتبي) دارد و ضرورت به کارگيري روش الگوسازي متناسب؛ يعني الگوسازي چندسطحي را آشکار مي سازد؛ 2. ميزان عملکرد آموزشي طي دوره مورد مطالعه افزايش چشمگيري داشته است؛ 3. هر يک از گروهها روند افزايش عملکرد متفاوتي را تجربه کرده اند؛ 4. با بررسي عوامل موثر بر عملکرد گروهها مشخص شد که سازکارهاي تخصيص منابع مالي، عملکرد آموزشي گروههاي آموزشي را به طور مثبت و معنادار تحت تاثير قرار داده اند. بنابراين، يافته هاي کليدي تحقيق نشان مي دهند که تغيير سازکارهاي مالي [به ويژه اخذ شهريه از متقاضيان آموزش عالي در قالب افزايش پذيرش دانشجويان کارشناسي ارشد نوبت دوم و اخذ شهريه از دانشجويان مشروط]، در شرايطي که گروههاي آموزشي براي تحقق اهداف خود با محدوديتهاي مالي مواجه اند، تاثير چشمگيري بر عملکرد آموزشي دارند و شواهدي تجربي در زمينه اين واقعيت فراهم مي کنند که گرو ههاي آموزشي به انگيزه هاي مالي عکس العمل نشان مي دهند. در نتيجه، سياستگذاران و مديران مي توانند ضمن بهره گيري از مدل پيشنهادي اين مطالعه، سازکارهاي تخصيص منابع مالي را به عنوان يک ابزار تکميلي مهم سياستگذاري و راهبري واحدهاي آموزش عالي براي ارتقاي اثربخشي آنها مورد استفاده قرار دهند.
|
|
كليد واژه: عملكرد آموزشي، گروههاي آموزشي، سازكارهاي تخصيص منابع مالي، الگوسازي چندسطحي، برنامه ريزي و سياستگذاري آموزشي |
|
|
نسخه قابل چاپ
|
یک شنبه 3 اردیبهشت 1391 8:40 PM
تشکرات از این پست