پاسخ به:مقالات فرجام شناسی
3: بهشت از ديدگاه ابن عربي
|
شجاري مرتضي |
همايش فرجام شناسي 1389;اسفند 1389(1) |
کلید واژه: بهشت عارفان، سير و سلوک، وحدت وجود، معراج، معرفت نفس |
خلاصه:
عارفان بهشتي را که به عامه مردم وعده کرده اند، زندان خواص مي دانند. از نظر ايشان، بهشت خواص «بهشت معنوي» است. ابن عربي «الجنه» را به معناي لغوي آن يعني پوشش و ستر به کار برده و لذا ذات انسان را جنت الهي مي داند؛ زيرا آدمي، محل تجلي اسم الهي است و از اين جهت پوشاننده حق است. آدمي وقتي حقيقت خويش را بشناسد، به کشف وحدت حق و خلق مي رسد و با ادراک اين معني به بهشت و سعادت نائل مي شود. ابن عربي گاهي «حضرت رسول» را بهشت مي داند. در اين معني، وارد شدن به بهشت به معناي اتحاد با «حقيقت محمدي» است، و نعمت بهشتي، رسيدن به سعادت عظيمي است که نتيجه اين اتحاد است. سالکي که طالب بهشت حقيقي است، بايد به رسول اله اقتدا کرده و به عقل خويش اکتفا نکند تا در سلوک به خطا نرود. معراج پيامبر (ص) جمع ميان وحدت شهود و وحدت وجود بود. بنابراين عارفي که ميان وحدت شهود و وحدت وجود جمع کند، قرب اتم مي يابد، به سعادت عظمي مي رسد و صورت «انسان کامل» در او متحقق مي شود. وحدت شهود، رويت توحيد حقيقي (عين اليقين) است که با فناي عاشق در معشوق حاصل مي شود، يعني عاشق چيزي جز معشوق نمي بيند. اما وحدت وجود علم به اين است که تمام وجود يک حقيقت است (حق اليقين). سلوک عارف از اين جهت، شبيه معراج پيامبر (ص) است: سالک ابتدا علم به حق دارد که از طريق تفکر در کتاب و سنت (شريعت) حاصل کرده است. سپس در معراج روحاني خويش آن علم را به عين اليقين (وحدت شهود) مشاهده مي کند و آنگاه به حق اليقين (وحدت وجود) مي رسد.
|
سه شنبه 29 فروردین 1391 2:29 PM
تشکرات از این پست