0

مقالات فرجام شناسی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقالات فرجام شناسی

 1: بررسي حديث تجلي خداوند در قيامت به صور مختلف و نقد برداشت ابن عربي از آن
معارف مجيد، آذرخشي مصطفي
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  حديث تجلي، اسناد حديث، فقه الحديث، ابن عربي، توحيد، معاد
خلاصه:

حديث «تجلي خداوند در قيامت به صور مختلف» يکي از رواياتي است که در منابع معتبر اهل سنت نقل شده است. اين حديث که مرتبط با دو موضوع مهم اعتقادي، يعني توحيد و معاد است، تبديل به دستاويزي براي قائلان به کثرت گرايي ديني شده است؛ همچنين در آثار بزرگان عرفان نظري، اين حديث به عنوان شاهدي براي صحه نهادن بر تمام اعتقادات به کار رفته است؛ چنانکه ابن عربي، مدون اصلي عرفان نظري، در دو اثر مهم و اساسي خويش، فتوحات مکيه و فصوص الحکم، بارها به اين حديث اشاره کرده و آن را دليلي بر تجليات مختلفه ذات خداوند مي ‌داند؛ به گونه اي که تصور هر انساني راجع به خداوند، به يکي از جلوه‌ هاي ذات الهي باز مي ‌گردد؛ حال آنکه محتواي اين حديث آن هم با چنين برداشتي، با آموزه‌ هاي اسلامي و براهين عقلي ناسازگار است؛ از همين رو محدثان اهل سنت تلاش کرده اند که وجهي قابل قبول براي اين حديث ارائه کنند.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:28 PM
تشکرات از این پست
siasport23
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 2: ماده، زمان و مکان در عوالم پس از مرگ
افضلي علي م.
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  معاد، برزخ، ماده، زمان، مكان
خلاصه:

يكي از پرسش ‌هايي كه درباره عوالم پس از مرگ (برزخ، صحنه قيامت، بهشت و دوزخ) مطرح است اين است كه آيا اين عوالم، مجرد است يا جسماني؟ و اگر جسماني است، از سنخ جسم خاكي عنصري است يا جسم لطيف مثالي؟ در فلسفه صدرايي تمام اين عوالم از جسم لطيف مثالي تشكيل شده است يعني جسمي كه بر خلاف جسم خاكي دنيوي، فاقد هيولاي اولي و عاري از هر گونه حركت و تغيير و زمان و مكان است. بدين ترتيب از ديدگاه صدرالمتالهين نه تنها عالم برزخ، عالم اجسام مثالي است بلكه عالم آخرت هم عالمي لطيف و مثالي است نه عالم جسماني خاكي عنصري.
هدف اين مقاله معرفي و تبيين آموزه ‌هاي وحياني درباره ويژگي‌ هاي اين عوالم و مقايسه اين آموزه ‌ها با نظريات فلسفه صدرايي و نقد و بررسي اين نظريات و تبيين جايگاه جسم، ماده، زمان و مكان در عوالم پس از مرگ بر پايه آموزه‌ هاي قرآني و روايي معصومان است.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:28 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 4: نظريه‌ هاي بدن برزخي: بررسي و نقد
ملايري موسي
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  بدن برزخي، جسم مثالي، بدن مثالي، تجسد ارواح، مثال متصل، مثال منفصل
خلاصه:

مقاله‌ حاضر به نظريه ‌هاي مرتبط با بدن برزخي مي ‌پردازد، ابتدا آرا مربوطه را در پنج طبقه به عنوان پنج نظريه دسته بندي کرده كه عبارتند از: 1 نظريه‌ بدن دنيوي 2 نظريه‌ بدن مثالي 3 نظريه‌ ثنويت بدن برزخي 4 نظريه‌ تجسد روح 5 انکار بدن برزخي. آن‌ گاه به تحليل و بررسي و نقد هريک پرداخته است. در انتها به نظريه‌ مستفاد از روايات اسلامي پرداخته و با تقسيم بندي روايات ناظر بر چگونگي بدن برزخي به چهار دسته، به اين مساله پرداخته است که چگونه مي ‌توان بين روايات ياد‌شده جمع بندي کرد و مدلول نهايي آنها چيست؟ در انتها نظريه‌ بدن مثالي منفصل زماني، به عنوان نظر مورد قبول عقل و نقل و مختارِ مقاله پذيرفته شده است.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 5: فهم فلسفي بهشت و دوزخ از نگاه عزيز نسفي
افشاركرماني عزيزاله
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  عزيز نسفي، معاد، بهشت، دوزخ، لذت، رنج، آخرت، نفس
خلاصه:

مبدا و معاد دو بنيان تفکر ديني است و بهشت و دوزخ از ارکان بحث معاد است. متکلمان،حکما و عارفان درباره معاد و بالاخص بهشت و دوزخ نکات بسياري را کشف کرده اند. عزيز نسفي انديشمند بزرگ قرن هفتم از سه منظر نقلي، عقلي و کشفي به بررسي مساله بهشت و دوزخ پرداخته است. در اين مقاله ماحصل يافته‌ هاي وي بر اساس روش عقلي بررسي مي ‌شود. مباني وي در تفسير معاد همان اصول فلسفه مشائي است که با بعضي از نکات فلسفه اشراقي تلفيق شده است.
نسفي با تکيه بر تجرد نفس و امکان به فعليت رسيدن عقل نظري و عقل عملي و وابستگي يا رهايي نفس از جسم و اوصاف و احوال آن مساله بهشت و دوزخ را تفسير مي ‌کند و مفاهيمي همانند مراتب بهشت و دوزخ، صحيفه اعمال، لذت و رنج اخروي، درخت طوبي و زقوم، حوران بهشتي، انهار اخروي، ملائکه عذاب و ميزان و ... را با نوعي تاويل فلسفي ارايه مي ‌کند.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 6: علامه طباطبايي: تجرد نفس ورد ادله مخالفين
اكوان محمد
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  نفس، تجرد، مادي، مادي گرايان، انسان، کمال، شهود نفساني، خودآگاهي
خلاصه:

معرفت نفس، يعني خودشناسي، اساس و بنياد همه معارف بشري است و انسان همواره تلاش کرده است تا براي نيل به سعادت و کمال مطلوب، خود را به اين نوع معرفت مجهز نمايد. خودشناسي آغاز مسيري است که بدون پيمودن آن، ورود به عرصه‌ هاي معرفتي ديگر خصوصا شناخت مبدا هستي امکان پذير نخواهد بود. در اين مقاله نخست درباره شيوه آشنايي انسان با بعد نفساني خود از ديدگاه علامه طباطبايي گفتگو شده و سپس به تعريف نفس از منظر فيلسوفان پرداخته شده است. آنگاه دلايل تجرد نفس وجدايي آن از بدن مورد بررسي قرار گرفته و سرانجام ايرادات و شبهات منکرين نفس مجرد از بدن به ويژه مادي گرايان مطرح و از نظر علامه طباطبايي به آنها پاسخ داده شده است.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 3: بهشت از ديدگاه ابن عربي
شجاري مرتضي
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  بهشت عارفان، سير و سلوک، وحدت وجود، معراج، معرفت نفس
خلاصه:

عارفان بهشتي را که به عامه مردم وعده کرده اند، زندان خواص مي دانند. از نظر ايشان، بهشت خواص «بهشت معنوي» است. ابن عربي «الجنه» را به معناي لغوي آن يعني پوشش و ستر به کار برده و لذا ذات انسان را جنت الهي مي داند؛ زيرا آدمي، محل تجلي اسم الهي است و از اين جهت پوشاننده حق است. آدمي وقتي حقيقت خويش را بشناسد، به کشف وحدت حق و خلق مي رسد و با ادراک اين معني به بهشت و سعادت نائل مي شود. ابن عربي گاهي «حضرت رسول» را بهشت مي داند. در اين معني، وارد شدن به بهشت به معناي اتحاد با «حقيقت محمدي» است، و نعمت بهشتي، رسيدن به سعادت عظيمي است که نتيجه اين اتحاد است. سالکي که طالب بهشت حقيقي است، بايد به رسول اله اقتدا کرده و به عقل خويش اکتفا نکند تا در سلوک به خطا نرود. معراج پيامبر (ص) جمع ميان وحدت شهود و وحدت وجود بود. بنابراين عارفي که ميان وحدت شهود و وحدت وجود جمع کند، قرب اتم مي يابد، به سعادت عظمي مي رسد و صورت «انسان کامل» در او متحقق مي شود. وحدت شهود، رويت توحيد حقيقي (عين اليقين) است که با فناي عاشق در معشوق حاصل مي شود، يعني عاشق چيزي جز معشوق نمي بيند. اما وحدت وجود علم به اين است که تمام وجود يک حقيقت است (حق اليقين). سلوک عارف از اين جهت، شبيه معراج پيامبر (ص) است: سالک ابتدا علم به حق دارد که از طريق تفکر در کتاب و سنت (شريعت) حاصل کرده است. سپس در معراج روحاني خويش آن علم را به عين اليقين (وحدت شهود) مشاهده مي کند و آنگاه به حق اليقين (وحدت وجود) مي رسد.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 7: فرجام انديشي در گرشاسب نامه اسدي طوسي
براتي محمود، محمودي علي محمد
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  اسدي طوسي، گرشاسب نامه، مرگ و معاد، فرجام انديشي و آخرت
خلاصه:

آثار منظوم و منثورِ ادبيات فارسي دربر دارنده انديشه‌ ها و معارف گوناگون علمي و ديني است. از زمان رواج و پذيرش دين مبين اسلام در ايران تا برسد به قرن چهارم و پنجم هجري قمري که شعر فارسي نضج و رونق بيش از پيش گرفت، به خوبي مي ‌توان گره خوردگي شعر را با دين و شعائر آن ديد. شاعران فارسي زبان ايران پس از آشنايي و تسلط بر زبان و پيام هاي قرآن، آغوش به سوي انديشه هاي مندرج در اين کتاب آسماني گشودند و با طبع نازک خويش با زبان شعر به بيان هنرمندانه اين گونه انديشه‌ ها همت گماشتند. تاثيرپذيري و استفاده از مضامين قرآن در اشعار شاعران قرن 4 و 5 هجري به صورت درج ترجمه و مفهوم آيات در اشعارشان جلوه گر شد. از ميان کاروان شعر و ادبيات کهن ايران مي ‌توان کتاب حماسي - تعليمي گرشاسب نامه اسدي طوسي را از اين منظر بيشتر مورد توجه قرار داد. اين شاعر شيعي که همشهري و هم پيشه فردوسي طوسي در سرودن اشعار حماسي و رزمي بوده است، در کتاب 8905 بيتي گرشاسب نامه به يکي از موضوعات مهم و اصيل دين اسلام بسيار توجه داشته است و آن پرداختن به موضوع مرگ و معاد انسان است. اين شاعرِ حکيم، همچنين به موضوعات متفرع و بايسته فرجام انديشي چون: آخرالزمان و ظهور مهدي (ع)، شفاعت پيامبر در آخرت، روز حساب، عدل الهي در محشر، بهشت و دوزخ و ... نيز پرداخته است.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 9: مواجهه کافران با حق در رستاخيز: نقد ديدگاه فرجام شناسانه ملاصدرا
حاجي اسماعيلي محمدرضا
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  تفسير، قرآن، قيامت، مکذبان، ملاصدرا
خلاصه:

قرآن کريم چنان به بيان سرنوشت انسان در رستاخيز آخرت اهتمام ورزيده که بيش از هزار آيه از آيات بينات اين صحيفه آسماني به توصيف و چگونگي احوال آن روزگار اختصاص يافته است. در اين ميان آياتي به واکنش رفتاري تکذيب کنندگان قيامت - هنگام مشاهده صحنه هاي هولناک - پس از ظهور حقايق در برابر ايشان اشاره دارد که مطمح نظر مفسران قرآن بوده پيرامون آن سخن گفته اند. در حاليكه نگرش ملاصدرا اين فيلسوف مفسر در تقابل با آراي جمهور مفسران مبني بر عدم درک حقايق توسط کافران در جهان واپسين است. اين پژوهش در راستاي واکاوي همين انديشه انجام يافته است.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 8: فرجام شناسي کيهاني و شکل گيري فرقه ‌هاي ديني ايران در آستانه تشکيل دولت صفوي
جعفري علي اكبر
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  فرجام شناسي کيهاني، فرقه ‌هاي ديني، ايران، صفويه
خلاصه:

سقوط دستگاه خلافت عباسي در سال 656 ه.ق براي بسياري از مردم و نخبگان جهان اسلام و ايرانيان قابل تصور نبود. پايان اين دوران طولاني خلافت، ضربه سنگيني بود بر بسياري از باورهايي که در جامعه رسوخ پيدا کرده بود. عکس العمل جامعه نيز از اين مسائل متفاوت بود. در اين ميان، شکل گيري انديشه هايي که ريشه در باورهاي ديني و اعتقادي داشت و فرصت طلبي برخي چهره ‌ها، فضاي جديدي را ايجاد کرد که حاصل آن، پيدايي فرقه‌ هاي ديني شد که نقطه مشترک تمامي آنها، تاکيد بر فرجام دين و بشريت داشت. اين گرايش ‌هاي جديد تحت تاثير اوضاع سياسي، اجتماعي و ديني حاکم بر جامعه هر روز تشديد مي ‌شد و در گوشه اي از ايران سربر مي آورد. حروفيه، نقشبنديه، نقطويه و مشعشعيان تنها نمونه هايي ازاين گروه ‌ها بودند. تعدد انديشه ‌هاي مبتني بر فرجام شناسي کيهاني، تشديد تفکرهاي انحرافي و تمرکزگريزي سياسي نيز تنها بخشي از نتايج عملکرد اين گروه‌ ها بود.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 10: فرجام شناسي زردشتي
حسن زاده مهدي، زهاني زهان زهره
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  داوري فردي، چينود پل، منجي ها، داوري نهايي، فرشگرد
خلاصه:

آنچه تحت عنوان فرجام شناسي زردشتي مطرح مي ‌شود، در دو عنوان قابل بررسي است: فرجام روان آدمي پس از مرگ و فرجام نهايي جهان، که هر کدام از آنها به نوبه خود داراي زيرمجموعه ‌هاي ديگري است؛ چنانکه پس از مرگ، روان انسان بايد مراحلي نظير سدوش، روانه شدن به طرف پل چينود، داوري فردي، و پادافره را از سر بگذراند، مراحلي که تا رستاخيز ادامه خواهد يافت. اين در حالي است که فرجام نهايي جهان در بردارنده ظهور موعودهاي زردشتي، رستاخيز، داوري نهايي انسان، و فرشگرد است. آنچه تا رستاخيز واقع مي ‌شود تنها با روان آدمي مرتبط است، اما مراحل مربوط به فرجام نهايي اش جسماني است. در نهايت، با فرشگرد و آفرينش دنياي نوين، بشر همواره با آرامش و سعادت زيست خواهد کرد.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 12: درخواست ديدار خدا توسط حضرت موسي (ع) در تطبيق و مقايسه ميان قرآن و تورات
پوراسماعيل احسان
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  رويت خدا، حضرت موسي (ع)، قرآن، تورات (عهد عتيق)، شيعه، معتزله،اشاعره، کراميه
خلاصه:

يکي از آيات مشکل قرآن، اشاره به درخواست رويت خدا توسط حضرت موسي (ع) است. (نک: الاعراف، 143) اين که پيامبري اوالعزم چنين عملکردي داشته باشد، خود از بحث ‌هاي چالش برانگيز در مباحث توحيدي است. آيا واقعا، حضرت موسي (ع) چنين درخواستي را از خدا داشته است؟ و در صورت تاييد،آيا وي توانسته است به اين مهم دست يابد؟
از ادله اشاعره و کراميه از اهل سنت بر مساله‌ رويت خدا همين آيه است، اگر چه دانشوران ‌اين مکاتب، تلقي مشترکي از چگونگي رويت خدا ندارند اما وجود چنين آيه ‌‌اي در قرآن سبب پافشاري آنها در موضوع رويت شده است. در مقابل شيعه و معتزله به رد نظريه تجسيم پرداخته اند، با اين حال برخي مفسران با اعتقاد اين دو مکتب اخير، در دنيا همراه هستند، و بر اين باورند جمله‌ «لن تراني يا موسي» مربوط به آخرت نمي ‌شود
.
اين همه در حالي است که عهد عتيق همانند قرآن - که داراي آيات متشابه است
- در شماري از عبارت ‌ها، جسمانيت خدا را مردود مي ‌‌داند و در شماري ديگر نظريه‌ تجسيم و انسان وار بودن خداوند را اثبات مي ‌کند.
در اين مقاله، در پي مطالعه ‌اي تطبيقي ميان اسلام و يهود، ضمن برشمردن آيات تنزيهي و تشبيهي قرآن و تورات بر اساس واکنش مفسران هر دو آيين درصدد پاسخ‌ گويي به اين مساله هستيم تا روشن شود آيا در فرجام زندگي بشر، خداوند قابل ديدن است يا نه؟

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات فرجام شناسی

 11: امكان يا امتناع جاودانگي نفس در مابعدالطبيعه دكارت
شهرآييني سيدمصطفي
همايش فرجام شناسي  1389;اسفند 1389(1)
کلید واژه:  دكارت، جاودانگي، نفس، بدن، ذهن
خلاصه:

تاملات در فلسفه اولي بهترين و گوياترين اثر دكارت است كه او در آن مابعدالطبيعه ‌خود را به ‌بياني روشن و به ‌گفته خود به «بهترين و درست ‌ترين روش تعليم» يعني به‌ «روش تحليل» بر خواننده عرض مي ‌دارد (CSM II 111). دو واژه «خدا» و «نفس» در عنوان فرعي اين كتاب، چه ‌بسا امروزه خوانندگاني را از غير اهل فلسفه كه دغدغه دين و حيات اخروي دارند، به خواندن اين كتاب برانگيزد. البته بايد توجه داشت كه با نگاهي گذرا به نمايه‌ آثار دكارت، در مي ‌يابيم كه واژه ‌هاي «خدا» و «نفس» يا «ذهن» (كه دكارت اين دو را به يک معنا مي ‌گيرد) از پرتكرارترين واژه ‌ها در آثار او به‌ شمار مي ‌رود و هر كس كه اندک آشنايي با نظام فلسفي او داشته باشد، خوب مي ‌داند كه بن‌‌ مايه نظام فلسفي دكارت بر محور همين مفهوم نفس يا ذهن استوار است. نويسنده مقاله پيش ‌رو بر آن است كه اولا آنچه دكارت از آن به نفس انساني ياد مي ‌كند با آنچه در گفتمان ديني و در بحث جاودانگي نفس در اديان، در مدنظر است، تفاوت بسياري وجود دارد تا جايي ‌كه نفس مدنظر دكارت، به ‌فرض جاودانگي، كاركرد ديني نمي ‌تواند داشته باشد. ثانيا قول به جاودانگي نفس با التزام به اصول مابعدالطبيعه ‌دكارتي سازگار در نمي ‌آيد.

 
 
سه شنبه 29 فروردین 1391  2:30 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها