پاسخ به:مقالات ضرورت گسترش مفاهيم قرآن كريم
18: عدم شناخت قرآن عامل عقب ماندگي مسلمانها
|
مرادي بهروز |
همايش ضرورت گسترش مفاهيم قرآن كريم 1384;آبان 1384(1) |
کلید واژه: |
خلاصه:
قرنهاست كه عقب ماندگي مسلمانها و انحطاط جوامع اسلامي درميان متفكرين و رهبران مسلمانان مورد توجه و بحث قرار دارد. از اواسط قرن نوزدهم ميلادي نهضتي در جوامع اسلامي آغازيدن گرفت كه به بازگشت به قرآن و اسلام فرا مي خواند، چرا كه ريشه همه معضلات در كشورهاي مسلمان نشين را دوري از اسلام و عدم شناخت صحيح حقيقت قرآن مي داند. سيدجمال الدين اسدآبادي را بنيانگذار اين نهضت مي دانند. هم او و هم بسياري ديگر از ادامه دهندگان راهش همچون عبده، اقبال لاهوري و علي شريعتي، معتقد بودند كه اسلام در حركت تاريخي اش توسط جهل، خرافه، فرهنگ سنتي، عرف تقليدي و الگوهاي كور بومي و اجتماعي آلوده گرديده و از حقيقت اصلي خود منحرف گشته است. لذا ضرورت بازخواني قرآن و شناخت بنيان و روح اين كتاب مقدس را تاكيد مي كردند. اقبال از بازسازي انديشه ديني سخن گفت و تجديدنظر در دستگاه مسلماني مسلمانها. اينان ميان ديندار بودني كه قرآن به آن دعوت مي كند با پيشرفت كردن و صنعتي شدن هيچگونه منافاتي نمي ديدند، بلكه روح قرآن را متضمن چنين پيشرفتي نيز مي ديدند. براي برخي ديگر از رهبران ديني، بازگشت به اسلام بيشتر صبغه اي سياسي پيدا كرد كه گروه اخوان المسلمين نماينده اين تفكر بوده است. استفاده از سلاح و به كارگيري خشونت نامحدود در برخي از گروههاي مسلمان چنان است كه حتي مردم بيگناه نيز قرباني خشونت ورزي آنها مي شوند. اين رويكرد بيشتر درصدد مقابله با رژيمهاي سياسي است كه آنها را غير اسلامي مي خواند تا بتواند در مقابل استكبار جهاني ايستادگي كند. براي اين گرايش، غرب يك كليت واحد است كه در تماميتش آنرا نفي مي كند، چراكه آنرا نظام جاهليت مي خواند. اما گرايش نوگرايي اسلامي ميان «تمدن غرب» (كه نكات مثبت قابل آموختن بسيار دارد) با «امپرياليزم غرب» (كه درصدد سلطه بر جوامع ديگر است) تفاوت قايل است. در ميانه اين دو گرايش مشخص، افراد و گروههاي بسياري نيز وجود دارند كه كم و بيش از هر دو رويكرد فوق تاثير پذيرفته اند.
|
سه شنبه 29 فروردین 1391 2:04 PM
تشکرات از این پست