ضريب هوشي (IQ) عددي است که هوش نسبي يک فرد را معين ميکند. ضريب هوش يکي از چندين آزمايش سنجش هوش است. IQ هنگامي که در ابتداي قرن بيستم بهوسيله «آلفرد بينه» و «تئودور سيمون» بهوجود آمد، با به دست آوردن نسبت سن عقلاني کودک به سن تقويمي (جسمي) و ضرب کردن آن در عدد 100 محاسبه ميشد. بنابراين يک کودک 10 ساله که سن عقلاني او 12 بود (يعني آزمون هوش در سطح يک کودک 12 ساله را با موفقيت انجام داده بود)، ضريب هوشي 120 داشت. اگر اين کودک 10 ساله سن عقلاني 8 ميداشت، ضريب هوشي او 80 بود. براساس اين محاسبه، عدد 100 - که در آن سن عقلاني و سن تقويمي معادل هم بودند- ضريب هوشي ميانگين به حساب ميآمد.
ضريب هوشي در زمينههاي مختلف مورد استفاده قرار ميگيرد: به عنوان پيشبينيکننده موفقيت تحصيلي يا نيازهاي اختصاصي، بررسي توزيع عدد ضريب هوش در جمعيتها و رابطه آن با ساير متغيرها بهوسيله جامعهشناسان و به عنوان پيشبينيکننده کارکرد شغلي و درآمد.
براي به دست آوردن سن عقلي راههاي زيادي وجود دارد و معمولا کارشناسان از تستهاي خاصي استفاده ميکنند که جنبههاي مختلفي مانند تشخيص الگوها، قدرت حافظه کوتاهمدت، استفاده فرد از واژهها، سرعت محاسبه فرد، درک روابط يا جبر، اطلاعات عمومي، محاسبات رياضيات، درک فضايي، منطق و املا را ارزيابي ميکند.
اخيرا در مورد صحت نتايج آزمونهاي هوش متداول شبهات زيادي وارد شده است. انجمن روانشناسي آمريکا در سال ۱۹۹۵ هوش را به عنوان «توانايي فهم مسائل پيچيده، انطباق موثر با تغييرات محيطي، يادگيري به دنبال تجربيات، استفاده از اشکال مختلف استدلال و فائق آمدن بر مشکلات از طريق تفکر» تعريف کرده است.
اين انجمن بر اين موضوع تأکيد دارد که آزمونهاي متداول هوش به هيچ وجه توانايي سنجش چنين سازه انتزاعي پيچيدهاي را ندارد. مطالعات متعدد، ارتباط مثبت و قوي بين ضريب هوشي با موفقيت تحصيلي، ميزان درآمد، سطح سلامت، طول عمر و سطح اجتماعي و ارتباط منفي و قوي با بيکاري و ارتکاب جرايم را نشان داده است. به اين ترتيب موضوع ضريب هوشي پايين يا افت ضريب هوشي و در مقابل آن سازوکارهاي ارتقاي ضريب هوشي به يک مقوله راهبردي اجتماعي و اقتصادي در بسياري از کشورها تبديل شده است. به اين ترتيب دستيابي به ميانگين ضريب هوشي بالاتر يکي از ابزار توسعه و بهطور همزمان يکي از دستاوردهاي مهم توسعه محسوب ميگردد.
ضريب هوشي يا بهره هوشي يا هوشبهر، (IQ) عددي با ميانگين ۱۰۰ و واريانس ۱۵ ميباشد. از اينرو در ردهبندي و تقسيم هوش، به صورت متوسط حدود ۷۰ درصد از مردم داراي هوش ميانگين، ۱۲ درصد هوش بالاتر از ميانگين، ۲ درصد درصد خيلي باهوش و يک درصد افراد نابغه را تشکيل ميدهند. همين روند در مورد افراد کمهوش عقبمانده ذهني و ... براي ديگر برقرار است. براي بهدست آوردن ضريب هوشي فرد، تستهاي زيادي براي ارزيابي قابليتهاي مختلف ذهني فرد گرفته ميشود. تست IQ مهمترين و معروفترين تست براي سنجش توانش ذهني افراد است.
تست فوق نمره استانداردي دارد که ميانگين آن 100 است. در اکثر اين تستها نمرهاي بين 90 تا 110 هوش متوسط فرد را نشان ميدهد. نمره بالاي 130 هوش بالا را نشان ميدهد و نمره زير 70 نشانگر مشکلات مغزي فرد است.اين تست ميتواند توانايي فرد را در مقابل حل مشکلات و همچنين نگهداري و استفاده از اطلاعات دريافتي اعلام کند. اين توضيح دقيقا به اين معناست که فرد تا چه حد ميتواند تحليلگر باشد، مسائل را حل کند، توانايي برقراري ارتباط بين مفاهيم را داشته باشد و اطلاعات را به سرعت دريافت و در ذهن ذخيره کند. حال اگر قصد داريد بهره هوشي خود را اندازه بگيريد ميتوانيد به وب سايتwww.iqtest.com مراجعه کنيد.جيم