مقالات هجوم خاموش

فرار از خانه از جمله رفتارهاي ناسازگارانه اي است که از کودکان و نوجوانان سر مي زند و با توجه به پيامدهاي سوء آن يکي از آسيبهاي اجتماعي و خانوادگي جامعه محسوب مي شود. آسيبي که مي تواند بهداشت رواني فرد و جامعه را تحت تاثير قرار دهد. و در اين ميان روند رو به افزايش آمار فرار دختران از خانه که به صورت روزافزون و جدي جامعه ما را تهديد مي کند نگراني هايي را به دنبال داشته است. پديده فرار بين دختران پديده اي معلولي چند عليتي است که ريشه آن را مي توان در فقر، طلاق، جدائيهاي عاطفي والدين، رفاه و آزادي بيش از حد، تعرض جنسي اطافيان، اعتياد، شکاف بين نسلها و اتلاف فرزندان و والدين جستجو کرد. در اين مقاله به بررسي رابطه ميان آموزش مهارت هاي اجتماعي در افزايش اعتماد به نفس و کاهش فرار از خانه دختران (18-12) ساله شهر اصفهان در سال 1389 پرداخته شده است. نتيجه اين شد که اثر متغير اعتماد به نفس در مهارت هاي اجتماعي موثر است يعني هرچه اعتماد به نفس بيشتر باشد مهارت هاي اجتماعي بيشتر است و در نتيجه ميزان فرار دختران کمتر مي باشد. و اينکه اعتماد به نفس دختران عادي بيشتر از اعتماد به نفس دختراني است که از منازل خود فرار مي کنند.

به نظر مي رسد اينترنت، قسمت بيشتري از زندگي روزانه مردم را در بر گرفته است. در سال هاي اخير گزارش هايي مبني بر اعتياد کاربران به اينترنت منتشر شده است. هدف كلي از اين پژوهش وابستگي به اينترنت و پيامدهاي رواني- اجتماعي آن در بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد اراك مي باشد. روش تحقيق دراين پژوهش پيمايشي و از نوع همبستگي مي باشد. ابزار گردآوري اطلاعات پرسشنامه و جامعه آماري شامل200نفر از دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي اراك كه از سايت دانشگاه استفاده مي كردند مي باشد. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد وابستگي به اينترنت، پيامدهاي اجتماعي و رواني قابل توجهي به همراه دارد.

هدف کلي مقاله شناخت عوامل و علل ارتکاب زنان به بزهکاري است روش تحقيق حاضر از نوع کاربردي است و در آن از روش پيمايشي استفاده شده است. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد كه جرم و بزهكاري در جامعه مورد بررسي عوامل متعدد دارد كه دست به دست هم مي دهند و زمينه مساعد را براي آن فراهم مي آورند. اما معمولا، در هر مورد، نقش يك عامل بارزتر از عوامل ديگر و در حكم جرقه اي است كه باعث اشتعال مي شود.
فقر اقتصادي، بي سوادي، ناآگاهي اجتماعي، زندگي خانوادگي نابسامان و از هم پاشيده، سكونت در محلات پست و جرم خيز كه خود متاثر از شرايط اقتصادي است، از جمله عواملي هستند كه هريك از آنها متاثر از عوامل ديگر و در تعامل با آنهاست. هيچ يك از اين عوامل به تنهايي موجب بروز كج روي و انگيزه عمل خلاف نمي گردد، اما در صورتي كه مجموعه اي از عوامل مساعد كننده وجود داشته باشد، هريك از عوامل مذكور مي تواند نقش تعيين كنند ه اي در گرايش فرد به كج روي ايفا كند.

ابتدا با مروري بر مفهوم رسانه و انواع رسانه و کارکردهاي آن وآسيب هاي اجتماعي، ويژگي ها و شرايط پيدايي اين آسيب ها پرداخته شده است.
بررسي نقش ماهواره و اينترنت عنوان بخش هاي ديگري است که در اين مقاله با تفسير به بحث پرداخته شده است. که در آن نقش هاي رسانه به ويژه اينترنت وماهواره در پيدايي آسيب هاي اجتماعي و انواع آن بر حسب ويژگي ها طبقه بندي شده و آسيب هاي ايجاد شده را با راهکارهاي مرتبط با اين آسيبها عنوان شده است.
در بررسي نقش رسانه ها در بروز و پيشگيري از آسيب ها اجتماعي از ديدگاههاي نظري مانند استفاده و بهره مندي، برجسته سازي، شکاف آگاهي، دريافت و نظريه اقتصاد سياسي رسانه ها استفاده شده است.
اين مقاله در قالب مقالات مروري نظري تدوين شده است و در گردآوري مطالب آن از روش ترکيبي تحليل محتوا و توصيفي سود جسته ايم.

مفدمه: هدف اصلي پژوهش حاضر تعيين رابطه بين نظام ارزشي و جهت گيري مذهبي (دروني - بيروني) نوجوانان 17-15 سال مي باشد.
روش: اين تحقيق توصيفي و از نوع پس رويدادي مي باشد. نمونه آماري شامل 200 نفر از دانش آموزان مقطع دبيرستان بود که 100 نفر دختر و 100 نفر پسر بصورت در دسترس انتخاب گرديدند و از پرسشنامه هاي نظام ارزشي لطف آبادي، جهت گيري مذهبي آلپورت و اطلاعات فردي استفاده شده است. به منظور تجزيه و تحليل اطلاعات آزمون t مستقل، ضريب همبستگي پيرسون، و آزمون خي دو بکار برده شد.
يافته ها: ميانگين سن گروه مورد بررسي 16.53 و انحراف معيار آن 0.633 بود. بعلاوه اين تحقيق نشان داد بين دختران و پسران از نظر جهت گيري مذهبي دروني تفاوت معناداري وجود ندارد، در حالي که از نظر جهت گيري مذهبي بيروني بين آنها تفاوت معنادار (P<0.01) وجود دارد؛ بدين معنا که جهت مذهبي بيروني در پسران بيشتر از دختران است.
ترجيح ارزشها در گروه دختران بترتيب بصورت ارزشهاي (خانوادگي، ملي، اجتماعي، مذهبي، فردي، علمي، اقتصادي، هنري، جهاني و سياسي) و در گروه پسران بترتيب بصورت ارزشهاي: (اجتماعي، خانوادگي، ملي، فردي، علمي، اقتصادي، مذهبي، سياسي، جهاني، هنري بود). و نيز بين دختران و پسران از نظر ارزشهاي سياسي، هنري، علمي و مذهبي تفاوت معنادار (از P<0.05 تاP<0.01 ) وجود داشت. گفتني است، از نظر شدت جهت گيري ارزشي بين دختران و پسران به لحاظ ارزشهاي فردي، خانوادگي، اقتصادي، سياسي، اجتماعي، علمي و جهاني تفاوت معنادار از (از P<0.05 تاP<0.01 ) وجود داشت.
نتيجه گيري: در بررسي رابطه ميان جهت گيري مذهبي (دروني - بيروني) و نظام ارزشي دختران و پسران، اطلاعات ابزار داشت: بين جهت گيري مذهفي دروني دختران و ارزشهاي فردي، مذهبي، ملي و اقتصادي رابطه وجود دارد و نيز بين جهت گيري مذهبي بيروني دختران و ارزش هنري و اقتصادي رابطه وجود دارد ولي بين جهت گيري مذهبي (دروني - بيروني) و ارزشهاي علمي، اجتماعي و جهاني دختران رابطه معناداري وجود نداشت؛ علاوه بر اين بين جهت گيري مذهبي (دروني - بيروني) پسران و ارزشهاي ده گانه رابطه معناداري حاصل نشد.

هدف از اين تحقيق بررسي عوامل موثر بر طلاق در شهرستان خميني شهر است.
روش تحقيق مورد استفاده از نوع علي - مقايسه اي مي باشد. جامعه آماري مورد بررسي دراين تحقيق کليه زوجين مطلقه ساکن در شهرستان خميني شهر تشکيل مي دهد.
نمونه آماري مورد نظر در اين تحقيق را 100 نفر از زنان و مردان مطلقه و يا در حال طلاق شهرستان خميني شهر تشکيل مي دهد که بصورت تصادفي ساده انتخاب شده و پرسشنامه در اختيار آنها قرار داده شده است.
ابزار مورد استفاده پرسشنامه خود ساخته باشد.اين تحقيق داراي 4 فرضيه مي باشد که با استفاده از روش آمار توصيفي شامل فراواني - درصد - ميانگين - ميانه - انحراف استاندارد و واريانس و از روشهاي امار استنباطي مانند آزمون T تست مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته شده است. نتايج حاصل از فرضيات تحقيق نشان داد که : بين طلاق با عدم تفاهم و عوامل اقتصادي رابطه معناداري وجود دارد اما بين اختلالات عاطفي و رواني و همچنين تفاوت هاي فرهنگي با طلاق رابطه معنا داري وجود ندارد.

هدف اين مطالعه شناخت اثرات مهاجرت و حاشيه نشيني بر آسيب هاي اجتماعي مي باشد. مهاجرت عامل اصلي پيدايش حاشيه نشيني و اسکان غيررسمي است و حاشيه نشيني خود به عنوان يکي از مسايل اجتماعي، پيامدها و آثار متفاوتي در سطوح خرد و کلان در جامعه به جاي مي گذارد. يکي از مهمترين حوزه هاي تاثيرگذار حاشيه نشيني، حوزه بسيار حساس آسيب هاي اجتماعي است. گسترش حاشيه نشيني در سطح خرد موجب ايجاد اختلال در امنيت رواني ساکنان شهرها و در سطح کلان موجب ايجاد انواع آسيب ها و ناهنجاري هاي اجتماعي مي شود. حاشيه نشينان را در معناي عام شامل تمام کساني مي دانند که در محدوده اقتصادي شهر ساکن هستند ولي جذب اقتصاد شهري نشده اند. جاذبه شهرنشيني و رفاه شهري اين افراد را از زادگاه خويش کنده و به سوي قطبهاي صنعتي و بازار کار مي کشاند و اکثر آنها مهاجرين روستايي هستند که به منظور گذراندن بهتر زندگي راهي شهرها مي شوند. حاشيه نشيني مشکلات اجتماعي موجود در شهرها را تشديد کرده و آنها را گسترده تر مي سازد. وجود حاشيه نشينان در مناطق حاشيه اي شهرها به لحاظ تقاضا براي استفاده از منابع آموزشي و پرورشي مي تواند موجب افزايش فشار بر منابع موجود در اين زمينه شود و يا اينکه سطح بي سوادي را افزايش دهد. در مناطق حاشيه نشين به دلايل ساختار فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي هنوز سطح باروري زنان در مقايسه با ساير زنان شهري از ميزان بالاتري برخوردار مي باشد. اختلاف سطح توسعه در زمينه هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ميان شهر و روستا يکي از عوامل عمده مهاجرت روستاييان به شهرها و در نتيجه بروز و گسترش پديده حاشيه نشيني است و تا زماني که اين اختلاف سطح از بين نرود، همچنان مهاجرت از روستا به شهرها و نيز ايجاد مناطقي به نام حاشيه ادامه دارد. با وجود مشکلات و مسايل مورد مطالعه در اين مقاله، اين عقيده که بايد مناطق حاشيه نشيني را تخريب کرد قابل دفاع نمي باشد. لذا براي حل مساله و رفع مشکلات موجود و کمک به کاهش آسيب هاي اجتماعي در سطوح خرد و کلان، مي بايست با ساماندهي حاشيه نشيني و فراهم کردن امکانات مورد نياز براي حاشيه نشينان و کم کردن فاصله و خلا موجود بين آنها و شهرنسينان اقدامات لازم را در اين زمينه انجام داد و انجام اين امور که از لوازم و مقدمات پيشگيري و کاهش ميزان جرايم و آسيب هاي اجتماعي در اين مناطق است، امکان پذير نمي باشد مگر با مشارکت و همکاري و همدلي کليه دستگاه هاي ذيربط به ويژه سازمانها و نهادهاي آموزشي، فرهنگي، انتظامي، رفاهي و قانونگذاري.

جهاني شدن به معناي فرو ريختن مرزها و فراتر رفتن از آن در سطح جهاني و در ابعاد متعدد اقتصادي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و ...، که فرآيند آن دگرگون شدن ساختارهاي محلي به جهاني است.
فرآيند جهاني شدن، ابعاد و دامنه آن، آن قدر وسيع و گسترده است که تمام شئون زندگي بشر در عرصه هاي مختلف علم و تکنولوژي، فرهنگ، اجتماع، سياست و اقتصاد را تحت تاثير قرارداده است تا جايي که برخي صاحب نظران آن را به عنوان بزرگترين رخداد تاريخ بشري ياد کرده اند. بدون ترديد تاثيرات بسيار مهم و عميقي را در بعد اجتماعي خواهد داشت.
شناسايي دقيق تاثيرات مثبت و منفي آن به قدري مهم است که ذهن بسياري از متفکران و انديشمندان را به خود جلب کرده است. لذا توجه به آسيب هاي اجتماعي که در سايه تحولات جهاني شدن خود را نشان مي دهد از مهمترين رسالت انساني، دانشمندان مختلف مسلمانان مي باشد.
اين پژوهش با استفاده از روش توصيفي و با هدف پرده گشايي و توصيف فرآيند جهاني شدن و ابعاد و لايه هاي متعدد آن مي باشد که جهاني شدن جهان اسلام را با ارزش ها و بنيان هاي و معنوي و اساسي خود در معرض چالش قرار داده است و ارتباط آن با آسيب هاي اجتماعي مورد توجه قرار گرفته است.

اين تحقيق با عنوان «بررسي علل و عوامل اجتماعي و فرهنگي مهاجرت» در سال 1389 و در شهرستان اسلام آبادغرب انجام گرديد. هدف كلي آن شناخت عوامل فرهنگي و اجتماعي بر مهاجرت روستاهاي حاشيه اي و دورافتاده شهرستان اسلام آبادغرب طي 5 سال اخير مي باشد؛ و جامعه آماري اين تحقيق شامل مهاجريني كه از اين مناطق به شهرستان اسلام آبادغرب طي 5 سال اخير و حجم نمونه نيز شامل تك تك مهاجرين مي باشد كه 80 نفر مي باشد. شيوه نمونه گيري نيز به صورت تصادفي ساده يا (SRS) و شيوه محاسبه حجم نمونه از طريق فرمول كوكران بوده است. نوع تحقيق نيز پيمايشي (Survey) و ابزار اندازه گيري اطلاعات نيز پرسشنامه بوده است. چارچوب نظري اين پژوهش بر اساس نظريه وابستگي طراحي و تنظيم شده است. بر اساس اين نظريه علت هاي مهاجرت را نمي توان از اثرات آن جدا نمود. لذا در اين نظريه به مهاجرت به عنوان يك عامل اثرگذار منفي در راه توسعه توجه دارد. متغير وابسته در اين تحقيق «مهاجرت» و متغيرهاي مستقل آن عبارت بودند از جنسيت، ميزان تحصيلات، وضعيت اقتصادي. تجزيه و تحليل اطلاعات نيز با استفاده از برنامه آماري Spss صورت گرفته يافته هاي مهم بررسي:
اين تحقيق داراي سه فرضيه مي باشد كه بعد از تجزيه و تحليل و نيز با توجه به نوع هر متغير (اسمي - ترتيبي - فاصله و نسبي) مشخص گرديد كه ميان جنسيت، وضعيت اقتصادي، و مهاجرت روستاهاي دور افتاده و حاشيه اي به شهرستان اسلام آبادغرب در سال 1389 ارتباط معني داري وجود داشت؛ ولي متغير تحصيلات ارتباط معناداري را با متغير وابسته يعني مهاجرت نشان نداد. نيز مشخص شد كه از ميان مهاجرت كنندگان به شهرستان اسلام آبادغرب مردان بيشتر از زنان مهاجرت مي كنند و ميزان تحصيلات تعداد بيشتري از آنان در حد راهنمايي و متوسطه بوده است و نيز مشخص گرديد كه تعداد بيشتري از مهاجرت كنندگان براي دسترسي بهتر، بهبود وضعيت اقتصادي و ادامه تحصيلات مجبور به مهاجرت به اين شهر بوده اند.

هدف از اين تحقيق بررسي عوامل موثر بر حاشيه نشيني در شهرستان اهواز است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 400 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. واحد تحليل، فرد است. روش گردآوري اطلاعات به دو صورت اسنادي و ميداني مي باشد. در گردآوري داده ها از روش ميداني و پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. پس از بررسي اعتبار و روايي پرسشنامه، با استفاده از نرم افزار spss تجزيه و تحليل گرديده اند، جهت بررسي رابطه معناداري بين متغيرها از آزمونهاي همبستگي پارامتريک که براي متغيرهاي کمي کاربرد دارند، فرضيات آزمون شد به تحليل داده ها پرداخته شد. نتايج نشان گر آن است که متغيرهاي، عدم امکانات رفاهي، فقر، عدم شغل مناسب، جنگ تحميلي، فقدان نهادهاي سازمان يافته نقش مهمي در شکل گيري حاشيه نشيني در شهرستان اهواز داشته اند. بين متغيرهاي مستقل با متغيرهاي وابسته رابطه مثبت و مستقيم مشاهده گرديده است.

آنچه كه يك نوجوان يا جوان را به سوي اعتياد مي كشاند نوع تصورات، باورها و وضعيت عاطفي، رواني و اجتماعي اوست.هر چند نمي توان تاثير عوامل گوناگون سياسي، اقتصادي و اجتماعي را در شيوع اين پديده ضد انساني ناديده گرفت ولي در نهايت اين فرد است كه تصميم مي گيرد كه به طرف اعتياد گرايش پيدا نكند يا خود را به اين عرصه خطرناك بياندازد. لذا اگر شناخت ها، مهارت ها و نگرش هاي سازنده و بازدارنده از طريق نهادهاي تعليم و تربيت و خانواده تقويت شود و اين اقدام بنا به ملاحظات روانشناختي، جامعه شناختي و ساير حوزه هاي علوم تربيتي و اجتماعي، در برابر باورهاي غلط گذشته و تبليغات گسترده رسانه اي امروز مبني بر غير اعتياد آور بودن مواد صنعتي و مفيد بودن مواد سنتي در علاج بسياري از بيماريهاي روحي، رواني و جسمي در نوجوانان و جوانان كه از تجربه بالاي برخودار نيستند اقدامي عملي صورت پذيرد، بتدريج راه گسترش ماراتن اعتياد محدود و مبارزه با آن به شكل منطقي امكان پذير خواهد گرديد.

بحران هويت در زندگي امروز و در فضاي کنوني موجب آسيبهاي اجتماعي از جمله آشفتگي فکري، گرايش به اعتياد، بي ميلي نسبت به زندگي و ... گرديده است. صاحبنظران بر اين اعتقادند که خود آگاهي فرد نسبت به هويت و حقيقت خود و شناخت و پيروي از انتظارات و قواعد پذيرفته اجتماعي، سلامت زندگي فردي و اجتماعي افراد جامعه را تضمين مي نمايد. از سوي ديگر مهمترين مشخصه زن و مرد مسلمان حجاب و عفاف است. حجاب در اسلام به گونه اي براي زن طراحي شده است که نه تنها از عواطف وي پاسداري مي نمايد بلکه امکان فعاليت در تمامي عرصه هاي زندگي را براي وي فراهم مي آورد. زن مسلمان محجبه با حضور هميشگي در صحنه و اقتدار و تداوم حرکت صحيح اجتماعي به سوي اهداف عالي جامعه، نقش آفريني موثر در جامعه اسلامي مي باشد هدف از اين مقاله بررسي نقش حجاب بعنوان راهکار فرهنگ بومي و ديني در ارتقا هويت فردي و اجتماعي زنان در جامعه و کاهش آسيبهاي اجتماعي است که به روش ميداني و کتابخانه اي انجام گرفته است که در اين زمينه پيشنهاداتي هم مطرح گرديده است.

اين پژوهش با هدف تحليل تطبيقي اثر مهاجرت در سطح تدين و اولويت هاي ارزشي دختران و پسران انجام شده است. جمعيت آماري مورد پژوهش، دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه اردبيل و مشگين شهر، در سال تحصيلي 1387 مي باشند. روش تحقيق نيز از نوع توصيفي، علي - مقايسه اي است. نتايج به دست آمده نشان داد که ميانگين هاي ابعاد تدين، سطح تدين و اولويت هاي ارزشي در بين دو گروه دختر و پسر مهاجر (دانش آموزان اردبيل) و دختر و پسر بومي (دانش آموزان مشگين شهر) متفاوت و معنادار است. لذا به نظر مي رسد مهاجرت به عنوان يکي از عوامل موثر در سطح و وضعيت تدين بوده است.

ارتباط دختران و پسران پيش از ازدواج يکي از مسايل پيچيده و اساسي جامعه ماست که بدون شک آسيب ها و مخاطراتي همچون ناهنجاريهاي رفتاري و جنسي، ناراحتي هاي روحي و رواني و مشکلات خانوادگي لزوم توجه به آن را در ارايه الگوهاي ارتباطي مي طلبد، چرا كه مسلما حفظ سلامت فردي و اجتماعي در پرتو ارتباطات سالم انساني ممكن مي گردد. اين مطالعه با هدف شناخت عوامل موثر در روند شکل گيري اين روابط، به بررسي آن در بين دانشجويان دانشگاه يزد به روش پيمايشي پرداخته است. داده هاي مورد نياز تحقيق از طريق پرسشنامه محقق ساخته به دست آمده است كه در بين 240 نفر از دانشجويان مجرد توزيع و از طريق برنامه SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. نتايج حاكي از آنست كه تنها حدود 10درصد از دانشجويان نسبت به اين ارتباطات نگرش منفي دارند. 43.9 درصد دانشجويان داراي حداقل يك دوست مي باشد که 10.8 درصد از اين دوستي ها با تماس فيزيکي و جنسي همراه بوده است. بر اساس آزمونهاي انجام شده، دانشجويان درگير ارتباط به لحاظ سرمايه اجتماعي، دينداري، ارتباط با والدين و وضعيت تحصيلي نمرات پايين تري را دريافت کرده اند ليكن اين شرايط با توجه به تعداد دوستان و سطوح ارتباط، سن و ميزان تحصيلات متفاوت است. نتيجه رگرسيون نيز نشان ميدهد عامل عاطفي از مهمترين دلايل ارتباط و در کنار متغيرهاي پذيرش احکام شرعي، رقابت با دوستان، اطمينان به رابطه و اعتماد اجتماعي حدودا 62 درصد از تغييرات ارتباط با جنس مخالف را تبيين ميکند.
 با توجه به اينکه افراد درگير روابط پيش از ازدواج به لحاظ روحي و يا جسمي و يا در ساير ابعاد زندگي خانوادگي، اجتماعي تحصيلي در معرض آسيب قرار دارند و از آنجاييکه نياز عاطفي به عنوان مهمترين خلا ارتباطات جوانان، غالبا با سائق هاي جنسي همراه است لزوم تقويت و آگاهي بخشي هرچه بيشتر به خانواده ها، سازمانهاي قانونگذار در جهت تدوين مجراهاي ارتباطي و موسسه هاي آموزشي جهت ارايه الگوهاي ارتباطي سالم اهميت زيادي مي يابد.

مقوله مهاجران در کلان شهرها، به يکي از بحران هاي موجود و تاثيرگذار در امنيت اجتماعي و اقتصادي کشورها مبدل شده است. هر ساله ميزان جمعيت و سهم آنان در بروز ناامني ها که بر گرفته از فاصله نامتناسب و ناهمگون توسعه اقتصادي، فرهنگي، علمي، آموزشي، رفاهي و ... ميان شهرهاي بزرگ با شهرهاي کوچک و به دور از مراکز قدرت و ثروت مي باشد، رو به فزوني است. اين جمعيت عمدتا که به جهت ناچاري و انواع محروميتها به سمت شهرهاي بزرگ مهاجرت مي نمايند، به زندگي در حاشيه و اکناف شهرهايي همچون تهران بزرگ و مشهد روي مي آورند و در اين رهگذر با آثار مفرط خستگي ناشي از دوري زادگاه، قوم و خويش، محروميت هاي سنگين، نظاره گر وضعيت هاي سطوح زندگي با شهرنشينان شده و سهم خود را در تحقق انتظارات، ناچيز و آمال شان را عقيم و دست نيافتني مي بينند و اين سبب مي شود تا مکانسيم فکرشان مختلف و روانشان ناآرام و مستعد ورود و گرايش به بزه و بزه کاري گردد.
اين مقاله بر آنست تا با تبيين علمي رابطه مهاجرين و سرقت هاي مسلحانه بعنوان يک جرم خشن در کلان شهرهاي، به اين سوال پاسخ دهد که آيا مهاجرين در سرقت هاي کلان شهرها نقش موثري دارند يا خير؟ و يا چرا و در چگونه بافت قومي و فرهنگي و محيط جغرافيايي و اقليمي، در روحيه پرخاشگيري مهاجران در ارتکاب سرقت هاي مسلحانه تاثيرگذار است؟ پس از تبيين اين مهم، به چگونگي روابط پنهان بهره هوشي و امکان دسترسي به سلاح در گرايش آنان به سرقت هاي مسلحانه و بروز جنبه هاي منفي مهاجرت و آثار مخرب آن در امنيت اجتماعي و اقتصادي اشاره مي شود.