مقالات لجستيك و زنجيره تامين

اين مقاله به بررسي ارتباط ميان كاهش اتلاف، راهبردهاي زنجير تامين و بيان استدلال هايي مي پردازد كه در آن ارزش هاي رقابتي يك زنجيره تامين تحت يك فرايند مداوم و يكپارچه جهت كنترل انواع مختلفي از تلفات موجود به كار گرفته مي شود. در ادامه با جهت دهي تفكرات مديريتي، فعاليت هاي فاقد ارزش افزوده در زنجيره تامين را مي توان تحت عنوان سه گروه حوزه هاي اطلاعاتي، حوزه تصميم گيريهاي راهبردي و حوزه تغييرات سيستم دسته بندي كرد. در پايان چندين پارامتر جهت اندازه گيري عملكرد كاهش تلفات در زنجيره تامين شناسايي و ارايه شده است.

ماموريت اصلي سازمان امور مالياتي كشور، وصول ماليات حقه است. اما تشخيص آن نيازمند اطلاعات معتبر و بهنگام از فعاليتهاي اقتصادي موديان و تخصيص كارشناسان كافي جهت مميزي و حسابرسي دقيق وضعيت مالي موديان مي باشد. به لحاظ گستردگي و تنوع فعاليتهاي سازمان و مشكلات اجرايي ايجاد پايگاههاي اطلاعات بنيادي و محدوديت فزاينده جذب منابع انساني متخصص، عملا سازمان امور مالياتي كشور توان پاسخگويي به انتظارات صاحبان منافع خود را ندارد. لذا در دوران برنامه توسعه پنجساله سوم (۱۳۷۹-۱۳۸۳)، مقدمات ايجاد طرح نظام جامع اطلاعات مالياتي كشور مورد تاكيد قرار گرفته و امكان خريد پايگاههاي اطلاعات بنيادي فراهم گرديده است. ضمنا در بازنگري اخير قانون مالياتها نيز، شرايط ويژه اي جهت بهره گيري از منابع برون سازماني براي تشخيص ميزان ماليات در نظر گرفته شده است. بدين ترتيب در راستاي ارايه خدمات سازمان، زنجيره تامين آن بتدريج در شرف شكل گيري بوده و در نتيجه اين مقاله راهكارهايي جهت تحكيم و گسترش ارتباطات و برقراري همكاري شراكتي بلند مدت در زنجيره تامين ماليات را پيشنهاد مي نمايد.

براي كارآمدي لجستيك، بايد ابتدا مباني اصلي و هدف و خصوصيات آن را دريافته و رابطه آن با انجام عمليات هاي نظامي را درك كرد. اين درك مبناي توسعه نظريه لجستيك و يك راهنماي عملي براي كاربردهاي آن خواهد شد. اين مقاله به مرور ادبيات لجستيك نظامي از ديدگاه سازما نهاي نظامي به ويژه سازمانهاي نظامي ايلات متحده مي پردازد. مباحثي همچون ماهيت لجستيك، ابعاد مختلف لجستيك در جنگ، فرآيند لجستيك، حوزه هاي كاركردي لجستيك و سيستم لجستيك - به طور خاص سيستم توزيع، و فرماندهي و كنترل- مورد بحث قرار خواهند گرفت.

انعطاف پذيري به يكي از مفيدترين و ضروري ترين ابزارها در بسياري از بازارهاي رقابتي امروزي تبديل شده است. شركتها براي سرمايه گذاري جهت دستيابي به انعطاف پذيري، لازم است بطور دقيق ارزيابي كنند كه چه نوع انعطاف پذيري هايي مي تواند براي عمليات شركت مفيد باشد و چگونه مي توان اين انعطاف پذيري را بدست آورد. وضعيتها و شرايط مختلف در سازمان ها داراي سطوح متفاوتي از عدم قطعيت و تغييرات مي باشند، و بنابراين به انواع متفاوتي از انعطاف پذيري نيازمندند. اگرچه ادعا شده است كه انعطاف پذيري مي تواند (تا حدي) بدون سرمايه گذاري عمده اي از طريق تكنولوژي حاصل شود، ولي بايد توجه كرد كه انعطاف پذيري در هر صورت هزينه زا است. بنابراين يك شركت به منظور بهبود عملكرد خود بايد تلاش زيادي را جهت شناسايي انواع مفيد انعطاف پذيري و نيز چگونگي دستيابي به آن انجام دهد. اين مقاله به مرور ادبيات انعطاف پذيري و شناسايي انواع آن در سيستمهاي لجستيك و زنجيره تامين پرداخته و بطور خلاصه مفاهيم و چارچوبهاي موجود را مورد بررسي قرار ميدهد.

سازمانها در سراسر جهان به دنبال تكنيك ها و روش هايي براي حفظ و توسعه مزاياي رقابتي خود هستند. برون سپاري ٣ در سالهاي اخير خود را به عنوان يكي از اين رويكردها معرفي كرده است. بعضي از شركت ها در سال هاي اخير به منظور بهبود كيفيت خدمات و محصولات، كاهش هزينه و زمان توليد، تمركز بر روي مزيتهاي اصلي رقابتي و به طور كلي افزايش اثربخشي سازمان، اقدام به برون سپاري برخي فعاليتها نموده اند و چنين به نظر مي رسد كه شركتها با برون سپاري فعاليتهاي خود به سازمانهاي تخصصي ديگر، بهتر مي توانند بر روي فعاليتهايي كه ارزش افزوده بيشتري ايجاد مي كنند، تمركز كرده و بدين طريق اثربخشي فعاليتهاي خود را به حداكثر برسانند. تحقيقات نشان مي دهد كه افزايش برون سپاري مي تواند منجر به كاهش هزينه ها شده و نياز به سرمايه گذاري در زمينه تسهيلات، تجهيزات و نيروي انساني را پايين بياورد. از سوي ديگر شواهدي نيز حاكي از اين است كه افزايش برون سپاري مي تواند نوآوري و كنترل بر روي كارها را كاهش دهد؛ بنابراين، تصميم گيري براي برون سپاري از جمله مسايلي است كه بايد كليه ملاحظات سازماني، موارد پيش نيازي و شرايط آمادگي سازمان و مراحل بكارگيري و مديريت و كنترل فرآيند در مورد آن در كانون توجه قرار گيرد. اين مقاله به مرور جامع مطالعات انجام شده در ابعاد و جنبه هاي مختلف مساله برون سپاري پرداخته و ملاحظات و نيازمنديهاي سازماني و فرآيند ها و فعاليتهاي لازم براي برون سپاري را مورد بررسي قرار مي دهد. در انتها نيز به بررسي مساله تصميم گيري در مورد برون سپاري برخي فعاليت ها در يك سازمان دولتي، به عنوان مطالعه موردي، پرداخته شده است.

با توجه به پيشرفت بسيار در فناوري اطلاعات، تحقيقات بسياري در زمينه كاربردهاي مختلف فناوري اطلاعات در مديريت زنجيره تامين انجام گرفته است. با اين حال، تحقيقات بسيار اندكي در زمينه تاثير و نحوه به اشتراك گذاري اطلاعات كيفيت در زنجيره تامين صورت گرفته است. در اين مقاله، با معرفي اصل مديريت زنجيره كيفيت كلي سعي شده است روابط بين اعضا زنجيره، فرآيندهاي مديريتي، زير ساختارها و مكانيزمهاي درگير در مديريت زنجيره كيفيت شناخته شود. در ادامه براي پشتيباني از اصل مديريت زنجيره كيفيت بوسيله فن آوري اطلاعات و پردازش و گستراندن اطلاعات كيفي در زنجيره تامين مدلي يكپارچه بوسيله كامپيوتر تحت وب معرفي شده است.

آنچه پيش روست پژوهشي پيرامون آسيب شناسي اجراي سيستم توليد بهنگام (JIT) در صنايع كشور ايران است. به اين منظور ابتدا ادبيات موضوع بررسي شده و عوامل عمو مي دخيل در اجرايJIT  بصورت خام تهيه گرديده است. آنگاه اين عوامل اوليه، دسته بندي شده و در قالب عوامل طبقه بندي شده اي ارايه گرديده است كه هر كدام حاوي عناصر مربوطه مي باشند.
در مرحله دوم تحقيق كه بخش ميداني آن است، عوامل پردازش شده بدست آمده از ادبيات موضوع، به محك نظرسنجي از خبرگان گذاشته شده است تا اهميت يا اولويت هركدام از عوامل در راه پياده سازي سيستم توليد بهنگام در شركتهاي توليدي ايران تعيين گردد. براي اين منظور، از تكنيك تحليل سلسله مراتبي(AHP) بهره گيري شده است. نتايج تحقيق نشان مي دهد كه در راه پياده سازي سيستم توليد بهنگام در ايران، عوامل مربوط به مديريت رده بالا بيشترين اولويت را دارد. انسان افزار، روابط با عرضه كننده، عوامل مربوط به زيرساختها و نهادهاي اجتماعي، اولويت هاي بعدي هستند. در نهايت، عوامل مربوط به مديريت سطح سرپرستي، افراد متخصص يا عامل تغيير، عوامل فني توليد و بالاخره تبعات منفي سيستم توليد بهنگام در اولويتهاي آخر در بين هشت دسته عوامل قرار مي گيرند. از نتايج ديگر تحقيق اين است كه توجه به عوامل نرم افزاري از قبيل مديريت رده بالا و انسان افزار در راه پياده سازي سيستم توليد بهنگام، حياتي تر از عوامل فني است.

پيچيدگي روزافزون روابط ميان بازيگران شبكه هاي صنعت باعث افزايش اتكا بنگاهها به همگام سازي فرايندها و فعاليتها با شركا تجاري شده است. از اين رو رسالت برنامه هاي مديريت زنجيره تامين نيز از بهبود فرايندهاي داخلي بنگاه فراتر رفته و براي افزايش منفعت تمامي عناصر شبكه، فرايندهاي بنگاههاي ديگر (حتي بنگاههاي رقيب) را نيز در بر ميگيرد. در اين مقاله سعي بر آن بوده تا به تبيين نحوه تكامل برنامه هاي نرم افزاري مديريت زنجيره تامين و قابليتهاي نوين آنها و نحوه آماده شدن بنگاه جهت پياده سازي موفق آنها پرداخته شود.

در اين تحقيق، يك الگوريتم تركيبي (جستجوي همسايگي متغيير به همراه جستجوي محلي) براي حل مسايل جايابي- تخصيص ارايه مي شود. ميزان تاثير جستجوهاي محلي در داخل الگوريتم هاي فراابتكاري نشان داده خواهد شد. الگوريتم از يك روش سريع جستجوي محلي در داخل الگوريتم همسايگي متغيير استفاده ميكند. نيرومندي رويكرد پيشنهادي با مثالهاي عددي ارزيابي شده است. براي مسايل در ابعاد مختلف الگوريتم تركيبي اجرا شده و نتايج آن با بهترين روشهاي موجود، مقايسه ميشوند و نشان داده خواهد شد كه عملكرد آن در مقايسه با ساير روشها خيلي بهتر ميباشد.

اين مقاله سناريويي از زنجيره تامين را با چندين كالا و چندين تامين كننده مورد ملاحظه قرار مي دهد كه در آن ظرفيت تامين كنندگان محدود مي باشد. فرض ميكنيم اقلام دريافت شده از تامين كنندگان از كيفيت كامل برخوردار نيستند، اين اقلام غير قابل مصرف نبوده ومي توان از آنها در موقعيت موجودي ديگري استفاده نمود. بدين ترتيب كه قبل از اتمام دوره، آنها را در يك محموله واحد با قيمت پايينتري از قيمت خريد به فروش مي رسانيم. تقاضا در طول افق برنامه ريزي معلوم فرض مي شود و هدف، يافتن استراتژي بهينه تامين مي باشد. همچنين با توجه به اينكه هر يك از محصولات را مي توان از هر زيرمجموعه اي از تامين كنندگان تهيه نمود، هدف تصميم گيرنده اين است كه مشخص كند از هر قلم به چه ميزان؟ در چه دوره هايي؟ و به چه تامين كنندگاني؟ سفارش داده شود. پس از مدل سازي سناريوي مذكور در قالب يك مدل برنامه ريزي عدد صحيح مختلط، به حل سناريويي با سه محصول و سه تامين كننده در يك افق برنامه ريزي چهار دوره اي پرداخته مي شود. نتايج حاصل نشان مي دهد كه تصميم گيرنده، در هر دوره با توجه به ويژگي هاي مساله، مي تواند بهترين زير مجموعه از تامين كنندگان را انتخاب نموده و بهترين مقادير از هر محصول را به آنها سفارش دهد به نحوي كه سود كل افق برنامه ريزي را حد اكثر سازد. در پايان نتايج و پيشنهادات ارايه مي گردد.

در ا ين مقاله با استفاده از رويكرد تحليل سيستم هاي پويا و شبيه سازي پيوسته اي عملكرد يك زنجيره تامين ۵ سطحي، نحوه عملكرد زنجيره را در حالتي كه اطلاعات تقاضاي مشتري در اختيار كليه سطوح قرار بگيرد (زنجيره تامين كششي) با حالت فشاري مديريت زنجيره تامين كه در آن هر سطح فقط اطلاعات تقاضاي سطح بعد از خود را دارد و تنها بر حسب اين اطلاعات به پيش بيني تقاضا مي پردازد، مقايسه شده است. هدف اين مقاله نشان دادن مزيت هاي استفاده از سيستم هاي كششي در مواجه با انفصال هاي احتمالي در زنجيره تامين، مي باشد. اين مطالعه به خوبي نشان مي دهد كه در صورتي كه اطلاعات تقاضا مشتري در اختيار كليه سطوح قرار بگيرد، زنجيره تامين هزينه هاي بسيار كمتري را در هنگامي كه ارتباط بين ۲ عضو متوالي زنجيره قطع شود متحمل مي شود. اين مطالعه بر اساس ديناميك سيستم ها و با شبيه سازي زنجيره تحت نرم افزار vensim انجام شده است.

بهره مندي از سيستم لجستيك مناسب، يكي از عوامل كليدي موفقيت در كسب كار است. بررسي فضاي كسب و كار خودروسازان در ايران نشان دهنده پشت سر گذاردن مرحله رشد سريع اوليه و اشباع بازار است. يكي از استراتژيهاي معمول شركتها در چنين حالتي، كاهش هزينه به منظور حفظ سوددهي است. اولين جايي كه مي توان كاهش هزينه را از آن شروع كرد، لجستيك و زنجيره تامين سازمان است. در اين مقاله روشي جهت ارزيابي سيستم لجستيك سازمان (فرآيندهاي تامين، توليد و فروش) در سه سطح مديريت و سازماندهي، جريان اطلاعات و جريان فيزيكي ارايه شده است. روش ارايه شده براي عارضه يابي سيستم لجستيك شركت سايپا ديزل مورد استفاده قرار گرفته است كه در اين مقاله به عنوان مطالعه موردي ارايه شده است.

مديريت زنجيره تامين، يكي از اجزا اصلي استراتژيهاي رقابتي براي افزايش بهره وري و سوددهي سازماني است. در سالهاي اخير، اندازه گيري عملكرد سازماني و شاخصهاي آن، مورد توجه بسياري از پژوهشگران قرارگرفته است. تحويل صحيح و به موقع محصول به مشتري، اهداف اصلي يك زنجيره تامين موثر و كارآمد هستند. بنابراين، معيارهايي براي اطمينان از كارآيي اجزاي عملي زنجيره تامين، لازم اند. نقش اين شاخصها و معيارها در موفقيت يك سازمان، اغراق آميز نيست. زيرا آنها بر كنترل و برنامه ريزي استراتژيك، تاكتيكي و عملياتي، اثر دارند. اندازه گيري عملكرد، نقش تعيين كننده اي در توسعه و پيشرفت زنجيره تامين دارد، به طوري كه مي تواند طراحي و مديريت زنجيره تامين را به سوي عملكرد مورد نظر هدايت كند. اندازه گيري عملكرد و شاخصهاي مربوط به آن، نقش مهمي در طبقه بندي اهداف، ارزيابي عملكرد و تعيين سياست هاي آتي، بازي مي كنند. در مقاله حاضر، يك چارچوب براي افزايش درك بهتر از اهميت اندازه گيري عملكرد مديريت زنجيره تامين و شاخصهاي آن، ارايه شده است. اميد است با استفاده از مقاله حاضر، انگيزه بيشتري در اين زمينه مهم، ايجاد شود.

با توجه به رقابت سازمان ها در دهكده جهاني مزيت رقابتي به سازمان هايي تعلق مي گيرد كه با تمركز بر ارزش آفريني و مشتري گرايي به ناب سازي سازمان ها و فرآيندهايشان همت گمارند. از اين رو بحث ناب از مفاهيمي است كه امروزه بسيار مورد توجه قرار گرفته و هدف آن حذف موداها (عوامل اتلاف) و بهره ور ساختن سازمان مي باشد. مديريت زنجيره تامين هماهنگي استراتژيك و سيستماتيك عملكردهاي كسب و كار سنتي با هدف بهبود كارايي طولاني مدت مي باشد. با توجه به رويكرد مشترك زنجيره تامين و توليد/تفكر ناب در راستاي رضايت مشتري، در اين مقاله سعي مي شود از طريق توليد/تفكر ناب جهت بهره ور ساختن هر چه بيشتر مديريت زنجيره تامين استفاده شود. بدين ترتيب كه ابتدا موداها و نقاط قابل بهبود در مديريت زنجيره تامين شناسايي شده، سپس راهكارهايي جهت از بين بردن يا كاهش آن ها (ناب سازي) ارايه مي گردد.

عملكرد مناسب زنجيره تامين نقش كليدي در موفقيت يك سازمان و دستيابي پايدار به اهداف و بويژه سودآوري آن دارد. در اين راستا از يك سو استقرار يك سيستم سنجش عملكرد زنجيره تامين در شناسايي نقاط ضعف و بهبود مستمر آن توصيه مي شود و از سوي ديگر اصول ناب در جبران نواقص و بهبود عملكرد زنجيره تامين كارايي قابل توجهي دارد. بنابراين باتوجه به اين كه رفع نقاط ضعف و بهبود مستمر در يك زنجيره تامين، باكمترين هزينه و بيشترين كارايي، مطلوب سازمان هاست، تحقق اين امر نيازمند استفاده اصولي از تكنيك هايي است كه تمركز آنها بر بهبود نقاط ضعف شناسايي شده توسط سازمان ها مي باشد. در اين مقاله جنبه هاي مختلف تاثير گذاري اصول ناب در زنجيره تامين مورد بررسي قرار مي گيرد تا مشخص شود تكنيك ها و اصول ناب بر بهبود چه شاخصي از عملكردهاي زنجيره تامين اثر مي گذارند و مشكلات موجود در كدام بخشها را برطرف مي كنند تا در صورت نياز بتوان از تكنيك هاي موثر و كارا براي بهبود نقاط ضعف و نواقص استفاده كرد.