مقالات لجستيك و زنجيره تامين

در اين مقاله به بحث راجع به تاثير توانايي زنجيره تامين خودرو در تبادل اطلاعات و كالاها مي پردازيم و ساختار سنتي عرضه را باe_SC  كه اطلاعات را روي اينترنت به مشاركت مي گذارد، مقايسه مي نماييم. صنعت خودرو با توسعه اينترنت با تغييرات وسيعي مواجه گشته است. زماني كه فورد، جنرال موتورز، دايملر - كرايسلر، رنو و نيسان خبر از بازار مشترك الكترونيكي براي محصولات خود دادند، زنگ شروع دوره جديدي از مديريت زنجيره تامين در صنعت خودرو به صدا درآمد. خودروسازان و تامين كنندگان مدعي هستند كه پذيرش اينترنت منافع قابل توجهي در زمان تحويل، بهره وري و هزينه خواهد داشت. استفاده از اينترنت به كاهش هزينه در زمينه هاي مختلف منجر مي شود. در اين مقاله دو سناريو زنجيره تامين سنتي خودرو و زنجيره تامين الكترونيكي خودرو براي مقايسه درنظر گرفته خواهد شد و فاكتورهاي موثر بر كاهش هزينه: نزديكي فيزيكي، مقدار موجودي، خدمات مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.

با ايجاد يك روند جديد در ساختار اقتصادي جهان، پديده جهاني سازي كسب و كار موجود را تحت الشعاع خود در آورده و باعث تشديد در جريان سرمايه و كالا و به نوبه آن ايجاد يك آشفتگي شديد در محيط سازمان گرديده است. در اين شرايط، قواعد حاكم بر بازار دايم در حال تغيير است و ديگر شركتها فقط به «سود و زيان» خود نمي انديشند بلكه به دنبال «بودن يا نبودن» در بازار رقابت مي باشند و اين شرايط سازمان را وادار به انعطاف در تعامل با محيط كسب و كار بطور مستمر كرده است. مديريت موفق در زنجيره تامين نيازمند تصميماتي است كه مرتبط با تفكرات استراتژيك مديران سازمان جهت كسب بالاترين مزيتهاي رقابتي در بازار مي باشد.
اين مقاله سعي بر آن دارد كه با تكيه بر مفاهيم برنامه ريزي استراتژيك و تفكر استراتژيك و مقايسه آنها باهم و همسوسازي آنها جهت ايجاد يك ابزار رقابتي قدرتمند، به مديريت زنجيره تامين به عنوان يك الگوي رقابتي كمك كرده و مفهوم تفكر استراتژيك را بطور خاص در مقوله مديريت زنجيره تامين واردكرده و اين زنجيره را به عنوان يك فاكتور كليدي موفقيت براي سازمان ياري رساند.

يكي از سيستم هايي كه تا كنون پيشرفت چشمگيري داشته است، سيستم نگهداري مواد و كالاست. اين پيشرفتها هم در زمينه سخت افزاري مانند سيستمهاي قفسه بندي، ماشينهاي ذخيره سازي و بازيابي مواد مي باشد و هم در زمينه نرم افزاري نظير روشهاي ناحيه بندي انبار، استراتژي بكارگيري تجهيزات بوده است. تكنولوژي سيستم ذخيره سازي و بازيابي اتوماتيك(AS/RS)  يكي از مهمترين پيشرفتها در مسير مدرن كردن مكانيزم صنايع مي باشد. يك سيستم ذخيره سازي و بازيابي اتوماتيك كه گاهي اوقات به يك انبار اتوماتيك يا انبار مرتفع اطلاق مي شود، تركيبي از تجهيزات و كنترلهاست كه مواد را سريعتر و با امنيت بيشتر و كاراتر از روشهاي جابجايي سنتي، ذخيره، بازيابي و يا جابجا مي نمايد. در اين مقاله مدلي جديد در حوزهTSP  ارايه كرده ايم كه نحوه برداشت اقلام و قطعات از يك AS/RS بر اساس يك سفارش متشكل از چند قلم كالاي متنوع مد لسازي شده است. اين مدل رياضي نشانگر ساختار رياضي مساله اي جديد است كه برپايه تعميم مساله پيله ور يا فروشنده دوره گرد (GTSP) بنا شده است. مساله جديد را GTSP تو در توي مرتبه(2-nested GTSP) ۲  ناميده ايم. نشان داده ايم كه با استفاده از اين مدل مي توان مساله ترتيب برداشت اقلام يك سفارش از يكAS/RS  را كه در آن هر قلم كالا در بيش از يك مكان نگهداري مي شود، حل نمود. ضمنا مدل رياضي اين مساله جديد نيز در ادامه ارايه شده است.

مديريت زنجيره تامين تلفيقي از فرآيندهاي اصلي كسب و كار بين مصرف كننده نهايي و تامين كننده است و از وظايفي نظير توليد محصول، خدمات و اطلاعاتي كه ارزش افزوده براي مشتري و ذينفعان به ارمغان مي آورد، تشكيل يافته است. تحولات سريع اينترنتي، تغييرات چشمگيري در تعاريف مرسوم از سازنده ها، تامين كننده ها و مصرف كننده ها ايجاد كرده است. رويكردهاي جديد مديريت زنجيره، سازماندهي زنجيره تامين را در قالب عناصر هوشمند هماهنگ موجب شده است. هدف اين تحقيق، بررسي و شناسايي مدل (مدلهاي) مناسب سيستم هاي زنجير هتامين مشاركتي تامين كنندگان و توليدكنندگان در فروشگاه هاي شهروند است. در ابتدا كلياتي درباره مديريت زنجيره تامين و ضرورت ايجاد و استفاده از زنجيره تامين مشاركتي بيان مي شود و در ادامه معرفي سيستم مديريت موجودي توسط تامين كننده (VMI) و تشريح پارامترهاي عملكرد مديريت موجودي براي سنجش كارايي عملكرد سيستم VMI در برابر سيست مهاي كششي- فشاري مرسوم، ارايه شده است. سپس به بررسي مزايا و چالشهاي مدل پرداخته و راهكارهايي براي غلبه بر محدوديتها ارايه شده و در نهايت مدل تكميلي پيشنهاد شده كه در راستاي بهبود مدل قبلي گام برداشته است.

مساله مقدار سفارش اقتصادي توليد از قديم مورد توجه پژوهشگران بوده است. در اغلب پژوهش هاي صورت گرفته فرض بر اين مي باشد كه كيفيت تمامي قطعات توليدي كامل و مناسب مي باشد ولي در عمل ممكن است در نتيجه عوامل مختلف مثل كيفيت پايين توليد، مواد اوليه معيوب و ... مقداري از قطعات با كيفيت نامرغوب توليد شوند. در سالهاي اخير مساله مقدار سفارش اقتصادي با در نظر گرفتن دوباره كاري قطعات معيوب مورد بررسي پژوهشگران قرار گرفته است. در مطالعات صورت گرفته فرض شده است كه تمامي قطعات پس از دوباره كاري به قطعه سالم تبديل و هيچگونه ضايعاتي توليد نمي شود. در تحقيق حاضر تاثير ضايعات در حين فرايند دوباره كاري با در نظر گرفتن زمان آماده سازي براي فرايند دوباره كاري در تعيين ميزان بهينه انباشته مورد بررسي قرار گرفته و مقدار بهينه انباشته از طريق كمينه كردن هزينه هاي كل سيستم ارايه شده است.

بهبود عملكرد زنجيره تامين يكي از مباحث عمده در دنياي رقابتي امروز مي باشد. در اين تحقيق سعي شده است از تكنولوژي عامل هاي هوشمند در زنجيره تامين استفاده گردد. در اين بررسي شاخص هاي موجود براي ارزيابي عملكرد زنجيره تامين به دو دسته شاخص هاي مالي و شاخص هاي عملكردي تقسيم بندي شده است. شاخص هاي مالي شامل هزينه سطوح زنجيره تامين و شاخص هاي عملكردي شامل اثر ضربه شلاقي و نرخ بازپرسازي موجودي مي باشد. يكي از پديده هاي اصلي هزينه زا در زنجيره تامين، پديده ضربه شلاقي مي باشد كه در اين تحقيق تاثير عامل هاي هوشمند در تعديل اين پديده مورد بررسي قرار مي گيرد. روش مورد استفاده در اين تحقيق شبيه سازي سيستم هاي گسسته مي باشد. ابتدا عملكرد يك زنجيره تامين سه سطحي بدون وجود عامل هاي هوشمند بررسي شده و شاخص هاي موجود اندازه گيري مي گردد و سپس عامل ها وارد مدل شده و شاخص هاي مدل جديد بررسي گشته و با وضعيت قبلي مقايسه و كارايي آن مورد بررسي قرار مي گيرد.

ارزيابي و رتبه بندي صحيح فروشگاه ها همواره به عنوان سنجش عملكرد خرده فروشيها، به ويژه فروشگاه هاي زنجيره اي مطرح بوده است و مسوولين با رتبه بندي فروشگاه ها به راحتي مي توانند تصميمات مهمي مانند بسط و گسترش فروشگاه ها، اولويت بندي و محك زدن آنها، ارتقاي و بهبود كارايي كاركنان و ... را اتخاذ كنند و درصدد شناسايي و رفع اشتباهات برآيند. براي دستيابي به اين امر، ابتدا با انجام مطالعات كتابخانه اي و ميداني معيارها و فاكتورهاي كيفي و كمي در ارزيابي عملكرد مديريت فروشگاه هاي زنجيرهاي شهروند را شناسايي نموده. سپس با استفاده از ابزارهايي چون مصاحبه، پرسشنامه و برگزاري جلسات آزاد اين عوامل غربال شده و فاكتورهاي موثر بطور عام مشخص شود و با در نظر گرفتن سه معياري اصلي (معيار عملكرد مالي، معيار رضايت مشتريان، معيار رضايت كاركنان) تحت سه سناريوي مختلف ديدگاه معاونت طرح، توسعه و سرمايه گذاري، ديدگاه مديرعامل و ديدگاه مدير دفتر تحقيق و توسعه)، ابتدا وزن معيارها و زيرمعيارها با استفاده از نرم افزار Expertchoice بدست آمده و سپس با روش TOPSIS و AHP به صورت مجزا و تحت سه سناريوي مختلف، رتبه بندي اوليه فروشگاه ها انجام گرفته است و مقايس هاي بين نتايج اين دو روش صورت پذيرفته است و در نهايت با وزن دهي به نظرات مديرعامل و معاونت طرح و توسعه و مدير تحقيق و توسعه رتبه بندي نهايي فروشگاه ها بر اساس سه ديدگاه به وسيله روشTOPSIS  صورت گرفته است.

تقسيم همزمان سفارش(Order Splitting)  بين چندين تامين كننده در هر سيكل زماني در يك زنجيره تامين، به جاي شيوه سنتي سفارش يك دسته بزرگ به يك تامين كننده، رويكردي است كه چند سالي است مورد توجه قرار گرفته و مقالات مختلفي در مورد آن نوشته اند. اين مقالات را م يتوان در دو مسير عمده قرار داد. گروهي بحث تقسيم سفارش را از ديدگاه ابزارهاي آماري مورد بررسي قرار داده اند و براي حالات مختلف، پارامترهاي سيستم از جمله زمانهاي تحويل موثر را در حالت تقسيم همزمان سفارش بدست آورده اند و نتايج را با حالت تك منبعي مقايسه كرد هاند. در مقابل دسته ديگر مطالعات، بحث اقتصادي تقسيم سفارش را مورد نظر قرار داده اند و با هدف حداقل كردن هزينه هاي سيستم به صرفه بودن يا نبودن تقسيم سفارش را تحت شرايط مختلف بررسي كرده اند. در اين مطالعه ما به بررسي مطالعات انجام شده در اين حوزه مي پردازيم و مقالات انجام شده را دسته بندي و تحليل مي كنيم. و مي كوشيم ساختارهاي مشتركي در دسته بندي خود براي مقالات در اين حوزه از زنجيره تامين بيابيم.

جهاني شدن، اقتصاد مبتني بر فناوري اطلاعات، پاسخگويي به نيازهاي در حال تغيير مشتريان و رقابت از جمله چالشهايي هستند كه سازمانها و محيطهاي كسب و كار با آن ها مواجه مي باشند. سازمانها جهت پاسخگويي به نيازهاي منبعث از اين چالش ها و ايجاد مزيت هاي رقابتي كه تضمين كننده بقا و زمينه ساز رشد آنها باشد، نيازمند تغييرات اساسي در سراسر فرايندهاي خود مي باشند. مهندسي مجدد فراگير رويكردي فرايند محور است كه سعي در ايجاد بهبودهاي چشمگير در معيارهاي عملكردي از قبيل هزينه، سرعت و كيفيت دارد. در مهندسي مجدد زنجيره تامين مي توان فرايندها را بدون بهره گيري از فناوري اطلاعات بهبود داد. اما در مهندسي مجدد فراگير، بهبود راديكالي فرايندها تنها در سايه فناوريهاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي قابل حصول است. در اين مقاله ابتدا مروري بر ادبيات مهندسي مجدد و مهندسي مجدد فراگير خواهيم داشت. سپس به نقش مهندسي مجدد فراگير در زنجيره تامين و بهبود آن اشاره خواهيم نمود. در پايان چارچوب مهندسي مجدد فراگير زنجيره تامين (XSCF) را به تفصيل تشريح خواهيم نمود.

مديريت زنجيره تامين مجموعه اي از فرايندهاي كسب و كار است كه براي ذينفعان اين فرآيندها ارزش افزوده ايجاد مي نمايد. فناوري اطلاعات به عنوان يك توانمندساز، نقشي اساسي در يكپارچگي زنجيره تامين ايفا مي نمايد. اما يكي از چال شهاي اساسي در اين مورد عدم توجه ذينفعان زنجيره تامين به بسترهاي اطلاعاتي و ارتباطي و هم سويي آن با استراتژيها و فرايندهاي كسب و كار است. در اين مقاله لذاي رفع اين نياز يك چارچوب معماري اطلاعات براي زنجيره تامين ارايه مي شود. اين چارچوب برگرفته از چارچوب معماري سازماني دولت فدرال ايالات متحده آمريكا مي باشد، كه در چهار سطح تدوين شده است. در اولين سطح تمامي سازمان هاي ذينفع در سراسر زنجيره تامين بر اساس جهت گيريهاي راهبردي و استانداردهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات، يكپارچه شده و در نهايت در آخرين سطح بر اساس چارچوب زكمن به بررسي يكايك سازمانهاي درگير در زنجيره تامين پرداخته مي شود. از آنجا كه چارچوبهاي معماري، فرايند توليد محصولات را بيان نمي نمايند، بنابراين نيازمند متدولوژي مشخصي در سطح چهارم مي باشيم. نحوه استخراج متدولوژي و گامهاي آن به تفصيل در بخش پاياني مقاله مورد بحث قرار گرفته است

تحقيق حاضر پيرامون مقايسه زمينه هاي لازم جهت ايجاد مديريت روابط مشتري دردو وضعيت موجود ومطلوب در تداركات كالاي شركت نفت و گاز آغاجاري در قلمرو مكاني شركت نفت و گاز آغاجاري به مركزيت شهرستان اميديه و قلمرو زماني از ارديبهشت ماه سال ۱۳۸۴ آغاز ودر دي ماه همان سال به مرحله پاياني رسيده است. تحقيق مذكور از چهار فرضيه تشكيل شده كه از عوامل حياتي جهت تشخيص زمينه هاي لازم جهت اجراي اين فن آوري پيشرفته در يك سازمان به حساب مي آيند كه عبارتند از: نگرش مشتري محوري، حمايت مديريت، فن آوري هاي جديد اطلاعاتي و وجود نيروي انساني با بلوغ سازماني بالا. به منظور جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه بسته و مصاحبه استفاده شده است كه پرسشنامه مورد نظر بصورت دو طرفه طراحي و در آغاز از پاسخ دهندگان خواسته شده كه اول وضعيت مطلوب را ارزش گذاري كنند سپس وضعيت موجود را نسبت به ارزش گذاري وضعيت مطلوب، پاسخ دهند. پرسشنامه مورد استفاده مشتمل بر ۴۴ سوال بسته با طيف ليكرت بوده كه آزمون روايي و پايايي آن قبل از توزيع مورد تاييد قرار گرفته است. نهايتا تعداد ۱۳۰ عدد پرسشنامه توزيع و جمع آوري گرديد. براي تحليل داده ها از نرم افزار SPSS و براي آزمون فرضيات از آزمون مقايسه زوجها استفاده شده است از اين رو چنانچه آماره آزمون (t) بدست آمده، از مقدار بحراني بيشتر باشد فرض مقابل (H_O) را پذيرفته و اگر در ناحيه (H₁) قرارگيرد فرض ادعا تاييد مي گردد. نتايج بدست آمده به قرار زير بوده اند مقدار آماره آزمون(t)  براي فرضيات اول، دوم، سوم و چهارم به ترتيب -2.390-2.470-0.17 و -1.01 مي باشد كه بامقايسه تك تك آنها با مقدار بحراني نتيجه ميگيريم كه تنها فرضيه هاي دوم وسوم تاييد و مابقي فرضيات رد ميگردند. در پايان با توجه به نتايج بدست آمده به منظور رفع مشكلات و بهبود وضعيت موجود پيشنهاداتي ارايه گرديده است.

در اين مقاله مدل ديناميكي براي هماهنگي يك فروشنده و چند خريدار در محصولات فاسد شدني در زنجيره تامين ارايه شده است. از آنجايي كه يكي از مباحث مهم در زنجيره تامين وجود هماهنگي بين بخشاي آن به منظور كاهش هزينه ها و افزايش سود مي باشد يكي از مباحثي كه اخيرا مورد بررسي قرار مي گيرد ارتباط بين فروشنده و خريدارن است. ما در اينجا با استفاده از برنامه ريزي رياضي مدلي ارايه كرديم كه مي تواند در اين رابطه بسيار مفيد واقع گردد بخصوص اينكه اكثر مدلهاي ارايه شده تا كنون در اين مبحث فسادپذيري محصولات را لحاظ نكرده اند. با مثال عددي بحث را روشن تر پيش برديم و در نهايت از الگوريتمي براي حل اين مدل استفاده كرده ايم.

در دنيايي كه محصولات بايد با سرعت بالا توليد شوند تا بتوانند همگام با نياز بازار حركت كنند. دو راه حل اصلي وجود دارد. افزايش كارايي زنجيره ها و تبادل دانش در سازمانهاي مجازي. در هر حال بايد اطلاعات به سرعت انتقال يابند. تصميمات با دسترسي به اطلاعات بيشتر در كل زنجيره بهتر ميشوند، اما عناصر علاقه اي ندارند كه اطلاعات خود را در اختيار ديگران قرار دهند. يك راه حل براي اين مساله استفاده از عاملهايي با عملكرد مستقل است كه هر دو طرف بتوانند به آنها اعتماد كنند. در اين پژوهش سعي بر اين بوده تا با ارايه معماري براي سيستم هايي كه به ناچار بايد به اطلاعات يكديگر دسترسي داشته باشند اما چندين مالك داشته و گاه منافعي متضاد دارند بتوان عملكرد را افزايش داد.

مدل هاي شبيه سازي از ابزارهاي قوي جهت بررسي و ارزيابي سياستهاي مختلف براي سيستمهاي پيچيده است، كه از عدم قطعيت بالايي برخوردارند. در مسايل واقعي، اين مدلها داراي پيچيدگي و ابعاد نسبتا بزرگي هستند و براي پرداخت دقيق نياز به حجم داده و اطلاعات زيادي دارند. در اين مطالعه به ساخت و پرداخت مدل شبيه سازي رايانه اي براي بهينه سازي سيستم حمل و نقل شركت فولاد خوزستان با تاكيد بر روشهاي آماري پرداخته شده است. از آنجا كه اولين گام در مدل سازي، شناخت سيستم مورد نظر و تعاملات بين اجزاي آن است، ماتريس مبدا- مقصد حمل و نقل داخلي شركت به عنوان مهمترين ورودي مدل شبيه سازي براي تبيين مدل مفهومي اوليه تهيه شده است. ساير جزييات مدل شبيه سازي سيستم حمل و نقل مانند مسيرهاي بين مبادي و مقاصد، سرعت حركت وسايل نقليه در مسيرهاي مختلف و زمان تخليه و بارگيري با توجه به نوع بار مدنظر قرار گرفته است. جهت پرداخت از معيار طول صف و براي اعتبارسنجي مدل از دو كميت حجم تردد در كمانها و زمان حضور تريلرها در كارخانه نيز استفاده شده است. ضرايب خوبي برازش مدل بر مشاهدات حاصل از آمارگيري، حاكي از قدرت بالاي مدل جهت بازسازي سيستم واقعي است.

طراحي و اجراي الكترونيكي سيستم كنترل مصرف برمبناي كانبان با هدف پوشش نيازهاي اجرايي در بخش هاي محاسبه مكانيزه مواد بر مبناي كانبان، كنترل و زمانبندي تحويل اقلام، كنترل مراكز تحويل و مصرف مواد جهت جلوگيري از مصرف غير مجاز مواد، كنترل موقعيت و اندازه انباشته ماده در زمان حقيقي و نهايتا كنترل مصرف مواد در مراكز كاري متناسب با كانبان هاي توليد شده مي باشد. از جمله پيش نيازهاي اجراي الكترونيكي اين سيستم، اجراي كانبان مكانيزه است كه همزمان با اجراي آن، فرايند تحويل و لجستيك مواد نيز قابل مكانيزه شدن خواهد بود.