مقالات مربوط به شهر الکترونیک

به دليل ورود تجارت به بازارهاي مجتمع و يکپارچه و استفاده از کانال هاي ارتباطي بدون سيم و وسيله هاي ارتباطي قابل حمل، محيط تجارت الکترونيکي هر روز در حال پيچيدگي و پويايي بيشتر است. ايده هاي نو و بديع تجارت الکترونيکي پوياي امروز، مي تواند روش ها و مدل هاي کارا و مفيدي در معاملات تجاري، حراجهاي الكترونيكي، ارتباط با تامين كننده و مصرف كننده و در نهايت بهبود چرخه تامين ارايه دهد. يکي از راه حلهاي تجارت الکترونيکي، بکارگيري عامل هاي هوشمند نرم افزاري با قابليت يادگيري و تصميم گيري هوشمندانه است، که مي توانند در خريد و فروش، ارايه پيشنهاد در مناقصه ها و حراج ها، و مذاکره و عقد قرارداد بکار گرفته شوند. عامل هاي نرم افزاري هوشمند، واسطه هايي هستند که براي انجام خودکار کارهاي وقت گير و تکراري کاربران، جستجوها، توصيه ها و همچنين بازيابي و مديريت اطلاعات کسب شده براي فرايند خريد و فروش بکار گرفته مي شوند و همچنين در توسعه و گذار مراحل گوناگون فرايند تجارت و بازرگاني، از روش سنتي به روش هاي سازگار با تجارت مدرن الکترونيکي بسيار موثر خواهند بود. در اين مقاله با تمرکز بر تجارت الکترونيکي در انواع فروشگاه هاي اينترنتي، حراج هاي آنلاين و تجارت b2b، هوشمندسازي اينگونه فرايندها و نتايج آن مورد بررسي قرار مي گيرد.

اختصاصي سازي متدلوژي هاي عام براي کاربردهاي خاص تجارت الکترونيک، مي تواند تاثير چشم گيري در بهبود فرآيند توليد، نگهداري و توسعه چنين سيستم هايي داشته باشد، دراين مقاله يک معماري پايه براي پياده سازي کاربردهاي تحت وب ارايه شده است که با اختصاصي سازي متدلوژي هاي مبتني بر روش شي گرايي، چهارچوب مناسبي را براي پياده سازي برنامه هاي کاربردي تجارت الکترونيک فراهم آورده است. در صورت بکارگيري اين معماري ميتوان طرح مفهومي سيستم تجارت الکترونيک را ايجاد و به راحتي کدهاي صفحات وب آن مدل را براي هر پلت فرم و بر اساس هر تکنولوژي دلخواه ايجاد کرد.

اعتماد مشتريان در تجارت الكترونيك مانع اصلي تحقق پيش بيني ها در اين حوزه شناخته شده است. در حال حاضر مکانيزم هاي مختلفي جهت ايجاد اعتماد در تجارت الکترونيک ايجاد شده و در اين بين نقش عوامل سوم بسيار پر رنگ است. عوامل سوم مورد اعتماد نقش موثري در تعاملات تجاري دنياي سنتي و تجارت الکترونيک دارند. اما اهميت نقش عوامل سوم در فضاي سايبر و تجارت الکترونيک به جهت بالا بودن ريسک هاي بالقوه و پيچيدگي هاي آن حياتي تر است. با توجه به نوپا بودن و عدم وجود سرويس هاي اعتمادساز مناسب در تجارت الکترونيک كشور لازم است تا سيستم هاي اعتمادساز مورد نياز شناسايي و مستقر شوند.
در اين پژوهش هدف اولويت بندي سرويس هاي اعتمادساز بر اساس ميزان تاثير اين سرويس ها بر رفع دغدغه هاي مشتريان برخط مي باشد. در اين مقاله با بررسي مخاطرات موجود در تراكنش هاي برخط و انواع خدمات اعتمادساز موجود در تجارت الکترونيک، اهميت هر كدام از مخاطرات و تاثيرپذيري هر ريسك از خدمات اعتمادساز با استفاده از نظرسنجي بررسي گرديد و بر اساس نتايج حاصله، خدمات اعتمادساز در تجارت الكترونيك كشور اولويت بندي شد. بر اساس نتايج حاصله به ترتيب رتبه هاي اول تا سوم به خدمات اعتماد ساز «يكپارچگي فرايندهاي كاري تجارت الكترونيك، اجتماعات مجازي مورد اعتماد و سيستم هاي رتبه بندي» تعلق گرفت.

هدف پژوهش حاضر، شناسايي عوامل موثر در شركت هاي صنايع غذايي استان خراسان رضوي در استفاده موفق از بازاريابي اينترنتي مي باشد. جامعه مورد پژوهش در اين تحقيق، شركت هاي صنايع غذايي استان خراسان رضوي مي باشد كه اقدام به صادرات كالاهاي خود نموده اند و همچنين از اينترنت به عنوان يك ابزار بازاريابي استفاده مي كنند.
اين تحقيق از نوع کاربردي و توصيفي، پيمايشي مي باشد، كه علاوه بر توصيف عوامل موثر بر استفاده موفق از بازاريابي اينترنتي در شركت هاي استان خراسان رضوي، به اندازه گيري ميزان استفاده از آنها نيز مي پردازد و در انتها نيز مي توان از نتايج به دست آمده از آن جهت ارتقاي سطح استفاده از بازاريابي اينترنتي در ايران استفاده كرد.
ابزار جمع آوري اطلاعات، پرسشنامه مي باشد. روش آماري در تجزيه و تحليل داده ها، استفاده از روش هاي تحليل عاملي و آمار توصيفي مي باشد.
نتايج به دست آمده از اين تحقيق نشان مي دهد كه كليه متغير هاي شناسايي شده موثر بر استفاده موفق از بازاريابي اينترنتي، از ادبيات موضوع در جامعه آماري موثر تشخيص داده شده اند ولي ميزان استفاده از آن ها در حال حاضر در حد متوسط قرار دارد.

با شروع فعاليتهاي تجاري در اينترنت، تبليغات اينترنتي نيز پابه عرصه ظهور گذاشت. در سال 1994 اولين بنر تبليغاتي در پايگاه اينترنتي (HOTWIRE) به كار گرفته شد.اما يكي از مشكلات تبليغات مبتني بر وب، وجود تبليغات ناخواسته و عدم توجه به اين گونه تبليغات و در نتيجه هدر رفتن وقت و سرمايه است.جهت از ميان برداشتن اينگونه مشكلات، تبليغات مبتني بر ابزارهاي بي سيم - متحرك (موبايل) پيشنهاد گرديد.
شرکتهاي تبليغاتي به اين فکر افتادند که دستگاهاي موبايل مي توانند آنها را به اهدافشان برسانند.
ارسال پيامهاي تبليغاتي براي تعداد کثيري از دستگهاي موبايل در ساختارهاي متني، گرافيکي، موزيکال يا حتي صوت در جهت اهداف تبليغات کنندگان براي دريافت بازخوردهاي مشتريان مي توانست چالش هاي تبليغات مبتني بر وب را برطرف نمايد همچنين انعطاف پذيري پويا،خصوصيات ديجيتالي و توسعه سخت افزاري و نرم افزاري تبليغ کنندگان را قادر ساخت تا الگوهاي سبک زندگي مشتريان را که باعث بالا رفتن فروش بود را مورد مطالعه و تجزيه و تحليل قرار دهند.
اين مقاله سعي دارد با بررسي چالش هاي تبليغات مبتني بر وب، تبليغات مبتني بر موبايل را بررسي و به انواع، ساختار، مزايا و معايب و نرخ بازخورد مشتريان بپردازد.

امروزه، شناسايي مشتريان سودمند و تلاش براي وفادارسازي آنها از در جهت ايجاد يک رابطه بلند مدت، به عنوان يکي از راهبردهاي موثر سوددهي در بازارهاي الکترونيکي مطرح است. در اين مقاله از ارزش عمر مشتري به عنوان شاخصي براي رسيدن به اهداف فوق استفاده مي کنيم، به اين ترتيب که در ادامه پس از بررسي مفهوم اين شاخص و مدل هاي ارايه شده براي محاسبه آن، دو کاربرد اين شاخص در جهت بهبود کارايي فعاليت هاي بازاريابي پيشنهاد شده است که شامل يک -تقسيم بندي بازار و دو- ارزيابي سودمندي فعاليت هاي بازاريابي مي باشد. در ادامه يک سامانه نرم افزاري پياده کننده اين کاربردها معرفي، و در نهايت در بخش آخر هم جمع بندي شامل بررسي ويژگي هاي اين سامانه و پيشنهاداتي براي توسعه آتي آن ارايه شده است.

تجارت الکترونيکي بعد از ايجاد پول بعنوان بزرگترين تحول در دنياي اقتصاد به حساب مي آيد. با ايجاد تجارت الکترونيکي، اقتصاد پا به عرصه جهاني شدن گذاشت وبا جهاني شدن تجارت مفاهيمي چون دولت ملي وحدت خود را از دست دادند. جهاني شدن نه تنها رقابت شرکت ها را از بين مي برد بلکه باعث از بين رفتن اتوريته دولت ها نيز مي شود. ماليات بعنوان واسط اجتمايي يکي از بنيان هاي دولت ها است که عدم امكان اخذ ماليات در تجارت الكترونيكي يكي ديگر از مشكلات مبتلا به اين تجارت براي دولت هاست.
در اين مقاله، ضمن تشريح انواع ماليات ها و ارايه راه کارهاي اخذ آن در محيط الکترونيکي به برخي از اقدامات انجام شده براي اخذماليات در تجارت الکترونيکي اشاره نموديم. جهاني بودن معاملات در تجارت الکترونيکي و نبودن يک پروتکل ثابت بين دولت ها که از متفاوت بودن قوانين اخذ مالياتي بين دولت ها ناشي مي شود، مشکلات گوناگوني را بر سر اخذ ماليات در محيط الکترونيکي بوجود آورده است. برخي از کشورهاي اروپايي و آمريکايي قوانيني براي اخذ ماليات الکترونيکي گذاشته اند که اجراي آن ضمن داشتن مشکلات گوناگون هزينه بر است ولي به مرور زمان سيستم ماليات الکترونيکي جايگزين ماليات معمولي خواهد شد.

امروزه بسياري از تعاملات تجارت الکترونيک از طريق وسايل سيار و با استفاده از شبکه هاي ارتباطي بي سيم و ساير تکنولوژي هاي باسيم تجارت الکترونيک صورت مي پذيرد. تحت همين تاثير، کارکرد برنامه هاي تجارت سيار در مدت زماني کوتاه، افزايش چشمگيري داشته و موجب شده است که بسياري از سازمان ها، حجم بالايي از دارايي هاي خود را بر روي اين قبيل تکنولوژي ها صرف کنند. علاوه بر اين؛ تجارت الکترونيک، توسط محبوبيت کامپيوترهاي شخصي به عنوان يک پديده تجاري متداول شد و استفاده رايج از وسايل همراه، نهايتا منجر به توسعه و پذيرش آن گرديد. مع الوصف، اين نوشتار سعي بر آن خواهد داشت که ضمن ارايه مفهومي آشکار از تجارت سيار و نيز پيشينه موضوع، به ارزيابي حجم، مولفه هاي برنامه ها و خدمات تجارت سيار بپردازد.

امروزه بهره گيري از فناوري اطلاعات در زمينه هاي مختلف تجاري به يکي از ابزارهاي لازم براي افزايش کارايي تجاري و رشد اقتصاد ملي تبديل شده است اما رشد و پويايي اقتصاد کشور بدون مشارکت عمومي تمام اقشار جامعه امري ناممکن است. فراهم سازي امکان سرمايه گذاري تمامي اقشار جامعه در بازار بورس اوراق بهادار، گامي در جهت افزايش مشارکت عمومي در توسعه اقتصاد ملي مي باشد که اين امر با ايجاد بورس الکترونيک به شکل مناسب تري تحقق مي يابد. همچنين بورس الکترونيک يکي از ملزومات شهر الکترونيک بوده و راه اندازي آن در بازار سرمايه ايران، گامي بزرگ در راستاي دستيابي به اهداف شهر الکترونيک مي باشد.
هدف اين مقاله معرفي بورس الکترونيک به عنوان يکي از مهمترين و تاثيرگزارترين سازمان ها در ايجاد شهر الکترونيک، تشريح مدل هاي مختلف بورس الکترونيک، بيان مزايا و معايب وجود بورس الکترونيک در بازار سرمايه کشور و همچنين زيرساخت هاي لازم براي پياده سازي آن در بازار سرمايه ايران مي باشد.

هدف از ارايه اين مقاله، بررسي عوامل موثر بر عدم استفاده كامل شهروندان تهراني از خدمات ارايه شده در سيستم بانكداري الكترونيكي در 3 زمينه مهم ارايه اين نوع خدمات غير حضوري شامل پرداخت قبوض، بانكداري الكترونيكي از طريق وب سايت بانك ها و استفاده از دستگاه هاي پايانه فروش (POS) مي باشد. بانك ملي ايران بعنوان مورد خاص در اين تحقيق انتخاب شده و از مشتريان اين بانك در اين موارد به طور جداگانه نظرسنجي شده است. نتايج نظرسنجي نشان مي دهد در زمينه عدم پرداخت غيرحضوري قبوض، موانع فرهنگي و تبليغاتي بيشترين سهم را داشته اند و پس از آن موانع اجرايي- عملياتي و در رده آخر موانع سخت افزاري قرار دارند. نتايج تحقيقات ديگر نشان داده كمتر از نيمي از مشتريان بانك از دستگاه هاي POS استفاده كرده اند. همچنين نيمي از مراجعين به سايت اينترنتي اين بانك از هيچ گونه خدمات بانكي الكترونيكي موجود در اين سيستم استفاده نكرده اند و اكثريت قريب به اتفاق آنان نيز بيان كرده اند كه از دستگاه هاي خودپرداز فقط جهت دريافت وجه نقد استفاده نموده اند. در اين خصوص نيز موانع فرهنگي و تبليغي نيمي از عوامل بيان شده در عدم استفاده را شامل شده اند. در مجموع مي توان گفت اين بررسي ها نشان داده اند موانع فرهنگي و تبليغي عمده ترين سهم را در عدم استفاده از خدمات بانكداري الكترونيكي توسط شهروندان را داشته اند.

نظام پرداخت خرد از طريق موبايل امكاني است كه در بسياري از كشورها فراهم شده است. اين نوع پرداخت ها به دليل راحتي استفاده و همراه بودن گوشي هاي تلفن همراه و استفاده دايمي افراد از آنها اهميت دارند و مورد توجه قرار گرفته اند. در كشور ما نيز به دليل نبود امكان پرداخت از طريق كارت اعتباري و رواج استفاده از گوشي هاي تلفن همراه، وجود سيستمي كه بتواند از اين ابزار قابل حمل براي پرداخت استفاده كند، مي تواند بسيار مفيد واقع شود و مورد توجه قرار گيرد. در اين مقاله پرداخت هاي خرد و پرداخت هاي خردي که از طريق موبايل انجام مي شوند، بررسي شده اند و مقايسه اي روي ويژگي هاي آنها صورت گرفته است. برخي مدل هاي پرداخت از طريق موبايل بيان شده اند. در نهايت طرحي که بر آورده کننده برخي کمبودهاي اين نوع پرداخت در ايران است پيشنهاد شده است. از آنجا که پرداخت خردي که از طريق اپراتور همراه صورت گيرد و مبتني بر پيام کوتاه باشد مورد اعتماد بسياري از مردم نيست، در اين طرح از مدل مبتني بر بانک و پرداخت محلي استفاده شده است. کمبودها توسط پرسش از افراد جمع آوري شده است و کاربردهاي آن نيز ارايه شده اند.

پرداخت بدون تماس، روش پرداختي است که در حال حاضر در شهر الکترونيکي به عنوان يک فرصت مورد توجه بانکهاي مختلف دنيا براي افزايش درآمد قرار گرفته است. پرداختهاي بدون تماس بدون نياز به ارتباط فيزيکي بين کارت و دستگاه قرائتگر کارت مي باشند. فناوري هاي زيادي مانند بلوتوث، مادون قرمز و RFID بر اين اساس مي باشند.
مزيت فناوري RFID نسبت به ديگر فناوري ها اين است که برخلاف تجهيزات بي سيم مورد استفاده در بلوتوث و مادون قرمز، تجهيزات بر اساس تکنولوژي RFID نيازمند به باتري نبوده و از طريق سيگنال هاي فرستاده شده بوسيله دستگاه قرائتگر عمل مي کنند. همچنين داراي هزينه کمتري نسبت به ديگر فناوري ها مي باشد.
اين مقاله در بردارنده نگاه هاي نو از كاربرد فناوري RFID در حوزه ها و بخش هاي مختلف بانكي به عنوان ابزاري براي تسهيل و بهينه سازي روالهاي بانكي و مالي در كشورهاي پيشرو اقتصادي مي باشد كه مي تواند توسط بانك ها و موسسات مالي ايراني به عنوان افقي پيش رو مورد استفاده قرار گيرد.

امروزه بحث توسعه شهرها به شبکه جهاني نيز سرايت کرده است شهرها و شهرک هاي جديد هر روز در فضاي مجازي ساخته مي شوند که مصالح آن ها از خشت و ملات نيست، بلکه بيت هاي رايانه اي است. در هر لحظه هزاران نفر مشغول استفاده از خدمات شهرهاي مجازي جهت انجام کارهاي خود در سراسر جهان هستند. کارهايي مانند خريد، فروش، مسافرت، استراحت، مسابقه و ... فعاليت در بازار سرمايه نيز يکي از اين کارها است. ارايه خدمات DMA مانند همه خدمات الکترونيکي ديگر در شهرهاي الکترونيکي رايج است.
بازار سرمايه از تحولات و آثار فناوري اطلاعات و ارتباطات نيست. به کارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات در ابعاد مختلف فعاليت هاي مرتبط با بازار سرمايه، رنگ و روي جديدي به چگونگي فعاليت هاي آن بخشيده و افق هاي تازه اي را براي فعاليت در اين بازار گشوده است. خدمات الکترونيکي بورس نيز از جمله نيازهاي خدماتي شهروندان يک شهر الکترونيکي است.
 DMAيکي از ابعاد بورس الکترونيکي است که امکان داد و ستد اينترنتي در بورس را فراهم مي آورد و اخبار و اطلاعات را بروز در اختيار علاقه مندان قرار مي دهد. در اين مقاله DMA (DMA: Direct Market Access) شرح داده مي شود و آثار آن بر روي شهر الکترونيکي و تسهيلاتي که براي شهروندان به ارمغان خواهد آورد توضيح داده مي شود.

با آغاز هزاره سوم، جهان بر پايه اصول تغييرات پويا، همگرايي، رقابت پذيري و يادگيري يكپارچه پايه ريزي شد و در واكنش به اين اصول، تغيير بنيادين و ساختاري كرده است.
دوره جديد، پويا، پيوسته، پرتكاپو، متحول، پيچيده و ناشناخته است. امواج پي در پي فن آوري هاي نو، هر لحظه از راه مي رسند و تمامي ابعاد زندگي فردي، اجتماعي و كسب و كار را تحت تاثير خود قرار مي دهند. در اين دوران فعاليت بانكداري نيز دستخوش تغيير و تحولات فراواني شده است. نااطميناني از نوسانات تجاري، ورود تازه واردان و رقباي جديد، تغيير مقررات، نوآوري هاي خدمات مالي و ريسك هاي مالي جديد، تصميم گيرندگان را به اين نتيجه رسانيده كه براي بقا و ماندن در حيطه رقابتي بايد روي ظرفيت سازي هاي فن آوري سرمايه گذاري كنند. همچنين پيشرفت هاي فن آوري ساختار اين صنعت و ماهيت رقابت در آن را به كلي دگرگون كرد. به گونه اي كه كيفيت خدمات، نوآوري و سفارشي سازي محصول و ارايه خدمات بدون محدوديت هاي زماني و مكاني، همزمان با از بين رفتن مرزهاي اقتصادي و گسترش بازارهاي هدف، از مهمترين دستاوردهاي اين فناوري در عرصه بانكداري بوده است. علاوه بر اين، تغييرات پر سرعت محصولات فناوري، جذب و حفظ مشتري را براي بانكها بسيار مشكل كرده است. براي بقا و سازگاري با اين محيط پرشتاب و در حال تغيير، بانك هاي قديمي با چرخش و اتخاذ استراتژي هاي فن آوري محور و معماري هاي ارايه خدمت ساخت يافته و خدمت گرا، وارد عرصه نوين بانكداري شدند و در صدد طرح ريزي برنامه هاي بلند مدت براي پياده سازي استراتژي هاي فوق براي توسعه و ارايه خدمات بانكي با كيفيتي بالاتر برآمدند. با تصويب قانون معماري فناوري اطلاعات در امريكا (قانون كلينگر كوهن سال 1996)، بانكها نيز بر اساس نياز و با توجه به ساختار و نظام مالي خود، اقدام به طراحي معماري هاي جديد كردند. با استفاده از معماري هاي خدمت گرا رشد بانكها در اين راستا به صورت هدايت شده و با در نظر گرفتن آثار و تبعات بلند مدت آن، آغاز شد. ساير كشورهاي توسعه يافته نيز از روش بانك هاي امريكايي و اروپايي تبعيت كرده و اقدام به طراحي معماري هاي مختلف تحت عناوين معماري بانكداري باز، معماري بانكداري متمركز و معماري بانكداري خدمت گرا نمودند. معماري هاي خدمت گرا از جمله پيشرفت هاي بزرگي هستند كه از سال 2000 به اين سو، توجه بسياري از بانكهاي ثروتمند و در حال رشد را به عنوان انتخاب نخست جلب كرده اند. (پاپازوگولو و ديگران، 2003).
در كشور ما به دليل عدم اتخاذ راهبردهاي مناسب، بانك هاي ايراني هنوز در سردرگمي براي تعيين استراتژي ها به سر مي برند. اتخاذ استراتژي هاي فن آوري محور و خدمت گرا مي تواند گامي اساسي به سوي تحول در ساختار ارايه خدمات بانكي باشد.
اين مقاله در دو بخش تنظيم شده است. در بخش نخست سعي شده دسته بندي هاي كلي فعاليت هاي بانكداري معرفي و گروه بندي انواع خدمات بانكي در سطح بانكداري جهاني، بانكداري خرد، بانكداري بازرگاني و بانكداري مجازي و ساختارهاي ارايه آنها مورد بحث و بررسي قرار گيرد و در بخش دوم معماري هاي ارايه خدمت بر پايه فناوري هاي روز و نحوه شكل گيري معماري هاي خدمت گرا ارايه شده تا به درك بهتري از مفاهيم عملي پيرامون آن برسيم. همچنين تلاش شده ارزش استراتژيك كاربرد معماري خدمت گرا براي موسسات بانكي در ايران معرفي و كاوش شود.

در عصر حاضر بانک ها توجه ويژه اي به مديريت ارتباط با مشتري دارند تا با بکارگيري کليه ابزارهاي موجود بتوانند بيشترين سود را کسب نمايند. امروزه بازاريابي منحصرا توليد، توزيع و فروش نمي باشد بلکه نگرشي عميق در جهت ارتباط طولاني مدت با مشتري دارد. در اين شرايط بانک بانک مي تواند با فراهم نمودن نيازهاي مشتريان بيشترين سود را کسب نمايد. هدف پژوهش حاضر بررسي اجراي مديريت ارتباط با مشتري در بانک سامان است. در اين راستا فرضيه هايي تشکيل گرديد و منافع اجراي مديريت ارتباط با مشتري، فرايند مديريت ارتباط با مشتري، تکنولوژي مربوطه و نظريات مديران و مشتريان در بانک مورد مطالعه قرار گرفت. نتايج نشان داد که مديران بانک سامان با مديريت ارتباط با مشتري آشنايي دارند و در اجراي فرايند مربوطه تلاش مي کنند. بانک سامان تکنولوژي را با فرايندهاي کسب و کار ادغام نموده و در جهت تبعيت از ساختار تشکيلاتي مديريت ارتباط با مشتري گام بر مي دارد. مشتريان بانک سامان با ديدگاه مديريت ارتباط با مشتري آشنايي کافي ندارند. از نظر مشتريان سود سپرده ها، هزينه خدمات بانکي، وضعيت داخلي شعب و تعامل کارکنان از متغيرهايي هستند که توجه خاص آنها را بخود جلب کرده اند.