مقالات مربوط به شهر الکترونیک

ايده «کار از راه دور»، از دو دهه پيش در جهان مطرح شده و روز به روز درشکل هاي متنوعي متجلي مي شود. ايجاد دفاتر و سازمان هاي مجازي، برگرفته از اين ايده است و يکي از تجلياتش، تشکيل سازمان هاي مجازي تحقيق و توسعه است. اين سازمان ها با استفاده از تيم هاي کاري مجازي، توانسته اند مزاياي رقابتي چشم گيري را بدست آورند. سازمان هاي مجازي تحقيق و توسعه، با بهره گيري از پتانسيل هاي متخصصين نقاط مختلف دنيا، مي تواند نقش مهمي در شکوفا سازي شهرهاي الکترونيکي ايفا نمايد.
دراين مقاله، ابتدا مدل هاي مديريت تيمهاي مجازي تحقيق و توسعه، مطرح و سپس عوامل موثر در تصميم گيري انجام پروژه اي بصورت مجازي، بيان مي گردد و در خاتمه يک چهارچوب منطقي براي طراحي سازمان هاي تحقيق و توسعه مجازي، ارايه مي شود.

در مقاله پيش رو، تصميم بر ارايه چارچوبي مناسب جهت معماري سازماني شهر الکترونيک است. بر اين اساس ابتدا تعريفي مختصر از شهر الکترونيک ارايه و در ادامه به بررسي چند شهر الکترونيک در دنيا پرداخته مي شود که از برخي مسايل اجتماعي و مشکلات شهري بي شباهت به شهرهاي کشور ما نيستند. همچنين مختصرا به پيشينه شهر الکترونيک در ايران پرداخته و در انتها با بررسي انواع معماري هاي سازماني فناوري اطلاعات، با توجه به دو نوع موفق آنها يعني چارچوب معماري سازماني زکمن و چارچوب معماري سازماني فدرال در ايالات متحده چارچوبي مناسب براي شهر الکترونيکي ارايه خواهد شد.

بر اساس منويات مقام معظم رهبري «اصلاح الگوي مصرف» بايد در صدر برنامه هاي توسعه كشور قرار گيرد. از سوي ديگر تهران در چشم انداز 20ساله، «شهر روان با رفاه عمومي» تصوير شده است. اما حجم عظيم ترافيک وسايل نقيله، پارک غيرقانوني کنار خيابان، پرسه زني هاي مذبوحانه هاي خودروهاي گم شده و صف وسايل نقليه منتظر براي ورود به پارکينگ ها موضوعاتي هستند كه هم بيانگر الگوي مصرف غيربهينه هستند و هم ناقض روان بودن شهر. براي مقابله با اين مشكلات مي توان از انواع سيستم هاي اطلاعاتي و راهنمايي پارکينگ بهره برد.
دراين مقاله به طرح و بررسي تجربه تعدادي از شهرهاي جهان در بكارگيري سيستم راهنماي پارکينگ پرداخته شده و مزايا و چالش هاي پياده سازي آن در تهران نيز بررسي خواهند شد. سيستم مذكور مي تواند رانندگان را از آدرس پارکينگ ها و نيز وجود محل پارک درآنها مطلع سازد تا بدين وسيله رانندگان بتوانند با آگاهي و به نحو بسيار موثرتري براي خودروي خود محل پارک پيدا نمايند. اين سيستم از طريق کاستن ميزان سفرها به منظور يافتن محل پارک، و يا کاهش تلاش براي پارک خودرو در محلي مشخص که ظرفيت آن تکميل شده است، موجب کاهش ترافيک و آلودگي هوا مي گردد. همچنين اين سيستم موجب استفاده کامل از ظرفيت پارکينگ ها مي شود.

در اين مقاله از مفهوم شهر الکترونيکي شروع کرده و پس از بيان مباني مبحث شهر الکترونيک و دولت الکترونيک به جايگاه پليس الکترونيک به عنوان يک سازمان خدمتگزار و ارايه خدمات الکترونيکي و بطور مشخص گواهينامه الکترونيکي مي پردازيم. ابتدا تاريخچه مختصري از گواهينامه در ايران بيان و سپس گواهينامه فعلي و معايب آن را بيان نموده ايم، آنگاه به معرفي گواهينامه الکترونيکي و مزاياي آن به عنوان يک خدمت الکترونيک خواهيم پرداخت. اين محصول فناوري اطلاعات علاوه بر ظهور ايران در عرصه دنياي ديجيتال مي تواند به تسهيل کار پليس از يک سو و از سوي ديگر خدمت دهي به ساير سازمانها مانند بانکها، اورژانس و ... بپردازد. از همه مهمتر دقت، سرعت و صحت انجام کار که از دستاوردهاي اصلي اين محصول مي باشد رضايت خاطر مردم را فراهم مي کند.

با توجه به آمار بالاي تصادفات جاده اي در ايران و مشكلات موجود در زمينه انتقال به موقع مجروحان، طراحي سيستمي جهت كنترل ترافيك به صورت هوشمند در مناطق حادثه خيز جاده ها مي تواند كاربردهاي فراواني داشته باشد. اين مقاله به تشخيص جاده و اتومبيل در تصاوير هوايي با تفكيك پذيري بالا در فضاي غير شهري مي پردازد. اين تصاوير مي توانند از منابع مختلفي مانند ماهواره هاي تصويربرداري و يا توسط هواپيماهاي تصويربرداري تهيه شوند. به منظور سر و کار داشتن با چنين تصاويري، جزئياتي دقيق از اطلاعات و مشخه هاي جاده ها و اتومبيل ها جمع آوري شده، که توسط آنها بتوان جاده و اتومبيل را تشخيص داد. از مدل هاي وابسته به مقياس و بافت استفاده نموده تا استراتژي تشخيص، يک استراتژي بهينه و کاربردي باشد. از نتايج اين تحقيق، کنترل ترافيک جاده ها مي باشد، كه مي تواند ترافيك جاده اي را به سرعت تشخيص داده و به مراكز مربوط ارسال نمايد. تصاوير استفاده شده در اين تحقيق شامل تصاوير ماهواره اي و تصاوير هوايي مربوط به GIS مي باشد که نوع دوم از کيفيت و وضوح بسيار بالاتري برخوردار مي باشند. تصاوير GIS از جمله تصاوير هوايي مي باشند که توسط هواپيماهاي تصوير برداري از سطح زمين گرفته مي شوند. جهت تشخيص از استخراج ويژگي ها و تبديلات پردازش تصوير مانند تبديل هاف و عمليات آستانه گيري استفاده شده است. نتايج شبيه سازي نشان مي دهد كه روش استفاده شده داراي كارايي مناسبي مي باشد.

فناوري RFID به عنوان يکي از جديدترين فناوري هاي موجود در جهان جهت تشخيص هويت و شناسايي افراد و محصولات بکار برده مي شود و بسياري از شرکت ها، سازمان ها و فروشگاه هاي مختلف از اين فناوري براي رديابي محصولات خود و تشخيص آنها در هنگام خروج محصول استفاده مي کنند. ما در اين مقاله درباره کاربردهاي آن و پروژه هايي که امکان پياده سازي در ايران را دارد توضيحاتي مي دهيم و در آخر طرح پيشنهادي خود را براي کاهش تصادفات جاده اي و کمک به اجراي بهتر قوانين راهنمايي و رانندگي در کشور ايران ارايه مي دهيم، همچنين مقايسه اي بين چند روش امنيتي انجام مي دهيم.

با نصب سيستم هاي هوشمند ADAS كه مجهز به سنسورهاي تشخيص موقعيت و حركت هستند، خودرو قابليت تشخيص و تحليل محيط اطراف خود را خواهد داشت كه موجب مي شود خود نسبت به شرايط موجود پاسخي متناسب دهد. اين خاصيت تاثير عامل انساني در تصادفات را مي تواند كاهش دهد و موجب افزايش ايمني و حتي رفاه بيشتر شود.

Second Life يك فضاي مجازي سه بعدي پيشرفته بر روي اينترنت است كه دقيقا مشابه با دنياي واقعي شبيه سازي شده است. کاربران به عنوان ساکنين وارد محيط مي شوند و در آن قادر به انجام انواع اعمال انساني هستند. در اين دنيا مي توان با ساير ساکنين حرف زد، قدم زد، رانندگي کرد، به رستوران رفت، شبي را در هتل گذراند، داد و ستد كرد، تماس تلفني برقرار كرد، و يا حتي ازدواج نمود. نکته جالب اين که همه فعاليت هاي اين دنياي مجازي توسط ساكنينش اداره مي شود.
فعاليت هاي جاري در اين فضا را مي توان تحت سه گروه عمده تفريحي، آموزشي و تجاري دسته بندي كرد. امروزه بسياري از شركت هاي بزرگ جهان از جمله IBM، Dell، Sun Microsystems، Cisco، Microsoft، Toyota،BMW و Adidas به توان بالقوه Second Life در ايجاد فرصت هاي اقتصادي آگاه شده اند. و تعداد بيشماري از شركت ها، فروشگاه ها، بانک ها، موزه ها، و حتي دولت ها اقدام به راه اندازي دفاتر مجازي در اين فضا و توسعه تجارت هاي الكترونيكي خود نموده اند. در مقاله پيش رو فعاليت

در دنياي تکنولوژي و روند رو به افزايش کاربران اينترنتي، مشکلات جديدي براي مبادلات اينترنتي هم در کشورهاي پيشرفته و هم در کشورهاي در حال توسعه به وجود آمده و همچنين ريسک اين نوع مبادلات به دليل کمبود اعتماد، افزايش يافته است. اعتماد يک بحث قابل لمس نمي باشد و به همين دليل مفاهيم، تعاريف و نقطه نظرات مختلفي از آن در دنياي الکترونيک و واقعي وجود دارد. در اين تحقيق علاوه بر تشخيص عوامل موثر، که يک کاربر آنها را هنگام ارزيابي ميزان اعتماد به يک سايت مورد بررسي قرار مي دهد، عوامل ديگري نيز که کمبود آنها باعث از بين رفتن شديد اعتماد فيمابين مي شود مورد ملاحظه قرار گرفته است. با انتخاب بانکهاي خصوصي بعنوان جامعه آماري و نمونه گيري از آنها از طريق آناليز قوت و ضعف و همچنين مقايسه وضعيت اين عوامل نسبت به يکديگردر پروسه مبادلات الکترونيکي با استفاده از آزمونهايي مثل آزمون دو جمله اي، فريدمن و ويلکاکسون اين نتيجه حاصل شد که عوامل کلي (با توجه به مدل به کار گرفته شده و با توجه به اينکه هر يک از عوامل تحت تاثير موارد بيشماري قرار گرفته اند) از جمله مشخصه هاي سايتها، قابليت استفاده از سايتها، مشخصه هاي بانکها، امنيت کاربران اينترنتي، حريم خصوصي کاربرن اينترنتي، در مبادلات الکترونيک تحت کنترل مي باشند و با وضعيت مناسب آنها در شرايط الکترونيکي موافقت شده است و در اين ميان عدم موافقت نسبي با عامل ارايه کالاها و خدمات الکترونيکي نتيجه گرفته شد و همواره بر ضعف اين عامل در شرايط الکترونيکي تاکيد شده است. در نهايت سعي شده است با معرفي نقاط ضعف در تجارت الکترونيک به رشد و توسعه اين پديده ضروري در کشورها بويژه کشورهاي در حال توسعه همچون ايران کمک شود.

وجود بنگاه هاي ارايه دهنده خدمات به شهروندان که بتوانند براي ذينفعان خود ارزش ايجاد نمايند، ضامن موفقيت شهر هاي الکترونيکي هستند. در چنين بنگاه هايي، فناوري اطلاعات و كسب و كار بايستي در يک رابطه دو طرفه باشند. همراستايي فناوري اطلاعات با كسب و كار از طريق مديريت خدمات همچنين همراستايي کسب و کار با فناوري اطلاعات، از بازتعريف اين فناوري با ويژگي هاي كسب و كار صورت مي گيرد. مديريت خدمات فناوري اطلاعات امکان مي دهد که سازمان ها از تبديل فناوري به خدمت، مجموعه اي از خدمات را به مشتريان خود ارايه دهند و بکارگيري ويژگي هاي كسب و كار در فناوري کمک مي نمايد تا خدمات ايجاد شده، قابليت تبديل به ارزش را براي ذينفعان داشته باشند.
براي برقراري اين رابطه بايستي بنگاه هاي ارايه دهنده خدمات فناوري اطلاعات، مانند يک سازمان تجاري، مديريت شوند. براي توصيف تجارت اين بنگاه ها و شناسايي ارزش در آنها، بکارگيري مدل اجزا كسب و كار پيشنهاد مي گردد. اين مدل، کليه فعاليت هاي چنين بنگاه هايي را شناسايي و به شکل اجزايي در يک صفحه دو بعدي نمايش مي دهد. اين فعاليت ها مبتني بر چارچوب مديريت خدمت فناوري اطلاعات است. با استفاده از ويژگي نقشه داغ در اين مدل، مديران مي توانند ارزش هاي فناوري را به سرعت شناسايي و قابل بيان براي ذينفعان نمايند.

لزوم نگاه سيستمي به مقوله مبادلات تجاري الکترونيکي و درآمدهاي حاصل از ماليات متعلقه به عنوان يک پايه و منبع مالياتي جديد و عمده بسيار حياتي مي باشد. اين پديده نو ظهور مي تواند يک منبع کلان مالياتي را در سال هاي آتي به ارمغان آورد، لذا توجه سياستگذاران کلان کشور و سازمان در حال حاضر و برنامه ريزي و سرمايه گذاري در راستاي اين مهم بسيار حياتي مي باشد و از کاستي هاي آتي جلوگيري خواهد کرد. با توجه به مقدمه مذکور ماليات بر تجارت و مبادلات و يا به عبارت بهتر ماليات الکترونيکي (E-Tax) به عنوان يک ضرورت، سرمايه گذاري هاي کلان سازمان و دولت را مي طلبد و به عنوان يک پروژه ملي همکاري سارير ارگان ها را نيازمند است، چرا که نفع آن به کل جامعه بر مي گردد (موسوي؛ 1386: 233-245). با توجه اهميت موضوع لازم است که منابع و پايه هاي مالياتي در بعد تجارت الکترونيک از بعد مقدار ماليات قابل وصول، امکان وصول از بعد فني و زيرساختي، امکان سنجي قانوني (وجود قوانين مرتبط و يا نيازهاي قانوني) و ... مورد شناسايي قرار گيرند تا از هم اکنون سازمان خود را براي عملياتي کردن آن مهيا نماييد. در اين تحقيق، محققين سعي نموده اند منابع عمده بالقوه ماليات بر تجارت الکترونيک را شناسايي و ارزيابي نمايند.

سيستم هاي پيشنهاددهنده با پيشنهاد گزينه هاي مطلوب به مشتري با توجه به علايق، ويژگي ها و رفتارهاي او مي توانند نقش بسزايي در بهبود کمي و کيفي فروش داشته باشند. فروشگاه هاي اينترنتي در ايران با قدمتي نه چندان زياد بسترهاي مناسبي براي استفاده از اين سيستم ها جهت افزايش فروش، افزايش رضايت مشتري و درنهايت رسيدن به يک شهر الکترونيکي از جنبه خريد و فروش اينترنتي در آن هستند. در اين مقاله سعي مي شود به معرفي سيستم هاي پيشنهاد دهنده و بررسي نقش آنها در بازارهاي اينترنتي دنيا بخصوص ايران و توضيح روش هاي بکارگيري آنها با ذکر مثال پرداخته شود.

استفاده از زمينه، به عنوان اطلاعات پويايي که توصيف گر وضعيت کاربران و اقلام بوده و بر فرايند تصميم گيري و انتخاب کاربران تاثير گذار است، توسط سيستم هاي توصيه گر در تجارت سيار، در جهت تضمين کيفيت مناسب توصيه گري ضروري است. در اين مقاله يک روش جديد چند بعدي براي توصيه گري آگاه از زمينه در تجارت سيار ارايه شده است. اطلاعات کاربران، اقلام، پارامترهاي زمينه و ارتباط ميان آنها در يک فضاي چند بعدي نمايش داده مي شود و با شناسايي الگوهاي مصرف متفاوت کاربران در شرايط زمينه اي مختلف، يک فضاي جديد دوبعدي ايجاد شده و توصيه گري نهايي در اين فضا انجام مي گيرد. ارزيابي روش از طريق پياده سازي آن در يک سيستم توصيه گري محصولات غذايي رستوران ها شامل پارامترهاي زمينه اي روز، زمان، مکان، آب و هوا و همراه علاوه بر پارامترهاي کاربر و اقلام و مقايسه آن با روش سنتي توصيه گري انجام گرفته است. نتايج حاصله کارايي روش را تاييد مي کنند.

در دنياي جديد اگرچه اينترنت حجم فراواني از داده ها را به عنوان فرصتي مناسب پيش روي کاربران قرارداده است، اما در صورت نبود مديريتي کارآمد بر روي انبوه داده هاي در دسترس، اين امتياز خود مانعي براي پيشرفت خواهد بود. به طوري که امروزه با توجه به حجم روزافزون داده و اطلاعات، نياز به سيستم هايي كه توانايي هدايت كاربران به سمت کالا و سرويس مورد نظر را داشته باشند بيش از پيش احساس مي شود. سيستم هاي توصيه گر سيستم هاي هوشمندي هستند كه در فضاي اينترنت با شناسايي علايق و اولويت هاي كاربر، اطلاعات موجود را پالايش كرده و پيشنهادات مناسب و مرتبط را به تك تك كاربران ارايه مي كنند. سيستم هاي توصيه گر ابزاري براي هرچه توانمند کردن شهروندان در بهره برداري از فضاي وب محسوب مي شوند. با استفاده از سيستمهاي توصيه گر، امكان جستجو به دنبال مفاهيمي وجود دارد كه در جستجوي عادي داده ها دسترسي به آنها ميسر نيست.
در اين مقاله پس از شرح مقدمه اي بر مفاهيم بنيادي سيستم هاي توصيه گر، به تعريف و توصيف ويژگي هاي آن ها خواهيم پرداخت. در ادامه و طي يک طبقه بندي، هشت فاکتور اساسي در طراحي، ساخت و به روز رساني اين سيستم ها از ديدگاه ساختاري مورد بررسي قرار گرفته و حدود ده سيستم پياده سازي شده نيز از منظر اين طبقه بندي مورد بررسي و تحليل قرار خواهد گرفت.

تجارتالکترونيکي با حذف موانع زمان و مکان، تسهيل شرايط براي ورود رقباي خارجي و داخلي، و همچنين کمرنگ کردن اثر مزيت رقابتي ماندگار، عرصه رقابت را براي فعالان اين حوزه بسيار سخت نموده است. در چنين شرايطي بازاريابي الکترونيکي اهميتي دو چندان مي يابد. در بين روشها مختلف بازاريابي الکترونيکي، بازاريابي شبکه اي(Network Marketing) همواره از بحث برانگيزترين روشهاي بازاريابي بوده است. شباهت بسيار زياد اين روش به شيوه بازاريابي هرمي (Pyramid Scheme) مشکلات زيادي را ايجاد کرده و در مواردي موجب مورد انتقاد قرارگرفتن و غيرقانوني خوانده شدن روشهاي بازاريابي شبکه اي شده است. در همين رابطه و به منظور تميزدادن شرکتهاي فعال در بازاريابي شبکه اي از شرکتهاي فعال در شيوه هرمي انجمنهاي بين المللي متعددي ايجاد شده اند. شرکتهاي معتبر بازاريابي شبکه اي معمولا از اين انجمنها داراي گواهينامه و يا تاييديه مي باشند. هدف از اين مقاله ارايه روشي جديد براي بازاريابي شبکه اي است که مشکلات شيوه هرمي را نداشته، و در شرايط مساوي بهتر از روش هاي بازاريابي شبکه اي موجود عمل نمايد. در اين مقاله ضمن تحليل مشکلات شيوه هرمي، روشي جديد براي بازاريابي شبکه اي براي بنگاههاي خورده فروشي الکترونيکي معرفي و با ساير روشهاي بازاريابي شبکه اي مقايسه مي شود. با استفاده از معيارهاي معتبري که براي تمييز دادن شيوه هرمي از بازاريابي شبکه اي وجود دارد قانوني بودن روش پيشنهادي تبيين خواهد شد.