پاسخ به:مقالات برنامه ريزي و مديريت شهري
38: گذر از برنامه ريزي معيارگرا به برنامه ريزي حل مشكل اصلاحي، نمونه: مقايسه بين شيوه تعيين مشكلات در برنامه ميان مدت شهرداري مشهد (معيارگرا) و شيوه برنامه ريزي حل مشكل اصلاجي (مشاركتي)
|
رهنما محمدرحيم |
كنفرانس برنامه ريزي و مديريت شهري 1385;اسفند 1385(1) |
کلید واژه: برنامه ريزي معيارگرا، برنامه ريزي حل مشكل اصلاحي، نظر سنجي، استاندارد، شهر مشهد |
خلاصه:
هدف اين تحقيق، مقايسه بين الگوي برنامه ريزي معيار گراي ملاك عمل سيستم فعلي مديريت شهري در كشور و از جمله شهرداري مشهد است و الگوي شيوه برنامه ريزي حل مشكل يا برنامه ريزي ارتباطي- مشاركتي است كه در ادبيات برنامه ريزي شهري ايران غريب است و جايگاهي در سيستم مديريت شهري ايران ندارد. براي اين منظور ابتدا بحثي نظري پيرامون الگوهاي برنامه ريزي شهري (چهار الگوي 1. حل مشكل اصلاحي، 2 . اصلاح گرايش (روند) تخصيصي، 3. نفع مدارانه فرصت جستجوگر، 4. هدف گراي قانون مدار (دستوري- معيارگرا) انجام گرفته، سپس 29 شاخص كمي در برنامه توسعه و عمران شهرداري مشهد با نتايج حاصل از الگوي برنامه ريزي حل مشكل اصلاحي با نظر سنجي از شهروندان (500 شهروند با استفاده از پرسشنامه در سطح مناطق 12 گانه شهرداري) در خصوص شناسايي مشكلات شهري مقايسه شده است. در نتيجه، كاربرد اين شيوه برنامه ريزي حل مشكل 44 مشكل شهري از جانب شهروندان شناسايي شدند كه ده مشكل عمده شهري به ترتيب اولويت 89% كل مشكلات شهري را تشكيل مي دهند و در بطن مشكلات عنوان شده ترافيك عمده ترين مشكل شهري است كه بيش از 1، 8% شهروندان اعلام نموده اند. همچنين 60% مشكلات بيان شده توسط شهروندان بين سازماني و تنها در قلمرو وظايف شهرداري نيست و نمايانگر نگرش كلي و سيستمي پاسخگويان به شهر به عنوان يك كل منسجم است و براي آن تفكيك وظايف بين دستگاههاي خدمات رسان مفهوم ندارد. مقايسه بين نتايج حاصل از دو روش در شناسايي شاخصها و مشكلات بيانگر اين واقعيت است كه برنامه تدوين شده توسط شهرداري عمده شاخصهاي فيزيكي مبتني بر الگوي سنتي برنامه ريزي نگاه از بيرون (نرم گرا و نظر كارشناسان شهرداري) بجاي نظر سنجي از داخل (نقطه نظر شهروندان) در تهيه برنامه است، شاخصهايي مانند احداث و توسعه گورستان كه مهمترين اولويت سازمان بهشت رضا(ع) است و نياز آن از جانب سازمان مربوط اعلام شده است، در حالي كه در روش برنامه ريزي مشاركتي مشكل گورستان در بين 44 مشكل عنوان شده، وجود ندارد. يا نياز به سينما كه سرانه آن در وضع موجود 250 نفر به ازاي يك صندلي در حالي كه در سطح استاندارد 50 نفر است. در بين 44 مشكل عنوان شده از جانب شهروندان وجود ندارد، ولي الويت فيزيكي شهرداري است و يا مشكل اتوبوس و يا لونا پارك و غيره. مقايسه بين اين دو روش در تعيين مشكلات شهر مشهد، بيانگر اين واقعيت است كه اگر هدف برنامه رضايتمندي شهروندان است، بايد به خواسته آنها توجه كرد، ولي اگر تكيه بر شاخص هدف ذكر شده بر اساس تفاضل استاندارد و وضع موجود در برنامه عمراني شهرداري است، بايد بر اساس خواست دستگاهها عمل كرد. بنابراين، گذر از برنامه ريزي معيارگرا به حل مشكل با تلفيقي از دو شيوه گامي اساسي در راه عيني، واقعي و ملموس كردن برنامه ريزي با واقعيتهاي موجود است و اجرايي شدن سهلتر برنامه و پذيرش شهروندي آن را بيشتر مي نمايد.
|
جمعه 25 فروردین 1391 10:52 PM
تشکرات از این پست