مقالات اپتيك و فوتونيك ايران

مطالعه حلقه پسماند بلورهاي TGSرشد يافته با آلايش فسفات کبالت نشان مي دهد كه برخي پارامترهاي فيزيكي بلورهاي مذکور نسبت به دما تغييراتي مشابه با TGS خالص را دارند. از لحاظ بزرگي مقادير E_c و P_r بلورهاي آلائيده نسبت به TGS خالص افزايش مي يابد که حضور يون Co²⁺ به سبب بار قطبي بالا و ممانعتش در تنظيم قطبش اين تغييرات را باعث شده است. همچنين براي بلورهاي آلائيده شکل حلقه هاي پسماند بصورت دوگانه است که ناشي از حضور يونهاي PO₄^3- مي باشد. در اين بررسي مشخص گرديد كه دماي کوري بلورهاي آلائيده از 48^oC تا 50^oC متغير است.

ايجاد، کنترل و اندازه گيري اسپين در ساختارهاي نانو امکانات جديدي براي الکترونيک و پردازش اطلاعات از جمله محاسبات و مخابرات کوانتومي فراهم مي کند. در اين مقاله استفاده از اسپين الکترون در نقاط کوانتومي به عنوان بيت هاي کوانتومي و چگونگي انتقال پلاريزاسيون فوتون به اسپين الکترون در نيمه هادي ها ارايه مي شود. علاوه برآن، بنيان ها و مفاهيم اساسي مخابرات کوانتومي شامل درهم تنيدگي کوانتومي، تله پورت کردن و ساختار نيمه هاديي که پلاريزاسيون فوتون را به اسپين الکترون منتقل مي کند و ذخيره سازي و دستيابي به اسپين الکترون را براي پردازش اطلااعات کوانتومي ممکن مي سازد، ارايه خواهد شد.

آشفتگي جوي پديده اي طبيعي است كه توان تفكيك تصاوير دريافتي از راه دور را به شدت محدود مي كند. به دليل تاثيرگذاري اين اثر بر كيفيت تصاوير دريافتي از ميان جو آشفته، به يك سري بازسازي براي ايجاد بهبود در كيفييت داده هاي تصوير مورد نياز است. در اين مقاله سعي شده است به کمک روش هاي پردازش تصويري، پارامتري بهينه جهت بازسازي تصوير تخريب شده جوي پيدا کنيم؛ بدين منظور با در نظر گرفتن همواري تصوير به عنوان پارامتر بهينه سازي، پس از بخش بندي تصوير به قسمت هاي کوچکتر و با استفاده از توابع لاپلاسي، سوبل افقي و سوبل عمودي روي تصوير، تابعي توليد کنيم. سپس با روش هاي وردشي و مشتقات عددي روي اين تابع، به طور خودکار، پارامتري بهينه جهت بازسازي تصوير تخريب شده جوي پيدا مي کنيم؛ و هر بخش از تصوير را به اين روش بازسازي کرده و در نهايت تصوير بازسازي شده کامل با استفاده از اين بخش ها به دست مي آيد. در پايان، نتيجه حاصل از اجراي اين الگوريتم بر روي تصاوير شبيه سازي شده و همچنين تصاوير واقعي آورده شده و بهبود کيفيت آنها مورد بررسي قرار گرفته است.

شركت برق تهران براي انتقال اطلاعات خود سيستم هاي مختلف مخابراتي را بكار مي برد. استفاده از ارتباطات فيبرنوري مي تواند كليه نيازهاي ارتباطي برق تهران را رفع نمايد. اما وجود ارتباطات مخابراتي كه سيستم هاي آنها از قبل نصب شده و در حال بهره برداري هستند، نيز حجم بالايي از ارتباطات مورد نياز برق را مي پوشاند.
در مخابرات فيبرنوري، تکنولوژي SDH در مقايسه با ديگر تکنولوژيها، از نظر کيفيت مطلوب ارتباط در کنار قيمت پايين تر، به عنوان تکنولوژي بهينه انتخاب مي شود. به منظور رفع نقايص SDH، دسترسي به امکانات IP و کنترل شبکه قدرت، تکنولوژي NGSDH مبتني بر فناوري هوشمند ASON پيشنهاد مي شود.

با بهره گيري از تکنيک BOR به همراه روش FDTD کد مدلسازي جهت استفاده در حوزه نانواپتيک و نانوفوتونيک براي مسايلي که داراي تقارن محوري مي باشند، ارايه مي گردد. با اعمال تصحيحات لازم بر روي اجزاي مختلف روش FDTD (شامل شرايط مرزي جاذب، ميدان فرودي، آشکارسازها و ...)، کد حاصل از توانايي مدلسازي گروه بزرگي از مسايل مورد بحث در نانواپتيک برخوردار مي باشد. به منظور بررسي دقت و کارايي کد، پراکندگي موج تخت توسط نانوذرات کروي شکل با شعاع و ضريب شکست مختلف، شبيه سازي مي گردد. مقايسه نتايج حاصل از شبيه سازي و جوابهاي تحليلي نشان دهنده دقت و کارايي اين کد مي باشد.

در اين مقاله، لايه هاي نازک آلمينيومي در 5 ضخامت مختلف با استفاده از دستگاه تبخير در خلا بر روي سطوح شيشه اي لايه نشاني شده اند. با استفاده از اطلاعات حاصل از ميكروسكوپ نيروي اتمي(AFM) ٬ زمختي (زبري) و طول همدوسي اين سطوح اندازه گيري شده است. بررسي بازه تقريب کيرشهف در پراکندگي نور از سطوح آلمينيومي٬ تعيين شدت نور پراکنده در زواياي پراکندگي مختلف و همچنين خواص اپتيکي از قبيل بازتاب و پراکندگي نانو ساختاري از آن سطوح در ضخامت هاي مختلف از جمله مراحل اين تحقيق مي باشد.

در اين مقاله يك توصيف تئوري بر روي يك ديود نوري موجبري با لايه هاي جذب، تكثير و شارژ جداگانه با ساختار InGaAs/InP ارايه شده است و پاسخ فركانسي آن مورد بررسي قرار مي گيرد. اختلاف سرعت حاملها در لايه هاي مجاور را در نظر گرفته و نشان داده ايم كه اگر در ساختار InGaAs/InP از تقريب سرعت برابر حاملها در لايه هاي جذب و تكثير استفاده شود چه تغييري در پاسخ فركانسي بوجود مي آيد. بعلاوه ثابت مي شود تقريب برابري سرعت حاملها در اين ساختار با تغيير در پهناي لايه ها قابل اعمال است

يونهاي ناخالصي که درون يک نيمرساناي نانوساختار وارد مي شوند، بر ساختار الکتروني و خواص گذار آن اثر داشته و باعث مي شوند که اين نيم رساناهاي آلاييده خواص فيزيکي خاصي از خود نشان دهند که با حالت غيرآلاييده متفاوت است.
در اين تحقيق با استفاده از روش شيميايي مرطوب و با بکارگيري مرکپتواتانول (M.E) به عنوان عامل پوششي توليد نانوذرات سولفيدروي در حالت آلاييده با آهن در دماي اتاق گزارش مي شود. همچنين طيف جذبي و الگوي پراش نانوذرات توليد شده به ازاي 0.2% تا 3% مولي آلاينده مورد بررسي قرارگرفته است. طيف جذب نانوذرات آلاييده با افزايش درصد آلايش انتقالي درحد 5nm را از خودنشان داد.

رشته اي شدن تخليه الکتريکي در ليزر بخار مس قطر بزرگ، از عملکرد پايدار آن در فشار هاي بالاتر از  ٣٠تور گاز نئون جلوگيري مي کند. شواهد تجربي نشان مي دهد که رشته اي شدن از ناحيه اتصال پلاسما به کاتد شروع شده و ناشي از افت توان در ناحيه کاتدي است که باعث رشد ناپايداري حرارتي با افزايش فشار گاز مي شود. در اين مقاله با استفاده از الکترود هاي مسي حفره دار، چگونگي تخليه الکتريکي در فشارهاي مختلف گاز زمينه تا ٢٠٠ تور در ليزر بخار مس با قطر ٥ سانتي متر بررسي شده است.

در اين مقاله شفافيت ايجاد شده در يک پلاسماي سرد توسط دو باريکه ليزري مورب (با شدتهاي دلخواه) مورد بررسي قرار گرفته است. بعلت اندرکنش ليزرها با پلاسما موج الکترو مغناطيسي با فرکانسي پايينتر از فرکانس نوسانات طولي پلاسما (که در غياب اندرکنش نميتواند از پلاسما عبور کند) ميتواند بدون جذب از آن عبور کند. بر اساس مدل جنبشي، معادله پاشندگي براي امواج عرضي الکترومغناطيسي حاصل شده و تاثير شدت نور ليزرها و نيز زاويه بين راستاي انتشار آنها بر اين رابطه مورد بررسي قرار گرفته است.

در اين مقاله ريزساختارهايي که در اثر تابش ليزر پالسي بر روي سطح يک ويفر سيليکوني ايجاد مي شود مورد بررسي قرار گرفته است. پرتو تابشي ليزر اگزايمر ArF توسط يک عدسي کانوني کننده بر روي سطح مورد مطالعه که درون يک سلول و تا فشار 200 torr با گاز SF₆ پر شده است، بطور عمود تابيده مي شود. ويفر سيليکوني داراي صفحه کريستالي <100> و مقاومت ويژه 0.23 W-cm مي باشد. تابش دهي سطح سيليکون با پالسهاي متوالي و پي در پي پرتو ليزر با چگالي انرژي 3.2 J/cm²، ريزساختارهايي بر روي آن ايجاد مي نمايد که از ريزحفره هايي که ريز مخروط هايي اطراف آنها را احاطه کرده، تشکيل شده است.

در اين مقاله يک مدل ساده براي محاسبات تحول زماني ميدان الکتريکي در يک ميکروحلقه با در نظر گرفتن اثر کر و جذب دوفوتوني ارايه شده است. تجزيه و تحليل بر مبناي مدل فيدبک تاخيري که در تئوري ميکروحلقه ها بخوبي شناخته شده است، مي باشد. اين مدل با احتساب جذب دوفوتوني و اثر کر و انتشار موج در طول ميکروحلقه براي محاسبه توزيع شدت نور در داخل ميکروحلقه و همچنين تغييرات زماني شدت نور خروجي ميکروحلقه اي که به يک موجبر کوپله و موجبر توسط يک پالس گوسي تحريک شده، بکار گرفته شده است.

ناپايداري در فرکانس ليزر بطور مستقيم بر روي دقت اندازه گيري جابجايي موثر است. در واقع يکي از بخش هاي مهم تداخل سنج ليزري، منبع پرتو پايدارشده آن است. روش هاي استخراج فرکانس تداخلي و متعادل سازي توان مودها در پروفيل بهره براي پايدارسازي ليزرهاي دو مودي استفاده مي شود. در اين مقاله سيستمي براي پايدارسازي ليزر هليوم - نئون با سه مود طولي مبتني بر روش هاي مذکور طراحي و ارايه شده است. پايدار کردن فرکانس تداخلي ليزر و نيز توان مودهاي ليزري موجب پايدار شدن موقعيت مودهاي طولي در پروفيل بهره مي شود. نتايج شبيه سازي با Simulink نشان مي دهد که ضريب حرارتي کاواک ليزر برابر 1.2Hz/nm و درجه پايداري فرکانس در محدوده 8 kHz است.

در يک تداخل سنج ليزري، انحراف در زواياي ادوات اپتيکي توليد خطاي غير خطي پريوديک مي کند. اين خطا بطور مستقيم بر روي دقت اندازه گيري جابجايي تاثير گذار است. در اين مقاله به بررسي اثر انحراف در زاويه جداکننده - پلارايزر و نيز چرخش در زاويه پلارايزر در تداخل سنج ليزري با سه مود طولي خواهيم پرداخت. همچنين با توصيف پارامترهاي توليد کننده خطاي غير خطي، روشي به منظور کاهش اين نوع خطا ارايه مي شود. با استفاده از اين روش دقت اندازه گيري جابجايي به طور قابل ملاحظه اي افزايش مي يابد. نتايج شبيه سازي نشان مي دهد که مرتبه خطاي غيرخطي توسط زاويه انحراف پلارايزر تعيين مي شود.

در اين مقاله طراحي بهينه يک سيستم ليزري دقيق، براي سنجش فاصله ارايه شده است. سيستم مذکور با استفاده از اندازه گيري زماني مقدار جابجايي فاز، قادر به اندازه گيري دقيق فاصله اهداف است. با انتخاب مناسب فرکانسهاي سيستم جهت ايزولاسيون موثر مدارات الکترونيکي، که منجر به کمينه شدن اثر همشنوايي مي شود و نيز کاهش اثرات مربوط به رانش حرارتي فرکانسهاي سيستم، عوامل موثر در ايجاد خطا به حداقل رسيده است. در اين سيستم از تکنيک هتروداين به عنوان راهي براي افزايش دقت سيستم براي اندازه گيري جابجايي فاز استفاده شده است. نتايج بدست آمده به تفکيک نمايي 6mm، در گستره بدون ابهام 30.2.87m منجر مي شود‍‍‍.