0

مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 1: تئوري "ديگري" در نقد روانکاوي لاکان
حمدزاده شيده
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  ديگري، تمايل، ژاک لاکان، ضمير ناخودآگاه، سوژه، زبان، خود، نظم نمادين
خلاصه:

 

 

در حوزه نقد پسامدرن، تحليل ژاک لاکان از جايگاه ويژه اي برخوردارست. او با معرفي بحثهاي ساختارگرايي در حوزه ناخودآگاه، تحول شگرفي در روانکاوي کلاسيک ايجاد کرد. بر خلاف فرويد که وجود ناخودآگاه را مقدم بر زبان مي دانست، در تئوري پساساختارگرايي لاکان اين زبان است که ناخودآگاه را مي سازد. اما آنچه در لاکان اهميت مي يابد اين است که زبان نه تنها در ايجاد ناخودآگاه که در ايجاد سوژه (فاعل) نيز نقش اساسي اي را ايفا مي کند. مفهوم ديگري در لاکان در سه زمبنه متفاوت مطرح مي شود. اولين بار در مرحله آينه (mirror stage) وقتي که سوژه با يافتن تفاوت بين خود و "خود ديگر" شکل مي گيرد. نظم نمادين زمينه دومي است که ديگري در آن بحث مي شود. نظم نمادين که حيطه زبان است مرحله اي است که نه تنها به سوژه هويت مي بخشد که او را وابسته به زنجيره دلالت مي سازد. و بالاخره زمينه سوم در لاکان ناخودآگاه است که محل گفتگوي ديگري است و سوژه براي تثبيت خود به آن وابسته است. بنابراين در تئوري لاکان، ديگري کانون اصلي هويت سوژه است: با ديگري است که شکل مييابد، با ديگري خود را در مييابد و با ديگري به شناخت مي رسد. علاوه براين در نظر لاکان، مفهوم تمايل (desire) نيز فقط با ديگري معنا مي يابد و ماهيت آن متکي به ديگري است چرا که ديگري هم علت و هم غايت ميل است. هدف اين مقاله ابتدا تعريف مفهوم تمايل است و سپس ارتباط آن با ديگري و سپس جايگاه آن در تئوري روانکاوي لاکان مورد بررسي قرار خواهد گرفت

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 2: نيکولا بوويه: از تبريز تا مير جاوه
اسدالهي اله شكر
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  سفر، نگاه نو، سياست، فرهنگ، اقتصاد، دين
خلاصه:

 

 

نيکولا بوويه (Nicolas Bouvier) نويسنده سوييسي الاصل در کتاب خود تحت عنوان L'usage du monde ماجراي سفر خود به ايران و به خصوص به آذربايجان را با ظرافت تمام به تصوير کشيده است. در اقامت طولاني در تبريز در سال هاي - 1954  1953و در ادامه سفر خود به سوي جنوب ايران، نيکولا بوويه به همراه دوست نقاش خود "تي يري ورنه"  (Thierry Vernet)آداب و رسوم، منش و نحوه زندگي مردم ايران، به ويژه مردم آذربايجان را با نگاهي نو و با ارزيابي هاي منبعث از فرهنگ غربي مورد قضاوت قرار داده است. نيکولا بوويه در اين کتاب علاوه بر مطالعه مسايل فردي، اجتماعي، ديني، سياسي، اقتصادي و فرهنگي مردم آذربايجان، که گاهي نيز به لحاظ عدم آشنايي با فرهنگ اين مردم لغزش ها و خطا هايي نيز در آن به چشم مي خورد، به بررسي اوضاع و احوال اقوام مختلف و چگونگي روحيات آنان در برخورد با خارجيان و غير مسلمانان نيزپرداخته است. اين مقاله تلاش دارد تا نحوه نگاه نيکولا بوويه به اين مردم را از خلال سفر وي از تبريز تا مير جاوه بررسي کند.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 3: ايران از نگاه نويسندگان اسپانيايي زبان
حق روستا مريم
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  تمدن کهن ايران، سفرنامه، الگوبرداري، ديدگاه نويسندگان اسپانيايي، ادبيات قرن20
خلاصه:

 

 

ايران به عنوان کشوري با فرهنگ هزاران ساله و تمدني کهن و غني از ديرباز کانون توجه نويسندگان و شاعران ديگر کشورها قرار گرفته است. به طوري که بسياري از انديشمندان غربي به مطالعه درباره ايران پرداخته و يا جهت خلق آثار ادبي- هنري خود از گنجينه هاي غني ادبي ما الگوبرداري نموده اند. آنچه که در اين تحقيق مدنظر مي باشد ارايه ديدگاه هاي نويسندگان و شاعران اسپانيايي زبان است که شامل کشور اسپانيا و همينطور کشورهاي آمريکاي لاتين مي گردد. از آنجايي که تعداد کشورهاي اسپانيايي زبان زياد مي باشد و از طرفي با توجه به اينکه در اين زمينه تاکنون مطالعه و کنکاشي صورت نگرفته، چنين تحقيقي مي تواند جالب و قابل توجه باشد. جهت نيل به اين هدف نويسندگان معروفي چون: خورخه لوئيس بورخس (آرژانتيني)، فدريکو گارسيا لورکا (اسپانيايي)، خوليو کورتازار (آرژانتيني)، خوزه لساما ليما (کوبايي) و چند تن ديگر انتخاب شده اند که در اين مقاله به نظراتي چند از آنان درباره ايران، آثار ادبي و هنري ايرانيان، شاعران ايراني و بناهاي کشورمان استناد خواهد شد و مشخص خواهد شد که انديشمنداني از دنيايي کاملا متفاوت چگونه به ايران مي نگرند و چه ديدگاهي نسبت به فرهنگ و هنر غني ايراني دارند.
 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 4: طنز، دستمايه نگاه مدرن ميلان کوندرا به ديدرو
دادور الميرا
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  طنز، قضا و قدر، خردگرايي، اختيار، وارياسيون
خلاصه:

ميلان کوندرا نويسنده معاصر فرانسوي- چک مي گويد: «ما همه روزه با وقايعي مواجه مي شويم که برخي را اتفاق مي ناميم و بسياي را قضا و قدر».
در سال 1968 بهار پراگ پايان گرفت و بسياري از اصلاح طلبان چک از جمله ميلان کوندرا ممنوع القلم شدند، دوستان کوندرا به او پيشنهاد دادند براي گذران زندگي با نام مستعار نمايشنامه بنويسد؛ آثار داستايفسکي مي توانست به نمايشنامه بدل شود، اما روانشناسي داستايفسکي با روحيه کوندرا سازگاري نداشت، به همين جهت کوندرا خنده و طنز را برگزيد و خنده را ناسزايي براي شوم بختي دانست. حضور روس ها در چکسلواکي اتفاق بود يا قضا و قدر؟ هرچه بود کوندرا را بر آن داشت تا با اهرم طنز و خنده با آن مقابله کند و به اين منظور نمايشنامه ژاک و اربابش را نوشت که خود آن را تقليدي از اثر دني ديدرو نمي داند بلکه برداشتي از ژاک قضا و قدري مي نامد. در نمايشنامه ژاک و اربابش که به گفته خود کوندرا آن روي کانديد ولتر و دن کيشوت سروانتس است، از وراي صحنه هاي طنز، کوندرا مفاهيمي پر معنا که به جامعه خود او باز مي گردد، با ظرافت بسيار به بحث گذاشته است که در اين مقاله به آن پرداخته مي شود.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:33 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 5: خودي از نگاه ديگري: نگاه نو به ادبيات کهن «بررسي غزليات شمس بر اساس زيبايي شناسي معنوي»
داناييان نجمه
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  زيبايي شناسي، مذهب، تضاد، سوررئاليسم، غزليات شمس
خلاصه:

 

 

از اصول مهم نقد امروز، بررسي آثار هنري، بنا بر تعاريف زيبايي شناسي است. در طي سالها متفکران بسياري در جهت تعريف زيبايي و انطباق شاخه هاي مختلف هنر بنا بر اين معيار تلاش کرده اند.
با توجه به شهرت جهاني و ارزشهاي والاي مولانا و آثار او، نويسنده در نظر دارد تا ابياتي از غزليات شمس را بنا بر تعاريف و اصول زيبايي شناسي- از نگاه متفکران ايراني و غير ايراني- بررسي نمايد
.
محور اصلي اين تحقيق مباني زيبايي شناسي معنوي است و عناوين "زيبايي و طبيعت"، "زيبايي و تناسب"، "زيبايي و مذهب"، "زيبايي و والايي"، "زيبايي و تضاد" و "زيبايي و سوررئال" از نظر نقاداني هچون سقراط، نيوتن، هايدگر، کروچه، يونگ و ... که در نمونه هايي از غزليات شمس آمده، تحليل مي شود

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 6: سرزمين ميزبان از نگاه مهاجر
سليمي كوچي ابراهيم
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  ادبيات مهاجر، هويت، سرزمين ميزبان، آسيب پذيري، بيگانگي
خلاصه:

ادبيات مهاجرت تجربه گران سنگ نسلي را به تصوير مي کشد که دور از مام وطن، با بر دوش کشيدن محنت هاي جامعه و زبان، به مدد قلم فرهيخته هنر، انديشيدن و دانستن را پاس مي دارند.
کوشش هايي نظير آنچه براهني در امريکا و فرانسه، قاسمي در فرانسه، معروفي در آلمان و خاکسار در هلند انجام داده اند، بي شايبه به گسترش ارتباط و تعامل فرهنگي، معرفي توانايي و قابليت هاي ادبيات خودي و پيوند زبان مادري با ديگر زبانها انجاميده است.
در اين ميان نمي توان نقش نگاه سنجيده، متين، منصفانه و اما نگران مهاجر را از نظر دور داشت. ادبيات مهاجر فارسي به رغم تمام دغدغه هايي که فرارو دارد، وارد مرحله نويني از مناسبات جهاني شده و مي توان نويد داد که نسل خجسته اي در راه است. ادبياتي که در دل تغييرات پرشتاب جوامع، در تعاملي فرهيخته تر و عقلاني تر با سرزمين ميزبان و به دور از سردرگمي ها و غرض ورزي ها به بيان حس ها و دريا فت ها مي پردازد.
مهاجر ديگر هويت خود را در برزخ گذشته اي که پشت سرگذاشته و آينده مبهمي که در سرزمين ميزبان پيش رو دارد جستجو نمي کند و رويکردش به تعلقات خاطر گذشته و بازسازي آن در حد نوستالژي باقي نمي ماند. امروز اگر چه ادبيات مهاجرت بيرون از وطن و بيرون از زبان اتفاق مي افتد اما در موقعيت زيستي و فرهنگي جديد سردرگم نمي شود و ديگر ديوار تناقض ها و نا همساني ها را نفوذ ناپذير نمي داند
.
نوشته حاضر به مقايسه و بررسي مولفه هاي نوظهور در طرز تلقي مهاجر از سرزمين ميزبان و نگاه او به ساختارهاي اجتماعي و فرهنگي آن پرداخته است.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 7: نگاهي نو به حکايات ديرين
شاهين شهناز
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  نگاهي نو، نمايش، حکايات کهن، جايگاه زن، سير و سلوک عطار
خلاصه:

 

فرهنگ و ادبيات، با فراتر رفتن از مرزهاي هر کشور اين امکان را فراهم مي آورد تا خود را بهتر به جهانيان بشناساند و باعث پديدار شدن ديدگاه هاي تازه اي گردد. هنرمندان خلاق دياري ديگر نيز با فاصله گيري از خويشتن خويش و پذيرا شدن سخن ديگران، رويکرد هاي نويني را نمايان مي سازند. بدين گونه است آثار ادبي ايران که به مدد ترجمه به ديگر سرزمين ها راه يافت و برخي هنر دوستان آن سرزمين ها را به سمت آفرينش آثاري نو کشاند. عطار نيشابوري يکي از اين شاعران است که هم در خارج از ايران و هم در داخل کشور مشتاقان بسياري داشته و دارد. اثري که مورد بررسي قرار مي گيرد، نمايشنامه اي است معاصر به نام زنان مهتابي، مرد آفتابي اثر چيستا يثربي که بر گرفته از الهي نامه عطار است و درد شاعر و راه سير و سلوک او را به گونه اي ديگر و با نگاهي نو به نمايش در مي آورد.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 8: نگاه در سفرنامه ها و ادبيات سفر
علوي فريده
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  سفرنامه، نگاه، ادبيات سفر، ميشل لريس، ويکتور سگالن، نيکولابوويه
خلاصه:

 

قرن پانزدهم ميلادي را مي توان نقطه عطفي بر سفرنامه نويسي در فرانسه در نظر گرفت. هر گاه مسافري تلاش نموده تا از نوشتار پديده اي فراتر از سفر خود ايجاد نمايد، اولين گام جهت دستيابي به آن فقط از طريق "نگاه" ميسر شده است. اما مشکلات سفر و اشتغالات ذهني حاصل از آن، پيش داوري ها، وسوسه ها و وسواس ها از جمله عللي است که مي توانند نگاه نويسنده را تيره کنند و محصول سفر را بي رونق. بنابراين سفرنامه نويس مي بايست بتواند به تعالي دست يابد ميان مفعول بودن از آن جهت که منظره جهان به سوي ديدگان او بيايد و بر او اثر گذار باشد، و فاعل بودن به جهت رسيدن به فرآيند ذخيره سازي هر آنچه "نگاه" مي يابد. از اين رو بهترين سفرنامه ها همان هايي هستند که به طور ضمني اين تمرين نگاه را در جريان تطابق هاي متعدد خود در برابر تعدد اشکال واقعيت، در انطباق هاي دايمي به ما نشان مي دهند. هر چند که سفرنامه نويسان سده هاي گذشته با اطمينان از ديده ها و شنيده هاي خود سخن مي گفتند، اما در قرن بيستم و در "عصر بدگماني" سفرنامه نويسان بر اين باورند که ديده ها و واقعيت هايي که در آثارشان به تصوير مي کشند، همواره محصول سلسله اي از دگرگوني هايند. در اين مقاله نگارنده تلاش نموده تا ضمن بررسي ژانر سفرنامه نويسي، ارتباط آن را با "نگاه" از منظر برخي سفرنامه نويسان قرن بيستم از جمله ميشل لريس، ويکتور سگالن، نيکولا بوويه نشان دهد.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 9: اندرزنامه هاي کهن و بازتاب آنها در ادبيات سده هاي اوليه اسلامي
قندهاري فيروزه
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  ادبيات پهلوي، ادبيات شفاهي، جاويدان خرد، يادگار بزرگمهر، حکمت عملي و تجربي
خلاصه:

 

 

در بررسي تاريخ ادبيات ايران، اصطلاح ادبيات کهن به ادبيات دوره پيش از اسلام تعلق دارد که ادبيات پهلوي بخش عمده آن است. گرچه آثاري که به زبان پهلوي تاليف شده بيشتر آثار ديني زرتشتي است و آثار صرفا ادبي آن چه منثور و چه منظوم از ميان رفته ولي بازتاب آنها به گونه ترجمه و يا اقتباس در آثار نويسندگان عربي و فارسي زبان سده هاي بعد نمايان است. در اين مقاله ضمن اشاره کوتاهي به علل تاريخي و اجتماعي زوال اين آثار اشاراتي داريم به آن دسته از آثاري که از اين زبان باقي مانده که تنوع موضوعي آنان نشان از غنا و کثرت شان دارد.
يکي از مهمترين بخش هاي ادبيات پهلوي بخش اخلاقيات آن است و علت اهميت آن تاثير بسزايي است که اين آثار در ادبيات دوران اسلامي داشته است. مجموعه اندرزهاي پهلوي به ويژه حکم عملي و تجربي مضامين بسياري از اندرزهايي است که در ميان ملل ديگر نيز راه يافته است. بررسي اندرزنامه هاي پهلوي و بازتاب آنها در آثار منظوم و منثور اسلامي موضوع اصلي اين مقاله است که از آن ميان از دو کتاب منثور و منظوم جاويدان خرد ابن مسکويه و شاهنامه فردوسي شاهداني ذکر مي شود.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 10: کولريج: نمايشنامه ندامت و شرق همچون بيگانه اي عقل گريز
قادري بهزاد
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  کولريج، انقلاب فرانسه، اسلام، مسيحيت، ندامت
خلاصه:

 

کولريج، شاعر و زيباشناس قرن نوزدهم، در زمينه هاي ادبي از سرآمدان ادبيات انگليس به شمار مي رود. سواي دغدغه هاي او درباره اصول کلي ادبيات که، به همراه ديگر نظريه پردازان دوران رمانتيسيسم، مرزهاي تازه اي براي آفرينش ادبي گشود، ديدگاه هاي او درباره ادبيات نمايشي و تئاتر به ژرف انديشي بيشتري نياز دارد.
او به عنوان فيلسوف و سياستمدار اصلاح طلب و محافظه کار، از انديشه هاي تندروهايي چون جکوبين ها که مي خواستند انگليس را به سوي خيزشي همانند انقلاب فرانسه بکشانند، هراس داشت و، به همين دليل، بر اهميت نمايشنامه و تئاتر به عنوان ابزاري براي رويارويي با خطر انقلاب در جزيره تاکيد مي کرد.
اين مقاله تلاش مي کند نمايشنامه ندامت کولريج را با تاکيد بر لايه هاي پنهان گفتمان ملي گري کولريج و در چارچوب دغدغه هاي سياسي- اجتماعي او بررسي کند. کولريج انقلاب را پديده اي نابخردانه و اصلاح را روندي خردمندانه مي دانست؛ اما اين مقاله، با توجه به حضور و شيوه پروراندن دو قوم مسيحي و مسلمان در متن نمايشنامه، کولريج را انديشمندي مي شناسد که اين اثرش به شيوه تفکر حاکم بر اذهان انگليسي ها درباره شرق دامن زده است، زيرا او در اين نمايشنامه خردورزي و گرايش به اصلاحات را ويژگي اروپاييان اما عقل گريزي و گرايش به انقلاب را ويژگي مسلمانان دانسته است. همچنين، اين مقاله مدعي است که کولريج براي نشان دادن نابخردي انقلاب فرانسه در اروپا، فرانسه انقلابي را دشمن يا "ديگر" اروپا دانسته اما نکته مهم اين است که او براي اين کار از استعاره مسلمانان نابخرد و شورشي استفاده کرده است.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 11: نگاه مترجم به زبان مبدا
كهنمويي پور ژاله
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  نگاه مترجم، نگاه مولف، تصويرسازي، موسيقي کلام، لحن کلام
خلاصه:

 

چنانچه چندين متن ترجمه شده از يک اثر را در کنار هم قرار دهيم- منظور ترجمه هاي خوب و وفادار به متن است- متوجه ويژگي نگاه و زبان مترجم در هر متن خواهيم شد، نگاهي که متفاوت از نگاه آن ديگري است و مهمتر از همه متفاوت از نگاه نويسنده متن که خود به زباني ديگر تعلق دارد. هر مترجم، هر قدر آشنا به زبان مقصد باشد، باز هم متني را که براي ترجمه به دست مي گيرد از خلال فرهنگ خويش نظاره مي کند.
اين مقاله، با مقايسه برخي متون ترجمه شده، به گونه اي نگاه بيگانه مترجم را در فرهنگ بومي بررسي مي کند و حاصل اين بيگانه نگري را و اين که آيا اين نگاه در نهايت متن را از اصليت خود خارج نمي سازد؟ يا بعکس زمينه تعبيرهاي بيشتري را براي متن مهيا مي کند

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:34 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 12: احمدو کوروما، استعمار و استقلال
گودرزي محمود
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  استعمار، استعمار نو، سلطه سفيدپوستان، استبداد، ظلم
خلاصه:

 

 

استعمار، تنها به غارت دارايي ها و نعمتهاي آفريقا و يغماي منابع سرشار اين قاره پهناور اکتفا نکرد و با خدمت گرفتن سياهان در مزارع و ارتش، نهايت بهره را از نيروي انساني آن برد. جور و ستم زالوصفتانِ سفيدپوست همچون داغي بر دل مردم رنج کشيده آفريقا به يادگار مانده است. چگونه مي توان درد اجداد و نياکان خود را از ياد برد؟ آتش کينه و حقد گذشته را با کدام آب مي توان خاموش کرد؟
احمدو کوروما
(Ahmadou Kourouma) نويسنده ساحل عاجي، ذلت و خواري پدران خود را فراموش نکرده است. او در رمان سياسي انتقادي خود منه، تحقير و تحريک outrages et défis)  (Monné، داستان ورود استعمار و پي آمدهاي آن را نقل مي کند. سالها بعد از انتشار اين رمان، کوروما ادامه ماجراي مصائب کشورهاي آفريقايي را در کتاب ديگري به نام در انتظار راي حيوانات وحشي (En attendant le vote des bêtes sauvages) حکايت مي کند. اين بار هدف انتقادهاي گزنده او ديکتاتورهاي آفريقايي و حکومتهاي خونريز آنها مي باشند. احمدو کوروما زشت ترين صحنه هاي تاريخ بشر را با زباني طنز آميز و شاد به تصوير مي کشد و بي پروا، پرده از جنايات استعمارگران و دست نشاندگان آنها بر مي دارد. خامه قدرتمند و سبک منحصر به فرد اين نويسنده مستعد، حربه او براي مبارزه و ارشاد و افشاگري است.
در اين مقاله به بررسي دو دوره عمده درتاريخ کشورهاي آفريقاي سياه يعني دوران استعمار و دوران استقلال يا استعمار نو از نگاه انتقادي احمدو کوروما مي پردازيم.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 14: نقش انواع پيش متن ها در توصيف بيش متن غير بومي (صنايع به کار گرفته شده براي توصيف اصفهان توسط پير لوتي)
نامورمطلق بهمن
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  پيش متن، بيش متن، فرهنگ غير بومي، نويسنده سياح، طبيعت و هنر
خلاصه:

 

 

نويسنده- سياحان همواره با اين پرسش و چالش مواجه بوده اند که چگونه طبيعت يا فرهنگ غير بومي را که هيچگاه مخاطب هدف آنرا نديده است توصيف کنند. به عبارت ديگر، چه عناصر و صنايعي مي توانند براي توصيف و تشريح متن هايي که مخاطب آنها را نديده و نمي بيند به کار گرفته شود و به همين منظور فنون و صنايع گوناگون بلاغي را مورد استفاده قرار داده يا خلق کرده اند.
مقاله حاضر به همين موضوع به ويژه نزد پير لوتي در خصوص شهر اصفهان مي پردازد. اصفهان اين شهر اسطوره اي، اين باغ شهر شرقي و شهري که هانري کربن آن را "عالم مثال" و هانري استرلن "تصوير بهشت" مي نامد و امسال آيسسکو آن را به پايتختي جهان اسلام بر گزيده است، همواره مورد توجه سياحان و نويسندگان بزرگ اروپايي بوده است. پير لوتي در سفر نامه خود با نام به سوي اصفهان (Vers Ispahan) به توصيف ايران از بوشهر تا شيراز و اصفهان تا تبريز مي پردازد. او از صنايع بلاغي گوناگون براي توصيف اين شهر به اروپاييان استفاده مي کند. همچنين او مي کوشد تا به واسطه دانش هاي پيشين (پيش متن هاي) مخاطبان اروپايي به توصيف متن هاي جديد (بيش متن هايي) بپردازد که آنها هيچگاه نديده اند.
مقاله حاضر بر اين اصل استوار شده است که هيچ تصوير جديدي قابل دريافت نيست، مگر اينکه نسبتي با پيش متن هاي مخاطب برقرار کند. در اين رابطه هدف مقاله شناسايي و طبقه بندي اين پيش متن ها و نقش آنها در دريافت شهري غير بومي– يعني اصفهان– است. روش تحقيق با الهام از آثار ژرارژنت و گسترش آن توسط مولف مقاله اخذ شده است
 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 15: مفهوم ديگري در انديشه ژاک دريدا
نجوميان اميرعلي
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  دريدا، خوانش واساز، ديگري، فرديت، رويکرد مکالمه گرايي
خلاصه:

در هيچ دوره اي از تاريخ تفکر بشر نقش ديگري در حوزه هاي دانش به سان امروز اهميت نداشته است. اين مفهوم امروزه در حوزه سياست (مهاجرت)، جامعه شناسي (جوامع چند فرهنگي)، زبان شناسي و فلسفه زبان (وينگنشتاين و هايدگر)، فلسفه (لويناس)، روانشناسي (لاکان) و نقد ادبي (دريدا) از اهميت بسياري برخوردار است. مقاله حاضر به چهار محور اصلي جهت بررسي اين مفهوم در انديشه ژاک دريدا مي پردازد:
.1
دريدا با استفاده از اصطلاحاتي از قبيل اروپا محوري (Euro centrism)، نرينه محوري(Phallo centrism) ، کلام خرد محوري (Logo centrism) به اين نکته اشاره دارد که فلسفه غرب از ديرباز با نگاهي متافيزيکي قادر به خروج از نگاه خودمحور نبوده است. تعامل با ديگري (چه در زمينه جنسيت، مليت يا نظام زباني) نقشي در اين فلسفه نداشته است و جهان از ديد خود و با ناديده انگاشتن ديگري تفسير شده است.
.2 رويکرد پساساختارگرا نظريات متعددي را درباره کنش تاويل و فهم مطرح کرده است.
به عنوان مثال، باختين در رويکرد مکالمه گرايي (Dialogism) به اين نکته اشاره دارد که هميشه فهم ما از چيزي بر اساس رابطه آن با ديگري شکل مي گيرد. در اينجا هم چنين اين نکته قابل بحث است که هر گزاره تنها زماني قابل معنادهي ست که به ديگري خطاب شده باشد.
.3 دريدا بر اين نکته تاکيد دارد که هيچ نظامي (چه زباني، چه هويت فردي به نام من و غيره) بدون قرار دادن ديگري و خود بي معني ست.
هميشه ديگري درون خود حضور دارد و فرديت (يا هويت فردي) بدون جاگذاري ديگري مفهومي انتزاعي و ناممکن است. در اينجا استراتژي تفاوت- تعويق (difference) در قرار دادن ديگري درون نظام هاي بسته از اهميت بالايي برخوردار مي شود.
.4
اما در اين ميان رابطه زبان ادبي با ديگري از اهميت بسيار زيادي برخوردار است چراکه در اين محور است که دريدا به واقع مباحثي کاملا  نو و بديع را مطرح کرده است. دريدا زبان ادبي را زباني تعريف مي کند که هميشه به ديگري خطاب شده و نکته اينجاست که اين مخاطب ديگر هميشه غايب است. خوانش واساز (deconstructive) در عمل قرار دادن ديگريت (alterity) درون زبان است. اين آن چيزي ست که دريدا از آن به گذر از متافيزيک حضور ياد مي کند. زبان ادبي به تمامي از حصار متافيزيک حضور خارج نمي شود اما هميشه وعده رهايي را با شکستن ديواري که دنياي درون و بيرون متن را از هم جدا ميسازد به ما مي دهد.
اين مقاله با تشريح چهار محور فوق حاضر به بررسي خاستگاه، جايگاه و اهميت مفهوم ديگري در نقد پساساختارگرا و به ويژه خوانش واساز دريدا مي پردازد.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:35 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري

 13: نظام ارتباطي و تعامل ميان فردي ايرانيان: معرفي و بررسي آراي "بي من"
مقدم كيا رضا
همايش ادبيات تطبيقي خودي از نگاه ديگري  1385;شهريور 1385(4)
کلید واژه:  الگوي بنيادي، راهبردهاي ارتباطي، رابطه برابري، سلسله مراتب، زبانشناسي مردم شناختي، سازماندهي پيام
خلاصه:

 

 

ويليام اُ. بي من مردم شناس– زبانشناس آمريکايي در دهه 1970 ميلادي تحقيقي را درباره ارتباط زباني ايرانيان انجام داده و حاصل تحقيقاتش را در کتابي تحت عنوان زبان، منزلت و قدرت در ايران: and power in Iran،status ،  Languageدر سال 1985 و در چند مقاله پيش و بعد از چاپ کتاب فوق منتشرکرده است.
بي من ضمن بررسي ويژگي ها و ابعاد مردم شناختي فرهنگ ايراني مي کوشد اصول ارتباطي موثر درنظام ارتباطي ايرانيان راصورت بندي کرده ونشان دهد گويندگان فارسي زبان ازامکانات سبکي زبان خود چگونه براي نشان دادن جهت گيري هايشان درمراودات روزمره استفاده مي کنند.
در اين مقاله تلاش مي شود نظر بي من درموردالگوي بنيادي تعامل، راهبردهاي ارتباطي و شگردهاي زباني ايرانيان براي تمشيت تعاملات و مراودات روزمره به تفصيل بررسي شود. همچنين پس از بيان نظريات اين محقق، آرا منتقدان او نيز مورد بررسي قرارخواهد گرفت.

 
 
پنج شنبه 24 فروردین 1391  10:35 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها