مقالات هيدروپونيك و توليدات گلخانه اي

نور از نظر کمي و کيفي يکي از فاکتورهاي اصلي رشد گياهان مي باشد. شدت نور و دورهي نوردهي از بخش هاي مرتبط با کميت نور بوده، اما جهت دهي و طيف نور از نظر کيفيت نور بسيار حايز اهميت مي باشد. اين مقاله به مرور آزمايش هايي مي پردازد که کميت و کيفيت نور توليد شده توسط LED و اثر آن روي رشد گياه را بررسي نموده اند

در سال 1387 حدود 10 هکتار از گلخانه هاي شهرستان هاي اصفهان، مبارکه و فلاورجان براي توليد و رهاسازي شش ميليون لارو بالتوري سبز جهت کنترل آفات مکنده، از جمله شته ها، کنه تارعنکبوتي، تريپس توتون و مگس هاي سفيد در نظر گرفته شد. نسبت رهاسازي، يک شکارگر به ده شکار بود. نمونه برداري و تعيين تراکم آفت قبل و يک هفته پس از رهاسازي انجام شد. بررسي ها نشان داد که بسته به نوع سازه هاي گلخانه ها شکارگر قادر است بطور متوسط تا 50 درصد جمعيت شته ها را کنترل کند. اما قادر به کنترل مناسب ساير آفات مکنده نيست.

امروزه با پيشرفت علم و فناوري و همچنين لزوم افزايش بهره وري و سوددهي واحدهاي توليدي، لازم است تا روش هاي مدرن کنترل و پايش سيستم ها جايگزين روش هاي سنتي شوند. لازمه پرورش گياه در گلخانه، رعايت دقيق شرايط محيط کشت و کنترل عوامل بيماري زا به منظور توليد به صرفه مي باشد. در گلخانه هاي تحقيقاتي و مدرن از سيستم هاي پايش مجهز به حسگرهاي رطوبت خاک، رطوبت نسبي هوا و دما استفاده مي شود. حسگرها توسط شبکه هاي رايانه اي به واحد کنترل مرکزي مرتبط مي شوند. اين روش هزينه بالايي دارد و در گلخانه هاي بزرگ و تجاري مقرون به صرفه نمي باشد. در اين مقاله تکنولوژي RFID به عنوان روشي جهت پايش دايم حسگرها و برقراري ارتباط با واحد کنترل الکترونيکي معرفي و امکان سنجي مي شود بر چسب هاي RFID را مي توان به حسگرهاي موجود در سيستم هاي پايش متصل کرد و يکسري پارامترهاي کاري را دايما اندازه گيري و ذخيره نمود. کاربر با استفاده از دستگاه قرائت گر با بر چسب RFID ارتباط برقرار کرده و اطلاعات مربوط به حسگرها را برداشت مي کند. اين اطلاعات به وسيله نرم افزارهاي مديريتي به طور خودکار در فرم هاي مخصوص ثبت شده و به سيستم پايش منتقل مي شود. سپس سيستم پايش با توجه به شرايط محيطي تعريف شده دستور دادن را صادر مي کند

از آنجا كه محصولات گلخانه اي اكثرا خارج از فصل رشد مانند زمستان كشت ميشوند، اين محصولات داراي ارزش اقتصادي بالايي ميباشند. همانطور كه مشخص شده است كشت هاي مخلوط دو يا چند محصول باعث كاهش خسارت آفات ميگردد. از اين رو توجه به كشت مختلط دو يا چند محصول مانند كشت همزمان گوجه فرنگي و خيار مي تواند علاوه بر كاهش خسارت آفات ريسك اقتصادي ناشي از نوسانات بازار را نيز براي گلخانه دار كاهش دهد. از سوي ديگر قبول مقداري از خسارت آفات باعث كاهش مصرف سموم شميايي و بالطبع كاهش هزينه هاي جاري گلخانه خواهد شد.

اين مطالعه به منظور مقايسه كارايي مصرف آب در 10 اكسيشن از گونه  Agropyron cristatumدر محيط هيدروپونيك انجام گرديد. ابتدا بذرها در دماي25^oC  و در رطوبت 90% جوانه دار شدند. وقتي گياهچه ها به حد كافي رشد كردند، به سطل هاي حاوي محيط غذايي منتقل گرديدند. سطل ها در شرايط بدون تبخير نگه داشته شدند. به منظور فراهم كردن اكسيژن براي ريشه ها از پمپ آكواريوم استفاده گرديد. بعد از يك ماه، ماده خشك توليد شده، ميزان آب مصرفي و كارايي مصرف آب اندازه گيري گرديد. اين آزمايش در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار انجام گرديد. آناليز داده ها و مقايسه ميانگين ها توسط نرم افزار SPSS صورت گرفت. همچنين يك آناليز خوشه اي (كلاستر) بر پايه داده هاي مربوط به ماده خشك افزايش يافته و كارايي مصرف آب انجام گرديد. نتايج نشان داد كه اكسيشن ها براي ماده خشك افزايش يافته و كارايي مصرف آب تفاوت معني داري به ترتيب در سطوح a<0.05 و a<0.01 داشتند. اما هيچ تفاوت معني داري براي ميزان آب مصرفي مشاهده نگرديد. مقايسه ميانگين ها نشان داد كه اكسيشن هاي ميانه و ارسباران بيشترين كارايي مصرف آب را داشتند. بر مبناي آناليز كلاستر اكسيشن ها در 4 گروه رده بندي شدند: 1- ميانه و ارسباران 2- آلمه و سميرم 3- خوش ييلاق و پرور 4- نبراسكا، اسكي شير، كردستان و ورسك.

به منظور مقايسه محلولهاي غذايي رايج با محلولهاي غذايي بافرشده با كلات از لحاظ كنترل فعاليت يونهاي آزاد فلزي در سطوح مورد نظر، فعاليت كاتيونهاي آزاد و گونه هاي غالب آهن، روي، مس، منگنز، كادميم و نيكل در سه نوع محلول غذايي با كاربرد تيمارهاي روي (دو سطح صفر و 10 ميكرومولار( و كادميم )دو سطح صفر و 1 ميكرومولار( با استفاده از برنامه رايانه اي Visual MINTEQ08 پيش بيني شد. يك محلول غذايي بافر شده با كلات EDTA و دو محلول غذايي رايج كه در يكي آهن به شكل كلريد آهن و در ديگري آهن از منبع كلات FeEDTA بودند بكارگرفته شد. در محلول غذايي بافر شده با كلات، علاوه بر تامين آهن مورد نياز گياه، كاربرد سطوح مورد نظر روي و كادميم در محلول به عنوان تيمارهاي آزمايش، فعاليت كاتيون آزاد دو ظرفيتي ساير عناصر كم مصرف در تيمارهاي مختلف را تغيير نداد در حالي كه در محلو هاي غذايي رايج، با كاربرد تيمارهاي مورد نظر روي و كادميم، گونه بندي ساير عناصر به طور قابل ملاحظه اي تغيير كرد. به نظر مي رسد در مطالعات مربوط به عناصر كم مصرفي نظير روي و نيكل كه احتمال آلودگي اين فلزات در سيستم كشت وجود داشته و ايجاد كمبود آنها مشكل است و همچنين در برخي سيستمهاي تجاري، كاربرد محلولهاي غذايي بافر شده با كلات بسيار موثر و كارآمد باشد.

در سيستم هاي كشت بدون خاك در تغذيه گياه از محلول هاي غذايي استفاده مي شود كه در اين مطالعه به چهار نوع محلول غذايي از فرمول هاي متعدد و رايج اشاره مي گردد كه شامل محلول غذايي هوگلند، محلول غذايي اشتاينر و فرمول غذايي كوپر مي باشند.

دسترسي به عملكردهاي بالا و كيفيت برتر در كشتهاي گلخانه اي از طريق سيستم هيدروپونيك امكان پذير است. هرچند اين سيستم علي رغم مزايايي كه دارد بعلت هزينه بر بودن، ضعف دانش فني و وجود خاك زراعي مناسب در شرايط استان همدان توفيقي بدست نياورده است. اين تحقيق به مقايسه اقتصادي سيستم هيدروپونيك و كشت خاكي در سال 87 در اين استان مي پردازد. نتايج نشان مي دهد كه روش كشت خاكي اقتصادي تر از روش كشت بدون خاك است.