مقالات مهندسی نرم افزار

زيست سنجي علمي است كه در زمينه تشخيص هويت از ويژگي هاي حياتي و مشخصات ذاتي منحصر بفرد وابسته به هر فرد استفاده مي كند. اين فنون بر پايه ميزان شباهت و تفاوت مشخصات و مقدار همانندي اين ويژگي ها بنا نهاده شده اند. در اين مقاله روشي براي شناسايي افراد، مبتني بر تصوير رگ هاي پشت دست ارايه شده است. اين بررسي در دو مر حله صورت گرفته است: مرحله ثبت و تصوير دست با استفاده از روش تصوير برداري نزديك به مادون قرمز براي افراد M گردآوري داده ها و مرحله تاييد. در مرحله ثبت، تعداد مختلف به عنوان نمونه هاي اصلي آموزشي جمع آوري شده است. اين تصاوير طي مراحل پيش پردازش، استخراج ويژگي و مدلسازي مورد پردازش قرار مي گيرند تا نمونه هاي قابل تطبيق ايجاد شوند و سپس براي مرحله تاييد از شبكه هاي عصبي استفاده مي گردد. ارزيابي اين سيستم حاكي از عملكرد خوب آن در تشخيص نمونه هاي ورودي است.

با گسترش شبكه هاي ارتباطي براي اجراي برنامه هاي كاربردي شبكه محور نياز به داشتن شبكه هايي با قابليت اطمينان و با كيفيت سرويس تضمين شده اجتناب ناپذير است. يكي از پارامترهاي اصلي در تضمين كيفيت سرويس در شبكه هاي ارتباطي، پهناي باند شبكه و تخصيص آن به تمامي گره هاي شبكه است به گونه اي كه شبكه در زماني كه با حجم ترافيكي بالا مواجه ميشود بتواند كيفيت سرويس و قابليت اطمينان خود را از دست ندهد. در اين مقاله ضمن بررسي روشهاي سنتي تخصيص پهناي باند، يك شماي جديد تخصيص پهناي باند با استفاده از عاملهاي هوشمند مبتني بر دو ويژگي تطبيق پذيري و يادگيري ارايه شده است. اين روش جديد، با فناوري نوين عاملها و با استفاده از معماري سرويس خودمختار كار ميكند در اين معماري همه چيز بر اساس سرويس است و با به كارگيري دو نوع عامل متحرك وثابت، به طور تطبيقي و با در نظر گرفتن رفتار شبكه، ازدحام و خرابي لينكها را تشخيص و نسبت به اختصاص پهناي باند مورد نياز و مسيريابي مجدد براي اجراي برنامه هاي كاربردي اقدام لازم را انجام ميدهد. شماي پيشنهادي با استفاده از ابزار  UMLو با رويكرد مبتني بر CommonKADS، قابليتهايي از قبيل انعطاف پذيري، مقياس پذيري، استفاده مجدد، بازدهي بالا، تطبيق پذيري و نگهداري آسان را در مقايسه با روشهاي سنتي ايجاد مي نمايد.

اين مقاله به يك روش بهبود يافته براي تشخيص اشياي رنگي با استفاده از توابع احتمالي انطباق رنگ-فاصله اختصاص دارد. روش مورد نظر شامل سه مرحله است: كاهش به رنگ هاي ادراكي، جستجوي اوليه و تشخيص شي. در مرحله نخست، رنگ هاي موجود در تصوير ورودي به 10 رنگ ادراكي نگاشت مي شوند. در مرحله دوم، بخشهايي از تصوير ورودي كه امكان وجود شي هدف در آنها وجود دارد، مشخص مي شوند تا در مرحله نهايي مورد آزمايش دقيق تر قرار گيرند. در مرحله پاياني، با توجه به ميزان رنگ هاي موجود و چينش آنها در هر يك از نواحي مشخص شده در مرحله دوم، تصميم نهايي در مورد آنها گرفته مي شود، كه شامل شي هدف هستند يا خير. بهبودي كه در اين روش حاصل شده است، مربوط به حذف نويز پس از نگاشت به رنگ هاي ادراكي است كه تاثير قابل توجهي در سرعت الگويتم بدون كاهش دقت آن دارد و گاهي سرعت را به دو برابر افزايش مي دهد. نتايج پياده سازي، شناسايي بيش از 70 درصد اشياي هدف با كيفيت مطلوب را نشان مي دهد.

يكي از بخشهاي مهم در برخي كاربردهاي پردازش گفتار مانند coding، بهسازي گفتار، ... تشخيص نواحي گفتار فعال در داخل سيگنال گفتار حاوي نويز ميباشد. در اين مقاله سعي شده تا با استفاده از مكانيزم هاي تصحيح مناسب، كارايي يك الگوريتم VAD مبتني بر تبديل موجك را بهبود بخشيد. به تبع ميتوان از اين تصحيح كننده بر روي VADهاي ديگر استفاده نمود و كارايي آنها را بهبود بخشيد.

موضوع طراحي ماشينهايي كه قرار است الگويي خاص را تشخيص دهند و يا برنامه سازي براي اين ماشينها، يكي از برجسته ترين موضوعات در علوم كامپيوتر و فناوري اطلاعات مي باشد. از سوي ديگر مساله بازشناسي الگو، شكل هاي گوناگوني دارد و محدوده وسيعي از كاربردها را پوشش مي دهد. موضوعاتي كه مربوط به علوم مهندسي، علوم پزشكي، علوم انساني، هنر، اقتصاد و ... هستند، همگي مي توانند در مقوله بازشناسي الگو قرار گيرند. آنچه در اين تحقيق مطرح است، بررسي و شناخت خواص اسكناس هاي مختلف ايراني به منظور استخراج خصوصيات برتر آن جهت استفاده در امر بازشناسي الگو، و سپس بدست آوردن روشي است كه بتوان با استفاده از آن به طور مكانيزه و هوشمند اسكناس هاي ايراني را تشخيص داد. لازم به ذكر است كه در اين پياده سازي، رهيافت آماري بازشناسي الگو به كار گرفته شده و در اين خصوص براي استخراج خصيصه ها از مفهوم گشتاور، و براي انجام بازشناسي از جدا كننده فاصله ماهالانوبيس استفاده شده است.

در فضاي مهندسي نرم افزار، اين مقاله به توليد يك محصول جديد و منحصر بفرد نرم افزاري، كمك يار، در زمينه فعاليتهاي پزشكي اشاره دارد. اين محصول تحت نام: «پزشك مجازي در بخش هاي همودياليز»، با ارايه آسان و سريع آخرين گايدلاينها و اطلاعات پزشكي تخصصي و مجموعه غني از اطلاعات دارويي، علاوه بر همفكري در اتخاذ تصميمهاي درماني (نظير تفسير آزمايشات، اندازه گيري كفايت دياليز با روش كينتيك اوره، مطالعه فشارهاي ديناميك و استاتيك داخل اكسس ...) دربرگيرنده اطلاعات ضروري جهت ارتقاي كيفي درمان در اين بخش از پزشكي است. پايش كفايت دياليز، يكي از وظايف مهم در حيطه علم نفرولوژي است. اين نرم افزار علاوه بر پايش كفايت دياليز، با محاسبه حجم آب بدن به روش «كينتيك اوره» و مقايسه آن با حجم به روش آنتروپومتريك، اين اجازه را ميدهد تا خطاهاي به دور مانده از نظر را به صورت «الگوريتم خطا» مرور نمود. همچنين مراقبت و پايش اكسس دياليز يكي از وظايف مهم كادر همودياليز است. اين نرم افزار با مطالعه فشارهاي ديناميك و استاتيك در داخل اكسس (فيستول يا گرافت)، احتمال وجود يا وقوع تنگي يا ترومبوز در اكسس را پيش بيني ميكند. مختصر آنكه با استفاده از اين نرم افزار كه متضمن اطلاعات علمي معتبر جهاني و همچنين اطلاعات بيمار است ميتوان گامي در جهت ارتقاي كيفي بهداشت و درمان و كاهش چشمگير هزينه هاي مراقبت مرتبط برداشت.

اين مقاله تحليلي بر سيستم هاي اطلاعاتي مديريت بيمارستاني رايج در ايران است. در اين مقاله مشكلات اجرايي بهره برداري بهينه از سيستم هاي اطلاعاتي مديريت بيمارستاني از سه جنبه سازماني، كاري و فني مورد بحث قرار گرفته و نيازها و استانداردهاي فني اي كه بايستي در اين زمينه مورد توجه قرار گيرد، مطرح شده است. در جهت ارزيابي سيستم هاي اطلاعاتي بيمارستاني پرسشنامه اي فني ارايه شده است كه پاسخ به آن مي تواند سازمان را در انتخاب و ارزيابي سيستم هاي پيشنهادي ياري نمايد. همچنين پيشنهاداتي در جهت استفاده موثر و بهينه از سيستم هاي اطلاعاتي مديريت بيمارستاني مطرح شده است. نتايج نشان مي دهد كه صرف الگوبرداري محض از سيستم هاي رايج در دنيا نمي توان مشكلات موجود را حل نمود. در اين راستا بومي سازي سيستم هاي مطرح، طراحي و توسعه سيستم در چارچوب يك استاندارد ملي و بر پايه تشخيص درست نيازمنديها و توجه جدي به نيروي انساني، مطرح و توصيه شده است.

ازدحام در شبكه هاي حسگر بي سيم نه تنها باعث گم شدن بسته ها مي شود بلكه باعث هدر رفتن انرژي باطري نيز مي گردد. بنابراين براي بالا بردن عمر گره هاي حسگر بايد ازدحام را كنترل نمود. امروزه الگوريتم هاي مختلفي در لايه انتقال داده براي اين منظور ارايه شده اند. در اين مقاله ابتدا به بررسي و مقايسه قراردادهاي لايه انتقال در شبكه هاي حسگر بي سيم پرداخته و سپس متدها، روشها و قوانين حاكم بر آنها بيان و طبقه بندي مي شوند. سپس اين قراردادها در يك محيط شبيه ساز مدلسازي و كارايي آنها ارزيابي مي شوند.

در اين مقاله ما سعي كرديم از ميان روشهاي مهندسي نرم افزار مبتني بر عامل، بر روي توسعه متدلوژيهاي شي گرا متمركز شده و تلاش نموديم سه متدلوژي برجسته تر اين روش را بررس نماييم. روش هاي بررسي شده عبارت اند از متدلوژي Gaia، متدلوژي MaSE، و متدلوژي MESSAGE بودند كه سعي شده مفاهيم كلي آنها در اينجا بيان شود. همچنين همراه با اين متدلوژيها شكل هايي نيز ارايه شده كه در درك بهتر اين متدها كمك شاياني مي نمايد.

با پيشرفت سريع علم در عصر حاضر و بخصوص پيشرفت در دانش كامپيوتر، نياز به روش هاي توسعه نرم افزاري كه با مناسبترين كارايي بهترين پاسخ را به كاربر ارايه نمايند، دغدغه خاطر بسياري از متخصصين اين رشته به شمار مي رود. امروزه روش هاي سنتي كه بدليل حجم بالاي مستندات روند توسعه سيستم را كاهش مي دهند، جاي خود را به روشهاي توسعه نرم افزارهايي با نيازمندي هاي متغيير و زمان تحليل سريع و سازگاري بهتر در برابر محيط داده اند. طراحي هاي سنگين پيش از توسعه و برنامه ريزي هاي كلان و جامع اوليه در روش هاي سنتي، كارشناسان امر را بر آن داشت تا به فكر ابداع روش هاي جديدي براي توسعه نرم افزارها باشند، نتيجه آن پيدايش روش هايي است كه در اين مقاله بحث شده و رضايت مشتريان، آرامش كاركنان و ميزان ريسك كمتر را به همراه دارد.

در سالهاي اخير، مديريت و پردازش جريانهاي داده اي به عنوان زمينه مهم پژوهشي در حوزه هاي علوم كامپيوتر از جمله سيستم هاي توزيع شده، سيستم هاي بانك اطلاعاتي و داده كاوي مطرح شده است. جريان داده را مي توان به عنوان دنباله اي گذرا و پيوسته از داده ها دانست كه جهت ذخيره سازي يا پردازش به طور پيوسته وارد سيستم ميشوند. در كاربردهاي جريانهاي داده اي به دليل نظارت برخط، پاسخ به پرس و جوهاي كاربر بايد از نظر زمان و فضا كارا باشد. مدلهاي مختلف شاخص گذاري در اين كاربردها كه از نظر معيارهاي كارايي پردازش و پاسخگويي به پرس و جو مناسب هستند، اين امكان را فراهم مي آورند. بر اين اساس، در اين مقاله نيازمنديهاي خاص شاخص گذاري در محيط هاي پردازش جريان داده براي تعيين كارايي روشهاي مختلف مورد بررسي و تحليل قرار ميگيرد، چرا كه شاخص گذاري در اين حيطه تفاوتهاي اساسي با رويكردهاي مطرح در حوزه پايگاه داده دارد. همچنين در اين پژوهش به ارزيابي قياسي روشهاي مختلف شاخص گذاري در محيط هاي جريان داده پرداخته شده است. با استفاده از اين ارزيابي ميتوان مدل مناسبي را براي شاخص گذاري جريانهاي داده اي ارايه كرد.

اينترنت و برنامه هاي كاربردي تحت شبكه به سرعت در حال رشد هستند از اينرو نياز به محافظت و تامين امنيت چنين برنامه هايي نيز افزايش يافته است. الگوريتمهاي رمزنگاري نقش اصلي را در امنيت اطلاعات سيستم ها و توليد امضاي ديجيتال بازي مي كنند. امضاي ديجيتال كاملا مبتني بر الگوريتمهاي رمزنگاري بوده و باعث به رسميت شناسي اطلاعات الكترونيكي شده به طوري كه هويت پديدآورنده سند و جامعيت اطلاعات آن، قابل بازبيني و كنترل مي باشد. از طرف ديگر الگوريتمهاي مختلف رمزنگاري مقدار قابل ملاحضه اي از منابع سيستم مثل زمان CPU، حافظه و توان باطري را مصرف مي كنند. در اين مقاله كوشش مي كنيم علاوه بر تعريف و دسته بندي الگوريتمهاي رمزنگاري به منظور توليد امضاي ديجيتال به ارزيابي تعدادي از رايج ترين الگوريتمهاي رمزنگاري مانند: RC6 و Blowfish، AES (Rijndael)، DES، 3DES،  RC2پرداخته و مقايسه اي بر روي اين الگوريتمها با اعمال تنظيمات مختلف بر روي هر يك از آنها مانند اندازه هاي متفاوت بلوكهاي داده، نوع هاي داده متفاوت، مصرف توان باطري، اندازه كليدهاي مختلف و نهايتا سرعت رمزگذاري و رمزگشايي، انجام دهيم. نتايج شبيه سازي نيز براي اثبات كارايي هر يك از اين الگوريتم ها ارايه شده است.

عوامل مختلفي در شكست هر پروژه اي نقش دارند و سيستم هاي برنامه ريزي منابع سازماني نيز از اين موضوع مستثني نيستند. ادبيات موضوع، وجود عوامل مهم شكست متعددي را در پياده سازي سيستم هاي برنامه ريزي منايع سازماني نشان مي دهد. در اين مقاله تلاش شده است تا عوامل حياتي و موثر در شكست پياده سازي سيستم هاي برنامه ريزي منايع سازماني ارايه شود. از آنجا كه يكي از مهمترين علل شكست اين سيستم ها، عدم توجه كافي به مقوله امنيت و موضوعات پيرامون آن يا امنيت ضعيف و ناكارآمد اين سيستم ها است، تلاش شده است تا از طريق بررسي موردي، مشكلات امنيتي مشترك در سيستم هاي ERP، شناسايي و ارايه شود.

معماري سرويس گرا در حال حاضر به عنوان شاه كليدي براي يكپارچه سازي كاربرد سازمان، پياده سازي فرآيندهاي تجاري درون سازماني، و حتي به عنوان راه حلي كلي براي توسعه همه كاربردهاي پيچيده مبتني بر وب مورد استفاده و تمجيد قرار گرفته است. با اين حال، معماري سرويس گرا بدون توصيف معنايي داده ها، فرآيندها و مدلهاي تبادل پيامش در به دست آوردن زيرساختي حقيقتا انعطاف پذير و پويا شكست ميخورد. در اين مقاله، به شرح موقعيتهايي كه در آنها معاني براي معماري سرويس گرا ضروري هستند پرداخته شده است و تلاشهاي اوليه انجام شده روي يك محيط اجرايي معنايي كه سبكهاي معماري سرويس گرا و مبتني بر رويداد را با معاني رسمي پيوند ميدهد ارايه گرديده اند.

با توجه به رشد روز افزون بازا ر فروش نرم افزار و نيازهاي اساسي جامعه به محصولات نرم افزاري، فرايند تست و آزمايش نرم افزار هم از لحاظ كيفي و هم از لحاظ قابليت اطمينان حاير اهميت است. امروزه مشكلات اكثر نرم افزارها به دليل ضعيف بودن آزمايش آنها است. در اين نوشته ابتدا به تعريف تست و آزمايش نرم افزار پرداخته شده است. سپس تفاوت هاي تست نرم افزار با اشكال زدايي نرم افزار بطور كامل شرح داده شده است. بعد از توضيح چرخه تست نرم افزار انواع روشهاي تست شامل Black Box و White Box ارايه شده است كه تفاوتهاي آنها با يكديگر نيز مطرح شده است. همچنين اعتبار سنجي و بازبيني نرم افزار شرح داده شده است و پنج مورد از موارد مولد خطا در برنامه مورد بررسي فرار گرفته است.