دانلود مقالات مربوط به مدیریت پروژه

اختتام پروژه يك فرايند كليدي و اجباري در تمامي پروژه ها مي باشد اغلب مشاهده ميشود پروژه ها در انتها با مسايل و مشكلاتي از قبيل كمبود بودجه، كمبود منابع، اختلافها و دعاوي و ... روبرو هستند و اختتام آنها با مشكل مواجه و زمانبر مي گردد كه اين امر در اغلب مواقع به عدم برنامه ريزي صحيح در مورد فرآيند اختتام بر مي گردد، با برنامه ريزي صحيح و اجراي اين مراحل مي توانيم به داشتن اختتام خوبي در پروژه اميدوار باشيم در اين مقاله سعي برآنست كه با تشريح رويه اي علمي و آزمايش شده اين فاز را با كمترين انحراف به اتمام برسانيم

رويكردهاي مجازي به عنوان پديده هاي متداول چندين سال اخير، در انجام فعاليت هاي شخصي، گروهي و سازماني، با توجه به پيشرفت هاي اخير تكنولوژيكي، در ابعاد مختلف زندگي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي افراد جامعه مطرح گرديده است. تيم ها و پروژه هاي مجازي به عنوان نمودهايي از اين تغيير سهم عمده اي در تحولات اقتصادي جهان دارا مي باشند. با وجود افزايش روزافزون مشاركت تيم هاي مجازي در مراحل مختلف كسب و كار، توجه كمتري در راستاي بررسي راهكارها و چالشهاي مديريت چنين تيم هايي معطوف شده است. در اين راستا تحقيق حاضر با استفاده از روش تحقيق فراتحليل كيفي از بين 184 تحقيق صورت گرفته درباره رويكرد هاي مجازي در سالهاي 2000 تا 2008، فاكتورهاي موثر بر مديريت بهينه تيم هاي پروژه - محور مجازي را شناسايي كرده و تبيين مي نمايد. بر اساس نتايج فراتحليل صورت گرفته ارتباطات و مديريت بهينه ابزارهاي ارتباطي در تيم هاي مجازي به عنوان اصلي ترين عامل موثر در مديريت بهينه تيم هاي پروژه - محور مجازي شناسايي گرديد. همچنين انعطاف پذيري به عنوان مهمترين شاخص اين تيم ها تعيين گرديد

انتخاب بهترين پروژه يك فرآيند تصميم گيري پيچيده براي تصميم گيرندگان و مديران است. اين مساله نيازمند در نظرگيري همزمان تعداد بسياري از معيارها، براي اندازه گيري و ارزيابي است. بسياري از اين معيارها به صورت پيچيده اي با هم در ارتباطند، و از اين رو، اين معيارها اغلب اوقات چنان با هم در تعارض اند كه بهبود در يكي، نزول و كاهش ديگري را سبب مي شود. از اين گذشته، در اغلب اوقات معيارهاي ارزيابي پروژه در هر دو صورت كمي و كيفي بيان مي شوند و تصميم گيرندگان قضاوت هايشان را بر اساس داده هاي كمي و ارزيابي هاي ذهني تجربي ارايه مي دهند. در اين مقاله، روش منطق شهودي (ER)، كه در پردازش هر دو داده هاي كمي و كيفي تواناست، به عنوان راه حلي براي مساله انتخاب پروژه ارايه مي گردد. فرآيند ايجاد يك مدل تصميم گيري چند معياره، تحت يك ساختار سلسله مراتبي، كه در آن از هر دو اطلاعات كمي و كيفي در يك وضعيت يكپارچه استفاده مي شود، ارايه مي گردد. سپس مساله انتخاب پروژه با استفاده از روش منطق شهودي، تحت يك مثال فرضي، به طور كامل مورد بررسي قرار مي گيرد. مزاياي استفاده از اين روش و همچنين فرآيند بكارگيري آن نيز بحث خواهد شد

با رشد روزافزون خدمات اينترنتي و استفاده از اين ابزار به عنوان جزيي اساسي در زندگي روزمره، دسترسي سريع به اطلاعات و نيز كم هزينه و پركيفيت بودن، اين ابزار را در تمام جنبه هاي علمي و تجاري مورد استفاده قرار داده است. در عرصه مديريت پروژه نيز اينترنت دريچه اي تازه به روي اين علم گشوده و شيوه هاي نوين از مديريت پروژه را تحت عنوان مديريت مجازي معرفي نموده است. به دليل اهميت پروژه هاي عمراني در كشور و نيز هزينه بر بودن اين پروژه ها و نياز به مديريت دقيق و شايسته، نرم افزاري با نام«SatraPM»  تهيه و اجرا شده كه در اين پژوهش مزاياي اعمال اين سامانه در سازمان هاي دولتي پروژه محور مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج حاصل از پژوهش حاضر كه در آن چرخه توليد و ارايه گزارش هاي موجود در سازمان توسعه برق ايران مورد بررسي و تحليل دقيق قرار گرفته نشان مي دهد كه بهره مندي از ساتراپي ام منجر به كاهش سالانه اي بالغ بر 60% در هزينه ها و 80% در نفر ساعت مشغول به كار و نيز افزايش قابل توجه در كيفيت محصول شده است

دانش مديريت پروژه با هدف اجرا و تكميل پروژه در چهارچوب اهداف مورد نظر با صرف حداقل منابع در قالب راهكارهاي مدون و تعريف شده براي انجام پروژه ها به وجود آمده و توسعه يافته و مجموعه اي از فرآيندها است كه با هدف انجام موفقيت آميز پروژه در طول چرخه عمر آن به كار گرفته مي شوند. تاكيد و حساسيت كارفرمايان و سرمايه گذاران براي اجراي مطلوب پروژه ها توام با كاهش اشتباه ها و اتلاف منابع، نياز به شناخت و كاربرد ابزارهاي مديريت را در پي داشته، از سوي ديگر برخي ابزارهاي نوين مديريتي مانند مهندسي ارزش نيز قابليت هاي خود را در عمل به اثبات رسانيده و پس از گذشت نيم قرن از زمان طرح خود، گسترش جهاني داشته اند و هر ساله بر تعداد پروژه هايي كه از اين ابزارها در چرخه عمر خود استفاده مي كنند افزوده مي شود. لذا مهندسي ارزش و مديريت ريسك فرآيندهايي هستند كه مي توان آنها را در مقاطع مختلف چرخه عمر پروژه بكار گرفت ليكن بالاترين سودمندي دو فرآيند مذكور زماني مشخص ميشود كه در مراحل ابتداي پروژه اعمال شوند. و از طرفي بسياري از مشكلاتي كه در اجراي پروژه بروز مي كند، ناشي از ناكافي بودن مطالعات اوليه است. دقت در مطالعات امكان سنجي پروژه، از ريسك تاخير در اجراي پروژه و فراتر رفتن هزينه ها نسبت به مبالغ پيش بيني شده، مي كاهد. بنابراين اينگونه مطالعات تاثير زيادي در سرنوشت پروژه دارد. در اين مقاله برگرفته از تحقيقات و تاليفات نويسندگان در مورد مهندسي ارزش، مديريت ريسك و مطالعات امكان سنجي است و سعي شده است كاربرد تلفيقي مديريت ريسك و مهندسي ارزش در مرحله مطالعات امكان سنجي با هدف كاهش مخاطرات پروژه و ارايه گزينه هاي بهينه براي انجام پروژه تشريح شود. در اين مقاله ابتدا مباني امكان سنجي بيان ميشود، سپس مولفه هاي مديريت ريسك و مهندسي ارزش برشمرده خواهد شد و در انتها رويكرد استفاده تلفيقي از اين دو روش در مرحله امكان سنجي پروژه ها تشريح خواهد شد

برنامه ريزي و زمان بندي پروژه از ديرباز تا كنون مورد توجه بوده است. يكي از روش هاي مورد استفاده جهت زمان بندي پروژه، روش PERTمي باشد. اين روش همراه با فرضيات و تقريباتي مورد استفاده قرار مي گيرد. از جمله آن، فرض حاكم بودن توزيع بتا بر روي مدت زمان انجام فعاليت است. در اين مقاله سعي شده است فرض بكارگيري توزيع بتا و تخمين هايي كه براي ساده سازي اين توزيع، و تبديل آن به توزيع نرمال وجود دارد، مورد بررسي قرار گيرد. از اين رو از توزيع وايبل كه قابليت انعطاف پذيري فراوان دارد استفاده شده است. چرا كه اين توزيع با داشتن پارامترهاي مختلف، قابليت اين را دارد كه شكل توزيع واقعي حاكم بر داده ها را به خود گيرد. لذا با اين روش، امكان تخصيص توزيع آماري گوناگون براي مدت زمان انجام فعاليت ها، به وجود مي آيد. در انتها نتايج هر دو روش وايبل و پرت -در سطح فعاليت ها و هم در سطح كل پروژه- با هم مقايسه شده است. اين راهكار همراه با ارايه يك مثال بيان شده است

همواره هنگامي كه نام كنترل پروژه آورده مي شود ذهن افراد به سمت نرم افزارهاي رايج در اين زمينه و ويژگي هايي مثل تحليل زمان، هزينه و ... كه از ويژگي هاي معروف كنترل پروژه است معطوف مي گردد. اما كنترل پروژه تنها محدود به تحليل هاي فوق نمي شود بلكه مي توان براي نمونه با داشتن يك سيستم كنترل پروژه جامع عمل ارزيابي عملكرد را در يك سازمان انجام داد. مديريت پروژه يك نظام سازمان يافته و مديريت منابع (بطور مثال منابع انساني) مي باشد به نحوي كه پروژه با يك چشم انداز مشخص، كيفيت مشخص، زمان مشخص و قيمت تمام شده مشخص به اتمام برسد. پروژه يك كار موقتي است كه فقط يك بار و به منظور ايجاد يك محصول مشخص و يا خدمات مشخص انجام مي شود. يك پروژه باعث تغييرات مفيد و با ارزش افزوده مي شود. خصوصيت موقتي و يك باره بودن پروژه آن را از فرآيندها و يا اعمالي كه دايمي و يا نيمه دايمي هستند و ممكن است بارها و بارها محصول مشابه و يا خدمات مشابهي را توليد مي كنند متمايز مي سازد. مديريت اين دو سيستم كاملا متفاوت است. و روشهاي فني متفاوتي نياز دارد. و همين موضوع باعث پيشرفت علم مديريت پروژه گرديده است. در اين مقاله سعي بر آن شده كه نقش سيستم اطلاعات مديريت پروژه در سازمان هاي پروژه محور با سيستم اطلاعات مديريت مقايسه شده و راه كارهايي در بكارگيري دانش، مهارتها، ابزارها و تكنيكهايي بر فعاليتهاي پروژه به منظور تحقق الزامات لازم معرفي گردد.

برآورد هزينه يكي از مهمترين اقدامات در انجام يك پروژه است. در يك نگاه ساده اگر هزينه انجام يك پروژه زيادتر از مقدار واقعي آن برآورد شود، ممكن است با اجراي آن پروژه -كه در عمل مي توانست نتايج مفيدي در برداشته باشد- مخالفت شود؛ از سوي ديگر، برآورد كم هزينه مي تواند منجر به اجراي پروژه اي شود كه در واقع به صرفه نبوده است. در اين مقاله سعي برآنست كه با ارايه الگويي علمي با حداقل انحراف بتوانيم برآورد مناسبي از هزينه هاي پروژه در تمام مراحل اجراي آن داشته باشيم

مدلي که در اين مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت مدل PPP است، مدلي که در آن بخش دولتي با مشارکت بخش خصوصي مبادرت به طراحي، اجرا، مديريت و پشتيباني پروژه هاي بزرگ مي نمايند. پيدايش نمونه هايي از اين مدل به دو دهه اخير و اجراي آن تنها به يک دهه اخير مي رسد. يکي از دلايل پيدايش آن افزايش روزافزون پروژهاي ملي بوده. به نظر مي رسد که بخش دولتي نيازمند بازوي توانمندي در اجراي پروژه ها مي باشد. به کمک اين مدل مي توان با تخصيص سرمايه، بخش دولتي و خصوصي در اجراي پروژها با يکديگر مشارکت نموده و به تقسيم سود و ريسک در حين و بعد از بهره برداري از پروژه در مدت زمان معيني طبق ضوابط و آيين نامه هاي تدوين شده بپردازد. در اين مطالعه با توجه به نظام و قوانين گوناگون اقتصادي در کشورهاي مختلف مقررات مختلفي با توجه به شرايط منطقه اي و رشد اقتصادي وضع گرديده. در اين مدل دولت تمام و يا بخشي از امتيازات و سود حاصل از بهره برداري پروژه را با توجه به ميزان سرمايه گذاري و ريسک پذيري در طي چندين سال از محل درآمدهاي حاصل از پروژه به طور ويژه به بخش خصوصي واکذار مي نمايد. در مطالعات موردي صورت گرفته در کشورهاي موفق همچون کشور انگلستان، آلمان و استراليا و انجام تحليل آماري و مقايسه نتايج اين مطالعه با روند عادي اجراي پروژه ها و همچنين با مشاهده نتايج قابل ملاحظه اين مطالعه در کشورهاي اروپاي غربي خصوصا آلمان مشخص گرديد اين مدل موجب رشد فزاينده اقتصادي، کاهش هزينه ها، کاهش مدت زمان انجام پروژه، کاهش مابالتفاوت هزينه هاي ساخت، افزايش سود و راندمان کاري، اجراي دقيق و تخصصي کار، افزايش خصوصي سازي، قدرتمند شدن شرکت هاي خصوصي و نظارت بخش دولتي گرديده است

امروزه بخش عمده ايي از فعاليت هاي پروژه ها را فعاليت هاي برون سپاري تشکيل مي دهند. اين فعاليت ها نقش بسزايي در موفقيت پروژه ها ايفا مي کنند. از اين رو مديريت تدارکات به عنوان ابزاري قوي در نيل به اين هدف مطرح گرديده است. با توجه به اين امر که اکثر فعاليت هاي تامين و تدارکات خارج از محدوده شرکتها مي باشد؛ مديريت ريسک نيز از اهميت بسياري برخوردار است. هدف اين مقاله، شناسايي ريسک هاي موجود در تامين و تدارکات پروژه هاي احداث و ارايه چارچوب مناسبي براي تحليل ريسک ها مي باشد. در اين راستا، ابتدا فرآيند تصميم گيري و تکنيک هاي آن تشريح گرديده و در ادامه به بررسي فرآيند تامين و تدارکات پرداخته مي شود. در مرحله بعد اهميت مديريت ريسک در تامين و تدارکات پروژه ها تبيين مي گردد و ساختار سلسله مراتبي از ريسک هاي تدارکات پروژه هاي احداث ارايه ميگردد. در نهايت با استفاده از تکنيک توانمند LINMAP، ريسکها در محيط عدم قطعيت اين پروژه ها، ارزيابي و تحليل مي شوند

مشاپ ها نسل بعدي برنامه هاي کاربردي تحت وب هستند. يک مشاپ، يک برنامه کاربردي مبتني بر وب سبک وزن است که از ترکيب اطلاعات و يا قابليت هاي دو يا چند منبع موجود، براي تحويل يک تجريه يکپارچه و جديد به کاربر بوجود مي آيد. مشاپ ها يک کلاس جديد از تکنيک هاي دو يا چند منبع موجود، براي تحويل يک تجربه يکپارچه و جديد به کاربر بوجود مي آيد. مشاپ ها يک کلاس جديد از تکنيک هاي يکپارچه سازي را در محيط هاي سازماني براي مديريت پروژه هاي نرم افزاري موقعيتي معرفي مي کنند پروژه هايي که غير قابل پيش بيني و زودگذر هستند و مورد توجه گروه محدودي از کاربران با نيازهاي مشخص مي باشند. مديريت اين پروژه ها با استفاده از روش هاي سنتي، زمانگير و هزينه بر مي باشد. در اين مقاله برداشتي نوين و عمل گرا از مشاپ هاي وب که راهگشاي استفاده بهينه تر در سازمانها خواهد بود ارايه گرديده است و يک زير ساخت مشاپ براي مديريت چابک پروژه هاي نرم افزاري موقعيتي در سازمان پيشنهاد شده است. همچنين، يک سناريو معني دار براي درک بهتر مدل پيشنهادي آورده شده است و مزاياي استفاده از مدل پيشنهادي مورد بحث قرار گرفته اند

در مهندسي ارزش با در نظر گرفتن ارزش كاركردهاي مورد نياز و هزينه پرداخت واقعي براي كاركرد، كاركردهاي بحراني، شناسايي شده و سپس تصميمات لازم در جهت بهبود يا حذف شدن كاركرد اتخاذ مي شود. ارزش كاركرد مورد نياز و هزينه عملكرد معمولا به صورت مقادير تخميني مي باشد. عدم اطمينان در ارزش و هزينه عملكرد موجب ايجاد عدم اطمينان در رتبه بندي ارزشي عملكرد مي شود. در اين مقاله با استفاده از رهيافت AHP، تئوري مجموعه هاي فازي، تصميم گيري گروهي و كنترل فازي، روشي براي اولويت بلندي كاركردها در مهندسي ارزش معرفي مي گردد

در مقايسه با تصميمات مديريتي و عملياتي، که شامل مديريت پروژه هاي جداگانه است. انتخاب سبد، يک تصميم استراتژيک سبد پروژه، در شرکت هاي ساختماني در دو مرحله تدوين استراتژي و پياده سازي استراتژي با استفاده از رويکرد فازي ارايه شده است. ابتدا با استفاده از ماتريس پرتفوليوي جنرال الکتريک، تحليل امکان پذيري و رويکرد فازي، گزينه هاي استراتژيک در صنعت ساختمان امتيازدهي و اولويت بندي شده است، نتايج اين مرحله از طريق مقايسه با نتايج تحقيقات انجام شده در ادبيات موضوع، اعتبار سنجي گرديده اند. سپس پروژه هاي پيشنهادي به نحوي که اهداف و استراتژي سازمان را دنبال کنند، توسط خبرگان اولويت بندي و گزينش شده اند. در ادامه براي تشريح روند پيشنهادي، يک مطالعه موردي در صنعت ساختمان ارايه شده است.

بدنبال فراگير شدن بكارگيري سيستم هاي نوين ساخت، همچون EPC وDB ، سازمانها و نهادهاي بسياري در گوشه و كنار جهان اقدام به تهيه قراردادهاي همسان (شرايط عمومي و خصوصي قرارداد) كرده اند. قراردادهايي كه در واقع چهارچوبي استاندارد براي تخصيص مسووليت ها و ريسك هاي پروژه ها در اختيار پيمانكار و كارفرمايان پروژه ها قرار ميدهد. بدنبال اين رويكرد در بازار ساخت جهاني، كه كشور ما نيز از آن مستثنا نميباشد، سازمان مديريت و برنامه ريزي ج.ا. ايران نيز بخشنامه هايي جهت بكارگيري كارفرمايان و پيمانكاران بسياري وجود دارند كه در بكارگيري بخشنامه هاي داخلي كشور در پروژه هاي طرح و ساخت با مشكلاتي مواجه ميگردند؛ مشكلاتي كه ميتوان آنها را ناشي از عواملي چون ابهامات موجود در ضوابط و شرايط قراردادي هر يك از بخشنامه ها، عدم بكارگيري واژگاني يكسان در بخشنامه ها، عدم تناسب مناسب بخشنامه ها با اصول حاكم بر پروژه هاي طرح و ساخت صنعتي و غير صنعتي، عدم آشنايي كارفرمايان و پيمانكاران با روش صحيح تنظيم قراردادها، عدم شناخت صحيح از مفاد و مفاهيم شرايط قراردادي و ... دانست

شناخت و مديريت ساير فرهنگ ها در روند جهاني شدن يک ضرورت است. فرهنگ به عنوان يکي از مسايل موثر بر مديريت پروژه هاي بين المللي ساخت نياز به توجه ويژه اي دارد ايران بر اساس سند چشم انداز بيست ساله بيش از پيش براي نفوذ به بازارهاي منطقه و توسعه صادرات خدمات فني و مهندسي مصمم است. از اين رو سازمان ها و مديران پروژه ايراني که با پروژه هاي ساخت در کشورهاي هدف سر و کار دارند بايستي نحوه مديريت و فعاليت در ساير شرايط فرهنگي را بدانند و وجود اختلاف فرهنگي و نقش آن را در موفقيت پروژه ها به رسميت بشناسند. اين مقاله به بررسي جوانب گوناگون فرهنگ و نقش آن در موفقيت پروژه هاي صادرات خدمات فني و مهندسي مي پردازد. داشتن قرابت هاي ديني و فرهنگي از يک طرف يا رويکردهاي سياسي از طرف ديگر مزيت نسبي و فرصت بسيار خوبي براي پيمانکاران ايراني در مناطق مختلف جهان فراهم نموده است که با بهره گيري مناسب از آن مي توانند اهداف ملي را محقق ساخته و سهم ايران را از بازار بين المللي ساخت افزايش دهند