مقالات مربوط به بحران آب

حوضه آبريز مند به مساحت 47654 کيلومتر مربع در حدفاصل طول شرقي 08- 59 تا 49 - 54 و عرض شمالي 17 - 27 تا 54 - 29 در جنوب استان فارس و قسمتي از استان بوشهر واقع است. اين حوضه شامل 48 محدوده مطالعاتي (دشت و ارتفاع) بوده که از اين محدوده ها 28 محدوده مطالعاتي داراي اطلاعات سطح آب چاه هاي مشاهده اي در طول دوره هاي مختلف بوده اند. در اين تحقيق ابتدا با استفاده از اطلاعات ايستگاههاي هواشناسي دوره هاي خشکسالي و ترسالي تعيين گرديده است و سپس هيدروگراف واحد دشتهاي داراي چاه هاي مشاهده اي در مقايسه با بارندگي مورد بررسي قرار گرفت. کاهش تراز آب چاههاي مشاهده اي و هيدروگراف نزولي به خصوص در سالهاي اخير تحت تاثير دو عامل کاهش نزولات جوي و افزايش بهره برداري از سفره هاي آبرفتي شناخته شده است. در اين تحقيق با ارايه آمار مستند در اين زمينه، پيشنهادات لازم جهت حفظ سفره هاي آبرفتي ارايه شده است.

با توجه به اهميت دشت قره بلاغ و نقش اين دشت در توليد محصولات کشاورزي و اشتغالزايي اين تحقيق انجام شده است. بهره برداري شديد و افزايش تعداد چاههاي منطقه در طي سالهاي اخير باعث افزايش EC دشت و پايين افتادن سطح ايستابي به مقدار متوسط 1.94 متر در هر سال شده است. با توجه به مطالعه حاضر مقدار هدايت الکتريکي ناحيه غربي دشت بيشتر از ساير مناطق مي باشد و اين ناحيه در معرض خطر قرار دارد. همچنين مقدار هدايت الکتريکي ارتباط مستقيمي با ميزان بارندگي و افت سطح ايستابي دارد به طوريکه در سالهاي پرباران علاوه بر کاهش افت سطح ايستابي، هدايت الکتريکي نيز کاهش يافته است. در حال حاضر اين دشت از نظر EC در کلاس متوسط قرار دارد ولي با توجه به افزايش استفاده از کودهاي شيميايي و افزايش تخليه از آبخوان پيش بيني مي شود که در سال هاي آتي اين دشت دچار مشکل و کاهش عملکرد محصولات زراعي شود.

آزمايشي در سال 1387 به منظور بررسي تنش شوري و رطوبتي بر عملکرد ذرت هيبريد سينگل کراس 704 با تراکم 6 بوته در گلدان در شرايط آزمايشگاهي اجرا شد. اين تحقيق به صورت طرح آماري کاملا تصادفي در قالب فاکتوريل شامل 16 تيمار و 3 تکرار اجرا شد. تنش آبي به صورت اعمال آبياري به ميزان 40، 60، 80 و 100 درصد آب مورد نياز که با توجه به ميزان تبخير از تشت کلاس A در مزرعه بدست آمد و همچنين بر اساس دوره هاي 3 و 4 روزه انجام پذيرفت. شوري نيز در 4 سطح با هدايت الکتريکي 1 (شاهد)، 3، 5 و 8 دسي زيمنس بر متر توسط نمکهاي کلرورسديم و کلرورکلسيم در آب آبياري اعمال گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد اعمال تنش شوري با احتمال 99% يعني در سطح 0.01 بر پارامترهاي تعداد خوشه و برگ، مساحت برگ، طول ساقه، وزن تر برگ و ساقه و همچنين وزن خشک ساقه و برگ معني دار بوده و باعث کاهش محصول گرديده اما بر قطر ساقه معني دار نبوده است. تنش خشکي نيز در سطح 0.01 بر همه پارامترهاي اندازه گيري شده به غير از مساحت برگ موثر واقع گرديده است. در حاليکه تاثير متقابل شوري و خشکي بر عملکرد چندان معني دار نبود. بيشترين عملکرد در توليد وزن خشک و تر و مساحت و تعداد برگ در تيمار با تخليه رطوبتي 20% (سطح آبياري با 80 درصد آب مورد نياز) و شوري ds/m1 صورت گرفت. بيشترين طول ساقه و تعداد خوشه در ابياري کامل و به ترتيب در تنش هاي شوري 1 و 3 ds/m اتفاق افتاده است. اثر شوري 3 و 5 و 8 ds/m بر روند کاهش محصول بيش از رژيم هاي رطوبتي بوده است. بررسي هاي انجام شده در مورد وزن برگ تر نشان داد که ميانگين کاهش محصول بر اثر اعمال تنشهاي شوري 3 و5  و 8 ds/m نسبت به تيمار شاهد به ترتيب 16 و 36 و 45 درصد بوده است.

کمبود آب در ايران يکي از عوامل محدود کننده اصلي توسعه فعاليتهاي اقتصادي در دهه هاي آينده به شمار ميرود. اصولا قيمت گذاري آب قسمت مهمي از سياستگذاري و برنامه ريزي منابع آب و مديريت تقاضاي آن است. در مطالعه حاضر، تابع تقاضا، کشش خودقيمتي و قيمت سايه اي آب مصرف شده در توليد سيب زميني استان کرمان مورد بررسي قرار گرفته است. براي اين منظور، از اطلاعات هزينه توليد 87-1386 وزارت جهاد کشاورزي استفاده شد. نتايج مطالعه نشان ميدهد که ضريب فني برآورد شده براي متغير آب در تابع توليد 0.255 و کشش خودقيمتي آب در توليد اين محصول -1.348 برآورد شد. همچنين قيمت سايهاي آب در توليد سيب زميني 785.7 ريال محاسبه شد. با توجه به اينکه کشش خودقيمتي آب بزرگتر از يک بوده و اختلاف بين قيمت سايهاي و واقعي آب 305.53 ريال است، لذا سياستهاي قيمت گذاري ميتواند يک اهرم مناسب براي کنترل مصرف بي رويه آب و مديريت تقاضاي اين نهاده باشد.

اين تحقيق به منظور بررسي و تجزيه و تحليل آلودگي آب در رودخانه بشار صورت گرفته است. رودخانه بشار با طول تقريبي 190 کيلومتر در مختصات جغرافيايي51^o20’  تا 51^o48’ طول شرقي و 30^o18’ تا 30^o52’ عرض شمالي در استان کهکيلويه و بويراحمد واقع شده است. رودخانه بشار به دليل مصارف آب رودخانه در بخش کشاورزي شهرستان ياسوج بسيار حايز اهميت ميباشد. در اين تحقيق به منظور بررسي آلودگي و ارزيابي کيفيت فيزيکوشيميايي آب در رودخانه بشار تعداد پنج ايستگاه نمونه برداري در طول رودخانه تعيين شده است. نمونه برداريها در فصول مختلف سال انجام شده و نمونه ها از نظر شاخصهايي عمده آلودگي آب نظير؛ اکسيژن محلول (DO)، pH، تقاضاي اکسيژن بيوشيميايي (BOD5) و مجموع جامدات محلول (TDS) مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گرفتند. بر اساس نتايج به دست آمده مشخص ميگردد که ايستگاه چهار بهدليل دريافت فاضلابهاي شهري و صنعتي شهر ياسوج از آلودگي بالايي نسبت به ديگر ايستگاهها برخوردار بوده است. بررسيها نشان ميدهد که در اين ايستگاه به دليل دريافت پسابها از منابع مختلف ميزان TDS و BOD5 از ديگر ايستگاهها بيشتر و ميزان اکسيژن محلول و pH از ديگر ايستگاهها کمتر بوده است.

تشديد بحران آب ناشي از خشکسالي متناوب چند ساله اخير بر اهميت مديريت منابع آب در نواحي خشک کشور که تنها جهت فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي خودمتکي بر ذخيره محدود آبخوان هاي دشت ها مي باشند، افزوده است. در مطالعه حاضر بهره وري آب کشاورزي را در مناطق دچار خشکسالي جهت اصلاح الگوي مصرف و حفظ منابع آبي براي محصولات زراعي مورد بررسي قرار گرفته است. هدف از تحقيق حاضر بررسي بهره وري آب کشاورزي براي محصولات زراعي دشت مشهد - چناران واقع در استان خراسان رضوي مي باشد. در اين مطالعه اطلاعات مورد نياز از طريق سازمان جهاد کشاورزي استان و همچنين کشاورزان و کارشناسان امور آب منطقه مورد مطالعه جمع آوري و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. جهت آناليز و تحليل اطلاعات بدست آمده از سه شاخص CPD, BPD, NBPD استفاده شد. نتايج حاصل از اين مطالعه نشان مي دهد که کشت هايي با مصرف آب بالا و بازده اقتصادي پايين مانند جو و چغندرقند از الگوي کشت محدوده حذف و بجاي آن کشت هايي که موجب کاهش استحصال آب و افزايش منافع اقتصادي براي کشاورزان مي گردند همانند کلزا و گندم و همچنين سيب زميني جايگزين شود. همچنين لزوم توجه به تغذيه آبخوان ها با استفاده از سيلاب هاي فصلي که با انتخاب محل و روش صحيح مي تواند بسيار مفيد واقع شود و استفاده از سيستم هاي آبياري کم مصرف يا روش هاي صرفه جويي در مصرف آب و يا کاهش سطح زير کشت مشروط به بالا بردن توليد در واحد سطح نيز ضروري به نظر مي رسد.

جلوه هاي متفاوتي از آب در باغ ايراني ارايه شده، گاهي آب درون حوضي به صورت آرام و راکد متمرکز شده و نقطه اي ايستا و ساکن که همگان را به تامل وا مي دارد به وجود مي آورد، گاهي به حالت آبشار بر روي سينه کبکي مي لغزد و با جنبش و سر و صداي خود تحرك و پويايي را القا مي کند، با وجود اين حضور متنوع آب گردش آن در کل باغ ايراني بر اساس نظمي خاص صورت پذيرفته است. به عبارتي در باغ ايراني آب به نظام کشيده شده و اين نظام آبياري به مدد نظامهاي ديگري همچون نظام کاشت، استقرار و ... در به وجود آوردن مرکزيت، وحدانيت و هندسه حاکم بر باغ نقشي اساسي ايفا مي کند. در اين مقاله پس از معرفي اشکال مختلف نمايش آب در باغ ايراني نظام آب در تعدادي از باغهاي شيراز با نامهاي ارم، دلگشا، جهان نما، نظر، تخت، گلشن، نارنجستان قوام و هفت تنان بررسي شده و به مقايسه آن در اين باغها پرداخته مي شود.

ناپايداري هاي اقليمي به عنوان يکي از رخدادهاي طبيعي جهان به طور متناوب در طول زمان اتفاق مي افتد، که اثرات آن در کشورهاي فقير و در حال توسعه بسيار گسترده، عميق و زيانبارتر بوده و خسارات جبران ناپذيري بر جوامع انساني، حيواني و منابع آب وارد ميکند. بر اين اساس با توجه به قرار گيري کشور ايران در کمربند خشک و نيمه خشک دنيا بروز ناپايداري هاي اقليمي شديد و گسترده هر ساله خسارات زيانباري از جمله بر منابع آبي (سطحي، زيرزميني) وارد ميکند. در مقاله حاضر با استفاده از بررسيهاي کتابخانه اي و اسنادي (آمارهاي جهاد کشاوري و ايستگاه تحقيقات هواشناسي) و مطالعات ميداني به بررسي ناپايداري هاي اقليمي بر منابع آب شهرستان داراب در استان فارس طي سالهاي (1343 تا 1384) پرداخته شده است و عوامل موثر در کم آبي و خشک شدن چشمه ها، قناتها و چاههاي کشاورزي مورد بررسي قرار گرفته شده است. يافته هاي پژوهش نشان دهنده اين است با توجه به ناپايداري هاي اقليمي، چشمه ها و قنوات زيادي با دبي 2746 ليتر آب در ثانيه خشک شده که 6268 هزار هکتار زمين را تحت پوشش آبياري قرار مي داده است.

پرشهاي هيدروليکي ايجاد شده در جريانهاي دانسيته، نقش مهمي در تغييرات خصوصيات کيفي جريان دانسيته و همچنين سيال محيطي (همانند درياچه ها و مخازن سدها) دارند. در اين مقاله، پرش دانسيته با در نظر گرفتن زبري بستر و نيز اختلاط سيال محيطي با جريان، به صورت تئوري، مورد مطالعه قرار مي گيرد. نشان داده شد که استفاده از معادله مرسوم در اين نوع از پرشها بالاخص جهت بسترهاي زبر، همراه با خطا ميباشد. همچنين جهت بسترهاي صاف و يا زبر، معادلهاي جامع به منظور محاسبه نسبت عمقهاي مزدوج پرش بدست آمد. در اين معادله، نسبت عمقهاي مزدوج پرش تابعي از عدد فرود چگالي بالادست پرش، نسبت اختلاط و نيز زبري نسبي ميباشد. علاوه بر آن، معادلاتي جهت محاسبه حداکثر نسبت اختلاط، حداقل عدد فرود چگالي در مقطع ماقبل پرش و همچنين حداکثر زبري نسبي، ارايه گرديدند. لازم به ذکر است که اين مقادير حدي، متناظر با حداقل مقدار ممکن نسبت عمقهاي مزدوج ميباشند.

مکانيابي و مديريت پرشهاي دانسيته در درياچه ها و مخازن سدها، ميتواند در کيفيت آب استحصالي و همچنين در مديريت ته نشيني و فرسايش رسوبات، نقش سازنده اي داشته باشد. در اين تحقيق، اثرات زبري بستر بر پديده هيدروليکي پرش دانسيته مورد مطالعه قرار مي گيرد. آزمايشات در يک کانال آزمايشگاهي که بستر آن با استفاده از ذرات گراولي چسبيده به هم زبر گرديده بود، انجام شد. با استفاده از مقادير آزمايشگاهي، رابطه اي ساده جهت تخمين نسبت عمق مزدوج در پرشهاي نسبتا ضعيف بدست آمد. در اين معادله، نسبت عمق مزدوج، مستقل از نسبت اختلاط بوده و تنها تابعي از زبري نسبي بستر و عدد فرود چگالي مقطع بالادست پرش مي باشد. همچنين جهت بسترهاي صاف، تکامل مکاني جريان دانسيته در دو رژيم فوق و زير بحراني مورد مطالعه قرار گرفت. مشخص گرديد که با افزايش فاصله از مقطع انتهايي پرش، موقعيت مرتبط با سرعت ماکزيمم، به تدريج به بستر نزديک شده و سرانجام در فاصله اي تقريبا معادل با 9 برابر ضخامت جريان در مقطع انتهايي پرش، موقعيت آن تثبيت مي گردد.

ذرت با نام علمي Zea mays يکي از غلات گرمسيري و از خانواده گندميان (گرامينه) متعلق به گياهان تک لپه مي باشد. گياه ذرت، تنها غله اي است که در کشور مکزيک و گواتمالا تکامل يافته است. ذرت پرمحصول ترين غله دنيا به حساب مي آيد و از لحاظ مقدار توليد، پس از گندم و برنج قرار مي گيرد. امروزه ذرت در تغذيه بسياري از مردمان دنيا نقش اساسي دارد. از اينرو با توجه به اين شرايط آزمايشي در مزرعه مرکز تحقيقات کشاورزي زرقان استان فارس در فاصله 20 کيلومتري شهر شيراز با طول جغرافيايي 52 درجه و 43 دقيقه شرقي و عرض جغرافيايي 29 درجه و 47 دقيقه شمالي صورت پذيرفته است. شرايط بدين گونه بود که 13 هيبريد خارجي ذرت در يک تاريخ کاشت، کاشته شده و هر رديف کاشت شامل 16 کپه به فاصله 35 سانتي متر خواهد بود که با احتساب 75 سانتيمتر فاصله خطوط کاشت واحتساب 2 بوته در هر کپه، تراکم کشت حدود 76 هزار بوته در هکتار خواهد بود. در هر کپه جهت اطمينان از سبز کافي 4 بذر کشت ميگردد که پس از تنک کردن در مرحله 5-4 برگي شدن ذرت فقط 2 بوته در هر کپه نگهداري ميشود. برداشت فقط از دو خط وسط هر کرت به مساحت 9.12 متر مربع انجام خواهد شد. هدف از اين تحقيق بررسي عملکرد واجزاي عملکرد وصفات فنولوژيکي هيبريدهاي زودرس ذرت (مرکز تحقيقات کشاورزي زرقان) مي باشد و عملکرد و اجزا عملکرد ارقام مختلف مورد مقايسه و ارزيابي قرار گرفته و سپس بهترين رقم جهت معرفي به کشاورزان شناسايي و معرفي خواهد شد.

آب از محدوديتهاي اصلي بخش کشاورزي در ايران است. مستندات آماري نشان مي دهند که کيفيت استفاده از منابع آبي در بخش کشاورزي، از مصاديق هدررفت اين سرمايه طبيعي به شمار مي رود. فناوري تسطيح اراضي، از راهبردهاي نوين و موثر براي استفاده بهتر از منابع آبي و افزايش راندمان آب است، چرا که نوسانهاي قابل توجه در شيب اراضي مزروعي و ناهمواري هاي موجود، از مهم ترين علل پايين بودن راندمان آبياري عنوان شده است. اين مقاله با بهره گيري از مطالعات اسنادي، به بررسي روشهاي تسطيح خاك پرداخته و سپس روش تسطيح ليزري را به لحاظ نرم افزاري و سخت افزاري پيگيري و تشريح نموده است. اختراع و کاربرد سيستمهاي ليزري براي تسطيح اراضي، از مهمترين پيشرفتهاي اخير در زمينه آبياري سطحي محسوب مي شود. علي رغم آنکه تسطيح ليزري منافع گوناگوني را براي کشاورزان به همراه خواهد داشت، اشاعه و کاربرد آن، نهادها و بسترهاي خاص خود را مي طلبد که از جمله آنها مي توان به نهادهاي آموزشي و ترويجي، توسعه زيرساختها و نهادهاي مالي و قانوني اشاره کرد.

يکي از بحرانهاي مهمي که بشر را تهديد مي کند مساله بحران کمبود آب است که سهم بالاي مصرف آب در بخش کشاورزي يکي از بزرگترين چالشهاي بحران کم آبي مي باشد. ايران در يکي از خشکترين مناطق جهان قرار گرفته است و کمبود آب در آن مهم ترين تنگناي توسعه کشاورزي به شمار مي آيد، همچنين با توجه به اينکه دوران استحصال آبهاي ارزان قيمت به پايان رسيده و پتانسيل آبي کشور ديگر نمي تواند پاسخگوي نيازهاي رو به رشد تقاضاي آب بخصوص در بخش کشاورزي باشد ناچار و مکلف به بهينه سازي مصرف آب کشاورزي مي باشيم، همچنين محدوديت منابع آب، رشد روزافزون جمعيت و مصرف بالاي آب در بخش کشاورزي، توجه زيادي به بخش آب کشاورزي را مي طلبد. در اين مقاله با مطالعات مروري به بررسي برخي راه حل ها در راستاي مديريت صحيح آب مي پردازيم.

خشکسالي يکي از مهمترين حوادث غيرمترقبه طبيعي مي باشد که کشور ما را بطور مستمر تحت تاثير خود قرار مي دهد. در اين راستا استان فارس نيز در سالهاي اخير خشکسالي هاي متعددي را تجربه نموده است. يکي از راه کارهاي مقابله با خشکسالي پهنه بندي خشکسالي و معين کردن مناطقي از استان يا کشور است که با خشکسالي هاي شديدتري برخورد مي کند. در اين تحقيق نيز قصد داريم به بررسي شدت خشکسالي در مناطق مختلف فارس بپردازيم. بر اين منظور از روش Run Theory براي استخراج خشکسالي ها در مناطق مختلف استان فارس استفاده خواهد شد و در ادامه از يک آزمون آماري استفاده مي شود تا بررسي شود آيا استان از نظر شدت خشکسالي شرايط يکساني دارد يا خير.

کمبود منابع آب از مهمترين مسايل پيش روي بشري است. با عنايت به مصرف بيش از 92% منابع آب شيرين کشور توسط بخش کشاورزي، با استفاده غالب از روش هاي آبياري سنتي با راندمان 30 تا 32 درصد، اجراي سيستم هاي آبياري باراني و افزايش راندمان مصرف تا حد زيادي مي تواند در مصرف بهينه آب موثر باشد. پس از گذشت چند سال از اجراي سيستم هاي آبياري باراني در شهرستان سرپل زهاب، ارزيابي عملکرد اين سيستم ها، ضروري به نظر مي رسد. در مطالعه حاضر، وضعيت و عملکرد سيستم هاي آبياري بارني اجرا شده در شهرستان سرپل زهاب ارزيابي شده است. به منظور انجام اين کار، تعداد 8 پروژه مورد ارزيابي قرار گرفتند و مشکلات طراحي، اجرايي و بهره برداري آنها بررسي شد. پروژه ها از نوع کلاسيک ثابت باآبپاش متحرك بوده و پارامترهاي ضريب يکنواختي (CU)، يکنواختي توزيع (DU)، راندمان پتانسيل (PELQ) و راندمان واقعي کاربرد (AELQ) در بلوك آزمايش محاسبه و با محاسبه تغييرات فشار (Dp) به کل سيستم تعميم گرديد. تلفات پاششي و تلفات نفوذ عمقي نيز از ديگر پارامتر هاي محاسبه شده در اين تحقيق بودند. اندازه گيري ها با استفاده از ايجاد شبکه قوطي هاي نمونه برداري در بلوك آزمايش در شرايط کارکرد واقعي سيستم و قرائت ميزان آب جمع آوري شده در قوطي هاي نمونه برداري انجام و ضمن اندازه گيري سرعت باد و دماي هوا، با استفاده از فرمول ها و روابط مربوطه محاسبات لازم بعمل آمد. منحني هاي توزيع آب آبياري و منحني سه بعدي الگوي هم پوشاني آب رسم شدند. ميزان فشار در ابتداي سيستم و سپس در محل خروجي آب از آبپاش ها به منظور اندازه گيري تغييرات فشار در کل سيستم اندازه گيري گرديدند. نتايج ارزيابي ها نشان دهنده برخي مشکلات در طراحي، اجرا و بهره برداري از سيستم هاي آبياري باراني مورد بررسي مي باشد. مهمترين اين مشکلات را مي توان در موارد زير خلاصه نمود:
1- مرحله طراحي:
- عدم بازديد مهندس طراح جهت بررسي وضعيت آبدهي واقعي منبع تامين آب و بررسي شرايط واقعي مزرعه قبل از طراحي و اکتفا کردن به مجوز بهره برداري و نقشه برداري توپوگرافي طرح.
- اکتفا کردن به کاتالوگ ها ارايه شده جهت آبپاش ها توسط شرکت هاي سازنده و عدم بررسي کارکرد واقعي آبپاش ها.
- لحاظ نکردن سرعت و جهت باد در طراحي خطوط جانبي، در نتيجه عدم همپوشاني آبپاش ها که باعث عدم يکنواختي سطح سبز و پايين آمدن عملکرد برداشت محصول در واحد سطح خواهد بود. در تمامي طرح ها جهت و سرعت باد اندازه گيري نشده و فقط به کلمه «آرام» اکتفا شده است.
2- مرحله اجرايي:
- عدم نصب کنتور حجمي جهت اندازه گيري ميزان آب ورودي به سيستم در تمامي طرح ها.
- عدم نصب فشار سنج در ورودي آب به سيستم جهت کنترل ميزان فشار آب ورودي در اکثر طرح ها.
- عدم دقت لازم در عمليات اجرايي از جمله؛ بستن لوازم و اتصالات، انحراف پايه آبپاش ها از محور قائم، تعبيه لوازم حفاظتي و ايمني بهره برداري.
3- مرحله بهره برداري:
- عدم آموزش هاي کافي و مستمر به بهره بردار در حين بهره برداري.
- توجيه نبودن بهره بردار در خصوص نحوه بهره برداري بهينه از سيستم؛ از جمله کنترل فشار ورودي به سيستم، تعداد آبپاش هاي در حال کار و مدت کارکرد هر يک از آبپاش ها و در نتيجه عدم رعايت ساعت و دور آبياري.
- ارايه ندادن آموزش هاي فني نگهداري به بهره بردار و پايين بودن دانش فني بهره بردار.
نتايج ارزيابي براي ميانگين درصد پارامتر هاي؛ CU، DU، PELQ،AELQ ، Dp محاسبه شده براي سستم ها به ترتيب:  47.22، 49.06، 77.15، 54.68، و 23.71 درصد و متوسط تلفات پاششي و تلفات نفوذ عمقي 36.36 و29.56  درصد بود. جدول هاي مقايسه بين پارامترهاي طراحي و اجرايي نشان مي دهد که ميزان پارامترها فني بسيار کمتر از آنچه انتظار مي رود، بودند.