دانلود مقالات صنعتی

هدف از اين مقاله گسترش TOPSIS در محيط فازي مي باشد. بسياري از مفاهيم مبهم در موضوعات تصميم گيري وجود دارند که ارزشهاي قطعي نامناسبي در زندگي واقعي دارند. در اين مقاله، ارزشهاي هر گزينه و اهميت وزني معيارها با اصطلاحات زباني توصيف و با اعداد فازي مثلثي گسترش مي يابند. در اين روش راسي پيشنهادي فاصله بين دو عدد فازي مثلثي محاسبه شده است. طبق مفهوم TOPSIS نزديک ترين ضريب با، مقايسه همه گزينه ها تعريف و با محاسبه همزمان فاصله هر حلال ايده ال مثبت فازي (FPIS) و حلال ايده ال منفي فازي (FNIS) مشخص ميشود. در پايان با يک مثال، جالب بودن کار روش پيشنهادي را نشان ميدهيم.

گسترش فناوري اطلاعات در ساختارهاي مختلف جامعه در دنياي امروز سبب شده است که افزايش سرعت در ارايه خدمات توسط توليدکنندگان به عنوان يکي از فاکتورها و مسايل مهم و اساسي در حفظ مشتري و مديريت روابط مشتري مطرح گردد در اين ميان مديريت زنجيره تامين نيز بي نصيب نبوده است و استفاده از ابزارهاي الکترونيکي و تجارت الکترونيک بلاخص اينترنت در اين ميان عاملي نقشي اساسي داشته است. در اين مقاله کليات زنجيره تامين و تاريخچه اي مختصر از آن و ارايه نظرات مختلف در رابطه با آن و ارايه تعاريف مختلف و شماتيک در رابطه با مديريت زنجيره تامين پرداخته شده است در ادامه به بررسي نفش و جايگاه فناوري اطلاعات در رابطه با مديريت زنجيره تامين و مديريت زنجيره تامين الکترونيکي پرداخته شده است.

از زمان انقلاب صنعتي رشد تکنولوژي از نظر ابعاد، اندازه و پيچيدگي فعاليتها موجب ايجاد مشکلاتي گرديد. اين امر منجر به تهيه يک سري قوانين مربوط به روابط کارگر و کارفرما شد. مديران موظف شدند که شرايطي فراهم آورند تا محيط کار هم به لحاظ سلامت فيزيکي و هم سلامت روحي و رواني براي کارکنان ايمن باشد. يکي از مهمترين اين قوانين در سالهاي اخير، قانون سال 1970 «ويليامز - استيجر» مي باشد که به نام قانون بهداشت و ايمني حرفه اي شهرت يافته است و نقش مهمي در شکل گيري روابط آينده کارفرما و کارگر برعهده دارد. قانون بهداشت و ايمني توانسته است يک سري استانداردهايي را جهت ايجاد محيط کاري سالم و ايمن تدوين کند و مجازاتهاي سنگيني را براي متخلفين فراهم نمايد. در اين مقاله به نقد و بررسي اين استانداردها (OSHA) ملزومات و نتايج آنها پرداخته خواهد شد.

اخلاق حرفهاي در درجه اول يک دانش و معرفت است. دا نش آن است که در آن مسايل منسجم و هم خانواده اي به نحو روشمند تحقيق شده و پاسخ يابند. در اين رابطه نقش آموزش به موازات تحولات فرهنگي و اجتماعي از يک سو و رشد علم و صنعت از سوي ديگر نيازمند به ارايه مطالب و دروس جديد احساس مي شود. عملکرد مهندسان در جامعه به دو بخش فني و رفتاري تقسيم ميشود که خصوصيات فني به دانش، سطح علمي و تجربه برميگردد و رفتار به اصول، عقايد و تربيت فرد متکي است. در اين نوشته اهميت توجه به اخلاق به عنواني فضيلت براي مهندسان پرداخته و همچنين بنا به ضرورت ارايه محتواي درس اخلاق در حرفه مهندسي بر ا ي دانشجويان رشته مهندسي پيشنهاد ميشود.

در جهان صنعتي امروز، به توليد به عنوان يک سلاح رقابتي نگريسته مي شود و سازمانهاي توليدي در محيطي قرار گرفته اند که از ويژگيهاي آن مي توان به افزايش فشارهاي رقابتي، تنوع در محصولات، تغيير در انتظارات اجتماعي و افزايش سطح توقع مشتريان اشاره کرد. محصولات در حالي که بايد بسيار کيفي باشند، تنها زمان کوتاهي در بازار مي مانند و بايد جاي خود را به محصولاتي بدهند که با آخرين ذائقه، سليقه و يا نياز مشتريان سازگار هستند. بي توجهي به خواست مشتري و يا قصور در تحويل به موقع ممکن است بسيار گران تمام شود. توليد چابک از ابزارهاي بسيار قدرتمند در اين زمينه مي باشد. در اين مقاله ابتدا با تعريف تغييرات تاريخي توليد به معرفي چابکي و توليد چابک و مدل شريفي و ژانگ پرداخته و سپس مديريت دانش و اجزا آن و هرم دانش و چرخه دانش و کارکنان دانشي پرداخته و در نهايت به بررسي اثرات مديريت دانش در چابکي سازمان مي پردازيم.

سازمان بين المللي استاندارد از زمان تاسيس خود در سال 1942، استانداردهاي بين المللي متعددي را با همکار ي متخصصان و کارشناسان برجسته جهان و همچنين کارشناسان موسسه هاي استاندارد کشورهاي عضو اين سازمان، تدوين و منتشر نموده است. هر کدام از استانداردهاي انتشار يافته حيطه خاصي از عمليات و فعاليتها را پوشش داده و بر روي آن متمرکز مي شود. مانند استانداردهاي سيستم کيفيت، ايمني و بهداشت حرفه اي و مديريت محيط زيست. با وجود تشابه فراوان بين اين سيستم ها، ادغام نيازمنديهاي اين سه سيستم بدون پيچيدگي به نظر مي رسد؛ ولي اين امر در عمل به سادگي ميسر نيست. چرا که بايستي ابتدا براي هر سازمان فايده ها، مشکلات و مسايل حاشيه اي جهت ادغام در نظر گرفته شود. علاوه بر اين، در نظر داشتن وجوه اشتراك و تفاو تها بين سيستم هاي مورد نظر نيز ضروري است. با اين حال اگر نيازمنديهاي سيستم مديريتي مورد نظر به درستي در سازمان طرح ريزي و اجرا شده باشد و کارکنان سازمان نيز آگاهي و تعهد لازم را در ارتباط با نيازمنديهاي آن داشته باشند، ادغام سيستم هاي مديريتي به راحتي و بدون ايجاد اختلال در روند جاري فعاليتهاي سازمان امکان پذير خواهد بود. در اين مقاله پس از بحث و توضيح پيرامون استانداردهاي کيفيت، مديريت محيط زيست و ايمني و بهداشت حرفه اي، روشهاي ادغام اين سه سيستم و فوايد ناشي از اين ادغام عنوان خواهد شد.

روش هاي متفاوتي براي حل مسايل بهينه سازي وجود دارد، ولي با افزايش ابعاد مساله، ناتواني در محاسبه مشتق تابع هدف، بزرگ بودن منطقه موجه و ... روش هاي قديمي بهينه سازي کارايي خود را از دست مي دهند. به همين دليل روش هاي جديد ابتکاري که اغلب بر پايه قوانين بيولوژيکي هستند در حال پيشرفت مي باشند. در اين مقاله سعي شده تا با معرفي الگوريتم ژنتيک بعنوان يکي از اين نوع روش ها و بيان نکاتي در مورد آن، نحوه استفاده از اين الگوريتم در حل مسايل بهينه سازي بررسي شود. در پايان به اختصار يکي از کاربرد هاي اين الگوريتم بصورت ترکيبي با الگوريتم انشعاب و تحديد براي حل مسايل MILP را نشان مي دهيم.

در اين مقاله سعي شده است پس از معرفي اجمالي مهندسي ارزش به عنوان يکي از روشهاي کارآمد و شناخته شده جهت ايجاد بهبود، به ارايه مدلي جهت به کارگيري آن پرداخته شود. با توجه به نوپا بودن اين تکنيک شصت ساله در ايران، هنوز نتايج چشمگيري از به کارگيري اين تکنيک در صنايع کشور حاصل نشده است. عدم آشنايي کارشناسان با اين تکنيک، عدم آگاهي مديران از محاسن اين تکنيک، فقدان مدل اجراي مناسب و ... از جمله مواردي هستند که به کار گيري مهندسي ارزش را در ايران با مشکل روبرو ساخته اند. نظر به اهميت موضوع، در اين مقاله مدلي پيشنهادي منطبق بر استاندارد هاي بين المللي و متناسب با قوانين و مولفه هاي داخلي جهت اجرا در ساختارهاي پروژه هاي ارايه شده است.

تصميم گيري يکي از وظايف مهم مديريت در سطوح مختلف به شمار مي رود. اين مقاله، تلاشي است جهت نشان دادن کاربرد فرآيند تصميم گيري چند معياره  (MCDM)در مراحل مختلف مديريت پروژه و نشان دادن افزايش کارايي مديريت، برنامه ريزي و کنترل پروژه در اثر استفاده از آن. بر اين اساس سعي شده است تا با ارايه مثالهاي عملي، کاربرد MCDM به عنوان ابزاري جهت بهينه کردن فرآيند مديريت پروژه مورد بررسي قرار، گيرد. در اين مقاله به تشريح عملي و کاربردي فرآيند تحليل سلسله مراتبي (AHP)، به عنوان يکي از، کارآمدترين تکنيک هاي تصميم گيري چند معياره، پرداخته خواهد شد تا چگونگي تاثير اين روش بر اتخاذ تصميمات بهينه در مراحل مختلف مديريت پروژه بطور کامل روشن گردد. بنابراين پس از مقدمه به شرح اصول تصميم گيري در مديريت پروژه مي پردازيم و پس از آن جايگاه تصميم گيري گروهي در مديريت پروژه را مورد بحث قرار مي دهيم. در ادامه به توضيح جايگاه MCDM در مديريت پروژه مي پردازيم و اصول و گام هاي مختلف AHP توضيح داده خواهد شد. در بخش انتهايي نيز با ذکر مثالي عملي، کاربرد MCDM را در مديريت پروژه از نظر گذرانده و به تشريح جايگاه عملي آن در مديريت پروژه خواهيم پرداخت. در حل مثال از نرم افزار تخصصي AHP يعني Expert Choice بهره گرفته شده است تا زمينه هاي کاربردي اين روش در مراحل گوناگون مديريت پروژه ملموس تر گردد.

امروزه در کارخانه جات بزرگ دنيا از TPM و تکنيکها و سيستم هاي کيفيت در راستاي ارتقا سطح عملکرد فرآيندهاي توليد جهت رقابت و کاهش هزينه هاي توليد بهره مي گيرند براي بهبود کيفيت در مهندسي نگهداري و تعميرات به ايجاد مدلي اقدام شده است که هم مباحث مهندسي نگهداري و تعميرات را در بر مي گيرد و هم مباحث مرتبط  با کنترل کيفيت اين مدل به نام (Maintenance Quality Function Deployment) MQFD يا گشترش عمليات کيفيت نگهداري و تعميرات معرفي شده است که ترکيبي است از TPM (نگهداري و تعميرات جامع) و) QFD گسترش عمليات کيفيت) مي باشد که اين مدل در بردارنده اهداف و مزيتهاي اين دو اصل مهم و ايجاد يک سينرژي بين آنها (TPM، QFD) مي باشد با توجه به اهميت نقش TPM به عنوان يک اصل مهم در کاهش ضايعات و افزايش سودآوري لذا توجه به نقش و اهميت سيستم هاي کيفيت در رابطه با اصل TPM داراي اهميت ويژه اي مي باشد بر آن شدم که در اين مقاله به معرفي يکي از اصول کنترل کيفيت يعني QFD و نقش آن در TPM و اجتماع آنها با يکديگر براي بهبود کيفيت در مهندسي نگهداري و تعميرات اقدام کنم که در پايان به بررسي نتايج آزمايش عملي مدل MQFD و اهميت آن در صنايع پرداخته ام.