دانلود مقالات مهندسی معدن

گروه مپنا بعنوان شرکت مادر به همراه شرکتهاي زيرمجموعه در زمينه پروژه هاي نيروگاههاي حرارتي، نفت، گاز و حمل و نقل ريلي يکي از موفق ترين شرکتهاي هلدينگ بوده است. که از آغاز تاسيس تا کنون تواتسته است قريب به 52000 مگاوات برق به ظرفيت شبکه کشور اضافه کند. اين شرکت با اتخاذ رويکردي جديد و پويا در انتقال تکنولوژي نه تنها باعث توسعه توليد متنوع محصول شده است. بلکه در رشد اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي کشور را نيز سهيم بوده است. در اين مقاله ضمن بررسي محدوده، نحوه و روش انتقال تکنولوژي در هولدينگ مپنا در ارتباط با چالشها از جمله مسائلي که در هولدينگ موجب از بين رفتن رقابت و ايجاد انحصار گرديده و خصوصي سازي را مواجه بامشکلاتي کرده است نيز بحث وبررسي شده است. بطور کلي مزايا و معايب در يک هلدينگ عظيم نظير مپنا تحليل گرديده و ميزان موفقيت و کم و کاستي ها بامستندات بحث و ارزيابي شده است.

در عصر حاضر که به آن لقب عصر ارتباطات و اطلاعات داده اند، سازمان هاي هلدينگ در تلاش براي ارتقاي روابط و ايجاد هم افزايي ميان سازمان مادر و شرکت هاي تابعه مي باشند تا از اين منظر بتوانند در بازارهاي رقابتي باقي مانده و نقش آفريني نمايند. در اين راستا يکي از محورهاي مهم و اساسي در مديريت راهبردي شرکت هاي هلدينگ، ايجاد هم افزايي واقعي با استفاده از فرآيند کنترل عملکردها و فعاليتهاي شرکتهاي تابعه مي باشد که با ارتقاي ارزش آفريني باعث اثر بخشي در اين شرکتها مي شود. همان طور که مطرح است شرکت هاي تابعه توسط سازمان هاي ستادي خود، برنامه ريزي و سازماندهي مي شوند تا بتوانند به نتايجي که از پيش تعيين شده، دسترسي پيدا نمايند. اين امر جز با ايجاد مديريت هم افزايي ميان ستاد و صف به وقوع نمي پيوندد.
در اين مبحث ما سعي مي نماييم با بررسي روابط ميان ستاد و صف از منظر استراتژي هايي که اتخاذ مي نمايند، راهکارهاي مناسب جهت ايجاد هم افزايي ميان سازمان مادر و شرکت هاي تابعه را ارائه نماييم.

در اين مقاله به بررسي ضرورت سرمايه گذاري بنگاه هولدينگ و انواع آن پرداخته شده و عوامل موثر در توسعه سرمايه گذاري بنگاه هولدينگ به تفصيل مورد مطالعه قرار مي گيرد.
همچنين انواع کسب وکارهاي بنگاه هولدينگ طبقه بندي شده و براي هريک سياست ها و رويکردهايي که لازم است بنگاه هولدينگ در حوزه توسعه و سرمايه گذاري در آن ها اتخاذ نمايد، بيان مي گردد.

وجود عوامل گوناگون همچون پيچيدگي محيط، خصوصي سازي و توانايي در فعاليتهاي اقتصادي، افزايش بهره وري و کارايي در سرمايه، از جمله دلايل ايجاد يک هلدينگ بشمار مي رود. زماني که مجموعه اي از شرکتهاي پروژه محور در فضاي ساختاري يک هلدينگ قرار مي گيرند، ستاد ايجاد شده در اين هلدينگها قابل توجه مي باشد. ستاد شرکتهاي پروژه محور يک ستاد تغيير پذير است، يعني اينکه اين شرکتها را نميتوان صددرصد پروژه ايي و يا صددرصد توليدي يا خدماتي در نظر گرفت. عموما ايجاد يک سبک نظارتي و ستادي در اين هلدينگ ها با توجه به خصوصيت شرکتهاي تابعه آن، چالشي است براي صاحبان آن.
چگونگي تقسيم وظايف و مسووليتها با موقتي بودن پروژه ها، باعث تغيير در ستاد هلدينگ مي شود. پس با توجه به اين مساله مهم، بازتاب عملکرد مديريت و نتايج حاصل از تصميمات اتخاذ شده بر هلدينگ تاثيرگذار خواهد بود، بنابر اين لازم است صاحبان هلدينگها به منظور تصميم گيري و اعمال نظر، علاوه بر بررسي و شناخت ستاد سازمان با ديدي وسيعتر و شناخت کامل در شرکتهاي تابعه تصميم گيري کنند. اما ارائه تئوري پيوستگي براي شرکتهاي پروژه محور هلدينگ يک نگرش نوين در تغيير سبک کنترل هلدينگ مي باشد.

امروزه در عرصه رقابت تجاري -چه ملي و چه بين المللي- ديگر صحبت از شرکتهاي منفرد با سازمانهاي محدود نيست بلکه همه جا صحبت از گروه شرکتهاست. اين گونه شرکتها از چندين شرکت مختلف تشکيل مي شوند و با داشتن دارايي هنگفت، تخصصهاي گوناگون، صرفه به مقياس، استفاده صحيح از مزاياي تمرکز و عدم تمرکز قادرند خلق ارزش نموده و با در نظر گرفتن تمام جوانب، تصميمات لازم را با کمترين هزينه در هر مورد اتخاذ کنند و آن را در کوتاهترين مدت زمان ممکن به مورد اجرا درآورند و بدين وسيله گوي سبقت را از ديگران بربايند.
هلدينگها را ميتوان يک شرکت سرمايه گذاري، مديريتي و تخصصي تعريف کرد که دارنده بخش زيادي از سهام شرکتهاي تابعه است و بر آن شرکتها مديريت دارد.
با توجه به اهميت موضوع، در اين مقاله به شرح مختصري در مورد مفهوم هلدينگ، انواع هلدينگ، تناسب ويژگيهاي شرکت مادر و کسب و کارهاي آن، سبکهاي مديريتي در اين شرکتها و انواع روشهاي ارزش آفريني در آنها مي پردازيم.

راهبرد رهايي اقتصاد کشور ما از وابستگي به نفت، بر اساس نتايج مطالعات موثق، تاسيس و توسعه صنايع دانش بنيان، و تکميل فرآيند و حلقه هاي تجاري سازي بويژه در زمينه صنايع مبتني بر فناوريهاي برتر 2 است. همچنين وجود و فعاليت سازمانهاي هلدينگ دانشبنيان گواه بلوغ و تکامل فرآيند تجاري سازي دانش فني است. به عبارت ديگر سازمانهاي هلدينگ دانشبنيان علامت ورود به مرحله کليماکس 3 يا مرحله اوج تجاري سازي تلقي مي گردد. زيست فناوري يکي از فناوريهاي برتر عصر جديد و مورد توجه مسوولان کشور است. بر اين اساس تاسيس هلدينگها ي زيست فناوري يکي از راهبردهاي موثر جهت توسعه و تکامل فرآيند تجاري سازي فناوريهاي زيستي است و اهتمامي در جهت استقرار اقتصاد دانشبنيان به شمار مي آيد. تاسيس هلدينگهاي زيست فناوري نيازمند رفع چالشها و تمهيد الزامات مربوط است.
در اين تحقيق بر اساس مطالعات کتابخانهاي چالشهاي هلدينگها در کشور و نيز الزامات تاسيس هلدينگهاي زيست فناوري بررسي شده است. نتايج نشان دهنده آن است که مهمترين چالشهاي هلدينگها شامل: 1- ناشناخته و نامانوس بودن هلدينگها، 2- عدم تمايز دقيق هلدينگها و شرکت هاي سرمايه گذاري و ايفاي نقش غير مربوط توسط هلدينگها، 3- تاسيس ضابطه اي هلدينگها (فصل دوم برنامه سوم توسعه) در مقابل فرآيند تکاملي تجاري سازي و ايجاد هلدينگها، 4- عدم تمرکز و تعيين کسب و کار محوري در هلدينگ ها، 5 - عدم جامعيت ضوابط ثبت، ارزيابي، تدوين استراتژي و نظارت بر عملکرد هلدينگها، مي باشند. مهمترين الزامات تاسيس هلدينگهاي زيست فناوري عبارتند از: 1- بهره مندي از مدل تلفيقي برنامه ريزي استراتژيک و کنترل استراتژيک در مديريت، 2- تعيين کسب و کار محوري، 3- ارتباط با مراکز علمي و پژوهشي و فناوري (مراکز رشد و پارکها)، 4- تعيين مديران ارشد توانمند و متخصص در شرکتهاي تابعه، 5- بهره مندي از تسهيلات مالي، تشويق ها و تسهيلات گمرکي.

در قرن حاضر با توجه به اهميت تامين غذا و خوراک در جهان علم کشاورزي و صنايع وابسته به آن رشد سريع و چشمگيري داشته است. اما اين امر در کشور ما به گونه اي است که با توجه به سرعت کند انتقال يافته هاي جديد علمي در داخل مراکز توليدي کوچک که همان مزارع مي باشد به علت مديريت سنتي. عدم صرفه اقتصادي که دليل وسعت کم اين توليدي ها. گران بودن تکنولوژي موجود و عدم دسترسي به آن، اين رشد علمي به چشم نمي خورد تا جايي که در بسياري از ارازي به صورت سنتي کشت و بسته بندي مي شوند. لذا با توجه به دلايل ارايه شده با بکارگيري روش هلدينگ با سبک برنامه ريزي استراتژيک از سوي يک سازمان مي توان به بهبود وضعيت موجود کمک نمود در اين شيوه تعامل، هلدينگ کاملا به صورت متمرکز عمل مي کند و علاوه بر تدوين استراتژي کلي هلدينگ، استراتژي شرکت هاي تابعه را نيز تدوين مي کند.

سرمايه گذاري در شرکتهاي اقماري يکي از راههاي توسعه بنگاه هولدينگ مي باشد که سازمان هولدينگ مي بايست با درنظر گرفتن عوامل و ملاحظات مختلف به تصميم گيري در مورد آن بپردازد. در اين مقاله محقق به مطالعه و شناسايي عوامل موثر بر تصميم گيري فوق پرداحته است. بدين منظور ابتدا از مطالعه ادبيات 50 عامل بالقوه موثر بر تصميم گيري بنگاه هولدينگ جهت سرمايه گذاري در شرکت هاي اقماري استخراج و در قالب سه گروه (عوامل مرتبط با شرکت اقماري، عوامل جذابيت بازار شرکت اقماري، عوامل داخلي بنگاه هولدينگ) طبقه بندي گرديد. سپس اين عوامل، به منظور پالايش و انتخاب مهمترين آن ها، توسط خبرگان مورد ارزيابي قرار گرفت و پس از انجام محاسبات لازم و انجام آزمون آماري بينوميال (دوجمله اي) بر روي نتايج، 14 عامل به عنوان مهمترين عوامل موثر انتخاب شدند.