دانلود مقالات علوم زمين

4- هيدروكسي- 5- متيل – 4،3- دي فنيل- 2- سيكلوپنتن -1- اُن 1 و 4- هيدروكسي- 2- متيل- 3، 4- دي فنيل- 2- سيكلوپنتن -1- اُن 4 با استفاده از مايكروويو در زمان كوتاهي تهيه شدند. آب گيري از دو ديول 2 و 5 با HCl تنها 2- متيل- 4،3- دي فنيل-2- سيكلوپنتن -1- اُن 6 توليد  مي كند. 2- متيل- 3، 4- دي فنيل- 2- سيكلوپنتن -1، 4- ديول 5 از كاهش كتول 4 با NaBH₄ به دست آمد. كتول هاي 1 و 4 در مجاورت هيدروژن پراكسيد در محيط قليايي، بنزوييك اسيد  مي دهند.

 نسخه قابل چاپ

اكسي متالون يك استروييد آنابوليك- آندروژنيك فعال خوراكي است. اين دارو در سال1959 با متيله شدن كربن17α  و اشباع شدن كربن  5αتستوسترون به دست آمد. از اين دارو در دوز‌هاي كم براي درمان بيماري‌هايي نظير كم خوني، كمبود رشد در كودكان و نيز براي جلوگيري از گسترش ويروس ايدز در بدن و خسارات و نارسايي‌هاي قلبي استفاده ‌مي‌شود. متاسفانه  برخي ورزشكاران از اين دارو به دليل خاصيت آنابوليك و تاثير آن بر رشد عضلاني، به عنوان داروي نيروزا در دوز‌هاي بالا استفاده ‌مي‌كنند. در اين مطالعه تاثير داروي اكسي متالون در دوز بسيار بالاتر از حد فيزيولوژيك بدن، بر روي بيضه موش سوري نر نژاد NMRI بررسي شد. به اين منظور day/mg/kg 12 دارو به صورت درون‌صفاقي به موش‌هاي بالغ (45 روزه) و نابالغ (28 روزه) به مدت سي و پنج و هفتاد روز تزريق شد. نتايج تجزيه و تحليل آماري نشان داد كه در مدت زمان تزريقات سي و پنج روز، ناهنجاري معني‌داري در گروه‌هاي تجربي در مقايسه با گروه كنترل وجود ندارد؛ ولي در مدت زمان تزريقات هفتاد روز، ناهنجاري‌هاي معني‌داري (p<05) در گروه‌هاي تجربي در مقايسه با گروه كنترل مشاهده ‌مي‌شود. اين ناهنجاري‌ها شامل كاهش اندازه بيضه، كاهش اسپرماتوگوني نوع A، اسپرماتوگوني نوع B، كاهش تعداد اسپرماتوسيت اوليه، اسپرماتيد و اسپرم ‌است. سنجش تستوسترون نيز انجام شد كه نشان دهنده كاهش ميزان تستوسترون در گروه نابالغ بلند مدت است. به علاوه در برخي از نمونه‌هاي تجربي رها شدن اسپرماتوسيت اوليه و اسپرماتيد به وسط لوله مني‌ساز و همچنين توپر ماندن و باز نشدن لوله‌ها (در گروه نابالغ) مشاهده ‌مي‌شود.

 نسخه قابل چاپ

سازند سرخ شيل (ترياس زيرين) در بخش  هايي از بلوك طبس رخ نمون دارد. اين سازند از آهك، دولوميت، ماسه سنگ، شيل و گچ تشكيل شده است. مرز پاييني آن با سنگ هاي پرمين و مرز بالايي آن با دولوميت هاي سازند شتري، ناپيوستگي فرسايشي دارد. جهت بررسي رخساره ها و محيط هاي رسوبي سازند سرخ شيل، برش هاي چينه نگاري گدارسرخ (جنوب خاور طبس)، گدارگچال (جنوب باختر طبس) واسلام آباد (جنوب خاور زرند) بررسي شده اند. پژوهش هاي صحرايي وآزمايشگاهي نشان داده است كه اين سازند از رخساره هاي كربناته (محيط هاي تالاب پشت سد تا پهنه جزر و مدي)، سيليسي آواري (محيط هاي تالاب پشت سد، پهنه جزر و مدي و دشت ساحلي) و تبخيري (محيط پلايا) تشكيل شده است. رخساره ها ي طوفاني كربناته و آواري نيز شناسايي شده اند. رخساره هاي سازند سرخ شيل در يك رمپ كربناته-تخريبي هموكلينال، همسان با خليج فارس امروزي، تشكيل شده اند. توالي سنگ هاي سازند سرخ شيل در بلوك طبس، نشان دهنده يك سكانس رسوبي (چرخه رده سوم) است كه با ناپيوستگي هاي فرسايشي نوع 1 محدود مي شود. دريايي تر شدن رخساره ها به سوي شمال، روند رو به شمال جريآن هاي قديمي و ضخامت زياد سنگ هاي ترياس زيرين نشان مي دهد كه سازند سرخ شيل، دريك حوضه كافت عقيم در امتداد گسل هاي كلمرد كوهبنان و نايبند نهشته شده است.

 نسخه قابل چاپ

افق بوكسيتي قپي در غرب مياندوآب، در جنوب استان آذربايجان غربي، شمال‌غرب ايران واقع شده است. اين افق به صورت استراتيفورم در مرز بين سنگ‌‌هاي كربناتي پرمين و شيلي-آهكي ترياس قرار دارد. بالا آمدگي در پرمين فوقاني، سنگ‌‌هاي قبل از پرمين را در معرض هوازدگي و بوكسيتي شدن قرار داده است. بر اساس شواهد صحرايي و بررسي‌هاي پتروگرافيك پنج نوع رخساره بوكسيتي در اين افق تشخيص داده شده است. مقادير كاني‌هاي نورماتيو و فرايند‌هاي شيميايي، نحوه شكل‌گيري كاني‌هاي بوكسيتي را در اين افق مشخص مي‌كنند. يافته‌‌هاي شيميايي و ضرايب همبستگي نشان مي‌دهند كه عناصر Al، Ti، Zr و Nb در طي فرايند بوكسيتي شدن به صورت بي‌تحرك عمل كرده‌اند. محاسبات تغييرات جرم عناصر در واحد‌هاي بوكسيتي قپي نشان مي‌دهند كه مقادير چشم‌گيري از عناصر Si، Ca، Mg، Na، P و K از سيستم خارج شده‌‌اند. بر اساس نسبت‌‌هاي عناصر بي‌تحرك، سنگ‌هاي ديابازي منطقه منشا اصلي افق بوكسيتي قپي بوده و حداقل ضخامتي حدود17 متر از آن در طي فرآيند‌هاي هوازدگي و بوكسيتي شدن مصرف شده است.

 نسخه قابل چاپ

در اين پژوهش تاثير انسولين، و انسولين و hCG بر سيكل توليد مثل، بروز رفتار‌هاي ‌‌جنسي و تغييرات بافتي در بيضه ‌وزغ كه جانداري دوزيست و داراي سيكل توليد مثل ثابت است بررسي شده است. همه آزمايش‌ها بر روي وزغ‌‌هاي ‌نر با وزن 35-23گرم در4 گروه 1ـ انسولين، 2- انسولين وhCG   3- كنترل1, 4- كنترل 2، انجام گرفت. به گروه انسولين 4بار انسولين تزريق شد در تزريق اول 7 IU/KgB.W و در دفعات بعد  IU/KgBW انسولين به حيوان تزريق شد و در گروه انسولين و hCG در تزريق اول 7 IU/KgB.W انسولين با hCG 50 IU/m و در دفعات بعد 3.5 IU/KgBW انسولين و  hCG 50 IU/mlتزريق شد. به گروه كنترل 2 در هر تزريق 1 ميلي‌ليتر رينگر  دوزيست تزريق شد و به گروه كنترل 1 هيچ‌گونه تزريقي انجام نشد. تزريقات با فاصله‌3 روز در مدت 2 هفته انجام گرفت. سپس با بهره‌گيري از روش‌هاي‌آماري، معني‌داري  تغييرات ايجاد شده  مورد بررسي قرار گرفت. نتايج به دست آمده نشان مي‌دهد كه انسولين باعث افزايش معني‌داري در سلول‌‌هاي‌اسپرماتوژنيك شده و hCG علاوه برافزايش عمل‌كرد انسولين، باعث بروز رفتار‌‌هاي‌جنسي" آواز جفت‌گيري" و "دربرگيري"،  و همچنين تيره شدن پوست مي‌شود. انسولين يك ميتوژن است و باعث تكثير سلول‌‌هاي‌اسپرماتوژنيك مي‌گردد و hCG با تاثير بر روي ترشح تستوسترون، رفتار‌‌هاي  جنسي را هم پديد مي‌آورد.

 نسخه قابل چاپ

آثار كوتاه‌‌مدت شوري ناشي از كلرورسديم بر جذب و پراكنش فسفر و يون‌هاي كلر، سديم، پتاسيم، منيزيم، كلسيم و نيز بر فعاليت نيترات ردوكتازي اجزاي مختلف دانه‌رست‌هاي سويا رقم پرشينگ موضوع اين پژوهش بوده است. دانه‌رست‌ها پس از 14 روز در آب مقطر، روز پانزدهم را نيز در آب مقطر، محلول هوگلند يك سوم غلظت فاقد كلرور سديم و يا واجد آن، با غلظت‌‌هاي 100، 150 و 200 ميلي‌مولار طي كردند. با افزايش شوري محيط، هر چند مقدار فسفر و يون‌‌هاي فوق در اندام‌هاي گوناگون به طور متفاوتي تغيير كرد, ولي درصد آن‌ها در بخش‌هاي هوا‌يي، افزايش يافت. به نظر مي‌رسد كه بتوان رقم پرشينگ را در گروه انباشته كننده فسفر و كلر در برگ‌ها قرار داد. همه بخش‌هاي دانه‌رست، شامل ريشه، محور زير لپه، لپه‌ها، محور روي لپه و برگ‌ها، فعاليت نيترات ردوكتازي نشان دادند كه در بخش‌‌هاي مورد سنجش، در شوري‌‌هاي مختلف، از نظر آماري به طور متفاوتي تحت تاثير قرار گرفت. حفظ اين فعاليت در ريشه‌‌ها ممكن است در شرايط شور، نقشي در تحمل ‌دانه‌رست‌ها داشته باشد.

 نسخه قابل چاپ

درخت چريش از گياهان بومي هندوستان است. اين درخت قابليت رشد سريعي دارد و در كشاورزي و صنعت داراي كاربردهاي تكنولوژيك بسياراست. دراين پژوهش تاثير تيمارهاي هورموني اكسين،سيتوكينين و اسيد سالسيليك طي رشد invitro، invivo، سن پايه و موقعيت‌هاي مكاني پيوند، بر روي درصد موفقيت ريزپيوندي بررسي شده است. عمل ريزپيوندي مريستم انتهايي ساقه چريش بر روي پايه زيتون تلخ با موفقيت انجام شد و گياهان ريزپيوندي از مقاومت مناسبي در برابر سرما برخوردار شدند. بيش‌ترين درصد موفقيت ريزپيوندي در گياهچه‌هاي پايه 2 و3 برگي به ترتيب به ميزان 16/39 و 1/40 در موقعيت هيپوكوتيل پايه نسبت به ساير موارد بود. تيمارهاي مضاعف اكسين و سيتوكينين باعث افزايش درصد موفقيت ريزپيوندها در پايان هفته چهارم به ميزان 33/18نسبت به شاهد شدند. تيمار با ساليسيليك اسيد در مراحل اوليه رشد  موجب كاهش ماندگاري ريزپيوندها به ميزان 3% نسبت به شاهد شد، ولي موجب افزايش درصد موفقيت رشد و سلزگاري ريزپيوندها  هنگام انتقال به خاك نسبت به شرايط محيطي به ميزان 33/8 گرديد.

 نسخه قابل چاپ

در خلال دو دهه گذشته، ميدان‌هاي الكترومغناطيسي در درمان بيماري‌هايي نظير بيماري‌هاي ماهيچه‌اي- اسكلتي و غضروفي كاربرد وسيعي داشته است. به منظور بررسي تاثير ميدان‌هاي الكترومغناطيسي بر مراحل تكوين جوانه‌هاي اندام حركتي((n=70، روش كشت جوانه اندام حركتي جلويي و عقبي براي اولين بار در ايران، در آزمايشگاه  زيست‌شناسي تكويني گروه زيست‌شناسي دانشگاه تربيت معلم تهران راه‌اندازي گرديد. با استفاده از روش گريـد درمحيط كشت Eagle’s MEM، درفـاز بين محيـط كشـت مايـع و هـوا، و در37±0.1 °C ، جوانه‌ها انكوبه شدند. بدين منظور، تكوين سه گروه از جوانه هاي اندام حركتي (كنترل، شم و آزمايشي) مورد بررسي قرار گرفتند. جوانه‌ هاي مربوط به دو گروه آزمايشي و شم، در روز ۱۱.۵ رشد و نمو جنيني، از بدن موش‌ها جدا گشتند و به مدت دو روز در شـرايط مذكـور انكوبـه شدنــد؛ در ايـن مـدت، گروه‌هاي آزمايشـي براي دو ساعت تحت تاثيـر ميدان الكترومغناطيسي با فركانس 50 Hz و شدت 131 گوس قرار گرفتند، گروه‌هاي كنترل در روز 5/13 رشد و نمو جنيني از بدن قطع شدند. مطالعات مورفولوژيكي وهيستولوژيكي نمونه‌ها در قبل و پس ازمقطع‌گيري و رنگ‌آميزي بافت‌ها، نشان دهنده تغييرات معني‌دار (P<0.05 , P<0.01 , P<0.001) در تكوين جوانه‌هاي اندام حركتي گروه‌هاي آزمايشي درمقايسه با گروه‌هاي شم و كنترل بود، به طوري كه رشد ونمو به موازات محورهاي دورـ نزديك و قدامي ـ خلفي دراندام حركتي جلويي وعقبي در گروه‌هاي آزمايشي معني‌دار بود (P<0.0.001) و تعداد سلول‌هاي غضروفي، سلول‌هاي درحال تقسيم و گلبول‌هاي قرمز خون نيز افزايش معني‌داري (P<0.05 , P<0.01 , P<0.001) را در گروه‌هاي آزمايشي نسبت به گروه‌‌هاي كنترل و شم از خود نشان دادند، در حالي كه به علت تمايز به سلول‌هاي غضروفي، تعداد سلول‌هاي مزانشيمي كاهش معني‌داري (P<0.05 , P<0.01 , P<0.001) را در گروه‌هاي آزمايشي داشتند. ولي، تفاوت معني‌داري در تعداد سلول‌هاي دژنره شده در گروه‌هاي آزمايشي نسبت به گروه‌هاي كنترل و شم مشاهده نشد . اين يافته‌ها نشان دهنده اثر تمايزي و رشد ونموي ميدان الكترومغناطيسي بر رشد جوانه‌هاي اندام حركتي در شرايط in vitro است.

 نسخه قابل چاپ

دامنه جنوبي البرز مركزي ـ خاوري، متشكل از اجزا‌ي زمين‌ساختي متعددي است كه در اين مقاله معرفي و تحليل شده‌اند. اين منطقه شامل يك سامانه راندگي پيچيده در شمال و يك حوضه پيشاني وسيع در جنوب مرز مناطق ساختاري البرز ـ ايران مركزي است. تغيير روند كمربند كوهستاني البرز از شمال باختري ـ جنوب خاوري به شمال خاوري ـ جنوب باختري (از شمال سمنان تا شمال اسفراين) سبب تشكيل دو انحناي مهم در آن شده است كه در اين‌جا با عنوان سين‌تكسيز نيشابور ـ اسفراين ـ شاهرود و سالينت2دامغان ـ سمنان ـ قزوين معرفي شده‌اند. براساس بررسي‌هاي انجام پذيرفته، شكل‌گيري و كاركرد سامانه‌هاي گسلي واقع در يك منطقه برشي چپ بر كه از جنوب سمنان تا شمال گنبد كاووس گسترش يافته است، عامل ايجاد انحناهاي ياد شده در بالا و نازك شدگي پهناي كمربند كوهستاني البرز در شمال بسطام پيشنهاد گرديده است. علاوه بر اين دگرشكلي اين منطقه برشي را حاصل توام شدن مولفه‌هاي فشاري با مولفه‌هاي راستالغز چپ‌بر بايد دانست كه پژوهش‌هاي صحرايي و تحليل ساز و كار ژرفي زمين‌‌‌لرزه‌ها آن‌ها را تاييد مي‌كند.

 نسخه قابل چاپ

دراين مقاله گروه خودريختي طرح‌هاي متقارن با 3=λ بررسي شده است, و درحالت خاص, يك (115.19.3)-2 طرح متقارن كه وجـود يا عدم آن معلوم  نيست درنظر گرفته و ثابت شده است كه اگرF يك خودريختي از اين طرح باشد، آن گاه 2^α3^β5^γ19^σ =O(¦). همچنين درباره نقاط ثابت اين خودريختي‌ها نتايجي به دست آمده است.

 نسخه قابل چاپ

گاهي در تجزيه و تحليل داده‌ها با مشاهداتي مواجه مي‌شويم كه مستقل نيستند و نوعا وابستگي آن‌ها ناشي از مكان يا موقعيت فضايي است. در آمار فضايي معمولا روش‌هاي مختلفي براي درون‌يابي اين‌گونه داده‌ها به كار گرفته مي‌شوند. در اين مقاله ضمن بررسي انواع درون‌ياب‌هاي فضايي، ميزان دقت آن‌ها با استفاده از معيار ميانگين مربعات خطا مقايسه عددي شده است و كريگيدن به عنوان روشي برتر در مقايسه با ساير درون‌ياب‌ها معرفي مي‌شود.

 نسخه قابل چاپ

تابش طولاني مدت UVB و UVC مي تواند خطر ابتلا به سرطان پوست را به دنبال داشته باشد. درباره سرطان زايي UV در اغلب موارد روي UVB بررسي شده است؛ اما UVA هم مي تواند سرطان سلول هاي فلسي در پوست ايجاد كند و همچنين نقش مهمي در ايجاد ملانوما دارد. لذا با توجه به كاربرد وسيع لامپ هاي UV با طول موج nm 260 در هودهاي آزمايشگاهي،  بررسي تاثيرUV بر پوست بدن ضروري به نظر مي رسد. در اين تحقيق، اثر تابش UV با طول موج nm 260، بر پوست بدن و گوش موش هاي سوري Balb/c يك ماهه و دو ماهه، در مدت زمان هاي تابش گيري 25 ساعت، 50 ساعت و 100 ساعت بررسي شده است. نتيجه اندازه گيري ها نشان مي دهند كه تابش UV باعث افزايش ضخامت اپيدرم شده است. در مورد لايه هاي ديگر پوست در دو سن يك ماهه  و دوماهه، ميزان تغيير ضخامت در زمان هاي مختلف تابش متفاوت است. ضمنا تابش UV روي كاهش تعداد فوليكول هاي مو تاثير معني دار نداشته است.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

با استفاده از نظريه جرم موثر، ويژه مقادير انرژي الكترون‌ها و حفره‌ها در مكعب كوانتومي محاسبه شده است. در اين تقريب ضمن ارائه شكل خاصي براي وابستگي مكاني جرم موثر حامل‌ها، ارتفاع سد پتانسيل نيز محدود در نظر گرفته شده ‌است. با استفاده از داده‌هاي موجود براي سيستم‌هاي GAAS/Ga_0.63Al_0.37As و Ga_0.47In_0.53As/InP ويژه مقادير انرژي محاسبه و با نتايج ‌به دست آمده از روش‌هاي نظري ديگرمقايسه شده‌اند.

 نسخه قابل چاپ

تعدادي از گونه هاي گياهي ساپونين هاي ترپنوئيدي را به عنوان قسمتي از فرآيند طبيعي رشد و نموشان سنتز مي کنند. نمونه هايي از اين گياهان به عنوان منابع دارويي مورد استفاده قرار مي گيرند. اهميت اين ترکيبات ناشي از خصوصيات دارويي، فعاليت ضد ميکروبي و احتمالاً نقش آن ها به عنوان تعيين کننده هاي مقاومت گياه در برابر بيماري است. در اين پژوهش، گياه دارويي ميناي چمني از تيره کمپوزيته، ساپوتيت هاي تري ترپنوييدي خود را عمدتا در ريشه، در پاسخ به ساليسيليک اسيد و عامل بيماري زا افزايش مي دهد. نتايج حاکي از آن است که مقدار ساپونين ها در گياهان تيمار شده با غلظت هاي 3، 7 و 11 ميکرومولار ساليسيليک اسيد نسبت به گياهان تيمار نشده با ساليسيليک اسيد و بدون آلودگي (گياهان کنترل) افزايش پيدا کرد. همچنين مقدار ساپونين ها در گياهان آلوده و بدون تيمار ساليسيليک اسيد بيش تر از گياهان کنترل بود. و در زماني که گياهان آلوده، با ساليسيليک اسيد تيمار شدند، افزايش قابل ملاحظه اي در مقدار ساپونين ها نسبت به گياهان کنترل مشاهده شد. همچنين قله هاي به دست آمده از نمونه ها به روش HPLC و مقايسه آن ها با ساپونين استاندارد، نتايج فوق را تاييد کرد.

 نسخه قابل چاپ