دانلود مقالات علوم زمين

مولتيپل اسکلروزيس (MS) نوعي بيماري سيستم عصبي مرکزي است که در آن ميلين رشته هاي عصبي تخريب مي شود. الگوي آزمايشگاهي اين بيماري، انسفالوميليت آلرژيک تجربي (EAE) است که مي توان با تزريق مواد شيميايي نظير اتيديوم برومايد ايجاد کرد. در مردان مبتلا به بيماري MS، کاهش ميل جنسي و ناتواني جنسي ديده مي شود که مي تواند پتانسيل باروري را تحت الشعاع قرار دهد. به منظور بررسي تاثير بيماري MS بر سلول هاي اسپرماتوژني و هورمون هاي جنسي، تعداد 36 سر رت نژاد ويستار (5 هفته اي ) در سه گروه: کنترل، شم و آزمايشي تقسيم شدند، بر حيوانات گروه کنترل عمل جراحي انجام نگرفت، ولي به رت هاي گروه شم (n=2) مقدار 20 ميکروليتر از حلال سالين به داخل C.S.F در ناحيه مخچه بصل النخاعي تزريق شد. به حيوانات گروه آزمايشي مقدار 20 ميکروليتر از محلول اتيديوم برومايد ( 15 ميلي گرم اتيديوم برومايد در يک ميلي ليتر سالين) تزريق گرديد. يک هفته بعد، دو سر رت از هر گروه، به طور تصادفي، براي بررسي ساختار بافتي بخش سفيد ساقه مغز (pons) تشريح شدند، بقيه حيوانات نيز بعد از پايان دوره کامل اسپرماتوژنز، تشريح، خون گيري ( براي تجزيه و تحليل ميزان LH, FSH و هورمون تستوسترون )، تهيه اسپرم از ناحيه اپيديديم (براي بررسي پارامترهاي اسپرم) و همچنين تهيه نمونه بافتي از بيضه (براي بررسي ميکروسکوپي سلول هاي اسپرماتوژنيک) انجام گرفت. نتايج نشان داد که درصد تحرک پيش رونده اسپرم در ناحيه اپيديديم، از حد 74.4 ± 2.16 در گروه کنترل به 60.61 ± 1.40 در گروه آزمايشي کاهش معني داري (P<0.001) يافته است. تعداد سلول هاي گرد ناحيه اپيديديم از حد 0.73 ± 0.097 در گروه کنترل به ميزان 1.15 ± 0.254 افزايش معني داري (P<0.001) داشت. همچنين درصد اسپرم هاي طبيعي گروه آزمايشي نسبت به گروه کنترل کاهش معني داري را نشان داد (P<2). تعداد سلول هاي اسپرماتوگوني نوع A و B، اسپرماتوسيت اوليه و اسپرماتيد گروه آزمايشي در مقايسه با گروه هاي شم و کنترل کاهش يافته ولي از نظر آماري معني دار نبوده است. اما تعداد اسپرم ها و سلول هاي لايديگ گروه آزمايشي به طور معني داري (P<0.05) نسبت به گروه کنترل کاهش يافته بود. همچنين، کاهش ميزان LH و هورمون تستوسترون و افزايش ميزان FSH در گروه آزمايشي نسبت به گروه هاي کنترل و شم مشاهده شد. به طور کلي، نتايج نشان مي دهند که بيماري MS در رت نژاد ويستار اختلال در ويژگي هاي سلول هاي اسپرماتوژني، تحرک اسپرم و ميزان هورمون هاي جنسي ايجاد مي کند که ممکن است پتانسيل باروري را در حيوان آزمايشگاهي تحت تاثير قرار دهد.

 نسخه قابل چاپ

از ميان 28 سويه آسپرژيلوس جداسازي شده از خاک 6 سويه با توليد مساوي يا بيش تر از سويه استاندارد (Aspergillus terreus ATCC 20542) شناسايي شدند. آزمايش ها بهينه سازي با بهترين سويه جداسازي شده به نامGil – 4  نشان داد که لاکتوز، آرد سويا و نيترات پتاسيم به ترتيب به بهترين منابع کربن، نيتروژن آلي و معدني در توليد بودند. در روش کشت بسته (غوطه ور) حاوي محيط با فرمولاسيون بهينه 4 درصد لاکتوز (وزني به حجمي)، 400 ميکروگرم لواستاتين در هر ميلي ليتر توليد شد. در اينحال بازده 10 ميلي گرم به ازاي هر گرم لاکتوز بود. در مقايسه با روش کشت بسته، استفاده از روش تخمير در بستر جامد حاوي عصاره سورگوم و آب پنير ميزان لواستاتين توليدي 1500 ميکروگرم به ازاي هر گرم وزن خشک و بازدهي 37.5 ميلي گرم به ازاي هر گرم لاکتوز بود که نشانه اين روش بر کشت بسته است.

 نسخه قابل چاپ

آهن عنصري معدني است که مقداري از آن براي رشد طبيعي بدن ضروري است، اين عنصر پس از مصرف خوراکي، جذب خون شده، به ترانسفرين پيوند يافته و براي ساخت گلبول هاي قرمز به مغز استخوان انتقال مي يابد. مصرف خوراکي آهن ممکن است موجب امراض گوارشي گردد. با توجه به اين عوارض و نيز گسترش فراوان کم خواني نياز به داروهاي آهن دار تزريقي مشخص مي شود. به همين منظور و براي تعيين ترکيبي که احتمالا بتواند به عنوان داروي آهن دار تزريقي مورد استفاده قرار گيرد، کمپلکس [Fe₃O (OAC)₆ (H₂O)₃]Cl در دانشکده شيمي دانشگاه تربيت معلم تهران تهيه گرديد. اين کمپلکس يک ترکيب آهن دار با Fe(III) است که طيف IR آن با داده هاي مراجع منطبق است. پس از تهيه، اثرات زيستي اين ترکيب در طي تجربياتي مورد بررسي قرار گرفت. در اين تجربيات که در گروه زيست شناسي دانشگاه تربيت معلم تهران انجام گرفت، سه گروه موش ماده بالغ نژاد Balb/C شامل گروه هاي کنترل، شم و تجربي تحت شرايط مناسب و در 23^oC نگهداري شدند و به گروه تجربي 300mg/Kg وزن حيوان از کمپلکس مذکور، حل شده در سرم فيزيولوژيک، به مدت 5 روز و روزي يک بار به صورت درون صفاقي تزريق گرديد و به گروه شم هم به همان ميزان سرم فيزيولوژيک تزريق شد و پس از 3 روز گروه ها خونگيري شدند و نمونه هاي خوني آناليز گرديدند: يعني ميزان هماتوکريت، هموگلوبين،RBC, MCV, Monocytes, Lympocytes, Basophils, Seg.Neutruophils, WBC, MCHC, Eosinophils, Band cells اندازه گيري شد. نتايج نشان داد که ميزان هموگلوبين، هماتوکريت،  MCV, MCH , MCHC, RBC در نمونه هاي تجربي افزايش معني داري دارد و هيچ گونه تغيير شکل مورفولوژيک مشاهده نگرديد. در حقيقت، آهن در خون با ترانسفرين پلاسما ترکيب مي شود، اين اتصال سست است و در صورت نياز گسسته خواهد شد. به اين ترتيب اثرات مثبت اين ترکيب بر روي خون سازي در موش ماده بالغ نژاد Balb/C مشخص گرديد و اين کمپلکس احتمالا مي تواند به عنوان داروي مناسبي جهت افزايش ميزان آهن خون به صورت تزريقي مورد بررسي قرار گيرد.

 نسخه قابل چاپ

منگنز يک ريزمغذي ضروري براي رشد و نمو گياهان است و منگنز اضافي از مهمترين عوامل محدود کننده رشد در خاک هاي اسيدي به شمار مي رود. در اين تحقيق، به منظور بررسي تاثير مقدار اضافي منگنز بر جنبه هاي فيزيولوژيک رشد و نمو گياه چاي، قلمه هاي ريشه دار شده دو ساله چاي در محلول هوگلند تغيير يافته در سيستم هيدروپونيک هوادهي شده با pH معادل 4.2 به مدت يک ماه در شرايط گل خانه اي در دماي متوسط 27 ± 3 C و شدت نور 101.5 mol.m^-2s^-1 و با تعويض هفته اي يک بار، پيش تيمار شدند. بعد از گذشت اين مدت و پيدا شدن ريشه هاي سفيد و جديد، گياهان تحت تيمارهاي يک هفته اي با فلز منگنز با غلظت نهايي 0.9 ميلي مولار و با تعويض هر 3 روز يک بار، قرار گرفتند. پس از گذشت يک هفته، ريشه هاي سفيد گياهان براي تعيين فعاليت آنزيم پراکسيداز (PO) در سه بخش محلول (SPO)، يوني (IPO) و کووالاني (CPO)، محتواي ليگنين و قند ريشه برداشت شدند. هم زمان با برداشت ريشه، کلروفيل برگ گياهان نيز در شرايط گل خانه اي اندازه گيري شد. نتايج حاصل نشان داد که فعاليت بخش محلول (SPO) و کووالاني پراکسيداز (CPO) به همراه محتواي ليگنين و در تيمار با منگنز اضافي (0.9 ميلي مولار) کاهش يافت. از طرف ديگر فعاليت بخش يوني پراکسيداز (IPO) به همراه محتواي کلروفيل برگ در تيمار با منگنز اضافي افزايش يافت، اما اين افزايش معني دار نبود. ميزان قند محلول ريشه ها نيز در تيمار با منگنز اضافي افزايش يافت. بر اساس نتايج به دست آمده پيشنهاد مي شود که منگنز اضافي ممکن است اثرات مفيدي بر رشد گياه چاي از طريق کاهش چوبي شدن ديواره سلولي و به دنبال آن تحريک رشد داشته باشد.

 نسخه قابل چاپ

براي بررسي پاسخ گياه سويا به تنش خشکي، رقم گرگان 3 با توجه به مقاومت بهينه آن در مقابل شرايط کم آبي براي کشت انتخاب شد. رقم مورد نظر بصورت کشت گلداني در دماي 23 درجه سانتي گراد و شدت نوري 14 هزار لوکس با دوره نوري 14 ساعته قرار گرفته و با گسترده شدن اولين برگ مرکب، سه تيمار آبي شامل هر روز آبياري (شاهد) و سه روز در ميان (تنش ملايم) و پنج روز در ميان (تنش شديد) اعمال شد. گياهان در تيمارهاي مختلف به مدت 15 روز به مقدار 150 ميلي ليتر آبياري شدند. به منظور بررسي اثر تيمارهاي مختلف آبياري بر روي ميزان قندهاي محلول، پروتئين کل، پرولين و ترکيبات فنلي، سه بخش ريشه، ساقه و برگ مورد ارزيابي قرار گرفتند. بررسي نتايج حاصل از آزمايش بر اساس شاخص ميانگين حسابي و انحراف معيار صورت گرفت. نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد که در ريشه ميزان قندهاي محلول و پرولين هم در تنش ملايم و هم تنش شديد افزايش معني داري يافت در حالي که در برگ و ساقه ميزان اين ترکيبات تنها در تنش شديد روند صعودي معني داري را طي کرد. همچنين اعمال تنش ملايم و شديد خشکي سبب افزايش مقدار پروتئين و ترکيبات فنلي در برگ ها شد در حالي که در بخش هاي ريشه و ساقه اين روند بر ميزان پروتئين تنها در تنش شديد معني دار بود و ترکيبات فنلي در دو اندام ياد شده تغيير معني داري را نشان نداد.

 نسخه قابل چاپ

هدف اين پژوهش دست يابي به شرايط بهينه در ريز ازديادي کلزا بر اسيکانپوس، القاي کالوس زايي و توليد گياهچه ها با روش کشت در شيشه بوده است. جدا کشت هاي محور زير لپه اي رقم طلايه اين گياه در محيط کشت پايه موراشيگ و اسکوگ (MS) به همراه انواع و غلظت هاي متفاوتي از مواد تنظيم کننده رشد گياهي نظير 2 و -4 دي کلروفنوکسي اسيد (2,4-D)، بنزيل آدنين (BA) و اندول بوتيريک اسيد (IBA) در ظرف هاي پتري کشت شدند. نتايج آزمايش هاي زياد و تکرار آن ها نشان داد که: در محيط کشت پايه MS داراي 2 ميلي گرم در ليتر بنزيل آدنين و نيز در همين محيط کشت داراي 1 تا 2 ميلي گرم در ليتر IBA همراه با 1 ميلي گرم در ليتر BA کالوس هاي سفيد رنگي ايجاد مي شدند که وقتي قطر آن ها به 5 تا 6 ميلي متر مي رسيد اندام هاي هوايي تشکيل مي دادند. با حذف BA از محيط کشت و انتقال نو ساقه ها به محيط داراي 1 ميلي گرم در ليتر IBA ريشه ها توليد شدند و گياهچه هاي کاملي را به وجود آوردند. در محيط کشت داراي 2 ميلي گرم در ليتر BA و غلظت هاي متفاوتي از 2,4-D کالوس هاي زردرنگي به وجود آمدند که ويژگي هاي کالوس هاي رويان زا را داشته و بررسي هاي ميکروسکوپي در برش هاي طولي و عرضي آن ها وجود ساختارهاي ابتدايي روياني را در آن ها به اثبات رسانيد. در محيط هاي کشت پايه MS با بيش از 2 ميلي گرم در ليتر IBA و 1 ميلي گرم در ليتر BA کالوس هاي قهوه اي رنگي پديدار شدند که رشد بسيار کمي داشته و در نهايت از بين رفتند.

 نسخه قابل چاپ

سندروم قبل از قاعدگي (PMS) مجموعه اي از اختلالات جسمي، رواني و رفتاري است که بسياري از زنان جوان و ميان سال در فاز لوتنال سيکل ماهيانه خود به آن دچار مي شوند. در اين پژوهش، فراواني اين سندروم روي 326 نفر از دانشجويان ساکن در يکي از خوابگاه هاي دانشگاه تربيت معلم بررسي شد. 320 نفر از دانشجويان (82.5 درصد) حداقل يکي از تغييرات قبل از قاعدگي را داشتند. بيش ترين نشانه به ترتيب دل درد، کمر درد، افسردگي و عصبانيت بودند. در اين بررسي آزاردهنده ترين نشانه مورد بررسي قرار گرفت که به ترتيب دل درد (29.1 درصد ) کمردرد (21.6 درصد )، افسردگي (10.30 درصد ) و عصبانيت (9.70 درصد)، اضطراب (9 درصد) و اختلال در روابط اجتماعي (8.80 درصد) بودند. بين منطقه جغرافيايي و برخي از نشانه ها رابطه معني داري وجود داشت. از جمله بيش ترين نشانه افسردگي و جوش صورت در شمال ايران و بيش ترين نشانه کمر درد و دل درد در شرق ايران بود. سندروم پيش از قاعدگي در 43 درصد دانشجويان سابقه خانوادگي داشت و 51 درصد از دانشجويان براي کاهش شدت آن از دارو مصرف مي کردند. شکل شديد سندروم قبل از قاعدگي (PMDD) نام دارد که فراواني آن در ميان دانشجويان تربيت معلم 16.9 درصد بود.

 نسخه قابل چاپ

با توجه به نقش بسيار مهم سيانوباکتري هاي خاک هاي مزارع در تثبيت و فراهم آوردن نيتروژن مولکولي، در اين پروژه سعي بر آن شده است که پاسخ هاي فيزيولوژيک فيشرلا امبيگو FS18 به تيمارهاي مختلف NaCl (0.5, 0 و %1) بررسي شود. نتايج نشان مي دهد که ميزان رشد در محيط فاقد شوري (NaCl) بالاتر از ساير تيمارها است. با وجود اين، رشد در تمام تيمارها انجام شده است. اين مساله در مورد فعاليت هاي فيزيولوژيک نيز صدق مي کند. مقدار کلروفيل روندي کاهشي با افزايش NaCl نشان مي دهد. مقدار فيکوبيلي پروتئين کل، فيکوسيانين، آلوفيکوسيانين و فيکواريترين، گرچه در شوري %0.5 کمترين مقدار را نشان مي دهد، ولي اين تفاوت با دو تيمار ديگر معني دار نيست. ميزان اشباع نوري فتوسنتز در تيمار کنترل حداکثر بوده و با افزايش ميزان شوري، کاهش مي يابد. نتايج سنجش فعاليت نيتروژنازي حاکي از آن است که کشت هايي که رشد سريع تري دارند، سريع تر به حداکثر فعاليت خود مي رسند ضمن آن که بيش ترين ميزان در تيمار کنترل مشاهده شده و بين تيمار 0.5 و %1 تفاوت معني داري مشاهده نمي شود.

 نسخه قابل چاپ

تشكيل كمپلكس بين يد و تترابوتيل آمونيوم هاليدها (TBAX) در محلول كلروفرم در دماي 25°C به روش اسپكتروفتومتري بررسي شده است. جنبه‌هاي مختلف طيف‌هاي يد در حضور غلظت‌هاي مختلف نمك‌هاي تترابوتيل آمونيوم هاليد بر حسب ويژگي‌هاي الكتروني يد و هاليدها مورد بحث قرار گرفته است. در مورد تترابوتيل آمونيوم يديد و در غلظت‌هاي بالاي يد، هم كمپلكس‌هاي 1: 1 (I₃^-)  و هم 1: 2 (I₅^-) تشكيل شده است. ثابت‌هاي تشكيل كمپلكس‌هاي انتقال بار حاصله با فيت كردن داده هاي نسبت مولي محاسبه و مشخص شده كه به ترتيب TBAI>TBABr>TBACI>TBAF تغيير مي‌كند.

 نسخه قابل چاپ

به منظور بررسي تاثير ساليسيـليك اسيد(SA) بر افزايش تحمل به سرما، دانـه رست هاي دو روزه تربچــه 24 ساعت با محلول SA با غلظت هاي مختلف(0، 5/0، 1، 5/1 و 2 ميلي مولار) پيش تيمار شده اند سپس به مدت 48 ساعت تحت تنش سرما (2.5°C) قرارگرفتند. آزمايش هاي انجام يافته نشان داد كه تحمل به سرما دراين دانه رست ها افزايش يافت. اين پديده از طريق كاهش نشت k⁺و قند هاي محلول به محيط كشت و افزايش طول ريشه دانه رست ها بالاخص در غلظت 5/0 ميلي مولار نشان داده شد. اين نتايج نشان دهنده آن است كه بين غلظت SA و كاهش صدمه سرما رابطه مستقيمي وجود دارد. با سنجش فعاليت سه آنزيم آنتي اكسيدان، آسكوربات پراكسيــداز (APX)، گاياكول پراكسيداز (GPX) و كاتالاز (CAT) در اندام هوايي و ريشه هاي دانه رست هاي تربچه نشان داده شد كه مقاومت القايي حاصل از SA به سرما در دانه رست هاي تربچه با افزايش فعاليت اين سه آنزيم آنتي اكسيداني همراه است.

 نسخه قابل چاپ

درجه حرارت از عوامل موثر در توليد مثل ماهيان است. تاس‌ماهي ايراني از ماهيان ارزشمند درياي خزر به شمار مي‌رود و به صورت مصنوعي در مراكز تكثير حاشيه جنوبي درياي خزر تكثير مي‌شود. از اسفند 1379 تا ارديبهشت1380 از 222 مولد تاس‌ماهي ايراني نمونه‌برداري شد. اين تعداد مولد شامل 178 نمونه ماده و 44 نمونه نر بودند كه از حوضه جنوب شرقي درياي خزر براي بررسي تاثير درجه حرارت بر روي درصد لقاح، مدت زمان رسيدگي مولدان و درصد جواب‌دهي مولدان به تزريق هيپوفيز صيد شده بودند. براي بررسي اين تغييرات، نمونه‌ها در3 گروه با درجه حرارت‌هاي متفاوت قرار گرفتند. تجزيه و تحليل داده‌ها به وسيله آناليز واريانس و جدول توافقي نشان داد كه تاثير درجه حرارت بر روي درصد لقاح ، مدت زمان رسيدگي مولدان و درصد جواب‌دهي آن‌ها به تزريق هيپوفيز معني‌دار است (p<0.05). با توجه به نتايج تست دانكن بالاترين درصد لقاح در مولدان در درجه حرارت 18- 1/16 سانتي‌گراد مشاهده شد. با افزايش درجه حرارت مدت زمان رسيدگي مولدان و درصد جواب‌دهي مولدان به تزريق هيپوفيز كاهش يافت.

 نسخه قابل چاپ

نتايج يك پژوهش نشان مي‌دهد که DNA جنين در پلاسماي مادر وجود دارد. به دنبال آن تلاش‌هايي صورت گرفت تا روشي جهت تشخيص جنسيت جنين بدون دستکاري جنين ايجاد شود. در اين پژوهش ما DNA را از پلاسماي 25 زن باردار، 3 مرد و 3 زن غير باردار استخراج كرديم. سپس با انجام PCR سکانس‌هاي اختصاصي كروموزم Y را شناسايي، و نتيجه را بااستفاده از اكتروفورز روي ژل اكريل آميد %8 بررسي كرديم. نتايج با جنسيت نوزاد پس از تولد مطابقت داده شد. مجموعه نتايج نشان داد که سکانس‌هاي اختصاصي كروموزم Y در 11 زن باردار با جنين پسر و سه مرد شناسايي شدند و در دو نمونه از زنان باردار با جنين پسر در سه ماهه اول و دوم بارداري سکانس‌هاي اختصاصي كروموزم Y شناسايي نشد. همچنين در يک زن باردار با جنين دختر اين سکانس‌ها شناسايي شدند. دربقيه زنان باردار با جنين دختر و زنان غير باردار سکانس‌هاي اختصاصي كروموزم Y شناسايي نشدند. نتايج اين پژوهش نشان مي‌دهد که تشخيص جنسيت قبل از تولد با PCR معمولي پس از19 هفته قابل انجام است ولي تشخيص در 12 هفته اول بارداري نياز به استفاده از متدهاي دقيق‌تري چون PCR كمي دارد.

 نسخه قابل چاپ

عمل‌کرد حفاظتي‌اي که به آنتوسيانين برگ‌ها نسبت مي‌دهند، مي‌تواند به طور موثري با ترکيبات القا کننده مانند ترکيبات بيماري‌زا، ساليسيليک اسيد و تعدادي از ترکيبات ديگر تحريک شود. در اين پژوهش گياه دارويي ميناي چمن از خانواده مرکبيان (کاسني) ساخته شدن آنتوسيانين سيانيدين3- مالونيل گلوکورونوزيل گلوکوزيرا در برگ‌هاي خود در پاسخ به ساليسيليک اسيد و عامل بيماري‌زايي افزايش مي‌دهد. نتايج حاکي از آن است که مقدار آنتوسيانين در گيا‌هان تيمار شده با غلظت‌هاي 3، 7 و 11 ميکرومولار ساليسيليک اسيد نسبت به گيا‌هان تيمار نشده با اين اسيد و بدون آلودگي قارچي (گيا‌هان کنترل) افزايش پيدا کرد. همچنين مقدار آنتوسيانين در گيا‌هان آلوده به قارچ و بدون تيمار ساليسيليک اسيد بيش‌تر از گيا‌هان کنترل بود. در ضمن زماني که گيا‌هان آلوده، با ساليسيليک اسيد تيمار شدند، افزايش چشم‌گيري در مقدار آنتوسيانين نسبت به گيا‌هان کنترل مشاهده شد. همچنين کروماتوگرام‌هاي به دست آمده از نمونه‌ها، به روش HPLC و مقايسه آن‌ها با کروماتوگرام آنتوسيانين استاندارد نتايج فوق را تاييد کرد.

 نسخه قابل چاپ

اساس اين بررسي بر بررسي‌هاي ريخت شناسي حدود 700 نمونه هرباريومي از گونه‌هاي تبار بابونه (آنتميده) موجود در استان خراسان قرار داشته و در طي آن كليد جنس‌ها و گونه‌هاي مربوط به اين تبار در خراسان ارائه گرديده و براي هرگونه نيز صفات مشخص و مميز در قالب تصاوير و نقشه پراكنش آورده شده است. در ميـان نمونه‌هاي بررسي شده آرايـه‌هاي تاناستوم كوتچي، آكيله‌آ ميله فوليوم زير گونه ميله فوليوم، براي اولين بار از خراسان گزارش مي‌گردند.همچنين جمع‏آوري مجدد تاناستوم بوجوردنس بعد از نمونه تيپ و از منطقه‏اي متمايز از محل تيپ براي اولين بار انجام گرديده است.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله نمونه هاي مختلفي از سيليسيم نوع p به روش آنودي سازي الکتروشيميايي در محلول اسيد فلوريدريک (HF) متخلخل شد. معلوم گرديد که بسته به مقدار غلظت HF چگالي جريان آنودي سازي و زمان سونش ميزان متخلخل برروي سيليسيم متفاوت بود. سپس يک اتصال اهمي آلومينيوم بر روي يک طرف سيليسيم  نوع p (طرف غيرمتخلخل) و يک اتصال از طلا بر روي طرف متخلخل آن ساخته شد. اين نمونه ها به عنوان يک حس گر مورد استفاده قرار گرفت. براي مشخصهI-V نمونه هاي مختلف رسم شد. نتايج تجربي مبين آن است که مشخصهI-V کاملا به جريان اکسيژن حساس است. به همين سبب از اين خاصيت مي توان براي ساخت حس گر گازي استفاده کرد.

 نسخه قابل چاپ