دانلود مقالات علوم زمين

براي بررسي تاثير ديازينون %60 EC به عنوان حشره كشي از خانواده اورگانو فسفره ها بر اووژنز و ساختار تخمدان موش هاي بالغ نژاد Balb/C، ابتدا LD50 استاندارد به ميزان 68 mg/kg B.W با تزريق درون صفاقي تعيين شد. از روغن زيتون به عنوان حلال استفاده شد. سپس دوز زير حد كشندگي (40 mg/kg B.W)، به مدت يك هفته روزي يك بار به صورت درون صفاقي (IP) تزريق شد. پس از تشريح حيوانات، خون گيري از آن ها انجام و وزن تخمدان ها اندازه گيري شد و سپس تخمدان ها از لحاظ ميکروسكوپي و ماکروسکوپي بررسي شدند. مقاطع سريال 5 ميکرومتري از تخمدان ها تهيه شد و با روش هماتوکسيلين - ائوزين، رنگ آميزي و استفاده شد. پس از بررسي مقاطع و نيز سنجش هورموني و به دست آمدن داده ها، از لحاظ آماري تجزيه و تحليل نموده و نشان داده شد که در گروه هاي تجربي تغيير معني داري در وزن تخمدان و سطح FSH و LH سرم خون در مقايسه با گروه هاي کنترل صورت نگرفته است. اما در مورد تعداد فوليکول هاي بدوي، اوليه و در حال رشد، جسم زرد و سلول هاي آن و همين چنين قطر فوليکول هاي گراآف، اووسيت ها و هسته هاي آن ها، لايه تک و لايه گرانولوزا و همچنين قطر جسم زرد و سطح استروژن و پروژسترون سرم خون کاهش معني دار و در مورد تعداد فوليکول هاي گراآف و آترتيک و نيز قطر تخمدان، افزايش معني دار مشاهده شد. از همين روي، با توجه به مشاهدات مذکور مي توان نتيجه گرفت كه تيمار ديازينون به مدت 7 روز، مي تواند بر بافت تخمدان و در نتيجه فرآيند اووژنژ در موش تاثيرگذار باشد.

 نسخه قابل چاپ

اين تحقيق با هدف بررسي ميکوريزا در پارک ملي تندوره و نيز تاثير غلظت عناصر پتاسيم و کلسيم در ايجاد ميکوريزا با استفاده از خاک منطقه در شرايط کشت گلداني انجام شد. بررسي شيوع ميکوريزا در منطقه با جمع آوري نمونه هاي خاک و ريشه گياهان از 7 ايستگاه از ارتفاع 1150 تا 2300 متر از سطح دريا انجام شد. نمونه گياهان جمع آوري شده شناسايي شد و ريشه گياهان براي تعيين نوع ميکوريزا برش دستي و رنگ آميز بالاکتوفنول کاتن بلو شد. اسپورهاي اندوميکوريزايي به روش الک مرطوب و سانتريفيوژ با ساکارز 60 درصد در دور 900 به مدت 2 دقيقه جداسازي شد. شناسايي گونه ها بر مبناي مشخصات ظاهري انجام شد. تعداد 53 گونه گياهي شناسايي شد که بيش تر از 90 درصد آن ها (50 گونه) ميکوريزايي بود. اسپور 7 گونه قارچ ميکوريزايي از جنس Gloums شناسايي شد. براي اندازه گيري تاثير غلظت پتاسيم و کلسيم در ميکوريزايي شدن، دانه رست هاي گياه ذرت در گلدان هاي حاوي خاک منطقه تندوره رشد داده شدند و در طول رشد با طرح فاکتوريل با غلظت هاي مختلف پتاسيم و کلسيم تيمار شدند. پس از 8 هفته از کشت گلداني، ريشه گياهان جمع آوري و به منظور بررسي شدت هم زيستي ميکوريزايي، به روش Hayman و Philips با لاکتوفنول کاتن بلو رنگ آميزي شدند. ريشه و اندام هوايي گياهان به صورت مجزا به منظور تعيين وزن خشک و سنجش مقدار عناصر معدني نگهداري شدند. بر مبناي نتايج به دست آمده عناصر کلسيم و پتاسيم با هم در محدوده خاصي از غلظت حالت سينرژيستي دارند، در حالي که در غلظت هاي زياد حالت انتاگونيستي يافته و باعث کاهش درصد هم زيستي مي شوند. همبستگي مثبتي بين درصد هم زيستي ريشه با ميزان کلسيم و پتاسيم جذب شده در اندام هوايي وجود دارد.

 نسخه قابل چاپ

اکسيم ها، از مهم ترين ترکيبات آلي محافظت کننده کربونيل هستند. و در کنترل جمعيت حشرات، کنه ها و قارچ ها کاربرد دارند. تاثير برخي از اعضاي اکسيم ها در گذشته بر کاهش اسپرماتوژنز و اووژنز گزارش شده است؛ با توجه به تشابه ساختاري تولوالدوکسيم (سين - پارامتيل بنزالدئيداکسيم) با ساير اکسيم ها، که به تازگي در آزمايشگاه شيمي آلي دانشگاه تربيت معلم تهران سنتز شده است، تاثير اين ماده بر فرآيند اسپرماتوژنز موش کوچک نژاد Balb/C بالغ بررسي شود تا در صورت بروز تاثير کاهنده بر اين فرآيند، مقدمه اي براي تحقيقات آينده در زمينه سنتز داروي ضد باروري مردانه باشد. ميزان LD50 در حد 350 ميلي گرم بر کيلوگرم وزن بدن تعيين شد. و يک دوز زير کشنده از ترکيب، به ميزان 175 ميلي گرم بر کيلوگرم وزن بدن طي دو هفته پي در پي (روزانه) به موش هاي بالغ (60 روزه) در محدوده وزني 30 تا 35 گرم به صورت درون صفاقي انجام گرفت و 48 ساعت پس از آخرين تزريق، بررسي شد. بررسي آماري نشان داد که کاهش معني داري در وزن بدن موش، تعداد اسپرماتوگوني هاي نوع A و B، اسپرماتوسيت ها و اسپرم (P<0.005) در بين گروه هاي آزمايش با گروه کنترل و گروه حلال وجود دارد. هم چنين، اسپرماتيد برخي نمونه هاي آزمايشي به صورت کيست در آمده، و اسپرماتوسيت هاي اوليه و اسپرماتيدها به مرکز مجراي لوله رها شده بودند.

 نسخه قابل چاپ

پهنه رويشي بررسي شده در تحقيق حاضر ارتفاعات کلات–زيرجان گناباد، واقع در استان خراسان رضوي است. ارتفاع آن از 1100 تا 2830 متر از سطح دريا متغير و ميانگين بارندگي و درجه حرارت سالانه آن به ترتيب 143.2 ميلي متر و 17.2 سانتي گراد است. تعداد 261 کوادرات 1 مترمربعي به روش سيستماتيک – تصادفي در منطقه مستقر شد. در هر يک از کوادرات ها، فهرست گياهان موجود به همراه درصد پوشش تاجي و فراواني گونه ها ثبت شد. هدف از اين پژوهش بررسي اثرات متغيرهاي ارتفاع و جهت شيب روي تنوع گونه اي گياهان بود. کل کوادرات ها به سه طبقه ارتفاعي و چهار طبقه از نظر جهت شيب تقسيم بندي شدند. شاخص هاي غنا و تنوع گونه اي و يک نواختي در هر طبقه محاسبه و نمودارهاي درجه بندي تنوع و رتبه- فراواني رسم شد. تمام شاخص ها و نمودارهاي مربوط حاکي از بيش ترين ميزان تنوع گونه اي، غنا و يک نواختي در طبقه متوسط ارتفاعي و کم ترين ميزان آن ها در طبقات ارتفاعي بالا (به دليل تشعشعات فراوان UV) و پايين (به دليل تخريبات انساني) است. بالاترين ميزان غناي گونه اي در شيب هاي رو به جنوب مشاهده مي شود. اما از نظر تنوع گونه اي و يک نواختي، اختلاف معني داري بين مقادير شاخص ها در جهت شيب هاي مختلف وجود ندارد. بنابراين در اين ناحيه عامل ارتفاع نسبت به جهت شيب اثرگذاري بيش تري بر تنوع گونه اي داشته است. در مورد انطباق داده ها با مدل هاي توزيع وفورگونه، طبقه پاييني ارتفاع با مدل لگ نرمال مطابقت کرد. اما دو طبقه ديگر از هيچ مدلي پيروي نکردند.

 نسخه قابل چاپ

وسعت حوزه آب خيز تيرگان حدود 3571 هكتار بخشي از منطقه هزارمسجد واقع در شمال غرب شهرستان كلات است. ميانگين حداكثر دما 20.8 درجه سانتي گراد در مرداد و ميانگين حداقل دما 9 - درجه سانتي گراد در دي است. پوشش گياهي اين منطقه به روش فلورستيك بررسي شد و سپس شكل هاي زيستي و پراكنش جغرافيايي آن ها تعيين شد. به طور كلي در منطقه 65 تيره 282 جنس و 404 گونه وجود دارد. بزرگ ترين تيره، كاسني با 52 جنس و 82 گونه و بزرگ ترين جنس، گون از تيره پروانه آساها با 19 گونه است. شكل هاي زيستي عمده منطقه به صورت همي كريپتوفيت، تروفيت و كريپتوفيت هستند. بيش ترين پراكنش جغرافيايي گياهان با %54.45 مربوط به منطقه ايران ـ توراني است.

 نسخه قابل چاپ

درياي مازندران به عنوان زيستگاه منحصر به فرد و عمده ماهي سفيد در طي قرن جاري متحمل تغييرات عمده اكولوژيك و مديريتي گشته است که يكي از تبعات چنين تغييراتي، تغيير در تركيب و اجزاي تشكيل دهنده اكوسيستم شكننده دريايي است. كه پژوهش هاي محققان مختلف، حكايت از بروز چنين تغييراتي در پيكره و اجزاي اكوسيستمي و موجودات زنده آن دارد. تحقيق حاضر به منظور تعيين مراحل رسيدگي جنسي ماهي سفيد از طريق بررسي هاي زيستي و بررسي هاي بافتي اندام هاي جنسي در بخش جنوبي درياي مازندران صورت پذيرفته است. بدين منظور، ماهيان مهاجر به سواحل، رودخانه ها و محدوده مصبي آن ها در حاشيه جنوبي درياي مازندران به وسيله تورهاي پره صيد شده و شاخص هاي مرفومتريک و مرفومريستيک اندازه گيري و ثبت شدند آن گاه نمونه هاي فلسي و گنادي از آن ها استحصال گشت كه پس از نمونه برداري و قرار دادن در محلول بوئن وآماده سازي ( مراحل آب گيري، شفاف سازي، قالب گيري و رنگ آميزي به روش H & E)، بررسي بافتي با كمك ميكروسكوپ نوري صورت پذيرفت. نتايج نشان مي دهد كه ماهيان نمونه برداري شده داراي ميانگين طولي (349±58) ميلي متر و وزني (564±334) گرم و درصد تركيب جنسي %45.6 ماده و %54.4 نر هستند. ميزان رسيدگي جنسي بر اساس روش 6 مرحله اي نشان دهنده قرارگيري ماده ها در مرحله (IV و V، VI) در طي ماه هاي اسفند، فروردين و ارديبهشت بوده است. ماهيان ماده در اسفند %32 در مرحله V و %57 در مرحله IV و %11 در مرحله VI بوده اند اين نسبت در فروردين به %87 مرحله V و %23 درصد مرحله VI و در ارديبهشت %94 مرحله V و %6 درصد مرحله VI تغيير مي يابد. نرها در تمامي ماه هاي اسفند، فروردين و ارديبهشت داراي مرحله رسيدگي IV و V فعال يا VI غير فعال بوده اند.

 نسخه قابل چاپ

دانه رست هاي ذرت با غلظت هاي مختلف مس (0، 25، 50، 75 و100 ميکرو مولار) بدون EDTA و با EDTA به مدت 120 ساعت تيمار شدند. کاهش شديدي در طول ريشه و وزن خشک و افزايشي در نشت يون پتاسيم با افزايش غلظت مس در محلول غذايي در گياهان تيمار شده با مس بدون EDTA مشاهده شد. تجمع مس در اندام زيرزميني نسبت به سيستم هوايي به طور معني داري بيش تر بود. با افزايش غلظت مس، ميزان کلسيم، منيزيم، پتاسيم و آهن در ريشه و سيستم هوايي دانه رست کاهش يافت. اعمال EDTA با مس موجب افزايش وزن خشک، طول ريشه و کاهش نشت يون پتاسيم به محيط کشت شد. اعمال EDTA تجمع مس در ريشه را افزايش و در سيستم هوايي کاهش داد و بر ميزان عناصر ديگر نيز اثر گذاشت. در کل EDTA توانست اثر مسموميت ناشي از مس را تا حدودي کاهش دهد.

 نسخه قابل چاپ

زنبورهاي عسل كارگر پروپوليس (بره موم) را از بخش هاي در حال رشد درختان و جوانه ها جمع آوري مي کنند. زنبورها، شيره هاي گياهي را روي پاهاي عقبي خود متراكم و تا كندو حمل مي كنند. سپس آن را با موم و ساير ترشحات غدد شكمي زنبور مخلوط كرده و به صورت ماده چسبنده اي در مي آورند. يك نمونه معمولي پروپوليس داراي 50 نوع ماده مختلف است كه در اين ميان رزين ها و صمغ هاي گياهي (%50)، موم ها (%30)، اسانس هاي روغني (%10) و بقيه گرده گل ها هستند. تاكنون حدود 180 تركيب مختلف در پروپوليس يافت شده است. هدف از اين تحقيق، تعيين اثرات ضد جهش زايي كرم هاي آرايشي داراي عصاره اتانولي پروپوليس (EEP) در برابر دو ماده جهش زاي شناخته شده آزيد سديم (NaN₃) و پرمنگنات پتاسيم (KMnO₄) با استفاده از آزمون ايمز و ميكروزوم است. در اين آزمون از سويه هاي مختلف به نام هاي TA100 و TA97 استفاده شد كه هر يك حامل يك جهش انتخابي در اپرون هيستيدين خود هستند. سويه هاي جهش يافته His^- بر روي محيط کشت حاوي حداقل مواد معدني و گلوکز در حضور مواد شيميايي جهش زا مورد آزمايش کشت داده شدند. به اين ترتيب فقط آن دسته از باكتري هايي كه با جهش برگشتي، His⁺ شده بودند، قادر به رشد و تشكيل كلني بودند. وجود ماده ضدجهش (عصاره اتانولي پروپوليس) در کنار ماده جهش زا، ميزان جهش برگشتي را کاهش داده که با استفاده از فرمول مي توان درصد ممانعت از جهش را محاسبه کرد. علاوه بر اين وجود اختلاف معني دار بين متوسط تعداد کلني هاي برگشتي در هر پليت در ارتباط با ماده جهش زا، با نرم افزار آماري SPSS و با استفاده از آزمون آناليز واريانس يک طرفه تجزيه و تحليل شد. به طور کلي، يافته هاي حاصل از آزمون هاي ضد جهش زايي در in vitro نشان داد كه عصاره اتانولي پروپوليس در غلظت هاي 0.1 تا 4 درصد مي تواند اثرات جهش زايي اين مواد شيميايي را در يك وضعيت دوز - پاسخ خنثي کند. نتايج به دست آمده از آزمون ميکروزوم (S₉)، همچنين توانايي بالقوه پروپوليس را در بازدارندگي از جهش و در نتيجه سرطان نشان مي دهد. بنابراين اين ماده مي تواند در فرمولاسيون كرم هاي آرايشي به دلايل فوق به كار گرفته شود.

 نسخه قابل چاپ

 نسخه قابل چاپ

ماکروسيکليک دي آميد دي بنزوسولفوکسيد، ترکيبي است با ساختار حلقوي - تاجي شکل و داراي گروه هاي فعال آميدي، اکسيژني و سولفوکسيد. داخل حلقه آن آب گريز است و مي تواند با کاتيون هاي سديم، پتاسيم يا کلسيم پيوند دهد و به دليل خاصيت چربي دوستي در خارج از حلقه خود مي تواند از عرض غشا عبور کند. پژوهش حاضر با هدف تعيين پاسخ آنزيم هاي آنتي اکسيداتيو به اثر غلظت هاي متفاوت اين ترکيب پس از تزريق درون صفاقي به موش هاي نژاد Balb/C انجام گرفت. هم چنين مقادير بيومارکرهاي حاصل از تخريب راديکال هاي اکسيژني بررسي شدند. نتايج نشان داد که ميزان LD₅₀ اين دارو 2500 ميکروگرم بر کيلوگرم وزن بدن است. به موش هاي بررسي شده دوز subLD₅₀ با غلظت 1500 ميکروگرم بر کيلوگرم وزن بدن به صورت منفرد تزريق شد. بعد از يک هفته بررسي بافت شناسي کبد نشان داد که سلول هاي هپاتوسيت، طناب هاي هپاتوسيتي، سلول هاي کوپفر، سينوزوئيدها و فضاي پورتال در مقايسه با گروه شاهد هيچ گونه تغيير معني داري نيافتند. در حالي که بافت شناسي بيضه ها نشان داد که حجم و وزن بيضه، تعداد سلول هاي بينابيني، قطر لوله هاي مني ساز، تعداد سلول هاي اسپرماتوگوني نوع A و B، اسپرماتوسيت اوليه، اسپرماتيد و اسپرماتوزوئيد و سلول هاي سرتولي به طور معني داري کاهش يافتند. فعاليت آنزيم هاي آنتي اکسيداتيو شامل سوپراکسيد ديسموتاز، کاتالاز، گلوتاتيون پراکسيداز در کبد و بيضه در يک روند وابسته به غلظت رو به افزايش گذاشتند در صورتي که اين افزايش براي بيومارکرهاي تخريب اکسيداتيو يعني مالون دي آلدئيد و دي تيروزين فقط در بافت بيضه و در خون محيطي مشاهده شد. بنابراين با توجه به پژوهش حاضر نتيجه گيري مي شود که ترکيب مورد استفاده داراي اثرات سمي بوده است. بعد از يک هفته از کاربرد آن در زير غلظت LD₅₀، بافت بيضه به نحو شاخص تحت تاثير قرار گرفت، ولي بافت کبد احتمالا به دليل قابليت هاي متابوليک زياد در متابوليسم مواد و توان بيش تر فعاليت آنتي اکسيداني، اثرات نامطلوب بافتي نشان نداد.

 نسخه قابل چاپ

مجموعه دگرگوني ده سلم در شرق ايران و در حاشيه شرقي بلوک لوت واقع شده است. سنگ هاي موجود در اين مجموعه شامل شيست هاي پليتي، مرمر و آمفيبول شيست است که توده هاي گرانيتي و رگه هاي پگماتيتي آن را قطع کرده اند. در مجموعه ده سلم کاني آندالوزيت در سنگ هاي دگرگوني و آذرين با تفاوت هاي بافتي، ژئوشيميايي و بلور شناختي ديده مي شود. آندالوزيت يکي از پلي مورف هاي آلومينوسيليکاته است که اغلب در شرايط دگرگوني درجه حرارت متوسط فشار کم به وجود مي آيد. پژوهش هاي تجربي جديد نشان مي دهند اين کاني در شرايط ماگمايي و متاسوماتيک نيز تشکيل مي شود. تجزيه هاي شيميايي انجام شده با الکترون مايکروپروب نشان مي دهد که عناصر آهن، پتاسيم و REE در دو نوع رخداد آندالوزيت در ده سلم متفاوت هستند. آهن موجود در آندالوزيت موجود در سنگ هاي آذرين بين 0.12 تا 0.97 درصد و ميزان پتاسيم آن به 0.79 درصد مي رسد. در آندالوزيت دگرگوني آهن 0.11 تا 0.16 درصد و پتاسيم بسيار ناچيز و اغلب کم تر از 0.02 درصد است. ساير عناصر اصلي موجود در دو نوع آندالوزيت تفاوت خاصي نشان نمي دهند. بلورهاي آندالوزيت در سنگ هاي دگرگوني مجموعه ده سلم در شيست هاي آندالوزيت دار به صورت کياستوليت و با تجمع جهت يافته ديده مي شوند. اين کاني از سنگ هاي پليتي و در طي واکنش هاي پيش رونده دگرگوني به وجود آمده است. پاراژنز موجود در اين شيست ها دماي تشکيل 380 تا 450 درجه سانتي گراد در فشار 2 تا 3 کيلو بار را نشان مي دهد. آندالوزيت موجود در سنگ هاي آذرين مجموعه ده سلم در حاشيه توده هاي گرانيتي و پگماتيت ها به رنگ صورتي و بدون ادخال کربن و بر خلاف انواع دگرگوني فاقد جهت يافتگي است. اين کاني مي تواند از يک ماگماي آلکالن متاآلومين که در تبادل يوني با سنگ هاي دگرگوني مجاور خود بوده است، تشکيل شده باشد. بررسي تغييرات نسبت پتاسيم به سديم از شيست هاي هاله دگرگوني به سمت توده گرانيتي حضور تبادل يوني و رخداد متاسوماتيسم بين ماگما و سنگ هاي درون گير را تاييد مي کند.

 نسخه قابل چاپ

تحقيق حاضر در ارتفاعات کلات- زيرجان گناباد واقع در محدوده ارتفاعي 1100 تا 2830 متري از سطح دريا، با ميانگين بارندگي سالانه 143.2 ميلي متر و متوسط دماي سالانه 17.2 درجه سانتي گراد انجام شد. به منظور شناسايي و معرفي فلور، بررسي شکل هاي زيستي و کورولوژي گياهان، پوشش گياهي منطقه بررسي شد که در نتيجه آن، تعداد 190 گونه گياهي از 107 جنس و 39 تيره جمع آوري و شناسايي شدند. از نظر تعداد گونه، تيره هاي گل ستاره اي (Asteraceae)، گندميان (Poaceae) و نعناع (Lamiaceae) مهم ترين تيره هاي موجود در منطقه بودند. تروفيت ها و همي کريپتوفيت ها از مهم ترين گروه هاي ساختاري طيف زيستي منطقه به روش رانکاير بودند. بررسي کورولوژيک و استخراج کوروتيپ ها، غلبه عناصر ايراني - توراني را نشان داد. همچنين در رابطه با اندميسم، تعداد 8 گونه، اندميک ايران بودند. افزون بر اين در ميان عناصر گياهي، Phlomidoschema parviflorum از تيره نعناع، گونه اي نادر و نيمه اندميک منطقه بررسي شده بر اساس معيار IUCN، دو دسته گونه هاي آسيب پذير و با خطر کم تر تعيين شد که جمعا 14 گونه در گروه گونه هاي تهديد شده قرار گرفتند.

 نسخه قابل چاپ

کاربرد روزافزون دستگاه هاي مولد مايکروويو، از جمله تلفن هاي همراه و لوازم خانگي، موجب نگراني بسياري در زندگي روزمره شده است. در اين پژوهش، با طراحي سيستم آزمايشگاهي ويژه مولد موج، اثرات مايکروويو (940 مگاهرتز) بر غدد تناسلي و باروري موش ماده نژاد Balb/C بررسي شده است. بدين منظور موش هاي ماده (باکره) بالغ به مدت چهار روز و هر روز شش ساعت در دستگاه مولد مايکروويو قرار داده شدند، تغييرات ميزان FSH, LH، استراديول و پروژسترون بررسي و با پژوهش هاي ميکروسکوپي نوري و الکتروني (TEM) ساختار و فراساختار تخمدان ها، تعداد و انواع فوليکول هاي تخمداني موش هاي تيمار شده و بالغ نسل اول بررسي شد. يافته ها نشان دادند مايکروويو بر وزن و اندازه تخمدان ها، تعداد و انواع فوليکول ها و هم چنين مقدار FSH, LH و استراديول اثرات معني دار ندارد (P>0.05). اما تغييرات پروژسترون معني دار بود (P>0.05). همچنين بررسي هاي ميکروسکوپي الکتروني تغييرات وسيعي را در فوليکول ها، هسته اووسيت ها و تعداد اندامک ها نشان داد. افزون بر اين، کاهشي (حدود 25%) در ميزان موفقيت جفت گيري بين ماده هاي تيمار شده با موش هاي نر طبيعي ديده شد. نتايج حاصل از اين تجربه نشان مي دهد، مايکروويو (940 مگاهرتز) فراساختار اووسيت ها را تغيير مي دهد و از ميزان باروري موش ماده نژاد Balb/C مي کاهد.

 نسخه قابل چاپ

امروزه پژوهش هاي بسياري براي افزودن باکتري هاي پروبيوتيک به محصولات لبني به منظور ارتقاي سطح سلامت جامعه صورت مي گيرد. از مشکلات به کارگيري باکتري هاي پروبيوتيک مي توان به ايجاد طعم و عطر نامطلوب و همچنين عدم سازگاري و کاهش حيات اين باکتري ها در محصولات لبني اشاره کرد. جداسازي باکتري پروبيوتيک از محصول لبني مي تواند منجر به جداسازي سويه هاي مناسب براي افزودن به محصول لبني گردد. در اين پژوهش با استفاده از روش غربال انتخابي 56 ايزوله باکتري اسيد لاکتيک متحمل شرايط اسيدي از 30 نمونه مختلف محصول لبني تخميري سنتي ليقوان جداسازي شد. پس از بررسي هاي ميکروسکوپي و آزمون کاتالاز 48 سويه جنس لاکتوباسيل تشخيص داده شد و مقاومت اين سويه ها در شرايط اسيدي و املاح صفراوي ارزيابي شد. توانايي جذب کلسترول 18 سويه لاکتوباسيل مقاوم به اسيد و صفرا از روي تفاوت ميزان جذب کلسترول موجود در محيط کشت باکتري قبل و بعد از دوره گرم خانه گذاري ارزيابي شد. نتايج نشان داد به اين باکتري ها توانايي جذب کلسترول بين 266-54µg/ml را دارند. بيش تر جذب کلسترول در گونه هاي L.alimentarium,L casei, L.acidophilus, L.farieminis, L.planetarium، که از ماست و پنير ليقوان جدا شده اند مشاهده شد. اين نتايج نشان مي دهد پنير و ماست ليقوان داراي پتانسيل پروبيوتيکي بوده و بيش تر باکتري هاي پروبيوتيک انتخاب شده در اين پژوهش از اين دو محصول بوده اند.

 نسخه قابل چاپ

بنگ دانه يکي از گياهان دارويي غني از الکالوئيدهاي تروپان است. در اين تحقيق تاثير نيترات و آمونيوم در متابوليت ثانويه و ساير پارامترهاي فيزيولوژيک، بررسي شد. نتايج به دست آمده نشان داد در شرايطي که هر دو يون نيترات و آمونيوم در محلول غذايي گياه وجود داشته باشد به نحوي که غلظت آمونيوم کم تر از نيترات باشد افزايش وزن تر و خشک بخش هوايي و ريشه مشاهده مي شود. اما با افزايش غلظت آمونيوم از رشد گياه و پارامترهاي ذکر شده کاسته مي شود. نسبت ريشه به بخش هوايي با بالا رفتن غلظت آمونيوم به طور معني داري کاهش يافت. با وجود آمونيوم در غلظت هاي کم به همراه نيترات فعاليت آنزيم نيترات ردوکتاز افزايش يافت اما با افزايش غلظت آمونيوم فعاليت آنزيم کاهش يافت. بيش ترين مقدار آلکالوئيدهاي تروپان در شرايطي حاصل شد که هر دو يون در محلول غذايي وجود داشت و غلظت آمونيوم کم تر از نيترات بود.

 نسخه قابل چاپ