دانلود مقالات علوم زمين

منطقه سرسفيدال جزيي از کمربند آتشفشاني، نفوذي است که در شمال گسل درونه قرار دارد. فعاليت هاي ماگمايي ترشير در اين منطقه باعث تشکيل انواع توف هاي اسيدي، حد واسط و گدازه هاي آندزيني شده است. بر اساس فسيل هاي موجود در سنگ هاي آهکي که به صورت ميان لايه با توف ها قراردارند، سني معادل ائوسن پاييني تا مياني براي سنگ هاي آتشفشاني تعيين شده است. دو مجموعه توده نفوذي در منطقه زخنمون دارند:
 1) تراند جميت (آلکالي گرانيت غني از سديم) و 2) کوارتز مونزونيت. محلول هاي ماگمايي مرتبط با توده هاي تراند جميتي (محلول غني از سديم) نقش اصلي در تشکيل زون هاي آلتراسيون آلبيتي، سيليسي و آرژيليک داشته اند. اين زون ها بسيار وسيع هستند و از سطح به عمق به ترتيب شامل زون سيليسي در بالا، زون آرژيليک در زير و زون آلبيتي در پائين ترين قسمت است. تراند جميت سرسفيد ال در محدوده گرانيت هاي غني از آلومينيم ترسيم شده و ميزان سديم آنها نسبتا زياد است. با استفاده از نمودار نسبت Rb.Sr و انديس رنگ مشخص شد توده هاي تراند جميت سرسفيد ال با وجود بالا بودن انديس رنگ در اين سنگ ها، نسبت Rb.Sr آن ها پايين است، لذا اين توده ها براي کاني سازي قلع و موليبد ن پتانسيل ندارند. توده هاي کواتز مونزونيت در محدوده سيستم هاي مس، طلاي پورفيري ترسيم شده اند. بزرگ ترين ناهنجاري طلا در منطقه سرسفيد ال به همراه کاني زايي مس در سنگ هاي مونزونيت و کوارتزمونزونيت پورفيري ديده مي شود. وجود ناهنجاري طلا و مس در منطقه سرسفيدال، وجود کاني زايي مس به صورت رگه اي در مجاورت منطقه سرسفيد ال و همراهي آن با يک زون آرژيليک وسيع در منطقه اوج پلنگ، بهاريه، شواهدي هستند که احتمال حضور يک سيستم مس پورفيري را در جنوب غرب منطقه سرسفيد ال مطرح مي کند.

 نسخه قابل چاپ

تحقيقات زيادي براي شناسايي انواع خفاش هاي کرمان انجام نگرفته است در اين تحقيق خفاش هايي از قبيل Asellia tridens، Pipistrellus kuhli و Rhinolophus blasii شناسايي شدند که قبلا هم توسط افراد ديگر گزارش شده بودند ولي در اين تحقيق گونه Rousettus aegyptiacus براي اولين بار در کرمان گزارش مي شود که با استفاده از کليد شناسايي از نظر اندازه هاي خارجي و اندازه هاي داخلي جمجمه و تجزيه فضله آن، گونه Rousettus aegyptiacus يک خفاش ميوه خوار است که به زير راسته Megachiroptera تعلق دارد. اين خفاش از منطقه فارياب جيرفت در 370 کيلومتري جنوب کرمان گرفته شده است.
از خصوصيات مهم اين خفاش جثه بزرگ آن است که حدودا 94 گرم وزن دارد. داراي گوش ساده مي باشد به طوري که لبه داخلي آن حلقوي شکل است. چشم هاي درشت، دم بسيار کوتاه، پرده ميان راني کوتاه و انگشت دوم دست اين خفاش داراي سه بند است که بند آخر ناخن دارد. همچنين اين خفاش داراي پوزه بلند مي باشد.

 نسخه قابل چاپ

زاگرس کمربند چين خورده - رانده اي است که ازشمال غرب تا جنوب ايران امتداد يافته وتوسط گسله هاي عرضي (با روند NWN-SES) بريده و بهم ريخته شده است. جهت بررسي شواهد تاثيرگذاري عملکرد اين گسله ها درتکوين حوضه رسوبي زاگرس، پهنه گسله سبزپوشان (در حد فاصل گسله هاي کازرون و کاره باس) به عنوان مورد مطالعاتي انتخاب گرديد. بررسي هاي صحرايي وکنترل نقشه هاي هم رخساره اي و هم ضخامت سازنده ها، حکايت ازآن دارد که اين پهنه گسله از زمان کرتاسه مياني (سنومانين) تا پليستوسن به تناوب فعاليت هايي در قالب تغيير رخساره و ضخامت سازندها يا به عنوان مرز حوضه هاي رسوبي داشته است. مهمترين اين شواهد (از غرب به شرق پهنه گسله) عبارتند از: افزايش ضخامت سروک، تبديل رخساره شيلي، مارني گورپي به آهک هاي تربور، تبديل رخساره مارني پا بده به رخسار آهکي، دولوميتي جهرم، تبديل رخساره تبخيري گچساران به مارن هاي رنگارنگ رازک، مرز رخساره مارني ميشان، افزايش ضخامت آغاجاري وجلوگيري ازحمل اجزاء چرتي بختياري به سمت جنوب غرب مي باشد. هيچ اثري ازعملکرد زمين ساختي رسوبي اين پهنه، پيش ازکرتاسه مياني مشاهده نمي شود، درصورتي که گسله هاي عرضي مشابه داراي فعاليت ها قديمي تري هستند.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله معادلات حاکم بر جريان يک بعدي متغير مکاني با کاهش دبي با استفاده از روش عددي رانج - کوتا مرتبه چهارم حل شده است. يکي از حالات محتمل که تحليل آن از پيچيدگي هاي خاصي برخوردار است حالتي است که در آن پرش هيدروليكي در محدوده سر ريز جانبي اتفاق مي افتد. در اين حالت بر خلاف حالات ديگر که يک شرط مرزي در بالا دست براي جريان فوق بحراني يا در پايين دست براي جريان زير بحراني لازم است، دو شرط مرزي مورد نياز است يکي در بالا دست و ديگري در پايين دست زيرا جريان در بالا دست پرش فوق بحراني و در پايين دست زير بحراني است. از مجهولات مهم در تحليل مساله تعيين محل پرش هيدروليکي و ميزان دبي خروجي از سرريز جانبي مي باشد. در اين تحقيق نيمرخ طولي سطح آب در بالا دست و پايين دست محل پرش هيدروليکي با حل معادلات ديفرانسيلي جريان متغير مکاني با کاهش دبي با استفاده از روش عددي رانج -  کوتا مرتبه چهارم به دست آمده است. نيمرخ طولي خود پرش هيدروليکي خطي فرض شده است. محل پرش هيدروليکي بر اساس تعادل مومنتم قبل و بعد از پرش هيدروليکي با ارايه يک شيوه عددي مبتني بر تکرار تعيين گرديده است. يک مثال مربوط به مجراي مستطيلي شکل که در آن پرش هيدروليکي به وقوع مي پيوندد براي نشان دادن توان مدل ارايه شده است.

 نسخه قابل چاپ

چگالي حالت هاي کلي، چگالي حالت هاي جزيي و خواص اپتيکي تيتانات باريم در فاز تتراگونال به طور نظري با استفاده از نرم افزار WIEN2k مورد مطالعه قرار گرفته است. محاسبات با استفاده از روش پتانسيل کامل امواج تخت تقويت شده خطي(FP-LAPW)  در چار چوب نظريه تابعي چگالي (DFT) هوهنبرگ، کوهن و شم با تقريب شيب تعميم يافته (GGA) انجام گرفته است. نتايج نشان مي دهد که يک هيبريداسيون ضعيفي بين حالت هاي P اتم باريم (Ba) با حالت هاي 2p اتم اکسيژن (O) در نوار والانس وجود دارد. در اينجا مشارکت عمده اطراف لبه نوار رسانش از حالت هاي Ti 3d با ترکيب کمي از حالت هاي O 2p است.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله نتايج تحقيقات انجام شده بر روي خواص مغناطيسي، ساختار بلوري، TGA ,EDX ,SEM، مقاومت ويژه حالت هنجار و چگالي جريان بحراني ابر رساناهاي سراميکي (R=Sm,Y,Gd)RBa₂CU₃O_7-d که هم زمان با يک روش تهيه شده اند، ارايه شده است. نتايج جايگزيني R نشان مي دهند با افزايش شعاع يوني، پارامترهاي شبکه و حجم سلول واحد افزايش مي يابد، اما ساختار همچنان راستگوشه باقي مي ماند. اندازه گيري چگالي جريان بحراني نشان مي دهد با کاهش شعاع يوني J_C افزايش مي يابد و در محدوده J_c و J_CO منحني هاي V-I از مدل تواني V=aI^b پيروي مي کنند. همچنين منحني هاي r-T نشان مي دهند رفتار هنجار نمونه ها فلز گونه است و بيشترين دماي گذار متعلق به ابررساناي GdBa₂Cu₃O_7-d و کمترين مربوط به نمونه Sm Ba ₂Cu₃O_7-d با بزرگترين پهناي گذار است. همچنين نتايج آزمايش هاي TGA بيشترين مقدار اکسيژن را به نمونه GdBa₂Cu₃O_7-d نسبت مي دهند. نتايج اندازه گيري هاي پذيرفتاري مغناطيسي AC نشان مي دهند با کاهش شعاع يوني R⁺³ ، اثر مايسنر بهبود يافته و خواص ديامغناطيسي بهتر و اتلاف انرژي کمتر شده است. تغيير R منجر به تغييرات در پيوندهاي بين اتم ها در سلول واحد و به عبارت ديگر تغيير در اندر کنش کولني بين اتم ها در R-Ba-Cu-O مي شود. بنابراين در نتيجه اين تغييرات، پارامترهاي شبکه (c,b,a) تغيير مي کنند و به واسطه آنها، ديگر خواص فيزيکي ماده تغيير مي کنند.

 نسخه قابل چاپ

فضاي توپولوژي بلمبرگ در سال 1922 تعريف شد و بعد از آن نيز پژوهش هاي پراکنده اي در اين زمينه صورت گرفت. در اينجا فضاهاي قويا بلمبرگ معرفي و خواص آنها بررسي خواهد شد. همچنين زيرفضاهايي از فضاهاي قويا بلمبرگ که داراي اهميت هستند مانند فضاهاي بئر را در اين نوشتار بررسي خواهيم کرد و بعضي از اين زير فضاها را که خاصيت بلمبرگ بودن را حفظ مي کنند مشخص مي نماييم. تعميمي از قضيه وايت در اين زمينه را نيز بيان خواهيم کرد.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله به تحقيق و بررسي چهار ترک داخلي از نوع گري فيث که در محيطي نامتناهي و ايزوتروپ تحت کرنش صفحه اي توسط گوه اي حرارتي باز شده اند، مي پردازيم. مسايل ترک و انواع آن به طور وسيعي با استفاده از روش هاي متفاوت رياضي حل و بحث گرديده اند. در اين تحقيق که نوع خاصي از ترک را در بر مي گيرد توانسته ايم با استفاده از روش تبديل فوريه سينوسي و کسينوسي تحت شرايط کرنش صفحه اي، و در محيطي ايزوتروپ و همگن معادلات کامل از شکل ترک، ضرايب شدت تنش و مولفه هاي تنش قائم بر سطح ترک را به دست آوريم.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله زير مجموعه هاي خاصي از مدول M را که شبه ضربي بسته ناميده ايم، تعريف کرده و بسياري از قضاياي ضربي بسته حلقه ها از جمله قضيه معروف کهن را در مورد مدول ها اثبات کرده ايم. شبه ضربي بسته اشباع شده را تعريف کرده و نشان داده ايم تعميمي از ضربي بسته اشباع شده حلقه ها است. چنانچه S زير مجموعه شبه ضربي بسته يک مدول باشد، نشان داده ايم کوچکترين زير مجموعه شبه ضربي بسته اشباع شده شامل S وجود دارد و عبارت است از M-U^P  مدول کسره را تعريف کرده و ارتباطي بين زير مجموعه هاي شبه ضربي بسته       
      PISpec(M)  
PCS=?                       
مدول M و زير مجموعه هاي شبه ضربي بسته مدول کسرهاي S در M پيدا کرده ايم. همچنين چنانچه N  زير مدولي از M  باشد، نشان داده ايم تناظري يک به يک بين زير مجموعه هاي شبه ضربي بسته مدول ^M/_N  که شامل صفر نيستند و زير مجموعه هاي شبه ضربي بسته مدول M  که مجزاي از N اند وجود دارند.

 نسخه قابل چاپ

بر اساس گزارش هاي منتشر نشده از مرکز تحقيقات پسته کشور در رفسنجان در حال حاضر بسياري از مناطق پسته كاري با افزايش ميزان منيزيم در خاك مواجه هستند. در تحقيق انجام شده تاثير زيادي عنصر منيزيم از طريق اعمال غلظت هاي متفاوت نمک سولفات منيزيم كه به ترتيب حاوي 2.41، 1.21، 0.608 و 4.84 گرم/کيلوگرم سولفات منيزيم بود، بر گياه پسته رقم بادامي در بستر خاک در يك آزمايش گلداني و بر اساس طرح بلوك هاي كامل تصادفي بررسي شد. پس از برداشت گياهان، مجموع طول ريشه، وزن خشک اندام هاي گياه، تعداد اسپور حاصل از فعاليت قارچ هاي ميكوريزي VAM در خاك، ميزان آغشتگي ريشه گياهان به ميکوريز و محتواي يون هايCa ، Mg، K در ريشه و ساقه اندازه گيري شد. نتايج حاصل از آناليز داده ها نشان داد که با افزايش نمک سولفات منيزيم در خاك، اسپور قارچهاي VAM، وزن خشک ساقه، ريشه و ميزان آغشتگي ريشه به ميکوريز و همچنين محتواي يون هاي کلسيم، منيزيم، پتاسيم گياه افزايش يافت. افزايش يونهاي منيزيم در ريشه بيش از ساقه بود.

 نسخه قابل چاپ

گياهان رشديافته در شرايط هيدروپونيک با کلريد کادميوم50 m M  تيمار شدند. ميزان رشد و پارامترهاي متابوليکي دخيل در تنش اکسيداتيو و پاسخ هاي آنتي اکسيداني در اندام هوايي و ريشه هاي گياهان تيمار شده بررسي شد. افزايش پراکسيداسيون ليپيدها، مرگ سلولي و تجمع پراکسيد هيدروژن با اعمال کادميوم موجب کاهش رشد و وزن خشک گياهان گرديد. ميزان فعاليت آنزيم هاي کاتالاز (CAT)، آسکوربات پراکسيداز (APX)، گاياکول پراکسيداز (GPX) و گلوتاتيون ردوکتاز (GR) در گياهان تحت تيمار با کادميوم افزايش يافت. بنابرين اعمال کادميوم50 m M  باعث افزايش فعاليت آنزيم هاي مسوول محافظت اکسيداني در گياه ذرت مي شود.

 نسخه قابل چاپ

در چند دهه اخير تحقيقات متعددي براي ارزيابي پاسخ گياهان به افزايش اشعه ماوراي بنفش (UV)، در اثر کاهش لايه اوزون انجام گرفته است. هدف از اين پژوهش بررسي اثرات اشعه UV روي برخي از پارامترهاي ساختاري و فراساختاري گياه فلفل قلمي تحت شرايط گلخانه اي است. اين گياهان در شرايط يک نواخت محيطي رشد داده شدند و بعد از 35 روز تحت تيمار اشعه UV-A به مدت 15 روز و اشعه UV-C به مدت 8 روز قرار گرفتند. با بررسي هاي انجام گرفته مشخص شد که اشعه UV روي رشد ريشه تاثير چنداني ندارد، ولي باعث کاهش رشد طولي ساقه مي شود که اين کاهش درمورد تيمار UV-C معني دار بود. سطح برگ گياهان تيمارشده با UV هم نسبت به شاهد کاهش نشان داد. اشعه UV روي ضخامت ريشه تاثير چنداني نداشت، ولي باعث افزايش معني دار ضخامت ساقه و برگ شد که اين افزايش در تيمار UV-C بيش تر بود. همچنين تعداد و اندازه روزنه هاي گياهان در اثر تيمار با UV افزايش پيدا کرد. از لحاظ فراساختاري هم مشاهده شد که اشعه UV باعث ايجاد تغييراتي در کلروپلاست سلول هاي مزوفيل برگ شده و تيلاکوئيد هاي آن اتساع پيدا مي کنند. همچنين محتويات نشاسته اي کلروپلاست در گياهان تيمار کاهش پيدا کرد. اشعه UV باعث تشکيل کريستال هايي در پراکسي زوم سلول هاي مزوفيل شد که اين کريستال ها به علت افزايش فعاليت کاتالاز، که يک آنزيم آنتي اکسيدان است، تشکيل مي شوند. در اين بررسي مشخص شد که گياه فلفل قلمي در برابر اشعه ماوراي بنفش حساس بوده و از لحاظ ساختاري و فراساختاري متحمل تغييراتي مي شود. حساسيت اين گياه به اشعه UV-C بيش از UV-A بود.

 نسخه قابل چاپ

شناسايي فلور سيانوباکتريايي و بررسي تغييرات جمعيتي آن ها در شاليزاري نمونه در کلات از ارديبهشت تا شهريور 1386 در طول دوره رشد برنج با نمونه برداري خاک در چهار مرحله صورت گرفت و همراه با آن عوامل فيزيکوشيميايي مانند EC و pH و دما اندازه گيري شد. در مجموع، 23 گونه مربوط به 8 جنس از 5 خانواده شناسايي شدند؛ از خانواده Chroococcaceae جنس هاي Chroococcus N?geli, Gloeothece N?geli, Aphanothece N?geli و از خانواده Oscillatoriaceae جنس Oscillatoria Gomont و از خانواده Rivulariaceae جنس Calothrix C.Agardh و از خانواده Nostocaceae جنس هاي Cylindrospermum Kützing, Nostoc Vaucher, Anabaena Bory و از خانواده Scytonemataceae جنس Scytonema C.Agardh. در خصوص نمونه هاي هتروسيست دار، فراوان ترين گونه ها متعلق به جنس Nostoc بود. تغييرات pH در 4 مرحله نمونه برداري قليايي بود و تغييرات معني داري را نشان نداد. تعداد کلني با pH رابطه مستقيمي نداشت. برخلاف آن EC رابطه مستقيمي با تعداد کلني را نشان داد. در خصوص دما، بيش ترين تعداد کلني در کم ترين دما مشاهده شد.

 نسخه قابل چاپ

هدف از انجام اين بررسي و تحقيق تعيين شرايط بهينه سازي کشت ريشه گياه گلرنگ به منظور دست يابي به مقادير بيش تر ريشه است که امکان دارد توانايي چشم گيري در توليد ترکيبات متابوليت ثانويه با کاربري هاي مختلف داشته باشند. از آنجا که گلرنگ گياهي با فوايد شناخته شده در زمينه هاي صنعتي، خوراکي و دارويست لذا بهينه سازي شرايط کشت ريشه آن امري ضروري و حائز اهميت به نظر مي رسد. از جمله شرايطي که بدين منظور مورد تحقيق قرار گرفته شرايط نوري است که در اين مقاله به صورت تيمار نور و تاريکي اعمال شده و در گام بعدي فاکتور pH بررسي شده است. در روش به کار گرفته شده ريشه هاي حاصل از ساقه هاي جوان بذرهاي رشد کرده در محيط جامد MS، به محيط مايع انتقال داده شده و پس از ريشه زايي بيش تر و واکشت هاي مختلف تحت تيمار نور و تاريکي و فاکتور pH قرار گرفتند. پس از 21 روز، وزن تر و خشک، مقادير رنگ دانه هاي فتوسنتزي (کلروفيل a، b، محتوي کل کلروفيل و کارتنوييد) و مقادير رنگ دانه هاي مختص گياه (رنگ دانه قرمز در طول موج 517 نانومتر، رنگ دانه هاي زرد در طول موج هاي 321 و 403 نانومتر) در نمونه هاي تحت تيمار محاسبه شد. مهم ترين دستاورد پژوهش انجام شده دست يابي به مقادير چشم گيري از رنگ دانه هاي مختص گياه گلرنگ و رنگيزه هاي فتوسنتزي در ريشه اين گياه است که پيش تر تنها در اندام هاي هوايي و گل گزارش شده بود. علاوه بر آن نتايج به دست آمده حاکي از آن است که تيمار نور به نسبت تاريکي تاثير بهينه تري در خصوص ميانگين رشد، توليد ترکيبات مهم فتوسنتزي و رنگ دانه هاي مختص گياه داشته است و در مورد تيمار دوم يعني فاکتور pH گياه گلرنگ نسبت به تمامي گستره هاي مورد استفاده در راستاي افزايش رشد و توليد ترکيبات سازگار بوده است.

 نسخه قابل چاپ

براي بررسي و تفكيك گونه كاج الدار و دو فرم مورفولوژيك به وجود آمده از آن، نمونه هاي برگ سوزني نهال هاي سه ساله در شرايط يك سان عصاره گيري شدند. الگوي باندهاي پروتئيني نمونه ها به روش الكتروفورز SDS-PAGE مقايسه شد. 12 صفت مورفولوژيك نهال و پايه هاي مادري سه نوع كاج نيز با يك ديگر مقايسه شدند. مقدار پروتئين كل نمونه ها به روش برادفورد و نيز محتواي كلروفيل a و b نمونه ها به روش هاربورن و با استفاده از اسپكتوفتومتر اندازه گيري شده است كه الكتروفورز پروتئين تك بعدي نمونه ها الگوهاي باندي كاملا مشابهي را براي هر سه نوع كاج بررسي شده (الداريكا و دو كاج كله قندي و توپي) نشان داد. ميزان پروتئين كل و محتواي كلروفيل a و b نمونه ها با استفاده از آزمون تجزيه واريانس هيچ گونه تفاوت معني داري را نشان نداد. در صورتي كه 11 صفت از ويژگي هاي مورفولوژيك اندازه گيري شده در كاج الدار بيش از دو كاج ديگر بوده است. اين نتايج حاكي از نبودن اختلاف بيوشيميايي بين كاج ها، علي رغم وجود تفاوت هاي بارز ساختاري و مورفولوژيك است.

 نسخه قابل چاپ