دانلود مقالات علوم زمين

در تحليل داده هاي فضايي تابع تغييرنگار که تعيين کننده ساختار همبستگي بين داده ها است، عموما نامعلوم بوده و لازم است بر اساس مشاهدات برآورد شود. هر چند روش هاي مختلفي براي برآورد پارامترهاي تغييرنگار وجود دارند، اما محدود بودن تعداد مشاهدات منجر به ترديد قابل توجهي در برآورد آن ها و در نهايت عدم دقت پيشگويي هاي فضايي حاصل از آن مي گردد. در اين مقاله اندازه هاي دقت برآورد کمترين توان هاي دوم وزني پارامترهاي تغييرنگار به روش بوت استرپ بلوک مجزا تعيين مي شود. سپس برآوردها با استفاده از اين اندازه هاي دقت تصحيح شده و بر اساس معيار اعتبارسنجي متقابل نشان داده مي شود که استفاده از تغييرنگار با برآوردهاي تصحيح شده منجر به افزايش دقت پيشگويي فضايي مي گردد.

 نسخه قابل چاپ

مجموعه ضربي - بسته يکي از مفاهيم بسيار مهم و مفيد در جبر است. با اين همه تاکنون در هيچ کتاب يا مقاله اي مجموعه هاي ضربي - بسته به عنوان يک کلاس با ساختاري جبري مورد مطالعه قرار نگرفته است. در اين مقاله يک ساختار جبري روي کلاس مجموعه هاي ضربي - بسته تعريف شده و مورد بررسي قرار مي گيرد. به ويژه، شرايطي بررسي خواهد شد که تحت آن، اين ساختار جبري با حلقه بولي P(X) يکريخت باشد.

 نسخه قابل چاپ

به علت اهميت زياد GaN به عنوان يک نيمرساناي با گاف نواري پهن در قطعات الکترونيکي و اپتوالکترونيکي بررسي خواص ترابري الکتريکي آن مورد توجه بسياري از محققين قرار گرفته است. در حالت کلي وجود ناخالصي ها و دررفتگي ها در نيمرساناها بر خواص ذاتي آن ها تاثير مي گذارد. هدف ما در اين مقاله بررسي نظري تاثير حضور ناخالصي هاي متفاوت (Si، Ge و O) به عنوان آلاينده نوع n در خواص الکتريکي سه نمونه از اين نيمرسانا است. محاسبات ما مبتني بر نظريه هاي خنثايي بار و سازوکارهاي پراکندگي الکتروني بر مبناي تقريب زمان واهلش است. تحليل نتايج تجربي حاکي از آن است که Si آلاينده اي مناسب با تراز انرژي کم عمق (17 meV)، نسبت به لبه نوار رسانش، به شمار رفته و وجود آن به تراکم دررفتگي بلوريي نسبتا پايين در حدود 10⁹ cm^-2 منجر مي گردد. اين در حالي است که آلايش ماده با Ge و O سبب ايجاد ترازهاي ناخالصي عميق تر به ترتيب 19 و 28 meV شده و همچنين حضور آن ها به ايجاد تراکم هاي دررفتگي هاي بلوري و نيز تراکم تهيجاهاي نيتروژني بيش تر، به ترتيب با ضريبي در حدود 10³ و 3، در اين ماده مي انجامد.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله خواهيم ديد که فضاي C(X) همراه با –m توپولوژي؛ يعني C_m(X) يک فضاي هاسدروف و منظم است و نشان مي دهيم که C_m(X) شماراي نوع اول است اگر و تنها اگر فضاي X شبه فشرده باشد. ثابت مي کنيم که C_m(X) بسيار دور از تقريبا –P فضا است و شبه فشرده نيست. همچنين مجموعه توابع مقسوم عليه صفر در C_m(X) بسته است اگر و تنها اگر فضاي X تقريبا –P فضا باشد. مجموعه عناصر يکه C_m(X) را مورد بررسي قرار مي دهيم و با کمک اين مجموعه خواهيم ديد که C_m(X) هرگز ناهمبند شديد نمي باشد. سرانجام ثابت مي کنيم که C_¥(X) در C_m(X) بسته است و بستار C_k(X) بر حسب ايدآل هاي ماکسيمال C(X) شناسايي مي شود.

 نسخه قابل چاپ

به منظور ايجاد راهنمايي براي اکتشاف ذخاير مس پورفيري در يک مقياس منطقه اي، ارتباط مکاني بين انواع ذخاير مس منطقه و اشکال زمين شناسي در بخش جنوبي کمربند آتشفشاني ايران مرکزي (منطقه شهر بابک) مورد بررسي قرار گرفت. در اين مطالعه از تصاوير ماهواره لندست TM استفاده گرديد. پس از اصلاحات مختلف بر روي تصوير، با استفاده از تکنيک هاي سنجش از دور از جمله ترکيب باندي 741 و 754، تحليل مولفه هاي اصلي، مدل رقومي ارتفاع و فيلتر گذاري لايه هاي زمين شناسي، شکستگي ها، توده هاي نفوذي و حواشي توده ها و نواحي دگرساني استخراج گرديد. ارتباط مکاني بين انديس هاي معدني به خصوص پورفيري هاي مس با شکستگي ها، حواشي توده هاي نفوذي و مراکز نفوذي ها از روش وزن هاي نشان گر بطور کمي اندازه گيري و تعيين گشت. بر اين اساس بيشترين ارتباط بين انديس هاي معدني و پورفيري هاي مس با شکستگي ها، حواشي توده هاي نفوذي و مرکز نفوذي ها به ترتيب در فواصل 1 کيلومتري، 2.5 کيلومتري و 1 کيلومتري مي باشد. هم چنين بيشترين ارتباط بين نفوذي ها با شکستگي ها، و حواشي توده هاي نفوذي به ترتيب در فواصل 1 کيلومتري و 1.5 کيلومتري مي باشد. پس مي توان گفت که مناطق بين گسل هاي محلي امتداد لغز زون هاي مناسبي براي جاي گيري نفوذي هاي پورفيري و کانه زايي مس مي باشند. در نهايت با استفاده از روش منطق فازي و بر اساس نتايج به دست آمده از روش وزن هاي نشان گر، اقدام به تعيين مناطق با پتانسيل مناسب نموده، که بر اين اساس منطقه مورد مطالعه به چهار منطقه خوب، متوسط، ضعيف و نامناسب از لحاظ پتانسيل مس پورفيري تقسيم شد.

 نسخه قابل چاپ

در اين مقاله ابتدا برنامه ريزي مخروط مرتبه دوم را معرفي مي کنيم. سپس رده هايي از مسايل برنامه ريزي هاي کسري را به مسايل از نوع برنامه ريزي مخروط مرتبه دوم تبديل و از روش نقطه دروني کاهش پتانسيل حل مي کنيم. با حل اين دسته از مسايل جواب بهينه مساله اصلي به دست مي آيد.

 نسخه قابل چاپ

شهر مسجد سليمان از نظر لرزه خيزي منطقه اي فعال است. وقوع زلزله انديکا با بزرگي 6.3 ريشتر در سال 1380 و نيز رويداد زمين لرزه هايي به بزرگي 4 تا 5 ريشتر طي سال هاي 1382 و 1383 در منطقه بر اين موضوع دلالت دارد. در اين مقاله، گسل هاي پيرامون شهرستان مسجد سليمان تا محدوده 80 کيلومتري مورد بررسي قرار گرفته است. بر اساس محاسبات انجام شده بزرگي زلزله هاي ناشي از فعاليت اين گسل ها بين 6.4 تا 7 ريشتر مي باشند. شتاب هاي افقي ناشي از اين زلزله ها بين 0.09g تا 0.3g و شتاب هاي عمودي بين 0.04g تا 0.15g محاسبه شده که با توجه به موضوع نشت گاز در منطقه از ديدگاه زيست محيطي بسيار مهم تلقي مي گردد. مخزن هيدروکربوري مسجد سليمان داراي پوش سنگ نامطمئن و ضعيفي است. وجود نشت هاي قديمي قبل از هر گونه حفاري در مخزن نشان مي دهد که پوش سنگ نمي تواند از نشت گاز مخزن جلوگيري کند. با توجه به اين که عمده منطقه نشت گاز در محيط شهري مسجد سليمان واقع شده، وقوع زلزله در ناحيه با آتش سوزي همراه خواهد بود. بنابراين موضوع مديريت بحران زمين لرزه در اين شهر مستلزم توجه بيشتري است.

 نسخه قابل چاپ

ضريب خودالقايي، يکي از پارامترهاي مهمي است که در فرآيند شکل دهي الکترومغناطيسي با آن روبرو هستيم. قرارگرفتن قطعه کار در مجاورت سيم پيچ، اثر قابل ملاحظه اي در ضريب خودالقايي سيم پيچ ايجاد مي کند و لذا پارامترهاي مختلف فرآيند از قبيل دامنه، و فرکانس جريان الکتريکي، ميدان مغناطيسي و فشار وارد بر قطعه کار را نيز تحت تاثير قرار مي دهد. اين مقاله، با استفاده از نرم افزار اجزا محدود ANSYS به محاسبه عددي و بررسي ضريب خودالقايي معادل سيم پيچ و قطعه کار در فرآيند انبساط الکترومغناطيسي استوانه، که تاکنون در مقالات و مراجع مربوط به فرآيند شکل دهي الکترومغناطيسي مورد محاسبه قرار نگرفته است، مي پردازد. ابتدا براي تعيين چگونگي توزيع جريان الکتريکي بر روي مقطع حلقه هاي سيم پيچ، يک سيم پيچ استوانه اي بدون قطعه کار شبيه سازي مي شود. با استفاده از نتايج شبيه سازي، نمودار تغييرات شار مغناطيسي گذرنده از سيم پيچ در برابر تغييرات جريان الکتريکي به دست مي آيد و ضريب خودالقايي که عبارت است از شيب نمودار مذکور، توسط روش حداقل سازي مربعات محاسبه مي شود ضرايب خودالقايي سيم پيچ هايي با ابعاد مختلف که به همين ترتيب شبيه سازي و محاسبه شده اند، انطباق خوبي را با نتايج محاسبات تحليلي موجود در مراجع نشان مي دهند. لذا از همين روش براي شبيه سازي و محاسبه ضريب خودالقايي معادل سيم پيچ و قطعه کار در فرآيند انبساط استوانه استفاده مي گردد. سپس شبيه سازي و محاسبات مذکور براي قطعه کارهايي با قطرهاي مختلف تکرار مي شود. نتايج حاصله نشان مي دهند که روند تغييرات ضريب خودالقايي به ازا قطرهاي مختلف قطعه کار، با نتايج تجربي که قبلا در مورد تاثير وجود يک محفظه رساناي خارجي در اطراف سيم پيچ در مراجع ارايه شده اند تطابق دارد.

 نسخه قابل چاپ

امروزه اهميت جيوه (II) به عنوان يک يون فلزي مضر در ايجاد سميت دستگاه توليد مثل مدل هاي جانوري و نيز اثرات نامطلوب بر باروري مردان، به خوبي مد نظر بوده و هدف ما نيز در پژوهش حاضر بررسي توان آنتي اکسيداني اسکوربات و آلبومين در نمونه هاي اسپرم گاو تيمار يافته با کلريد جيوه، در شرايط آزمايشگاهي است. نتايج نشان داد که 100mM جيوه قادر به القا پراکسيداسيون چربي ها به طور معني دار طي يک دوره زماني سه ساعته است. افزودن اسکوربات (700mM و 1000 ميکرومولار) و آلبومين (0.25 و 0.5 درصد) موجب کاهش ميزان پراکسيداسيون چربي هاي محيط گرديد. اما در مقابل، کاربرد 1300mM اسکوربات و آلبومين 1 درصد داراي اثرات منفي بوده، به طوري که موجب گسترش هر چه بيشتر پراکسيداسيون چربي ها گرديدند. علاوه بر اين، تيمار جيوه موجب کاهش و افت معني دار در قدرت تحرک و نيز درصد اسپرم هاي زنده در محيط هاي متفاوت گرديد. در اين قسمت نيز فقط غلظت هاي کم از اسکوربات و آلبومين موثر واقع شده و اثرات منفي جيوه را خنثي ساختند. از سوي ديگر، افزودن جيوه به نمونه هاي هموژن شده اسپرم گاو، موجب کاهش قابل توجه و معني داري در ميزان گلوتاتيون احيا شده محيط گرديد که در همراهي غلظت هاي کم از اين دو آنتي اکسيدان، اين اثر منفي نيز معکوس شده و ذخاير آسيب ديده گلوتاتيون احيا شده سلول هاي اسپرم ترميم گرديد. جالب توجه آن که در اين قسمت کاربرد 1300mM اسکوربات و نيز آلبومين 1 درصد موجب افزايش نسبي سطوح گلوتاتيون احيا شده محيط گرديده و مي توان آن را در ارتباط با القا پراکسيداسيون چربي ها و سپس آزادسازي گلوتاتيون احيا شده از منابع درون سلولي، ارزيابي نمود. بنابراين، پژوهش حاضر نشان مي دهد که جيوه به عنوان يک آلاينده فعال در طبيعت عمل نموده و قادر به القا ناباروري در سلول هاي اسپرم جانوران از طريق ايجاد تغيير در جنبه هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيکي آنان مي باشد. در ضمن به پژوهشگران توصيه مي شود که آنتي اکسيدان ها رابه عنوان يک تيغ دو لبه در نظر گرفته و به هنگام به کارگيري محدوده هاي ظريف غلظتي از اين مواد، جنبه هاي منفي احتمالي اين کاربرد را نيز مد نظر داشته باشند.

 نسخه قابل چاپ

در اين تحقيق، سازنده پابده در ميادين نفتي زيلائي و اهواز مورد ارزيابي ژئوشيميائي قرار گرفت. لاگ هاي ژئوشيميايي تهيه شده حداکثر کل کربن آلي، TOC، در ميدان نفتي اهواز را تا 4.1% و 2.8% براي ميدان نفتي زيلائي نشان مي دهد. کروژن موجود در هر دو ميدان، مخلوط نوع II و III تعيين شد. در اين مطالعه از نظر ژئوشيميايي کل سازنده پابده در ميادين اهواز و زيلائي به 3 زون A، B و C تقسيم بندي شده است. زون B داراي TOC بالاتر و در ابتداي مرحله نفت زائي قرار دارد. تفاوت محاسبه شده در بلوغ ماده آلي در دو ميدان ياد شده مي باشد. سازنده پابده در ميدان اهواز به پنجره نفتي نرسيده است، در حالي که در ميدان زيلائي T_max بيش از 430^oC اندازه گيري شده و در ابتداي محدوده توليد نفت قرار مي گيرد. نتايج اين مطالعه بيانگر اين نکته است که زون B در اين سازنده که حداکثر کل کربن آلي را در خود دارد از جنوب شرق به شمال غرب در اعماق بيشتري ظاهر شده و نشان از عميق شدن حوضه رسوبي در اين راستا دارد. افزايش بلوغ در ميدان نفتي زيلائي که در شمال ميداني نفتي اهواز قرار دارد اين نکته را تاييد مي نمايد. ضمنا نمودار S₁ در مقابل TOC بر جا بودن هيدروکربن هاي موجود در سازنده پابده هر دو ميدان را تاييد مي کند.

 نسخه قابل چاپ

روغن کنجد يکي از روغن هاي گياهي است که اثرات متعددي بر عملکردهاي بدن دارد. شواهدي نشان مي دهند که اسيدهاي چرب غير اشباع فرايندهاي يادگيري و حافظه را تعديل مي نمايند. لذا در اين کار پژوهشي اثر روغن کنجد بر يادگيري و حافظه فضايي موش هاي صحرايي نر بالغ نژاد N-MRI مورد بررسي قرار گرفت. حيوانات به طور تصادفي در 6 گروه تقسيم شدند (n=7). بخش اول آزمايش شامل 3 گروه بود گروه کنترل که هيچ گونه تزريقي نداشتند. گروه هاي شاهد سرم فيزيولوژي و آزمايش روغن کنجد که هر روز 45 دقيقه قبل از آموزش به ترتيب 0.1 ميلي ليتر سرم فيزيولوژي و روغن کنجد به صورت داخل عضلاني دريافت مي کردند. در بخش دوم آزمايش ابتدا حيوانات در ناحيه CA 1 هيپوکامپ کانول گذاري مي شدند و سپس در 3 گروه تقسيم مي شدند: گروه کنترل که هيچ گونه تزريقي نداشتند. گروه هاي شاهد سرم فيزيولوژي و آزمايش روغن کنجد که هر روز بلافاصله قبل از آموزش به ترتيب 0.5 ميکروليتر سرم فيزيولوژي و روغن کنجد داخل ناحيه CA 1 هيپوکامپ دريافت مي کردند. آموزش توسط دستگاه ماز Y شکل و به مدت 5 روز متوالي و هر روز 30 بار صورت مي گرفت. همه گروه ها يکماه پس از آخرين روز آموزش يکبار در دستگاه ماز Y شکل قرار مي گرفتند و تست حافظه مي شدند و نتايج آن با روز پنجم آموزش مقايسه گرديد. تجزيه و تحليل آماري نشان داد که تزريق داخل عضلاني و داخل هيپوکامپي روغن کنجد باعث افزايش يادگيري گرديده است ولي در حافظه يک ماه بعد تغييري ايجاد نکرده است. بنابراين چنين به نظر مي رسد که احتمالا روغن کنجد از طريق اسيدهاي چرب غير اشباع خود تغيير در سياليت غشاهاي عصبي به ويژه نواحي CA 1 هيپوکامپ و همچنين از طريق لسيتين موجود در ترکيبش به عنوان پيش ساز استيل کولين فرايندهاي يادگيري را تعديل مي کند.

 نسخه قابل چاپ

بسياري از مواد غذايي انساني و دامي مستعد رشد و تکثير قارچ مي باشند. اين قارچ ها، توليد کننده هاي اصلي آفلاتوکسين ها که گروهي از متابوليت هاي قارچي بسيار سمي و سرطان زا هستند، مي باشند. معمولي ترين آفلاتوکسين ها G₁، B₂، B₁ و G₂ هستند که آفلاتوکسين B₁ بيشترين سميت را دارد. عمده ترين نشانه هاي آفلاتوکسيکوز در پرندگان کاهش رشد، افزايش ضريب تبديل غذايي، کاهش وزن بدن، کاهش توليد و وزن تخم مرغ و تضعيف سيستم ايمني پرندگان مي باشد. در بررسي حاضر ميزان آلودگي به انواع قارچ هاي آسپرژيلوس و آفلاتوکسين در اقلام عمده تشکيل دهنده جيره پرندگان، کنجاله سويا، ذرت و پودر ماهي اندازه گيري شد. بدين منظور 75 نمونه مواد اوليه خوراک پرندگان شامل 25 نمونه از هر يک از اقلام کنجاله سويا، ذرت و پودر ماهي، از دو کارخانه توليد دان پرندگان اهواز و مرغداري هاي اطراف اهواز طي يک سال جمع آوري شد و ميزان آلودگي آن ها به قارچ آسپرژيلوس و سم آفلاتوکسين اندازه گيري گرديد. جداسازي قارچ به روش رقت سازي و سپس کشت قارچ به روش پورپليت انجام شد. استخراج آفلاتوکسين نيز با استفاده از حلال هاي متانول 55 درصد و به آفلاتوکسين به ترتيب در کنجاله سويا 96 و 40 درصد، در ذرت 88 و 40 درصد و در پودر ماهي 100 و 60 درصد بود. کنجاله سوياي وارداتي، ذرت توليد داخل و پودر ماهي توليد داخل بيشترين ميزان آلودگي به قارچ آسپرژيلوس را دارا بودند. بيشترين مقدار آلودگي به سم آفلاتوکسين B₁ در پورد ماهي توليد داخل به مقدار 15 ميکروگرم در کيلوگرم بود.

 نسخه قابل چاپ

در اين تحقيق اثرات عصاره هيدروالکلي گل بابونه بر فعاليت حرکتي در حضور و فقدان غدد جنسي در موش هاي کوچک آزمايشگاهي نر و ماده بالغ نژاد NMRI در تست ميدان باز مورد بررسي قرار گرفت. حيوانات نر و ماده در گروه هاي 7 تايي سالم، شاهد جراحي، فاقد غدد جنسي و دريافت کننده دوزهاي مختلف عصاره هيدروالکلي بابونه (30 و 50 ميلي گرم بر کيلوگرم) تقسيم شدند. دستگاه نمايش دهنده فعاليت حرکتي جهت ارزيابي شاخص هاي فعاليت حرکتي (تعداد حرکت آرام و سريع، تعداد حرکات کليشه اي آرام و سريع و تعداد بلند شدن آرام و سريع) کليه گروه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتايج به دست آمده نشان دادند که: 1) عصاره هيدروالکلي بابونه در دوز 50 ميلي گرم بر کيلوگرم شاخص هاي فعاليت حرکتي را در موش هاي نر، در هر دو حالت با حضور و فقدان غدد جنسي آنها کاهش داد اما دوز 30 تغييري ايجاد ننمود. 2) عصاره هيدروالکلي بابونه در دوز 50 ميلي گرم بر کيلوگرم شاخص هاي فعاليت حرکتي را در موش هاي ماده، در هر دو حالت با حضور و فقدان غدد جنسي آن ها افزايش داد اما دوز 30 تغيير معني داري ايجاد ننمود. 3) حذف غدد جنسي در موش هاي نر تاثيري در ميزان شاخص هاي فعاليت حرکتي نشان نداد. 4) حذف غدد جنسي در موش هاي ماده شاخص هاي فعاليت حرکت را کاهش داد. به نظر مي رسد تفاوت اثر عصاره بابونه بر فعاليت حرکتي در حضور و غياب غدد جنسي در موش هاي نر و ماده، مربوط به تداخل اثر ترکيبات فيتواستروژنيک اين گياه با گيرنده هاي هورمون هاي جنسي موش ماده باشد و ترکيبات فوق احتمالا از طريق مسير مشابه با استروئيدهاي تخمداني باعث افزايش فعاليت حرکتي مي شوند. اين ترکيبات احتمالا با گيرنده هاي هورمون هاي جنسي بيضه اي تداخل نداشته و ممکن است از طريق ديگري باعث تغيير فعاليت سيستم هاي درگير در فعاليت حرکتي شوند.

 نسخه قابل چاپ

بافت لنفوئيدي ضميمه لوله گوارش جزء بافت هاي لنفوئيدي اوليه به شمار آمده و بخشي از سيستم لنفوئيدي مخاطي را تشکيل مي دهد. گزارشات متعددي مبني بر وجود اختلافات ساختاري در بافت لنفوئيدي ضميمه لوله گوارش در بين گونه هاي مختلف ماهيان و همچنين نواحي مختلف لوله گوارش يک ماهي وجود دارد. شناسايي و بيان اين تفاوت ها هم از لحاظ ساختار بافتي و هم ايمني شناسي، علاوه بر تشخيص بيماري هاي آبزيان، براي واکسيناسيون و کنترل بيماري ها نيز اهميت ويژه اي دارد. براي انجام اين پژوهش تعداد 20 قطعه ماهي بني بالغ و سالم شامل 10 قطعه ماهي نر با ميانگين طولي 46.80±1.46 سانتي متر و ميانگين وزني 1425±150.97 گرم و 10 قطعه ماهي ماده ماده با ميانگين طولي 48.40±1.57 سانتي متر و ميانگين وزني 156.53±1570 گرم در فصل تابستان از استخرهاي مرکز تکثير و پرورش ماهيان بومي دشت آزاداگان با درجه حرارت آب 29.7 درجه سانتي گراد مورد مطالعه قرار گرفت. پس از توزين، بيومتري و شماره گذاري ماهيان صيد شده، لوله گوارش از ابتداي حباب روده اي تا انتهاي روده اصلي خارج شد و نمونه هايي به ضخامت حداکثر 0.5 سانتي متر از نواحي قدامي، مياني و خلفي حباب روده اي و روده اصلي برداشت و بلافاصله در محلول ثبوتي بوئن قرار داده شدند. سپس از نمونه ها به روش استاندارد و معمول تهيه مقاطع بافتي، برش هاي ميکروسکوپي به ضخامت 6-5 ميکرومتر تهيه شده و مورد رنگ آميزي هماتوکسيلين- ائوزين و پريوديک اسيد شيف قرار گرفتند. نتايج مشاهدات ميکروسکوپي نشان داد که بافت لنفوئيدي در نواحي مختلف حباب روده اي و روده اصلي ماهي بني در دو منطقه و به دو شکل وجود دارد. منطقه اول، حضور پراکنده سلول هاي لنفوئيدي در داخل بافت پوششي و منطقه دوم حضور سلول هاي لنفوئيدي به شکل ساختارهاي ستوني شکل درپارين و يا به شکل پراکنده در زير مخاط مي باشد. سلول هاي لنفوئيدي بيشتر از سلول هاي لنفوسيت، لنفوبلاست و به تعداد کمتري از از سلول هاي پلاسماسل و ماکروفاژ تشکيل شده اند. يافته قابل توجه ديگر در اين مطالعه عدم مشاهده فوليکول هاي لنفي و پلاک هاي پي ير در نواحي مختلف لوله گوارش ماهي بني مي باشد. نتايج هيستومتري نشان داد که بين بخش هاي مختلف حباب روده اي و روده اصلي، از لحاظ پراکنش و تراکم سلول هاي لنفوسيتي داخل پوششي در هر يک از جنس ها اختلاف معني داري وجود دارد (P<0.05)، اما بين دو جنس نر و ماده از اين لحاظ اختلاف معني داري مشاهده نگرديد (P>0.05). بيشترين تعداد سلول هاي لنفوسيتي داخل پوششي در هر دو جنس، در بخش قدامي حباب روده اي و بخش خلفي روده اصلي مشاهده گرديد. نتايج به دست آمده از اين تحقيق نشان داد که ساختار بافت لنفوئيدي ضميمه لوله گوارش ماهي بني از نظر نواحي استقرار، شکل و پراکنش سلول هاي لنفوئيدي داراي اختلاف گونه اي قابل توجهي مي باشد.

 نسخه قابل چاپ

از بين عناصر غذايي مختلف که بر سرعت توليد اوليه و رشد جلبکي در آب هاي شيرين اثر مي گذارد، فسفر و پس از آن نيتروژن به عنوان عناصر غذايي محدود کننده در آب هاي شيرين شناخته شده اند که به طور طبيعي غلظت اين مواد در درياچه ها بسيار پايين است اما ورود بار سنگيني از اين مواد توسط روان آب هاي کشاورزي و شهري موجب شکوفايي جمعيت جلبک ها و باکتري هاي فتوسنتز کننده مي شود که علاوه بر آسيب ديدگي درياچه، سلامت انسان را نيز به مخاطره مي اندازد. اين تحقيق به منظور بررسي کيفيت آب درياچه سد کرخه و تعيين ميزان غلظت ازت و فسفر و تعيين بيلان آن با حمايت مرکز تحقيقات شيلات خوزستان از دي ماه 1381 لغايت آذر 1382 انجام گرفته است. نتايج آماري نشان مي دهد که مقادير فاکتورهاي اندازه گيري شده هر ايستگاه، در اعماق مختلف داراي اختلاف معني دار آماري نمي باشد (P<0.05). بررسي آزمون همبستگي نشان مي دهد که مقادير اکسيژن محلول با يون نيتريت در ايستگاه هاي 1 و 3 و 4، با يون نيترات در ايستگاه 1 و با آمونياک در ايستگاه 3 و مقادير TDS با يون نيترات در ايستگاه 1 و 2 داراي همبستگي معني دار مي باشد. با توجه به غلظت بالاي اکسيژن محلول و عدم اختلاف معني دار در لايه هاي مختلف، غلظت کم مواد مغذي، درياچه سد کرخه را از لحاظ تروفيک مي توان جزو درياچه هاي فقير طبقه بندي کرد. هم چنين نتايج حاصل از محاسبه بيلان در درياچه نشان مي دهد که ميزان يون اورتو فسفات، نيترات و آمونياک در ورودي درياچه بيشتر از خروجي و براي نيتريت بالعکس بوده است و ايجاد شرايط سکون باعث افزايش غلظت اين مواد مغذي در ستون آب و رسوبات کف درياچه شده است.

 نسخه قابل چاپ