0

دانلود مقالات علوم زمين

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 7 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1385; 32(1):27-32.
 
جذب طلا توسط پلي ساكاريدهاي استخراج شده از ديواره سلولهاي توتون (Nicotiana tobacum cv. burley21) در شرايط in vitro
 
رجبي راضيه,قناتي فائزه*,نادري منش حسين,خرمي شاد خديجه,افشارنادري اعظم
 
* بخش زيست شناسي، دانشكده علوم پايه، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

اخيرا از گياهان و مولكول هاي زيستي به منظور حذف فلزات سنگين از محيط زيست به عنوان روشي ارزان و مهربان با طبيعت استفاده مي شود. در اين تحقيق ابتدا مواد زمينه اي پلي ساكاريدي ديواره سلول هاي توتون استخراج شد و سپس اجزاي پلي ساكاريدي آن شامل پكتين، همي سلولز A، همي سلولز B و سلولز جداسازي و تخليص گرديد. مواد زمينه اي و اجزاي پلي ساكاريدي ديواره با محلول كلريد طلا با غلظت 100ppb در سه pH (اسيدي، تقريبا خنثي و بازي) و دو زمان متفاوت (1 و 12 ساعت) تيمار شدند. بر مبناي نتايج به دست آمده از GFAAS تمام اجزاي پلي ساكاريدي ديواره قادر به جذب طلا در تمام pH ها و زمان هاي مورد آزمايش بودند. در بين اجزاي پلي ساكاريدي ديواره، سلولز در pH هاي تقريبا خنثي و بازي و همي سلولز A در pH اسيدي كمترين ميزان جذب طلا را نشان دادند. همي سلولز B در تمام pH ها بيشترين مقدار جذب طلا را طي 1 ساعت تيمار نشان داد. با افزايش زمان تيمار نمونه ها با محلول كلريد طلا ميزان جذب طلا افزايش يافت، جز در مورد همي سلولز B كه با افزايش زمان، ميزان جذب طلا كاهش قابل توجهي را نشان داد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 9 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1385; 32(1):33-40.
 
بررسي تغييرات درون سلولي برگ توتون در هنگام آلودگي سيستميك ويروس Y سيب زميني
 
رخشنده رو فرشاد,شاهسون بهبودي بهروز*,رضايي سعيد
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران
 
 

گياهان نسبت به آلودگي هاي ويروسي در سطوح مولكولي، واكنش هاي متفاوتي را نشان مي دهند كه غالبا با تغييرات اجزاي درون سلولي همراه مي باشد و در نهايت به بروز علايم ماكروسكوپي منجر مي گردد. اين پژوهش به منظور بررسي تغييرات سيتولوژيكي سلول هاي برگ در هنگام آلودگي با ويروس Y سيب زميني در گياه مدل توتون صورت پذيرفت. براي اين منظور عصاره برگ سيب زميني هاي آلوده به ويروس Y به طور مكانيكي بر روي برگ هاي توتون مايه زني شدند. 2 هفته بعد از مايه زني و همزمان با بروز علايم سيستميك، از نواحي داراي علايم موزاييك، برش هايي به اندازه (2 و 4 ميلي متر)، تهيه شد. برش ها پس از فيكس شدن در گلوترآلدئيد و تثبيت ثانويه دراسميم تتراكسايد توسط رزين Spurr قالب گيري شدند. از بلوك هاي حاوي نمونه برش هاي عرضي به ضخامت 50-100 نانومتر تهيه گرديد و بعد از رنگ آميزي توسط ميكروسكوپ الكتروني مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج مشاهدات به اين شرح بود: بزرگ شدن اندازه هسته و نيز لوبي شدن غشاي آن، افزايش تعداد و اندازه ميتوكندري ها، كاهش تعداد و اندازه كلروپلاست ها و از نظم خارج شدن تيلاكوئيدها، متورم شدن كلروپلاست ها و افزايش تعداد پيگمان هاي رنگي پلاستوگلوبولي درون آنها، افزايش قطر ديواره سلول هاي مزوفيلي و نيز واكوئليزه شدن سيتوپلاسم سلول ها. تغييرات مذكور بيانگر افزايش ميزان تنفس، كاهش فتوسنتز و نيز افزايش متابوليسم گياه در هنگام بروز آلودگي سيستميك ويروس Y سيب زميني است و حكايت از بروز واكنشي شبيه به بروز واكنش فوق حساسيت در زمان بروز آلودگي سيستميك در ميزبان دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 12 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1385; 32(1):41-47.
 
اندام زايي در چند گونه بنگدانه: H.arachnoideus, Hyoscyamus pusillus و H.niger
 
ابراهيم زاده معبود حسن*,ابراهيم زاده مهديس
 
* گروه علوم گياهي، دانشكده زيست شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، ايران
 
 

قطعات اندام هاي گياهي، در محيط هاي كشت واجد مقادير متفاوتي از هورمون هاي مختلف، اندام هاي نوپديدي به وجود مي آورند كه نظير اندام هاي حاصل از بذر به اندام هاي تشكيل دهنده يك گياه كامل قابل تبديل هستند. در اين پژوهش ابتدا بمنظور بدست آوردن رست هاي سترون، كشت بذرهاي سه گونه مختلف سرده بنگدانه شامل H.arachnoideus, Hyoscyamus و H.niger يكساله و دوساله از دو منطقه جغرافيايي مختلف انجام گرفت. سپس با كشت بذر و قطعات اندام هاي گياه سترون در محيط هاي كشت MS واجد هورمون هاي مختلف با غلظت هاي متفاوت، اندام- زايي (ريشه زايي، ساقه زايي و برگ زايي) بررسي گرديد. بررسي هاي آماري نتايج به دست آمده از اين پژوهش نشان داد كه بهترين ريشه زايي در نتيجه كشت ساقه H.niger دوساله در محيط كشت MS واجد 0.2mgL-1) IAA) و كشت ريشه H.niger دوساله در محيط كشت MS واجد 0.2mgL-1)) و (1.5mgL-1) Kin حاصل مي شود. بعلاوه كشت بذر گونه هاي H.arachnoideus, H.pusillus و H.niger يكساله در محيط كشت واجد (0.32mgL-1) 2,4-D بيشترين ريشه زايي را نشان مي دهد. بررسي آماري ساقه زايي نشان داد كه بيشترين ساقه زايي در گونه H.niger دوساله و در حالتي مشاهده مي شود كه كالوس هاي حاصل از كشت ساقه در محيط كشت MS واجد (0.09mgL-1) IAA و (1.12mgL-1) BAP، در محيط كشت MS واجد (1.12mgL-1) BAP و (2.5mgL-1) GA3 واكشت گرديدند. بعلاوه بر روي كالوس هاي حاصل از كشت بذر H.pusillus در محيط كشت MS واجد (1.5mgL-1) BAP و (0.5mgL-1) NAA بيشترين ساقه زايي مشاهده گرديد. در زمينه برگ زايي، كشت ساقه H.arachnoideus در محيط كشت MS واجد (1.5mgL-1) Kin و كشت بذر گونه H.pusillus در محيط كشت MS واجد (0.5mgL-1) BAP و (0.5mgL-1) NAA بيشترين برگ زايي را از خود نشان داد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 14 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1385; 32(1):49-56.
 
مطالعات صفات باززايي گياه در رويانهاي بدست آمده از ظروف مختلف در كشت ميكروسپورهاي كلزا (Brassica napus cv. PF7045/91)
 
حدادي پرهام*,معيني احمد,كريم زاده قاسم,عبدالهي محمدرضا
 
* گروه اصلاح نباتات، دانشكده كشاورزي، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
 
 

گياهان دهنده ميكروسپورها در اتاق رشدي با دماي 15.10oC و دوره نوري 16.8 ساعت (شب/ روز) قرار داده شدند. ميكروسپورها در مرحله تك هسته اي انتهايي تا ابتداي دو هسته اي از غنچه هايي به طول 2.5-3.5mm جدا شدند و در محيط كشت NLN-13 حاوي 13% ساكاروز كشت گرديدند. 30 روز پس از كشت ميكروسپورهاي جدا گرديده، رويان هاي لپه اي شكل به ابعاد 4-5mm به محيط كشت B5، جهت باززايي منتقل گرديدند. رويان هاي كشت گرديده به مدت 10 روز جهت شوك سرمايي به انكوباتوري با دماي 4oC منتفل گرديدند و سپس به اتاق رشدي با دماي 25oC منتقل شدند، پس از 30 روز، 3 صفت، درصد توليد گياهچه هاي نرمال، درصد توليد رويان هاي كالوس زا و درصد توليد رويان هاي ثانوي يادداشت برداري گرديد. روش بدست آوردن رويان در سه سطح به شرح زير، تيمار اين آزمايش را تشكيل مي دهد: الف) توليد رويان در بالن هاي يك ليتري حاوي 100ml محيط كشت، ب) توليد رويان در بالن هاي نيم ليتري حاوي 25ml محيط کشت، ج) توليد رويان در پتري ديش هاي شيشه اي 100*15 حاوي 12.5ml محيط كشت. نتايج نشان داد كه بين رويان هاي توليد شده در ظروف مختلف محيط كشت از نظر درصد توليد گياهچه هاي نرمال، رويان هاي كالوس زا و رويان هاي ثانوي، در سطح a=0.01، اختلاف معني داري وجود دارد. نتايج حاصل از مقايسه ميانگين تيمارهاي اين آزمايش نشان داد كه رويان هاي توليد شده در بالن هاي 1 و 0.5 ليتري بدون تفاوت معني دار، در سطح a=0.01، بالاترين درصد توليد گياهچه هاي نرمال را داشتند و در گروه a قرار گرفتند (بترتيب 58% و 54%). رويان هاي توليد شده در بالن هاي 1 ليتري با توليد %21.41 رويان هاي كالوس زا و %11.11 رويان هاي ثانوي كمترين تاثير را بر باززايي غير طبيعي داشتند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 1 : مجله علوم دانشگاه تهران 1384; 31(1):1-20.
 
اثر فسيل حركت و برخاستن (take off) پرندگان زمان ميوسن در رسوبات سازند سرخ بالايي، برش غرب روستاي مشمپا، شمال باختري زنجان
 
عباسي نصراله*
 
* گروه زمين شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه زنجان
 
 

سازند سرخ بالايي در غرب روستاي مشمپا (غرب استان زنجان) به ضخامت 276.5 شامل توال رسوبي ماسه سنگ، سيلتستون و مارن مي باشد كه در لايه هاي تخريبي اين توالي آثار فسيل ردپاي پرندگان به فراواني يافت مي شوند. دو نمونه از اثر جنس Antarctichnus Covacevich & Lamperein 1970 كه مربوط به ردپاي پرندگان چهار انگشتي اند، اثر حركتي خاص و برخاستن (take off) از زمين را نشان مي دهند. پرندگان اثر ساز به گونه اي حركت كرده اند كه انگشت مياني پاي خود را بر روي رسوبات كشيده و اثر شيار طويل و ممتد در جلوي ردپا ايجاد کرده اند. در اثر فسيل برخاستن نيز پديده كشيده شدن انگشت بر روي رسوب وجود دارد، ولي پرنده جهت تامين نيروي بالا برنده مورد نياز، مسافتي را بطور شتابدار دويده است. در يكي از مسيرها، سرعت و شتاب دويدن پرنده براي برخاستن به ترتيب 16 cm/s و شتاب 25 cm/s2 محاسبه گرديد. به نظر مي رسد، اين پرندگان براي تامين نيروي بالا برنده (Lift) مورد نياز براي برخاستن از زمين، از نيروي فشارشي و جهشي پا نيز كمك گرفته اند.

 
كليد واژه: ايکنولوژي، رد پاي پرندگان، ميوسن، سازند سرخ بالايي، زنجان، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 15 : مجله علوم دانشگاه تهران بهار 1385; 32(1):57-63.
 
اثر فاكتورهاي مختلف بر روي حذف تلوريت توسط باكتري نمك دوست نسبي Salinicoccus sp. Strain QW6
 
آموزگار محمدعلي*,آشنگرف مراحم,ملكزاده فريدون
 
* گروه ميكروبيولوژي، دانشكده زيست شناسي، پرديس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ايران
 
 

غلظت هاي بالاي تلوريوم محلول (تلوريت) داراي اثرات حاد و مزمن بر روي موجودات زنده مي باشد. با هدف توسعه يك روش بيولوژيكي براي حذف تلوريت، اثرات پارامترهاي مختلف شامل 5.5 pH تا 10.5، دماي 25 تا 45 درجه سانتي گراد، غلظت هاي مختلف نمك هاي سديم کلرايد، پتاسيم کلرايد و سديم سولفات (0.5 تا 4 ميلي مولار)، غلظت هاي مختلف سلنو اکسي آنيونها (2 تا 10 ميلي مولار) و غلظت هاي مختلف تلوريت پتاسيم (0.1 تا 1 ميلي مولار) روي حذف تلوريت در شرايط هوازي در كشت يك سويه باكتري گرم مثبت نمك دوست نسبي جدا شده از پساب كارخانه نساجي مرينوس قم مورد بررسي قرار گرفت. بر اساس صفات شكلي، فيزيولوژي و بيوشيميايي اين سويه به طور موقت در جنس Salinicoccus قرار داده شد. حداكثر حذف تلوريت در pH، دماي 35 درجه سانتي گراد، غلظت هاي 1.5 مولار سديم كلرايد، 0.5 مولار سديم سولفات، 1 مولار پتاسيم كلرايد، 6 ميلي مولار سديم سلينت، مشاهده گرديد. تحت شرايط بهينه بالا غلظت اكسي آنيون سمي پتاسيم تلوريت در سوپرناتانت كشت باكتري بعد از شش روز انكوباسيون در مقايسه با نمونه شاهد، از 0.5 ميلي مولار به 0.005 ميلي مولار كاهش پيدا مي كند (تقريبا 99% تلوريت حذف شد). رنگ سوسپانسيون سلولي بدليل تشكيل تلوريوم عنصري سياه گرديد. كريستال هاي عنصري تشكيل شده در سيتوپلاسم سلول باكتري با استفاده از ميكروسكوپ الكتروني گذاره (TEM) مشاهده شد و با استفاده از آناليز EDS تاييد گرديدند.

 
كليد واژه: احياي تلوريت، حذف تلوريت، نمك دوست هاي نسبي، Salinicoccus
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 2 : مجله علوم دانشگاه تهران 1384; 31(1):21-41.
 
ژئوشيمي و پترولوژي سنگ هاي آتشفشاني جنوب دانسفهان و جنوب كرج، ماگماتيسم همزمان جزاير قوسي و درون صفحه اي
 
قرباني محمدرضا*
 
* گروه پترولوژي، بخش زمين شناسي، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

ژئوشيمي سنگ هاي آتشفشاني بازيك – حد واسط جنوب دانسفهان و جنوب كرج، وجود دو سري با تركيب متمايز را نشان مي دهد. سنگ هاي بازيك جنوب دانسفهان فقير از ‏تيتانيم بوده (سري LT)، داراي ويژگي كالك آلكالن شاخص سنگ هاي آتشفشاني جزاير قوسي است و سنگ هاي بازيك جنوب كرج غني از تيتانيم (سري HT) و نسبتا الكالن بوده، مشخصه سنگ هاي آتشفشاني جزاير اقيانوسي است. اختصاصات سري LT عبارتند از:
فراواني هاي پايين عناصر با قدرت ميدان بالا
(HFSE) همچون Ta, Nb, Ti و فراواني بسيار بالاي عناصر ليتوفيل درشت يون (LILE) همچون K, Ba, Sr. اين مشخصات با منتسب نمودن سنگ هاي آتشفشاني سري LT به فرورانش لبه اقيانوسي نئوتتيس به سمت شمال در ائوسن هماهنگ مي باشد. بدين ترتيب سنگ هاي سري LT محصول ماگماتيسم يك گوه گوشته ليتوسفري متاسوماتيسم شده، است. سيالات آزاد شده از لبه اقيانوسي فرورونده نئوتتيس سبب اين متاسوماتيسم بوده اند. از طرف ديگر سنگ هاي آتشفشاني هم سن و نسبتا بازيك بدست آمده از جنوب كرج، سري HT، نشانه هايي از يك گوشته منشا عميق تر داراست. اين سنگ ها نسبت به سنگ هاي آتشفشاني جنوب دانسفهان، از عناصر نادر بويژه Nb و Ta غني هستند. الگوها و فراواني هاي عناصر نادر سنگ هاي آتشفشاني جنوب كرج شبيه بازالت هاي جزاير اقيانوسي است و احتمالا گواهي بر دخالت گوشته استنوسفري (پلوم) مي باشد.

 
كليد واژه: ژئوشيمي عناصر نادر، جزاير قوسي، جزاير اقيانوسي، نئوتتيس، كرج، دانسفهان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 5 : مجله علوم دانشگاه تهران 1384; 31(1):89-116.
 
ليتوستراتيگرافي و بيوستراتيگرافي نهشته هاي پرمين دربرش مارسلان، سنگرود، (البرز غربي)
 
سجادي فرشته,پرتوآذر حسين,مهربان نوشين
 
 
 

سنگهاي پالئوزوئيك بالايي در دره مارسلان، در 28 كيلومتري شمال شرق لوشان، شمال سنگرود، برونزد دارند. مطالعه ليتوستراتيگرافي و بيوستراتيگرافي نهشته هاي پرمين در برش مارسلان منجر به شناسايي 57 گونه فرامينيفرا (متعلق به 37 جنس) و 8 جنس و گونه از جلبك ها شده است. همچنين سه سازند، هفت ليتوزون و بر اساس گسترش چينه شناسي ميكروفسيلهاي فرامينيفرا سه بيوزون تجمعي در رسوبات مربوطه، شناسايي شده است.
واحدهاي سنگي مربوط به پرمين از قديم به جديد شامل: 1) سازند دورود (آسلين - ساكمارين) شامل 225 متر كنگلومراي قاعده اي، ماسه سنگ قرمز، سنگ آهك انكوئيدي، سيلتستون و شيل است (قابل تقسيم به سه ليتوزون) و با ناپيوستگي فرسايشي روي سازند خاشاچال (به سن كربونيفرمياني) قرار دارد. 2) سازند روته (مرغابين) به ضخامت 364 متر، شامل آهكهاي صخره ساز (قابل تقسيم به به دو ليتوزون) که با ناپيوستگي فرسايشي روي سازند دورود قرار دارد. 3) سازند نسن (جلفين پيشين) شامل 140 متر سنگ آهك مارني با بين لايه هاي شيلي (قابل تقسيم به دو ليتوزون) كه با ناپيوستگي فرسايشي روي سازند روته و با ناپيوستگي همشيب در زير سازند اليكا (ترياس پيشين - مياني) قرار دارد. در منطقه مورد مطالعه وجود لايه هايي از لاتريت و بوكسيت مرز پرمين و ترياس را مشخص مي كند. وجود اين لايه ها نشان مي دهد كه برش مورد مطالعه در اين زمان در منطقه با آب و هواي تقريبا گرم و مرطوب و نزديك به عرض جغرافيايي 30 درجه جنوبي قرار داشته است.

 
كليد واژه: استراتيگرافي، پرمين، سازند دورود، سازند روته، سازند نسن، فرامينيفرا، سنگرود، مارسلان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 9 : مجله علوم دانشگاه تهران 1384; 31(1):181-197.
 
بيواستراتيگرافي نهشته هاي مرز سازندهاي گورپي و تاربور در نواحي بروجن و سميرم
 
طبايي مرتضي,وزيري مقدم حسين,رشيدي عبدالمجيد
 
 
 

در اين تحقيق دو برش در نواحي بروجن و سميرم مورد مطالعه قرار گرفته است. برش اول در 35 كيلومتري جنوب غرب بروجن، روستاي وستگان قرار دارد. در اين برش سازند گورپي شامل مارن و شيل هاي سبز و خاكستري با ميان لايه هايي از شيل هاي تيره بوده و سازند تاربور از آهكهاي ماسه اي ريپل مارك دار، تناوبي از مارن و آهكهاي ماسه اي و آهكهاي روديست دار در پايين و سپس تناوبي از مارن وشيل هاي قرمز و سبز رنگ با ميان لايه هايي از ماسه سنگ و كنگلومرا و آهك هاي ضخيم لايه در بالا تشکيل گرديده است. برش دوم در ناحيه سميرم قرار دارد. اين برش از سازند گورپي شامل مارن و شيل هاي روشن و خاكستري و سازند تاربور از آهكهاي مارني برنگ روشن و ميان لايه هايي از شيل و مارن و آهكهاي ضخيم لايه و صخره اي تشکيل مي گردد. بر اساس مطالعات انجام شده بر روي رسوبات بخش بالايي سازند گورپي و سازند تاربور در برشهاي مورد مطالعه، بيوزونهايي به شرح زير شناسايي گرديدند:
بيوزون
Globotruncana stuarti در بخشهاي بالايي سازند گورپي، برش سميرم و ساب زون Palaeocystodinium golzowense  در بخشهاي بالايي سازند گورپي برش بروجن که سن ماستريشتين زيرين را نشان مي دهد.
بيوزون
Omphalocyclus-Siderolites در رسوبات سازند تاربور در برش سميرم و بيوزون  Omphalocyclus - Loftusiaدر رسوبات سازند تاربور در برش بروجن که سن آنها ماستريشتين بالايي مي باشد.
علاوه بر فرامينيفرها که به منظور بيواستراتيگرافي از آنها استفاده شد، مقداري نمونه بيشتر به منظور مطالعه پالينومورفهاي آماده سازي گرديد که منجر به شناسايي 5 جنس و 6 گونه از سيست داينوفلاژله ها و 12 گونه از اسپوروپولنها گرديد.

 
كليد واژه: بيواستراتيگرافي، فرامينيفر، پالينومورف، سازند گورپي، سازند تاربور، كرتاسه، زاگرس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 3 : مجله علوم دانشگاه تهران 1384; 31(1):43-64.
 
بررسي خطر زمين لغزش با استفاده از منطق فازي (مطالعه موردي منطقه رودبار)
 
فاطمي عقدا سيدمحمود,غيوميان جعفر,تشنه لب محمد,اشقلي فراهاني عقيل
 
 
 

منطقه رودبار به دليل تنوع ليتولوژيكي و شرايط محيطي مانند شيب، بارندگي، پتانسيل بالاي زلزله و ... منطقه اي مستعد لغزش است. جهت بررسي خطر زمين لغزش در منطقه، عوامل موثر در وقوع لغزش با استفاده از اطلاعات موجود و تكميل اطلاعات توسط برداشت هاي صحرايي و تجزيه و تحليل آنها مشخص گرديد. نتايج حاصله رقومي و در سيستم اطلاعات جغرافيايي (Geographic Information System) (GIS) ذخيره گرديدند. سپس با استفاده از سيستم منطق فازي اين اطلاعات تجزيه و تحليل شده و خطر زمين لغزش براي منطقه محاسبه گرديد. نتايج حاصله در سيستم AutoCAD به صورت نقشه پتانسيل خطر زمين لغزش تهيه و ارايه شده است. نقشه هاي تهيه شده شامل نقشه هاي خطر لغزش هاي خاكي و سنگي و نيز نقشه ريزش ها و واژگوني هاي سنگي است. نتايج حاصله بيانگر وقوع 68.30 درصد از زمين لغزش ها در سطحي برابر با 44.79 درصد در منطقه هستند. همچنين تراكم زمين لغزش ها در رده هاي با خطر بالا بسيار بيشتر از مقدار آن در رده هاي خطر پايين است. از ويژگي هاي اين روش استفاده از قوانيني است كه بر پايه دانش شخص خبره هستند و لذا نتايج بهتري را به دست مي دهند.

 
كليد واژه: زمين لغزش، پهنه بندي، منطق فازي، منطقه رودبار
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

13 : مجله علوم دانشگاه تهران 1384; 31(1):269-282.
 
بازسازي تاريخچه تدفين و مدلسازي حرارتي سنگ منشا گدوان در ناحيه فارس
 
بيجاري پور آيتا,زينل زاده ارسلان,كمالي محمدرضا
 
 
 

با افزايش نياز به اكتشاف منابع جديد نفتي، توجه بسياري از زمين شناسان نفت به سمت مسايل مربوط به تشكيل نفت و مهاجرت آن ازديدگاه كمي وكيفي معطوف شده است و تاريخچه شكل گيري هيدروكربنهاي موجود دريك حوضه با دقت بيشتري مورد ارزيابي قرار مي گيرد. مشاهدات سطحي مويد اين حقيقت است كه رخساره هاي آلي در مقياسهاي متفاوتي از زمان و مكان در حال تغيير هستند كه اين مساله خود به محيط و فرآيندهاي رسوبي بستگي دارد.
مطالعه مدل سازي سنگ منشا بعنوان ابزار مهم جهت دستيابي به منابع نفت و گاز در كاهش ريسك اكتشاف نفت بشمار مي آيد. وجود سنگ منشا بعنوان شرط لازم جهت هر گونه تجمع هيدروكربني است و لذا آگاهي ازخواص سنگ منشا بسيار حايز اهميت مي باشد.
دانستن اين نكته بسيار مهم است كه هيدروكربن در كجا توليد شده، از چه سنگي مهاجرت كرده و خارج گرديده است. بيشتر مطالعات در حال حاضر بر روي فرآيندهاي فيزيكو شيميايي موثر در توليد هيدروكربن، ميزان، كيفيت و پراكندگي مادهء آلي موجود در سنگ منشا متمركز گرديده است. بنابراين جهت بازسازي شرايط حاكم بر رسوبات در زمان رسوبگذاري و پس از آن، بهره مندي از روش مدلسازي سودمند مي باشد. بر مبناي مطالعه به روش مدلسازي با بهره گيري از نرم افزار يك بعدي
Winbury  سازند گدوان درمحدوده قبل از پنجره نفتزايي (مقادير Ro بين 65/.-35/.) قرار مي گيرد. عدم بلوغ مناسب سنگ منشا گدوان با توجه به منحني هاي تاريخچه تدفين و حرارتي آن بدليل عمق تدفين كم و پايين بودن گراديان زمين گرمايي منطقه مورد مطالعه مي باشد.

 
كليد واژه: بازسازي تاريخچه تدفين، مدل سازي حرارتي، سنگ منشا گدوان، ناحيه فارس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 16 : مجله علوم دانشگاه تهران 1384; 31(1):315-327.
 
فيلتر پيشگوي مختلط در حوزه فركانس - مكان
 
ارجمندپور نگاه,سياه كوهي حميدرضا*
 
* موسسه ژئوفيزيك، دانشگاه تهران
 
 

فيلتر پيشگو در حوزه فرکانس - مکان (F-X) تكنيكي براي كاهش نوفه هاي تصادفي از مقاطع لرزه اي است. با توجه به اينکه در حوزه فرکانس - مکان به ازاي هر فركانس ثابت، سيگنال در مقايسه با نوفه بصورت تابعي از x قابل پيشگويي است، از اينرو مي توان از تئوري وينر براي طراحي فيلترهاي مختلط پيشگو بر اساس كمترين مربعات استفاده کرد. خروجي چنين فيلتري بخش قابل پيش بيني داده هاي لرزه اي خواهد بود. بخش غير قابل پيشگويي (يا همان نوفه هاي تصادفي) خروجي فيلتر دومي خواهد بود كه با استفاده از ضرايب فيلتر پيشگو طراحي مي شود و به فيلتر خطاي پيشگويي معروف است. در اين مطالعه برنامه کامپيوتري فيلترهاي مختلط در محيط MATLAB تدوين و كارآيي آنها در حذف نوفه هاي همدوس از ركورد لرزه اي چشمه مشترک و حذف نوفه هاي تصادفي از مقطع لرزه اي نشان داده شد.

 
كليد واژه: فيلتر فركانس – مكان، واهماميخت پيشگو، فيلتر وينر، حذف نوفه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 10 : مجله علوم دانشگاه تهران 1384; 31(1):199-228.
 
بررسي محيط هاي رسوبي و چينه شناسي سكانسي سازند دالان در ناحيه زاگرس (نواحي کوه دنا و کوه سورمه)
 
لطف پور مسعود*,آدابي محمدحسين,صادقي عباس,معلمي سيدعلي
 
* دانشگاه شهيد بهشتي، دانشكده علوم زمين
 
 

سنگهاي کربناته سازند دالان به عنوان بزرگترين مخزن گاز دار در منطقه زاگرس و خليج فارس به شمار مي رود. اين سازند ما بين سازندهاي تخريبي فراقان در پايين و کربناته کنگان در بالا قرار گرفته است. مطالعات ميکروفاسيس و رسوب شناسي نشان مي دهد که گسترش رخساره هاي مخزني (به ويژه اووليتي) اين سازند عمدتا به واحد دالان بالايي محدود مي شود. 5 کمربند رخساره اي مربوط به يک پلاتفرم بزرگ كربناته از نوع رمپ (homoclinal ramp with barrier type) در چارچوب 9گروه رخساره اي مختلف شناسايي شده است که به ترتيب شامل ناحيه سبخايي، پهنه هاي کشندي، محيطهاي بسته لاگوني، تپه هاي سدي اووليتي تا بيوکلاستي با خصوصيات مخزني و بخشهاي درياي باز پلاتفرم کربناته (outer ramp) است. رخساره هاي فوق با ويژگيهاي رسوب شناسي و دياژنتيكي متفاوتي در نواحي کوه سورمه و کوه دنا به طور مقايسه اي مورد بررسي قرار گرفتند، بطوريکه مطالعات اخير نشان مي دهد که گسترش رخساره هاي شناسايي شده در نواحي فوق متفاوت مي باشد که تحت تاثير نوسانات حوضه اي بوده است. مطالعات چينه شناسي سكانسي منجر به شناسايي حداقل شش سکانس رسوبي از نوع دسته سوم و تعداد زيادي سيكلهاي کوچک مقياس يا پاراسكانس گرديد. مرزهاي بين سکانسي از انواع ناپيوستگيهاي درجه اول و دوم مي باشند که مرزهاي زيرين و بالايي سازند دالان در اين نواحي بيانگر دو ناپيوستگي از نوع اول مي باشند. هر يک از سکانسهاي رسوبي فوق در شرايط متفاوتي از نوسانات سطح آب دريا تشکيل شده اند، اما در مجموع از فاز هاي رسوبي پيشروي (TST) و سکون نسبي تا پسروي (HST) تشکيل شده اند. سکانسهاي رسوبي موجود بيانگر تغييرات سطح آب دريا در مقياس جهاني(eustatic) و فرونشست تدريجي حوضه در مقياس ناحيه اي مي باشند.

 
كليد واژه: محيطهاي رسوبي، ميکروفاسيس، پلاتفرم کربناته، چينه شناسي سکانسي، سازند دالان، زاگرس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 11 : مجله علوم دانشگاه تهران 1384; 31(1):229-252.
 
منشا نهشته هاي تبخيري پتاس دار ميوسن در شمال حوضه کوير بزرگ، جنوب سمنان
 
رحيم پوربناب حسين,شريعتي نيا زينب
 
 
 

تبخيري هاي پتاس دار مورد مطالعه با سن ميوسن مربوط به سازند قرمز فوقاني بوده و در ناحيه جنوب سمنان در حاشيه شمال شرقي حوضه كوير بزرگ واقع هستند. اين نهشته هاي نمك پتاس دار علاوه بر هاليت حاوي كاني هاي سيلويت، پلي هاليت، كارناليت و به ميزان كمتري ساير نمك هاي منيزيم - پتاسيم دار است. اين تبخيريها را جزء گروه نمکهاي پتاسيم - فقير از منيزيم مي توان طبقه بندي نمود.
بافت هاي حاصل از رشد در سطح و كف شورابه (بافت هاي جناغي، اسكلتي و تجمعي) در كاني هاي هاليت و سيلويت حاكي از منشا اوليه آنها مي باشد و رشد در يك شورابه نسبتا كم عمق را نشان مي دهند. اين در حالي است كه ساير كاني هاي پتاسيم دار مثل پلي هاليت، لانجبينيت و دانسيت (نمك هاي سولفاته پتاسيم - منيزيم) در طي دياژنز (متئوريك تا دفني كم عمق) تشكيل شده اند. ميزان بالاي برم در اين رسوبات، پاراژنز كاني شناسي و پوشيده شدن نمكها توسط آهكهاي دريايي حاكي از منشا دريايي شورابه هاي والد اين نهشته ها است. بر اساس اين مطالعه مي توان يك حوضه حاشيه اي دريايي با اقليم بياباني، همراه با سوبسيدانس كف حوضه، را براي محيط رسوبگذاري اين تبخيريها در نظر گرفت.

 
كليد واژه: سيلويت، پتاس، تبخيري، سازند قرمز فوقاني، سمنان، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:دانلود مقالات علوم زمين

 6 : مجله علوم دانشگاه تهران 1383; 30(3):425-440.
 
ارزيابي مقايسه اي ميكوريزاي آربوسكولار در هالوفيت ها و گليكوفيت هاي جزاير حفاظت شده پارك ملي درياچه‌ اروميه و سواحل اين درياچه
 
خارا جليل*,زارع مايوان حسن
 
* گروه زيست شناسي، دانشكده علوم، دانشگاه اروميه
 
 

در اين مطالعه وجود همزيستي ميكوريزاي آربوسكولار در هالوفيت هاي جزاير حفاظت شده پارك ملي درياچه اروميه مورد بررسي و از نظر كمي و كيفي با گليكوفيت هاي اين نواحي و با گياهان سواحل غربي درياچه مورد مقايسه قرار گرفته است. از ريشه گياهان و خاك ريزوسفري و غير ريزوسفري اين مناطق نمونه برداري شد. اسپورهاي قارچ هاي ميكوريز آربوسكولار در خاك شمارش شدند و وجود اندامهاي قارچي در ريشه‌ گياهان بررسي و درصد همزيستي تعيين شد. همچنين هدايت الكتريكي (EC) محلول خاك بعنوان معياري از شوري در نمونه هاي خاك اندازه گيري شد. اسپورهاي قارچهاي جنس Glomus در خاك مشاهده شد. مقدار آنها در خاك ريزوسفري هر دو ناحيه بيشتر از خاك غير ريزوسفري بود. اما از نظر كمي بالاترين مقدار متعلق به خاك ريزوسفري گليكوفيتهاي جزاير بود. همزيستي ميكوريزايي در گليكوفيت هاي جزاير شامل Bromus scoparius و Astragalus sp. در حد بالا، در Stipa barbata، Senecio vernalis، Silene conoidea، Artemisia fragrans، Dipsacus sp. و Echinops orientalis در حد متوسط و در Alyssum linifolium و Descurainia sophia در حد بسيار اندك و غير قابل شمارش بود. همچنين در سواحل، در Salsola kali و در جزاير در Salicornia europaea و Suaeda crassifolia مقدار كمي همزيستي مشاهده شد. در بين هالوفيت ها، Aeluropus littoralis مربوط به جزاير بيشترين درصد همزيستي را نشان داد. همچنين، در هيچيك از نمونه هاي Halimione verruciferum همزيستي مشاهده نشد. بررسي آماري داده هاي شوري خاك در مقايسه با درصد همزيستي نشان مي دهد كه عدم همزيستي در برخي گونه ها احتمالا ارتباط چنداني با شوري خاك نداشته باشد. اين بررسي نشان مي دهد كه در جزاير پارك ملي، هالوفيتهاي فوق قابليت تشكيل همزيستي با قارچهاي ميكوريز آربوسكولار را دارا هستند.

 
كليد واژه: ميكوريزاي آربوسكولار، گليكوفيت، هالوفيت، درياچه اروميه، جزاير حفاظت شده
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 5 خرداد 1391  8:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها