«صندوق شاخصی و شاخص بورس؛ چالش در اولین پیچ» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم علی نوریان است كه در آن ميخوانيد:
يک سال از راهاندازی نخستین صندوق شاخصی در بازار سرمایه ایران میگذرد.
این در حالی است که بیش از پنجاه سال است که از عمر نخستین صندوق شاخصی در جهان میگذرد و امروز نزدیک به 1200 صندوق شاخصی، بیش از 20 درصد از دارایی صندوقهای سرمایهگذاری در ایالاتمتحده را مدیریت میکنند. مدیریت غیر فعال یا شاخصی آنقدر محبوب و شناخته شده است که مدیران این صندوقها دیگر زحمت زیادی برای فروش این روش مدیریت نمیکشند. نکته اساسی این اقبال هم، هزینه بسیار کمتر این صندوقها در مقایسه با صندوقهای فعال و حرفهای است. همه اینها البته به این شرط است که شاخص مورد پیگیری که نشان دهنده بازار است، در عمل قابل قرینهسازی باشد.
با این همه، عملکرد یک سال گذشته تنها صندوق شاخصی حاضر در بازار سرمایه ایران نشان میدهد که بازدهی نخستین صندوق شاخصی نسبت به بازدهی شاخص کل بورس تهران فاصله قابلتوجهی یافته است؛ اگرچه ریسک صندوق، نزدیکی قابل قبولی با ریسک شاخص دارد. همخطی صندوق شاخصی و شاخص بورس تهران، نزدیک به 99 درصد بوده است که ریسک تقریبا یکسان صندوق شاخصی با شاخص کل را نمایش میدهد. با این حال، بازدهی شاخص کل در سال 1390 نزدیک به 11 درصد و بازدهی صندوق شاخصی در همین مدت نزدیک به 4 درصد است که فاصله 7 درصدی از شاخص کل را نشان میدهد.
این در حالی است که فاصله بازدهی صندوقهای شاخصی در دنیا از شاخص مورد پیگیری، به طور متوسط کمتر از 5/0 درصد است. طبیعتا انتظار میرود نتیجهای مشابه در مورد صندوقهای شاخصی در ایران کسب شود. برای ریشهیابی فاصله 7 درصدی صندوق شاخصی از شاخص بورس تهران که در مقایسه با استاندارد جهانی، غیر قابل قبول است، میتوان سراغ عوامل درونی (مربوط به صندوق شاخصی) یا بیرونی (مربوط به شاخص کل) را گرفت. در این رابطه، به سوالات زیر باید پاسخ داد:
1- آیا در طراحی، مدیریت، ساختار هزینهها یا اجرای صندوق شاخصی، مشکلاتی وجود دارد که دستیابی به بازدهی شاخص کل را ناممکن میسازد؟ آیا تغییر روش نمونهگیری و اتخاذ استراتژی نمونهگیری حداکثری میتواند به بهبود نتایج کمک کند؟ چرا عملکرد صندوق در شش ماهه دوم سال، بیش از 5 درصد از شاخص کل کمتر شده است؟ چه عواملی به تفکیک، باعث فاصله عملکرد صندوق شاخصی از شاخص بورس تهران شده است؟
2- آیا فاصله صندوق شاخصی از شاخص کل، به دلیل مشکلات محاسباتی شاخص بورس تهران است؟ آیا وجود سود نقدی قابل ملاحظه در شاخص، عدم محاسبه شاخص بر اساس سهام شناور آزاد یا سایر عوامل محاسباتی باعث فاصله قابلتوجه صندوق شاخصی از شاخص کل شده است و لازم است شاخص بهتری جایگزین این شاخص شود؟ پاسخ به این پرسش، بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که بازدهی شاخص بورس تهران، در ده سال گذشته با میانگین سالانه 33 درصد به نحو قابلتوجهی از سایر بازارها (ملک، طلا، ارز و سپرده)، بالاتر بوده است و امکانپذیری دستیابی به این بازده، برای سرمایهگذاران بسیار حائز اهمیت است.
نگارنده که طراحی صندوق شاخصی و پیادهسازی آن را بر عهده داشته است اعتقاد دارد که پاسخ به هر دو سوال فوق مثبت است. هم طراحی، مدیریت و ساختار هزینههای صندوق لازم است تا به روز شود و هم لازم است تا شاخص کل با تغییراتی، قابلیت ارائه بهتری توسط صندوقهای شاخصی بیابد؛ بنابراين پیشنهاد میشود سازمان بورس و مدیران صندوق شاخصی:
1- تحلیلی درباره عوامل موثر بر عملکرد صندوق شاخصی و تجزیه عوامل موثر بر عقبماندگی 7 درصدی صندوق از شاخص کل ارائه كنند.
2- تغییر طراحی صندوق شاخصی از روش نمونهگیری به روشهای پذیرفته شده دیگر را مورد بررسی قرار دهند.
3- در ساختار هزینههای صندوق تجدید نظر كنند.
4- نحوه مدیریت صندوق شاخصی در انجام معاملات، میزان وجه نقد صندوق، نحوه تعامل با سود نقدی شرکت و سایر موضوعات را مورد تجدید نظر قرار دهند.
5- تغییر نحوه محاسبه شاخص کل را به نحوی که مساله تاثیر سود نقدی و سهام شناور آزاد در آن لحاظ شود، مورد توجه قرار دهند.