موضوع: دفاع مقدس |
تاریخ: 1391/01/18 |
18 فروردين ماه، سالروز شهادت سردار ولياله چراغچي، قائم مقام فرماندهي لشکر 5 نصر (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) است.
به گزارش سرويس فرهنگ حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، ولیالله چراغچی مسجدی در تاریخ 1337/6/1 هجري شمسي در مشهد متولد شد. در کودکی به یکی از مدارس علمی – مذهبی به نام «مقویه» رفت و مدت سه سال در آنجا به تحصیل پرداخت. سپس برای گذراندن دورهب ابتدایی پا به مدرسه نهاد و مجدداً شروع به درس خواندن از پایه اول کرد.
پس از پایان دورهي ابتدایی، تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان دانش بزرگنیا – فردوسی – در رشتهي ریاضیات آغاز کرد. او هر سال با دریافت بهترین نمرات و اخذ بهترین رتبه، دبیرستان را به پایان برد. در سال تحصيلي 1357- 1356 و پس از شرکت در کنکور، در رشته مهندسی علوم دانشگاه بیرجند پذیرفته شد.
با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران به رهبری امامخمینی (ره) فعالیت سیاسی مذهبی خود را قوت بخشید و در صحنهي مبارزه با رژیم منفور پهلوی مشتاقانه گام نهاد.
در سالهاي 1358- 1357 با تعطیلی دانشگاهها فعالیت خود را در ارتش آغاز کرد و در کلاسهای نظامی به تعلیم افراد میپرداخت. در همین سالها بود که با تشکیل سپاه به این ارگان انقلابی – اسلامی رو نهاد و درس و دانشگاه را رها کرد.
با آغاز اولین خیانتهای ضدانقلاب داخلی در گنبد، به این منطقه رفت و از خود در آنجا دلاوریها به جا گذاشت.
با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جبهههای نبرد شتافت. مسئولیتهای او در جبهه عبارتند از: فرماندهي گردان، مسئول طرح و عملیات منطقهي 6 سپاه، مسئول طرح و عملیات نصر 5 خراسان و قائم مقام فرماندهي لشکر 5 نصر.
به اعتراف همسنگرانش، پستها و مقامهایی که به او تفویض میشد، از او انسانی مصممتر میساخت.
ولیالله از قدرت برنامهریزی و طراحی بینظیری برخوردار بود. در «عملیات بستان»، طرح او برای تصرف آنجا مورد توجه و تصویب تمامی فرماندهان قرار گرفت.
در مورد خصوصیات اخلاقی او باید گفت که تواضع و فروتنی بیش از حدش خیلی از دوستان و حتی بیگانهها را بارها و لارها خجل و شرمنده کرده بود.
خویشتنداری، توکل و خونسردیاش حتی در اوج مشکلات و فشار زیاد کار زبانزد همسنگرانش بود. نمازهاي شب پرشور و مداوم او در نیمه شبان جبههها یا در خلوتهای پشت جبهه زبانزد همه بود. علاقهاش به امام خمینی بسیار زیاد بود و مطیع و مطاع امر ایشان بود.
در سال 1361 ازدواج کرد و ثمرهي این ازدواج دختری به نام «فاطمه» است که در تاریخ 1363/7/7 به دنیا آمد. او در پی اصرارهای بسیار خانوادهاش در مورد ازدواج شرط کرده بود، تنها همسری خواهد گرفت که حضور همیشه او را در جبهه بپذیرد. در حقیقت برای همیشه خود را پذیرای شهادت کرده بود. پس از ازدواج که توفیق حضور در خدمت امام را نیز یافته بود، در حالی که فقط سه یا چهار روز از ازدواجش گذشته بود به جبهه برگشت.
در جبهه هرگاه با اعتراض همرزمانش رو به رو میشد که چرا به خانوادهات تلفن نمیزنی؟ پاسخ میداد: چون هر وقت با خانواده تماس میگیرم، بخشی از فکر مرا که باید تماما در خدمت جنگ باشد، مشغول میکند. به همین خاطر تماس نمیگیرم تا این حالت از بین برود.
در «عملیات چزابه» از ناحیه دست و پا مجروح شد، ولی با این وجود به استراحت نپرداخت و به هیچ قیمتی حاضر نبود به پشت جبهه برود تا اینکه از شدت جراحات وارده حالش وخیم شد و او را به اجبار به پشت جبهه انتقال دادند.
در یکی از حمله ها نیز ترکش به او اصابت کرد و به پشت دریچه قلبش رسیده بود و پیدر پی میگفت: چیزی نیست. من حالم خیلی خوب است. شما بهتر است به فکر جنگ و بچههای بسیجی در خط مقدم باشید.
ولیالله چراغچی در عملیات «بدر» بر اثر اصابت گلوله به ناحیهي سر مجروح و در بیمارستان شهدای تهران بستری میشود. بعد از 23 روز بیهوشی، سرانجام در روز 18 فروردینماه سال 1364 به درجه رفیع شهادت نایل گشت و پیکر پاكش در گلزار شهدای بهشترضا (ع) مشهد آرام گرفت.