انوش خجسته فشالمي مشهور به "حجت خجسته" در 14 آبان 1341 در محله دروازه لاكان رشت به دنيا آمد . تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را در رشت به پايان رساند . 
همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي در هنرستان صنعتي شهيد انصاري فعلی رشت ثبت نام كرد و در رشته اتومكانيك به تحصيل پرداخت . با ورود به هنرستان در كتابخانه و انجمن اسلامي فعاليّت داشت و به امور فرهنگي و مذهبي مي پرداخت . پس از اتمام سال اول هنرستان ، وارد كلاس دوم هنرستان شد ، اما نتوانست ادامه تحصيل بدهد و از تحصيل بازماند . پس از ترك تحصيل طولي نكشيد كه به عضويت بسيج محل درآمد . پس از آن در يك دوره آموزش نظامي در چالوس شركت كرد . چندي بعد براي پاكسازي شهرها و جنگلها از ضد انقلاب به چند شهر استان مازندران رفت . در 5 اسفند 1360 به عنوان نيروي رزمنده به جبهه جنوب شتافت و بر اثر اصابت تركش در جبهه ي "طراح "مجروح شد و به بيمارستاني در اصفهان منتقل گرديد . پس از مراجعت به رشت از چگونگي زخمي و بستري شدن چيزي به خانواده نگفت . 
در اين دوران به فعاليتهاي مذهبي بيشتر تمايل نشان مي داد و در مراسم عزاداري به ويژه در ايام محرم و صفر شركت گسترده داشت . در پايگاه بسيج محل و انجمن اسلامي نقش زيادي در كشف توطئه عوامل ضدانقلاب ايفا مي كرد . به هنگام جنگ مسلحانه عليه نظام جمهوري اسلامي ، يكي از خانه هاي مخفي سازمان فدائيان خلق شاخه اكثريت را كشف كرد و با تصرف آن تمام اطلاعيه ها و پوسترهاي موجود را به داخل خيابان ريخت و به آتش كشيد . چند روز بعد افراد ضدانقلاب با ماشين تويوتا به پايگاه انجمن اسلامي محل حمله كردند و آنها را به رگبار بستند . بمب دست سازي را به داخل پايگاه پرتاب كردند كه در اثر انفجار آن حجت از ناحيه ي گلو مجروح شد و به بيمارستان توتونكاران رشت انتقال يافت و بستري شد . در 20 آبان 1361 به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و يك دوره آموزش عمومي پاسداري را در چالوس گذراند . مدت هفت ماه در پرسنلي سپاه گيلان خدمت كرد . سپس براي بار دوم همراه با نيروهاي اعزامي "طرح لبيك يا خميني" به عنوان مسول پرسنلي گردان به منطقه جنگي اعزام شد . پس از چند ماه به رشت بازگشت و در سپاه پاسداران مشغول خدمت شد . در اين زمان كتابخانه ابوذر را در محل زندگي خود تأسيس كرد . به عنوان مسئول كتابخانه در نشر فرهنگ مطالعه ي جوانان و نوجوانان فعاليّت چشم گير داشت . از 26 تير تا 26 بهمن 1362 ارزياب واحد پرسنلي سپاه گيلان بود . در 27 بهمن همين سال همراه با گروهان جنگلهاي نامنظم "گردان مسلم بن عقيل" از لشكر 25 كربلا عازم جبهه شد . پس از هفت ماه حضور در منطقه عملياتي به رشت مراجعت كرد . از 28 شهريور تا 7 دي 1363 در سپاه گيلان در دفتر گزارشات ، مشغول خدمت گرديد . چندي بعد از 8 دي تا آخر خرداد ، جانشيني فرمانده گردان 312 قدس از تيپ 75 ظفر را به عهده گرفت . با داشتن مسئوليت جانشيني فرمانده گردان در بيشتر كارها به ديگران كمك مي كرد و بيشترين نقش را در عمليات به عهده مي گرفت . گاهي اوقات امور اداري را رها مي كرد و به كارهاي رزمي مي پرداخت و با نيروهاي گشتي به پشت خط دشمن مي رفت . گاه مواضع دشمن را شناسايي مي كرد ؛ در جذب نيروهاي كرد عراقي مي كوشيد و يا به تهيه آتش بر مواضع دشمن مي پرداخت . اشتياق و استعداد فوق العاده اي در عمليات شناسايي از خود نشان مي داد . به همي جهت چندين بار در جنگهاي نامنظم شركت كرد و پس از مدتي مسئوليت گردان جنگهاي نامنظم را به عهده گرفت . از اول تير 1363 تا آخر تير 1364 به مدت سيزده ماه در اين سمت باقي ماند . در شناسايي مناطق نظامي و انهدام نيروهاي دشمن شهامت و شجاعتي وصف ناشدني داشت .