19 خرداد 1344 در محله باقرآباد رشت به دنيا آمد . پدرش در شركت واحد اتوبوسراني رشت بليط فروش بود و سطح زندگي پایینی داشت . مادرش براي كمك به مخارج خانواده علاوه بر خانه داري در كارخانه لامپ سازي مشغول به كار بود . غلامرضا تحصيلات ابتدايي را در مدرسه رودكي (سابق) و تحصيلات راهنمايي را در مدرسه راهنمايي سعدي رشت به پايان رساند . در دوره دبيرستان ثبت نام كرد و كلاس اول نظري را پشت سر نهاد اما از ادامه تحصيل بازماند و با مدرك تحصيلي سوم راهنمایی جذب بازار كار شد . در كنار تحصيلات به يادگيري قرآن پرداخت و در آن پيشرفت چشمگيري داشت . ذهن كنجكاو و پرسشگر او همواره اعضاي خانواده و معلمان را در برابر سؤالات گوناگون قرار مي داد و تا زماني كه براي سؤالات خود جواب قانع كننده اي نمي يافت از پرسيدن دست برنمي داشت . با آغاز انقلاب اسلامي ، علي رغم اينكه سن زيادي نداشت به همراه برادر بزرگترش – عليرضا – در مبارزات انقلابي شركت مي كرد . روزي در يكي از خيابانهاي شهر با عوامل رژيم پهلوي درگير شدند .آنها با کمک مبارزان دیگر براي جلوگيري از جابجايي نيروهاي دولتي با قطع درخت و ديگر وسايل خيابان را مسدود كردند . در سال 1357 همزمان با ترك تحصيل غلامرضا, انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد . طولي نكشيد كه به فرمان رهبر انقلاب ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سر تا سر كشور تشكيل شد . غلامرضا با اينكه بيش از چهارده سال نداشت با دست بردن در شناسنامه خود به سپاه پاسداران رشت پيوست و به همراه چند تن ديگر, از تشكيل دهندگان اوليه سپاه رشت بود .در پنجم تيرماه 1358 به عضويت سپاه پاسداران رشت درآمد . مدتي در واحد نيروهاي ذخيره سپاه عضويت داشت و در 12 شهريور 1359 رسماً از سپاه درخواست عضويت كرد و پس از موافقت به استخدام رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رشت درآمد . 
از همان آغاز حضور در سپاه پاسداران داوطلبانه در مأموريتهاي شركت مي كرد . نقل است در مأموريتي در سال 1359 غلامرضا چون در شرف رسمي شدن بود از سوي فرمانده وقت انتخاب نشد اما او با اصرار بسيار عازم منطقه عملياتي شد . پس از عضويت رسمي در سپاه پاسداران انقلاب علاوه بر گذراندن دوره آموزشي شبانه روزي ، يك دوره آموزش عمومي پاسداري را به مدت چهارده روز به مربيگري هرمز محمد بيگلو در رشت سپري كرد . از همان آغاز وارد واحد عمليات شد و مسؤليت گروه ضربت را به عهده گرفت . پس از شروع جنگ آمادگي خود را براي اعزام به جبهه اعلام كرد . پانزده الي هيجده روز از آغاز جنگ گذشته بود كه قرار شد عده اي از پاسداران به جبهه اعزام شوند . ولي به هنگام انتخاب پاسداران غلامرضا انتخاب نشد . فرداي آن روز گريه كنان از فرمانده سپاه خواست با اعزام او به جبهه موافقت كند . سرانجام با كسب موافقت فرمانده و پدر و مادر با اينكه سن كمي داشت به جبهه رهسپار گرديد . اولين اعزام او در 24 مهر 1359 به منطقه سومار بود و پس از حدود چهار ماه حضور در منطقه عملياتي به رشت بازگشت . در 16 تير ماه 1360 از واحد عمليات درخواست انتقال به واحد تحقيقات را كرد و در قسمت مراقبت مشول خدمت شد . مدتي نيز قائم مقام فرماندهي سپاه رودبار بود . همراه با آن فعاليتهاي گسترده اي در پايگاه هاي مقاومت داشت و مدتي نيز در طرح جنگل به مبارزه عليه ضدانقلاب پرداخت . در همين ايام با خانم مرضيه صادقي شهرستاني ازدواج كرد . مراسم عروسي بسيار ساده در مسجد روستاي دهنبه – يكي از روستاهاي بخش سنگر رشت – محل زندگي همسرش برگزار شد . در اين مراسم با لباس فرم سپاهي حاضر شد . رفتار محترمانه او با همسرش در خانواده زبانزد بود , طوري كه هيچ گاه او را "تو" خطاب نمي كرد و در كارهاي منزل كمك مي نمود .