* با سلام و عرض خسته نباشید, لطفا به معنی شعر توجه بیشتری شود.
« از زبان چفیه »
کدامین سعادت مرا بیش از این که بودم به همراه مردان دین
چو توفیق هنگام اعزامشان بر جهاد چه خوش بر سر دوششان جای داد
شدم بخشی از لباس بسیجی شیر برایش شوم چند جا دستگیر
به وقت وضویش به پاکیزه آب وجودم طراوت گرفت از گلاب
رخ پر ز اشکش میان دعا بپوشد به من تا نباشد ریا
پناهش ز تابیدن آفتاب بود سایه ام وقت رفتن به خواب
به نان و خوراکش در آن خاک و دود مرا نقش, در آن مکان سفره بود
چو عضوش به تیر و به ترکش شکست خودش زخم خود با تن من ببست
دمی که جان از تنش بر کشید شدم جامه ای بهر جسم شهید
هزاران سپاس از چنین جایگاه گرفتم مقامی در این نیک راه
مرا جای بر گردن رهبر (مد ظله العالی) است که بر خیل مردان دین سرور است