سال گذشته در چنین موقعی فضای وب و سایتهای خبری پر از اخبار داغ مشارکت استراتژیک مایکروسافت و نوکیا بود. برخی مثل رنه شوستر، مدیر ارشد اجرایی تلفونیکای آلمان این مشارکت را بُرد قطعی میدانستند، اما عدهای در مورد موفقیت آن زیاد اطمینان نداشتند. اکنون بیش از دوازده ماه از آغاز این مشارکت گذشته و میبینیم که گوشیهای لومیای نوکیا در سراسر جهان طرفدارانی دارد که تعداد آنها روزبهروز بیشتر شده و هر روز بر تعداد کسانی که باور میکنند چنین مشارکتی نتیجهای عالی خواهد داد افزوده میشود. البته این اولین بار نیست. در حقیقت، تاریخ فناوری لبریز از چنین مشارکتهایی است که توانستهاند دنیا را تغییر دهند.
ویلبِر و اُرویل رایت
پرواز مدرن تاکنون در تاریخ تحولات فناوری جهان بیرقیب مانده است. همه چیز از سال ۱۸۷۸ آغاز شد؛ یعنی زمانی که پدر اُرویل و ویلبر رایت به انها یک هلیکوپتر اسباببازی داد که با یک تسمه لاستیکی کار میکرد. اینجا بود که اولین جرقههای علاقه طولانی مدت در پرواز بشر روشن کرد که به وسیله بادبادک، گلایدر (هواپیمای بیموتور) و یک تونل باد آنها را به اوج برساند اولین هواپیما در سال ۱۹۰۳ ساخته شد. اولین پرواز تاریخی در کیتی هاک واقع در کارولینای شمالی به وقوع پیوست. دو سال بعد، برداران رایت هواپیمایی ساختند که قادر بود مدت طولانیتر از نیم ساعت پرواز کند و در سال ۱۹۰۹ برادران رایت شرکت رایت را تاسیس کردند و تا زمان مرگ به فروش هواپیما ادامه دادند.
پیتر بَنگ و سوِند اولافسون
در سال ۱۹۲۴، این دو دانمارکی (پیتر بنگ و سوند اولافسون) شروع به انجام آزمایشات با فناوری موسیقی در اتاقک زیر شیروانی خانواده سوند اولافسون کردند. یک سال بعد، شرکت خود را راهاندازی کردند. آنها به “بازتولید بی عیب و نقص موسیقی” معتقد بودند و میخواستند اطمینان حاصل کنند که موسیقی که شما از طریق بلندگوها و دستگاههای آنها تجربه میکنید، بدون هیچ عیب و نقصی از محدودیتهای موجود در این فناوری به گوش شما میرسد.
بیل هیولت و دِیو پاکارد
بیل و دیو دو همکلاسی در دانشگده استنفورد در سال ۱۹۳۵ بودند که شرکت خود را از گاراژی در پالو آلتوی کالیفرنیا آغاز کردند. آنها قرعهکشی کردند تا تصمیم بگیرند نام شرکت خود را هیولتپاکارد بگذارند یا پاکاردهیولت. پاکارد برنده شد، اما در هر صورت محصولات فناوری آنها تحت نام هیولتپاکارد نامیده میشدند. در اصل آنها بر روی گستره وسیعی از ابتکارات فناوری متمرکز بودند، اما در سال ۱۹۶۸ اولین کامپیوتر شخصی که بازاریابی شد و به تولید انبوه رسید با نام هیولتپاکارد A9100 تولید شد. امروز، آنها در صنعت PC یا همان کامپیوترهای شخصی حرف اول را میزنند.
گوردِن مور و باب نُویس
مور، یک فیزیکدان و شیمیدان و نُویس یکی از مخترعان میکروچیپ، با هم در یک شرکت به نام Shockley Semiconductor Laboratory (آزمایشگاه نیمهرسانای شاکلی) کار میکردند، اما در سال ۱۹۶۹ برای تاسیس یک شرکت رقیب آنجا را ترک کردند. در اصل، آنها میخواستند نام شرکت خود را مورنویس بگذارند، اما دریافتند که این نام با کلمه more noise شباهت دارد و این نامی نبود که برازنده یک شرکت الکترونیک باشد. پس تصمیم گرفتند نام آن را اینتل که صورت کوتاه شده Integrated Electronics بود بگذارند. پس از آن شروع به تولید محصولات نیمهرسانایی کردند که تقریبا دوبرابر سریعتر از سایر رقبا بود. در سال ۱۹۷۱، آنها اولین ریزپزدازنده را که به صورت تجاری در دسترس بود به نام اینتل ۴۰۰۴ تولید کردند. ۴۱ سال بعد، آنها بزرگترین سازنده چیپهای نیمهرسانا شدند.
بیل گیتس و پُل آلن
گیتس و آلن دوستان دوران کودکی و عاشق کامپیوتر و هک کردن بودند. عشق به فناوری و کارافرینی آنها را با هم وارد کسب و کار کرد. این دو نفر پس از اینکه در مورد میکروکامپیوتر Altair 8800 امآیتیاس اطلاعاتی کسب کردند، در سال ۱۹۷۵ مایکروسافت را تاسیس کردند و به این نتیجه رسیدند که به زودی قیمت کامپیوتر آنقدر پایین خواهد آمد که فروش نرمافزار سود خوبی خواهد داشت. گیتس بر این باور بود که با ایجاد یک مترجم Basic برای کامپیوترهای جدید، میتوانند آن را برای کسانی که به دنبال سرگرمی میگردند جذابتر کنند. Altair Basic اولین محصول مایکروسافت بود. امروزه این شرکت سالانه ۷۰ میلیارد دلار درآمد دارد.
آینده را نمیتوان حدس زد، اما این شرکای فناوری، به طور قطع ثابت خواهند کرد که انتخابشان صحیح بوده و پتانسیل بالایی دارد. آیا استفان و استیو هم به فهرست شرکایی که دنیا را تکان دادند خواهند پیوست؟
به نقل از وبلاگ گفت و گوی نوکیا