منتخبان جشنوارههای هنری در زيباسازی شهر با نمادهای قرآنی به كار گرفته شوند
گروه هنر: استفاده از منتخبان جشنوارههای هنری و آثار آنان به شهرداری توصيه میشود، زيرا اين آثار مراحل نرمافزاری و مطالعاتی خود را گذراندهاند و قابليتهای موجود در آنها توسط گروهی از كارشناسان تائيد شده است.
سيدعباس ميرهاشمی، هنرمند عكاس و عضو هيئت موسس انجمن ملی عكاسی، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) اظهار كرد: ما هر آن چيزی كه نمايشی از بود يك واقعيت يا حقيقت باشد به عنوان نماد میشناسيم. اطراف ما پر از نمادهايی است كه ما با آنها در طول روز ارتباط داريم و با آنها زندگی میكنيم و از آنها الهام میگيريم. از نوع چيدمان آنها میتوانيم لذت ببريم و هركدام از نمادها نشان دهنده صدها فرهنگی است كه آدمها در آن رشد كردهاند.
وی افزود: در سطح جامعه نمادهای قرآنی بسيار زيادند؛ قرآن با آيات روشن و واضحش اشاره به تمام ابعاد زندگی دارد و به همه جريانهای جامعه در تمام گرايشها اشاره میكند.
ميرهاشمی اظهار كرد: به عنوان مثال اگر بخواهيم در لحظههايی كه مربوط به لحظههای عاشورايی است با سطحینگری اثری با موضوع عاشورا تهيه كنيم، به سرعت به ياد سينهزنیها، عزاداریها و پرچمهايی میافتيم كه به اين عنوان برافراشته شده است؛ اما اگر به نگاهمان كمی عمق دهيم میبينيم كه اثری متفاوت خلق میشود، چرا كه پيام روز عاشورا فقط اين نيست كه عزاداری كنيم و پرچمی را برافراشته كنيم.
وی ادامه داد: پيام عاشورا نماد ظهر عاشورا هم هست، پيام عاشورا پايداری و ايثار و عبادت است. پس در شناخت اين مضامين بايد توجه بيشتری كنيم و پژوهش عميقتری انجام دهيم تا بتوانيم اين موضوع را بيان و تبيين كنيم و در جامعه رواج دهيم تا نگاهها به اين سمت سوق پيدا كند.
عضو هيئت موسس انجمن ملی عكاسی ذكر كرد: زندگی جاری مردم پر از نمادهای قرآنی است. تبسم بر چهره يك شهروند و يا محبتی كه بين افراد رد و بدل میشود، میتواند يك نماد قرآنی باشد.
وی در مورد ارزيابی چهره شهر گفت: آنچه در چيدمان شهر شاهد آن هستيم میتواند قویتر و غنیتر از آنچه كه هست باشد؛ در برخی جاها، اجرا و سرعت كار، فكر كردن به موضوع به اندازه مطلوب را از ما سلب میكند. ما معمولاً صرفا به فكر اجرا هستيم؛ اين موضوع موجب میشود نمادهای ارائه شده توسط ما، ويژگیهای گويايی، زيبايی و ماندگاری در ذهن را در خود نداشته باشند.
ميرهاشمی ادامه داد: طبيعی است كه اين روند ما را از آنچه كه بايد باشد غافل میكند و سطح سليقه جامعه در پی نادرست بودن طراحی، ايدهپردازی و اجرا، پائين میآيد، كه اين قطعاً با خواستههای قرآن يكی نيست؛ زيرا ما از سوی قرآن هميشه به رشد و پيشرفت، كسب علم، اجرای درست، برنامهريزی و داشتن برنامه و افق بالا توصيه شدهايم. در اين راه ما بيشتر از اينكه به اصلاح فضای بيرونی فكر كنيم بايد در درون خود كنكاشی داشته باشيم تا رفتارها و طراحیهايمان را اصلاح كنيم.
وی در پاسخ به اولويتبندی هنرهای تجيسمی در توانايی انتقال مضامين قرآنی گفت: هنرهای تجسمی از يكديگر منفك نيستند؛ هماكنون فضا به سويی پيشرفته است كه با تلفيق هنرهای مختلف رشتههای ميانرشتهای خلق شده است و دامنه رشتههای مختلف هنری به يكديگر متصل شده است. همه رشتههای تجسمی، از رشتههای مطرح گرفته تا ريزرشتههايی كه با نام هنر ثبت نشدهاند، میتوانند مفيد باشند و انتقالدهنده پيامهای معنوی و آموزشی باشند. هنرهای ميانرشتهای در خيلی جاها ديده میشوند. شما اين نوع هنرمندی را میتوانيد در منزل يك كدبانوی خانهدار و يا بر سر مزار شهدا در مناسبتهای مختلف ببينيد.
ميرهاشمی در مورد ارتباط ميان هنرمندان با شهرداری اظهار كرد: اين ارتباط نسبت به گذشته بسيار بهتر شده است، اما رشد صحيح اين ارتباط جای بسيار دارد. هنرمندان ما در اقشار و سنين، آماتور و پيشكسوت -كه با نگاه به آثار آنان پيامهای روشن اجتماعی و قرآن دريافت میشود- به خودشان اجازه نمیدهند كه به عنوان يك پيمانكار به ارگانها و مراكز مربوطه رجوع كنند و خود را معرفی كنند؛ به نظر من اين وظيفه شهرداری است كه با كمك مشاوران آگاه در حوزه تجسمی اين هنرمندان را شناسايی كند و به آنها كار واگذار كند.
وی افزود: اگر دقيقتر نگاه كنيد شهرداری در بسياری بخشهای مختلف میتواند با استفاده از هنرمندان فرهيخته بسيار قویتر كار كند. به عنوان مثال با مراجعه به موزه دفاع مقدس میبينيم كه آثار عكسی كه در اين موزه قرار گرفته است نهايت داشتههای ما در اين حوزه نيست. با صرف مقداری هزينه منطقی و استفاده از مشاوران آگاه اين موزه میتوانست خيلی قویتر، غنیتر و كاراتر از آنچه هست باشد. چرا كه عنوان موزه، يك استاندارد خاص را میطلبد و با نداشتن اين استاندارد، موزه با گذشت زمان كاربری و مخاطب خود را به عنوان يك موزه از دست میدهد. عكس موزهای چهارچوب خود را دارد و طبيعتاً بايد اطلاعات محكمی در پس آن وجود داشته باشد، چرا كه موزهها هميشه میتوانند جريانساز باشند.
اين مدرس دانشگاه اذعان كرد: در حالی كه فعاليتی تخصصی در جشنوارههای تجسمی همچون فجر صورت گرفته و هرساله تعدادی از افراد به عنوان برگزيدگان بخشهای مختلف معرفی شدهاند بايد بررسی كرد كه نهادی مثل شهرداری چه ميزان از اين افراد در طراحی و اجرای كارهای مختلف، مخصوصاً در اموری كه نيازمند مطالعه و تحقيق است استفاده كرده است.
وی ادامه داد: با توجه به اينكه بخش عمدهای از زيباسازی شهر مرتبط با حجم و مجسمهسازی است و نيز با توجه به اينكه در طی چندين سال اخير جشنوارههای مختلفی در حوزه حجم و مجسمهسازی در كشور برگزار شده است، شهرداری تا چه ميزان از پتانسيل معرفی شده از سوی جشنوارههای تخصصی استفاده كرده است؟
عضو هيئت مؤسس و هيئت مديره انجمن عكاسان انقلاب و دفاع مقدس متذكر شد: به نظر میآيد شايد كارشناسان شهرداری ضرورتی برای ورود به اين حوزه نمیبينند. اين پتانسيلها مراحل نرمافزاری و مطالعاتی خود را گذراندهاند. با شركت در جشنوارههای تخصصی از برخی فيلترها گذر كردهاند و قابليتهای موجود در آنها توسط گروهی از كارشناسان تائيد شده است و طی كردن اين مراحل هزينه و زمان برده است.
وی در پايان خاطرنشان كرد: طبيعتاً ديده شدن آثار هنری در جایجای مختلف شهر، بها دادن به هنر و هنرمند و همچنين بها دادن به شهروندان به عنوان تماشاگران اين شهر است. توجه به اين امر زمينه را برای ايجاد شهری زيبا كه از نمادهای مذهبی و قرآنی بهره برده است فراهم میكند.
يادآور میشود، سيدعباس ميرهاشمی سال 1341 در ساوه متولد شده است و كارشناس عكاسی از دانشگاه هنر است. او پيش از انجمن ملی عكاسی ايران، تجربه حضور در هيأت مؤسس «انجمن فارغالتحصيلان عكاسی» و «انجمن عكاسان انقلاب و دفاع مقدس» را داشته، به علاوه مدير عاملی انجمن عكاسان انقلاب و دفاع مقدس و مدتی رياست بنياد روايت فتح را عهدهدار بود. در كارنامه سوابق او مشاور مدير كل دفتر امور هنرهای تجسمی وزارت ارشاد و فعاليت در واحد پژوهش انجمن عكاسان انقلاب و دفاع مقدس ديده میشود.