گروه هنر: برای اولينبار در سريال «موسی(ع)» سعی داريم داستانی را روايت كنيم كه تا به حال نقل نشده، چون تا به حال هر آنچه كه از ايشان بيان شده مبتنی بر آموزههای قوم يهود بوده، اما در اين كار همچون سريال «يوسف پيامبر(ع)» ما با اتكا به نگاه شيعه و اهل بيت(ع) داستان اين پيامبر را روايت خواهيم كرد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، فرجالله سلحشور كارگردان تلويزيون امروز، يكشنبه 20 فروردينماه، در نشست خبری كه در مؤسسه فرهنگی هنری تبيان انجام شد، گزارش اجمالی از سريال قرآنی «موسی(ع)» ارائه داد.
وی در ابتدای نشست درباره ادعای سيد شهابالدين طاهری كه وی را متهم به استفاده غيرقانونی از فيلمنامه خود مربوط به سريال «يوسف پيامبر(ص)» كرده بود، گفت: با حكمی كه از سوی دادگاه صادر شد، بیگناهی من در اين خصوص ثابت شد، اما با اين وجود اگر كسی كوچكترين شباهتی بين فيلمنامه من و متن سيدشهابالدين طاهری پيدا كرد من خود را اين خصوص مقصر میدانم، چراكه اين را ايمان دارم كه متن «يوسف پيامبر» هيچ ارتباطی با متن وی ندارد.
وی خاطرنشان كرد: نكته ديگر اينكه قصه حضرت يوسف(ع) در اختيار كس خاصی نيست، بلكه متعلق به همه است، همانگونه كه در قرآن كريم برای تمامی انسانها نقل شده است. نكته ديگر اينكه سيدشهابالدين طاهری متن خود را با الگو برداری از كتاب «ژوزف» توماس مان نوشته است و تنها در جاهای كه آن متن به قرائت قرآن و اسلام اختلاف نظر داشته تغيير داده است.
وی در ادامه اين جلسه با بيان اينكه اين سريال توانايی اين را دارد كه به يك اثر جهانی تبديل شود، گفت: در سريال «حضرت موسی(ع)» سعی خواهد شد قرآن اصلیترين منبع برای ساخت كار باشد. در ضمن اين مجموعه عظيم با نگاهی شيعی خلق خواهد شد. در اين مجموعه قرآنی ما از منابع و روايات تورات و انجيل استفاده نخواهيم كرد، ولی در روايت برخی جزئيات، آن هم به صورت اندك از كتب خارجی استفاده میكنيم.
وی دليل اين رويكرد را چنين توضيح داد: اينكه میگويم از تورات و انجيل استفاده نمیكنيم، دليلش اين است كه كتاب آسمانی ما قرآن به بهترين و كاملترين شكل ممكن به اين داستان پرداخته است. نمود بارز اين ادعا را میتوان در قصص قرآن به روشنی مشاهده كرد كه بارها از بنی اسرائيل نقل داستان میشود، البته اين نگاه بدين معنا نيست كه قرآن به اين قوم توجه خاص دارد، بلكه در قالب داستان بنیاسرائيل اسلام آموزش داده میشود.
اين فيلمساز به جمله فوق اضافه كرد: در سريال «موسی (ع)» ما برای اولين بار سعی داريم داستانی را روايت كنيم كه تا به حال نقل نشده، چون تا به حال هر آنچه كه از حضرت موسی (ع) بيان شده مبتنی بر آموزههای قوم يهود بوده، اما در اين كار همچون سريال «يوسف پيامبر(ع)» ما با اتكا به نگاه شيعه و اهل بيت داستان اين پيامبر را روايت خواهيم كرد.
كارگردان سريال «يوسف پيامبر(ع)» درباره فيلمنامه اين كار نيز گفت: حدود سه سال است كه مراحل تحقيق و نگارش فيلمنامه اين سريال قرآنی كه قرار است در 70 قسمت توليد شود به طول انجاميده، وليكن به اميد خدا نگارش فيلمنامه اين كار كه برعهده خودم است تا پايان سال به اتمام خواهد رسيد تا در سال آينده پيش توليد اين كار آغاز شود.
بازيگر فيلم سينمايی «پرواز در شب» در خصوص عوامل اين پروژه قرآنی نيز چنين گفت: در اين سريال تمام تلاش ما اين است كه از عوامل ايرانی استفاده شود، زيرا ما اين پتانسيل را داريم كه در اين حوزه با اتكا به دادههای خودمان انجام وظيفه كنيم. اين وضعيت در خصوص بخشهای چون جلوههای رايانهای نيز صدق میكند. برای مثال میتوانم بگويم كه در اين كار صحنه شكافته شدن دريا كه يكی از معجزات حضرت موسی (ع) است، تنها بخش كوچكی از جلوههای كامپيوتری اين كار خواهد بود.
سلحشور گفتههای خود را چنين تكميل كرد: سريالهای قرآنی ما نبايد تنها متكی به تكنيك باشد، هرچند در اين زمينه نيز دارای توانايی هستيم، اما آنچه كه دارای اهمين است، محتواست كه سبب اعتلای كارهای ما خواهد شد، درصورتيكه در سينمای آمريكا میبينيم كه تنها تكنيك حرف اول را میزند و خبری از محتوا نيست، همين مسئله نيز سبب میشود كار تاثيرگذاری لازم را نداشته باشد، چون تنها عامل برای جذب مخاطب، جذابيتهای تصويری نيست، بلكه محتوا نيز در اين ميان نقش حائز اهميتی را ايفا میكند.
وی در جواب به سؤالی مبنی بر اينكه چگونه يك فيلم قرآنی و دينی میتواند به روی مخاطب تاثير بگذارد؟ گفت: فيلم قرآنی زمانی تاثيرگذار خواهد بود كه فيلمسازش هم به قرآن و انچه كه بيان میكند، معتقد باشد. در كلام ديگر تا زمانیكه يك فيلمساز خودش اهل نماز نباشد، هيچگاه نماز خواندنی كه به تصوير خواهد كشيد به دل نخواهد نشست.
اين فيلمساز قرآنی در بخش ديگری از جلسه با اشاره به فسادی كه در پشت پرده سينما حاكم شده، گفت: ما برای چه انقلاب كرديم، انقلابی كه 1400 سال تاريخ شيعه را پشت سر خود دارد و توسط حضرت امام (ره) به بار نشست. آيا ما برای اين انقلاب كرديم كه هنرپيشهها الگوهای ما باشند؟ آيا ما برای اين انقلاب كرديم كه در اعياد مذهبی و غيرمذهبی از هنرپيشهها به عنوان الگو در برنامههای تلويزيونی استفاده شوند، آيا از هنرپيشه میتوان به عنوان الگويی برای جوانان ايرانی نام برد؟
وی اضافه كرد: الگوهای يك كشور اسلامی جوانانی چون «جواد فروغی» هستند كه زمانیكه من برای اولين بار صدای تلاوت قرآن او را شنيدم برای سلامتیاش صدقه دادم. اينگونه جوانان نيز در كشور ما كم نيستند كه میتواند برای جوانان ما الگو باشند به شرطی كه به آنها در رسانهای چون صدا و سيما بيشتر پرداخته شود.
اين فيلمساز تاكيد كرد: اينكه میشنويم فلان هنرپيشه از جو پشت صحنه سينما شكايت میكند، امری عجيب نيست، زيرا ذات سينمايی كه مبتنی بر آموزههای آمريكايی است، جز زشتیها چيز ديگری ندارد، پس در چنين وضعيتی است كه هنرپيشه زن ايرانی خارج از كشور در تصاوير غير اخلاقی مشاهده میشود. اين توضيحات بدين معنا نيست كه ما با خود سينما مشكل داريم، بلكه منظور ما فرهنگی است كه بر سينما حاكم شده است.
وی با اشاره به اينكه در سينما ما فيلمسازان متعهد و متدين نيز وجود دارد، عنوان كرد: در چنين سينمايی فيلمسازان كمی نيز وجود دارند كه آثاری چون «مريم مقدس»، «مختارنامه»، «امام علی(ع)»، «آژانس شيشهای»، «قلادههای طلا» میسازند، اما اين تعداد كم را نبايد به كليت سينما كه ارزشها از آن رخت بسته تعميم داد، چون اين تعداد كم افرادی متدين و مسجدی هستند كه رسالتشان را اشاعه آموزههای اسلامی و انقلابی میدانند.
وی در جواب به سوال پايانی اين جلسه كه آيا فيلمهای مذهبی و دينی خواهد توانست در سينما به لحاظ گيشه موفقيت كسب كند، خاطرنشان كرد: معتقدم مخاطبان واقعی سينما كسانی نيستند كه هماكنون به سينماها میروند، بس اگر يك فيلم قرآنی و دينی به شكلی درست خلق شوند مطمئن باشيد كه تماشاگر لازم را جذب خواهند كرد، همانند فيلم «قلادههای طلا» كه توانسته در جذب تماشاگر نيز موفق باشد.
|